line
stringlengths 5
329
|
---|
اشتراکی: 1 شریکی، عمومی، همگانی 2 کمونیستی |
اشتعال: برافروختگی، برافروختن، درخشیدن، زبانهکشیدن، شعلهوری، فروزش |
اشتغال: 1 حرفهکار، شغل، کسب، مشغله 2 سرگرمی، گرفتاری، مشغولیت |
اشتهاآور: اشتهازا، مشهی |
اشتهار: آوازه، سرشناسی، شهرت، صیت، معروفیت، نامبرداری، ناموری |
اشتیاق: آرزومندی، تعشق، رغبت، شوق، عطش، علاقه، میل، وجد، هوس |
اشخاص: افراد، کسان، نفوس |
اشراف: اعیان، اغنیا، بزرگان، بزرگزادگان، بلندپایگان، نجبا |
اشراق: 1 مکاشفه 2 تابش، تابیدن |
اشعار: 1 ابراز، اظهار، اعلام، بیان 2 آگاهانیدن، آموختن |
اشغال: تسخیر، تصرف |
اشغالگر: متصرف، مهاجم |
اشکال: 1 پیچیدگی، تعقید، تکلف، دشواری، سختی، سوسه، صعوبت، غموض، محظور 2 شبهه، شک 3 ایراد، خردهگیری، عیب |
اشکال: اطوار، اقسام، انحا، انواع، صور، گونهها |
اشکالتراشی: انتقاد، ایرادگیری، بهانهتراشی، خردهگیری، سوسه، کارشکنی |
اشک: دمع، سرشک |
اشکریز: اشکبار، سرشکبار، گریان |
اشکفشان: اشکبار، اشکریز، گریان |
اشکبار: اشکریز، اشکفشان، سرشکبار، گریان، گهربار |
اشکوب: اشکوبه، طبقه |
اشکوبه: اشکوب، طبقه |
اشل: 1 مقیاس، میزان 2 پایه، رتبه |
اشمئزاز: اکراه، انزجار، بیزاری، تنفر، دلزدگی، ضجرت، نفرت |
اصابت: برخورد، بههدفخوردن، تلاقی |
اصالت: 1 آزادگی، پاکنژادی، ریشهداری، نجابت، نژاده، وارستگی 2 صحت |
اصحاب: 1 دمخوران، دمسازان، همراهان، همنشینان، یاران 2 پیروان، تابعین |
اصدار: 1 صادر کردن، صدور 2 روانه کردن، گسیلداشتن |
اصرار: ابرام، الحاح، انهماک، پافشاری، پیله، تاکید، سماجت، مداومت |
اصطبل: آخور، ستورخانه، ستورگاه، طویله |
اصطکاک: 1 سایش، مالش 2 برخورد، تلاقی |
اصطلاح: 1 تعبیر، زبان، کلمه، واژه 2 سازش، صلح |
اصغا: استماع، شنود، شنیدن، گوشفرادادن |
اصل: اساس، بن، بنیاد، بیخ، پایه، جوهر، ذات، ریشه، سرشت، شالوده، طبیعت، عین، فطرت، کنه، گوهر، لب، مایه، مبدا، منبع، منشا، نژاد، نسب |
اصلاً: ابداً، اساساً، مطلقاً، هرگز، هیچ، هیچگاه، هیچوقت |
اصلاح: 1 آشتی، سازش، صلح 2 تصحیح، تنقیح، غلطگیری 3 تعمیر، مرمت 4 تادیب، تزکیه، تهذیب 5 دستکاری، رتوش |
اصلی: 1 حقیقی، واقعی 2 اساسی، عمده، مهم، & غیرواقعی، مجازی، 2 فرعی |
اصم: کر، گنگ، لال، ناشنوا & شنوا |
اصول: 1 شرعیات، علومشرعی 2 کلیات، مبادی 3 بنیادها & فروع |
اصیل: 1 پاکنژاد، شرافتمند، شریف، نجیب، نژاده 2 مستند 3 اصلی |
اضافه: افزون، افزایش، جمع، علاوه |
اضافی: 1 زاید، زیادی، مازاد 2 یدکی |
اضرار: خسارت، خسران، زیان، ضرر |
اضطراب: آشوب، التهاب، اندوه، بیتابی، بیقراری، بیم، پریشانی، تپشدل، ترس، تشویش، توهم، خوف، دغدغه، دلواپسی، دلهره، رنج، سراسیمگی، قلق، ناراحتی، واهمه، هیجان |
اضطرار: اجبار، استیصال، بیچارگی، درماندگی، عجز، فروماندگی |
اضطراری: اجباری، الزامی، ضروری، ناچاری |
اضمحلال: امحا، انحطاط، انهدام، خرابی، زوال، فروپاشی، فنا، محو، نابودی، نیستی، ویرانی |
اطاعت: امتثال، انقیاد، بندگی، پیروی، تابعیت، تمکین، خدمتکاری، طاعت، فرمانبرداری، فرمانبری، متابعت، مطاوعت & نافرمانی |
اطاق: 1 بیت، خانه 2 حجره 3 دکه 4 دفتر |
اطاقک: اتاقک، دکه، کابین |
اطاله: اطناب، بسط، تطویل، تفصیل، درازی، مد & اختصار، ایجاز |
