id
stringlengths 1
7
| url
stringlengths 31
762
| title
stringlengths 1
132
| text
stringlengths 4
168k
|
---|---|---|---|
2083 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D8%B2%D9%86 | خازن | خازَن، انباره یا کاپاسیتور وسیلهای الکتریکی است که میتواند بار الکتریکی (و بنابراین انرژی الکتریکی) را در خود ذخیره کند. انواع مختلفی از خازنها وجود دارد اما همه آنها شامل دست کم دو هادی هستند که توسط یک عایق، از یکدیگر جدا شدهاند. نام این هادیها صفحات خازن است. صفحات خازن میتوانند از جنس
رسانا مانند فلز یا آب نمک باشند. عایق دی الکتریک نیز لایهای عایق است که بین صفحات خازن قرار میگیرد و ظرفیت خازن را افزایش میدهد، و جنس آن میتواند از شیشه، هوا، سرامیک، پلاستیک، میکا، کاغذ و … باشد.
خازنها کاربردهای وسیعی دارند. آنها به همراه مقاومتها، در مدارات تایمینگ استفاده میشوند. همچنین از خازنها برای صاف کردن سطح تغییرات ولتاژ مستقیم استفاده میشود. از خازنها در مدارات بهعنوان فیلتر هم استفاده میشود؛ زیرا خازنها به راحتی سیگنالهای متناوب را عبور میدهند ولی مانع عبور سیگنالهای مستقیم میشوند.
خازن را با حرف C که ابتدای کلمه capacitor است نمایش میدهند.
با توجه به اینکه بار الکتریکی در خازن ذخیره میشود، برای ایجاد میدانهای الکتریکی یکنواخت میتوان از خازن استفاده کرد. خازنها میتوانند میدانهای الکتریکی را در حجمهای کوچک نگه دارند؛ به علاوه میتوان از آنها برای ذخیره کردن انرژی استفاده کرد.
ظرفیّت خازن
نسبت بار ذخیره شده در خازن به اختلاف پتانسیل دو سر خازن را ظرفیّت خازن مینامند.
آن را با C نمایش داده و واحد آن فاراد است.
نماد خازن دارای دو خط است که در امتداد هم هستند.
تاریخچه
در اکتبر ۱۷۴۵، ایوالد گئورگ فون کلایست از پومرانیای آلمان، دریافت که با اتصال یک مولد الکترواستاتیکی با ولتاژ بالا توسط یک سیم به حجم آب موجود در یک شیشهٔ کوچک، میتوان بار را ذخیره کرد. دست فون کلایست و آب موجود در شیشه به عنوان هادی عمل کردند و شیشه به عنوان یک دیالکتریک. (اگرچه، جزئیات مکانیسم، به غلط در آن زمان تعریف شده بود). فون کلایست متوجه شد که تماس با سیم، منجر به ایجاد جرقهٔ قدرتمندی میشود که بسیار دردناکتر بود از آنچه که از یک دستگاه الکترواستاتیک بدست آمد. سال بعد، فیزیکدانی هلندی به نام پیتر فان موشنبروک، خازن مشابهی اختراع کرد که بطری لیدن نامیده شد. نام آن از دانشگاه لیدن گرفته شد که موشنبروک در آنجا کار میکرد. او همچنین تحت تأثیر قدرت شوکی که دریافت کرد قرار گرفت و نوشت: «من حتی در ازای پادشاهی فرانسه، در معرض شوک دوم قرار نمیگیرم».
دانیل گرالاث اولین کسی بود که چندین بطری را بهطور موازی ردیف کرد تا ظرفیت ذخیره شارژ را افزایش دهد. بنجامین فرانکلین، بطری لیدن را مورد بررسی قرار داد و دریافت که این بار در شیشه ذخیره شدهاست، نه در آب، آنگونه که دیگران فرض کرده بودند. همچنین او بود که اصطلاح «باتری» را به کار برد (اشاره دارد به اینکه با ردیفی از واحدهای مشابه، نیرو افزایش مییابد آنگونه که در آتشبار است)، متعاقباً این نام برای سلولهای الکتروشیمیایی به کار برده شد. بعدها برای ساختن بطریهای لیدن، سطح داخلی و خارجی بطریها را با فویل فلزی میپوشاندند و برای جلوگیری از ایجاد جرقه بین فویلها، دهانه شیشه را خالی میگذاشتند. اولین واحد ظرفیت خازنها، جار (بطری) بود که معادل است با حدود ۱٫۱۱ نانوفاراد.
بطریهای لیدن یا دستگاههای قدرتمندتری که از صفحات شیشهای مسطح در تناوب با فویلهای رسانا ساخته میشدند، منحصراً در حدود سال ۱۹۰۰ مورد استفاده قرار گرفتند، آن همزمانی که اختراع بیسیم (رادیو) تقاضا برای خازنهای استاندارد را به وجود آورد و حرکت مداوم به سمت فرکانسهای بالاتر به خازنهایی با ضریب خودالقایی پایین نیاز داشت. سپس، ساختارهای جمع و جورتری استفاده شدند، بهطور مثال، ورقهای دیالکتریک منعطف (مانند کاغذهای روغنی) را بین ورقهای فویل فلزی قرار میدادند و آن را درون یک بسته کوچک میپیچاندند یا تا میکردند.
خازنهای اولیه به عنوان خازن شناخته میشدند، اصطلاحی که امروزه هنوز هم بهخصوص در برنامههای پرقدرت مانند سیستمهای اتومبیل از آن استفاده میشود. این اصطلاح برای اولین بار برای Alessandro Volta در سال ۱۷۸۲ توسط این هدف استفاده شد، با اشاره به توانایی دستگاه برای ذخیرهٔ چگالی بیشتر بار الکتریکی نسبت به هادی ایزوله ای امکانپذیر است. این اصطلاح به دلیل معنی مبهم کندانسور بخار مستهلک شد و خازن از سال ۱۹۲۶ به عنوان توصیه شده تبدیل شد.
از ابتدای مطالعه مواد غیر رسانا الکتریکی مانند شیشه، چینی، کاغذ و میکا به عنوان عایق استفاده شدهاست. این مواد چند دهه بعد برای استفاده بیشتر به عنوان دی الکتریک برای اولین خازنها نیز مناسب بودند. خازنهای کاغذ ساخته شده با ساندویچ کردن نوار کاغذ آغشته شده بین نوارهای فلزی و چرخاندن نتیجه به داخل استوانه معمولاً در اواخر قرن نوزدهم مورد استفاده قرار میگرفتند. تولید آنها از سال ۱۸۷۶ آغاز شد، و از اوایل قرن ۲۰ به عنوان جدا کننده خازن در ارتباطات از راه دور (تلفن) استفاده شد.
پرسلن در اولین خازنهای سرامیکی مورد استفاده قرار گرفت. در سالهای اولیه دستگاه انتقال بیسیم مارکونی از خازنهای پرسلن چینی برای ولتاژ بالا و فرکانس بالا در فرستندهها استفاده میشد. از طرف گیرنده از خازنهای میکا کوچکتر برای مدارهای رزونانس استفاده شد. خازنهای دی الکتریک میکا در سال ۱۹۰۹ توسط ویلیام دوبیلیر اختراع شد. قبل از جنگ جهانی دوم، میکا رایجترین دی الکتریک برای خازنها در ایالات متحده بود.
چارلز پولاک (متولد کارول پولاک)، مخترع اولین خازنهای الکترولیتی، فهمید که لایه اکسید روی یک آند آلومینیوم حتی در هنگام خاموش شدن برق در یک الکترولیت خنثی یا قلیایی پایدار میماند. در سال ۱۸۹۶ به ایالات متحده ثبت اختراع شماره ۶۷۲٫۹۱۳ را برای «خازن مایع برقی با الکترودهای آلومینیومی» اعطا کرد. در اوایل دهه ۱۹۵۰ خازنهای تانتالیوم الکترولیتی جامد توسط آزمایشگاههای بل به عنوان یک خازن پشتیبانی کم ولتاژ کوچک و مطمئن تر برای تکمیل ترانزیستور تازه اختراع شده خود اختراع شدند.
با توسعه مواد پلاستیکی توسط شیمی دانان ارگانیک در طول جنگ جهانی دوم، صنعت خازن شروع به جایگزینی کاغذ با فیلمهای پلیمری نازکتر کرد. یکی از پیشرفتهای اولیه در خازنهای فیلم در ثبت اختراعات ۵۸۷٬۹۵۳ در انگلیس در سال ۱۹۴۴ توصیف شد.
خازنهای دو لایه الکتریکی (در حال حاضر ابررساناها) در سال ۱۹۵۷ اختراع شدند که H. Becker یک "خازن الکترولیتی ولتاژ کم با الکترودهای کربن متخلخل" تولید کرد. او معتقد بود که این انرژی به عنوان بار در منافذ کربن مورد استفاده در خازن او و همچنین در منافذ پوستههای چوبی خازنهای الکترولیتی ذخیره میشود. از آنجا که مکانیسم لایه دوتایی در آن زمان توسط وی شناخته نشده بود، در این ثبت اختراع نوشت: "دقیقاً مشخص نیست که در صورت استفاده برای ذخیره انرژی، در این جزء چه اتفاقی میافتد، اما به ظرفیت بسیار بالایی منجر میشود.
خازن فلزی- اکسید و نیمه هادی (خازن MOS) از ساختار ترانزیستور اثر میدان فلزی- اکسید - نیمه هادی (MOSFET) سرچشمه میگیرد، جایی که خازن MOS توسط دو اتصالات p-n در کنار هم قرار دارد. ساختار MOSFET توسط محمد م. آتلا و داون کهنگ در آزمایشگاههای بل در سال ۱۹۵۹ اختراع شد. خازن MOS بعداً به عنوان خازن ذخیرهسازی در تراشههای حافظه مورد استفاده قرار گرفت، و به عنوان بلوک ساختمان اصلی دستگاه همراه با شارژ (CCD) در فناوری حسگر تصویر استفاده میشود. در حافظه دستیابی تصادفی پویا (DRAM)، هر سلول حافظه بهطور معمول از یک خازن MOSFET و MOS تشکیل میشود.
ظرفیت خازن
ظرفیت خازن معیاری برای اندازهگیری توانایی نگهداری انرژی الکتریکی است. هرچه ظرفیت یک خازن بیشتر باشد، خازن قادر به نگهداری انرژی الکتریکی بیشتری است. ظرفیت خازنها یک کمیت فیزیکیست و به ساختمان خازن وابسته است و به مدار و اختلاف پتانسیل بستگی ندارد.
واحد اندازهگیری ظرفیت خازن در SI کولن بر ولت بوده که آن را فاراد (F) مینامند. ۱ فاراد یکای بسیار بزرگی است و در عمل، ظرفیت اکثر خازنهای متداول در محدودهٔ میلی فاراد (mF)، میکروفاراد (µF)، نانوفاراد (nF) و پیکوفاراد (pF) است.
نسبت مقدار باری که روی صفحات خازن انباشته میشود () بر اختلاف پتانسیل دو سر باتری () را ظرفیت خازن () گویند؛ یعنی . در خازنهای تخت (که دو صفحهٔ خازن، دو صفحه رسانای موازی با مساحت است که به فاصله از یکدیگر قرار گرفتهاند) ظرفیت برابر است با . در این رابطه ضریب گذردهی الکتریکی خلأ است و ثابت دیالکتریک است که متناسب با جنس دیالکتریک استفاده شده در خازن است. تقریباً برای هوا و خلأ است و برای محیطهای دیگر مانند آب و …
آزمایش نشان میدهد که ظرفیت یک خازن تنها به اندازه بار () یا به اختلاف پتانسیل دو سر خازن () بستگی ندارد بلکه به بستگی دارد.
انرژی خازن
وقتی صفحههای خازن دارای بار الکتریکی میشوند، در خازن انرژی نیز ذخیره میشود؛ مثلاً در هنگام شارژ شدن خازن توسط باتری، دائماً باری جزئی از یک صفحهٔ خازن جدا و به همان اندازه به صفحهٔ دیگر منتقل میشود؛ بنابراین طی این فرایند، باتری روی خازن کار انجام میدهد و این کار به صورت انرژی درون خازن ذخیره میشود؛ بنابراین .
به عبارت ساده انرژی ذخیره شده در یک خازن یک فارادی ۲۲۰ ولتی میتواند یک مصرفکننده ۶٬۷۲۲ وات را به مدت یک ساعت روشن کند.
و یا انرژی ذخیره شده در یک خازن یک فارادی ۱۲ ولتی میتواند یک مصرفکننده ۰٬۰۲ وات را به مدت یک ساعت روشن کند (مثلاً یک LED لامپ ۲۰ میلی وات).
ساختمان خازن
ساختمان داخلی خازن از دو قسمت اصلی تشکیل میشود:
صفحات هادی
عایق بین هادیها (دیالکتریک)
هرگاه دو هادی در مقابل هم قرار گرفته و در بین آنها عایقی قرار داده شود، تشکیل خازن میدهند. معمولاً صفحات هادی خازن از جنس آلومینیوم، روی و نقره با سطح نسبتاً زیاد بوده و در بین آنها عایقی (دیالکتریک) از جنس هوا، کاغذ، میکا، پلاستیک، سرامیک، اکسید آلومینیوم و اکسید تانتالیوم استفاده میشود. هر چه ضریب دیالکتریک یک ماده عایق بزرگتر باشد آن دیالکتریک دارای خاصیت عایقی بهتر است. به عنوان مثال، ضریب دیالکتریک هوا ۱ و ضریب دیالکتریک اکسید آلومینیوم ۷ میباشد؛ بنابراین خاصیت عایقی اکسید آلومینیوم ۷ برابر خاصیت عایقی هوا است. در واقع دی الکتریک با ایجاد میدانی در خلاف جهت میدان موجود در بین صفحات خازن به خازن اجازه ذخیره بار بیشتر بدون فروشکست را میدهد.
