id
stringlengths 36
36
| title
stringlengths 2
55
| context
stringlengths 500
7.17k
| question
stringlengths 9
235
| is_impossible
bool 1
class | answers
sequence |
---|---|---|---|---|---|
8ab8881d-6d07-4e60-ad10-9eb8fbc35c64 | ونکوور | ونکوور به «شهرِ محلهها» مشهور شدهاست. هر کدام از محلههای ونکوور یک ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز و مخصوص خود را دارا هستند. در گذشته ساکنانِ ونکوور، با اصالتِ انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی بزرگترین گروهِ قومیتی در این شهر به حساب میآمدند. اِلِمانهای فرهنگی-اجتماعیِ یک جامعهٔ بریتانیایی همچنان در بعضی مناطقِ این شهر مشهود و بارز هستند، به خصوص در گرنویل جنوبی و کریزدِیل. آلمانیها دومین جمعیتِ اروپاییِ غالب در ونکوور هستند که در قدیم بخشِ مهمی از نیروی اجتماعی-اقتصادیِ جامعهٔ ونکوور را تشکیل میدادند. با ظهورِ احساس و تفکرِ جمعیِ ضد آلمانی با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ این نقشِ آلمانیها کمرنگتر شد. امروزه چینیها بزرگترین گروه قومیتی در شهر هستند که دارای یک جامعهٔ درون-محوری هستند و همگی به زبان چینی با لهجههای گوناگون صجبت میکنند؛ مانند کانتونی و ماندارین. محلههایی در این شهر دارای مناطقی با توزیع نژادی یکنواخت و متمایزی هستند؛ مانند محله چینیها، محلهٔ هندیها (مشهور به بازار پنجابی)، محلهٔ ایتالیاییها (مشهور به ایتالیای کوچک)، محلهٔ یونانیها (Greektown) و محلهٔ ژاپنیها. | آلمانیها چندمین جمعیت غالب در ونکوور هستند؟ | false | {
"text": [
"دومین"
],
"answer_start": [
384
]
} |
625fcde5-9a7f-4a09-881f-df802badc5be | ونکوور | ونکوور به «شهرِ محلهها» مشهور شدهاست. هر کدام از محلههای ونکوور یک ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز و مخصوص خود را دارا هستند. در گذشته ساکنانِ ونکوور، با اصالتِ انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی بزرگترین گروهِ قومیتی در این شهر به حساب میآمدند. اِلِمانهای فرهنگی-اجتماعیِ یک جامعهٔ بریتانیایی همچنان در بعضی مناطقِ این شهر مشهود و بارز هستند، به خصوص در گرنویل جنوبی و کریزدِیل. آلمانیها دومین جمعیتِ اروپاییِ غالب در ونکوور هستند که در قدیم بخشِ مهمی از نیروی اجتماعی-اقتصادیِ جامعهٔ ونکوور را تشکیل میدادند. با ظهورِ احساس و تفکرِ جمعیِ ضد آلمانی با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ این نقشِ آلمانیها کمرنگتر شد. امروزه چینیها بزرگترین گروه قومیتی در شهر هستند که دارای یک جامعهٔ درون-محوری هستند و همگی به زبان چینی با لهجههای گوناگون صجبت میکنند؛ مانند کانتونی و ماندارین. محلههایی در این شهر دارای مناطقی با توزیع نژادی یکنواخت و متمایزی هستند؛ مانند محله چینیها، محلهٔ هندیها (مشهور به بازار پنجابی)، محلهٔ ایتالیاییها (مشهور به ایتالیای کوچک)، محلهٔ یونانیها (Greektown) و محلهٔ ژاپنیها. | ساکنان ونکوور از چه نژادهایی بودند؟ | false | {
"text": [
"انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی"
],
"answer_start": [
159
]
} |
5785cd16-3d58-492f-b7ed-d11f54391993 | ونکوور | ونکوور به «شهرِ محلهها» مشهور شدهاست. هر کدام از محلههای ونکوور یک ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز و مخصوص خود را دارا هستند. در گذشته ساکنانِ ونکوور، با اصالتِ انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی بزرگترین گروهِ قومیتی در این شهر به حساب میآمدند. اِلِمانهای فرهنگی-اجتماعیِ یک جامعهٔ بریتانیایی همچنان در بعضی مناطقِ این شهر مشهود و بارز هستند، به خصوص در گرنویل جنوبی و کریزدِیل. آلمانیها دومین جمعیتِ اروپاییِ غالب در ونکوور هستند که در قدیم بخشِ مهمی از نیروی اجتماعی-اقتصادیِ جامعهٔ ونکوور را تشکیل میدادند. با ظهورِ احساس و تفکرِ جمعیِ ضد آلمانی با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ این نقشِ آلمانیها کمرنگتر شد. امروزه چینیها بزرگترین گروه قومیتی در شهر هستند که دارای یک جامعهٔ درون-محوری هستند و همگی به زبان چینی با لهجههای گوناگون صجبت میکنند؛ مانند کانتونی و ماندارین. محلههایی در این شهر دارای مناطقی با توزیع نژادی یکنواخت و متمایزی هستند؛ مانند محله چینیها، محلهٔ هندیها (مشهور به بازار پنجابی)، محلهٔ ایتالیاییها (مشهور به ایتالیای کوچک)، محلهٔ یونانیها (Greektown) و محلهٔ ژاپنیها. | ونکوور به چه چیزی مشهور شدهاست؟ | false | {
"text": [
"شهرِ محلهه"
],
"answer_start": [
11
]
} |
6bf36539-fe4b-4fe3-acc8-783d89db1e51 | ونکوور | ونکوور به «شهرِ محلهها» مشهور شدهاست. هر کدام از محلههای ونکوور یک ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز و مخصوص خود را دارا هستند. در گذشته ساکنانِ ونکوور، با اصالتِ انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی بزرگترین گروهِ قومیتی در این شهر به حساب میآمدند. اِلِمانهای فرهنگی-اجتماعیِ یک جامعهٔ بریتانیایی همچنان در بعضی مناطقِ این شهر مشهود و بارز هستند، به خصوص در گرنویل جنوبی و کریزدِیل. آلمانیها دومین جمعیتِ اروپاییِ غالب در ونکوور هستند که در قدیم بخشِ مهمی از نیروی اجتماعی-اقتصادیِ جامعهٔ ونکوور را تشکیل میدادند. با ظهورِ احساس و تفکرِ جمعیِ ضد آلمانی با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ این نقشِ آلمانیها کمرنگتر شد. امروزه چینیها بزرگترین گروه قومیتی در شهر هستند که دارای یک جامعهٔ درون-محوری هستند و همگی به زبان چینی با لهجههای گوناگون صجبت میکنند؛ مانند کانتونی و ماندارین. محلههایی در این شهر دارای مناطقی با توزیع نژادی یکنواخت و متمایزی هستند؛ مانند محله چینیها، محلهٔ هندیها (مشهور به بازار پنجابی)، محلهٔ ایتالیاییها (مشهور به ایتالیای کوچک)، محلهٔ یونانیها (Greektown) و محلهٔ ژاپنیها. | کدام شهر کانادا به شهر محلهها مشهور شدهاست؟ | false | {
"text": [
"ونکوور"
],
"answer_start": [
0
]
} |
49c26b97-cf70-42cf-abd1-f6db12a7008b | ونکوور | ونکوور به «شهرِ محلهها» مشهور شدهاست. هر کدام از محلههای ونکوور یک ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز و مخصوص خود را دارا هستند. در گذشته ساکنانِ ونکوور، با اصالتِ انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی بزرگترین گروهِ قومیتی در این شهر به حساب میآمدند. اِلِمانهای فرهنگی-اجتماعیِ یک جامعهٔ بریتانیایی همچنان در بعضی مناطقِ این شهر مشهود و بارز هستند، به خصوص در گرنویل جنوبی و کریزدِیل. آلمانیها دومین جمعیتِ اروپاییِ غالب در ونکوور هستند که در قدیم بخشِ مهمی از نیروی اجتماعی-اقتصادیِ جامعهٔ ونکوور را تشکیل میدادند. با ظهورِ احساس و تفکرِ جمعیِ ضد آلمانی با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ این نقشِ آلمانیها کمرنگتر شد. امروزه چینیها بزرگترین گروه قومیتی در شهر هستند که دارای یک جامعهٔ درون-محوری هستند و همگی به زبان چینی با لهجههای گوناگون صجبت میکنند؛ مانند کانتونی و ماندارین. محلههایی در این شهر دارای مناطقی با توزیع نژادی یکنواخت و متمایزی هستند؛ مانند محله چینیها، محلهٔ هندیها (مشهور به بازار پنجابی)، محلهٔ ایتالیاییها (مشهور به ایتالیای کوچک)، محلهٔ یونانیها (Greektown) و محلهٔ ژاپنیها. | هر کدام از محلههای ونکوور چه ویژگی خاص خود را دارند؟ | false | {
"text": [
"ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز"
],
"answer_start": [
70
]
} |
f386de95-8184-4d86-b39c-a1be7db3ed4f | ونکوور | ونکوور به «شهرِ محلهها» مشهور شدهاست. هر کدام از محلههای ونکوور یک ترکیب نژادی-فرهنگیِ متمایز و مخصوص خود را دارا هستند. در گذشته ساکنانِ ونکوور، با اصالتِ انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی بزرگترین گروهِ قومیتی در این شهر به حساب میآمدند. اِلِمانهای فرهنگی-اجتماعیِ یک جامعهٔ بریتانیایی همچنان در بعضی مناطقِ این شهر مشهود و بارز هستند، به خصوص در گرنویل جنوبی و کریزدِیل. آلمانیها دومین جمعیتِ اروپاییِ غالب در ونکوور هستند که در قدیم بخشِ مهمی از نیروی اجتماعی-اقتصادیِ جامعهٔ ونکوور را تشکیل میدادند. با ظهورِ احساس و تفکرِ جمعیِ ضد آلمانی با شروع جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ این نقشِ آلمانیها کمرنگتر شد. امروزه چینیها بزرگترین گروه قومیتی در شهر هستند که دارای یک جامعهٔ درون-محوری هستند و همگی به زبان چینی با لهجههای گوناگون صجبت میکنند؛ مانند کانتونی و ماندارین. محلههایی در این شهر دارای مناطقی با توزیع نژادی یکنواخت و متمایزی هستند؛ مانند محله چینیها، محلهٔ هندیها (مشهور به بازار پنجابی)، محلهٔ ایتالیاییها (مشهور به ایتالیای کوچک)، محلهٔ یونانیها (Greektown) و محلهٔ ژاپنیها. | دومین جمعیت غالب در ونکوور از چه کشوری هستند؟ | false | {
"text": [
"آلمانی"
],
"answer_start": [
374
]
} |
6b80dcb9-3b66-48b3-99bc-6e9eb9233a6b | ونکوور | اسناد باستانشناسان حاکی از حضور اقوام بومی در ونکوور در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ سال قبل هستند. این شهر بر روی مناطق سنتی و در حال حاضر بر سرزمینهای تاریخیِ بومیانِ «اسکوامیش»، «موسکوویم» و «تسلیل-واوتوث» از مردمان قبایل ساکن در مناطق ساحلی «سالیش» قرار گرفتهاست. آنها دهکدههایی در مناطق مختلفِ ونکوور کنونی داشتند، از جمله استنلی پارک، نهر فالس، کیتسیلانو، پوینتگری و مناطق نزدیک به دهانهٔ رود فریزر.اروپاییها برای اولین بار زمانی با منطقهٔ کنونیِ ونکوور آشنا شدند که کاشف اسپانیایی، خوزه ماریا نارواز، ساحل پوینتگریِ کنونی و بخشهایی از شاخاب بورارد را در سال ۱۷۹۱ کشف کرد (اگرچه یک نویسنده ادعا کردهاست که فرانسیس دریک، دریاسالارِ انگلیسی در سال ۱۵۷۹ از این منطقه دیدار کردهاست)کاشف و تاجر کمپانی شمال غرب سایمون فریزر و خدمه کشتیاش اولین اروپاییهایی بودند که پا بر مناطق کنونی شهر ونکوور نهادند. در سال ۱۸۰۸، آنها از بخش پایینیِ شرق رود فریزر به این منطقه سفر کردند و احتمالاً تا پوینتگری پیشروی داشتند. | ونکوور بر چه سرزمین هایی قرار دارد؟ | false | {
"text": [
"بر سرزمینهای تاریخیِ بومیانِ «اسکوامیش»، «موسکوویم» و «تسلیل-واوتوث» از مردمان قبایل ساکن در مناطق ساحلی «سالیش» قرار گرفتهاست."
