en
stringlengths 1
1.4k
| fa
stringlengths 1
1.26k
|
---|---|
You seem mad. | تو دیوانه به نظر میرسی |
I drank some wine | مقداری شراب خوردم |
I really appreciated what you said at this morning's meeting | من واقعاً از آنچه در جلسه امروز صبح گفتید قدردانی کردم |
Point out the place you told me about. | به جایی که به من گفتی اشاره کن |
We solved that problem in a week | ما این مشکل را در یک هفته حل کردیم |
I can't repeat what Tom said | من نمی توانم آنچه تام گفت را تکرار کنم |
This is extreme. | این افراطی است. |
I have been in Kobe since 1980 | من از سال 1980 در کوبه هستم |
We're goners | ما رفته ایم |
It's in plain sight. | در معرض دید است. |
The tree bent under the weight of the fruit | درخت زیر وزن میوه خم شد |
We're going back | ما برمیگردیم |
Bill just wanted to comfort Monica, but she interpreted it as romantic interest | بیل فقط می خواست به مونیکا دلداری دهد، اما او آن را به عنوان علاقه عاشقانه تعبیر کرد |
I think that Shintaro speaks English well | من فکر می کنم که شینتارو به خوبی انگلیسی صحبت می کند |
Meiji was beaten by Keio by a score of three to five. | میجی با نتیجه سه بر پنج توسط کیو مغلوب شد. |
Tom slept at our place last night | تام دیشب در جای ما خوابید |
All the children had happy faces | همه بچه ها چهره های شادی داشتند |
He walked along the street. | در کنار خیابان قدم زد. |
This is the man who's suspected by the police | این مردی است که پلیس به او مظنون است |
Tom and I went to school together | من و تام با هم به مدرسه رفتیم |
Check your answers with his. | پاسخ های خود را با او بررسی کنید. |
Where's everyone? | همه کجا هستند؟ |
I'd like you to cut my hair | دوست دارم موهایم را کوتاه کنی |
Could I borrow a pencil? | آیا می توانم یک مداد قرض بگیرم؟ |
Would you explain it again? | بازم توضیح میدی؟ |
I'm adopted | من فرزند خوانده ام |
Have you ever driven a sports car? | آیا تا به حال با ماشین اسپرت رانندگی کرده اید؟ |
He was caught with his pants down | او را با شلوار پایین گرفتار کردند |
Lajos said that three years ago he wanted to live in Szeged. | لایوس گفت که سه سال پیش می خواست در سگد زندگی کند. |
The colors of this painting are very bright. | رنگ های این تابلو بسیار روشن است. |
The cost of living has increased drastically | هزینه های زندگی به شدت افزایش یافته است |
We have no more food | ما دیگر غذا نداریم |
Tom tried to put the ring on Mary's finger, but she wouldn't let him. | تام سعی کرد حلقه را روی انگشت مری بگذارد، اما او اجازه نداد. |
I have been on friendly terms with him for more than twenty years | بیش از بیست سال است که با او رابطه دوستانه دارم |
He asked a very good question. | خیلی سوال خوبی پرسید. |
This desk was too heavy for Patty to lift | این میز خیلی سنگین بود که پتی نمیتوانست آن را بلند کند |
Is there anything to eat? | چیزی برای خوردن هست؟ |
My brother is stupid | برادر من احمق است |
He is a good student. | او دانش آموز خوبی است. |
I got a big discount on this. | من در این مورد تخفیف زیادی گرفتم. |
I don't know much about you. | من چیز زیادی در مورد شما نمی دانم. |
Tom has already gone to sleep. | تام قبلاً به خواب رفته است. |