انواع خازن
خازنها بر حسب ثابت یا متغیر بودن ظرفیت به دو گروه کلی ثابت و متغیر تقسیمبندی میشوند. خازنها انواع مختلفی دارند و از لحاظ شکل و اندازه با یک دیگر متفاوتند. بعضی از خازنها از روغن پر شده و بسیار حجیمند.
خازنهای ثابت
این خازنها دارای ظرفیت معینی هستند که در وضعیت معمولی تغییر پیدا نمیکنند. خازنهای ثابت را بر اساس نوع ماده دیالکتریک به کار رفته در آنها تقسیمبندی و نامگذاری میکنند و از آنها در مصارف مختلف استفاده میشود. از جمله این خازنها میتوان انواع سرامیکی، میکا، ورقهای (کاغذی و پلاستیکی)، الکترولیتی، روغنی، گازی و نوع خاص فیلم (Film) را نام برد. اگر ماده دیالکتریک طی یک فعالیت شیمیایی تشکیل شده باشد آن را خازن الکترولیتی و در غیر این صورت آن را خازن خشک گویند. خازنهای روغنی و گازی در صنعت برق بیشتر در مدارهای الکتریکی برای راه اندازی یا اصلاح ضریب قدرت به کار میروند. بقیه خازنهای ثابت دارای ویژگیهای خاصی هستند.
خازنهای ثابت:
سرامیکی
خازنهای ورقهای
خازنهای میکا
خازنهای الکترولیتی
آلومینیومی
تانتالیوم
خازنهای سرامیکی
انواع مختلف خازن سرامیکی معمولترین خازن غیر الکترولیتی است که در آن دیالکتریک بکار رفته از جنس سرامیک است. ثابت دیالکتریک سرامیک بالا است، از این رو امکان ساخت خازنهای با ظرفیت زیاد در اندازه کوچک را در مقایسه با سایر خازنها به وجود آورده، در نتیجه ولتاژ کار آنها بالا خواهد بود. ظرفیت خازنهای سرامیکی معمولاً بین ۲ پیکوفاراد تا ۱/۰ میکروفاراد است. این نوع خازن به صورت دیسکی (عدسی) و استوانهای تولید میشود و بسامد کار خازنهای سرامیکی بالای ۱۰۰ مگاهرتز است. عیب بزرگ این خازنها وابسته بودن ظرفیت آنها به دمای محیط است، زیرا با تغییر دما ظرفیت خازن تغییر میکند. از این خازن در مدارهای الکترونیکی، مانند مدارهای مخابراتی و رادیویی استفاده میشود.
خازنهای ورقهای
در خازنهای ورقهای از کاغذ و مواد پلاستیکی به سبب انعطافپذیری آنها، برای دیالکتریک استفاده میشود. این گروه از خازنها خود به دو صورت ساخته میشوند:
خازنهای کاغذی
دیالکتریک این نوع خازن از یک صفحه نازک کاغذ متخلخل تشکیل شده که یک دیالکتریک مناسب درون آن تزریق میگردد تا مانع از جذب رطوبت گردد. برای جلوگیری از تبخیر دیالکتریک درون کاغذ، خازن را درون یک قاب محکم و نفوذناپذیر قرار میدهند. خازنهای کاغذی به علت کوچک بودن ضریب دیالکتریک عایق آنها دارای ابعاد فیزیکی بزرگ هستند، اما از مزایای این خازنها آن است که در ولتاژها و جریانهای زیاد میتوان از آنها استفاده کرد.
خازنهای پلاستیکی
در این نوع خازن از ورقههای نازک پلاستیک به عنوان دیالکتریک استفاده میشود. ورقههای پلاستیکی همراه با ورقههای نازک فلزی (آلومینیومی) به صورت لوله، در درون قاب پلاستیکی بستهبندی میشوند. امروزه این نوع خازنها به دلیل داشتن مشخصات خوب در مدارهای زیادی به کار میروند. این خازنها نسبت به تغییرات دما حساسیت چندانی ندارند، به همین سبب از آنها در مدارهایی استفاده میکنند که احتیاج به خازنی با ظرفیت ثابت در مقابل حرارت باشد. یکی از انواع دیالکتریکهایی که در این خازنها به کار میرود پلی استایرن است، از این رو به این خازنها «پلی استر» گفته میشود که از جمله رایجترین خازنهای پلاستیکی است. ماکزیمم بسامد کار خازنهای پلاستیکی حدود یک مگاهرتز است.
خازنهای میکا
در این نوع خازن از ورقههای نازک میکا در بین صفحات خازن (ورقههای فلزی – آلومینیوم) استفاده میشود و در پایان، مجموعه در یک محفظه قرار داده میشوند تا از اثر رطوبت جلوگیری شود. ظرفیت خازنهای میکا تقریباً بین ۰/۰۱ تا ۱ میکروفاراد است. از ویژگیهای اصلی و مهم این خازنها میتوان داشتن ولتاژ کار بالا، عمر طولانی و کاربرد در مدارات فرکانس بالا را نام برد.
خازنهای الکترولیتی
این نوع خازنها معمولاً در رنج میکروفاراد هستند. خازنهای الکترولیتی همان خازنهای ثابت هستند، اما اندازه و ظرفیتشان از خازنهای ثابت بزرگتر است. نام دیگر این خازنها، خازن شیمیایی است. علت نامیدن آنها به این نام این است که دیالکتریک این خازنها از یک واکنش شیمیایی بین یک الکترولیت رسانا و یکی از صفحات خازن ایجاد میشود. این واکنش در اولین بار شارژ شدن خازن در کارخانه اتفاق میافتد. در این واکنش یکی از صفحات خازن اکسید شده و این لایه اکسید وظیفه دی الکتریک را انجام میدهد. الکترود دیگر و الکترولیت رسانای بین الکترودها با همدیگر الکترود دیگر خازن را تشکیل میدهند. نازک بودن لایه اکسید باعث بالا رفتن ظرفیت خازن میشود. این خازنها دارای قطب یا پایه مثبت و منفی میباشند و اگر در مدار این قطبیت رعایت نشود لایه اکسید فلز دوباره احیا شده و دو الکترود خازن اتصال کوتاه شده و خازن رسانا میشود که میتواند باعث گرم شدن الکترولیت و سپس تبخیر آن شده که خود باعث انفجار خازن میشود. روی بدنه خازن کنار پایه منفی، علامت – نوشته شدهاست. مقدار واقعی ظرفیت و ولتاژ قابل تحمل آنها نیز روی بدنه درج شدهاست. خازنهای الکترولیتی در دو نوع آلومینیومی و تانتالیومی ساخته میشوند. یکی از کاربردهای گسترده این نوع خازن استفاده در مدار یکسوساز دیودی به عنوان فیلتر dc است.
خازن آلومینیومی
این خازن همانند خازنهای ورقهای از دو ورقه آلومینیومی تشکیل شدهاست. یکی از این ورقهها که لایه اکسید بر روی آن ایجاد میشود «آند» نامیده میشود و ورقه آلومینیومی دیگر نقش کاتد را دارد. ساختمان داخلی آن بدین صورت است که دو ورقه آلومینیومی به همراه دو لایه کاغذ متخلخل که در بین آنها قرار دارند همزمان پیچیده شده و سیمهای اتصال نیز به انتهای ورقههای آلومینیومی متصل میشوند. پس از پیچیدن ورقهها آن را درون یک الکترولیت مناسب که شکلگیری لایه اکسید را سرعت میبخشد غوطهور میسازند تا دو لایه کاغذ متخلخل از الکترولیت پر شوند. سپس کل مجموعه را درون یک قاب فلزی قرار داده و با یک پولک پلاستیکی که سیمهای خازن از آن میگذرد محکم بسته میشود.
خازن تانتالیوم
نوشتار اصلی: خازن تانتالیوم
در این نوع خازن به جای آلومینیوم از فلز تانتالیوم استفاده میشود. زیاد بودن ثابت دیالکتریک اکسید تانتالیوم نسبت به اکسید آلومینیوم (حدوداً ۳ برابر) سبب میشود خازنهای تانتالیومی نسبت به نوع آلومینیومی در حجم مساوی دارای ظرفیت بیشتری باشند. محاسن خازن تانتالیومی نسبت به نوع آلومینیومی بدین قرار است:
ابعاد کوچکتر
جریان نشتی کمتر
عمر کارکرد طولانی
از جمله معایب این نوع خازن در مقایسه با خازنهای آلومینیومی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
خازنهای تانتالیوم گرانتر هستند
نسبت به افزایش ولتاژ اعمال شده در مقابل ولتاژ مجاز آن، همچنین معکوس شدن پلاریته حساس ترند
قابلیت تحمل جریانهای شارژ و دشارژ زیاد را ندارند
خازنهای تانتالیوم دارای محدودیت ظرفیت هستند (حد اکثر تا ۳۳۰ میکرو فاراد ساخته میشوند)
خازنهای متغیر
بهطور کلی با تغییر سه عامل میتوان ظرفیت خازن را تغییر داد: «فاصله صفحات»، «سطح صفحات» و «نوع دیالکتریک». اساس کار خازن متغیر بر مبنای تغییر سطح مشترک صفحات خازن یا تغییر ضخامت دیالکتریک است، ظرفیت یک خازن نسبت مستقیم با سطح مشترک دو صفحه خازن دارد. خازنهای متغیر عموماً از نوع عایق هوا یا پلاستیک هستند. نوعی که به وسیله دسته متحرک (محور) عمل تغییر ظرفیت انجام میشود «متغیر (Variable)» نامند و در نوع دیگر این عمل به وسیله پیچ گوشتی صورت میگیرد که به آن «تریمر» گویند. محدوده ظرفیت خازنهای متغیر (Variable) ۱۰ تا ۴۰۰ پیکو فاراد و در خازنهای تریمر از ۵ تا ۳۰ پیکو فاراد است. از این خازنها در گیرندههای رادیویی برای تنظیم فرکانس ایستگاه رادیویی استفاده میشود.
در مدارهای تیونینگ رادیویی از این خازنها استفاده میشود و به همین دلیل به این خازنها گاهی خازن تیونینگ هم گفته میشود. ظرفیت این خازنها خیلی کم و در حدود ۱۰۰ تا ۵۰۰ پیکوفاراد است و به دلیل ظرفیت پایین در مدارات تایمینگ مورد استفاده قرار نمیگیرند، در مدارات تایمینگ از خازنهای ثابت استفاده میشود و اگر نیاز باشد دوره تناوب را تغییر دهیم، این عمل به کمک مقاومت انجام میشود.
خازنهای متغیر
متغیر (Variable)
تریمر
خازنهای تریمر
خازنهای تریمر خازنهای متغیر کوچک و با ظرفیت بسیار پایین هستند. ظرفیت این خازنها از حدود ۱ تا ۱۰۰ پیکوفاراد است و بیشتر در تیونرهای مدارات با فرکانس بالا مورد استفاده قرار میگیرند. این خازنها معمولاً دارای ۳ پایه هستند که نوع ۲ پایه عملاً فرقی در مونتاژ ندارد.
ابرخازنها:
این نوع خازنها دارای ظرفیت بسیار زیاد از ۱ فاراد تا چند KF(کیلو فاراد) میباشند و در ساخت آنها از فناوری نانو استفاده شدهاست. یکی از کاربردهای این نوع خازن، کاهش زمان شارژ باتریهای اتومبیلهای برقی میباشد (که اصلیترین مشکل خودروهای برقی میباشد)
انواع خازن بر اساس شکل ظاهری آنها
خازن مسطح (خازن تخت)
خازن کروی
خازن استوانهای
خازن مسطح
خازنهای مسطح از دو صفحه هادی که بین آنها عایق یا دیالکتریک قرار دارد تشکیل میشوند. صفحات هادی نسبتاً بزرگ هستند و در فاصلهای بسیار نزدیک به هم قرار میگیرند. دیالکتریک این نوع خازنها انواع مختلفی دارد و با ضریب مخصوصی که نسبت به هوا سنجیده میشود، معرفی میگردد. این ضریب را ضریب دیالکتریک مینامند. برخی دیگر بسیار کوچک و به اندازه یکدانه عدس میباشند.
انواع خازنها بر اساس دیالکتریک آنها
خازن سرامیکی.
خازن با صفحات عایق پلاستیکی و الکترولیتی.
خازن با لایه عایق اکسید فلز (مثل اکسید آلومینیوم، تانتالیوم، نایوبیوم).
خازن با عایق از عناصر طبیعی (مثل هوا، شیشه، میکا، گاز SF6 یا سولفور هگزاکلراید، کاغذ، خلأ و …).