],
"answer_start": [
132
]
} |
d6bc3892-4cb4-4c09-8d44-82d5578530f8 | ونکوور | اسناد باستانشناسان حاکی از حضور اقوام بومی در ونکوور در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ سال قبل هستند. این شهر بر روی مناطق سنتی و در حال حاضر بر سرزمینهای تاریخیِ بومیانِ «اسکوامیش»، «موسکوویم» و «تسلیل-واوتوث» از مردمان قبایل ساکن در مناطق ساحلی «سالیش» قرار گرفتهاست. آنها دهکدههایی در مناطق مختلفِ ونکوور کنونی داشتند، از جمله استنلی پارک، نهر فالس، کیتسیلانو، پوینتگری و مناطق نزدیک به دهانهٔ رود فریزر.اروپاییها برای اولین بار زمانی با منطقهٔ کنونیِ ونکوور آشنا شدند که کاشف اسپانیایی، خوزه ماریا نارواز، ساحل پوینتگریِ کنونی و بخشهایی از شاخاب بورارد را در سال ۱۷۹۱ کشف کرد (اگرچه یک نویسنده ادعا کردهاست که فرانسیس دریک، دریاسالارِ انگلیسی در سال ۱۵۷۹ از این منطقه دیدار کردهاست)کاشف و تاجر کمپانی شمال غرب سایمون فریزر و خدمه کشتیاش اولین اروپاییهایی بودند که پا بر مناطق کنونی شهر ونکوور نهادند. در سال ۱۸۰۸، آنها از بخش پایینیِ شرق رود فریزر به این منطقه سفر کردند و احتمالاً تا پوینتگری پیشروی داشتند. | این شهر در چه مناطقی است؟ | false | {
"text": [
"این شهر بر روی مناطق سنتی"
],
"answer_start": [
92
]
} |
cae559ed-2268-419c-869e-c36160ac3953 | ونکوور | اسناد باستانشناسان حاکی از حضور اقوام بومی در ونکوور در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ سال قبل هستند. این شهر بر روی مناطق سنتی و در حال حاضر بر سرزمینهای تاریخیِ بومیانِ «اسکوامیش»، «موسکوویم» و «تسلیل-واوتوث» از مردمان قبایل ساکن در مناطق ساحلی «سالیش» قرار گرفتهاست. آنها دهکدههایی در مناطق مختلفِ ونکوور کنونی داشتند، از جمله استنلی پارک، نهر فالس، کیتسیلانو، پوینتگری و مناطق نزدیک به دهانهٔ رود فریزر.اروپاییها برای اولین بار زمانی با منطقهٔ کنونیِ ونکوور آشنا شدند که کاشف اسپانیایی، خوزه ماریا نارواز، ساحل پوینتگریِ کنونی و بخشهایی از شاخاب بورارد را در سال ۱۷۹۱ کشف کرد (اگرچه یک نویسنده ادعا کردهاست که فرانسیس دریک، دریاسالارِ انگلیسی در سال ۱۵۷۹ از این منطقه دیدار کردهاست)کاشف و تاجر کمپانی شمال غرب سایمون فریزر و خدمه کشتیاش اولین اروپاییهایی بودند که پا بر مناطق کنونی شهر ونکوور نهادند. در سال ۱۸۰۸، آنها از بخش پایینیِ شرق رود فریزر به این منطقه سفر کردند و احتمالاً تا پوینتگری پیشروی داشتند. | اقوام بومی چند سال پیش در ونکوور بودند؟ | false | {
"text": [
"اسناد باستانشناسان حاکی از حضور اقوام بومی در ونکوور در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ سال قبل هستند"
],
"answer_start": [
0
]
} |
6081b11b-9152-47d5-9d99-947f7600815e | ونکوور | اسناد باستانشناسان حاکی از حضور اقوام بومی در ونکوور در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ سال قبل هستند. این شهر بر روی مناطق سنتی و در حال حاضر بر سرزمینهای تاریخیِ بومیانِ «اسکوامیش»، «موسکوویم» و «تسلیل-واوتوث» از مردمان قبایل ساکن در مناطق ساحلی «سالیش» قرار گرفتهاست. آنها دهکدههایی در مناطق مختلفِ ونکوور کنونی داشتند، از جمله استنلی پارک، نهر فالس، کیتسیلانو، پوینتگری و مناطق نزدیک به دهانهٔ رود فریزر.اروپاییها برای اولین بار زمانی با منطقهٔ کنونیِ ونکوور آشنا شدند که کاشف اسپانیایی، خوزه ماریا نارواز، ساحل پوینتگریِ کنونی و بخشهایی از شاخاب بورارد را در سال ۱۷۹۱ کشف کرد (اگرچه یک نویسنده ادعا کردهاست که فرانسیس دریک، دریاسالارِ انگلیسی در سال ۱۵۷۹ از این منطقه دیدار کردهاست)کاشف و تاجر کمپانی شمال غرب سایمون فریزر و خدمه کشتیاش اولین اروپاییهایی بودند که پا بر مناطق کنونی شهر ونکوور نهادند. در سال ۱۸۰۸، آنها از بخش پایینیِ شرق رود فریزر به این منطقه سفر کردند و احتمالاً تا پوینتگری پیشروی داشتند. | چه کسی شاخاب بورارد را کشف کرد؟ | false | {
"text": [
"خوزه ماریا نارواز"
],
"answer_start": [
487
]
} |
33cb76c2-ad39-4ce5-91f0-5ec9fe6f0b8b | ونکوور | اسناد باستانشناسان حاکی از حضور اقوام بومی در ونکوور در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰٬۰۰۰ سال قبل هستند. این شهر بر روی مناطق سنتی و در حال حاضر بر سرزمینهای تاریخیِ بومیانِ «اسکوامیش»، «موسکوویم» و «تسلیل-واوتوث» از مردمان قبایل ساکن در مناطق ساحلی «سالیش» قرار گرفتهاست. آنها دهکدههایی در مناطق مختلفِ ونکوور کنونی داشتند، از جمله استنلی پارک، نهر فالس، کیتسیلانو، پوینتگری و مناطق نزدیک به دهانهٔ رود فریزر.اروپاییها برای اولین بار زمانی با منطقهٔ کنونیِ ونکوور آشنا شدند که کاشف اسپانیایی، خوزه ماریا نارواز، ساحل پوینتگریِ کنونی و بخشهایی از شاخاب بورارد را در سال ۱۷۹۱ کشف کرد (اگرچه یک نویسنده ادعا کردهاست که فرانسیس دریک، دریاسالارِ انگلیسی در سال ۱۵۷۹ از این منطقه دیدار کردهاست)کاشف و تاجر کمپانی شمال غرب سایمون فریزر و خدمه کشتیاش اولین اروپاییهایی بودند که پا بر مناطق کنونی شهر ونکوور نهادند. در سال ۱۸۰۸، آنها از بخش پایینیِ شرق رود فریزر به این منطقه سفر کردند و احتمالاً تا پوینتگری پیشروی داشتند. | اولین اروپاییانی که پا به ونکوور گذاشتند که بودند؟ | false | {
"text": [
"کاشف و تاجر کمپانی شمال غرب سایمون فریزر و خدمه کشتیاش اولین اروپاییهایی بودند که پا بر مناطق کنونی شهر ونکوور نهادند."
],
"answer_start": [
686
]
} |
3bb99d0c-d429-41e3-86db-4a3faad08563 | ونکوور | از سال ۱۹۸۰، مهاجرت به ونکوور به شدت افزایش یافتهاست که آن را به یکی از متنوعترین شهرهای کانادا از لحاظ نژادی و زبانی تبدیل میکند. بیش از ۵۲٪ از مردم ونکوور دارای زبان مادری به جز انگلیسی هستند. تقریباً ۳۰٪ از ساکنان شهر، دارای اصلیتی چینی هستند. در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، هجوم خیلی عظیم از مهاجران از هنگ کنگ در جریانِ واقعهٔ اخراج چینیها از بریتانیا به چین و افزایش چشمگیر مهاجرت از کشور چین و حضورِ مهاجران قبلی از تایوان، جامعهٔ چینیها در ونکوور را به یکی از بزرگترین گروههای نژادیِ ساکن در این شهر تبدیل ساختهاست و توزیعِ جمعیتیِ چینیها در ونکوور، یکی از متراکمترینها در آمریکای شمالی شدهاست. این هجوم مهاجران آسیایی به ونکوور یک سنتِ مهاجرتیِ خاص در سراسر جهان را بنیان نهاده، که ونکوور را به دومین شهرِ محبوبِ مهاجران به کانادا، بعد از تورنتو تبدیل ساختهاست. دیگر گروههای نژادیِ مهم در میانِ مهاجران ونکوور، مهاجران از جنوب آسیا (عموماً پنجابی) هستند که عموماً به هندی-کانادایی مشهور شدهاند(۵/۷٪). دیگر گروههای مهاجرِ غالب، فیلیپینیها(۵٪)، ژاپنیها(۱/۷٪) و کرهایها(۱/۵٪) هستند. مهاجرانِ ایرانی، ویتنامی، اندونزیایی و کامبوجی نیز دیگر گروههای نژادیِ ساکن در ونکوور را تشکیل میدهند. برخلاف افزایشِ تعداد مهاجران از آمریکای لاتین به ونکوور در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، میزان مهاجرت از این منطقه در سالهای اخیر چشمگیر نبودهاست. (۳/۶٪ از کل جمعیت مهاجر) جمعیت آفریقاییهای ساکن در ونکوور نیز قابل توجه نیست. (۳/۳٪ از کل جمعیت مهاجر). جمعیتِ سیاهپوستانِ ساکن در ونکوور، در قیاس با دیگر شهرهای کانادایی تقریباً ناچیز است (کمتر از ۰/۹٪). محلهٔ استراتکونا (Strathcona) هستهٔ محلهٔ یهودی نشینِ ونکوور بود. محلهٔ هوگانز اَلی (Hogan's Alley)، یک منطقهٔ کوچک در مجاورتِ محلهٔ چینیها زمانی محلِ زندگیِ بخش مهمی از سیاهپوستانِ ونکوور بود. در سال ۱۹۸۱، کمتر از ۷٪ جمعیت ونکوور متعلق به گروهِ اقلیت قابل مشاهده بودند. (نامی که دولتِ کانادا برای اقلیتی که از لحاظ نژادی هندواروپایی-قفقازی یا سفیدپوست نیستند در نظر گرفتهاست) در سال ۲۰۰۸، این نسبت تا ۵۱٪ بالا رفت.قبل از دههٔ ۹۰ میلادی، بزرگترین گروهِ نژادیِ غیر انگلیسی در ونکوور ایرلندی و آلمانی بودند. بعد از این ملیتها، بیشترین جمعیت غالب اهل اسکاندیناوی، ایتالیا، اوکراین و چین بودند. از اواسط دههٔ ۵۰ تا دههٔ ۸۰ میلادی، خیلی از مهاجران پرتغالی به ونکوور آمدند و در سال ۲۰۰۱ این شهر سومین جمعیت بزرگ پرتغالیها در کانادا را دارا بود. خیلِ جمعیت مهاجرت از اروپای شرقی، شامل روسیه، چک، لهستان، رومانی و مجارستان بعد از تسلطِ شوروی بر اروپای شرقی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مهاجرت یونانیها از اواخر دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ آغاز شد و اسکانِ آنها غالباً در منطقهٔ کیتسیلانو (Kitsilano) صورت گرفت. ونکوور همچنین یک جمعیت قابل ملاحظه از بومیان کانادا را داراست (حدود ۱۱٬۰۰۰ نفر).جمعیت بزرگی از دگرباشان جنسی در ونکوور زندگی میکنند که در محلههای غربی و بخش وِست اِند (West End) و خیابان دِیوی (Davie Street) ساکن هستند؛ اگرچه جمعیتِ دگرباشان جنسی در مناطقی از یِیل تاون (Yaletown) نیز قابل توجه است. ونکوور هرساله میزبان یکی از بزرگترین رژههای دگرباشان جنسی در کاناداست. | ونکوور از چه نظر یکی از متنوع ترین شهرهای کانادا شده؟ | false | {
"text": [
"نژادی و زبانی"
],
"answer_start": [
106
]
} |
88546478-7b80-4f86-bdc3-e4a3968d3491 | ونکوور | از سال ۱۹۸۰، مهاجرت به ونکوور به شدت افزایش یافتهاست که آن را به یکی از متنوعترین شهرهای کانادا از لحاظ نژادی و زبانی تبدیل میکند. بیش از ۵۲٪ از مردم ونکوور دارای زبان مادری به جز انگلیسی هستند. تقریباً ۳۰٪ از ساکنان شهر، دارای اصلیتی چینی هستند. در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، هجوم خیلی عظیم از مهاجران از هنگ کنگ در جریانِ واقعهٔ اخراج چینیها از بریتانیا به چین و افزایش چشمگیر مهاجرت از کشور چین و حضورِ مهاجران قبلی از تایوان، جامعهٔ چینیها در ونکوور را به یکی از بزرگترین گروههای نژادیِ ساکن در این شهر تبدیل ساختهاست و توزیعِ جمعیتیِ چینیها در ونکوور، یکی از متراکمترینها در آمریکای شمالی شدهاست. این هجوم مهاجران آسیایی به ونکوور یک سنتِ مهاجرتیِ خاص در سراسر جهان را بنیان نهاده، که ونکوور را به دومین شهرِ محبوبِ مهاجران به کانادا، بعد از تورنتو تبدیل ساختهاست. دیگر گروههای نژادیِ مهم در میانِ مهاجران ونکوور، مهاجران از جنوب آسیا (عموماً پنجابی) هستند که عموماً به هندی-کانادایی مشهور شدهاند(۵/۷٪). دیگر گروههای مهاجرِ غالب، فیلیپینیها(۵٪)، ژاپنیها(۱/۷٪) و کرهایها(۱/۵٪) هستند. مهاجرانِ ایرانی، ویتنامی، اندونزیایی و کامبوجی نیز دیگر گروههای نژادیِ ساکن در ونکوور را تشکیل میدهند. برخلاف افزایشِ تعداد مهاجران از آمریکای لاتین به ونکوور در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، میزان مهاجرت از این منطقه در سالهای اخیر چشمگیر نبودهاست. (۳/۶٪ از کل جمعیت مهاجر) جمعیت آفریقاییهای ساکن در ونکوور نیز قابل توجه نیست. (۳/۳٪ از کل جمعیت مهاجر). جمعیتِ سیاهپوستانِ ساکن در ونکوور، در قیاس با دیگر شهرهای کانادایی تقریباً ناچیز است (کمتر از ۰/۹٪). محلهٔ استراتکونا (Strathcona) هستهٔ محلهٔ یهودی نشینِ ونکوور بود. محلهٔ هوگانز اَلی (Hogan's Alley)، یک منطقهٔ کوچک در مجاورتِ محلهٔ چینیها زمانی محلِ زندگیِ بخش مهمی از سیاهپوستانِ ونکوور بود. در سال ۱۹۸۱، کمتر از ۷٪ جمعیت ونکوور متعلق به گروهِ اقلیت قابل مشاهده بودند. (نامی که دولتِ کانادا برای اقلیتی که از لحاظ نژادی هندواروپایی-قفقازی یا سفیدپوست نیستند در نظر گرفتهاست) در سال ۲۰۰۸، این نسبت تا ۵۱٪ بالا رفت.