line
stringlengths
5
329
اکول: بسیارخوار، پرخور، رژد، شکم‌پرست، شکمباره
اکید: جدی، سخت، شدید، قطعی، موکد، محکم
اکیداً: جداً، شدیداً، موکدا
اگر: ار، چنانچه، درصورتی‌که، گر، ولو، یا
اگرچه: ارچه، باآنکه، هرچند
اگزما: جرب، حکه، سودا، گری
الاغ: 1 حمار، خر، درازگوش 2 احمق
الان: اکنون، الحال، اینک، حال، حالا، حالیا
الباقی: باقی‌مانده، تتمه، مانده
البته: حتماً، حکماً، مسلماً، یقیناً
التباس: پوشیدگی، شبهه، نهفتگی
التحام: 1 اتصال، پیوستن 2 جوش‌خوردن، چسبیدن
التذاذ: حظ، کیف، لذت
التصاق: پیوستن، چسبیدن، دوسیدن
التفات: اعتنا، پروا، تفقد، توجه، عنایت، لطف، مرحمت، مهربانی، میل، وقع
التقا: برخورد، تلاقی
التماس: استدعا، الحاح، تضرع، تقاضا، تمنا، خواهش، درخواست، فزع، لابه
التهاب: 1 برافروختگی، سوز، سوزش 2 اضطراب
التیام: بهبود، بهبودی، تسکین، تشفی، شفا
الحاح: ابرام، اصرار، التماس، پافشاری
الحاد: ارتداد، بت‌پرستی، بدآیینی، بددینی، بدکیشی، بدمذهبی، رجز، رفض، زندقه، شرک، کفر
الحاق: اتصال، انضمام، پیوستگی، پیوستن، ضمیمه، وصل
الحاقیه: پیوست، متمم، منضمات
الحال: اکنون، الان، این‌زمان، اینک، حال، حالیا
الزام: اجبار، گردنگیر، ناچار، ناگزیر، وادار
الزامی: اجباری، ضروری، لازم
الغا: ابطال، اقاله، حذف، فسخ، لغو
الف: 1 هزاره، هزار 2 انس 3 الفت‌گرفتن، خوگرفتن، دوست‌شدن
الفت: آمیزش، انس، خو، خوگیری، موالفت، موانست
القا: آموختن، تلقین
القاح: آبستن کردن، باردار کردن، بارور ساختن، تلقیح
القصه: خلاصه
الک: آردبیز، صافی، غربال، غربیل
الکتریسیته: برق، کهربا
الکتریک: برق، کهربا
الکن: ابکم، بکم، بی‌زبان، کندزبان، گنگ، لال
الکی: بی‌جهت، بی‌خود، بی‌سبب، بیهوده، دروغکی
الگو: انموذج، سرمشق، طرح، مثل، مدل، نقشه، نمونه
الله: آفریدگار، ایزد، پروردگار، خدا، دادار، رب، یزدان
الم: 1 داء، دردمندی، درد 2 تعب، رنج
الم‌شنگه: دادوبیداد، سروصدا، شلوغی، غلغله، غوغا، قشقرق، کولی‌بازی، همهمه، هنگامه، هیاهو
المبار: الیم، دردآور، دردانگیز، دردناک، مولم، وجیع
المناک: المبار، دردآگین، دردناک، مولم، وجیع
النگو: دست‌برنجن، دستبند، دستیاره
الواط: اوباش، لات، هرزه
الواطی: خوش‌گذرانی، عیاشی، فسق‌وفجور، هرزگی
الوان: 1 رنگ‌ها 2 رنگارنگ، رنگین، ملون، نگارین 3 اقسام، انواع، گوناگون
الوف: 1 هزاران، هزارها 2 هزارگان
الوهیت: الهی، خدایی، ربانیت، ربوبیت، صمدیت
اله‌بختکی: تصادفی، شانسی، کشکی
الهام: 1 مکاشفه 2 وحی 3 القا
الهه: اله، بت، رب‌النوع، صنم
الهی: ایزدی، خدایی، ربانی، یزدانی
الیم: دردانگیز، دردناک، مولم
ام: 1 مادر، مام، والده 2 اصل، مایه & اب، پدر
اما: لیک، منتها، ولی، ولیک، ولیکن
امارت: امیری، حکمرانی، حکومت، سلطنت، فرماندهی، فرمانروایی، ملکت، ولایت
اماکن: امکنه، جاها، سرزمین‌ها، مقام‌ها، مکان‌ها
