transcription
stringlengths 3
299
| emotion
class label 6
classes |
---|---|
من اجازه نمیدم اون چیزهایی به این گرونی رو به عنوان هدیه از تو قبول کنه. | 0A
|
خطر رو همچنان که بود با بیاعتنایی استقبال میکرد و مردی مذهبی مینمود | 2N
|
مگه این قنبر کالسکهچی چشماش کوره؟ مگه صبح کله سحر که رفته تو کالسکهخونه جنازه رو ندیده، پس چرا نیومده به ما خبر بده؟ | 0A
|
من از راه رسیدم یا شما؟ | 0A
|
میدید چی میخوای، بهت میداد | 0A
|
قلبم جای دیگهایه، چه قلب قابلتحسینی، هرگز زیبایی بیش از حد این قلب را حدس نزده بودم، قلبی که حاضره مباشر خانۀ دیگری باشه، در صورتی که میتونه مباشر خانۀ خودش باشه | 0A
|
یعنی واقعاً بیماری قلبی ندارم. | 3S
|
خدا عاشقها رو دوست داره. | 3S
|
بسیار بیجا کرده که چنین حرفی به شما زده | 0A
|
مردک ابله تو تصور میکنی که من وضع زندان سیاهچال را نمیدانم | 0A
|
اون زندگیشو هرروز برای تو و امثال تو به خطر انداخته | 0A
|
آقای امیرخان این هدیه رو شما به من دادین نه به اون. | 1H
|
چرا آخه؟ | 4W
|
شاید شما ندونید ولی من سالهاست که وکیل خانوادگی اینها هستم. پدر لورا آقای فلیپر لی از دوستان خوبم بود. لورا و ماریان رو هم از وقتی که خیلی کوچیک بودن میشناسم و به هر دوشون مثل دخترای خودم علاقهمندم و بیش از هر کس دیگهای علاقهمندم تا ازدواج لورا اساس و پایۀ درستی داشته باشه | 2N
|
قدم زدن یه دختر تنها تو بیشهزار حتی اگر هم صحیح و سالم باشه سراسر ایراده | 0A
|
مادر دلشکسته و مستأصل به نزد ماهبانو میره و از اون میخواد تا فرزندش رو دعا کنه. | 3S
|
این سوال هیچوقت از ذهن من پاک نشده. | 2N
|
امیدواریم که داستان موبیدیک مقبول طبع شما شنوندگان عزیز قرار بگیرد | 2N
|
خودمون پیداتون میکنیم | 2N
|
سوسک لعنتی خونه رو کثافت برداشته | 0A
|
برای برخی از ما بهترانی که میخواهند در این بازار کساد، به زور هزار من چسب و سیریشم خود را به کالبد تازه دوباره جانگرفتۀ شعر و ادبیات ایران بچسبانند، یکی از سهلالوصولترین راهها برای بزرگنمایی کذایی، مخالفت با تازگی و تشکیک بیپایه است، گویا. | 0A
|
تو که لب به هیچی نزدی. | 0A
|
الان دو ماهه از عروسی ما میگذره. | 3S
|
به هر دری زدم، هر کاری کردم اما کسی حاضر نشد به ما کمک کنه. | 3S
|
اون کار میکرد و زحمت میکشید برای اینکه بتونه منو بزرگ کنه. | 2N
|
من از همون روزها امیدوار بودم روزی شما رو ببینم | 2N
|
دو با مانع کوتاه، واقعاً جالبه، مانع کوتاه | 0A
|
پدر او آلمانیه و مادرشم اسپانیایی است | 0A
|
چیزی نیست خانوم، بعد از اینکه آقای کنت رفتند من موضوع رو روشن کردم | 5F
|
اگه کس دیگهای جای من بودها پاهاتو با ترکۀ انار خونینومالین میکرد. | 0A
|
این این دیوونگی محضه. | 5F
|
مطمئن باشین که همچین کیک سیبی از یه آشپز شکستخورده صادر نمیشه. | 1H
|
حالا هم تو مرا میشناسی هم من تو رو | 0A
|
فراریش دادم که دادم | 0A
|
ما اینجا آشغالو پسموندۀ غذای دیگرونو میخوردیم بچه | 0A
|
مطمئنی اونی که باهات حرف زد خودش نئشه نبود؟ | 0A
|
چه چیزی رو میخواید به من بگید؟ | 4W
|
به نظر خودت گنگسترا از کجا متوجه شدن که تو به رازشون پی بردی؟ | 2N
|
اول باید عرض کنم که غرض از این لشکرکشی هرگز حمله یا جنگ نبوده و نیست فقط پادشاه شام دستههای مختلف سپاهشونو رو فرستادن که بگردن و شاهزاده همای رو پیدا کنن | 2N
|
باز داری شروع میکنیا | 0A
|
غیر از اون اعتقاد دارم که شما بهشدت تو این خونه داری از موقعیت نویسندگیات سوءاستفاده میکنی. | 0A
|
یعنی تو هیچ مشکلی با من نداری؟ | 4W
|
منظورت اینه که تا ساعت چهار صبح تو هتل بوده؟ | 2N
|
من به احترام شما خواستم اون تابلو رو از اتاق دورانت بردارم | 2N