قبل از دههٔ ۹۰ میلادی، بزرگترین گروهِ نژادیِ غیر انگلیسی در ونکوور ایرلندی و آلمانی بودند. بعد از این ملیتها، بیشترین جمعیت غالب اهل اسکاندیناوی، ایتالیا، اوکراین و چین بودند. از اواسط دههٔ ۵۰ تا دههٔ ۸۰ میلادی، خیلی از مهاجران پرتغالی به ونکوور آمدند و در سال ۲۰۰۱ این شهر سومین جمعیت بزرگ پرتغالیها در کانادا را دارا بود. خیلِ جمعیت مهاجرت از اروپای شرقی، شامل روسیه، چک، لهستان، رومانی و مجارستان بعد از تسلطِ شوروی بر اروپای شرقی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مهاجرت یونانیها از اواخر دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ آغاز شد و اسکانِ آنها غالباً در منطقهٔ کیتسیلانو (Kitsilano) صورت گرفت. ونکوور همچنین یک جمعیت قابل ملاحظه از بومیان کانادا را داراست (حدود ۱۱٬۰۰۰ نفر).جمعیت بزرگی از دگرباشان جنسی در ونکوور زندگی میکنند که در محلههای غربی و بخش وِست اِند (West End) و خیابان دِیوی (Davie Street) ساکن هستند؛ اگرچه جمعیتِ دگرباشان جنسی در مناطقی از یِیل تاون (Yaletown) نیز قابل توجه است. ونکوور هرساله میزبان یکی از بزرگترین رژههای دگرباشان جنسی در کاناداست. | چند درصد مردم ونکوور اصالت چینی دارند؟ | false | {
"text": [
"۳۰٪"
],
"answer_start": [
206
]
} |
febcc15a-d213-4393-ab3b-4e08e4a9b005 | ونکوور | از سال ۱۹۸۰، مهاجرت به ونکوور به شدت افزایش یافتهاست که آن را به یکی از متنوعترین شهرهای کانادا از لحاظ نژادی و زبانی تبدیل میکند. بیش از ۵۲٪ از مردم ونکوور دارای زبان مادری به جز انگلیسی هستند. تقریباً ۳۰٪ از ساکنان شهر، دارای اصلیتی چینی هستند. در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، هجوم خیلی عظیم از مهاجران از هنگ کنگ در جریانِ واقعهٔ اخراج چینیها از بریتانیا به چین و افزایش چشمگیر مهاجرت از کشور چین و حضورِ مهاجران قبلی از تایوان، جامعهٔ چینیها در ونکوور را به یکی از بزرگترین گروههای نژادیِ ساکن در این شهر تبدیل ساختهاست و توزیعِ جمعیتیِ چینیها در ونکوور، یکی از متراکمترینها در آمریکای شمالی شدهاست. این هجوم مهاجران آسیایی به ونکوور یک سنتِ مهاجرتیِ خاص در سراسر جهان را بنیان نهاده، که ونکوور را به دومین شهرِ محبوبِ مهاجران به کانادا، بعد از تورنتو تبدیل ساختهاست. دیگر گروههای نژادیِ مهم در میانِ مهاجران ونکوور، مهاجران از جنوب آسیا (عموماً پنجابی) هستند که عموماً به هندی-کانادایی مشهور شدهاند(۵/۷٪). دیگر گروههای مهاجرِ غالب، فیلیپینیها(۵٪)، ژاپنیها(۱/۷٪) و کرهایها(۱/۵٪) هستند. مهاجرانِ ایرانی، ویتنامی، اندونزیایی و کامبوجی نیز دیگر گروههای نژادیِ ساکن در ونکوور را تشکیل میدهند. برخلاف افزایشِ تعداد مهاجران از آمریکای لاتین به ونکوور در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، میزان مهاجرت از این منطقه در سالهای اخیر چشمگیر نبودهاست. (۳/۶٪ از کل جمعیت مهاجر) جمعیت آفریقاییهای ساکن در ونکوور نیز قابل توجه نیست. (۳/۳٪ از کل جمعیت مهاجر). جمعیتِ سیاهپوستانِ ساکن در ونکوور، در قیاس با دیگر شهرهای کانادایی تقریباً ناچیز است (کمتر از ۰/۹٪). محلهٔ استراتکونا (Strathcona) هستهٔ محلهٔ یهودی نشینِ ونکوور بود. محلهٔ هوگانز اَلی (Hogan's Alley)، یک منطقهٔ کوچک در مجاورتِ محلهٔ چینیها زمانی محلِ زندگیِ بخش مهمی از سیاهپوستانِ ونکوور بود. در سال ۱۹۸۱، کمتر از ۷٪ جمعیت ونکوور متعلق به گروهِ اقلیت قابل مشاهده بودند. (نامی که دولتِ کانادا برای اقلیتی که از لحاظ نژادی هندواروپایی-قفقازی یا سفیدپوست نیستند در نظر گرفتهاست) در سال ۲۰۰۸، این نسبت تا ۵۱٪ بالا رفت.قبل از دههٔ ۹۰ میلادی، بزرگترین گروهِ نژادیِ غیر انگلیسی در ونکوور ایرلندی و آلمانی بودند. بعد از این ملیتها، بیشترین جمعیت غالب اهل اسکاندیناوی، ایتالیا، اوکراین و چین بودند. از اواسط دههٔ ۵۰ تا دههٔ ۸۰ میلادی، خیلی از مهاجران پرتغالی به ونکوور آمدند و در سال ۲۰۰۱ این شهر سومین جمعیت بزرگ پرتغالیها در کانادا را دارا بود. خیلِ جمعیت مهاجرت از اروپای شرقی، شامل روسیه، چک، لهستان، رومانی و مجارستان بعد از تسلطِ شوروی بر اروپای شرقی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مهاجرت یونانیها از اواخر دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ آغاز شد و اسکانِ آنها غالباً در منطقهٔ کیتسیلانو (Kitsilano) صورت گرفت. ونکوور همچنین یک جمعیت قابل ملاحظه از بومیان کانادا را داراست (حدود ۱۱٬۰۰۰ نفر).جمعیت بزرگی از دگرباشان جنسی در ونکوور زندگی میکنند که در محلههای غربی و بخش وِست اِند (West End) و خیابان دِیوی (Davie Street) ساکن هستند؛ اگرچه جمعیتِ دگرباشان جنسی در مناطقی از یِیل تاون (Yaletown) نیز قابل توجه است. ونکوور هرساله میزبان یکی از بزرگترین رژههای دگرباشان جنسی در کاناداست. | کدام شهر دومین شهر محبوب مهاجران به کانادا است؟ | false | {
"text": [
"ونکوور"
],
"answer_start": [
693
]
} |
0da40eb5-0bd8-4d06-b6d5-5132bf2500e9 | ونکوور | از سال ۱۹۸۰، مهاجرت به ونکوور به شدت افزایش یافتهاست که آن را به یکی از متنوعترین شهرهای کانادا از لحاظ نژادی و زبانی تبدیل میکند. بیش از ۵۲٪ از مردم ونکوور دارای زبان مادری به جز انگلیسی هستند. تقریباً ۳۰٪ از ساکنان شهر، دارای اصلیتی چینی هستند. در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، هجوم خیلی عظیم از مهاجران از هنگ کنگ در جریانِ واقعهٔ اخراج چینیها از بریتانیا به چین و افزایش چشمگیر مهاجرت از کشور چین و حضورِ مهاجران قبلی از تایوان، جامعهٔ چینیها در ونکوور را به یکی از بزرگترین گروههای نژادیِ ساکن در این شهر تبدیل ساختهاست و توزیعِ جمعیتیِ چینیها در ونکوور، یکی از متراکمترینها در آمریکای شمالی شدهاست. این هجوم مهاجران آسیایی به ونکوور یک سنتِ مهاجرتیِ خاص در سراسر جهان را بنیان نهاده، که ونکوور را به دومین شهرِ محبوبِ مهاجران به کانادا، بعد از تورنتو تبدیل ساختهاست. دیگر گروههای نژادیِ مهم در میانِ مهاجران ونکوور، مهاجران از جنوب آسیا (عموماً پنجابی) هستند که عموماً به هندی-کانادایی مشهور شدهاند(۵/۷٪). دیگر گروههای مهاجرِ غالب، فیلیپینیها(۵٪)، ژاپنیها(۱/۷٪) و کرهایها(۱/۵٪) هستند. مهاجرانِ ایرانی، ویتنامی، اندونزیایی و کامبوجی نیز دیگر گروههای نژادیِ ساکن در ونکوور را تشکیل میدهند. برخلاف افزایشِ تعداد مهاجران از آمریکای لاتین به ونکوور در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، میزان مهاجرت از این منطقه در سالهای اخیر چشمگیر نبودهاست. (۳/۶٪ از کل جمعیت مهاجر) جمعیت آفریقاییهای ساکن در ونکوور نیز قابل توجه نیست. (۳/۳٪ از کل جمعیت مهاجر). جمعیتِ سیاهپوستانِ ساکن در ونکوور، در قیاس با دیگر شهرهای کانادایی تقریباً ناچیز است (کمتر از ۰/۹٪). محلهٔ استراتکونا (Strathcona) هستهٔ محلهٔ یهودی نشینِ ونکوور بود. محلهٔ هوگانز اَلی (Hogan's Alley)، یک منطقهٔ کوچک در مجاورتِ محلهٔ چینیها زمانی محلِ زندگیِ بخش مهمی از سیاهپوستانِ ونکوور بود. در سال ۱۹۸۱، کمتر از ۷٪ جمعیت ونکوور متعلق به گروهِ اقلیت قابل مشاهده بودند. (نامی که دولتِ کانادا برای اقلیتی که از لحاظ نژادی هندواروپایی-قفقازی یا سفیدپوست نیستند در نظر گرفتهاست) در سال ۲۰۰۸، این نسبت تا ۵۱٪ بالا رفت.قبل از دههٔ ۹۰ میلادی، بزرگترین گروهِ نژادیِ غیر انگلیسی در ونکوور ایرلندی و آلمانی بودند. بعد از این ملیتها، بیشترین جمعیت غالب اهل اسکاندیناوی، ایتالیا، اوکراین و چین بودند. از اواسط دههٔ ۵۰ تا دههٔ ۸۰ میلادی، خیلی از مهاجران پرتغالی به ونکوور آمدند و در سال ۲۰۰۱ این شهر سومین جمعیت بزرگ پرتغالیها در کانادا را دارا بود. خیلِ جمعیت مهاجرت از اروپای شرقی، شامل روسیه، چک، لهستان، رومانی و مجارستان بعد از تسلطِ شوروی بر اروپای شرقی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مهاجرت یونانیها از اواخر دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ آغاز شد و اسکانِ آنها غالباً در منطقهٔ کیتسیلانو (Kitsilano) صورت گرفت. ونکوور همچنین یک جمعیت قابل ملاحظه از بومیان کانادا را داراست (حدود ۱۱٬۰۰۰ نفر).جمعیت بزرگی از دگرباشان جنسی در ونکوور زندگی میکنند که در محلههای غربی و بخش وِست اِند (West End) و خیابان دِیوی (Davie Street) ساکن هستند؛ اگرچه جمعیتِ دگرباشان جنسی در مناطقی از یِیل تاون (Yaletown) نیز قابل توجه است. ونکوور هرساله میزبان یکی از بزرگترین رژههای دگرباشان جنسی در کاناداست. | از چه سالی مهاجرت به ونکوور به شدت زیاد شد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۸۰"
],
"answer_start": [
7
]
} |
e5943b65-26c7-4379-bb12-c329932b1d6e | ونکوور | از سال ۱۹۸۰، مهاجرت به ونکوور به شدت افزایش یافتهاست که آن را به یکی از متنوعترین شهرهای کانادا از لحاظ نژادی و زبانی تبدیل میکند. بیش از ۵۲٪ از مردم ونکوور دارای زبان مادری به جز انگلیسی هستند. تقریباً ۳۰٪ از ساکنان شهر، دارای اصلیتی چینی هستند. در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، هجوم خیلی عظیم از مهاجران از هنگ کنگ در جریانِ واقعهٔ اخراج چینیها از بریتانیا به چین و افزایش چشمگیر مهاجرت از کشور چین و حضورِ مهاجران قبلی از تایوان، جامعهٔ چینیها در ونکوور را به یکی از بزرگترین گروههای نژادیِ ساکن در این شهر تبدیل ساختهاست و توزیعِ جمعیتیِ چینیها در ونکوور، یکی از متراکمترینها در آمریکای شمالی شدهاست. این هجوم مهاجران آسیایی به ونکوور یک سنتِ مهاجرتیِ خاص در سراسر جهان را بنیان نهاده، که ونکوور را به دومین شهرِ محبوبِ مهاجران به کانادا، بعد از تورنتو تبدیل ساختهاست. دیگر گروههای نژادیِ مهم در میانِ مهاجران ونکوور، مهاجران از جنوب آسیا (عموماً پنجابی) هستند که عموماً به هندی-کانادایی مشهور شدهاند(۵/۷٪). دیگر گروههای مهاجرِ غالب، فیلیپینیها(۵٪)، ژاپنیها(۱/۷٪) و کرهایها(۱/۵٪) هستند. مهاجرانِ ایرانی، ویتنامی، اندونزیایی و کامبوجی نیز دیگر گروههای نژادیِ ساکن در ونکوور را تشکیل میدهند. برخلاف افزایشِ تعداد مهاجران از آمریکای لاتین به ونکوور در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، میزان مهاجرت از این منطقه در سالهای اخیر چشمگیر نبودهاست. (۳/۶٪ از کل جمعیت مهاجر) جمعیت آفریقاییهای ساکن در ونکوور نیز قابل توجه نیست. (۳/۳٪ از کل جمعیت مهاجر). جمعیتِ سیاهپوستانِ ساکن در ونکوور، در قیاس با دیگر شهرهای کانادایی تقریباً ناچیز است (کمتر از ۰/۹٪). محلهٔ استراتکونا (Strathcona) هستهٔ محلهٔ یهودی نشینِ ونکوور بود. محلهٔ هوگانز اَلی (Hogan's Alley)، یک منطقهٔ کوچک در مجاورتِ محلهٔ چینیها زمانی محلِ زندگیِ بخش مهمی از سیاهپوستانِ ونکوور بود. در سال ۱۹۸۱، کمتر از ۷٪ جمعیت ونکوور متعلق به گروهِ اقلیت قابل مشاهده بودند. (نامی که دولتِ کانادا برای اقلیتی که از لحاظ نژادی هندواروپایی-قفقازی یا سفیدپوست نیستند در نظر گرفتهاست) در سال ۲۰۰۸، این نسبت تا ۵۱٪ بالا رفت.