transcription
stringlengths 3
299
| emotion
class label 6
classes |
---|---|
خداروشکر که حالا روحیهاش خوب شده. | 1H
|
در این چند روزی که اینجاییم هیچ اتفاق غیرعادیای نیفتاده | 2N
|
یه بار بهت گفتم که حرفت رو فقط به دارواری محدود کن | 0A
|
یا میخورید یا فوراً برمیگردید به زندانتون | 0A
|
نمیدونم خبر دارید که گرگها به دام افتادند یا نه | 2N
|
دلم میخواست شما رو بهتر بشناسم، شما مرد شجاع و پهلوانی هستید | 2N
|
به گونهای که دیگه هیچ کس قادر نیست خطاهای زشت و زننده آگوستوسو ببینه | 2N
|
حرف بزن | 0A
|
شما خودتون شاهدید که من چقدر اوامر خانم رو اطاعت میکنم | 2N
|
من یه دختر شهری نیستم. | 2N
|
ای شیطون حاضر جواب | 1H
|
باز؟ چطور ممکنه؟ | 4W
|
خدا رحمتش کنه | 2N
|
این پارچه خیلی به من میآد. | 1H
|
اما آگوستوس در برابر اعتراضهای مادر با خشم برخورد میکنه | 2N
|
جمال دوست هنرمند و باذوق جهاندارخان، اشتیاق زیادی داشت که زودتر از چندوچون قضایا سر در بیاره | 2N
|
برو توی اتاق خواب و سر جات بگیر بشین، فهمیدی؟ | 0A
|
اون موقع پدر اینجا بود، نبود؟ | 0A
|
منبعش موثقه. | 1H
|
این دختره اگه نتونه به من متنو برسونه، شما میای جواب همکار محترمو میدی؟ | 0A
|
از تو که بگذریم هیچ کس به اندازۀ من به او نزدیک نبود | 2N
|
ببخشید من، من قبلاً شما را جایی ندیدم؟ | 4W
|
معلوم هست چی میگی؟ | 4W
|
در صورت اثبات حضور رافائل در اتاق پیتر، باز هم دلیلی بر عدم حضورش در صحنه جنایت نمیتونه باشه، چرا که رافائل به راحتی میتونست وقتی پیتر بیمار خوابیده، بیسروصدا از اونجا خارج بشه، کلید کلیسا رو برداره بعد تلفنی کرامتونو به کلیسا بکشونه | 2N
|
و بعد من در بچگی با پای برهنه در جنگلها میدویدم | 3S
|
حالا شما برای انجام مأموریت خودتون برید | 2N
|
میل دارم تا مراجعت ما نام این مسافرخونه و مزون لافیتو به زبون نیاری متوجه شدی؟ | 2N
|
وطن عزیز ما که مفاخر و مآثر عظیمۀ آن زینتافزای تاریخ جهان است، ایران که تمدن قدیمش اروپای امروز را رهین منت و مدیون نعمت خویش دارد، ایران با عظمت و قوتی که قرنها بر اقطار و ابحار عالم حکمروا بود، از مصائب و شداید شرق سهم وافر برده، اکنون به دنبال گمشدۀ خود میدود و به دیدار شاهد نیکبختی میشتابد. | 2N
|
واقعاً درخواست این است که بنده به بانوی اول این مملکت آموزش بدهم؟ | 4W
|
این مادر و دختر سرنوشتشون این بود که بیان زیر دست شما کلفتی بکنن | 0A
|
هر دو شمشیر دارید، شوالیه هستید، پر به کلاهتون زدید ولی شبونه به خانۀ نامزد من وارد میشید. | 0A
|
این کار موجب آرامش من میشه | 3S
|
مادری، ببین این رو چی نوشته؟ | 5F
|
یعنی یک سال بعد از اون نوع زندگی که براش میمیری بیسروصدا اسبابهاتو جمع میکنی و به زندگیای که ازش متنفری برمیگردی؟ | 2N
|
والاحضرت، سر من هنوز هم بیش از سر یک نفر خائن ارزش داره | 0A
|
میفهمم چی میگی. | 3S
|
عباس میخواد کلاشی و کلاهبرداری بکنه | 2N
|
بله، 23 نفر دیگه هم بودن | 0A
|
اگر فرانسوای اول به امپراطوری آلمان انتخاب بشه، در تمام شهرها یک تیر توپ شلیک خواهد شد، اگر دوک دوساکس رو انتخاب کنند دو تیر و اگر والاحضرت به این سمت برگزیده شوند، سه تیر توپ شلیک خواهد شد. | 2N
|
من زندانی شما هستم و برای مرگ آمادهام | 3S
|
منو به قتل برسون، بزن | 0A
|
خیال میکنی با این حاشیه رفتنا میتونی سر ما رو شیره بمالی و قسر در بری؟ | 0A
|
اونجا گم شدم | 2N
|
