id
stringlengths
36
36
title
stringlengths
2
55
context
stringlengths
500
7.17k
question
stringlengths
9
235
is_impossible
bool
1 class
answers
sequence
e383ed49-a4ac-4e3b-a15a-21b67e27e50d
اروگوئه
اروگوئه (به اسپانیایی: Uruguay) (بخوانید: اوروگوئه) با نام رسمی جمهوری اروگوئه (به اسپانیایی: República Oriental del Uruguay) کشوری واقع در جنوب شرقی آمریکای جنوبی، و پایتخت آن مونته‌ویدئو است. نام رسمی اروگوئه «جمهوری خاوری اروگوئه» یا «جمهوری شرقی اروگوئه» است. اروگوئه ۳٬۴۷۴٬۰۰۰ نفر جمعیت داردکه ۱٫۸ میلیون نفر از آن‌ها در منطقه کلان‌شهری پایتخت کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی کشور، اسپانیایی و واحد پول آن پزوی اروگوئه است. حدود ۵۸ درصد از مردم این کشور مسیحی و حدود ۴۱ درصد بی‌دین هستند. اروگوئه به عنوان سکولارترین کشور آمریکای جنوبی شناخته می‌شود. یکی از دلایل آن این است که جمعیت بومی‌های آمریکای جنوبی در این منطقه کم بوده و به این خاطر مبلغان مسیحی اسپانیایی در زمان استعماری کمتر به این ناحیه اعزام می‌شدند.
چند میلیون نفر از مردم اروگوئه در پایتخت هستند؟
false
{ "text": [ "۱٫۸" ], "answer_start": [ 299 ] }
4001dfcf-c471-4422-8603-4832a0398a9f
اروگوئه
اروگوئه (به اسپانیایی: Uruguay) (بخوانید: اوروگوئه) با نام رسمی جمهوری اروگوئه (به اسپانیایی: República Oriental del Uruguay) کشوری واقع در جنوب شرقی آمریکای جنوبی، و پایتخت آن مونته‌ویدئو است. نام رسمی اروگوئه «جمهوری خاوری اروگوئه» یا «جمهوری شرقی اروگوئه» است. اروگوئه ۳٬۴۷۴٬۰۰۰ نفر جمعیت داردکه ۱٫۸ میلیون نفر از آن‌ها در منطقه کلان‌شهری پایتخت کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی کشور، اسپانیایی و واحد پول آن پزوی اروگوئه است. حدود ۵۸ درصد از مردم این کشور مسیحی و حدود ۴۱ درصد بی‌دین هستند. اروگوئه به عنوان سکولارترین کشور آمریکای جنوبی شناخته می‌شود. یکی از دلایل آن این است که جمعیت بومی‌های آمریکای جنوبی در این منطقه کم بوده و به این خاطر مبلغان مسیحی اسپانیایی در زمان استعماری کمتر به این ناحیه اعزام می‌شدند.
نام رسمی اروگوئه چه نام دارد؟
false
{ "text": [ "جمهوری شرقی اروگوئه" ], "answer_start": [ 238 ] }
3b776e95-b380-4049-80c6-2fe7bef7cc32
اروگوئه
اروگوئه (به اسپانیایی: Uruguay) (بخوانید: اوروگوئه) با نام رسمی جمهوری اروگوئه (به اسپانیایی: República Oriental del Uruguay) کشوری واقع در جنوب شرقی آمریکای جنوبی، و پایتخت آن مونته‌ویدئو است. نام رسمی اروگوئه «جمهوری خاوری اروگوئه» یا «جمهوری شرقی اروگوئه» است. اروگوئه ۳٬۴۷۴٬۰۰۰ نفر جمعیت داردکه ۱٫۸ میلیون نفر از آن‌ها در منطقه کلان‌شهری پایتخت کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی کشور، اسپانیایی و واحد پول آن پزوی اروگوئه است. حدود ۵۸ درصد از مردم این کشور مسیحی و حدود ۴۱ درصد بی‌دین هستند. اروگوئه به عنوان سکولارترین کشور آمریکای جنوبی شناخته می‌شود. یکی از دلایل آن این است که جمعیت بومی‌های آمریکای جنوبی در این منطقه کم بوده و به این خاطر مبلغان مسیحی اسپانیایی در زمان استعماری کمتر به این ناحیه اعزام می‌شدند.
معادل اروگوئه به اسپانیایی چه نام دارد؟
false
{ "text": [ "Uruguay" ], "answer_start": [ 23 ] }
ec11fb3b-6d97-42eb-9d81-9e11fd8ac37b
اروگوئه
اروگوئه (به اسپانیایی: Uruguay) (بخوانید: اوروگوئه) با نام رسمی جمهوری اروگوئه (به اسپانیایی: República Oriental del Uruguay) کشوری واقع در جنوب شرقی آمریکای جنوبی، و پایتخت آن مونته‌ویدئو است. نام رسمی اروگوئه «جمهوری خاوری اروگوئه» یا «جمهوری شرقی اروگوئه» است. اروگوئه ۳٬۴۷۴٬۰۰۰ نفر جمعیت داردکه ۱٫۸ میلیون نفر از آن‌ها در منطقه کلان‌شهری پایتخت کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی کشور، اسپانیایی و واحد پول آن پزوی اروگوئه است. حدود ۵۸ درصد از مردم این کشور مسیحی و حدود ۴۱ درصد بی‌دین هستند. اروگوئه به عنوان سکولارترین کشور آمریکای جنوبی شناخته می‌شود. یکی از دلایل آن این است که جمعیت بومی‌های آمریکای جنوبی در این منطقه کم بوده و به این خاطر مبلغان مسیحی اسپانیایی در زمان استعماری کمتر به این ناحیه اعزام می‌شدند.
سکولارترین کشور آمریکای جنوبی چه نام دارد؟
false
{ "text": [ "اروگوئه" ], "answer_start": [ 492 ] }
335bba7b-4b90-491a-a243-e1461d0ea759
اروگوئه
اروگوئه (به اسپانیایی: Uruguay) (بخوانید: اوروگوئه) با نام رسمی جمهوری اروگوئه (به اسپانیایی: República Oriental del Uruguay) کشوری واقع در جنوب شرقی آمریکای جنوبی، و پایتخت آن مونته‌ویدئو است. نام رسمی اروگوئه «جمهوری خاوری اروگوئه» یا «جمهوری شرقی اروگوئه» است. اروگوئه ۳٬۴۷۴٬۰۰۰ نفر جمعیت داردکه ۱٫۸ میلیون نفر از آن‌ها در منطقه کلان‌شهری پایتخت کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی کشور، اسپانیایی و واحد پول آن پزوی اروگوئه است. حدود ۵۸ درصد از مردم این کشور مسیحی و حدود ۴۱ درصد بی‌دین هستند. اروگوئه به عنوان سکولارترین کشور آمریکای جنوبی شناخته می‌شود. یکی از دلایل آن این است که جمعیت بومی‌های آمریکای جنوبی در این منطقه کم بوده و به این خاطر مبلغان مسیحی اسپانیایی در زمان استعماری کمتر به این ناحیه اعزام می‌شدند.
اروگوئه چند نفر جمعیت دارد؟
false
{ "text": [ "۳٬۴۷۴٬۰۰۰" ], "answer_start": [ 272 ] }
b03f3d44-79ac-47eb-af46-11f446d0951a
اروگوئه
اروگوئه (به اسپانیایی: Uruguay) (بخوانید: اوروگوئه) با نام رسمی جمهوری اروگوئه (به اسپانیایی: República Oriental del Uruguay) کشوری واقع در جنوب شرقی آمریکای جنوبی، و پایتخت آن مونته‌ویدئو است. نام رسمی اروگوئه «جمهوری خاوری اروگوئه» یا «جمهوری شرقی اروگوئه» است. اروگوئه ۳٬۴۷۴٬۰۰۰ نفر جمعیت داردکه ۱٫۸ میلیون نفر از آن‌ها در منطقه کلان‌شهری پایتخت کشور زندگی می‌کنند. زبان رسمی کشور، اسپانیایی و واحد پول آن پزوی اروگوئه است. حدود ۵۸ درصد از مردم این کشور مسیحی و حدود ۴۱ درصد بی‌دین هستند. اروگوئه به عنوان سکولارترین کشور آمریکای جنوبی شناخته می‌شود. یکی از دلایل آن این است که جمعیت بومی‌های آمریکای جنوبی در این منطقه کم بوده و به این خاطر مبلغان مسیحی اسپانیایی در زمان استعماری کمتر به این ناحیه اعزام می‌شدند.