قبل از دههٔ ۹۰ میلادی، بزرگترین گروهِ نژادیِ غیر انگلیسی در ونکوور ایرلندی و آلمانی بودند. بعد از این ملیتها، بیشترین جمعیت غالب اهل اسکاندیناوی، ایتالیا، اوکراین و چین بودند. از اواسط دههٔ ۵۰ تا دههٔ ۸۰ میلادی، خیلی از مهاجران پرتغالی به ونکوور آمدند و در سال ۲۰۰۱ این شهر سومین جمعیت بزرگ پرتغالیها در کانادا را دارا بود. خیلِ جمعیت مهاجرت از اروپای شرقی، شامل روسیه، چک، لهستان، رومانی و مجارستان بعد از تسلطِ شوروی بر اروپای شرقی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مهاجرت یونانیها از اواخر دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ آغاز شد و اسکانِ آنها غالباً در منطقهٔ کیتسیلانو (Kitsilano) صورت گرفت. ونکوور همچنین یک جمعیت قابل ملاحظه از بومیان کانادا را داراست (حدود ۱۱٬۰۰۰ نفر).جمعیت بزرگی از دگرباشان جنسی در ونکوور زندگی میکنند که در محلههای غربی و بخش وِست اِند (West End) و خیابان دِیوی (Davie Street) ساکن هستند؛ اگرچه جمعیتِ دگرباشان جنسی در مناطقی از یِیل تاون (Yaletown) نیز قابل توجه است. ونکوور هرساله میزبان یکی از بزرگترین رژههای دگرباشان جنسی در کاناداست. | دگرباشان جنسی در کدام مناطق ونکوور جمعیت بیشتری دارند؟ | false | {
"text": [
"یِیل تاون"
],
"answer_start": [
2715
]
} |
b7f8a3f5-e2e5-4960-8e53-47791507e923 | ونکوور | از سال ۱۹۸۰، مهاجرت به ونکوور به شدت افزایش یافتهاست که آن را به یکی از متنوعترین شهرهای کانادا از لحاظ نژادی و زبانی تبدیل میکند. بیش از ۵۲٪ از مردم ونکوور دارای زبان مادری به جز انگلیسی هستند. تقریباً ۳۰٪ از ساکنان شهر، دارای اصلیتی چینی هستند. در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، هجوم خیلی عظیم از مهاجران از هنگ کنگ در جریانِ واقعهٔ اخراج چینیها از بریتانیا به چین و افزایش چشمگیر مهاجرت از کشور چین و حضورِ مهاجران قبلی از تایوان، جامعهٔ چینیها در ونکوور را به یکی از بزرگترین گروههای نژادیِ ساکن در این شهر تبدیل ساختهاست و توزیعِ جمعیتیِ چینیها در ونکوور، یکی از متراکمترینها در آمریکای شمالی شدهاست. این هجوم مهاجران آسیایی به ونکوور یک سنتِ مهاجرتیِ خاص در سراسر جهان را بنیان نهاده، که ونکوور را به دومین شهرِ محبوبِ مهاجران به کانادا، بعد از تورنتو تبدیل ساختهاست. دیگر گروههای نژادیِ مهم در میانِ مهاجران ونکوور، مهاجران از جنوب آسیا (عموماً پنجابی) هستند که عموماً به هندی-کانادایی مشهور شدهاند(۵/۷٪). دیگر گروههای مهاجرِ غالب، فیلیپینیها(۵٪)، ژاپنیها(۱/۷٪) و کرهایها(۱/۵٪) هستند. مهاجرانِ ایرانی، ویتنامی، اندونزیایی و کامبوجی نیز دیگر گروههای نژادیِ ساکن در ونکوور را تشکیل میدهند. برخلاف افزایشِ تعداد مهاجران از آمریکای لاتین به ونکوور در دههٔ ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰، میزان مهاجرت از این منطقه در سالهای اخیر چشمگیر نبودهاست. (۳/۶٪ از کل جمعیت مهاجر) جمعیت آفریقاییهای ساکن در ونکوور نیز قابل توجه نیست. (۳/۳٪ از کل جمعیت مهاجر). جمعیتِ سیاهپوستانِ ساکن در ونکوور، در قیاس با دیگر شهرهای کانادایی تقریباً ناچیز است (کمتر از ۰/۹٪). محلهٔ استراتکونا (Strathcona) هستهٔ محلهٔ یهودی نشینِ ونکوور بود. محلهٔ هوگانز اَلی (Hogan's Alley)، یک منطقهٔ کوچک در مجاورتِ محلهٔ چینیها زمانی محلِ زندگیِ بخش مهمی از سیاهپوستانِ ونکوور بود. در سال ۱۹۸۱، کمتر از ۷٪ جمعیت ونکوور متعلق به گروهِ اقلیت قابل مشاهده بودند. (نامی که دولتِ کانادا برای اقلیتی که از لحاظ نژادی هندواروپایی-قفقازی یا سفیدپوست نیستند در نظر گرفتهاست) در سال ۲۰۰۸، این نسبت تا ۵۱٪ بالا رفت.قبل از دههٔ ۹۰ میلادی، بزرگترین گروهِ نژادیِ غیر انگلیسی در ونکوور ایرلندی و آلمانی بودند. بعد از این ملیتها، بیشترین جمعیت غالب اهل اسکاندیناوی، ایتالیا، اوکراین و چین بودند. از اواسط دههٔ ۵۰ تا دههٔ ۸۰ میلادی، خیلی از مهاجران پرتغالی به ونکوور آمدند و در سال ۲۰۰۱ این شهر سومین جمعیت بزرگ پرتغالیها در کانادا را دارا بود. خیلِ جمعیت مهاجرت از اروپای شرقی، شامل روسیه، چک، لهستان، رومانی و مجارستان بعد از تسلطِ شوروی بر اروپای شرقی بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شد. مهاجرت یونانیها از اواخر دههٔ ۶۰ و اوایل ۷۰ آغاز شد و اسکانِ آنها غالباً در منطقهٔ کیتسیلانو (Kitsilano) صورت گرفت. ونکوور همچنین یک جمعیت قابل ملاحظه از بومیان کانادا را داراست (حدود ۱۱٬۰۰۰ نفر).جمعیت بزرگی از دگرباشان جنسی در ونکوور زندگی میکنند که در محلههای غربی و بخش وِست اِند (West End) و خیابان دِیوی (Davie Street) ساکن هستند؛ اگرچه جمعیتِ دگرباشان جنسی در مناطقی از یِیل تاون (Yaletown) نیز قابل توجه است. ونکوور هرساله میزبان یکی از بزرگترین رژههای دگرباشان جنسی در کاناداست. | ونکوور چند درصد ساکنین سیاه پوست دارد؟ | false | {
"text": [
"کمتر از ۰/۹٪"
],
"answer_start": [
1434
]
} |
f25348b9-ccc3-47e6-b9c9-7bad4597e949 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | ساختمان دادگاه اصلی ونکوور توسط چه کسی طراحی شد؟ | false | {
"text": [
"فرانسیس رتنبری"
],
"answer_start": [
157
]
} |
a8993edc-e75e-4e50-a673-4b9d69e52d98 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | گالری هنر ونکوور در کدام شهر قرار دارد؟ | false | {
"text": [
"ونکوور"
],
"answer_start": [
29
]
} |
978b0fd0-f979-4b4e-9194-5c256180e87b | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | هتل ونکوور در کجای شهر ونکوور قرار دارد؟ | false | {
"text": [
"مرکز شهر"
],
"answer_start": [
395
]
} |
091b3947-ba71-461f-afa2-23c891296a5d | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | ساختمان گالری هنر ونکوور چه سبکی است؟ | false | {
"text": [
"نئوکلاسیک"
],
"answer_start": [
50
]
} |
78c60a89-6e69-4b94-87c1-3f1aa942eb27 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | هتل ونکوور در چه سالی افتتاح شد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۳۹"
],
"answer_start": [
351
]
} |
6d51118e-025f-4820-bb75-9332ee16421e | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | کلیسای ونکوور در چه سالی افتتاح شد؟ | false | {
"text": [
"۱۸۹۴"
],
"answer_start": [
508
]
} |
11062d00-43e1-4ec7-9c40-fa9d85e02248 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | هتل ونکوور چند اتاق دارد؟ | false | {
"text": [
"۵۵۶"
],
"answer_start": [
301
]
} |
37dd87bd-b88b-4bfc-ae5a-e8b64b0ab7bb | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | سقف هتل ونکوور از چه جنسی است؟ | false | {
"text": [
"مسی"
],
"answer_start": [
384
]
} |
ab27db5e-c7bb-46aa-83cd-67a3e9f5a669 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | ساختمان گالری هنر ونکوور قبلا چه بوده است؟ | false | {
"text": [
"دادگاه اصلی ونکوور"
],
"answer_start": [
69
]
} |
e8e78e6a-678e-4e7e-83d6-983f1d97e24f | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | معماری کلیسای ونکوور چه سبکی دارد؟ | false | {
"text": [
"گوتیک"
],
"answer_start": [
461
]
} |
02f20687-0aca-4277-80a5-b3de5b69f637 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | ساختمان گالری هنر ونکوور در چه سالی ساخته شده است؟ | false | {
"text": [
"۱۹۰۶"
],
"answer_start": [
117
]
} |
7623be1f-0258-4a2a-beaf-a3ce7a2d6fb9 | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | طراح ساختمان پارلمان بریتیش کلمبیا چه کسی است؟ | false | {
"text": [
"فرانسیس رتنبری"
],
"answer_start": [
157
]
} |
6dc6b76b-df17-4211-be7a-a1863421172a | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | فرانسیس رتنبری کدام ساختمان را طراحی کرد؟ | false | {
"text": [
"دادگاه اصلی ونکوور"
],
"answer_start": [
69
]
} |
5c59a275-29ea-4f71-a580-841bec9e504f | ونکوور | گالری هنر ونکوور در مرکز شهر ونکوور در یک ساختمان نئوکلاسیک که قبلاً دادگاه اصلی ونکوور بودهاست قرار دارد که در سال ۱۹۰۶ ساخته شدهاست. ساختمان دادگاه توسط فرانسیس رتنبری طراحی شدهاست که طراحی پارلمان بریتیش کلمبیا، هتل امپرس در ویکتوریا و تزئین پرخرجِ دومین هتل ونکوور را در کارنامهٔ خود دارد. هتل ۵۵۶ اتاقهٔ هتل-ونکوور (Hotel Vancouver) که در سال ۱۹۳۹ افتتاح شدهاست و دارای سقفی مسی است در مرکز شهر ونکوور قرار دارد. کلیسای جامع ونکوور که دارای سبک معماری گوتیک است در اطراف این هتل قرار دارد که در سال ۱۸۹۴ افتتاح شدهاست و این ساختمان را در سال ۱۹۷۶ به عنوان مالک ازآن خود کردهاست. | ساختمان دادگاه اصلی ونکوور به چه ساختمانی تغییر کاربری داد؟ | false | {
"text": [
"گالری هنر ونکوور"
],
"answer_start": [
0
]
} |
386c5cad-ee8a-4006-936d-59ea657d396e | شرکت ملی نفت ایران | ظرفیت تولید نفت خام شرکت ملی نفت ایران معادل ۴ میلیون بشکه در روز است اما پس از تحریمهای غرب علیه ایران، این ظرفیت به ۱٫۷ میلیون بشکه در روز که نیاز پالایشی ایران است، کاهش یافته است. این شرکت روزانه ۸۴۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی تولید مینماید، همچنین میزان تولید میعانات گازی آن در حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز است. حجم ذخایر هیدروکربوری تحت مدیریت این شرکت در حدود ۱۵۷ میلیارد بشکه برآورد میشود. شرکت ملی نفت ایران از نظر میزان تولید مجموع نفت و گاز، پس از شرکتهای سعودی آرامکو (عربستان سعودی) و گازپروم (روسیه) در رتبه سوم قرار دارد.با وجود داشتن پیشوند ملی، هیچگاه همه یا حتی بخشی از سهام شرکت ملی نفت و ۳ شرکت دیگر تابعه وزارت نفت ایران، بهشکل سهام عدالت یا عرضه اولیه در بورس، در اختیار مردم ایران قرار نگرفتهاست. | شرکت نفت ایران از نظر تولید نفت و گاز رتبه چند را دارد؟ | false | {
"text": [
"رتبه سوم"
],
"answer_start": [
518
]
} |