اماله: تزریق، تنقیه، حقنه، روبش
امام: 1 معصوم 2 ولی 4 پیشرو، پیشوا، راهبر، راهنما، رهبر، شیخ، قاید، قدوه، قطب 4 پیش‌نماز & ماموم
امامت: 1 ولایت 2 پیشوایی، رهبری، زعامت 3 پیش‌نمازی & پس‌نمازی، مامومی
امان: 1 پناه، حمایت، زنهار، کنف، مهلت، نگهداری 2 تامین، فرجه 3 امن، ایمن، مصون
امانت: 1 بسته، سپرده، ودیعه 2 درستکاری، راستی 3 زنهار & خیانت
امانت‌دار: امانت‌نگهدار، امین، درستکار، مصیب & امانت‌خوار، صحیح‌العمل
امپراتور: امپراطور، امیر، پادشاه، خدیو، خسرو، سلطان، شاه، شاهنشاه، ملک
امپراتوری: پادشاهی، خلافت، شاهنشاهی
امپریالیست: استعمارطلب، توسعه‌طلب، سرمایه‌دار
امپریالیسم: استعمارطلبی، توسعه‌طلبی، سرمایه‌داری
امت: پیرو، خلق، طایفه، گروه، ملت
امتثال: اطاعت، پیروی، فرمانبرداری، فرمانبری
امتحان: 1 آزمایش، آزمون، تجربه، تست، کنکور، مسابقه 2 بررسی، معاینه، وارسی
امتداد: ادامه، درازی، دنباله، راستا، طول، کشش
امتداددار: طولانی، کشیده، ممتد
امتزاج: آمیختگی، آمیختن، آمیزش، اختلاط، ترکیب، مزج
امتلا: 1 بدهضمی، رودل، ناگوار 2 انباشته‌شدن، پرشدن، مملوشدن
امتناع: ابا، اجتناب، استنکاف، تحاشی، تحرز، تماشی، خودداری، رد، سرباززدن، سرپیچی
امتنان: تشکر، تقدیر، سپاس، سپاسداری، شکر، منت، منت‌پذیری
امتیاز: 1 تشخیص، تمییز، فرق 2 برتری، تفوق، مزیت 3 آوانس 4 نمره 5 پروانه، جواز
امحا: اضمحلال، انهدام، زدایش، محو، نابودی
امداد: اعانت، غوث، کمک، کمک‌رسانی، مددرسانی، مظاهرت، یاری
امر: 1 قضا 2 کار 3 جریان، حادثه، قضیه، مسئله 4 تحکم، حکم، دستور، فرمان، فرمایش 5 فقره
امرار: 1 اکتساب، تحصیل، کسب، گذران 2 وقت‌کشی، وقت‌گذرانی
امرارمعاش: ارتزاق، تحصیل‌معاش، روزی‌طلبی، کسب‌روزی، کسب‌معاش، گذران، معاش‌جویی
امرد: بدکاره، بی‌ریش، پشت‌پایی، ساده، ساده‌روی، مخنث، مفعول، نامرد، هیز
امردباز: بچه‌باز، غلام‌باز، غلام‌باره
امردپرستی: بچه‌بازی، شاهدبازی، غلامبارگی
امرود: گلابی، مرو، مرود
امروزی: 1 امروزین 2 آلامد، باب، مد 3 تازه، جدید، متجدد، نوپرست، نوگرا
امریه: توقیع، دستخط، فرمان، منشور
امساک: اجتناب، احتراز، بخل، پرهیز، تجنب، تحرز، تنگ‌نظری، حذر، خست، خودداری، دوری، زفتی، صرفه‌جویی، قناعت، لئامت، نان‌کوری، نظرتنگی
امضا: 1 توشیح، توقیع، دستینه، صحه 2 تایید، تصویب، جایزشماری، صحه‌گذاری
امعان: بررسی، تدقیق، دقت، مداقه، معاینه، ملاحظه
امعان‌نظر: تدقیق، تعمق، توجه، دقت، ژرف‌نگری، غور
امکان: 1 توانایی، قدرت، وسع 2 فرصت، مجال 3 احتمال
امکان‌پذیر: مقدور، ممکن، میسر، میسور & امکان‌ناپذیر
امل: آرزو، امید، رجا & یاس
املا: درست‌نویسی، دیکته
املاک: باغ، زمین، ضیاع، عقار، علاقه
امن: 1 امان، امنیت، ایمن 2 راحت، مطمئن & ناامن
امنیت: آرامش، امن، ایمنی، صلح & بلوا، ناامنی