transcription
stringlengths
3
299
emotion
class label
6 classes
این حرفا دروغه، تمامش دروغه، هر کی گفته غلط کرده.
0A
دست از آزار من بردار بگو اون کجاست
0A
خواهر من کدبانوی سر هنری بود.
2N
بویفیلد فقط به درد این می‌خوره که به حیواناتی مثل خودش ورزش یاد بده.
0A
جنابعالی خیلی هم آدم خوبی هستی ولی من دلم نمی‌خواد باهاتون زندگی کنم، چی می‌گی آخه؟
0A
مرد حسابی دست‎کم بنده سی سال است با احتسام‎الملک رفاقت دارم
0A
خواسته با شما ازدواج کنه، شما هم پیشنهادشو رد کردین کاملاً هم حق داشتین
0A
کدوم قانون گفته که فقط اون می‌تونه پزشکی بخونه؟
0A
صبر کن ببینم چی داره، چی چی داره. ملک و آبش کجاست، چقدر نقدینه داره، دِ بگو ببینم.
0A
رفیق معاون عاشق ادبیاته، برای همین ایشون به سرنوشت اون آدم علاقه نشون می‎دن
0A
قربان، خواهرای من کنیز و خدمتکار ندارن
1H
من یه دوره از زندگیمو با فنشاو گذروندم و حالا باید به فکر بچه‌ام باشم.
3S
بابا باید باور کنیم شهید شده
3S
می‎دونید کجاست؟
2N
خدایا چرا من اینقدر بدبختم؟
3S
عکس اون دو سه نفر تبهکاری رو که چاپ کرده بودن، دیدی؟
2N
در این گنجه؟ دو نفری؟
4W
اینجا زمین‎های بسیار حاصلخیزی داره، آب هم که زیاد داره، به من خبر دادن که یک خونۀ چوبی عالی هم اونجا هست.
2N
گذاشتمش تو اتاق کدی
2N
یاسی تو یه بار بخاطر اینکه من روی جلد مجلت شماره تلفن نوشتم نزدیک بود از من طلاق بگیری، همین مجله خط قرمز تو بود
0A
کاشکه همون روز جواب رد نداده بودمو اینقدر مکافات نمی‎کشیدم
3S
اون بیرونم همه رو کشتن، خدایا
3S
من؟
4W
این که مسلمه
2N
کی بهت درس داده، ها؟
0A
هر بار می‎خوام جلوی خواسته‎اش مقاومت کنم، گرومپ گرومپش بلند می‎شه، عین یه بمب ساعتی شروع می‎کنه به تپیدن و صداش هی بلندتر می‎شه دکتر، اون وقته که درد می‎پیچه تو تمام تنم، نفسم به شماره می‎افته، قفسه سینم از جا کنده می‎شه، عاقبت هم منو تسلیم خودش می‎کنه
3S
چون با برادر خودت نمی‌تونی یک صحبت کوتاه و ساده بکنی.
0A
خدا سلامتی بده
2N
بسه دیگه، سرم درد می‎کنه، حوصله ندارم
0A
و تا اونجایی‌که به آقای کازن مربوط می‌شه خیلی هم خوب گردوندم.
0A
پس پشت فرمون بشینم؟
0A
بی‎خود برمی‎گرده
0A
برو بیرون، برو بیرون تا مثل سگ بیرونت نکردم.
0A
بخدا جون به جونت بکنن بی‌کس‌وکاری.
0A
تا این لحظه علاقه داشتم تنها زندگی کنم، به همه چیز بدبین بودم، خیال می‌کردم در سینه همه مردم، قلبی سیاه و تیره وجود داره و هیچکدوم قابل اعتماد نیستند
3S
منم متأسفم.
3S
آره، منم مطمئنم که بابات شهید شده
3S
برای اینکه کتاب دوست داری عزیزم.
2N
این افکار احمقانه رو از مغزت بیرون کن
0A
من شکی ندارم
2N
و با اتکا به جادویی که همچنان اونو محبوب دل‎ها کرده، زنان و مردان و جوانان بی‎شماری رو به تباهی و نابودی می‌کشونه و املاکشونو به یغما می‎بره
2N
دو تا اتاقش دست خودمه.
2N
منم دارم خفه می‎شم بلند شو
0A
همه‎چی در اسرع وقت حل می‎شه
2N
سلام، سلام، دختر قشنگو خوبم بیا ببینم
1H
به خوابگاه زن خاقان
0A
اون حق داره سهم خودشو بر داره
2N
در قسمت‎های قبل شنیدیم امیر در جستجوی نشانی از غلامرضای مفقودالاثر سر از کرمانشاه و منطقۀ نفت‎شهر در می‌آره تا با دومین فردی که در جمع یازده نفری عکس دوران جنگ و جبهه بود آشنا بشه.
2N
معذرت می‌خوام آقای بازرس که این‌طور بی‌پرده با شما صحبت می‎کنم، ولی باید قبول بفرمایید که هیچ‌وقت اون‌طوری که استحقاق داره با اون رفتار نشده.