چند درصد مردم کشور اروگوئه مسیحی هستند؟
false
{ "text": [ "۵۸" ], "answer_start": [ 432 ] }
6f3d8f56-72fa-4f7a-b40f-e2390dee52ea
اروگوئه
جمعیت اروگوئه ۳٫۵ میلیون نفر است. ۸۵٫۸٪ جمعیت از نژاد اروپایی سفید می‌باشد که از اصلیت‌های ایتالیایی اسپانیایی و به دنبال آن‌ها انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، پرتغالی، ایرلندی، روسی، اسکاندیناویایی و ارمنی، می‌باشند. دولت و کلیسا به‌طور رسمی از یکدیگر مجزا هستند. اغلب مردم اروگوئه به دین کلیسای کاتولیک رم اعتقاد دارند (۶۶٪)، تعداد کمی پروتستان (۲٪) و یهودی و مسیحیان ارمنی (۱٪) و افراد زیادی بدون ایمان (۳۱٪) می‌باشند.درصد با سوادی در اروگوئه بسیار بالا است(۹۹٪) و طبقه متوسط شهرنشین اکثریت این کشور را که در آن درآمد به خوبی بین مردم تقسیم شده تشکیل می‌دهد. در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ حدود ۶۰۰۰۰۰ اروگوئه‌ای مهاجرت کردند و عمدتاً به اسپانیا، آرژانتین و برزیل رفتند. بقیه نیز به کشورهای اروپایی و آمریکا سفر کردند.
جمعیت اروگوئه چند میلیون نفر است؟
false
{ "text": [ "۳٫۵" ], "answer_start": [ 14 ] }
a4b1b5f3-16fe-4c57-8cf2-98c422aafffe
اروگوئه
جمعیت اروگوئه ۳٫۵ میلیون نفر است. ۸۵٫۸٪ جمعیت از نژاد اروپایی سفید می‌باشد که از اصلیت‌های ایتالیایی اسپانیایی و به دنبال آن‌ها انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، پرتغالی، ایرلندی، روسی، اسکاندیناویایی و ارمنی، می‌باشند. دولت و کلیسا به‌طور رسمی از یکدیگر مجزا هستند. اغلب مردم اروگوئه به دین کلیسای کاتولیک رم اعتقاد دارند (۶۶٪)، تعداد کمی پروتستان (۲٪) و یهودی و مسیحیان ارمنی (۱٪) و افراد زیادی بدون ایمان (۳۱٪) می‌باشند.درصد با سوادی در اروگوئه بسیار بالا است(۹۹٪) و طبقه متوسط شهرنشین اکثریت این کشور را که در آن درآمد به خوبی بین مردم تقسیم شده تشکیل می‌دهد. در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ حدود ۶۰۰۰۰۰ اروگوئه‌ای مهاجرت کردند و عمدتاً به اسپانیا، آرژانتین و برزیل رفتند. بقیه نیز به کشورهای اروپایی و آمریکا سفر کردند.
چند درصد از جمعیت از نژاد اروپایی سفید می‌باشد ؟
false
{ "text": [ "۸۵٫۸٪" ], "answer_start": [ 34 ] }
8df518ae-4f81-4dc1-b4b5-f31b72641559
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
اوروگوئه در چند سال اخیر الگوی اقتصادی فرهنگی درخشان بوده است؟
false
{ "text": [ "۲۵ سال" ], "answer_start": [ 352 ] }
31f95ce0-9d7e-4679-bba3-1ac10beb5d77
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
اکثریت جمعیت پایتخت اروگوئه چه کسانی هستند؟
false
{ "text": [ "اروپایی‌ها" ], "answer_start": [ 97 ] }
8e5c92c8-5887-4dfa-9cdc-b8f312fc64ab
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
در کدام شهر آمریکای جنوبی ثروت به‌طور یکنواخت تقسیم شده است؟
false
{ "text": [ "مونته ویدئو" ], "answer_start": [ 0 ] }
03de9059-e702-4ebb-bab8-807a17a031db
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
اروگوئه در کدام سده شاهد خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی بوده است؟
false
{ "text": [ "بیستم" ], "answer_start": [ 262 ] }
0b7aafc9-7a72-4392-b04d-aac984153444
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه آمریکای جنوبی کدام شهر است؟
false
{ "text": [ "مونته ویدئو" ], "answer_start": [ 0 ] }
b57836bf-19a0-4a06-a7f4-81a4de86c248
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
اوروگوئه در کدام سده درگیر دیکتاتوری خودکامه بوده است؟
false
{ "text": [ "بیستم" ], "answer_start": [ 262 ] }
e746d6ad-6a41-4433-9e22-dff735291643
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
از لحاظ اقتصادی کدام کشور خلاف رونق اروگوئه است؟
false
{ "text": [ "آرژانتین" ], "answer_start": [ 471 ] }
81ea38d0-2455-4f72-95f2-16ce733349a2
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
مهد فرهنگ آمریکای جنوبی کدام شهر است؟
false
{ "text": [ "مونته ویدئو" ], "answer_start": [ 0 ] }
4d8a5be9-734e-4215-8440-6a86127713ab
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
میزان فقر در اروگوئه نسبت به منطقه چه میزان است؟
false
{ "text": [ "حداقل ممکن" ], "answer_start": [ 175 ] }
86b8ce0f-f28d-45be-b434-b433ad249fe9
اروگوئه
مونته ویدئو یکی از زیباترین پایتخت‌های منطقه است و این شهر ۱/۳ میلیون نفری که اکثریت جمعیت آن را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، مهد فرهنگ آمریکای جنوبی محسوب می‌گردد. میزان فقر در حداقل ممکن در منطقه‌است و ثروت به‌طور یکنواخت میان مردم تقسیم شده‌است. اگرچه تاریخ سده بیستم این کشور شاهد دیکتاتورهای خودکامه، خشونت و فساد و بحران‌های اقتصادی است، اروگوئه در ۲۵ سال گذشته نمونه بارز یک الگوی اقتصادی و فرهنگی درخشان بوده‌است. از دید برخی از کارشناسان، روند رشد اقتصادی ریورپلات آرژانتین کاملاً بر خلاف رونق اقتصادی در اروگوئه بوده‌است.
پایتخت اروگوئه چند نفر جمعیت دارد؟
false
{ "text": [ "۱/۳ میلیون" ], "answer_start": [ 59 ] }
0b6ef66b-0235-4c56-8070-a995f544a370
هیولت پاکارد
شرکت هیولت پاکارد را دو دانش‌آموخته از دانشگاه استنفورد به نام‌های دیوید پاکارد و ویلیام ردینگتون هیولت و با سرمایه ابتدایی ۵۳۸ دلار پایه‌گذاری کردند. تلاش این دو نفر باعث شد که سرمایه اندک آن‌ها بعد از حدود هفتاد سال به ۹۰ میلیارد دلار برسد. در حال حاضر این شرکت در بیشتر از ۱۶۰ کشور جهان فعالیت می‌کند. ایچ‌پی در منطقه کالیفرنیا تأسیس شد، شرکتی که بعدها ده‌ها و صدها زیر مجموعه برای خودش ایجاد کرد و یکی از قطب‌های بزرگ صنعت کامپیوتر در دنیا شد. گاراژ کوچکی که هیولت و پاکارد در آن اولین محصول خود را تولید کردند به عنوان نماد شرکت و محل تولد سیلیکون ولی شناخته می‌شود. شرکت ایچ‌پی هنوز هم در مسیر تحولات فناوری در صنعت الکترونیک پیشگام است. بعد از ادغام این شرکت با شرکت بزرگ کامپک، ایچ‌پی توانست در بسیاری از حوزه‌های تولیدی و خدماتی جایگاه برتر را به دست آورد و با آی بی ام رقابت کند.
دیوید پاکارد و ویلیام ردینگتون هیولت و با سرمایه ابتدایی ۵۳۸ دلار چه شرکتی پایه‌گذاری کردند؟
false
{ "text": [ "هیولت پاکارد" ], "answer_start": [ 5 ] }
f72edd33-cd71-4ca5-81cb-1f560dcf1f21
جف بیزوس
جف بیزوس در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۶۴ در آلبوکرکی، نیو مکزیکو زاده شد. مادر او هنگام تولدش نوجوان بود. زندگی پدرش تد جورگنسن اهل شیکاگو و مالک دوچرخه‌فروشی و مادر او بیش از یک سال دوام نداشت و هنگامی که جف نوزاد بود آنها از هم طلاق گرفتند. مادر جف در حالی که جف ۵ سال بیشتر نداشت برای رهایی از بی‌خانمانی با یک مهاجر کوبایی که برای تحصیل به آمریکا مهاجرت کرده بود به نام میگل «مایک» بیزوس ازدواج کرد. مایک بیزوس مدت کوتاهی پس از ازدواج، جف جورگنسن را به فرزندخواندگی پذیرفت و نام خانوادگی او را به بیزوس تغییر داد. پدرخواندهٔ جف پس از پایان تحصیل در شرکتی به نام اکسون به عنوان مهندس آغاز به کار کرد.
نام پدر جف بیزوس چه بود؟
false
{ "text": [ "تد جورگنسن" ], "answer_start": [ 107 ] }
a4b4b129-a323-4218-b0ec-55177c176186
جف بیزوس
جف بیزوس در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۶۴ در آلبوکرکی، نیو مکزیکو زاده شد. مادر او هنگام تولدش نوجوان بود. زندگی پدرش تد جورگنسن اهل شیکاگو و مالک دوچرخه‌فروشی و مادر او بیش از یک سال دوام نداشت و هنگامی که جف نوزاد بود آنها از هم طلاق گرفتند. مادر جف در حالی که جف ۵ سال بیشتر نداشت برای رهایی از بی‌خانمانی با یک مهاجر کوبایی که برای تحصیل به آمریکا مهاجرت کرده بود به نام میگل «مایک» بیزوس ازدواج کرد. مایک بیزوس مدت کوتاهی پس از ازدواج، جف جورگنسن را به فرزندخواندگی پذیرفت و نام خانوادگی او را به بیزوس تغییر داد. پدرخواندهٔ جف پس از پایان تحصیل در شرکتی به نام اکسون به عنوان مهندس آغاز به کار کرد.
