transcription
stringlengths
3
299
emotion
class label
6 classes
پروین اعتصامی که اینک شاعری را بیش از هر کاری دنبال می‎کند اغلب با تنها دوست صمیمی و شاعر خود مهکامه محصص که در گیلان به معلمی مشغول است از طریق نامه متصل در گفتگو است.
2N
اونا باید طبق قانون پس داده بشن، باید مراقب باشیم بی‎عدالتی نشه
2N
چقدر این مرد خوشبخته
3S
این قانونی که در نظر شما ظالمانه جلوه کرد و پس از چند بار باز به اصلاح اون برخواستید، به نظر ما اکنون کاملاً انسانیه و دیگه برای هیچکس موجب رنج و ظلم و ستم نخواهد بود
2N
یه خورده نک‌ونال می‌کرد می‌گفت سرم درد می‌کنه، منم گفتم برو بگیر بخواب حالت جا بیاد.
0A
تا وقتی که سلدون برنگرده پشت میله‎ها هیچ کس اینجا امنیت نداره
0A
من دلم نمی‌خواست از اون بیچاره‎ها پول ناحق بگیری.
0A
آقایون می‌شه به من بگید هیچ‌وقت از رفتاری که با شما می‎‌شه ناراحت شدین؟
2N
البته که مایلم.
1H
من مردی هستم که برای اولین بار شادی رو تو زندگیش پیدا کرده
2N
اگه باورت نمیشه برو از خودش بپرس ببین این همه سال کی داره خرج خونه رو می‎ده
0A
حتماً می‌دونی که تصویر تو به درخواست ون رویون کشیده می‌شه، البته برخلاف تمایل قبلیش که می‌خواست خودش هم توی تابلو باشه
2N
یاسی یه روز منو آفیش کن بیام سر ضبط
1H
جواب نمی‌ده دیگه، وگرنه الان همه نویسنده بودن غیر از اونهایی که باید نویسنده باشن.
0A
نه آن فقط با آقای هارترویت صحبت کرده
2N
پس اجازه بده به همه اعلام کنیم که ما قصد داریم ازدواج کنیم
2N
حتماً دلیلی داره.
2N
من فکر می‎کنم والتر از روی حسن‌نیت دنبالت اومده.
0A
تو ناراحت نمی‎شی؟
2N
نترس منم کسی نیستم که شل بدمو بزارم هر کاری دلشون میخواد بکنن
2N
ظاهراً چارۀ دیگه‎ای هم ندارم.
3S
زنگ تفریح
1H
به این ترتیب هرچند امیر از سینا رنجیده است اما امیدوار به وعدۀ نعیم به تهران برمی‌گرده.
2N
بگو ببینم مگه عباس چی بهت گفته؟
2N
شاید او رئیس دسته بود، شاید معاونش بود
2N
ببین من قصد مسخره کردن تو رو ندارم، سعی کن اوقاتت هم تلخ نشه.
2N
یهویی بهش می‌گفتی من اینجام دارم گوش می‌دم خیال خودتو راحت می‌کردی.
0A
برای همین هم پلیس گفت به یه کاراگاه خصوصی مراجعه کنم.
3S
آرزوی جسیکا برگردوندن کیسی بود
3S
بهت پیشنهاد کار دادم
0A
به شرطی که سکوت کنی و اینجا مقابل من بنشینی
2N
و از نجار کشتی که در ضمن آهنگری هم می‎کرد درخواست کرد که پای مصنوعی جدیدی از استخوان نهنگ براش بسازه
2N
نمی‌دونم به من چیزی نگفت.
0A
آیا مأموریت سرکار عالی با موفقیت انجام شد؟
0A
بدش به من
0A
فرانسه؟
4W
فقط کافیه کمی بخوابم
2N
ولی من اصلاً فکر نمی‎کردم که پسر من تا این حد بی‌رحم و سنگدل و بی‌عاطفه باشه.
3S
حالا گوش می‎کنیم به هفتمین و آخرین قسمت این نمایش
2N
یادته چند دفعه بهت گفتم که از این جوون دوری کن؟
2N
یعنی کیلویی نیست.
0A
نه احمق جان، از خوشحالیه
0A
و این شهرت و نام او را در عین خلوت‌نشینی دوچندان کرده بود
2N
تمام سوالات منو در یک کلمه جواب بده، آره یا نه
0A
چون نمی‌ذاشت دندون‌پزشک دندوناشو پر کنه.
2N
به نانتوکت که محل کشتی‎های شکار نهنگ بود مسافرت کردم و در اونجا با مرد بت‎پرستی به نام کویی‎کوئک که مردی قوی‎هیکل و زورمند بود آشنا شدم
2N
بده شوهرت دکون‌دار بشه؟
0A
وجودش سراسر دردسر شده
0A
اما راجع به جسارتش، من گفتم و باز هم می‎گم که بسیار جسوره آقای وکیل، حق هم با منه
0A
هرنانی تو قلب منو پاره می‎کنی، خورد می‎کنی، تو منو دوست نداری.