تختخواب رو دوست دارم، خیلی دوست دارم. | 1H
|
تو میتونستی کمی صبر کنی | 0A
|
دیگه همه منو به این اسم میشناسن | 1H
|
ولی همۀ کارهایی که امروز شما انجام دادی کاملاً در خلاف جهت این هدف بود. | 2N
|
و از این پیشنهادت راضیترم | 1H
|
لوح تقدیرت بخوره تو سرت. | 0A
|
یه بشقاب پلو رو بزار جلوش تا ته میلمبونه و میزارتش کنار. | 0A
|
وقتی با یوستاس رایت ازدواج کردم، احساس میکردم خوشبختترین دختر سراسر بایرون میشم، کی فکر میکرد که یوستاس دچار بیماری سل میشه، ها؟ | 1H
|
من هنوز پدرتو ندیدم | 2N
|
بازم خودم همۀ عمر کلفتی میکنم و بچهمو بزرگش میکنم. | 0A
|
در غیر اینصورت گردن شماست و تیغ تیز جلاد | 0A
|
اون که حالا احساس میکنه دیگه از هیچ چیز نمیتونه لذت ببره، برای رهایی از این وضع ناگهان فکری شیطانی به سرش میزنه | 2N
|
آماتوری دیگه، نکنه نیستی؟ | 1H
|
میشه بگی تو کمد من دنبال چی میگشتی؟ | 0A
|
زندگی خوابها رو میگی؟ | 2N
|
چی میگی؟ | 4W
|
کارهای اورچام به خودش مربوطه و کارهای من هم مربوط به خودم میشه. | 0A
|
به نظرم متعلق به یک ایتالیاییه | 2N
|
شما از او خواستین عاشقتون بشه؟ | 0A
|
میخوام یک کپی از نامه رو برای سر پرسوال گلاید بفرستم، اینطوری ایشون میتونن قبل از اومدن به اینجا یه نگاهی بهش بندازن | 2N
|
کاش همۀ بچههام مثل تو بودن. | 3S
|
در فکر او نیستین؟ ولی اون میگه شما دوسش دارید و قبل از اینکه به اینجا بیاید او رو دیدید | 4W
|
این همه خیانت خجالتآور نیست؟ | 0A
|
حماقت؟ | 4W
|
چیزی شده؟ | 3S
|
اون چارهای جز قبول کردن تو نداره | 1H
|
من هنوز در جعبه رو باز نکردم اما میدونم که عکس من توی اونه، خودتون بازش کنید | 1H
|
ما داریم از یه چیز دیگه حرف میزنیم ولی تو باز میگی والتر | 0A
|
توی آب هزار جور بازی میکنیم، هر کدوم سعی میکنیم سر اون یکی رو زیر آب نگه داریم، همه شنا میکنیم و زیر آبی و شیرجه میریم | 1H
|
شاید گفت، یادم نموند. | 2N
|
میخوام بدونم دست کی بوده | 3S
|
اونا فاکتورهای دیگهای مدنظرشونه | 2N
|
و ترتیب مصاحبهای را با او میدهد. | 2N
|
کمک کنید که گناهکار رو پیدا کنم | 2N
|
دست دیگری تو رو مامور این کار کرد. | 3S
|
منظورت چیه؟ | 4W
|
و با جعل اسناد و زدوبند و خیانت صاحب ثروت و املاک و قصر باشکوهی میشه | 2N
|
من دروغ نمیگم. | 0A
|
نجاری و خراطی پیش میگرفتند | 2N
|
شما میتونین به من اعتماد داشته باشین | 2N
|
تصمیم گرفتم این رویه رو کنار بزارم. | 1H
|
و آسمان هنوز ابری بود | 3S
|
تو جرئت نداری اعتراف کنی | 0A
|
اون توهمی که اگه تو میتونستی نادیده بگیریش برامون مقدور بود با هم ملاقات کنیم | 0A
|
دیگه کافیه. | 0A
|
چرا او رو رها کردی؟ | 0A
|
دو متر؟ | 4W
|
من یه عمره آرزو دارم صاحاب دکون بشم | 0A
|
و به ملوانان گفته بود که هر کس برای اولین بار موبیدیک رو به او نشون بده یک سکۀ طلای بزرگ مژدگانی میگیره | 2N
|
گمون نکنم اینا لباس مدرسه باشن | 2N
|
فعلاً چیزی نمیتونم بگم | 2N
|
ازت پرسیدم تو پیش رفیق سرگرد چیکار داشتی؟ | 0A
|
پس ما رو ترک میکنی؟ | 3S
|
و به عنوان پدرخواندۀ آگوستوس اونو غسل تعمید میده | 2N
|
وقتی میخوان دندونی رو بِکِشن، میترسن که دردشون بیاد، اما گازانبر به کار میافته، تاق، بعد تموم میشه، ولی حالا صحبت سر دندون نیست، این سرتاپای وجود منه | 3S
|
این مطلبی است که هیچ ربطی به شما نداره آقا | 0A
|
امیر شبانه در بیمارستان تهران بستری میشه. | 2N
|