مادر جف بیزوس به چه دلیل دوباره ازدواج کرد؟
false
{ "text": [ "رهایی از بی‌خانمانی" ], "answer_start": [ 278 ] }
d382777f-abb9-41a0-aec2-c66d05350b06
جف بیزوس
جف بیزوس در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۶۴ در آلبوکرکی، نیو مکزیکو زاده شد. مادر او هنگام تولدش نوجوان بود. زندگی پدرش تد جورگنسن اهل شیکاگو و مالک دوچرخه‌فروشی و مادر او بیش از یک سال دوام نداشت و هنگامی که جف نوزاد بود آنها از هم طلاق گرفتند. مادر جف در حالی که جف ۵ سال بیشتر نداشت برای رهایی از بی‌خانمانی با یک مهاجر کوبایی که برای تحصیل به آمریکا مهاجرت کرده بود به نام میگل «مایک» بیزوس ازدواج کرد. مایک بیزوس مدت کوتاهی پس از ازدواج، جف جورگنسن را به فرزندخواندگی پذیرفت و نام خانوادگی او را به بیزوس تغییر داد. پدرخواندهٔ جف پس از پایان تحصیل در شرکتی به نام اکسون به عنوان مهندس آغاز به کار کرد.
مادر جف بیزوس برای بار دوم با چه کسی ازدواج کرد؟
false
{ "text": [ "میگل «مایک» بیزوس" ], "answer_start": [ 364 ] }
1fa4d1eb-308a-44eb-be2c-ee4244ffeb21
جف بیزوس
جف بیزوس در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۶۴ در آلبوکرکی، نیو مکزیکو زاده شد. مادر او هنگام تولدش نوجوان بود. زندگی پدرش تد جورگنسن اهل شیکاگو و مالک دوچرخه‌فروشی و مادر او بیش از یک سال دوام نداشت و هنگامی که جف نوزاد بود آنها از هم طلاق گرفتند. مادر جف در حالی که جف ۵ سال بیشتر نداشت برای رهایی از بی‌خانمانی با یک مهاجر کوبایی که برای تحصیل به آمریکا مهاجرت کرده بود به نام میگل «مایک» بیزوس ازدواج کرد. مایک بیزوس مدت کوتاهی پس از ازدواج، جف جورگنسن را به فرزندخواندگی پذیرفت و نام خانوادگی او را به بیزوس تغییر داد. پدرخواندهٔ جف پس از پایان تحصیل در شرکتی به نام اکسون به عنوان مهندس آغاز به کار کرد.
چه کسی جف بیزوس را به فرزند‌خواندگی پذیرفت؟
false
{ "text": [ "مایک بیزوس" ], "answer_start": [ 394 ] }
82356905-b50f-4360-a17b-06bc1a01aa58
جف بیزوس
جف بیزوس در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۶۴ در آلبوکرکی، نیو مکزیکو زاده شد. مادر او هنگام تولدش نوجوان بود. زندگی پدرش تد جورگنسن اهل شیکاگو و مالک دوچرخه‌فروشی و مادر او بیش از یک سال دوام نداشت و هنگامی که جف نوزاد بود آنها از هم طلاق گرفتند. مادر جف در حالی که جف ۵ سال بیشتر نداشت برای رهایی از بی‌خانمانی با یک مهاجر کوبایی که برای تحصیل به آمریکا مهاجرت کرده بود به نام میگل «مایک» بیزوس ازدواج کرد. مایک بیزوس مدت کوتاهی پس از ازدواج، جف جورگنسن را به فرزندخواندگی پذیرفت و نام خانوادگی او را به بیزوس تغییر داد. پدرخواندهٔ جف پس از پایان تحصیل در شرکتی به نام اکسون به عنوان مهندس آغاز به کار کرد.
جف بیزوس در چه سالی به دنیا امد؟
false
{ "text": [ "۱۲ ژانویه سال ۱۹۶۴" ], "answer_start": [ 12 ] }
8089c75c-0f90-45d6-9151-1483a398d898
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
دومین زبان رایج جهان چیست؟
false
{ "text": [ "چینی" ], "answer_start": [ 565 ] }
febb311c-666e-4a8f-b420-9130ee227ada
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
زبان رسمی قرقیزستان کدام زبان است؟
false
{ "text": [ "روسی" ], "answer_start": [ 0 ] }
620a3a8b-ddd6-44cd-89d1-501642b0d7f3
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
بلاروس در کجا واقع شده است؟
false
{ "text": [ "اروپای شرقی" ], "answer_start": [ 99 ] }
14a5389a-e145-4419-816b-b1a7db1c6778
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
چهارمین زبان رایج جهان چیست؟
false
{ "text": [ "اسپانیایی" ], "answer_start": [ 577 ] }
73c0418e-4cc5-4159-acaf-5888ef5af6fa
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
زبان رسمی فدراسیون روسیه چیست؟
false
{ "text": [ "روسی" ], "answer_start": [ 0 ] }
48238eb5-0ab4-41f2-8bab-bf241218ba32
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
زبان رسمی قزاقستان چیست؟
false
{ "text": [ "روسی" ], "answer_start": [ 0 ] }
a6739e3f-7221-4e3d-a4cb-1d5097058637
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
پنجمین زبان رایج جهان چه زبانی است؟
false
{ "text": [ "فرانسوی" ], "answer_start": [ 588 ] }
3706dea5-fd9a-49d6-afe6-d088e0fa7e0f
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
سومین زبان رایج جهان چه زبانی است؟
false
{ "text": [ "هندی" ], "answer_start": [ 571 ] }
3bbc770a-84ad-498a-8292-cf097a1aedcd
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
هشتمین زبان رایج جهان کدام زبان است؟
false
{ "text": [ "روسی" ], "answer_start": [ 454 ] }
5352233b-56ce-4e66-a1c9-b083289f7038
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
اولین زبان رایج جهان کدام زبان است؟
false
{ "text": [ "انگلیسی" ], "answer_start": [ 556 ] }
5dc8beff-655f-4f89-a226-e2ab121e432e
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
زبان رسمی بلاروس چیست؟
false
{ "text": [ "روسی" ], "answer_start": [ 0 ] }
c4a8bc8a-2c1e-457c-ac2e-d91b3d23bc71
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
ششمین زبان رایج جهان چه زبانی است؟
false
{ "text": [ "عربی" ], "answer_start": [ 597 ] }
9579aaef-e5e5-4e5f-81b3-66f48bec9fa0
زبان روسی
روسی یکی از زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، زبان رسمی فدراسیون روسیه و یکی از زبان‌های رسمی کشورهای اروپای شرقی بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و جمهوری خودمختار کریمه و نیز یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. همچنین این زبان به صورت گسترده در کشورهای اوکراین، گرجستان، ارمنستان، جمهوری آذربایجان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و اسرائیل تکلم می‌شود. تاریخ گستردگی زبان روسی به گستردگی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مربوط می‌شود. زبان روسی از اروپای شرقی، آسیای شمالی، آسیای مرکزی تکلم می‌شود. از نظر گستردگی، زبان روسی زبان رایج بعد از انگلیسی، چینی، هندی، اسپانیایی، فرانسوی، عربی و بنگالی است.
زبان رسمی جمهوری خودمختار کریمه چیست؟
false
{ "text": [ "روسی" ], "answer_start": [ 0 ] }
ec991581-a6c6-4b02-a795-96559f6d3339
لیبرالیسم
از دیدگاه سیاسی، لیبرال‌ها به قرن نوزدهم همچون دروازه‌ای نگاه می‌کنند برای دستیابی به تحقق تمام آرمان‌های انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه. در اسپانیا، لیبرالِز اولین گروهی بودند که از واژهٔ لیبرال در مفهوم سیاسی آن برای معرفی خود استفاده کردند و سال‌ها برای اعمال قانون اساسی ۱۸۱۲ مبارزه کردند تا این که سرانجام در ۱۸۳۰ میلادی توانستند بر سلطنت طلبان پیروز شوند و قانون اساسی مطلوب و مورد نظر خویش را به مرحلهٔ اجرای کامل در بیاورند. در فرانسه، انقلاب ژوئیه ۱۸۳۰، توسط سیاست‌مداران و روزنامه‌نگاران لیبرال صورت گرفت و باقی‌مانده‌های سلطنت را در فرانسه به کنار راند و به انقلابی الهام بخش برای تمام نقاط اروپا تبدیل شد.