== کاربرد خازنها در مدارهای دیجیتال و آنالو
در مدارهای دیجیتال از خازنها به عنوان عنصر ذخیرهکنندهٔ انرژی استفاده میکنند که در یک لحظه شارژ و در لحظه دیگر دی شارژ میشود ولی در مدارهای آنالوگ از خازن جهت ایزوله کردن (جدا ساختن) دو منبع متناوب و مستقیم استفاده میشود. خازن در برابر ولتاژ متناوب مثل اتصال کوتاه عمل میکند و اجازه ورود یا خروج میدهد ولی در مقابل ولتاژ مستقیم همانند سد عمل میکند و اجازه ورود یا خارج شدن ولتاژ مستقیم از مدار را به قسمت تحت ایزوله خود نمیدهد.
شارژ یا پر کردن یک خازن
وقتی که یک خازن بیبار را به دو سر یک باتری وصل کنیم؛ الکترونها در مدار جاری میشوند. بدین ترتیب یکی از صفحات بار مثبت و صفحه دیگر بار منفی پیدا میکند. آن صفحهای که به قطب مثبت باتری وصل شده؛ بار مثبت و صفحه دیگر بار منفی پیدا میکند. خازن پس از ذخیره کردن مقدار معینی از بار الکتریکی پر میشود؛ یعنی وجود اینکه کلید همچنان بستهاست، ولی جریانی از مدار عبور نمیکند و در واقع جریان به صفر میرسد؛ یعنی به محض اینکه یک خازن خالی بدون بار را در یک مدار به مولد متصل کردیم؛ پس از مدتی کوتاه عقربه گالوانومتر دوباره روی صفر بر میگردد؛ یعنی دیگر جریانی از مدار عبور نمیکند. در این حالت میگوییم خازن پرشدهاست.
دشارژ یا تخلیه یک خازن
ابتدا خازنی را که پر است در نظر میگیریم. دو سر خازن را توسط یک سیم به همدیگر وصل میکنیم. در این حالت برای مدت کوتاهی جریانی در مدار برقرار میشود و این جریان تا زمانی که بار روی صفحات خازن وجود دارد برقرار است. پس از مدت زمانی جریان صفر خواهد شد؛ یعنی دیگر باری بر روی صفحات خازن وجود ندارد و خازن تخلیه شدهاست.
تأثیر ماده دیالکتریک
وقتی که خازنی را به مولدی وصل میکنیم؛ یک میدان یکنواخت در داخل خازن به وجود میآید. این میدان الکتریکی بر توزیع بارهای الکتریکی اتمهای عایقی که در بین صفحات قرار دارد اثر میگذارد و باعث میشود که دوقطبیهای موجود در عایق طوری شکلگیری کنند؛ که در یک سمت عایق بارهای مثبت و در سمت دیگر آن بارهای منفی تجمع یابند. توزیع بارهایی که در لبههای عایق قرار دارند، بر بارهای روی صفحات خازن اثر میگذارد؛ یعنی بارهای منفی روی لبههای عایق، بارهای مثبت بیشتری را روی صفحات خازن جمع میکند؛ و همینطور بارهای مثبت روی لبههای عایق بارهای منفی بیشتری را روی صفحات خازن جمع میکند؛ بنابراین با افزایش ثابت دیالکتریک (K) میتوان بارهای بیشتری را روی خازن جمع کرد و باعث افزایش ظرفیت یک خازن شد. با گذاشتن دیالکتریک در بین صفحات یک خازن ظرفیت آن افزایش مییابد.
میدان الکتریکی درون خازن تخت
در فضای بین صفحات خازن باردار میدان الکتریکی یکنواختی برقرار میشود که جهت آن همواره از صفحه مثبت خازن به سمت صفحه منفی خازن است. اندازه میدان همواره یک عدد ثابت میباشد و از فرمول زیر بدست میآید:
که در آن:
E: میدان الکتریکی
V: اختلاف پتانسیل دو سر خازن
d: فاصله بین دو صفحه خازن
میدان الکتریکی با اختلاف پتانسیل دو سر خازن نسبت مستقیم و با فاصله بین صفحات خازن نسبت عکس دارد.
اصل و ساختار اساسی خازن ها
ساختار اصلی یک خازن دو الکترود (صفحات فلزی) است که در یک فاصله با یکدیگر مخالف هستند. هنگامی که یک ولتاژ DC (V) به 2 الکترود اعمال می شود، الکترون ها فوراً روی یکی از الکترودها جمع می شوند که دارای بار منفی است و الکترود دیگر در حالت الکترون ناکافی و دارای بار مثبت است. این حالت حتی پس از حذف ولتاژ DC نیز ادامه دارد. یعنی بار الکتریکی (Q) بین دو الکترود جمع می شود. یک دی الکتریک (سرامیک، فیلم پلاستیکی و غیره) بین الکترودها وارد می شود و بار الکتریکی انباشته شده به دلیل قطبش دی الکتریک افزایش می یابد. شاخصی که نشان می دهد که یک خازن چقدر بار انباشته شده است، ظرفیت (C) نامیده می شود (به آن ظرفیت گفته می شود).
به هم بستن خازنها
خازنها در مدار به دو صورت بسته میشوند:
موازی
متوالی (سری)
بستن خازنها به روش موازی
در بستن به روش موازی، بین خازنها دو نقطه اشتراک وجود دارد. در این روش:
اختلاف پتانسیل برای همهٔ خازنها یکی است.
بار ذخیره شده در کل مدار برابر است با مجموع بارهای ذخیره شده در هریک از خازنها.
(طرز تشخیص این نوع بستن خازن آن است که دو خازن را هنگامی متوالی گویند که فقط و فقط از یک طرف مستقیماً به هم وصل باشند و انشعابی بین آن دو نباشد) تعریف انشعاب: هرگاه سه سیم یا بیشتر در یک نقطه بهم متصل باشند و به جاهای دیگر از مدار وصل باشند مثلاً به یک خازن دیگر یا مقاومت دیگر یا سیم دیگری از مدار وصل باشند؛ آن گاه میگوییم انشعاب وجود دارد وگرنه سیمی که انشعاب گرفته شود و به جایی از مدار وصل نباشد دیگر انشعاب نیست.
ظرفیت معادل در حالت موازی
با فرض اینکه خازن به نامهای در اختیار داشته باشیم:
(Q:بار کل n خازن است)
یعنی ظرفیت معادل در حالت موازی، برابر با جمع ظرفیت خازنهاست.
همچنین جریان کل:
اندیسها مربوط به خازنهای است.
بستن خازنها به صورت متوالی
در بستن به روش متوالی بین خازنها یک نقطه اشتراک وجود دارد و تنها دو صفحه دو طرف مجموعه به مولد بسته شده و از مولد بار دریافت میکند؛ صفحات مقابل نیز از طریق القاء بار الکتریکی دریافت میکنند؛ بنابراین اندازه بار الکتریکی روی همه خازنها در این حالت باهم برابر است. (طرز تشخیص این نوع بستن خازن آنست که دو خازن را هنگامی متوالی گویند که فقط و فقط از یک طرف مستقیماً بهم وصل باشند و انشعابی بین آن دو نباشد) در بستن خازنها به طریق متوالی:
بارهای روی صفحات هر خازن یکی است.
اختلاف پتانسیل دو سر مدار برابر است با مجموع اختلاف پتانسیل دو سر هر یک از خازنها.
ظرفیت معادل در حالت متوالی
بار کل:
اختلاف پتانسیل کل:
جریان کل:
بنابراین وارون ظرفیت معادل در حالت متوالی، برابر است با مجموع وارون ظرفیت هریک از خازنها.
انرژی ذخیره شده در خازن
پر شدن یک خازن باعث به وجود آمدن بار ذخیره در روی آن میشود و این هم باعث میشود که انرژی روی صفحات ذخیره گردد. کاری که در فرایند پر شدن خازن (شارژ) انجام میشود را میتوان محاسبه نمود. در واقع، انرژی ذخیره شده در خازن برابر با نصف حاصل ضرب بار الکتریکی در ولتاژ است. به عبارت دیگر، انرژی ذخیره شده در خازن برابر نصف حاصلضرب ظرفیت خازن در مجذور ولتاژ است. به فرمولهای زیر دقت کنید:
U = 1/2 q v = 1/2 c v2=1/2 q2/c
کد رنگی خازنها
در خازنهای پلیستر برای سالهای زیادی از کدهای رنگی بر روی بدنه آنها استفاده میشد. در این کدها سه رنگ اول ظرفیت را نشان میدهند و رنگ چهارم تلرانس (درصد خطا) را نشان میدهد.
برای مثال قهوهای - مشکی - نارنجی، به معنی ۱۰۰۰۰ پیکوفاراد یا ۱۰ نانوفاراد است. خازنهای پلیستر امروزه به وفور در مدارات الکترونیک مورد استفاده قرار میگیرند. این خازنها در برابر حرارت زیاد معیوب میشوند و بنابراین هنگام لحیمکاری باید به این نکته توجه داشت.
ترتیب رنگی خازنها به ترتیب از ۰ تا ۹ به صورت زیر است:
سیاه، قهوهای، قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، بنفش، خاکستری، سفید
خازنها با هر ظرفیتی وجود ندارند. بهطور مثال خازنهای ۲۲ میکروفاراد یا ۴۷ میکروفاراد وجود دارند ولی خازنهای ۲۵ میکروفاراد یا ۱۱۷ میکروفاراد وجود ندارند. دلیل اینکار چنین است:
فرض کنیم بخواهیم خازنها را با اختلاف ظرفیت ده تا ده تا بسازیم؛ مثلاً ۱۰ و ۲۰ و ۳۰ و… در ابتدا خوب بهنظر میرسد ولی وقتی که به ظرفیت مثلاً ۱۰۰۰ برسیم چه رخ میدهد؟ مثلاً ۱۰۰۰ و ۱۰۱۰ و ۱۰۲۰ و… که در اینصورت اختلاف بین خازن ۱۰۰۰ میکروفاراد با ۱۰۱۰ میکروفاراد بسیار کم است و فرقی با هم ندارند پس این مسئله معقول بهنظر نمیرسد. برای ساختن یک رنج محسوس از ارزش خازنها، میتوان برای اندازه ظرفیت از مضارب استاندارد ۱۰ استفاده نمود؛ مثلاً ۴/۷ - ۴۷ - ۴۷۰ و… یا ۲/۲ - ۲۲۰ - ۲۲۰۰ و…
کد عددی خازنها
در خازنهای الکترولیتی معمولاً ظرفیت به صورت یک عدد مشخص با واحد مربوطهاش (pf,nf و…) در کنار ولتاژ ذخیرهسازی (حداکثر ولتاژ که در خازن ذخیره میشود) نوشته شدهاست. اما در سایر خازنها یک عدد ۳ رقمی به همراه یک حرف انگلیسی (k , j یا m)نوشته شدهاست. برای محاسبهٔ ظرفیت این نوع خازنها دو عدد اول را در ده به توان عدد سوم ضرب میکنیم که واحد را بر حسب پیکوفاراد به دست میدهد. برای مثال اگر روی خازنی عدد 684k نوشته شده باشد به این معنی است که ظرفیت این خازن برابر است با: ۱۰۰۰۰×۶۸ پیکوفاراد یعنی ۶۸۰ نانوفاراد یا ۰٫۶۸ میکروفاراد. حروف نیز به ترتیب بیانگر خطاهای پنج درصد برای j ده درصد برای k و بیست درصد برای m میباشند.
روشهای بسیار زیادی برای تست خازنها وجود دارد ک اکثر این روشها ناقص هستند.
به عنوان مثال بعضی از تعمیرکاران بردهای الکترونیکی، برای تست خازن از رنج خازن سنج مولتی متر استفاده میکنند ک به این صورت میباشد، پراپهای مولتی متر رو به رو سر خازن مورد نظر قرار میدهند و کلید سلکتوری مولتی متر رو هم روی تست خازن. سپس بعد از چند ثانیه (این زمان بستگی ب ظرفیت خازن دارد) ظرفیت خازن نمایش داده میشود. ولی نکته ای ک باید ب آن اشاره کرد این است ک مولتی مترها برای تست ظرفیت خازن از اعمال جریان DC به دو سر خازن استفاده میکنند و سپس ظرفیت خازن رو حدس خواهند زد. ولی به هیچ عنوان مولتی مترها نمیتوانند به صورت دقیق تستهای یک خازن رو انجام دهند. تستهایی از قبیل تست ظرفیت، تست ضریب تلفات، زاویه تتا، تست مقاومت داخلی خازن یا همان esr.
به همین منظور برای تست خازن باید از LCR متر استفاده کرد، این دستگاهها با اعمال جریان ac در فرکانسهای مختلف خازن رو مورد تست قرار میدهند و پارامترهای مهم و حیاتی خازن رو مورد آزمایش دقیق قرار میدهند.
جستارهای وابسته
خازن الکترولیتی
خازن استوانهای
واژهنامه
هرچی
منابع
:خازن
اختراعهای آلمانی
اختراعهای سده ۱۸ (میلادی)
اختراعهای هلندی
الکترونیک
خازنها
ذخیرهسازی انرژی
علم و فناوری در جمهوری هلند
معرفیشدههای سده ۱۸ (میلادی)
مهندسی برق
ویکیسازی رباتیک |
2085 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA | شهرستان شمیرانات | شهرستان شمیرانات شمالیترین شهرستان استان تهران است که در دامنههای البرز مرکزی قرار گرفتهاست. این شهرستان از ۲ بخش لواسانات و رودبار قصران تشکیل شدهاست. این شهرستان در شمال به استان مازندران و استان البرز و نیز از جنوب به شهرستانهای تهران و پردیس و دماوند همسایه است.