3S
حدس من اینه که بنگاه موردنظر رو تحت‎نظر گرفتند و وقتی من برای تحقیق به اونجا رفتم، منو شناختن و تعقیبم کردن
2N
ازم خواسته همۀ چیزاشو ببرم
2N
من باید رویاهامو دور بریزم.
3S
ولی من موافقت می‌کنم که تو بعد از این به جای اینکه به من خدمت کنی به او خدمت کنی
2N
بعد از یه هفته به پلیس خبر دادم اما نتیجه‎ای نداد.
3S
مگه من همسرت نیستم پس سهم من چی می‌شه؟
0A
مغز اقتصادی دسته شولتس
1H
کی این مزخرفاتو سرهم کرده؟
0A
اینک باید امید داشت که زن سرانجام پس از قرن‎ها درماندگی، حق فکری و ادبی خود را بدست آورد و به شأن حقیقی خود نزدیک شود.
2N
این شخص چه کسیه؟
2N
حاضرم یه هفته از صبح تا شب بشینم سر درس ریاضی جدید اما سرما نخورم.
1H
ایکبیری خانوم چه دمی درآورده‌ها.
0A
البته آقای برتون در اینجا غریبه نیستند و در سال‎های دور همراه پدرشون مدتی در سنت آنسل اقامت داشتند
2N
سلام دوستان در قسمت قبل شنیدیم جمال در سردشت یه بار دیگه با پیرعلی روبرو می‌شه و مشخص می‌شه پیرعلی هم به‌خوبی جمال رو به یاد می‌آره.
2N
پس می‎گید چی؟ دخترۀ بدبختو ولش کنیم اون مرتیکه هر غلطی می‎خواد بکنه؟
0A
اگه به خاطر سر چارلز باسکرویل و چند آدم خوش‌قلب دیگه نبود احتمالاً تحت توجهات پدرم از گرسنگی تلف شده بودم.
0A
آدمی که قادره یه شهرو به خاک و خون بکشه و نابود کنه.
0A
اما بعداً با اون دوست شدم و اون نصف اندوخته‎اش رو به من داد
2N
دکتر بهشتی اون موقع نوزده سالشون بود
2N
تصور می‎فرمایید که در این تحقیقات حضور ما هم لازم باشه؟
2N
من که یه فروشگاه بزرگ ندارم که این اثاثیه رو ببرم اونجا، بعدم بهت که گفتم این ساختمونو می‎خوان خراب کنن
0A
سرهنگ آرتا که به تازگی در سمت ریاست نظمیۀ کرمانشاه منسوب شده است عازم آنجا است.
2N
دکتر استنارد؟
4W
بیشتر وقت‎ها توی ماشین می‎خوابیدم
2N
ساکت باش
0A
اون بعد از تو خودشو توی کار غرق کرد.
3S
به گلپایگان و خوانسار رفته‎ایم
2N
تو یادت می‎یاد؟
3S
چه بلایی سرشون اومده، چرا لارا تو نامه‎اش در مورد شماها چیزی ننوشته؟
3S
می‎خوام تو بازدیدم از مدارس روستایی باهام باشی سهراب عزیز
2N
من از سیم‌کشی این ساختمون هم چیزی نمی‌دونم.
0A
حاضرم این داستان را تمام و کمال چه اونچه رو که خودم شاهدش بودم و چه اونچه رو که بعد از دیگران شنیدم براتون بازگو کنم
2N
امیدوارم داشته باشید چون دیشب من خواب شما را دیدم
2N
دیگه حرفی ندارم
0A
اِوای، شوخی کردم شادی جان.
1H
در اینصورت همه چیزو برام تعریف کن، فهمیدی؟ همه چی رو
2N
ولی افسوس که من پیرم و از دار دنیا هیچ چی ندارم
3S
این دروغه که آقای رمی ساخته تا اونا رو واداره که با هم ازدواج بکنند
0A
من احمق ساده رو بگو که رو حرف تو حساب باز کردم.
0A
مکالپینو الان از کجا بیارم؟
0A
در حالی که من با تمام وجودم بهت پیشنهاد دادم اما تو به من چی دادی؟
0A
خیله خب، گیرم که اینطور باشه، بعد از نوزده، بیست سال چکار میخوای بکنی، ها؟ دِ بگو دیگه؟
0A
دست شما درد نکنه.
2N
ها دیگه چیه گلی خانوم؟ بریم ببینم مشکل برق چیه.
0A
پدر کرامتون چطور می‎تونه بعد از کاری که کرده با ما و با پدر جان روبرو بشه
0A
از کلیسا که برگشتیم، کلارا انگار که آمادۀ مرگ شده بود
3S
اسمش چی بود، والاحضرتا
2N
همش می‌خواستم در لفافه بهت بگم اما خوب شد تو به طور اشتباهی مرگو تجربه کردی.
1H
ولی من فکر کردم جلسه دوستانه است
4W
ما برای این دیازو بیرون نکردیم قربان، ما برای این نجنگیدیم
0A