از دیدگاه سیاسی چه کسانی به قرن نوزدهم همچون دروازه‌ای نگاه می‌کنند برای دستیابی به تحقق تمام آرمان‌های انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه؟
false
{ "text": [ "لیبرال‌ها" ], "answer_start": [ 17 ] }
8ea109e8-d225-4d83-aad1-21714c4c4daa
لیبرالیسم
از دیدگاه سیاسی، لیبرال‌ها به قرن نوزدهم همچون دروازه‌ای نگاه می‌کنند برای دستیابی به تحقق تمام آرمان‌های انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه. در اسپانیا، لیبرالِز اولین گروهی بودند که از واژهٔ لیبرال در مفهوم سیاسی آن برای معرفی خود استفاده کردند و سال‌ها برای اعمال قانون اساسی ۱۸۱۲ مبارزه کردند تا این که سرانجام در ۱۸۳۰ میلادی توانستند بر سلطنت طلبان پیروز شوند و قانون اساسی مطلوب و مورد نظر خویش را به مرحلهٔ اجرای کامل در بیاورند. در فرانسه، انقلاب ژوئیه ۱۸۳۰، توسط سیاست‌مداران و روزنامه‌نگاران لیبرال صورت گرفت و باقی‌مانده‌های سلطنت را در فرانسه به کنار راند و به انقلابی الهام بخش برای تمام نقاط اروپا تبدیل شد.
در کجا لیبرالِز اولین گروهی بودند که از واژهٔ لیبرال در مفهوم سیاسی آن برای معرفی خود استفاده کردند؟
false
{ "text": [ "اسپانیا" ], "answer_start": [ 129 ] }
ca56e234-ba24-4407-a399-e70611439aa8
لیبرالیسم
از دیدگاه سیاسی، لیبرال‌ها به قرن نوزدهم همچون دروازه‌ای نگاه می‌کنند برای دستیابی به تحقق تمام آرمان‌های انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه. در اسپانیا، لیبرالِز اولین گروهی بودند که از واژهٔ لیبرال در مفهوم سیاسی آن برای معرفی خود استفاده کردند و سال‌ها برای اعمال قانون اساسی ۱۸۱۲ مبارزه کردند تا این که سرانجام در ۱۸۳۰ میلادی توانستند بر سلطنت طلبان پیروز شوند و قانون اساسی مطلوب و مورد نظر خویش را به مرحلهٔ اجرای کامل در بیاورند. در فرانسه، انقلاب ژوئیه ۱۸۳۰، توسط سیاست‌مداران و روزنامه‌نگاران لیبرال صورت گرفت و باقی‌مانده‌های سلطنت را در فرانسه به کنار راند و به انقلابی الهام بخش برای تمام نقاط اروپا تبدیل شد.
از دیدگاه سیاسی، لیبرال‌ها به قرن چندم همچون دروازه‌ای نگاه می‌کنند برای دستیابی به تحقق تمام آرمان‌های انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه؟
false
{ "text": [ "نوزدهم" ], "answer_start": [ 34 ] }
17257019-a900-491d-8756-b2ca1ab06697
لیبرالیسم
قرن بیستم شروعی شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود. جنگ جهانی اول باعث بروز چالش‌هایی اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود، گرچه در آخر این دموکراسی‌ها پیروز میدان جنگ بودند و این پیروزی فقط مختص به جنگ نبود بکله در مصاف با کمونیسم و سلطنت طلبان هم پیروزی از آن لیبرال‌ها بود. جنگ باعث فروپاشی شکل‌های سابق دولت‌ها بود از جمله، امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی. تعداد جمهوری‌های اروپا در پایان جنگ به سیزده رسید، در حالی که در زمان شروع جنگ این تعداد تنها سه جمهوری بود. نمونهٔ این اتفاقات از جمله فروپاشی و شکست سلسله‌های پادشاهی در روسیهٔ
کدام واقعه باعث بروز چالش‌های اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود؟
false
{ "text": [ "جنگ جهانی اول" ], "answer_start": [ 48 ] }
1543de16-4d16-4233-bf68-985ee1f1ee95
لیبرالیسم
قرن بیستم شروعی شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود. جنگ جهانی اول باعث بروز چالش‌هایی اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود، گرچه در آخر این دموکراسی‌ها پیروز میدان جنگ بودند و این پیروزی فقط مختص به جنگ نبود بکله در مصاف با کمونیسم و سلطنت طلبان هم پیروزی از آن لیبرال‌ها بود. جنگ باعث فروپاشی شکل‌های سابق دولت‌ها بود از جمله، امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی. تعداد جمهوری‌های اروپا در پایان جنگ به سیزده رسید، در حالی که در زمان شروع جنگ این تعداد تنها سه جمهوری بود. نمونهٔ این اتفاقات از جمله فروپاشی و شکست سلسله‌های پادشاهی در روسیهٔ
کدام قرن شروع شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود؟
false
{ "text": [ "بیستم" ], "answer_start": [ 4 ] }
31b2a6d9-ee55-4c05-8f77-e806d43b8a01
لیبرالیسم
قرن بیستم شروعی شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود. جنگ جهانی اول باعث بروز چالش‌هایی اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود، گرچه در آخر این دموکراسی‌ها پیروز میدان جنگ بودند و این پیروزی فقط مختص به جنگ نبود بکله در مصاف با کمونیسم و سلطنت طلبان هم پیروزی از آن لیبرال‌ها بود. جنگ باعث فروپاشی شکل‌های سابق دولت‌ها بود از جمله، امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی. تعداد جمهوری‌های اروپا در پایان جنگ به سیزده رسید، در حالی که در زمان شروع جنگ این تعداد تنها سه جمهوری بود. نمونهٔ این اتفاقات از جمله فروپاشی و شکست سلسله‌های پادشاهی در روسیهٔ
در آغاز جنگ جهانی اول چند جمهوری در اروپا وجود داشت؟
false
{ "text": [ "سه" ], "answer_start": [ 449 ] }
1006dfe2-e9eb-49dc-b6e7-3d5b381f8a5c
لیبرالیسم
قرن بیستم شروعی شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود. جنگ جهانی اول باعث بروز چالش‌هایی اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود، گرچه در آخر این دموکراسی‌ها پیروز میدان جنگ بودند و این پیروزی فقط مختص به جنگ نبود بکله در مصاف با کمونیسم و سلطنت طلبان هم پیروزی از آن لیبرال‌ها بود. جنگ باعث فروپاشی شکل‌های سابق دولت‌ها بود از جمله، امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی. تعداد جمهوری‌های اروپا در پایان جنگ به سیزده رسید، در حالی که در زمان شروع جنگ این تعداد تنها سه جمهوری بود. نمونهٔ این اتفاقات از جمله فروپاشی و شکست سلسله‌های پادشاهی در روسیهٔ
در آخر جنگ به چند جمهوری در اروپا رسید؟
false
{ "text": [ "سیزده" ], "answer_start": [ 394 ] }
00192f5d-2524-4b20-8554-bb774249b9ec
لیبرالیسم
قرن بیستم شروعی شدید و عجیب برای لیبرالیسم بود. جنگ جهانی اول باعث بروز چالش‌هایی اساسی برای دموکراسی‌های لیبرال بود، گرچه در آخر این دموکراسی‌ها پیروز میدان جنگ بودند و این پیروزی فقط مختص به جنگ نبود بکله در مصاف با کمونیسم و سلطنت طلبان هم پیروزی از آن لیبرال‌ها بود. جنگ باعث فروپاشی شکل‌های سابق دولت‌ها بود از جمله، امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی. تعداد جمهوری‌های اروپا در پایان جنگ به سیزده رسید، در حالی که در زمان شروع جنگ این تعداد تنها سه جمهوری بود. نمونهٔ این اتفاقات از جمله فروپاشی و شکست سلسله‌های پادشاهی در روسیهٔ
جنگ باعث از بین رفتن کدام نوع دولت‌ها شد؟
false
{ "text": [ "امپراتوری‌ها و دولت‌های دودمانی" ], "answer_start": [ 322 ] }
5fef71f1-8885-46e6-bd11-792f86479040
لیبرالیسم
گرچه لیبرال‌ها در قرن نوزدهم در سراسر جهان فعال بودند، ولی این بریتانیا بود که در آن جا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت. بعد از دورهٔ انقلابی در قرن قبل، احساسات لیبرالی در بریتانیا بروز یافت و باعث شد تا در نهایت حزب لیبرال این کشور تأسیس شود. این حزب ارمغان‌آور یکی از تأثیرگذارترین نخست وزیران بریتانیا بود؛ ویلیام اوارت گلدستون که با نام پیرمرد بزرگ هم معروف است. در دورهٔ گلدستون، لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند، کلیسای ایرلند را تحت قانون ۱۸۶۹ از اختیارات سابق خود محروم کردند، و صندوق‌های رأی مخفیانه را برای انتخابات‌های محلی و پارلمانی به راه انداختند. بعد از گلدستون و بعد از دوره‌ای از چیرگی محافظه‌کاران در سیاست انگلستان، لیبرال‌ها در انتخابات عمومی ۱۹۰۶ با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند. پس از این پیروزی تاریخی، حزب لیبرال از لیبرالیسم کلاسیک خود به سمت دولت رفاهی آیندهٔ بریتانیا تغییر موضع داد و باعث تأسیس انواع مختلف بیمه‌های درمانی، بیمه‌های بیکاری، و حقوق بیکاری برای از کار افتادگان شد. این شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن بیستم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت.