f2890935-ec83-40dd-a4ea-b4785a7c3306 | شرکت ملی نفت ایران | ظرفیت تولید نفت خام شرکت ملی نفت ایران معادل ۴ میلیون بشکه در روز است اما پس از تحریمهای غرب علیه ایران، این ظرفیت به ۱٫۷ میلیون بشکه در روز که نیاز پالایشی ایران است، کاهش یافته است. این شرکت روزانه ۸۴۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی تولید مینماید، همچنین میزان تولید میعانات گازی آن در حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز است. حجم ذخایر هیدروکربوری تحت مدیریت این شرکت در حدود ۱۵۷ میلیارد بشکه برآورد میشود. شرکت ملی نفت ایران از نظر میزان تولید مجموع نفت و گاز، پس از شرکتهای سعودی آرامکو (عربستان سعودی) و گازپروم (روسیه) در رتبه سوم قرار دارد.با وجود داشتن پیشوند ملی، هیچگاه همه یا حتی بخشی از سهام شرکت ملی نفت و ۳ شرکت دیگر تابعه وزارت نفت ایران، بهشکل سهام عدالت یا عرضه اولیه در بورس، در اختیار مردم ایران قرار نگرفتهاست. | ظرفیت تولید شرکت نفت ایران بعد از تحریم چقدر کاهش یافته است؟ | false | {
"text": [
"به ۱٫۷ میلیون بشکه"
],
"answer_start": [
116
]
} |
48801ae4-efeb-45df-b433-a6ede034a4ef | شرکت ملی نفت ایران | ظرفیت تولید نفت خام شرکت ملی نفت ایران معادل ۴ میلیون بشکه در روز است اما پس از تحریمهای غرب علیه ایران، این ظرفیت به ۱٫۷ میلیون بشکه در روز که نیاز پالایشی ایران است، کاهش یافته است. این شرکت روزانه ۸۴۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی تولید مینماید، همچنین میزان تولید میعانات گازی آن در حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز است. حجم ذخایر هیدروکربوری تحت مدیریت این شرکت در حدود ۱۵۷ میلیارد بشکه برآورد میشود. شرکت ملی نفت ایران از نظر میزان تولید مجموع نفت و گاز، پس از شرکتهای سعودی آرامکو (عربستان سعودی) و گازپروم (روسیه) در رتبه سوم قرار دارد.با وجود داشتن پیشوند ملی، هیچگاه همه یا حتی بخشی از سهام شرکت ملی نفت و ۳ شرکت دیگر تابعه وزارت نفت ایران، بهشکل سهام عدالت یا عرضه اولیه در بورس، در اختیار مردم ایران قرار نگرفتهاست. | رتبه دوم تولید نفت و گاز متعلق به چه شرکتی در چه کشوری است؟ | false | {
"text": [
"گازپروم (روسیه)"
],
"answer_start": [
499
]
} |
a0f3b9fa-a3d4-48d3-8827-28944986cfac | شرکت ملی نفت ایران | ظرفیت تولید نفت خام شرکت ملی نفت ایران معادل ۴ میلیون بشکه در روز است اما پس از تحریمهای غرب علیه ایران، این ظرفیت به ۱٫۷ میلیون بشکه در روز که نیاز پالایشی ایران است، کاهش یافته است. این شرکت روزانه ۸۴۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی تولید مینماید، همچنین میزان تولید میعانات گازی آن در حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز است. حجم ذخایر هیدروکربوری تحت مدیریت این شرکت در حدود ۱۵۷ میلیارد بشکه برآورد میشود. شرکت ملی نفت ایران از نظر میزان تولید مجموع نفت و گاز، پس از شرکتهای سعودی آرامکو (عربستان سعودی) و گازپروم (روسیه) در رتبه سوم قرار دارد.با وجود داشتن پیشوند ملی، هیچگاه همه یا حتی بخشی از سهام شرکت ملی نفت و ۳ شرکت دیگر تابعه وزارت نفت ایران، بهشکل سهام عدالت یا عرضه اولیه در بورس، در اختیار مردم ایران قرار نگرفتهاست. | ظرفیت تولید نفت خام شرکت نفت ایران چند بشکه در روز است؟ | false | {
"text": [
"۴ میلیون بشکه"
],
"answer_start": [
45
]
} |
f952d2af-abda-46dd-8861-6b14c88c5eea | شرکت ملی نفت ایران | ظرفیت تولید نفت خام شرکت ملی نفت ایران معادل ۴ میلیون بشکه در روز است اما پس از تحریمهای غرب علیه ایران، این ظرفیت به ۱٫۷ میلیون بشکه در روز که نیاز پالایشی ایران است، کاهش یافته است. این شرکت روزانه ۸۴۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی تولید مینماید، همچنین میزان تولید میعانات گازی آن در حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز است. حجم ذخایر هیدروکربوری تحت مدیریت این شرکت در حدود ۱۵۷ میلیارد بشکه برآورد میشود. شرکت ملی نفت ایران از نظر میزان تولید مجموع نفت و گاز، پس از شرکتهای سعودی آرامکو (عربستان سعودی) و گازپروم (روسیه) در رتبه سوم قرار دارد.با وجود داشتن پیشوند ملی، هیچگاه همه یا حتی بخشی از سهام شرکت ملی نفت و ۳ شرکت دیگر تابعه وزارت نفت ایران، بهشکل سهام عدالت یا عرضه اولیه در بورس، در اختیار مردم ایران قرار نگرفتهاست. | شرکت نفت ایران چند میلیون متر مکعب گاز روزانه تولید میکند؟ | false | {
"text": [
"۸۴۰"
],
"answer_start": [
201
]
} |
cc078aeb-adc8-4246-ac78-f01baa516c26 | کلاسیسیسم | بهطور کلی نیمهٔ دوم قرن شانزدهم، دورهای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.صفت کلاسیک برای اولین بار در دورهٔ رنسانس برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی در واقع این رمانتیکها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگیشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.کلاسیسیسم با شروع رنسانس در ایتالیا ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مهدهایی برای گردهمآیی هنرمندانی اومانیست چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم و با پشتیبانی ریشولیو به اوج خود رسید و در مقابل جنبش باروک قرار گرفت. | ظهور کلاسیسیسم در دوره رنسانس در کدام کشور بود؟ | false | {
"text": [
"ایتالیا"
],
"answer_start": [
518
]
} |
4a22a906-930b-4c7f-9d57-5919a13e686f | کلاسیسیسم | بهطور کلی نیمهٔ دوم قرن شانزدهم، دورهای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.صفت کلاسیک برای اولین بار در دورهٔ رنسانس برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی در واقع این رمانتیکها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگیشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.کلاسیسیسم با شروع رنسانس در ایتالیا ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مهدهایی برای گردهمآیی هنرمندانی اومانیست چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم و با پشتیبانی ریشولیو به اوج خود رسید و در مقابل جنبش باروک قرار گرفت. | مکتبی که در آغاز قرن هفدهم شکل گرفت چه نام داشت؟ | false | {
"text": [
"کلاسیسیسم"
],
"answer_start": [
256
]
} |
472ccbbf-cf21-4fa5-929c-69c2570fb5b8 | کلاسیسیسم | بهطور کلی نیمهٔ دوم قرن شانزدهم، دورهای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.صفت کلاسیک برای اولین بار در دورهٔ رنسانس برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی در واقع این رمانتیکها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگیشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.کلاسیسیسم با شروع رنسانس در ایتالیا ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مهدهایی برای گردهمآیی هنرمندانی اومانیست چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم و با پشتیبانی ریشولیو به اوج خود رسید و در مقابل جنبش باروک قرار گرفت. | برای تعیین نویسندگان درجه اول در دوره رنسانس از چه صفتی استفاده می شد؟ | false | {
"text": [
"کلاسیک"
],
"answer_start": [
276
]
} |
58b8f84e-ce01-43dc-8d2e-1da5413661a5 | کلاسیسیسم | بهطور کلی نیمهٔ دوم قرن شانزدهم، دورهای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.صفت کلاسیک برای اولین بار در دورهٔ رنسانس برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی در واقع این رمانتیکها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگیشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.کلاسیسیسم با شروع رنسانس در ایتالیا ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مهدهایی برای گردهمآیی هنرمندانی اومانیست چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم و با پشتیبانی ریشولیو به اوج خود رسید و در مقابل جنبش باروک قرار گرفت. | در نیمه دوم کدام قرن آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد؟ | false | {
"text": [
"قرن شانزدهم"
],
"answer_start": [
21
]
} |
aa30a934-a19a-4f7a-8702-cd015c276799 | کلاسیسیسم | بهطور کلی نیمهٔ دوم قرن شانزدهم، دورهای بود که در آن برای نخستین بار آیین ادبی جامعی برای خلق آثار ادبی به وجود آمد. این آیین و قواعد که دارای اصولی بودند که حتی تا پایان قرن هجدهم نیز ارزش و اعتبار خود را از دست نداد، در آغاز قرن هفدهم مایهٔ ایجاد مکتب کلاسیسیسم گردید.صفت کلاسیک برای اولین بار در دورهٔ رنسانس برای تعیین نویسندگان درجه اول به کار برده شد، ولی در واقع این رمانتیکها بودند که با مشخص کردن حدود و ویژگیهای جنبش هنری-فرهنگیشان، معنای امروزی واژهٔ کلاسیک را به آن بخشیدند.کلاسیسیسم با شروع رنسانس در ایتالیا ظهور کرد. پس از مدتی شهرهای مختلف ایتالیا به خصوص شهر فلورانس به مهدهایی برای گردهمآیی هنرمندانی اومانیست چون میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به منظور تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار یونانیان و رومیان باستان گشت. این سبک به تدریج میان هنرمندان و نویسندگان متداول شد به طوری که در نیمهٔ دوم قرن هفدهم به یک جنبش بزرگ تبدیل شد که در فرانسه در دورهٔ سلطنت لویی چهاردهم و با پشتیبانی ریشولیو به اوج خود رسید و در مقابل جنبش باروک قرار گرفت. | در دوره رنسانس در فلورانس ایتالیا میکل آنژ، رافائل و برونِلِسکی به تحقیق، جمعآوری و تقلید از آثار چه کسانی می پرداختند؟ | false | {
"text": [
"یونانیان و رومیان باستان"
],
"answer_start": [
708
]
} |
17f1a9f0-c221-427c-bf48-4cfb30efc192 | افشاگر | طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) دربارهٔ تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) به رغم وجود سازوکارهای گوناگون برای پیشگیری و کشف تقلب - مثل، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترل داخلی، و… - باز هم متداولترین روش کشف تقلب در سازمانها از راه افشاگری است. نزدیک به نیمی از موارد تقلبهایی که کشف میشوند از راه خبررسانی یک کارمند، فروشنده، یا دیگر افشاگران برملا میشوند. همچنین، در سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب در سطح سازمان اجراء میشوند، ۵۲ درصد از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضد تقلب با تکیه بر آمار موجود بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده در ارتباط با تقلب، هنگام روبرو شدن با موارد تردید برانگیز، چنانچه مسیرهای مناسبی برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند. | نام لاتین بازرسان تقلب چیست؟ | false | {
"text": [
"ACFE"
],
"answer_start": [
40
]
} |
a574ab3b-83e7-47b8-9bff-66383db33c9c | افشاگر | طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) دربارهٔ تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) به رغم وجود سازوکارهای گوناگون برای پیشگیری و کشف تقلب - مثل، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترل داخلی، و… - باز هم متداولترین روش کشف تقلب در سازمانها از راه افشاگری است. نزدیک به نیمی از موارد تقلبهایی که کشف میشوند از راه خبررسانی یک کارمند، فروشنده، یا دیگر افشاگران برملا میشوند. همچنین، در سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب در سطح سازمان اجراء میشوند، ۵۲ درصد از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضد تقلب با تکیه بر آمار موجود بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده در ارتباط با تقلب، هنگام روبرو شدن با موارد تردید برانگیز، چنانچه مسیرهای مناسبی برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند. | نیمی از این افشاگری های تقلب چگونه برملا می شود؟ | false | {