مرکز این شهرستان، شهر تجریش میباشد که شامل سرتاسر منطقه ۱ شهرداری تهران میگردد. تجریش در مجاورت شهر تهران و در شمال و شمال شرق آن قرار دارد که به علت گسترش تدریجی پایتخت، در تهران ادغام شدهاست. همچنین شهر تجریش مرکز بخش لواسانات و شهر اوشان، فشم، میگون مرکز بخش رودبار قصران میباشد.
این شهرستان بهدلیل قرارگیری بر روی سلسهجبال البرز، در بیشتر نقاط از اقلیم کوهستانی برخوردار است و دارای زمستانهایی طولانی، پربارش و طاقتفرسا میباشد و تنها قسمتهایی از جنوب این شهرستان که در شمال شهر تهران واقع شدهاست، از آبوهوای معتدل کوهستانی بهره میبرد.
در تقسیمات جدید کشوری ایران که در سال ۱۳۱۶ خورشیدی شکل گرفت، تجریش و شمیرانات یکی از دهستانهای بخش کن شد. در ۱۱ فروردین ۱۳۲۷ به تصویب هیئت وزیران، شمیرانات از کن جدا و به بخش تبدیل شد.
جمعیت
جمعیت شهرستان بر حسب سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ بدون احتساب جمعیت شهر تجریش برابر ۴۷٬۲۷۹ نفر با تعداد ۱۶٬۱۰۷ خانوار است.
زبان
دانشنامه ایرانیکا درباب زبان منطقه قصران آوردهاست که باید به دو بخش باید تقسیم شود. زبان بومیان شمال و شمال شرق منطقه بخش درونی قصران نزدیکی بسیار زیادی به زبان مازندرانی دارد. گویش منطقه جنوبی از اوشان در مرکز تا جیرود و تجریش در جنوب شمیران گونه ای از گویشهای فارسی-مازندرانی است و ویژگیهای زبانهای حاشیه دریای خزر را دارد در سالهای دور آن دسته از بومیان تهران که در محدوده ونک و شمیران سکونت داشتند به دلیل مجاورت با استان مازندران لهجه مازندرانی داشتند. والنتین ژوکوفسکی خاورشناس و زبانشناس روس اواخر قرن ۱۹ میلادی در سفری که به ایران داشت در حوالی شمیران با گویش تجریشی آشنا شده و در آثارش به این گویش اشاره میکند؛ گویشی که شباهت بسیاری با گویش مازندرانی دارد. تا امروز در محدودههایی از جمله سرآسیاب دولاب، شاه عبدالعظیم و… هنوز هم افرادی با لهجه شمرانی صحبت کنند؛ لهجهای که ملایم شده گویش مازنی است.گیتی دیهیم در کتاب بررسی خردهگویشهای منطقهٔ قصران به انضمام واژهنامهٔ قصرانی آوردهاست: البته زبان رایج در لالان مانند اوشان، فشم، میگون و لواسان، کاملاً تاتی نیست و زبان مازندرانی بسیار در آن نفوذ یافتهاست. گویش مردم لالان به گویش روستاهای امامه، زایگان، آبنیک، گرمابدر، میگون و شمشک در قصران بسیار نزدیک است. نفوذ مازندرانی در زبان تاتی قصران به این دلیل است که قصران در گذشته تحت حاکمیت طبرستان قرار داشته اما در تقسیمات کشوری معاصر جزو استان تهران محسوب میشود.حسین کریمان در جلد دوم کتاب قصران کوهسران آوردهاست :منطقه قصران باستانی شامل مناطق اوشان، فشم، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایهای توچلال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود. زبان عمومی مردم قصران لهجهای از زبان باستانی پهلوی است که زبان طبری یا مازندرانی، که از ریشهٔ زبانهای دیرین ایرانی است، و عربی و اندکی ترکی، بدان درآمیخته و از زبان دری نیز در قرون اسلامی تأثیر یافتهاست، و هر چه از ری به مازندران نزدیک تر شوند بر میزان لهجهٔ مازندرانی به همان نسبت افزوده میشود، چنانکه در لهجهٔ میگون و شهرستانک و لالان و زایگان و روته و گرمابدر و شمشک و دربندسر لهجهٔ مازندرانی غلبه دارد.
گویشهای شهرستان شمیرانات به سه دسته تقسیم میشود:
گویش قصرانی: گویش قصرانی یا قصرانی گویشی از زبان مازندرانی میباشد. گویش قصرانی گویش اهالی شهرستان شمیرانات، شهرستان پردیس و شهرستان کرج میباشد. اکثر نواحی بخش رودبار قصران شهرستان شمیرانات همچون میگون، لالان، شمشک، زایگان، امامه، روته، جیرود، دربندسر، گرمابدر، دیزین، آبنیک، حاجیآباد به گویش قصرانی گویش صحبت میکنند. این گویش علاوه بر رودبار قصران در نواحی شرقی بخش لواسانات همچون ایرا و وسکاره و در نواحی شرقی و شمالی بخش آسارا شهرستان کرج همچون شهرستانک، لانیز، شلنک و همه جا گویش میشود.
گویش تجریشی: گویش تجریشی گونهای از گویشهای فارسی-مازندرانی میباشد که در جنوب رودبار قصران همچون تجریش، آهار، اوشان و فشم گویش میشود.
گویش لواسانی: گویشی لواسانی گونهای از گویشهای فارسی-مازندرانی میباشد که در بیشتر آبادیهای بخش لواسانات گویش میشود.
شهرها
تجریش (شمیران): شهر تجریش شامل منطقه ۱ شهرداری تهران بوده و در دامنههای رشته کوه البرز و در ارتفاع ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.ارتفاع در میدان تجریش (مرکز شهرستان) ۱٬۶۰۰ متر از سطح دریا است.
لواسان: شهر لواسان در دامنه رشته کوه البرز و متوسط ارتفاع آن ۱٬۷۰۰ متر از سطح دریا است.
اوشان، فشم، میگون: شهر رودبار قصران (اوشان، فشم، میگون) در ارتفاع ۱٬۸۵۰ تا ۲٬۲۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
شمشک دربندسر: شهر شمشک دربندسر در ارتفاع ۲۶۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
معنی واژه
این نام از دو بخش «شمی» یا «سمی» یا «شم» به معنی «بلند»، و «ران» به معنی «جای» تشکیل شدهاست که روی هم، «بلندجای» را گویند. (در مقابل «تهران» (ته + ران) به معنی «پایین جا». در متون قدیمی این منطقه را قلعه شمیران گفتهاند. در مقابل احمد کسروی ریشه لغوی نام این منطقه را چنین دانستهاست: « «ران» به معنی جایگاه و سرزمین است، و «سمی» یا «شمی» به معنای سرد است و لذا شمیران (شمیرام، شمیرم، شمیلان، سمیران و سمیرم) به معنای جای سرد یا سردسیر است». نکتهای که بر مطلب بالا میتوان افزود این است که این اسم به حالت جمع و به صورت شمیرانات که امروزه به کار میرود، غلط است زیرا شمیران نام عمومی این منطقهاست که دارای چندین شهر و روستاست و از میان آنها سی روستا در کوهستان قرار دارند و آب و هوای هفده قریه کاملاَ سردسیری است. به گفته ع. پاشایی، نام شمیران نتیجهٔ فارسیسازی نام «شمرون» از گویش شمیرانی که با زبان مازندرانی اشتراکاتی دارد، است. هم چنین منطقهای به نام شمیران با آب و هوای مشابه شمیران تهران در بیتالمقدس وجود دارد.
پیشینه
شمیرانات به همراه لواسانات و رودبار قصران در سال ۱۳۲۶ با تشکیل استان مرکزی تابع این استان شده و در سال ۱۳۳۵ بنا به تصمیم دولت وقت استان مرکزی به مرکزیت تهران منحل و ری و شمیران در تهران ادغام گردیده از نو همزمان با تشکیل استان تهران بار دیگر شهرستان شمیران در سال ۱۳۶۶ با مصوبه هیئت وزیران به عنوان شهرستان مستقل رسمیت یافت.
پهناوری
مساحت شهرستان به تقریب حدود ۱۱۱۱ کیلومتر مربع و ۹/۵ درصد مساحت استان است؛ و در بین ۱۴ شهرستان استان تهران، مقام پنجم را دارد. از این مساحت، حدود ۶۰ کیلومتر مربع مربوط به «شهر شمیران» شامل منطقه یک و غرب منطقه چهار شهرداری تهران بزرگ، حدود ۶۰۰ کیلومترمربع مساحت بخش لواسان، و حدود ۵۰۰ کیلومتر مربع مساحت بخش رودبار قصران است. در آمارنامه استان تهران سال ۱۳۷۷ (سال انتشار: ۱۳۷۸) مساحت شهرستان شمیران ۱۱۱۱ کیلومتر مربع آمدهاست.
آب و هوا
دمای سالانه شمیران در ایستگاه هواشناسی سعدآباد طبق آمار ۲۰ ساله (۱۳۵۳–۱۳۷۳) ۱۲/۹ درجه سانتیگراد است.
میزان بارندگی شمیران از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۷ بهطور متوسط ۴۳۵/۸ میلیمتر بودهاست.
بیشترین دمای ثبت شده از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۷ دمای +۳۹/۸ درجه سانتیگراد بودهاست.
تعداد روزهای همراه با بارش برف شمیران نیز ۲۴ روز در سال ثبت شدهاست.
شهرستان شمیرانات در تقسیمات کشوری ایران
شهرستان شمیران از دو بخش و سه دهستان و چهار شهر تجریش، لواسان، اوشان، فشم، میگون و شمشک تشکیل شدهاست.
بخش رودبار قصران
دهستان رودبار قصران
شهرها: اوشان، فشم، میگون و شمشک (تأسیس در آبان ۱۳۹۱)
بخش لواسانات
دهستان لواسان بزرگ
دهستان لواسان کوچک
شهرها: تجریش،لواسان
شمیران از دیدگاه تاریخی و غیررسمی
شمیران روستاهای کهن و زیبای فراوانی داشتهاست. بسیاری از این نامهای روستاهای شمیرانات از ریشه لهجه شمیرانی زیر شاخه زبان تاتی که تا قبل از انقلاب سال ۵۷ زبان چیره در شمیران بودهاست، گرفته شدهاند.
نام برخی از شهرکها، شهرها و روستاهای شمیران که بیشترشان امروزه از محلههای تهران بزرگ بهشمار میروند از این قرارند:
رستمآباد
آبنیک
آجودانیه (چاله باغ)
آهار
اختیاریه
اراج
اُزگُل
ازگیل دره
افجه
اقدسیه
امامه
انباج
اوشان، فشم، میگون
اوین
باستی
باغ شاطر
برگ جهان
بوجان
پس قلعه (دربند علیا)
پاسداران (سلطنت آباد)
تجریش
تیغستان
جعفرآباد
جماران
جمالآباد
جمشیدآباد
جوز درختک
چالهرز
چهارباغ
چیذر
حصاربوعلی
خلازیل (خورآذین)
دارآباد
دربند
دربندسر
درکه
دروس
درویش نو (تخت معیر)
دزاشیب دزآشوب
دولت
ده نارمک
راحت آباد
روته
زایگان
زردبند
زرگنده
زعفرانیه
سامیان
سبو بزرگ
سبو کوچک
سربند
سرنو
سعادت آباد
سعدآباد
سوآدر
سوهانک
سینک
شادآباد
شمشک
شنگزار (شِنکزار)
شورکاب
شیان
صاحبقرانیه
فرحزاد
فرمانیه
فشم
قاسمآباد (محله)
قلهک
قنات کوثر
قیطریه
کیکاووس
کاشانک
کردیان
کلاک
گرمابدر
گلابدره
گلندوک
لارک
لتیان
لزو
لشکرک
لواسان (روستا)
لواسان (شهر)
لویزان
مجیدآباد (تهران)
نخجوان
محمودیه
میگون
ناران
نودونک
نوشانی
نیاوران
هنزک
ولنجک
استلک (اصطلک)
تلو
چاهک (امامیه)
حسینآباد مبارکآباد
حصارک
گنجآباد (امانیه)
لالون (لالان)
جاذبههای گردشگری
برخی مراکز دیدنی این شهرستان عبارتاند از: شهر هویزه روستای زیبای دربندسر، دریاچه سد لتیان، کوه مهرچال، پارک جنگلی لویزان، آبشار دوقلو، آبشار اسون، آبشار پسنگ، آبشار سوتک، آبشار منظریه، پیست توچال، پیست دربندسر، پیست شمشک، پیست دیزین از جاده بالا، دیواره یخی هملون میگون، امامزاده قاسم (شمیرانات)، بقعه سلطان، آرامگاههای خواجه احمد، موسی، سید میر سلیم و مکانهای تاریخی و چون مسجد امام حسن عسکری، قلعه دختر ضحاک، قصر ضحاک، گورستان زرتشتیان، تپه کله قندی، قبر تاجالدین، سعادت آباد و تپه حصارک، پارک جنگلی تلو، پارک جنگلی لویزان، باغ پرندگان لویزان و آرامگاه ظهیر الدوله و غیره.
جستارهای وابسته
مجموعه فرهنگی ورزشی اختیاریه
استان تهران
شهر تهران
پانویس
منابع
قصران (کوهسران)، نگارش حسین کریمان
سایت فرمانداری شمیران
رضا رادنژاد و دیگران، شمیران یا، باغهای گمشده، تهران، ایران زمین، ۱۶۰ صفحه، چاپ اول، ۱۳۸۰.