ویلیام اوارت گلدستون که با چه نامی هم معروف است؟
false
{ "text": [ "پیرمرد بزرگ" ], "answer_start": [ 342 ] }
d12cf1c2-20e8-4988-acaa-b9394e10df77
لیبرالیسم
گرچه لیبرال‌ها در قرن نوزدهم در سراسر جهان فعال بودند، ولی این بریتانیا بود که در آن جا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت. بعد از دورهٔ انقلابی در قرن قبل، احساسات لیبرالی در بریتانیا بروز یافت و باعث شد تا در نهایت حزب لیبرال این کشور تأسیس شود. این حزب ارمغان‌آور یکی از تأثیرگذارترین نخست وزیران بریتانیا بود؛ ویلیام اوارت گلدستون که با نام پیرمرد بزرگ هم معروف است. در دورهٔ گلدستون، لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند، کلیسای ایرلند را تحت قانون ۱۸۶۹ از اختیارات سابق خود محروم کردند، و صندوق‌های رأی مخفیانه را برای انتخابات‌های محلی و پارلمانی به راه انداختند. بعد از گلدستون و بعد از دوره‌ای از چیرگی محافظه‌کاران در سیاست انگلستان، لیبرال‌ها در انتخابات عمومی ۱۹۰۶ با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند. پس از این پیروزی تاریخی، حزب لیبرال از لیبرالیسم کلاسیک خود به سمت دولت رفاهی آیندهٔ بریتانیا تغییر موضع داد و باعث تأسیس انواع مختلف بیمه‌های درمانی، بیمه‌های بیکاری، و حقوق بیکاری برای از کار افتادگان شد. این شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن بیستم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت.
در چه دوره‌ای لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند؟
false
{ "text": [ "گلدستون" ], "answer_start": [ 377 ] }
37038ff2-5172-4611-9a8c-7072f12b483a
لیبرالیسم
گرچه لیبرال‌ها در قرن نوزدهم در سراسر جهان فعال بودند، ولی این بریتانیا بود که در آن جا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت. بعد از دورهٔ انقلابی در قرن قبل، احساسات لیبرالی در بریتانیا بروز یافت و باعث شد تا در نهایت حزب لیبرال این کشور تأسیس شود. این حزب ارمغان‌آور یکی از تأثیرگذارترین نخست وزیران بریتانیا بود؛ ویلیام اوارت گلدستون که با نام پیرمرد بزرگ هم معروف است. در دورهٔ گلدستون، لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند، کلیسای ایرلند را تحت قانون ۱۸۶۹ از اختیارات سابق خود محروم کردند، و صندوق‌های رأی مخفیانه را برای انتخابات‌های محلی و پارلمانی به راه انداختند. بعد از گلدستون و بعد از دوره‌ای از چیرگی محافظه‌کاران در سیاست انگلستان، لیبرال‌ها در انتخابات عمومی ۱۹۰۶ با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند. پس از این پیروزی تاریخی، حزب لیبرال از لیبرالیسم کلاسیک خود به سمت دولت رفاهی آیندهٔ بریتانیا تغییر موضع داد و باعث تأسیس انواع مختلف بیمه‌های درمانی، بیمه‌های بیکاری، و حقوق بیکاری برای از کار افتادگان شد. این شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن بیستم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت.
در کجا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت؟
false
{ "text": [ "بریتانیا" ], "answer_start": [ 63 ] }
b6c601ad-e991-47c6-933c-189bf5eff0cf
لیبرالیسم
گرچه لیبرال‌ها در قرن نوزدهم در سراسر جهان فعال بودند، ولی این بریتانیا بود که در آن جا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت. بعد از دورهٔ انقلابی در قرن قبل، احساسات لیبرالی در بریتانیا بروز یافت و باعث شد تا در نهایت حزب لیبرال این کشور تأسیس شود. این حزب ارمغان‌آور یکی از تأثیرگذارترین نخست وزیران بریتانیا بود؛ ویلیام اوارت گلدستون که با نام پیرمرد بزرگ هم معروف است. در دورهٔ گلدستون، لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند، کلیسای ایرلند را تحت قانون ۱۸۶۹ از اختیارات سابق خود محروم کردند، و صندوق‌های رأی مخفیانه را برای انتخابات‌های محلی و پارلمانی به راه انداختند. بعد از گلدستون و بعد از دوره‌ای از چیرگی محافظه‌کاران در سیاست انگلستان، لیبرال‌ها در انتخابات عمومی ۱۹۰۶ با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند. پس از این پیروزی تاریخی، حزب لیبرال از لیبرالیسم کلاسیک خود به سمت دولت رفاهی آیندهٔ بریتانیا تغییر موضع داد و باعث تأسیس انواع مختلف بیمه‌های درمانی، بیمه‌های بیکاری، و حقوق بیکاری برای از کار افتادگان شد. این شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن بیستم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت.
لیبرال‌ها در قرن چندم در سراسر جهان فعال بودند؟
false
{ "text": [ "نوزدهم" ], "answer_start": [ 22 ] }
a282f3cc-5e8d-4658-bb3d-15fb316c4977
لیبرالیسم
گرچه لیبرال‌ها در قرن نوزدهم در سراسر جهان فعال بودند، ولی این بریتانیا بود که در آن جا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت. بعد از دورهٔ انقلابی در قرن قبل، احساسات لیبرالی در بریتانیا بروز یافت و باعث شد تا در نهایت حزب لیبرال این کشور تأسیس شود. این حزب ارمغان‌آور یکی از تأثیرگذارترین نخست وزیران بریتانیا بود؛ ویلیام اوارت گلدستون که با نام پیرمرد بزرگ هم معروف است. در دورهٔ گلدستون، لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند، کلیسای ایرلند را تحت قانون ۱۸۶۹ از اختیارات سابق خود محروم کردند، و صندوق‌های رأی مخفیانه را برای انتخابات‌های محلی و پارلمانی به راه انداختند. بعد از گلدستون و بعد از دوره‌ای از چیرگی محافظه‌کاران در سیاست انگلستان، لیبرال‌ها در انتخابات عمومی ۱۹۰۶ با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند. پس از این پیروزی تاریخی، حزب لیبرال از لیبرالیسم کلاسیک خود به سمت دولت رفاهی آیندهٔ بریتانیا تغییر موضع داد و باعث تأسیس انواع مختلف بیمه‌های درمانی، بیمه‌های بیکاری، و حقوق بیکاری برای از کار افتادگان شد. این شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن بیستم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت.
لیبرال‌ها در انتخابات عمومیسال چند با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند؟
false
{ "text": [ "۱۹۰۶" ], "answer_start": [ 663 ] }
83a9294b-8460-4bea-b32d-5b7beb51615e
لیبرالیسم
گرچه لیبرال‌ها در قرن نوزدهم در سراسر جهان فعال بودند، ولی این بریتانیا بود که در آن جا شخصیت آیندهٔ لیبرالیسم شکل گرفت. بعد از دورهٔ انقلابی در قرن قبل، احساسات لیبرالی در بریتانیا بروز یافت و باعث شد تا در نهایت حزب لیبرال این کشور تأسیس شود. این حزب ارمغان‌آور یکی از تأثیرگذارترین نخست وزیران بریتانیا بود؛ ویلیام اوارت گلدستون که با نام پیرمرد بزرگ هم معروف است. در دورهٔ گلدستون، لیبرال‌ها آموزش را اصلاح کردند، کلیسای ایرلند را تحت قانون ۱۸۶۹ از اختیارات سابق خود محروم کردند، و صندوق‌های رأی مخفیانه را برای انتخابات‌های محلی و پارلمانی به راه انداختند. بعد از گلدستون و بعد از دوره‌ای از چیرگی محافظه‌کاران در سیاست انگلستان، لیبرال‌ها در انتخابات عمومی ۱۹۰۶ با قدرت کامل به عرصهٔ سیاست بازگشتند. پس از این پیروزی تاریخی، حزب لیبرال از لیبرالیسم کلاسیک خود به سمت دولت رفاهی آیندهٔ بریتانیا تغییر موضع داد و باعث تأسیس انواع مختلف بیمه‌های درمانی، بیمه‌های بیکاری، و حقوق بیکاری برای از کار افتادگان شد. این شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن بیستم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت.
شیوهٔ جدید لیبرالیسم در قرن چندم در بیشتر نقاط جهان شیوع یافت؟
false
{ "text": [ "بیستم" ], "answer_start": [ 945 ] }
af207f32-0ee2-4e25-9bbf-12ca92addffa
لیبرالیسم
لیبرالیسم مدرن، در عصر روشنگری، ریشه دارد. به طور کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت، تأکید جدی دارد. شاخه‌های گوناگون لیبرالیسم، ممکن است سیاست‌های متفاوتی را پیشنهاد کنند؛ ولی همهٔ آن‌ها به صورت عمومی در مورد چند قاعده، متحد هستند، از جمله، گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولت‌ها، نقش بسزای قانون، تبادل آزاد ایده‌ها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همچنین همهٔ لیبرال‌ها، همین‌طور بعضی از هواداران ایدئولوژی‌های سیاسی دیگر، از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق می‌شود، با انتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همهٔ شهروندان توسط قانون، حمایت می‌کنند.