اطراف: 1 اکناف، پیرامون، جوانب، حواشی، حوالی، دوروبر، کرانها، گرداگرد، محیط، نواحی 2 توابع، حومه |
اطعام: تغذیه، خورانیدن، طعامدادن، غذادادن |
اطفا: خاموش کردن، خاموشی، فروکشی، فرونشاندن، فرونشانی |
اطفال: بچهها، خردسالان، کودکان، نوباوگان |
اطلاع: آگاهی، بینایی، خبر، سررشته، شناسایی، علم، معرفت، وقوف، یقین |
اطلاعات: دادهها، دانستهها، معلومات، مفروضات & مجهولات |
اطلاعیه: آگهی، اعلامیه، اعلان، گزارش |
اطلاق: 1 انتساب 2 آزادی، رهایی |
اطلس: 1 نقشه 2 پرنیان، حریر، دیبا |
اطمینان: استظهار، اعتماد، ایقان، ایمان، ایمنی، تکیه، ثقه، خاطرجمعی، وثوق، یقین |
اطناب: 1 اطاله، تفصیل 2 پرگویی & اختصار، اقتصار |
اطوار: 1 ادا، ژست 2 قر، ناز 3 اشکال، انحا |
اظهار: 1 ابراز، ادا، اشعار، اعلام، بیان، تبیین، تقریر 2 اعتراف، اقرار & انکار |
اعاده: بازگردانی، بازگشت، تکرار، جبران، عودت، واپس |
اعاشه: ارتزاق، گذران، معاش، معیشت |
اعانت: اعانه، کمک، مدد، یاری |
اعتبار:، 1 ارج، ارزش، پشتوانه، 2 آبرو، حیثیت، شرف، عرض، قدر، منزلت، نام، 3، پندگیری، عبرت، 4، پشتوانه، سندیت، وجهه، 5، تاثیر، نفوذ، 6، تنخواه، سرمایه، مایه، 7، اطمینان، اعتماد |
اعتدال: 1 تعادل 2 مدارا، ملایمت 3 راستی، میانهروی 4 بینابینی & افراط، تفریط |
اعتذار: 1 بهانهطلبی، پوزش، پوزشخواهی، عذرخواهی، معذرت |
اعتراض: انتقاد، ایراد، بازخواست، تعرض، خردهگیری، مواخذه، نکتهگیری، واخواهی |
اعتراف: ابراز، اذعان، اظهار، افشا، اقرار، بیان، تصدیق، خستو، مقر & انکار |
اعتزال: اعتکاف، انزوا، تنهایی، خلوت، دوریگزینی، گوشهگیری |
اعتصام: تمسک، توسل، چنگزدن، چنگزنی |
اعتقاد: ایقان، ایمان، باور، عقیده، گروش، وثوق، یقین |
اعتکاف: اعتزال، خلوت، زاویهنشینی، عزلت، عزلتگزینی، گوشهگیری، گوشهنشینی |
اعتلا: برتری، پیشرفت، ترفیع، ترقی، تعالی، توسعه |
اعتماد: اتکا، استظهار، استواری، اطمینان، پشتگرمی، تکیه، توکل، ثقه، دلگرمی، وثوق |
اعتنا: التفات، پروا، توجه، حرمت، رعایت، عنایت، محل، ملاحظه، نگرش، وقع |
اعتیاد: خوگیری، عادت |
اعجاب: 1 تحسین، تعجب، حیرت، شگفتی 2 خودبینی، خودپسندی |
اعجاز: 1 خرقعادت، معجزه 2 عجز، ناتوانی |
اعجوبه: 1 شگفتآور، شگفتانگیز، 2 طرفه، نادره & عادی، معمولی |
اعراض: 1 انصراف، پشت کردن، رویگردانی، ضدیت، مخالفت 2 ترس، هول 3 کراهت، نفرت & اقبال |
اعراف: برزخ |
اعزاز: احترام، اکرام، بزرگداشت، پاس، حرمت، گرامیداشت & استخفاف |
اعزام: ارسال، روانه، سوق، فرستادن، گسیل & احضار |
اعسار: افلاس، نیازمندی، ورشکستگی |
اعضا: 1 اندام، جوارح 2 پرسنل، کارمندان |
اعظام: اکرام، بزرگداشت، تبجیل، تجلیل، تکریم & خوارداشت |
اعقاب: بازماندگان، خانواده، خویشان، دودمان، سلاله، طایفه، قبیله، قوم |
اعلا: برتر، برجسته، عالی، ممتاز، نفیس & ادنی |
اعلام: آگاهانیدن، اخبار، اظهار، خاطرنشان، خبردادن، مخابره، مطلع ساختن |
اعلامخطر: آژیر، هشدار |
اعلامیه: آگهی، اطلاعیه، بیانیه |
اعمال: اجرا، انجام |
اعمی: بیچشم، روشندل، کور، نابینا & بینا |
اعوج: 1 کج، کژ، ناراست 2 بداخلاق، بدخلق، بدخو & راست |
اعوجاج: انحنا، پیچیدگی، کجی، کژی، نادرستی، ناراستی |
اعیان: 1 اغنیا، ثروتمندان، دولتمندان 2 اشراف، معاریف، نجبا، نخبگان 3 اموالغیرمنقول، زمین |
اغبر: 1 خاکآلود، غبارآلود، گردآلود 2 خاکیرنگ، سیاه، نیلگون |