منوچهر ستوده، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۲۶۹ صفحه، چاپ اول، ۱۳۷۴.
علی اکبر محمودیان و دیگران، اطلس شهرستان شمیران: رودبار قصران، لواسان و شهر شمیران (تجریش)، تهران، مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۲ صفحه، چاپ اول، ۱۳۸۱.
ناصر پازوکی طرودی، آثار تاریخی شمیران: لواسان و رودبار قصران (جغرافیای تاریخی و معرفی محوطههای باستانی و…)، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، ۴۳۶ صفحه، چاپ اول، ۱۳۸۲.
غلامحسین عباسی، حاشیهای بر متن، نگاهی به وجه تاریخی و فرهنگی البرز مرکزی و غرب فلات ایران و زبان شمیرانی، آذر ماه ۱۳۹۵
پیوند به بیرون
محلههایی که تعلق میآورند، پایگاه اطلاعرسانی معماری و شهرسازی، اردیبهشت ۸۴.
دربند، در حصار، روزنامهٔ همشهری، دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۸۲، سال سوم، شماره ۱۶۳.
تهران یادگارهای قاجار را فراموش میکند، روزنامهٔ ایران، شنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۴، شمارهٔ ۳۱۹۲.
تهران
شمیران
شهرستانهای استان تهران |
2087 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%A7%20%28%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%29 | پیشوا (تهران) | پیشوا (تهران)، مرکز شهرستان پیشوا و یکی از شهرهای استان تهران است که در ۳۵ کیلومتری جنوب شرقی تهران پایتخت ایران واقع شدهاست. این شهر در مسیر کهن راه ابریشم و همچنین در مسیر خط راهآهن سراسری تهران-مشهد قرار دارد.
به پیشوا لقب «مهد انقلاب ایران» نیز میدهند که در سفر ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به این منطقه، پیشوا «نگین سبز استان تهران» نام گرفت و رهبر ایران نیز در سفرش، این شهر را «مرکز شهادت» نامید. این شهر زادگاه کیومرث، نخستین پادشاه ایران است که برای مقابله با اهریمن برخاست.
نام
سامنات
در دستنویسی دربارهٔ تاریخ خوار (گرمسار امروزی) که رونویس آن هنوز باقی است حدود شهر امروزی پیشوا را «سامنات» نامیدهاند. در فرهنگ دهخدا نیز دشت وسیع دامنه جنوبی کوههای البرز بین تهران و سمنان، «سامنات» نامیده شدهاست. سامنات منتسب به سام، فرزند نوح و پدر کیومرث نخستین شاه یکتاپرست ایران است.
سناردک
یکی از نامهایی که به پیشوا نسبت داده میشود سناردک است. سنارک در لغت از دو قسمت «سنار» و «دک» تشکیل شده که در زبان پارسی میانه، «سنار» به معنی ساحل و بندر است و «دک» هممعنی خشکی و کویری است. پیشوا یکی از بندرهای کویر مرکزی ایران بهشمار میرود، از این رو به آن «سناردک» میگفتند که در زبان پهلوی به معنای ساحل خشکی است. سنارک، اکنون یکی از محلههای پیشوا در جنوب شرقی این شهر است.
امامزاده جعفر
پس از وقف زمینهای اطراف آرامگاه امامزاده جعفر توسط شیخ خضرالدین جنید رازی در قرن نهم هجری قمری و رونق گرفتن بیشتر منطقه، این شهر با محوریت آرامگاه امامزاده جعفر رشد کرد و نام این شهر به امامزاده جعفر تبدیل شد. گفته میشود که شاید یکی از دلایل به فراموشی سپرده شدن سامنات مرکزیت امامزاده جعفر بر شهر بودهاست. هماکنون نوادگان شیخ خضرالدین جنید رازی ساکن در پیشوا میباشند که به طایفهٔ مشایخ مشهورند و اکثراً با نامهای اسدی و جنیدی شناخته میشوند. بزرگترین فرد از این خاندان در هر دورهای متولی آرامگاه امامزاده جعفر میشود.
پیشوا
تا پایان روزگار قاجار، این شهر به نام امامزاده جعفر نامیده میشد ولی با ساخت راهآهن سراسری ایران در سال ۱۳۱۷ و گذر آن از این سامان، رضا شاه نام رسمی آن را از امامزاده جعفر به پیشوا تغییر داد
پیشینه
دیرینگی باستانشناسی پیشوا با کشف سنگهای رتوش شدهٔ دو لبه، به دورهٔ پارینه سنگی میانی بر میگردد.
پیش از میلاد
حکومت کیومرث و فریدون و ایرج
سامنات اولین نامی است که شهر به آن نامیده شدهاست و منتسب به اولاد سوم سام بهنام کیومرث است که به باور بسیاری، از این شهر برای جهانگشایی برخاست چنانکه فردوسی در مورد او مینویسد:
او اولین پادشاه یکتاپرست ایرانی بود که نوروز را عید گرفت و از سامنات به شاطی فرات رفت و به مرور زمان شوش، بابل را گرفت و شهرهایی از جمله بلخ را بنا کرد.
سالها بعد فریدون در نزدیکی پیشوا تخت فریدون را بنا نهاد، شهر سامنات را آباد ساخت و بر ایران حکومت کرد.
پس از او ایرج بر تخت نشست و دژی بلند بنا نهاد که همچنان بزرگترین قلعه خشت خام دنیا به حساب میآید. در مورد قلعه ایرج آوردهاند که قدمت این قلعه بیش از پنج هزار سال است و آن را برای حفظ مملکت و محروس داشتن آن از تطاول و حملههای تورانیان ساختهاند.
در دوره کیانیان، این منطقه یکی از مناطق مهم بهشمار میرفته چرا که آمدوشد در این منطقه بسیار بودهاست. وجود ایوانکی (ایوانِ کِی خسرو و کِی کاووس) در همسایگی پیشوا که از آن تنها نامش بهجا مانده گواه بر این مدعاست.
کاوشگریهای باستانشناسی
پیشوا شهری کهن بوده و طی بررسیهایی که توسط هیئت باستانشناسی که در سال ۱۳۷۰ و ۱۳۶۳ انجام شد از عمق ۳۸۵ سانتیمتری تپه شغالی آثار و بقایای سفالی به دست آمد. عناصر معماری در تپه مزبور خشت خام و چینه است که این آثار را متعلق به اواخر هزاره ششم و پنجم پیش از میلاد میدانند. همچنین خشتهایی به صورت جفت و طاق چیده شدهاند که قدمت این آثار به سههزار سال پیش از میلاد میرسد. اهمیت دیگر تپه شغالی این است که تمدن موجود در تپه سیلک را یکجا و در یک تپه دارد.
در سال ۱۳۶۳ هنگام احداث ساختمان کمیته انقلاب شهر پیشوا هنگام حفر چاه در عمق ۶ متری مقداری استخوان و سفال کشف شد که این آثار متعلق به دوران هزاره اول پیش از میلاد است، پس از کاوشگریهای بعدی مشخص شد که این مکان همان گورستان باستانی گبری است و از یک دوره ۵۵۰ ساله از اواخر هزاره دوم پیش از میلاد حکایت دارد. محدودهٔ این گورستان باستانی بسیار وسیع بوده که از انتهای شکستگی ناهمواریهای پیشوا در مرکز فعلی شهر آغاز شده و تا ده پاچنار در شرق شهر در دامنه تپه ادامه دارد، معماری قبرها از شیوه خاصی پیروی نمیکند اما بهطور محسوسی سنت اعتقادی ۳ در قبور تکرار شدهاست که کنار هر جسد سه ظرف بزرگ متوسط و کوچک گذاشته شدهاست که این ظروف قابل مقایسه با ظروف بدست آمده از تپه حصار در دامغان و تپه سیلک در کاشان است.
با توجه به نتایج کاوشهای صورت گرفته میتوان گفت یک استقرار مستمر از هزاره ششم تا هزاره اول پیش از میلاد در این منطقه وجود داشتهاست.
پس از میلاد
از دورهٔ میلاد مسیح تا کشتهشدن جعفر الخواری فرزند موسی کاظم اطلاعات دقیق تاریخی در دست نیست اما برخی شواهد حکایت از استمرار حیات در شهر پیشوا دارد. اما به هر حال در این دورانها و پس از آن، این منطقه قسمتی از ملک ری محسوب میشدهاست. در کتاب ری باستان از احوالات مردم سناردک نقل شده که آنها از شیعیان متعصب بودهاند و علاقه آنها به خاندان اهل بیت باعث شده بود که امامزاده جعفر بن موسی الکاظم پس از درگیری و جراحت به این شهر پناه ببرد.
زلزله ویرانگر
در سال ۷۸۴ هجری قمری (۱۳۸۴ میلادی) گسل پیشوا با شدت ۷٫۲ ریشتر فعال شد که در اثر حرکت گسل، سکونتگاههای روی دامنهٔ تپهٔ پیشوا مدفون و مسجد جامع ورامین تخریب شد و شهرهای پیشوا، ورامین و ری به کلی ویران گردید. در کتاب منم تیمور جهانگشا آمدهاست که:
در سال ۷۸۴ قمری دو سال قبل از اینکه او به ری برسد زلزله مهیبی شهر را کاملاً ویران کرده بود و فقط عدهای باقی مانده بودند که در خرابههای اطراف مسکن گزیدند.
وقف جنید رازی
نوشتار اصلی: وقف شیخ جنید رازی
چندین سال پس از زلزله، شیخ جنید رازی که قصد سفر از ری به مشهد داشت با عبور از منطقه خالی از سکنه پیشوا، با مزار امامزاده جعفر برخورد کرد و بر آن شد تا اطلاعاتی در مورد امامزاده جعفر بدست آورد و هنگامی که با مقامات و کرامات امامزاده جعفر آشنا شد تصمیم گرفت خادم آن امامزاده شود، بنابراین ساکن این منطقه شد، داراییهایش را فروخت و پنج قنات و یک میلیون و ۵۵۵ هزار متر مربع ملک را در اطراف آرامگاه خریداری کرد و آباد ساخت و در سال ۸۷۳ هجری قمری وقف نمود و فرزندانش را موظف نمود که خادم امامزاده و متولی موقوفات باشند. پس از این آبادانی و وقف، رونق به پیشوا بازگشت و این شهر تمدن جدیدی را آغاز نمود.
رونق صفوی
در عصر صفوی به فقه شیعه و هنر و معماری اسلامی و ایرانی بسیار بها داده میشد، شهر امامزاده جعفر نیز به دلیل وجود امامزاده رونق ویژهای پیدا کرد. گنبد فیروزهای امامزاده جعفر یادگار عهد صفوی است که به دستور شاه طهماسب صفوی ساخته شد. «حرم، بازار، چهارسو، کوچهها، کوشکها، رباطهای اربابی، تکیه و آبانبار چاله خشتی»، از عناصر شهرسازی دورهٔ صفوی هستند که هنوز در بافت قدیمی شهر پیشوا دیده میشوند و بعضاً کاربری خود را حفظ نمودهاند.
معاصر
وقایع مشروطه
هنگامی که محمدعلی شاه قاجار در مقابل مشروطه خواهان شکست خورد، به سفارت روس پناهنده شد و به فکر باز پسگیری تاج و تخت خود افتاد. ارشدالدوله که از یاران وفادارش بود برای او تلاشهای بسیاری کرد و در نقاط مختلفی جنگید. دریکی از درگیریهایش که به تپههای پیشوا و صحن امامزاده جعفر آمده بود، زخمی و دستگیر شد و در نهایت در بازار پیشوا تیرباران گردید.
قیام ۱۵ خرداد
پس از سخنرانی سید روحالله خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ در قم به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه مردم تهران دست به تظاهرات جدی زدند. صبح روز پانزده خرداد آیت الله خمینی بازداشت و به تهران برده شد. ۱۵ خرداد سال ۴۲ مصادف با دوازدهم محرم و همزمان با روز برگزاری آیین بنی اسد در پیشوا بود.
بعد از برگزاری مراسم، حسن مقدس بلندگو به دست گرفت و گفت:
سپس مردم از همانجا تصمیم به قیام علیه رژیم شاه میگیرند. لذا در ساعت ۱۴ همان روز از ایوان آرامگاه امامزاده جعفر کفن پوشان به سمت تهران حرکت کردند، در میان راه مردم ورامین نیز به کفن پوشان پیوستند. وقتی به پل باقرآباد رسیدند مورد هجوم نیروهای دولتی رژیم پهلوی قرار گرفتند و تعدادی کشته و چندین نفر زخمی شدند.
بسیاری واقعه ۱۵ خرداد را مبدأ تحولات انقلاب اسلامی ایران میدانند. از این رو پیشوا را مبدأ قیام ۱۵ خرداد یا مهد انقلاب ایران نامیدند.
جغرافیا
موقعیت
پیشوا در نیمه شمالی ایران و ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی تهران قرار دارد.
زمینشناسی
پیشوا بر روی دامنهٔ تپههای طبیعی و روی گسل قرار دارد، از شمال به کوههای البرز و از جنوب شرق به کویر مرکزی ایران متصل است به همین دلیل منطقهٔ مناسبی برای کشت محسوب میشود.