لیبرالیسم مدرن در چه عصری ریشه دارد؟
false
{ "text": [ "روشنگری" ], "answer_start": [ 23 ] }
bc27ead5-c574-490d-b4e2-ac9ab8604a6c
لیبرالیسم
لیبرالیسم مدرن، در عصر روشنگری، ریشه دارد. به طور کلی، لیبرالیسم بر حقوق افراد و برابری فرصت، تأکید جدی دارد. شاخه‌های گوناگون لیبرالیسم، ممکن است سیاست‌های متفاوتی را پیشنهاد کنند؛ ولی همهٔ آن‌ها به صورت عمومی در مورد چند قاعده، متحد هستند، از جمله، گسترش آزادی اندیشه و آزادی بیان، محدود کردن قدرت دولت‌ها، نقش بسزای قانون، تبادل آزاد ایده‌ها، اقتصاد بازاری یا اقتصاد مختلط و یک سیستم شفاف دولتی. همچنین همهٔ لیبرال‌ها، همین‌طور بعضی از هواداران ایدئولوژی‌های سیاسی دیگر، از چند فرم مختلف دولت که به آن لیبرال دموکراسی اطلاق می‌شود، با انتخابات آزاد و عادلانه و حقوق یکسان همهٔ شهروندان توسط قانون، حمایت می‌کنند.
لیبرالیسم بر چه چیزی تأکید جدی دارد؟
false
{ "text": [ "حقوق افراد و برابری فرصت" ], "answer_start": [ 68 ] }
a5caa594-a9cb-4ad4-abab-fb8d6d2ba098
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
انقلاب فرانسه پایان چه دوره ای بود؟
false
{ "text": [ "دوران پیشا مدرن" ], "answer_start": [ 376 ] }
bdb38b12-164f-4a46-a131-819e465db691
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
ژاکوبن‌های رادیکال در چه سالی قدرت کشور فرانسه را در دست گرفتند؟
false
{ "text": [ "۱۷۹۵" ], "answer_start": [ 934 ] }
b364c283-f764-47f9-ae12-ff9ab110ecd4
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
ژاکوبن‌های رادیکال تا چه سالی قدرت کشور فرانسه را در دست داشتند؟
false
{ "text": [ "۱۷۹۹" ], "answer_start": [ 962 ] }
9023fb7e-5448-4c3b-863d-bf40732c38a4
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
پس از سقوط روبسپیرها چه کسانی کنترل فرانسه را به دست گرفتند؟
false
{ "text": [ "ژاکوبن‌های رادیکال" ], "answer_start": [ 896 ] }
46038649-c682-4420-b5f2-1bff478fe070
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
به گفته گوته چهارمین دوره تاریخ جهان طی چه رویدادی کلید خورد؟
false
{ "text": [ "شکست سربازان پروسی در جنگ والمی" ], "answer_start": [ 73 ] }
30d6e460-b74f-49ef-8ff1-99de541ecc1b
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
انقلاب فرانسه در چه سالی رخ داد؟
false
{ "text": [ "۱۷۸۹" ], "answer_start": [ 25 ] }
233a7f4f-b2d1-49a6-b600-72ea9bfdb2a0
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
گزارش گوته مربوط به چه سالی است؟
false
{ "text": [ "سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه" ], "answer_start": [ 0 ] }
d61b1a29-9760-4167-b996-ae4886ece7b2
لیبرالیسم
سه سال پس از وقوع انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه، نویسندهٔ آلمانی، گوته در حین گزارش شکست سربازان پروسی در جنگ والمی می‌نویسد: از این مکان و از این زمان چهارمین دوره در تاریخ جهان شروع شد، و همهٔ شما می‌توانید بگویید که در هنگام تولد این دورهٔ جدید حضور داشته‌اید. تاریخ‌نگاران، متفق‌القول انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه را یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ بشر می‌دانند، این انقلاب انقلابی بود که به دوران پیشا مدرن پایان داد. دست‌آوردهای این انقلاب در پیروزی ارزش‌ها و اصول لیبرالی نقش گسترده‌ای داشت. برای لیبرال‌ها این انقلاب لحظهٔ هویتی آنان در نظر گرفته می‌شود، انقلابی که بعد ترها نیز نه تنها نتایج آن بلکه خود این انقلاب توسط تمام لیبرال‌ها مورد تأیید قرار گرفت. پس از به ثمر رسیدن انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ انجمنهای لیبرال گوناگونی شکل گرفتند که به همراه یک گروه سلطنت طلب محافظه کار قصد اصلاحات بنیادین در فرانسه داشتند. پس از این دوره، دوران حکمفرمایی ترور شروع شد که توسط روبسپیرها انجام یافت و بعد از سقوط ایشان ژاکوبن‌های رادیکال کنترل فرانسه را در ۱۷۹۵ در دست گرفتند و تا سال ۱۷۹۹ در قدرت ماندند، زمانی که ناپلئون بر سر قدرت آمد.
ملیت گوته چه بوده است؟
false
{ "text": [ "آلمانی" ], "answer_start": [ 47 ] }
244ea678-f136-4b5f-b045-bfbbcbdd35cb
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
پایاترین دستاورد ناپلئون چه بود؟
false
{ "text": [ "قانون مدنی" ], "answer_start": [ 1295 ] }
0a042fb2-3476-4f5f-9b16-fbaa6bda06c1
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
ناپلئون در اولین دوران حاکمیتی خود بر چه چیزی تمرکز میکرد؟
false
{ "text": [ "او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد" ], "answer_start": [ 43 ] }
10bcbd02-9109-4ee7-b4cd-08b0521b8e3f
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
دستآورد های جنگ های ناپلئونی چه بود ؟
false
{ "text": [ "برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود" ], "answer_start": [ 349 ] }
5d4ada21-5460-40a8-8d61-7c2e3a70fbe1
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
جنگ های ناپلئونی به چه مدت ادامه داشت؟
false
{ "text": [ "یک دهه" ], "answer_start": [ 251 ] }
994e0091-90f5-43da-a1ca-8c4a3c048501
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
کد ناپلئون اسم کدام دستآورد سیاسی وی میباشد؟
false
{ "text": [ "قانون مدنی" ], "answer_start": [ 1295 ] }
f821345c-eaf3-46ac-9c6b-5c6edcc8673b
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
جنگ های ناپلئونی نشانگر چه بود؟
false
{ "text": [ "ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا" ], "answer_start": [ 150 ] }
840adc3b-2d69-47f4-859f-acd9d591fa26
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
کدام قانون نامه سراغاز تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان بود؟
false
{ "text": [ "کد ناپلئون" ], "answer_start": [ 1359 ] }
64485ad8-22a7-4b4b-bead-e14daed530c3
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
نظر ناپلئون درباره مردمان اروپای غربی چه بود؟
false
{ "text": [ "مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند." ], "answer_start": [ 716 ] }
f74d55a7-9a06-437e-adc3-0ac4ceac3865
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
شیوه حکمرانی ناپلئون چگونه بوده؟
false
{ "text": [ "دیکتاتوری مدرن" ], "answer_start": [ 1013 ] }
d2c34ff9-ec20-4ce7-8c4f-5faadc80e652
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
تببعیضات گوناگونی علیه زنان در قانون نامه ناپلئونچگونه توجیه می شود؟
false
{ "text": [ "تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد." ], "answer_start": [ 1528 ] }
d665d340-9ba6-4803-bfa7-ff03ba56f0bc
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
اولین دوران حکمرانی ناپلئون چه مدت طول کشید؟
false
{ "text": [ "پنج سال" ], "answer_start": [ 21 ] }
940bf8bf-61ae-4a6e-9d23-a113835a9fe1
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
آغاز جنگ های ناپلئونی کی بود؟
false
{ "text": [ "سال ۱۸۰۵" ], "answer_start": [ 220 ] }
a6e6620a-63a6-4fc8-8b24-fab1f6c5c600
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
دیکتاتوری مدرن ناپلئون به چه صورت بود؟
false
{ "text": [ "شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد" ], "answer_start": [ 1040 ] }
d6faeb87-2f20-4dfe-b06a-a38507ae3b89
لیبرالیسم
ناپلئون بار اول برای پنج سال به قدرت رسید. او در این مدت سعی کرد قدرت را هر چه بیشتر مرکزی کرده و به نظام اداری نظم بخشد. جنگ‌های ناپلئونی که نشان‌گر ایستادن یک کشور انقلابی در مقابل نظام‌های پادشاهی قدیمی اروپا بود، در سال ۱۸۰۵ میلادی شروع شد و برای یک دهه ادامه داشت. چیزهایی که به همراه شمشیرها و چکمه‌ها در این جنگ‌ها به سراسر اروپا گسترش یافت، برهم چیده شدن نظام ملوک الطوایفی، آزادسازی قوانین مالکیت، پایان یافتن حقوق ویژهٔ امرا و شاهان، لغو اتحادیه‌ها، قانونی شدن طلاق، فروپاشی محله‌های یهودی نشین، فروپاشی دادگاه‌های تفتیش عقاید، محو کامل و نابودی امپراتوری مقدس روم، محو دادگاه‌های کلیسایی و اختیارات ویژهٔ مذهبی، استقرار سیستم اندازه‌گیری متریک، و برابری در پیشگاه قانون برای تمام افراد بود. ناپلئون نوشت «مردم آلمان به مانند مردم فرانسه، ایتالیا و اسپانیا خواستار ایده‌هایی برابری‌خواهانه و آزادای‌طلبانه هستند.» آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد. او هم چنین از طریق شیوه‌ای حکومت می‌کرد که یکی از تاریخ‌نویسان آن را دیکتاتوری مدرن نامیده‌است، شیوه‌ای که وی مشروعیت قانونی خود را از مشورت مستقیم با مردم در شکل یک همه پرسی به دست می‌آورد. با این وجود ناپلئون همیشه به دنبال پیاده کردن ایده‌آل‌های آزادانه که خود از آن‌ها یاد می‌کرد و به آن‌ها تأکید داشت، نبود. بزرگ‌ترین و پایاترین دستاورد ناپلئون، قانون مدنی بود که با نام خود وی نیز از آن یاد شده و گهگاه آن را کد ناپلئون می‌نامند. این قانون به عنوان نمونه‌ای برای تدوین قوانین مدنی در سراسر جهان گسترش یافت. البته این قانون همچنین تبعیضات گوناگونی را علیه زنان اعمال می‌کرد و آن تبعیضات را تحت نظم طبیعی توجیه می‌کرد.