|
و برای ساعت نه و نیم یه میز رزرو کنید | 2N
|
اما از نظر فنی خیلی کاملتر میشن | 2N
|
هر چی میگم باید بگی چشم | 0A
|
با مادمازل مارتن لطفاً | 2N
|
همیشه در خانۀ ما به روی تو باز بوده | 2N
|
اون یکی از دوستای قدیمی خانوادگیمونه که من کاملاً بهش اعتماد دارم | 2N
|
پس به او پیشنهاد میدهد که بطور پارهوقت در امر آموزش یاریاش کند. | 2N
|
قربان من یکی از بینواترین و بدشانسترین رعایای شما هستم، قربان، من، من نمیخوام تو این سن و سال بمیرم | 3S
|
وقتی بهش میگم چرا منو دنبال خودت میکشونی، میگه این تویی که دنبال من میای | 0A
|
اون هم ببینه اینقدر این کار رو دوست داری باهات همکاری میکنه. | 1H
|
ولی بالاخره به من نگفتین کدوم یک از اون دو نفر آدم کشته؟ | 0A
|
هیچ کس نباید تو صبح چهارفصل بمیره. مگر اینکه از رو جنازۀ من رد شی بزارم همچین کاری بکنی | 0A
|
اون مادر آگوستوسه و با هشیاری تمام متوجه خطاهای فرزندش هست | 2N
|
چون میترسیدم | 0A
|
میخوام نباشی. | 0A
|
بشین صبحونتو بخور. | 0A
|
حرف بیراهی زدم که اینجوری مبهوت و خیره موندین؟ | 2N
|
کسی که بتواند از آن سیاهچال بگریزد و همه را فریب دهد پس بسیار آسان هم میتواند حکومت مرا منقرض کند | 0A
|
واسه اینکه نمیدونم تو کدوم خرابشدهای دارم زندگی میکنم ویکتور. | 0A
|
یونا؟ | 4W
|
دم بانک میبینمت جاب برو دیگه | 0A
|
مجبورم برای دومین بار استعفامو بهتون بدم، ولی این دفعه دیگه پس نمیگیرم. | 0A
|
همراه آنها به شکار میرفتم | 2N
|
این زلزلۀ هشت ریشتری به مادر هشتاد ریشتریش میره. | 0A
|
جدی میفرمایین؟ | 4W
|
تو دخالت نکن پیری | 0A
|
با اونها همدستی، آره؟ | 0A
|
چرا میگی زمان جنگ باید از شرایط استفاده میکردم؟ | 0A
|
زیر آب؟ | 4W
|
باور نمیکنم پاشا خودکشی کرده باشه | 2N
|
آدم عجیبی هستی. | 0A
|
من نباشم باید درشو تخته کنه | 0A
|
حرف بزن دیگه. | 0A
|
از وقتی که دلیلی براش نباشه. | 2N
|
امروزه تمام اروپا از رفتاری که با شما میشه حرف میزنن برای همین به اینجا اومدم تا با چشم خودم ببینم. | 2N
|
باید بفهمی که برای ما در مرحلۀ اول دارواری مهمه و بعدش ویک ساندرو، بعد بقیه | 0A
|
اما هنوز نتوانسته بود به زورخانۀ دانگی و نزد پهلوان شازده عزیز برود | 2N
|
شش ماه خیلی کمه پل. | 1H
|
به ایوب بگو بیخبر نزاره برهها، پیش از رفتن منو ببینه | 2N
|
پدر جان بیچاره اگه بخاطر مسائلی گناه نکرده رو به گردن نمیگرفت، امروز شما هم کرامتون رو شاهد و مدعی اون پرونده نمیشناختید ولی بهتره بدونید کرامتون بود که پدر جانو به زندان انداخت نه هیئت منصفه | 0A
|
و آهسته دربارۀ حوادث سیاسی حرف میزدیم | 2N
|
میخوای بچه بزایی که میختو قرصوقایم بکوبی؟ | 0A
|
ولی قربان من هرگز به خاطر خودم نجنگیدم | 0A
|
بله؟ | 4W
|
دکتر گارنیک مهربان را در بستر مرگ مییابند. | 3S
|
اینجا اتاق منه، درشو خودم باز میکنم، برو اونطرف | 0A
|
عباس مثل زالو تا خونشو نمکه ولش نمیکنه | 0A
|
حق با شماست | 2N
|
تو اسم این کارشو چی میزاری؟ ادب، تربیت یا چیز دیگه؟ | 0A
|
امپراطور شالکن با شما صحبت میکنه | 0A
|
وای دیدی که یادم رفت، بیا. | 1H
|
چه فایده داره که انسان دائماً غم گذشته رو بخوره | 2N
|
اما صادق قمی از میدان به در نرفت | 2N
|
استعفامو پس میگیرم. | 3S
|
به این امید که شاید با شناسایی سه نفر باقیمانده از افراد درون عکس پاسخ پرسش خودش رو پیدا کنه. | 2N
|
بسیار خب پس، اگه تصمیمتو گرفتی دیگه نیازی به وقت تلف کردن نیست، به آقای گیلمور اعلام میکنم تا ترتیب کارها رو برای انجام مراسم عقد و عروسی بده برای سر پرسیوال گلاید هم نامهای مینویسم و موضوعو باهاش در میون میزارم | 3S
|