"text": [
"خبررسانی"
],
"answer_start": [
322
]
} |
aaa7281f-1c77-4b7e-9f5f-206ac7c9c518 | افشاگر | طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) دربارهٔ تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) به رغم وجود سازوکارهای گوناگون برای پیشگیری و کشف تقلب - مثل، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترل داخلی، و… - باز هم متداولترین روش کشف تقلب در سازمانها از راه افشاگری است. نزدیک به نیمی از موارد تقلبهایی که کشف میشوند از راه خبررسانی یک کارمند، فروشنده، یا دیگر افشاگران برملا میشوند. همچنین، در سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب در سطح سازمان اجراء میشوند، ۵۲ درصد از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضد تقلب با تکیه بر آمار موجود بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده در ارتباط با تقلب، هنگام روبرو شدن با موارد تردید برانگیز، چنانچه مسیرهای مناسبی برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند. | در صورت اگاهی از تقلب در سطح سازمان چند درصد تقلبات کاهش می یابد؟ | false | {
"text": [
"۵۲"
],
"answer_start": [
469
]
} |
bcdb0881-2a04-4430-a76b-035799f04a88 | افشاگر | طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) دربارهٔ تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) به رغم وجود سازوکارهای گوناگون برای پیشگیری و کشف تقلب - مثل، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترل داخلی، و… - باز هم متداولترین روش کشف تقلب در سازمانها از راه افشاگری است. نزدیک به نیمی از موارد تقلبهایی که کشف میشوند از راه خبررسانی یک کارمند، فروشنده، یا دیگر افشاگران برملا میشوند. همچنین، در سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب در سطح سازمان اجراء میشوند، ۵۲ درصد از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضد تقلب با تکیه بر آمار موجود بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده در ارتباط با تقلب، هنگام روبرو شدن با موارد تردید برانگیز، چنانچه مسیرهای مناسبی برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند. | متداول ترین روش کشف تقلب در سازمان ها از چه راهی است؟ | false | {
"text": [
"افشاگری"
],
"answer_start": [
254
]
} |
e0b7eeeb-01d3-4de9-8cb2-6c7066423e37 | افشاگر | طبق گزارش انجمن بازرسان تقلب گواهی شده (ACFE) دربارهٔ تقلبها و سوءاستفادههای شغلی (۲۰۱۲) به رغم وجود سازوکارهای گوناگون برای پیشگیری و کشف تقلب - مثل، حسابرسی داخلی، حسابرسی مستقل، کنترل داخلی، و… - باز هم متداولترین روش کشف تقلب در سازمانها از راه افشاگری است. نزدیک به نیمی از موارد تقلبهایی که کشف میشوند از راه خبررسانی یک کارمند، فروشنده، یا دیگر افشاگران برملا میشوند. همچنین، در سازمانهایی که دورههای آموزشی آگاهی از تقلب در سطح سازمان اجراء میشوند، ۵۲ درصد از زیانهای تقلب کاهش مییابند. در واقع، کارشناسان ضد تقلب با تکیه بر آمار موجود بر این باورند که بیشتر کارکنان آموزشدیده در ارتباط با تقلب، هنگام روبرو شدن با موارد تردید برانگیز، چنانچه مسیرهای مناسبی برای افشاگری وجود داشته باشد، این موارد را گزارش میکنند. | چه کارشناسانی مسیر های مناسبی برای افشاگری گزارشات را احراز می کنند؟ | false | {
"text": [
"ضد تقلب"
],
"answer_start": [
528
]
} |
067d6459-1a30-4614-99d7-b7810eef84ed | آنارشیسم | علاقه آنارشیستها به آموزش، به اولین ظهور آنارشیسم کلاسیک برمیگردد. آنارشیستها آموزش صحیح را پایههای خودمختاری آینده فرد و جامعه، برای افزایش کمک متقابل، ارزیابی میکردند. نویسندگان آنارشیست، مانند ویلیام گادوین (در عدالت سیاسی) و ماکس اشتیرنر (در بنیان اشتباه در آموزش ما)، هم به آموزش دولتی و هم به آموزش خصوصی حمله کردند و آن را ابزاری میدانستند که طبقهٔ حاکم بتواند امتیازات خود را حفظ کند.در سال ۱۹۰۱، آنارشیست و آزاداندیش کاتالان، فرانسیسکو فرر، اسکولا مدرنا (به معنی مدرسهٔ مدرن) را در بارسلونا تأسیس کرد و آن را مخالف با سیستم آموزش و پرورش موجود، که بیشتر مطالبش توسط کلیسای کاتولیک دیکته میشد، دانست. رویکرد مدرسهٔ فرر سکولار بود و رخنهٔ دولت و کلیسا در روند آموزشی را رد میکرد. در عین حال به دانشآموزان استقلال زیادی در برنامهریزی کار و حضورشان میداد. فرر قصد داشت طبقه کارگر را آموزش دهد و صریحاً به دنبال افزایش آگاهی طبقاتی بین دانشآموزان بود. این مدرسه پس از آزار و اذیت مداوم دولت، تعطیل شد و بعداً فرر دستگیر شد. با این وجود، ایدههای او الهام بخش مجموعهای از مدارس مدرن در سراسر جهان شد. لئو تولستوی، آنارشیست مسیحی، که مقالهٔ آموزش و فرهنگ را منتشر کرد، مکتبی مشابه را تأسیس کرد با این اصل بنیادین که «برای تأثیرگذاری آموزش باید آزاد باشد». به همین ترتیب، آ.س. نیل آنچه را که در سال ۱۹۲۱ به مدرسهٔ سامرهیل تبدیل شد، تأسیس کرد و همچنین اعلام کرد که این مدرسه از اجبار عاری است. آموزش آنارشیستی عمدتاً بر این ایده استوار است که باید به حق کودک برای رشد آزاد و بدون دستکاری احترام گذاشته شود و عقلانیت کودکان را به نتیجهگیریهای اخلاقی خوبی برساند. با این حال، در مورد معنای دستکاری توافق چندانی در بین چهرههای آنارشیست وجود ندارد. فرر معتقد بود که تلقین اخلاقی ضروری است و به صراحت به دانشآموزان میآموخت که برابری، آزادی و عدالت اجتماعی در کنار سرمایهداری، همراه با سایر انتقادات به د | پایههای خودمختاری در آنارشیسم از کجا نشات میگیرد؟ | false | {
"text": [
"آموزش"
],
"answer_start": [
81
]
} |
d47ab366-4cd3-4d9d-a600-b4b955f52ff4 | آنارشیسم | علاقه آنارشیستها به آموزش، به اولین ظهور آنارشیسم کلاسیک برمیگردد. آنارشیستها آموزش صحیح را پایههای خودمختاری آینده فرد و جامعه، برای افزایش کمک متقابل، ارزیابی میکردند. نویسندگان آنارشیست، مانند ویلیام گادوین (در عدالت سیاسی) و ماکس اشتیرنر (در بنیان اشتباه در آموزش ما)، هم به آموزش دولتی و هم به آموزش خصوصی حمله کردند و آن را ابزاری میدانستند که طبقهٔ حاکم بتواند امتیازات خود را حفظ کند.در سال ۱۹۰۱، آنارشیست و آزاداندیش کاتالان، فرانسیسکو فرر، اسکولا مدرنا (به معنی مدرسهٔ مدرن) را در بارسلونا تأسیس کرد و آن را مخالف با سیستم آموزش و پرورش موجود، که بیشتر مطالبش توسط کلیسای کاتولیک دیکته میشد، دانست. رویکرد مدرسهٔ فرر سکولار بود و رخنهٔ دولت و کلیسا در روند آموزشی را رد میکرد. در عین حال به دانشآموزان استقلال زیادی در برنامهریزی کار و حضورشان میداد. فرر قصد داشت طبقه کارگر را آموزش دهد و صریحاً به دنبال افزایش آگاهی طبقاتی بین دانشآموزان بود. این مدرسه پس از آزار و اذیت مداوم دولت، تعطیل شد و بعداً فرر دستگیر شد. با این وجود، ایدههای او الهام بخش مجموعهای از مدارس مدرن در سراسر جهان شد. لئو تولستوی، آنارشیست مسیحی، که مقالهٔ آموزش و فرهنگ را منتشر کرد، مکتبی مشابه را تأسیس کرد با این اصل بنیادین که «برای تأثیرگذاری آموزش باید آزاد باشد». به همین ترتیب، آ.س. نیل آنچه را که در سال ۱۹۲۱ به مدرسهٔ سامرهیل تبدیل شد، تأسیس کرد و همچنین اعلام کرد که این مدرسه از اجبار عاری است. آموزش آنارشیستی عمدتاً بر این ایده استوار است که باید به حق کودک برای رشد آزاد و بدون دستکاری احترام گذاشته شود و عقلانیت کودکان را به نتیجهگیریهای اخلاقی خوبی برساند. با این حال، در مورد معنای دستکاری توافق چندانی در بین چهرههای آنارشیست وجود ندارد. فرر معتقد بود که تلقین اخلاقی ضروری است و به صراحت به دانشآموزان میآموخت که برابری، آزادی و عدالت اجتماعی در کنار سرمایهداری، همراه با سایر انتقادات به د | کدام آنارشیست معتقد بود تلقین اخلاقی ضروری است؟ | false | {
"text": [
"فرر"
],
"answer_start": [
1567
]
} |
02bc0643-8a43-43e6-a8ca-2e1018d33e4d | آنارشیسم | علاقه آنارشیستها به آموزش، به اولین ظهور آنارشیسم کلاسیک برمیگردد. آنارشیستها آموزش صحیح را پایههای خودمختاری آینده فرد و جامعه، برای افزایش کمک متقابل، ارزیابی میکردند. نویسندگان آنارشیست، مانند ویلیام گادوین (در عدالت سیاسی) و ماکس اشتیرنر (در بنیان اشتباه در آموزش ما)، هم به آموزش دولتی و هم به آموزش خصوصی حمله کردند و آن را ابزاری میدانستند که طبقهٔ حاکم بتواند امتیازات خود را حفظ کند.در سال ۱۹۰۱، آنارشیست و آزاداندیش کاتالان، فرانسیسکو فرر، اسکولا مدرنا (به معنی مدرسهٔ مدرن) را در بارسلونا تأسیس کرد و آن را مخالف با سیستم آموزش و پرورش موجود، که بیشتر مطالبش توسط کلیسای کاتولیک دیکته میشد، دانست. رویکرد مدرسهٔ فرر سکولار بود و رخنهٔ دولت و کلیسا در روند آموزشی را رد میکرد. در عین حال به دانشآموزان استقلال زیادی در برنامهریزی کار و حضورشان میداد. فرر قصد داشت طبقه کارگر را آموزش دهد و صریحاً به دنبال افزایش آگاهی طبقاتی بین دانشآموزان بود. این مدرسه پس از آزار و اذیت مداوم دولت، تعطیل شد و بعداً فرر دستگیر شد. با این وجود، ایدههای او الهام بخش مجموعهای از مدارس مدرن در سراسر جهان شد. لئو تولستوی، آنارشیست مسیحی، که مقالهٔ آموزش و فرهنگ را منتشر کرد، مکتبی مشابه را تأسیس کرد با این اصل بنیادین که «برای تأثیرگذاری آموزش باید آزاد باشد». به همین ترتیب، آ.س. نیل آنچه را که در سال ۱۹۲۱ به مدرسهٔ سامرهیل تبدیل شد، تأسیس کرد و همچنین اعلام کرد که این مدرسه از اجبار عاری است. آموزش آنارشیستی عمدتاً بر این ایده استوار است که باید به حق کودک برای رشد آزاد و بدون دستکاری احترام گذاشته شود و عقلانیت کودکان را به نتیجهگیریهای اخلاقی خوبی برساند. با این حال، در مورد معنای دستکاری توافق چندانی در بین چهرههای آنارشیست وجود ندارد. فرر معتقد بود که تلقین اخلاقی ضروری است و به صراحت به دانشآموزان میآموخت که برابری، آزادی و عدالت اجتماعی در کنار سرمایهداری، همراه با سایر انتقادات به د | علاقه به آموزش از کدام دوره آنارشیسم شروع میشود؟ | false | {
"text": [
"ظهور آنارشیسم کلاسیک"
],
"answer_start": [
37
]
} |