اولین کسی که از معنی آزادی در جنبه سیاسی استفاده کرد که بود؟
false
{ "text": [ "آنگونه که برخی تاریخ‌نویسان اشاره می‌کنند، شاید ناپلئون اولین شخصی بود که از کلمهٔ آزادی در معنای سیاسی آن استفاده کرد." ], "answer_start": [ 824 ] }
615affb9-d113-4394-a28e-0aaa8aefe4ee
لیبرالیسم
با این وجود، شکوفایی لیبرالیسم و پیشرفت‌های سیاسی در اروپا حتی بیشتر از چیزی بود که مد نظر انقلاب ۱۸۴۸ میلادی بود. انقلاب‌ها در سراسر امپراتوری اتریش، ایالت‌های آلمانی و ایتالیا گسترش یافت. دولت‌ها به سرعت سرنگون شدند. لیبرال ناسیونالیست‌ها خواستار قانون‌های اساسی نوشته، انجمن‌ها و مجلس‌های نماینده‌ای، حق رای‌های بیشتر و گسترده‌تر و آزادی مطبوعات بودند.چند دهه بعد از انقلاب فرانسه، لیبرالیسم شکلی جهانی به خود گرفت. کشمکش‌ها میان لیبرال‌ها و محافظه‌کاران در اسپانیا، خود را در کشورهای آمریکای لاتین همچون مکزیک و اکوادور هم نشان داد. از ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۱ مکزیک درگیر در یک جنگ خونین اصلاحات شد. یک درگیری خونین داخلی و ایدئولوژیکی که میان لیبرال‌ها و محافظه‌کاران درگرفت. پیروزی لیبرال‌ها در مکزیک منجر به بروز موقعیتی مشابه در اکوادور شد.
کشمکش های میان لیبرال ها و محافظه کاران در اسپانیا در چه کشورهایی ظهور یافت؟
false
{ "text": [ "مکزیک و اکوادور" ], "answer_start": [ 508 ] }
a7c2ce07-7fa8-4e5d-99b3-efe57ef0654c
لیبرالیسم
با این وجود، شکوفایی لیبرالیسم و پیشرفت‌های سیاسی در اروپا حتی بیشتر از چیزی بود که مد نظر انقلاب ۱۸۴۸ میلادی بود. انقلاب‌ها در سراسر امپراتوری اتریش، ایالت‌های آلمانی و ایتالیا گسترش یافت. دولت‌ها به سرعت سرنگون شدند. لیبرال ناسیونالیست‌ها خواستار قانون‌های اساسی نوشته، انجمن‌ها و مجلس‌های نماینده‌ای، حق رای‌های بیشتر و گسترده‌تر و آزادی مطبوعات بودند.چند دهه بعد از انقلاب فرانسه، لیبرالیسم شکلی جهانی به خود گرفت. کشمکش‌ها میان لیبرال‌ها و محافظه‌کاران در اسپانیا، خود را در کشورهای آمریکای لاتین همچون مکزیک و اکوادور هم نشان داد. از ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۱ مکزیک درگیر در یک جنگ خونین اصلاحات شد. یک درگیری خونین داخلی و ایدئولوژیکی که میان لیبرال‌ها و محافظه‌کاران درگرفت. پیروزی لیبرال‌ها در مکزیک منجر به بروز موقعیتی مشابه در اکوادور شد.
در چه سال هایی مکزیک درگیر جنگ اصلاحات شد؟
false
{ "text": [ "از ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۱" ], "answer_start": [ 537 ] }
3df8b8bd-b003-440e-9fcc-96133b8828f8
شاهنامه
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، حماسه‌ای منظوم، بر حسب دست نوشته‌های موجود دربرگیرنده نزدیک به ۵۰٬۰۰۰ بیت تا نزدیک به ۶۱٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین سروده‌های حماسیِ جهان است که سرایش آن دست‌آوردِ دست‌کم سی سال کارِ پیوستهٔ این سخن‌سرای نامدار ایرانی است. موضوع این شاهکار ادبی، افسانه‌ها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهٔ عرب‌ها به ایران در سدهٔ هفتم میلادی است (شاهنامه از سه بخش اسطوره، پهلوانی و تاریخی تشکیل شده‌است) که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده می‌شود. شاهنامه بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف نگاشته شده‌است.
شاهنامه اثر کیست؟
false
{ "text": [ "ابوالقاسم فردوسی" ], "answer_start": [ 17 ] }
d38a7971-ebad-4c4d-8803-f54b19f67dd4
شاهنامه
شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، حماسه‌ای منظوم، بر حسب دست نوشته‌های موجود دربرگیرنده نزدیک به ۵۰٬۰۰۰ بیت تا نزدیک به ۶۱٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین سروده‌های حماسیِ جهان است که سرایش آن دست‌آوردِ دست‌کم سی سال کارِ پیوستهٔ این سخن‌سرای نامدار ایرانی است. موضوع این شاهکار ادبی، افسانه‌ها و تاریخ ایران از آغاز تا حملهٔ عرب‌ها به ایران در سدهٔ هفتم میلادی است (شاهنامه از سه بخش اسطوره، پهلوانی و تاریخی تشکیل شده‌است) که در چهار دودمان پادشاهیِ پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان گنجانده می‌شود. شاهنامه بر وزن «فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ»، در بحرِ مُتَقارِبِ مثمَّنِ محذوف نگاشته شده‌است.