خاک
دکتر پرویز کردوانی در خصوص خاک این منطقه میگوید:
گسل
شهر پیشوا بر روی گسل قرار دارد و ناهمواری این گسل بهراحتی پیداست. گسل پیشوا در راستای E 130 N است، از مرکز این شهر آغاز شده و به درازای ۳۴ کیلومتری شرق آن ادامه دارد. این گسلِ فشاری با شیب به سمت شرق به روشنی رسوبات کوارتز را بریده و مرز میان کوه و دشت را در پیشوا تشکیل میدهد. طول شرقی جغرافیایَ ۴۵°۵۱ تاَ ۱۵°۵۲ درجه و عرض شمالی جغرافیایَ ۱۵°۳۵ تاَ ۲۳°۳۵ درجه محدوده این گسل را شامل میشود. آخرین فعالیت بزرگ این گسل ۷۸۵ ه.ق (۱۳۸۴ میلادی) همزمان با حمله تیمور لنگ بوده و طی آن این شهر و محدوده ورامین و ری به کلی ویران گردیدهاست.
آب و هوا
پیشوا آب و هوای معتدل و نیمهخشک و در دشتها آب و هوای صحرایی مختص خود را دارد، نسبت به گرمسار و ورامین معتدل تر است ولی شبهای زمستانی سردتری دارد. درجه حرارت پیشوا بین ۱۴- درجه در زمستان و ۴۵+ درجه در تابستان در نوسان است. در بهار و پاییز به علت وجود درختان فراوان و مصونیت از آلودگیهای تهران هوای فرحبخش و دلنشینی دارد.
منابع آب
زمینهای زراعی و باغهای پیشوا توسط نهرها، چشمهها (چشمهٔ دریاچهٔ قلعهکرد و…)، قناتها (هرمین، سناردک و …) و رودخانههای جاری شده از رشتهکوه البرز سیراب میگشت. در سالهای گذشته با هدف تأمین آب مطمئن برای کشاورزی منطقه پاکدشت، پیشوا و ورامین و همچنین تأمین آب شرب بخشهایی از شرق و جنوب تهران سدهای لار، لتیان و ماملو احداث گردید، اما با افزایش جمعیت کلانشهر تهران و خشکسالیهای پیاپی، تأمین آب شرب تهران درصد بیشتری را سهم خود کرد و رودخانه پیشوا و نهرها و چشمهها و قناتهایش یکی پس از دیگری خشک گردید و بسیاری از باغهای موقوفه که از درختان انار، انگور، انجیر، توت و گردو و… تشکیل میشد نیز از بین رفت. امروزه زمینهای پیشوا با چاههایی که بعداً حفر شد آبیاری میشود.
بادها
بادهای بارانزا: مهمترین منبع بارش در این منطقه بادهای مرطوب مدیترانهای و اطلسی است که از سمت غرب میوزد. رشته کوه البرز همجون سدی به نحو مؤثری از نفوذ بسیاری از تودههای هوا جلوگیری میکند در نتیجه باعث شدهاست که هوای شهر از یک سو خشکتر و از سوی دیگر از آرامش نسبی برخوردار باشد.
باد شهریاری: بادی خنک و دلربا است که از سمت شهریار میوزد و هوا را لطیف میکند و محدود به فصل خاصی نیست. در تابستان گرمای هوا را کاهش داده و موجب رشد بهتر درختان میشود. وزیدن باد شهریاری در تابستان برای مردم پیشوا خوشایند است.
باد خِشو: در اوج گرمای تابستان از سمت کویر میوزد و به خشکی و گرمای هوا شدت میبخشد و باعث ریزش گلها و گرد گرفتن درختان میشود. این باد در روزهایی حد فاصل اواخر خرداد تا پنجم مرداد میوزد.
باد قبله: این باد در بهار از سمت جنوب و جنوب غرب میوزد و همراه با دولخ (نوعی گرد و خاک محلی) است و معمولاً با تودهای از ابر سیاه همراه است که به آن پایه میگویند و منجر به رعد و برق و باران و تگرگ میشود.
باد احنمود: بادی است سردو خشک و سوزان که در اوج سرمای بهمن ماه از سوی کوههای شمال غربی میوزد، و هوا را از مناطق برفنشین هم سردتر میکند. هنوز وقتی این باد بوزد مردم میگویند: «معلوم نیست برفش کجا اومده که سوزش داره اینجا میاد».
باد خالهپیرزن: معمولاً سه روز مانده به عید نوروز میوزد و معتقد بودند که «خاله پیرزن در اثر خستگی، شب عید خواب میماند و مدت ده روز باد نمیوزد و بعد از این مدت عمو نوروز میآید و خالهپیرزن بیدار میشود. اگر عمونوروز عصایش را به آب بزند خالهپیرزن میگوید باران ببارد و اگر به خاک بزند میگوید باد بوزد».
ضربالمثلی پیشوایی میگوید: «خاله پیرزن گفته اگه پشتم به بهار نبود بچه رو توی گهوارهاش (از سرما) خشک میکردم».
ساختار شهری
گسترش شهر
بافت شهر پیشوا از نظر قدمت به ۳ قسمت تقسیم میشود. هستهٔ اولیه شهر در محدودهٔ قدیمی شهر پیشوا است و در گذشته داری سه دروازه بودهاست. حرم، بازار و شهیدگاه از محلههای شاخص و قدیمی این قسمت شهر است. با آنکه شهر قدمتی چند هزار ساله دارد ولی به جز سناردک، از قدمت قدیمیترین محلات آن بیش پانصد نمیگذرد. بافت میانی شهر در نتیجهٔ عدم کشش جمعیتی بافت قدیمی گسترش یافت که در قسمت غربی شهر و در آن سوی رودخانهٔ مرکزی شهر پیشوا قرار دارد. این قسمت از شهر بیشتر حاصل ساخت و سازهای دهه ۳۰ تا ۸۰ خورشیدی است و معماری آن مشابه هستهٔ مرکزی ولی با مصالح مدرن است. نشانههای خیابانبندی و کوچههای پهنتر از ویژگیهای بافت میانی است. پس از احداث دانشگاه آزاد پیشوا و ایجاد شهرک صنعتی پیشوا در سوی شرقی شهر زمینهای لم یزرع آن محدوده ارزش پیدا کرد و ساخت و ساز رواج یافت و در آن محدوده چندین شهرک احداث شد که بعضی از آنها رو به توسعه است.
قسمتهای شهر
نواحی پیشوا شامل کوهها و محلههای قدیمی شهر و شهرکهای بعضاً تازه تأسیس و در حال توسعه هستند که همگی در قالب یک منطقه شهرداری اداره میشود. بعضی از این محلات قبلاً روستا بودهاند اما امروز جزء شهر پیشوا محسوب میشوند. نواحی مختلف شهر پیشوا عبارتند از:
محلهها: باغ ناصر، پاچنار، پل حاجی، تپه حاج آقا جلال، تپه سلام، تپه میرزاکریم، چاله امید، سرچشمه، سناردک، شوش آباد، شهرداری قدیم، صفاییه، قلعه کرد، قلعه نو، کهنک، هاشمآباد، همتآباد
کویها: ابوذر، بانک ملی قدیم، بهداری، بیبیهور، جهاد، حرم، رازی، سردار جنگل، سهجوبی، شهیدگاه، شیرازیها، عطاییها، فرهنگیان، کارخانهیخ، مبارز، میثم، نهضت، یاسر
شهرکها: پاسارگاد، پانزده خرداد، خورشیدهشتم، شهید اردستانی، طاق سپهر، فرهنگیان، کوثر، گلها، مارگارین، معلم، نقش جهان.
ترابری
مسیرهای دسترسی
فاصلهٔ پیشوا تا تهران ۴۵ کیلومتر، تا قم ۱۱۵ کیلومتر و تا سمنان ۱۵۵ کیلومتر است.
مسیرهای دسترسی به پیشوا عبارتند از:
بزرگراه امام رضا: از سه راه شریفآباد به سمت جنوب به طول ۱۲ کیلومتر.
بزرگراه ورامین: بعد از کمربندی ورامین به سمت شرق به طول ۱۲ کیلومتر.
بزرگراه قم-گرمسار: از سه راه امامزاده عبدالله به سمت شمالغرب به طول ۱۵ کیلومتر.
راهآهن
ایستگاه راهآهن پیشوا یکی از ایستگاههای خط سراسری تهران - مشهد است که حد فاصل ایستگاههای ورامین و گرمسار است و در سال ۱۳۱۷ احداث گردید. علاوه بر این، ایستگاه راهآهن دیگری در داخل شهر پیشوا ایجاد شده و ایستگاه پایانی ریل باس تهران-پیشوا است.
متروی تهران-پیشوا
احداث مترو در ورامین، پیشوا و قرچک بیش از ۱۵ سال قبل آغاز شده و هربار نمایندههای مجلس از طریق وعده پیگیری آن از مردم رأی گرفتند، اما متولی اجرای این پروژه بارها بین شرکت راهآهن و شرکت مترو دست به دست شدهاست، با پیگیریهای محسن منصوری، استاندار سابق تهران و معاون فعلی اجرایی رئیسجمهور در سفر اخیر رئیسجمهور اجرای مترو ورامین از راهآهن گرفته و تحویل شرکت مترو تهران شد، که احتمالاً دو سال هم برای تکمیل زمان لازم دارد.
مردم
زبان
مردم پیشوا فارسیزبان و دارای لهجهٔ تهرانی با اندکی گویش محلی هستند.
جمعیت
طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران جمعیت پیشوا ۴۷٬۲۵۳ نفر بوده که از این تعداد ۲۳٬۷۳۴ نفر مرد و ۲۳٬۵۱۹ نفر زن بودهاند و این تعداد در ۱۳٬۳۵۲ خانواده زندگی میکنند که اکثراً بومی همین منطقهاند.
فرهنگ و هنر
آیین بنی اسد
بنی اسد قومی از طوایف عرب و از ذریه اسدبنخزیمه بودند که دو روز پس از نبرد کربلا کشته شدگان واقعه را تشییع و دفن نمودند.
مردم پیشوا همه ساله دو روز بعد از عاشورا در روز دوازدهم ماه محرم کسب و کار و بازار را رها میکنند و با پوشیدن لباسهایی عربی موسوم به بنی اسد طی مراسمی نمادین پیکرهای کشته شدگان نبرد کربلا را در سالروزش در صحن امامزاده جعفر تشییع میکنند و به عزاداری و سوگواری میپردازند.
طی این مراسم ابتدا فردی در نقش زین العابدین (امام چهارم شیعیان)، کشته شدگان را برای حاضرین معرفی میکند و از دلاوریهای آنان میگوید و سپس مرثیه آنان را میخواند و در پایان هر بخش این کشته شدگان از در ورودی اصلی صحن تا ایوان بر روی دست افراد پوشیده با لباس بنی اسد و مردم تشییع میشوند. معمولاً حر بن یزید ریاحی، قاسم بن حسن ،علی اصغر، علی اکبر، زهیر بن قین، حبیب بن مظاهر، عباس بن علی و حسین بن علی (امام سوم شیعیان) در این مراسم تشییع میشوند.
این مراسم حدود پانصد سال است که در پیشوا و در جوار آرامگاه امامزاده جعفر بن موسی الکاظم برگزار میشود. قیام خونین مردم در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ پس از این مراسم و از همین مکان آغاز شد.
خانه هنر پیشوا
خانه فرهنگ شیخ جنید
اقتصاد
کشاورزی
پیشوا یکی از نواحی مُلک ری کهن محسوب میشود. ملکی که عمر سعد، به سودای فرمانروایی بر آن، در کشتن امام سوم شیعیان شریک شد. برای درک حاصلخیزی این منطقه یک ضربالمثل معروف کافی است که: «هم از گندم ری افتاد هم خرمای بغداد». مردم پیشوا از دیرباز در این منطقه به کشاورزی مشغول بودهاند و امروز نیز کشاورزی، نقش پررنگی در میان آنها دارد بطوریکه طبق سرشماریها حدود ۲۶درصد مردم پیشوا کشاورزند. بیش از ۸۵درصد زمینهای کشاورزی پیشوا زیر کشت میرود و سالانه بیش از ۵۰۰هزار تن محصولات کشاورزی تولید میشود که ۳۰۰هزار تن از آن، محصولات گلخانهای است و بخشی از آن، به خارج کشور صادر میشود. در سطح کشور، حدود ۸۰۰۰هکتار سطح گلخانهای وجود دارد که بیش از ۱۰۰۰هکتار معادل یکهشتم آن در پیشواست، بههمیندلیل این شهر یک قطب تولید محصولات گلخانهای و گیاهان دارویی در سطح استان تهران و ایران بهشمار میرود. پیشوا در آبانماه ۱۳۹۳ بهعنوان رتبهٔ برتر ارائه محصولات کشاورزی و در پاییز ۱۳۹۴ بهعنوان رتبه برتر علمیکردن کشاورزی در سطح ایران برگزیده شد.
نیمی از محصولات کشاورزی پیشوا را غلات شامل ذرت، گندم و جو تشکیل میدهد. همچنین عمده محصولات گلخانهای در پیشوا، خیار و گل و گیاهان دارویی است. در رتبههای بعدی، صیفیجاتی همچون بادمجان، گوجه فرنگی، کدو و نیز کاهو، کلم و آفتابگردان قرار دارد. در سالهای اخیر کشت زرشک و زعفران رشد چشمگیری داشتهاست و پروش قارچ و آلوئهورا مورد توجه قرارگرفتهاست. علاوه بر این در حوزهٔ محصولات درختی، میوههای انار، انگور، انجیر، زیتون، گردو و خرمالو از محبوبیت و اهمیت بالایی در بین کشاورزان و باغبانهای پیشوا برخوردار است.