32efcc69-3904-4795-acfd-591e6626988d | آنارشیسم | علاقه آنارشیستها به آموزش، به اولین ظهور آنارشیسم کلاسیک برمیگردد. آنارشیستها آموزش صحیح را پایههای خودمختاری آینده فرد و جامعه، برای افزایش کمک متقابل، ارزیابی میکردند. نویسندگان آنارشیست، مانند ویلیام گادوین (در عدالت سیاسی) و ماکس اشتیرنر (در بنیان اشتباه در آموزش ما)، هم به آموزش دولتی و هم به آموزش خصوصی حمله کردند و آن را ابزاری میدانستند که طبقهٔ حاکم بتواند امتیازات خود را حفظ کند.در سال ۱۹۰۱، آنارشیست و آزاداندیش کاتالان، فرانسیسکو فرر، اسکولا مدرنا (به معنی مدرسهٔ مدرن) را در بارسلونا تأسیس کرد و آن را مخالف با سیستم آموزش و پرورش موجود، که بیشتر مطالبش توسط کلیسای کاتولیک دیکته میشد، دانست. رویکرد مدرسهٔ فرر سکولار بود و رخنهٔ دولت و کلیسا در روند آموزشی را رد میکرد. در عین حال به دانشآموزان استقلال زیادی در برنامهریزی کار و حضورشان میداد. فرر قصد داشت طبقه کارگر را آموزش دهد و صریحاً به دنبال افزایش آگاهی طبقاتی بین دانشآموزان بود. این مدرسه پس از آزار و اذیت مداوم دولت، تعطیل شد و بعداً فرر دستگیر شد. با این وجود، ایدههای او الهام بخش مجموعهای از مدارس مدرن در سراسر جهان شد. لئو تولستوی، آنارشیست مسیحی، که مقالهٔ آموزش و فرهنگ را منتشر کرد، مکتبی مشابه را تأسیس کرد با این اصل بنیادین که «برای تأثیرگذاری آموزش باید آزاد باشد». به همین ترتیب، آ.س. نیل آنچه را که در سال ۱۹۲۱ به مدرسهٔ سامرهیل تبدیل شد، تأسیس کرد و همچنین اعلام کرد که این مدرسه از اجبار عاری است. آموزش آنارشیستی عمدتاً بر این ایده استوار است که باید به حق کودک برای رشد آزاد و بدون دستکاری احترام گذاشته شود و عقلانیت کودکان را به نتیجهگیریهای اخلاقی خوبی برساند. با این حال، در مورد معنای دستکاری توافق چندانی در بین چهرههای آنارشیست وجود ندارد. فرر معتقد بود که تلقین اخلاقی ضروری است و به صراحت به دانشآموزان میآموخت که برابری، آزادی و عدالت اجتماعی در کنار سرمایهداری، همراه با سایر انتقادات به د | ماکس اشتینر در کدام کتاب به آموزش دولتی و خصوصی حمله میکند؟ | false | {
"text": [
"بنیان اشتباه در آموزش ما"
],
"answer_start": [
252
]
} |
a7bf9303-f826-4b60-a43e-f5d345220227 | آنارشیسم | علاقه آنارشیستها به آموزش، به اولین ظهور آنارشیسم کلاسیک برمیگردد. آنارشیستها آموزش صحیح را پایههای خودمختاری آینده فرد و جامعه، برای افزایش کمک متقابل، ارزیابی میکردند. نویسندگان آنارشیست، مانند ویلیام گادوین (در عدالت سیاسی) و ماکس اشتیرنر (در بنیان اشتباه در آموزش ما)، هم به آموزش دولتی و هم به آموزش خصوصی حمله کردند و آن را ابزاری میدانستند که طبقهٔ حاکم بتواند امتیازات خود را حفظ کند.در سال ۱۹۰۱، آنارشیست و آزاداندیش کاتالان، فرانسیسکو فرر، اسکولا مدرنا (به معنی مدرسهٔ مدرن) را در بارسلونا تأسیس کرد و آن را مخالف با سیستم آموزش و پرورش موجود، که بیشتر مطالبش توسط کلیسای کاتولیک دیکته میشد، دانست. رویکرد مدرسهٔ فرر سکولار بود و رخنهٔ دولت و کلیسا در روند آموزشی را رد میکرد. در عین حال به دانشآموزان استقلال زیادی در برنامهریزی کار و حضورشان میداد. فرر قصد داشت طبقه کارگر را آموزش دهد و صریحاً به دنبال افزایش آگاهی طبقاتی بین دانشآموزان بود. این مدرسه پس از آزار و اذیت مداوم دولت، تعطیل شد و بعداً فرر دستگیر شد. با این وجود، ایدههای او الهام بخش مجموعهای از مدارس مدرن در سراسر جهان شد. لئو تولستوی، آنارشیست مسیحی، که مقالهٔ آموزش و فرهنگ را منتشر کرد، مکتبی مشابه را تأسیس کرد با این اصل بنیادین که «برای تأثیرگذاری آموزش باید آزاد باشد». به همین ترتیب، آ.س. نیل آنچه را که در سال ۱۹۲۱ به مدرسهٔ سامرهیل تبدیل شد، تأسیس کرد و همچنین اعلام کرد که این مدرسه از اجبار عاری است. آموزش آنارشیستی عمدتاً بر این ایده استوار است که باید به حق کودک برای رشد آزاد و بدون دستکاری احترام گذاشته شود و عقلانیت کودکان را به نتیجهگیریهای اخلاقی خوبی برساند. با این حال، در مورد معنای دستکاری توافق چندانی در بین چهرههای آنارشیست وجود ندارد. فرر معتقد بود که تلقین اخلاقی ضروری است و به صراحت به دانشآموزان میآموخت که برابری، آزادی و عدالت اجتماعی در کنار سرمایهداری، همراه با سایر انتقادات به د | مقاله آموزش و فرهنگ نوشته کیست؟ | false | {
"text": [
"لئو تولستوی"
],
"answer_start": [
1020
]
} |
f3bc4181-b99b-4213-bc75-292816ce3780 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | دولت در آنارکو_سندیکالیسم توسط چه کسانی اداره میشود؟ | false | {
"text": [
"کارگران"
],
"answer_start": [
2005
]
} |
58dd73e6-6497-4496-ac3b-3fbd9ef074ec | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | (هرکس به قدر تواناییاش هر کس به قدر نیازش) شعار کدام جهانبینی است؟ | false | {
"text": [
"آنارکو-کمونیسم"
],
"answer_start": [
1256
]
} |
2e2c9288-5293-4e65-8fc0-91194a4fa7e9 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارکو_کمونیسم چه دیدگاهی نسبت به مالکیت ابزار دارد؟ | false | {
"text": [
"مالکیت مشترک"
],
"answer_start": [
1337
]
} |
7f6ee941-3966-43ac-93c7-e6dd3bd91481 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | نخستین آنارکو_سندیکالیسم در کجا فروموله شد؟ | false | {
"text": [
"گروههای ایتالیایی"
],
"answer_start": [
1647
]
} |
8344df22-8412-471e-a029-8c8c4c573fe7 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی بر اساس دیدگاه آنارکو_سندیکالیسم چیست؟ | false | {
"text": [
"سندیکاهای کار"
],
"answer_start": [
1867
]
} |
5746dac0-e06c-4ded-8670-e4021492d6d9 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | جریانات عمده آنارشیسم از چه جنبههایی با آنازشیسم کلاسیک متفاوت بود؟ | false | {
"text": [
"سازمانی و اقتصادی"
],
"answer_start": [
196
]
} |
cf6b3e9f-de99-4015-bb9f-3e9eeb8081e7 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | نظریه متوالیسم متعلق به چه قرنی است؟ | false | {
"text": [
"هجدهم"
],
"answer_start": [
285
]
} |
527a4bf0-4e03-4ff5-b62b-0a162ebff791 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارشیسم فردگرا از نظریات چه کسی سرچشمه میگیرد؟ | false | {
"text": [
"ویلیام گادوین"
],
"answer_start": [
2315
]
} |
a23151d5-258d-4f51-ad38-f3ca54bf14fd | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | نظریهپرداز متوالیسم کیست؟ | false | {
"text": [
"پیر ژوزف پرودون"
],
"answer_start": [
298
]
} |
dcf0a468-776b-4736-b7e9-d5d3e8ace2fd | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | فردگرایی در چه جریانهای از آنارشیسم پذیرفته شده بود؟ | false | {
"text": [
"کلاسیک"
],
"answer_start": [
18
]
} |
67c8b433-a02b-4948-bbc7-6ae0cbf0dbf6 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارشیسم جمعگرا که شکلی از سوسیالیسم انقلابی است در چه قالبی است؟ | false | {
"text": [
"آنارشیسم"
],
"answer_start": [
747
]
} |
16fc3b67-138d-4d22-9ec8-8ccc7a43a286 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | مالکیت چیست در چه سالی نوشته است؟ | false | {
"text": [
"۱۸۴۰"
],
"answer_start": [
613
]
} |
4d7dbdeb-786d-4b46-b2c7-453d415dde24 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارشیسم جمعگرا دوشادوش کدام ایدئولوژی پیش آمد؟ | false | {
"text": [
"مارکسیسم"
],
"answer_start": [
1095
]
} |
1cbab443-6330-45e1-9522-db70d98c75f6 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | ماکس استینر از نظریهپردازان کدام جهانبینی است؟ | false | {
"text": [
"آنارشیسم فردگرا"
],
"answer_start": [
2296
]
} |
47e907d9-a0c5-4b0a-b13c-8424d0008bb4 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | متوالیسم در چه دورهای از آنارشیسم پذیرفته شده بود؟ | false | {
"text": [
"کلاسیک"
],
"answer_start": [
18
]
} |
e9bcfa72-b24e-438f-9594-6d21612ec3a6 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارکو_کمونیسم زیر شاخه کدام جهانبینی است؟ | false | {
"text": [
"آنارشیسم"
],
"answer_start": [
1289
]
} |
753f89a2-d297-4c9e-85b7-5559e0861dbb | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارکو_کمونیسم از کدام جریانات است؟ | false | {
"text": [
"رادیکال سوسیالیست"
],
"answer_start": [
1573
]
} |
925c3f63-59c2-4a07-8344-16024b0609ca | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | کتاب مالکیت چیست نوشته کیست؟ | false | {
"text": [
"پرودون"
],
"answer_start": [
620
]
} |
826bd8dc-e923-48f9-b43d-996cb15ff33a | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارشیستهای جمعگرا به چه شیوهای به مالکیت جمعی خواهند رسید؟ | false | {
"text": [
"انقلاب خشونتآمیز"
],
"answer_start": [
914
]
} |
fe9d4342-0de0-47ed-bc9b-9360251387a8 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | تفاوت کمونیسم با آنارشیسم جمعگرا چیست؟ | false | {
"text": [
"دیکتاتوری پرولتاریا"
],
"answer_start": [
1226
]
} |
6eed62d4-a0ef-463e-9142-911bd6f6634b | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارکو_سندیکالیسم زیر شاخه کدام جهانبینی است؟ | false | {
"text": [
"آنارشیسم"
],
"answer_start": [
1851
]
} |
5137222d-9579-4619-b4f6-9b0e701be2d2 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | دیدگاههای مسلط آنارشیسم در قرن نوزدهم متعلق به کیست؟ | false | {
"text": [
"پتر کروپوتکین"
],
"answer_start": [
1718
]
} |
553dae12-7772-4ebd-a801-ffe3de198145 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آموزههای آنارشیسم جمعگرا مربوط به نظر کیست؟ | false | {
"text": [
"میخائیل باکونین"
],
"answer_start": [
785
]
} |
e0de6bf8-1b03-4e7b-abd4-d80885a62eaa | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | در آنارکو_سندیکالیسم جامعه به چه شیوهای اداره میشود؟ | false | {
"text": [
"دموکراتیک"
],
"answer_start": [
1989
]
} |
6d1eb8b3-194f-42f7-a26d-0833cfbe5609 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | کدام ایدئولوژی از مالکیت جمعی بر ابزار تولید حمایت میکند؟ | false | {
"text": [
"آنارشیستهای جمعگرا"
],
"answer_start": [
817
]
} |