شاهنامه بر چه وزنی سروده شده‌است؟
false
{ "text": [ "فَعولُن فعولن فعولن فَعَلْ" ], "answer_start": [ 539 ] }
025b3fc4-2ed4-43a4-aa2a-a9162cc9deab
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ترجمه‌ی شاهنامه را ژول مل چه سالی به فرانسوی آغاز کرد؟
false
{ "text": [ "۱۸۲۶" ], "answer_start": [ 339 ] }
b868d6f0-69c3-4457-a1c3-9f6b4dcb3e04
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ژان-ژاک آمپر استاد کدام دانشگاه است؟
false
{ "text": [ "سوربن" ], "answer_start": [ 544 ] }
8a2b10ad-699d-4e7c-8ba6-4db2ab11bd08
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
شغل لویی-متیو لانگلس چه بود؟
false
{ "text": [ "ادیب و خاورشناس" ], "answer_start": [ 189 ] }
60d028e5-17b0-450a-be5d-49535b7fe102
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ژان-ژاک آمپربه فردوسی چه لقبی داده است؟
false
{ "text": [ "هومر ایران" ], "answer_start": [ 573 ] }
42dcb4f5-8f1f-42c0-81f7-6379a7eb8c05
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ویکتور هوگو چه سالی به فردوسی پرداخت؟
false
{ "text": [ "۱۸۵۹" ], "answer_start": [ 1021 ] }
13880d7e-c65f-4724-8047-3a02da660ac3
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
شغل ژان شاردن فرانسوی چه بود؟
false
{ "text": [ "ایران‌شناس و جهانگرد" ], "answer_start": [ 58 ] }
c2c98672-5263-4921-aa58-60f311aefd52
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی که بود؟
false
{ "text": [ "لویی-متیو لانگلس" ], "answer_start": [ 213 ] }
194fd3b7-9c3c-480c-9257-c02dfa5ebfeb
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ویکتور هوگو باالهام از چه کسی افسانه‌ی قرون را نوشت؟
false
{ "text": [ "فردوسی" ], "answer_start": [ 1036 ] }
3f9d714c-6e10-4917-89e6-d9714eed7070
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
لقب هومر ایران را چه کسی به فردوسی داد؟
false
{ "text": [ "ژان-ژاک آمپر" ], "answer_start": [ 517 ] }
b4000d1e-9ed0-4923-9800-80c32fe300a9
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ویکتور هوگو با الهام از فردوسی چه کتابی را نوشت؟
false
{ "text": [ "افسانهٔ قرون" ], "answer_start": [ 1068 ] }
b5f67ae5-beaa-47ca-a3da-499fc57c5734
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
لویی-متیو لانگلس کجایی بود؟
false
{ "text": [ "فرانسوی" ], "answer_start": [ 205 ] }
ade0cd8a-a14b-4ffa-8f23-1344598a5f89
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
نخستین فرانسوی که به فروسی و شاهنامه پرداخنه که بود؟
false
{ "text": [ "ژان شاردن" ], "answer_start": [ 47 ] }
0d5ac7f1-92c1-4cba-9616-5b858fab45ad
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ژان شاردن فردوسی را چه چیز می‌پنداشت؟
false
{ "text": [ "تاریخ‌نگار" ], "answer_start": [ 105 ] }
169d0ced-b35c-453d-a057-8edbef1a91ae
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ترجمه‌ی شاهنامه را چه کسی به فرانسوی آغاز کرد؟
false
{ "text": [ "ژول مل" ], "answer_start": [ 307 ] }
6ab0faa7-ba09-4b39-b42e-da3ce0a073cf
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
شاهنامه ترجمه شده‌ی ژول مل چه الی به چاپ رسید؟
false
{ "text": [ "میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸" ], "answer_start": [ 434 ] }
7eded18e-6cd3-4c8d-9626-741bc7b58eec
شاهنامه
نخستین فرانسوی که به فردوسی و شاهنامه پرداخته، ژان شاردن، ایران‌شناس و جهانگرد فرانسوی است. او فردوسی را تاریخ‌نگار می‌پنداشت و گمان می‌کرد که همهٔ ایرانیان نیز شاعر هستند. پس از او نخستین ادیب و خاورشناس فرانسوی لویی-متیو لانگلس بود که برپایهٔ پژوهش‌هایش دربارهٔ فردوسی و شاهنامه به سخن پرداخت. پس از مدتی ژول مل ترجمهٔ شاهنامه را در سال ۱۸۲۶ و به‌دستور دولت فرانسه آغاز کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۷۶ به این کار پرداخت. این شاهنامه میان سال‌های ۱۸۳۸ تا ۱۸۷۸ به‌چاپ رسید. نخستین منتقدی که دربارهٔ این ترجمه سخن گفت، ژان-ژاک آمپر استاد دانشگاه سوربن بود. او به فردوسی لقب «هومر ایران» داد و شاهنامه را از حماسهٔ هندوها، مهابهاراتا و رامایانا برتر دانست. شارل-آگوستن سنت-بوو نویسنده و منتقد رمانتیک نیز تحت تأثیر ترجمهٔ مل، شیفتهٔ فردوسی بود. لامارتین نیز با توجه به این ترجمه، از فردوسی و قهرمان او رستم یاد کرده و آنان را ستوده‌است. ویکتور هوگو، فرانسوا کوپه، ژول لومتر، موریس باره و تئودور نولدکه هم از کسانی بودند که از این ترجمه بهره بردند و آن را ستودند. پس از این‌ها و پس از انتشار چهار جلد از شاهنامه، هوگو در سال ۱۸۵۹ دوباره به فردوسی پرداخت و با الهام از او، افسانهٔ قرون را نوشت.
ژان شاردن کجایی بود؟
false
{ "text": [ "فرانسوی" ], "answer_start": [ 7 ] }
32a9898d-7d63-44ca-9d23-eba805125714
جغرافیای ایالات متحده آمریکا
قسمتی از رشته کوه‌های راکی در غرب آمریکا قرار گرفته‌است که بزرگترین قله آن در ایالت کلرادو قرار دارد. مرتفع‌ترین نقطه در آمریکا قله کوه مک کینلی (۶۱۹۴ متر) در آلاسکا می‌باشد. در ۴۸ ایالت پایین نیز مرتفع‌ترین قله بر فراز کوه ویتنی (۴۴۲۱ متر) در کالیفرنیا قرار دارد. رودخانه میسیسیپی بزرگترین و مهمترین رودخانه آمریکای شمالی و چهارمین رودخانه طولانی جهان در آمریکا قرار دارد. این رودخانه که به رودخانه میسوری می‌پیوندد، نقش تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکادارد. قسمتی از آبشار نیاگارا در مرز بین آمریکا و کانادا قرار دارد و ازجاذبه‌های طبیعی توریستی در آمریکا به‌شمار می‌رود.
چهارمین رودخانه طولانی در جهان در کجا قرار دارد؟
false
{ "text": [ "آمریکا" ], "answer_start": [ 356 ] }
d2cd8e88-3d4b-4918-b98b-0051209601f5
جغرافیای ایالات متحده آمریکا
قسمتی از رشته کوه‌های راکی در غرب آمریکا قرار گرفته‌است که بزرگترین قله آن در ایالت کلرادو قرار دارد. مرتفع‌ترین نقطه در آمریکا قله کوه مک کینلی (۶۱۹۴ متر) در آلاسکا می‌باشد. در ۴۸ ایالت پایین نیز مرتفع‌ترین قله بر فراز کوه ویتنی (۴۴۲۱ متر) در کالیفرنیا قرار دارد. رودخانه میسیسیپی بزرگترین و مهمترین رودخانه آمریکای شمالی و چهارمین رودخانه طولانی جهان در آمریکا قرار دارد. این رودخانه که به رودخانه میسوری می‌پیوندد، نقش تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکادارد. قسمتی از آبشار نیاگارا در مرز بین آمریکا و کانادا قرار دارد و ازجاذبه‌های طبیعی توریستی در آمریکا به‌شمار می‌رود.
کدام رشته کوه در غرب آمریکا قرار گرفته است؟
false
{ "text": [ "راکی" ], "answer_start": [ 22 ] }
5dd35284-140c-4571-a80e-fe71ada90e72
جغرافیای ایالات متحده آمریکا
قسمتی از رشته کوه‌های راکی در غرب آمریکا قرار گرفته‌است که بزرگترین قله آن در ایالت کلرادو قرار دارد. مرتفع‌ترین نقطه در آمریکا قله کوه مک کینلی (۶۱۹۴ متر) در آلاسکا می‌باشد. در ۴۸ ایالت پایین نیز مرتفع‌ترین قله بر فراز کوه ویتنی (۴۴۲۱ متر) در کالیفرنیا قرار دارد. رودخانه میسیسیپی بزرگترین و مهمترین رودخانه آمریکای شمالی و چهارمین رودخانه طولانی جهان در آمریکا قرار دارد. این رودخانه که به رودخانه میسوری می‌پیوندد، نقش تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکادارد. قسمتی از آبشار نیاگارا در مرز بین آمریکا و کانادا قرار دارد و ازجاذبه‌های طبیعی توریستی در آمریکا به‌شمار می‌رود.
گسترده ترین و مهم ترین رودخانه آمریکای شمالی چه نام دارد؟
false
{ "text": [ "میسیسیپی" ], "answer_start": [ 273 ] }
4b16a23b-a47d-41b9-a001-b1bad791d6cd
جغرافیای ایالات متحده آمریکا
قسمتی از رشته کوه‌های راکی در غرب آمریکا قرار گرفته‌است که بزرگترین قله آن در ایالت کلرادو قرار دارد. مرتفع‌ترین نقطه در آمریکا قله کوه مک کینلی (۶۱۹۴ متر) در آلاسکا می‌باشد. در ۴۸ ایالت پایین نیز مرتفع‌ترین قله بر فراز کوه ویتنی (۴۴۲۱ متر) در کالیفرنیا قرار دارد. رودخانه میسیسیپی بزرگترین و مهمترین رودخانه آمریکای شمالی و چهارمین رودخانه طولانی جهان در آمریکا قرار دارد. این رودخانه که به رودخانه میسوری می‌پیوندد، نقش تجاری و اقتصادی مهمی برای آمریکادارد. قسمتی از آبشار نیاگارا در مرز بین آمریکا و کانادا قرار دارد و ازجاذبه‌های طبیعی توریستی در آمریکا به‌شمار می‌رود.
رودخانه میسیسیپی به کدام رودخانه می پیوندد؟
false
{ "text": [ "میسوری" ], "answer_start": [ 400 ] }
0809834a-5da7-4fc9-a6b4-94a543817627
آمریکای جنوبی
آبشار آنخل که بلندترین آبشار ناگسسته در جهان است در ونزوئلا در آمریکای جنوبی واقع شده‌است. آبشار کائتور در گویان نیز بلندترین آبشار یک‌مرحله‌ای در جهان است. بزرگ‌ترین رودخانه جهان (از نظر حجم آب) یعنی رود آمازون، طولانی‌ترین رشته‌کوه جهان، یعنی کوه‌های آند، و خشک‌ترین بیابان دنیا، بیرون از مناطق قطبی، یا همان بیابان آتاکاما در آمریکای جنوبی جای گرفته‌اند.آمریکای جنوبی هم‌چنین جایگاه بزرگ‌ترین جنگل بارانی جهان، یعنی جنگل‌های آمازون، مرتفع‌ترین پایتخت جهان، لاپاز (بولیوی)، مرتفع‌ترین دریاچه قابل کشتیرانی تجاری جهان، یعنی دریاچه تیتیکاکا، و جنوبی‌ترین روستای دائمی دنیا یعنی پوئرتو تورو (در شیلی) است.
ونزوئلا در کدام قسمت از قارۀ آمریکا قرار دارد؟
false
{ "text": [ "آمریکای جنوبی" ], "answer_start": [ 63 ] }