دامپروری
زمین حاصلخیز و کشاورزی مناسب زمینهٔ مناسبی برای دامپروی بهحساب میآید که بهخوبی در این منطقه مهیاست. در پیشوا ۶۱۵واحد دامداریِ پرواری، فرصت پرورش بیش از ۱۰۰۰۰راس دام را فراهم آوردهاست که از آنها سالانه حدود ۵۱۳۷۰تن گوشت قرمز تولید میشود. بعلاوه ۱۲۷واحد دامداری شیری وجود دارد که در مجموعههای کاملاً مکانیزه سالانه ۳۸۷۱۷تن معادل ۱۰۶تن در روز شیر تولید میکنند و همین باعث شده که پیشوا به عنوان دومین تولیدکننده شیر ایران شناخته شود.
زنبورداری نیز در این شهر حاشیهکویری اهمیت ویژهای دارد، در پیشوا سالانه بیش از ۳تن عسل کویری توسط زنبورداران نمونه کشوری تولید میشود. همچنین در واحدهای مرغداری پیشوا سالانه ۲۵۰۰۰قطعه مرغ تولید میشود که در خودکفایی تولید مرغ و اشتغالزایی مردم منطقه تأثیر زیادی داشتهاست.
علاوه بر همه اینها در سالهای گذشته پرورش شترمرغ رشد چشمگیری داشته و وجود بزرگترین مرکز پرورش شترمرغ ایران در پیشوا نمونهٔ دیگری از ویژگیهای ممتاز پیشوا در حوزهٔ دامپروری است.
صنعت
دامپروری و در نتیجهٔ آن تولید پشم، زمینه مناسبی برای تولید فرش و صنایع دستی به حساب میآید که این هم در پیشوا به خوبی فراهم است، به همین دلیل هنر فرشبافی در روستاهای اطراف پیشوا همچنان رایج است.
همچنین شهرک صنعتی پیشوا در سال ۱۳۸۵ با مصوبه هیئت دولت فعالیتش را آغاز نمود، نزدیکی به تهران و همجواری با شهرهای پیشوا و شریفآباد، مجاورت با شبکه راههای سراسری از طریق محورهای تهران-مشهد و تهران-پیشوا، مجاورت با راهآهن سراسری و نزدیکی به ایستگاه راهآهن پیشوا از جمله امتیازهایی است که باعث جذب سرمایهگذار و پیشرفت در این شهرک شدهاست.
هماکنون در این شهرک صنعتی صنایع مختلفی مانند صنایع غذایی، دارویی، شیمیایی، سلولزی، نساجی، فلزی، کانی غیر فلزی و صنایع تبدیلی برای ایجاد واحدهای خود مشغول به فعالیت هستند.
دانشگاهها و مدارس علمیه
دانشگاهها
دانشگاه آزاد اسلامی واحد پیشوا
دانشگاه فرهنگیان پردیس زینبیه پیشوا
دانشگاه علمی کاربردی شهرداری پیشوا
دانشگاه پیام نور پیشوا
مدارس علمیه
مدرسه علمیه فاطمیه پیشوا (خوهران)
مدرسه علمیه جعفریه پیشوا (برادران)
گردشگری
گردشگری در پیشوا با باغهایش معنی میشود که بیشتر خصوصی هستند.
اماکن زیارتی
امامزاده جعفر بن موسی الکاظم ''
گلستان شهدای گمنام
امامزاده موسی و اسحاق کهنک
بقعه یوسف رضا
امامزاده ابراهیم (بهشت ابراهیم)
امامزاده عبدالله
قبر شیخ جنید رازی
آثار باستانی
قلعه ایرج
تپه سفالین
تپه شغالی (شاه قلی)
تخت فریدون
چاله خونی
چاله مورت
تپه غیاث آباد
مکانهای تاریخی
خانه تاریخی ارباب رازی
خانه تاریخی ملامحمدتقی انصاری
خانه تاریخی حاج میرزایعقوب جنیدی
خانه تاریخی دکتر محمدخان مجرب
آسیاب بالا (طاحونه زبر)
آب انبار چاله خشتی
یخچال طبیعی طارند
مکانهای تفریحی
تپه سلام
پارک جنگلی پیشوا
شهربازی پیشوا
بوستان خانواده فاز ۱
بوستان خانواده فاز ۲
بوستان خانواده فاز ۳
بوستان زائر
باغ گل بهشت جعفر
باغ زیتون فاز ۱
باغ زیتون فاز ۲
ایستگاه قطار
باغچه گیاهان دارویی زواره محمدآباد عربها
قله طلا
قله کوه گچ
جستارهای وابسته
شهرهای باستانی و تاریخی ایران
شهرستان پیشوا
امامزاده جعفر
قیام ۱۵ خرداد
پانویس
پیوند به بیرون
پایگاه خبری پیشوا
پایگاه خبری تحلیلی ندای پیشوا
شورای شهر پیشوا
شهرداری پیشوا
فرمانداری پیشوا
پیشوا
شهرستان پیشوا
شهرهای استان تهران
شهرهای باستانی ایران
شهرهای شهرستان پیشوا
شهرهای مذهبی ایران |
2088 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF | دارآباد | دارآباد، یکی از محلههای شمال شهر تهران است. دارآباد از سوی شمال به ارتفاعات توچال، از جنوب به محلههای آجودانیه و اقدسیه، از سوی شرق به رودخانه دارآباد و محله شهرک نفت (تهران) و از غرب به بازوی توچال و محله نیاوران میرسد. در زمان قاجار آغا محمد خان طایفه لطفعلی خان زند را به باقلا زار تبعید و در حبس نگه داشته بود.
دارآباد از قدیمیترین مناطق شهر تهران است که بنا بر بعضی مستندات، قدمتش به ۳۵۰ سال میرسد. این محله در ابتدا به واسطه رونق کشاورزی و دامپروری در منطقه کهنه دارآباد حوالی باقلازار شکل گرفت. کهنه دارآباد یا همان باقلازار در شرق محله فعلی دارآباد قرار داشت و از آنجایی که اهالی آن بیشتر به کشت باقلا (باقالی) مشغول بودند، به باقلازار مشهور شد.
پیشینه
مردم قدیم دارآباد پیشتر در جایی دیگر در جنوب ازگل و شرق سوهانک سکونت داشتند و نام آن محل کهنه دارآباد میباشد، ولی در پی خشکسالی آن زمینها را واگذاشتند و به جای کنونی دارآباد کوچیدند.
نام دارآباد پس از ساختن کاخی در زمان مظفّرالدینشاه قاجار در این محله، به شاهآباد تغییر نام داده شد ولی بعدها دوباره نام پیشین به آن بازگردانده شد. هنوز کاریز (قنات) این محل به نام شاهآباد معروف است. گفته میشود پزشکان فرانسوی به خاطر بیماری آسم مظفرالدینشاه قاجار دارآباد را برای درمان بیماری به واسطهٔ آب وهوای خوب آن مناسب دانستند. در ساختمان و زمینهای کاخ، در زمان رضاشاه در سال ۱۳۱۲ هجری خورشیدی بیمارستان مسلولین ساخته شد. از دیگر عمارتهای قاجاری که نزدیک به کاخ شاهی ساخته شدهاست عمارت فخرالدوله میباشد.
بر پایه سرشماری سال ۱۳۳۵ هجری خورشیدی محله دارآباد حدود ۱۰۰ نفر جمعیّت داشت که جمعیت آن در سال ۱۳۷۱ شمسی سه هزار تن برآورد شدهاست. رشد جمعیّت در سال ۱۳۷۱ بیشتر بخاطر مهاجرت غیربومیان از خلخال و اردبیل و ملایر و جوشقان) به دارآباد بودهاست.
جغرافیا
در جنوب شرقی دارآباد تپهای باستانی به نام سیمین قلعه قرار دارد که در آن کاوشهای باستانشناختی نیز انجام گرفتهاست.
دارآباد دو قنات داشت که یکی از آنها را به اقدسیه اختصاص دادهاند و آب قنات دیگر به نام «سید آبگوشتی» که در شرق روستاست به تهران میرود.
کوههای دارآباد که دو سوی این دهکده را دربر گرفتهاند رشته اصلی توچال است که از دامنه شرقی آن تا قوچک ادامه دارد. مَرغزارها یا مراتع شمالی آن از توچال به این شرح است:
شهربانوکشک - کمردگور - تخت شاه - الشگا - چپدره - کلنو - توپز بلند - چال مگس - بند چلچلا - فراخسینه - سیردورو - درازلش - میردلو - پهنه خرگوشنو؛ و در بخش جنوبی:
پیازچال - دره وزوا - عرقچینک - خوشچال بالا - خوشچال پایین.
دارآباد دو رودخانه دارد به نامهای «دارآباد» و «کهنه دارآباد» که در جایی به نام «سیر دورود پایین» به هم میپیوندند و رودخانه دارآباد را تشکیل میدهند.
میدان دارآباد تهران در ارتفاع ۱۷۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد.
موزه تاریخ طبیعی دارآباد که از موزههای خوب ایران است نیز در دارآباد واقع شدهاست.
خطوط حمل و نقل عمومی
این محله فاقد خط مترو میباشد. تنها خط اتوبوسرانی که بهصورت عبوری از این محل عبور مینماید:
خط ۲۹۸ شهرک قائم به پایانه تجریش در مسیر خیابانهای شهرک قائم، بلوار ارتش، بلوار اوشان، دارآباد، خیابان پور ابتهاج (دارآباد)، خیابان باهنر (نیاوران)، میدان قدس، خیابان شهرداری و میدان تجریش
پانویس
پیوند به بیرون
جغرافیای تاریخی شمیران، منوچهر ستوده، جلد یکم، تهران، ۱۳۷۱.
کوههای استان تهران
کوههای ایران
محلههای تهران
محلههای منطقه ۱ تهران
موزههای تهران |
2089 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D9%82%D9%84%D8%B9%D9%87 | سینهقلعه | سیمین قلعه یا «سینهقلعه» نام یکی از تپههای باستانی در جنوب شرقی دارآباد در شهر تهران است که بر آن آثار سازهای قدیمی دیده میشود. در سال ۱۳۴۰ هجری خورشیدی اداره باستانشناسی ایران در این محل کاوش مختصری انجام داد که در آن وجود یک بنای کهن به اثبات رسید.
ضمنا ابن نام تعدادی از قلعه ها در شهرها و روستاهای ایران نیزبه صورت عمومی میباشد برای مثال در روستایی به نام وسفونجرد در حوالی تفرش نیز قلعهای به این نام وجود داشته است که در حال حاضر فقط نامی از آن باقی مانده است و محل آن تبدیل به پارکینگ عمومی و مکانی برای گپ زدنهای عصرگاهی روستاییان شده است .
بناهای تاریخی استان تهران |
2090 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87%20%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1%20%28%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%A7%29 | امامزاده جعفر (پیشوا) | جعفر الخواری، پسر موسی بن جعفر و برادر علی بن موسی الرضا، به ترتیب امامان هفتم و هشتم شیعه دوازدهامامی، از شخصیتهای مورد احترام شیعیان است. آرامگاه او در شهر پیشوا در ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی تهران قرار دارد. بنای این آرامگاه در سال ۱۳۱۷ به شمارهٔ ۳۱۹ ثبت ملی شدهاست.
شخصیت و زندگی
موسی کاظم نسبت به دیگر امامان شیعه فرزندان بیشتری داشت. بیشتر مورخان تاریخ تعداد فرزندان او را ۳۷ تن شمردهاند امامزاده جعفر بن موسی الکاظم که وی را «خواری» و اولاد او را «خواریون» نیز میخوانند، پس از رشد و نمو، برادرش علی بن موسی الرضا را یاری کرد. پس از آنکه رضا دعوت مأمون را پذیرفت و از مدینه راهی شهر مرو شد، وی نیز با کاروانی به سرپرستی خود و با فرزندان و فرزندزادگان موسی کاظم همچون ابراهیم و ابوالجواد از بغداد به ولایت خراسان رفت.
در میانهٔ راه به ناحیه ساوجبلاغ رسیدند و پس از درگیری با سپاهیان مأمون، حسن بن موسی الکاظم کشته شده و برخی دیگر از همراهانش، زخمی شدند و پس از این پیکار با فرارسیدن شب، همگی در اطراف این منطقه پراکنده شدند. جعفر بن موسی الکاظم که در منطقهٔ ساوجبلاغ در حین دفاع مجروح شده بود، در روستای «سناردک» شهرستان پیشوا، در منزل جلالالدین نام (شاید همین قتلگاه فعلی باشد) بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ ۱۵ جمادیالثانی سال ۲۱۷ هجری قمری درگذشت و در گورستان محل، دفن شد.
همچنین او میتواند جعفر بن محمد بن جعفر بن حسن بن علی بن عمر بن علی بن حسین باشد که در جنگی میان احمد بن عیسی علوی و عبدالله بن عزیز عامل محمد بن طاهر در ری کشته شد.
آثار تاریخی و معماری بنای آرامگاه
بقعهٔ امامزاده جعفر در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی ساخته شد و محراب داخلی حرم در قسمت جنوب بنای بقعه قرار دارد؛ ازارهٔ داخلی مقبره تا ارتفاع ۱٫۵ متری با کاشیهای معرق فیروزهای، مشکی، زرد و سفید بر زمینهٔ لاجوردی با نقوش تزیینی اسلامی تزئین شده و در اواخر دوران پهلوی، بالای ازارهٔ داخل حرم و گنبد نیز کاملاً آینهکاری شدهاست.