3S
عقلم به همه چی قد می‌ده.
2N
و معشوق من به امر پسرش بایستی همسر یک پیرمرد 90 ساله بشه
0A
نکنه این پیرزن ایتالیاییه نفهمیده من چی گفتم؟
1H
دوغ بریزم؟
2N
اگه تو صد پوند دیگه هم به جز باقیموندۀ پولی که خاله اورلیا بابت رومیزیها بهتون پرداخته داشته باشی یه چرخ خیاطی سینگر برای خودت می‌خری؟
2N
تو می‌دونستی پول داره؟
0A
من توی سالن مشغول تماشای یک فیلم ویدیویی بودم
2N
زود باش، بُکُش
0A
اما همسر اولم یک هرنینگفر بود
2N
فقط باید با دلاله چونه زد
2N
مگه این شوربختی تقصیر اونه؟
0A
کسی تو این خونه زندگی نمی‎کنه
2N
دورانت که یک آدم جسوره مورد پسند خانم و آقای کنت نیست
0A
بعد از این همه سال هنوز یاد نگرفتی.
0A
برو تو یه کتابخونه، روزنامه‎های مربوط به سال 1925 رو نگاه کن، ببین چی می‎نوشتن
0A
این مصاحبه است یا بازجویی؟
0A
اگه قرار باشه الان یه خاله بیاد اینجا که رویاهای منو ببافه میاد منم باورش می‌کنم و می‌نویسمش.
1H
اون مال خیلی وقت پیش بود.
3S
تو یه تغییری ایجاد کن، روکم‌کنی من پیشکش.
1H
فکر می‎کنم بیشتر از شما به درد من بخوره
2N
اما از این به بعد من می‌خوام با شماها حرف بزنم، شماهارو صدا کنم، باید اسمای شما معین باشه، چطوره یکی از شماها اسمش پیتون باشه، اون یکی هم آسین؟
1H
اون دارای آثار ارزشمندیه، اغلب اون‎ها گرایش وی را به فلسفه و عرفان شرق نشون می‎ده
2N
کاری که در پیش داریم آن است که شما به قصری که بوده‎اید باز گردید
2N
کینۀ من نسبت به این خاندان همیشه باید تازه بشه، همیشه، همیشه باید یک موجب و دلیلی برای انتقام داشته باشم
0A
چی شد دیلسی زود باش دیگه
0A
اون به هر حال باید با سر پرسیوال گلاید ازدواج کنه
3S
خسته شدم.
3S
چه جوری می‌تونم برگردم سمتش درصورتی‌که اون، اون بی‌عاطفه
3S
یه فکر اساسی
0A
اما یک شب قبل از موعد مقرر همۀ خدمتکارا رو مرخص می‌کنه و جامی از یک شربت سمی و کشنده مقابل خودش روی میز می‌زاره و آمادۀ نوشیدن می‌شه
2N
معذرت می‎خوام، این کلارا با موسسۀ سنت‌آنسلم نسبت داره؟
2N
می‌خوای بی‌سروصدا عقدش بکنی یا اینکه دامبول‌دیمبول راه بندازی؟
2N
این یک مصاحبۀ غیررسمیه
2N
چند نفر لازمه برای اینکه اون رو از بین ببریم؟
2N
اگر انتقاد داری مثل آدم به من بگو بهش بگم. آماتوری، آماتوری که نشد انتقاد.
0A
تو اتاق خودش گرفته خوابیده.
0A
این تهمت از سوی حاضران بی‌جواب نمی‌ماند.
2N
مطمئنی بعد از دو سه سال پیشت بر نمی‎گردن و غیرمجازش نمی‎کنن؟
2N
دنیایی که اشباح هولناک در اون وجود دارن، مارهای سیاهرنگ هستن در اونجا، ولی شما تا چه وقت علاقه دارید به دنیای خیالی خودتون وفادار بمونید؟
0A
منم برای تو و همسر وفادارت آرزوی خوشبختی دارم
2N
کسی که شما رو آزار داد و قصد دزدیدن دختر تو رو داشت و حالا هم دنبال تندیس رقصنده در باده، ادوارد میلره، اون یک هیولاست قربان، از کیسی بپرسید اون میدونه
0A
ظاهراً آگوستوس نقشۀ شومی در سر داره و قصه به حساس‎ترین جای خودش رسیده
2N
اینجا هیچی نبود
0A
بعد از اینکه این دوری کوتاه تمام شد و خطر از بین رفت، تو به اتفاق بچه‎ها برمی‎گردی
2N
ممکنه تو اروپا خریده باشنش
2N
مراقب خودت باش، اگه چیزی فهمیدی اقدام نکن، جایی هم نرو
2N
من بازوی تو هستم
0A
آخرین باری بود که دیدینش؟
2N
من روی این اثاثیه ادعایی ندارم
0A
در اونجا شبانه با چند نفر از مردهای جوون و سالم دهکده که قدرت کار داشتن ملاقات کردم
2N
برو بهش بگو من حتماً باید ببینمش
0A