32a9a1e4-16f2-4e79-bcda-af142ee83986 | آنارشیسم | در میان جریانهای کلاسیک آنارشیست، متوالیسم و فردگرایی پذیرفته شده بودند. جریانات عمدهٔ آنارشیسم اجتماعی (جمعگرایی، آنارکو-کمونیسم و آنارکو-سندیکالیسم) به دنبال آنها رشد کردند و از نظر جنبههای سازمانی و اقتصادی، جامعهٔ ایدهآل متفاوت خود را داشتند. متوالیسم نظریهای اقتصادی از قرن هجدهم است که پیر ژوزف پرودون آن را به نظریهٔ آنارشیست پیوند داد. اهداف آن، شامل مقابله به مثل، تداعی آزاد، قرارداد داوطلبانه، فدراسیون و اصلاحات پولی اعتبار و ارز بود، که توسط بانکی از مردم تنظیم میشود. متوالیسم به صورت گذشتهنگر، به عنوان موقعیتی ایدئولوژیک میان اشکال فردگرا و جمعگرای آنارشیسم قرار گرفته. در مالکیت چیست؟ (۱۸۴۰)، پرودون ابتدا هدف خود را «سومین شکل جامعه، ترکیب کمونیسم و مالکیت» توصیف کرده. آنارشیسم جمعی شکلی از سوسیالیسم انقلابی در قالب آنارشیسم است که معمولاً با آموزههای میخائیل باکونین در ارتباط است. آنارشیستهای جمعگرا از مالکیت جمعی بر ابزارهای تولید حمایت میکنند، که نظریهای است که بر پایهٔ انقلاب خشونتآمیز حاصل خواهد شد و در آن به کارگران بر اساس زمان کارشان حقوق پرداخت میشود، نه این که کالاها بر اساس نیازشان، همچون روش کمونیسم، توزیع شود. آنارشیسم جمعگرا دوشادوش مارکسیسم پدید آمد؛ اما علیرغم این که مارکسیستها اعلام میکردند هدفشان در نهایت یک جامعه بیحکومت جمعگراست، آنارشیستهای جمعگرا دیکتاتوری پرولتاریا را رد کرد.آنارکو-کمونیسم نظریهای زیرشاخهٔ آنارشیسم است، که در آن از یک جامعهٔ کمونیستی با مالکیت مشترک بر ابزار تولید، دموکراسی مستقیم و یک شبکه افقی از انجمنهای داوطلبانه، شوراهای کارگری و تعاونیهای کارگری، با تولید و مصرف بر اساس اصل «هر کس به قدر تواناییاش، هر کس به قدر نیازش»، حمایت میشود. آنارکو-کمونیسم از جریانات رادیکال سوسیالیست پس از انقلاب فرانسه الهام گرفت، اما نخستینبار در میان گروههای ایتالیایی اولین انترناسیونال فرموله شد. بعداً در کارهای نظری پتر کروپوتکین گسترش یافت و سبک خاص او تا اواخر قرن نوزدهم میلادی تبدیل به دیدگاه مسلط آنارشیستها شد. آنارکو-سندیکالیسم شاخهای از آنارشیسم است که سندیکاهای کار را به عنوان یک نیروی بالقوه برای تحول اجتماعی انقلابی در نظر دارند و خواستار جامعهای جدید هستند که به صورت دموکراتیک، توسط کارگران اداره شود و جایگزین سرمایهداری و دولت گردد. اصول اساسی آنارکو-سندیکالیسم اقدام مستقیم، همبستگی و خودمدیریتی کارگران است. آنارشیسم فردگرا مجموعهای از چندین سنت فکری در درون جنبش آنارشیستی است که بر فرد و ارادهاش در برابر هر نوع عامل خارجی، تأکید دارد. اولین آثار منجر به شکلگیری آنارشیسم فردگرا از ویلیام گادوین، ماکس استیرنر و هنری دیوید تورو بود. آنارشیسم فردگرا جوامع کوچک و در عین حال متنوعی از هنرمندان و روشنفکران بوهمی را در کشورهای مختلف به خود جذب کرد و قانونشکنان جوان آنارشیست را هم به قانونستیزی و احیای فردیت رهنمود کرد. | آنارکو_کمونیسم از کدام انقلاب الهام گرفت؟ | false | {
"text": [
"فرانسه"
],
"answer_start": [
1604
]
} |
1900e0db-18d8-4529-85b2-8c43b85d2b2f | آنارشیسم | آنارشیسم از تاکتیکهای متنوعی برای دستیابی به اهداف ایدهآل خود استفاده میکند که میتواند بهطور گستردهای به تاکتیکهای انقلابی و پویا تقسیم شود. همپوشانی قابل توجهی بین این دو گونه وجود دارد که صرفاً توصیفی است. هدف از تاکتیکهای انقلابی، سقوط اقتدار و حکومت است، در گذشته توسل به خشونت برای تغییر رایج بوده. هدف تاکتیکهای پویا به پیش بردن جامعه به سوی آنارشیست است. تفکر آنارشیستی در انتقاد و عملگرایی زمینههای مختلف جامعه بشری نقش داشتهاست. انتقاد از آنارشیسم عمدتاً بر اساس ناسازگار بودن، خشونت و آرمانی بودن آن متمرکز است. | چه نوع تاکتیکی هدفش سوگیری جامعه به آنارشیست است؟ | false | {
"text": [
"پویا"
],
"answer_start": [
327
]
} |
102082b2-ea05-4085-9d97-f1c8c5f804cc | آنارشیسم | آنارشیسم از تاکتیکهای متنوعی برای دستیابی به اهداف ایدهآل خود استفاده میکند که میتواند بهطور گستردهای به تاکتیکهای انقلابی و پویا تقسیم شود. همپوشانی قابل توجهی بین این دو گونه وجود دارد که صرفاً توصیفی است. هدف از تاکتیکهای انقلابی، سقوط اقتدار و حکومت است، در گذشته توسل به خشونت برای تغییر رایج بوده. هدف تاکتیکهای پویا به پیش بردن جامعه به سوی آنارشیست است. تفکر آنارشیستی در انتقاد و عملگرایی زمینههای مختلف جامعه بشری نقش داشتهاست. انتقاد از آنارشیسم عمدتاً بر اساس ناسازگار بودن، خشونت و آرمانی بودن آن متمرکز است. | تاکتیک های انقلابی و پویا دارای چه نوع همپوشانی هستند؟ | false | {
"text": [
"توصیفی"
],
"answer_start": [
203
]
} |
25b4b378-b29f-4ad3-932e-9a02a099734a | آنارشیسم | آنارشیسم از تاکتیکهای متنوعی برای دستیابی به اهداف ایدهآل خود استفاده میکند که میتواند بهطور گستردهای به تاکتیکهای انقلابی و پویا تقسیم شود. همپوشانی قابل توجهی بین این دو گونه وجود دارد که صرفاً توصیفی است. هدف از تاکتیکهای انقلابی، سقوط اقتدار و حکومت است، در گذشته توسل به خشونت برای تغییر رایج بوده. هدف تاکتیکهای پویا به پیش بردن جامعه به سوی آنارشیست است. تفکر آنارشیستی در انتقاد و عملگرایی زمینههای مختلف جامعه بشری نقش داشتهاست. انتقاد از آنارشیسم عمدتاً بر اساس ناسازگار بودن، خشونت و آرمانی بودن آن متمرکز است. | در گذشته برای تغییر حکومت به چه چیزی متوسل میشدند؟ | false | {
"text": [
"خشونت"
],
"answer_start": [
284
]
} |
42beee14-5062-4c52-b071-0d8996ecd40e | آنارشیسم | آنارشیسم از تاکتیکهای متنوعی برای دستیابی به اهداف ایدهآل خود استفاده میکند که میتواند بهطور گستردهای به تاکتیکهای انقلابی و پویا تقسیم شود. همپوشانی قابل توجهی بین این دو گونه وجود دارد که صرفاً توصیفی است. هدف از تاکتیکهای انقلابی، سقوط اقتدار و حکومت است، در گذشته توسل به خشونت برای تغییر رایج بوده. هدف تاکتیکهای پویا به پیش بردن جامعه به سوی آنارشیست است. تفکر آنارشیستی در انتقاد و عملگرایی زمینههای مختلف جامعه بشری نقش داشتهاست. انتقاد از آنارشیسم عمدتاً بر اساس ناسازگار بودن، خشونت و آرمانی بودن آن متمرکز است. | هدف تاکتیک های انقلابی چیست؟ | false | {
"text": [
"سقوط اقتدار و حکومت"
],
"answer_start": [
242
]
} |
f7d4db7a-4dc2-431f-8806-6bbb4864be0f | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | مدرسه طب پس از جدایی از دارالفنون به کدام خیابان منتقل شد؟ | false | {
"text": [
"شیخ هادی"
],
"answer_start": [
111
]
} |
e2b44180-e166-48f7-8704-894232c20773 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | دانشگاه تهران در چه سالی تاسیس شد؟ | false | {
"text": [
"۱۳۱۳"
],
"answer_start": [
297
]
} |
a80bf855-0a20-4725-bca5-6d0e78a5caad | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | از سال 1307 آموزش چه چیزی در مدرسه طب نظم بیشتری یافت؟ | false | {
"text": [
"طب"
],
"answer_start": [
222
]
} |
4a5303e4-ed42-4bc5-b84b-8408a32fd3b9 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | مدرسه طب را میتوان نخستین دانشکدۀ کدام رشته دانست؟ | false | {
"text": [
"پزشکی"
],
"answer_start": [
19
]
} |
5450739b-d6db-4aa1-912f-29b800c83591 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | مدرسه طب در چه سالی از دارالفنون جدا شد؟ | false | {
"text": [
"۱۲۹۷"
],
"answer_start": [
61
]
} |
c99c26ba-16ac-4f0a-90de-67cb54b3725b | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | اولین دانشکدۀ پزشکی چه بود؟ | false | {
"text": [
"مدرسه طب"
],
"answer_start": [
35
]
} |
49a094d5-f3fb-48b0-a147-4cdf048aa1e9 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | در سال 1297 مدرسه طب از کجا جدا شد؟ | false | {
"text": [
"دارالفنون"
],
"answer_start": [
70
]
} |
89705c52-1f25-41b0-9224-7269fe037958 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | با تاسیس کدام نهاد نام مدرسه طب به دانشکده تغییر یافت؟ | false | {
"text": [
"دانشگاه تهران"
],
"answer_start": [
276
]
} |
eccaf339-0bf1-429c-8d4a-06db5cbef19c | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | سید جواد هدایتی در سال 1340 رئیس کدام نهاد بود؟ | false | {
"text": [
"دانشکده پزشکی دانشگاه ملی"
],
"answer_start": [
461
]
} |
5e142c1b-0069-401d-aba8-54b0b266195e | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | از کدام سال آموزش طب در مدرسه طب منظمتر شد؟ | false | {
"text": [
"۱۳۰۷"
],
"answer_start": [
210
]
} |
91c9c02f-8489-4fe1-a098-0991d23aceb7 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | دانشکده پزشکی دانشگاه ملی در چه تاریخی شروع به کار کرد؟ | false | {
"text": [
"مهرماه ۱۳۴۰"
],
"answer_start": [
548
]
} |
ef69fcd7-0ecc-45d4-8143-11c157dc6c4a | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | ریاست دانشکده پزشکی داشگاه ملی در سال 1340 به عهدۀ چه کسی بود؟ | false | {
"text": [
"سید جواد هدایتی"
],
"answer_start": [
569
]
} |
f63ea954-ca61-4fc0-b8ee-e27ef8840c5a | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | لقمان الدوله ادهم به ریاست کدام موسسه منصوب گردید؟ | false | {
"text": [
"مدرسه طب"
],
"answer_start": [
35
]
} |
f16ca1ea-1e3b-4d26-926b-84517b8ca223 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | در سال 1297 کدام مدرسه از دارالفنون جدا شد؟ | false | {
"text": [
"مدرسه طب"
],
"answer_start": [
35
]
} |
81b9af61-121f-4c2a-b33b-8c50b1f1aeae | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | دانشکدۀ پزشکی دانشگاه ملی در حال حاضر در کدام دانشگاه قرار دارد؟ | false | {
"text": [
"علوم پزشکی شهید بهشتی"
],
"answer_start": [
510
]
} |
1650ff3a-4d1c-4777-b2f1-5360a74bdbbc | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | از سال 1307 آموزش طب در کدام موسسه منظمتر شد؟ | false | {
"text": [
"مدرسه طب"
],
"answer_start": [
35
]
} |
a95d25c9-4b13-4f7c-a60e-2f3fdc51de1f | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی در کدام دانشکده ارائه میشدند؟ | false | {
"text": [
"پزشکی"
],
"answer_start": [
393
]
} |
1b100af3-61d4-4c0e-b30d-74ba52cc5ca1 | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | کدام رشتهها ابتدا در دانشکدۀ پزشکی ارائه میشدند؟ | false | {
"text": [
"داروسازی و دندانپزشکی"
],
"answer_start": [
357
]
} |
41de2835-64e1-4430-bfac-1f44423703aa | دانشکده پزشکی | شاید اولین دانشکده پزشکی را بتوان «مدرسه طب» دانست که در سال ۱۲۹۷، از دارالفنون جدا شد و به ساختمانی در خیابان شیخ هادی منتقل گردید و مرحوم لقمان الدوله ادهم به ریاست آن برگزیده شد و از همین دوره، بخصوص از سال ۱۳۰۷، آموزش طب (در مدرسه طب) نظم و قوام بیشتری پیدا کرد. با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ نام مدرسه به دانشکده تغییر پیدا کرد. در ابتدا رشتههای داروسازی و دندانپزشکی هم در دانشکده پزشکی ارائه میشد که بعدها هر کدام به دانشکدهای مستقل ارتقا یافتند.دانشکده پزشکی دانشگاه ملی (دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در حال حاضر) در مهرماه ۱۳۴۰ با ریاست سید جواد هدایتی شروع به کار کرد. | پس از جدایی مدرسه طب از دارالفنون چه کسی ریاست آن را به عهده گرفت؟ | false | {
"text": [
"لقمان الدوله ادهم"
],
"answer_start": [
140
]
} |