ضریح این مقبره در وسط گنبد خانه بر روی پایهای ۳۰ سانتیمتری از سنگ مرمر سبز رنگ قرار دارد و ضریح از جنس طلا و نقرهاست که با میناکاری تزیین شده و کتیبههای آن با خط ثلث و نستعلیق نوشته و در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی ساخته و نصب شدهاست؛ در پایان کتیبهای که روی در ضریح سابق مقبره موجود است، تاریخ سال ۹۴۴ هجری قمری حک شده و در پایین کتیبه داخل حرم که به خط ثلث است، نام شاه طهماسب صفوی و تاریخ ۹۵۶ هجری قمری ثبت شدهاست.
گنبد این بنا، ۲۱ متر ارتفاع و ۹٫۵ متر قطر دارد که به شیوهٔ دو پوش ساخته شده و فاصلهٔ بین پوش اول و دوم آن هفت متر است و بر روی پایه شانزده ضلعی با هشت پنجره است که چهار پنجره آن شیشه رنگی دارد. کاشیهای فیروزهای قسمت خارجی گنبد، با نقوش هندسی و کتیبههایی به خط ثلث، نستعلیق و کوفی بنایی تزیین شده و علاوه بر جنبهٔ تزیینی، نقش عایق برای حفاظت از برف و باران دارد که در سال ۱۳۵۴ سازمان ملی حفاظت آثار باستانی آن را مرمت و تعمیر کردهاست.
ایوان غربی صحن این بنا در سال ۱۲۲۷ هجری قمری به دستور فتحعلی شاه قاجار در هنگام تعمیرات بنا اضافه شد که ابعاد آن ۷× ۸٫۲۰ متر است و کف و ازارهٔ آن تا ارتفاع ۱٫۵ متری، در سالهای اخیر با سنگ مرمر پوشانده شده و پوشش سطح ایوان به وسیله گچ، سفیدکاری و در قسمت طاق، به صورت رسمی بندی تزیین شدهاست؛ طاق ایوان به شکل جناغی ساخته شده و از پاکار قوس طاق، کتیبهای به خط نستعلیق سفید بر روی ۵۰ لوح و ۴۵۰ قطعه کاشی لاجوردی وجود دارد که مشتمل بر ۲۵ بیت شعر از فتحعلیخان صبا است و هر مصرع آن درون کادری مشخص نوشته شده و فواصل بین کادرها را با کاشیهای زرد و سبز و طرحهای گل و برگ پُر کردهاند؛ بر روی آخرین کاشی از کاشیهای مذکور که از نوع کاشی خشتی زمان قاجاریهاست، تاریخ تعمیر بنا به سال ۱۲۲۷ هجری قمری حک شدهاست. بیت ماده تاریخ تعمیرات از صبا:
از سال ۱۳۷۱ به این سو بناهای جدیدی به بنای اصلی اضافه شدهاند. در گذشته و حال، از صحن این مکان به عنوان قبرستان استفاده میشود ولی قبور به صورت همسطح ساماندهی شده و همانند حیاط صحنهای سایر امامزادگان و مساجد مناطق مختلف ایران، در وسط سطح صحن، یک حوض بزرگ قرار دارد.
مکانهای وابسته
زائرسرا، کتابخانه، سالن تشریفات، صحن امام رضا، ایوان پانزده خرداد، حسینیه شهدای ۷۲ تن، موزه (درحال ساخت)، دارالضیافه حضرتی، دارالحفاظ امام جواد، دارالقرآن شیخ جنید، دارالصلوه آیتالله خامنهای، دارالشفای حاج علی حکیم (درحال ساخت)، دارالتولیه شیخ خضر رازی، نقارهخانه اخ الرضا (درحال ساخت)، بازار سنتی جعفریه (درحال ساخت) و بوستان زائر
مدفونان
جنید رازی؛ عالم، عارف و واقف موقوفات امامزاده در قرن نهم هجری
مصطفی اردستانی؛ خلبان و فرماندهٔ عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوی اسلامی ایران
پانویس
منابع
سفرنامهٔ مادام د یولافوآ نگارش و ترجمهٔ فرهوشی
کتاب آشنایی با سلاله پاکان، امامزاده جعفربن موسی الکاظم نوشتهٔ حسن اصلانی
امامزادهها در استان تهران
پیشوا
ساختمانهای مذهبی دارای گنبد
فرزندان موسی کاظم
مکانهای مقدس شیعه دوازدهامامی |
2091 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86%DA%A9 | ناودانک | به زمینهای شمال سرپل تجریش، نودونک' یا ناودانک میگویند. علت شهرت این زمینها به این نام آنست که برای بردن آب قناتی که بر دست راست درهٔ گلابدره آفتابی میشد، ناوی ساخته بودند که بر سر چارپایه چوبی درون دره اتکا داشت. آب قنات در آن ناو به سوی دیگر دره میرفت. ناودونک به رودخانه گلابدره و گورستان قدیم تجریش محدود میشد و از تجریش از کوچه محله بالا بدانجا میرفتند. باغی و زمینهای کشتزاری و چند خانواری ساکن داشت. این زمینها اکنون بخشی از شهر تهران است.
منبع
ستوده، منوچهر: جغرافیای تاریخی شمیران، پوشینه یکم، تهران ۱۳۷۱ خ. دیمه (صفحه) ۲۳۴
تجریش |
2096 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 | استان لرستان | استان لرستان از استانهای غربی ایران است. این استان ۲۹۳۰۸ کیلومتر مربع مساحت و بیش از یک میلیون و هفتصد و شصت هزار نفر جمعیت دارد. این استان سیزدهمین استان کشور از نظر جمعیت میباشد. خرمآباد مرکز استان است. طبق آمار سال ۱۳۸۵، خرمآباد بیستمین شهر بزرگ کشور است. لرستان سرزمینی کوهستانی است و غیر از چند دشت محدود، سراسر آن را کوههای زاگرس پوشاندهاست. اشترانکوه با ۴۱۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان واقع در حدفاصل شهرستانهای دورود، ازنا و الیگودرز و پستترین نقطه آن در جنوبیترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. بر اساس یافتههای باستانشناسی این منطقه یکی از نخستین سکونتگاههای قدیمی بشر است و مفرغ لرستان از شهرت باستانشناسی زیادی برخوردار است. لرستان تنها استان ایران است که به دلیل اهمیت فوقالعاده تاریخی یکی از ۴ بخش اصلی موزه ملی ایران را به خود اختصاص دادهاست. این ۴ بخش اصلی عبارتند از پیش از تاریخ، تاریخی و لرستان، دوران اسلامی، مهر و سکه.
استان لرستان سومین استان پرآب کشور است و ۱۲ درصد آبهای کشور را در اختیار دارد. این استان علیرغم غیرمرزی بودن خسارتهای بسیاری در جریان جنگ ایران و عراق متحمل شدهاست.
__فهرست__
ریشه نام
لرها یکی از اقوام ایرانی هستند و از نظر قومی جزئی از مردم کرد بهشمار نمیآیند. واژهٔ کرد در دوران تاریخی پس از حمله اعراب به ایران به معنای رمهگردانان و کوچنشینان ایرانیتبار فلات ایران به کار رفتهاست و معنای قومی خاص نمیدادهاست.
در برخی از منابع، لرها و دیلمیان و بلوچان و اقوام دیگر را جز کرد(یعنی کوچ نشین) شمردهاند؛ زیرا واژه کرد به معنی یک نوع شیوه زندگی و نه معنی زبانی بودهاست. اما از لحاظ قومیت لرها گروهی جدا از کردها حساب میشوند. نام لر در متون تاریخی پس از حمله اعراب به ایران، اولین بار در قرن ۴ هجری قمری به شکل واژههای اللّریه، لاریه، بلاد اللور و لوریه در متون بازمانده از آن دوران بروز میکند.
حمدالله مستوفی میگوید در زبدة التواریخ آمدهاست:
جغرافیای تاریخی لرستان
پیش از رسیدن قوم ماد ساکنان لرستان اقوامی مانند کاسیها، الیپیها، لولوبیان و عیلامیها، بودند. لرستان به عنوان بخشی از سرزمین ایران شاهد مهاجرت قبایل آریایی بودهاست. قوم ماد به غرب ایران کنونی از جمله مناطق لرستان کنونی کوچ کردهاند. مادها پس از ورود به زاگرس اقوام ساکن آنجا یعنی کاسیها، الیپیها، لولوبیان و عیلامیها و دیگر اقوام آسیایی را در خود حل کردند و زبان ایرانی خود را در منطقه رواج کامل دادند. منطقه لرستان پس از حمله اعراب به ایران، با نامهای گوناگونی چون جبال، لر کوچک، پیشکوه و لرستان فیلی نیز شناخته میشدهاست.
لرستان به معنی سکونتگاه مردم لر واژهای است که به سرزمینهای لرنشین اطلاق میگردد و به معنای گستره جغرافیایی است که مردم لر در آن سکونت دارند. گستره نام لرستان پیش از حکومت صفویان، سکونتگاه لرهای بختیاری، لرهای کهگیلویه و لرهای بویراحمدی را هم شامل میشد. اما پس از حکومت صفویان سکونتگاه لرهای بختیاری را منطقه بختیاری نامگذاری کردند و جغرافیای نام لرستان به حدود استان لرستان و ایلام کنونی محدود شد. این منطقه نیز در حکومت قاجاریان به دو بخش پشتکوه و پیشکوه تقسیم شد. در نمودار زیر تقسیمات لرستان از ۳۰۰ هجری قمری تاکنون آورده شدهاست.
لغتنامه دهخدا در کنار توصیف استان لرستان به عنوان یکی از تقسیمات کشوری جدید، از لرستان به معنای سرزمین محل سکونت لرها نام میبرد:
به این ترتیب ناحیه مورد نظر شامل نیمه غربی استان لرستان فعلی از حدود پل هرو در شرق تا مرز استان ایلام در غرب و از گاماسیاب در جنوب شهرستان نهاوند در شمال تا رود دز در شمال خوزستان در جنوب میشود. این منبع همچنین تنها مرکز شهری ناحیه لرستان را خرمآباد ذکر کردهاست:
اتابکان لر
اتابکان لرستان عنوان کلی دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک است که از اواخر عصر سلجوقیان بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند.
شهرها و شهرستانها
برابر با تقسیمات کشوری، استان لرستان ۱۱ شهرستان، ۲۹ بخش و ۸۵ دهستان دارد. استان لرستان هماکنون دارای ۲۴ نقطه شهری و ۲۸۶۴ روستای دارای سکنه میباشد. شهرستانهای این استان عبارتاند از:
ازنا
الیگودرز
بروجرد
پلدختر
چگنی
خرمآباد
دلفان
دورود
رومشکان
سلسله
کوهدشت
لرستان در ابتدای تقسیمات کشوری دوره پهلوی بخشی از فرمانداری کل خوزستان و لرستان بود که خیلی زود از خوزستان جدا و با عنوان فرمانداری کل لرستان مستقل شد. در ابتدای تشکیل، دارای دو شهرستان خرمآباد در غرب و بروجرد در شرق بود. در فاصله کوتاهی، الیگودرز از شهرستان گلپایگان جدا و سومین شهرستان استان شد. روند تشکیل شهرستانهای جدید تا اواخر دهه ۱۳۶۰ متوقف شده بود اما در پایان جنگ ایران و عراق، دورود از بروجرد، و کوهدشت و دلفان هم از خرمآباد جدا و به شهرستان تبدیل شدند. در سالهای بعدالشتر و پلدختر از شهرستان خرمآباد و نیز ازنا از شهرستان الیگودرز جدا و تبدیل به شهرستانهای مستقل شدند. شهرستان چگنی در اواخر سال ۱۳۸۶ از شهرستان خرمآباد جدا و مستقل شد. جدیدترین شهرستان این استان شهرستان رومشکان است که در اواخر سال ۱۳۹۲ از شهرستان کوهدشت جدا و مستقل شد. مرکز این شهرستان، شهر چقابل است. استان لرستان هماکنون دارای ۲۴ نقطه شهری است. بزرگترین شهرهای لرستان به ترتیب جمعیت عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، دورود، کوهدشت، الیگودرز. بزرگترین شهر این استان از نظر وسعت شهری و جمعیت شهر خرمآباد و بزرگترین شهرستان استان شهرستان الیگودرز میباشد.
استان زاگرس
استان زاگرس طرح پیشنهادی برای تشکیل استانی جدید در شرق استان لرستان به مرکزیت بروجرد بود. این استان گاه با نامهای دیگر مانند استان بوستان، استان بروجرد یا استان لرستان شرقی هم نام برده شدهاست. طرح اولیه تشکیل این استان در سال ۱۳۷۵ به هنگام سفر رئیسجمهور وقت جمهوری اسلامی ایران، اکبر هاشمی رفسنجانی به بروجرد از سوی نمایندگان مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی ارائه شد. محدوده پیشنهادی برای استان زاگرس شامل تویسرکان، شازند، خنداب و ملایر را شامل میشود.پیشنهاد تشکیل استان زاگرس با یازده شهرستان انتقاداتی را دربرداشتهاست به گونهای که برخی خبرگزاریها مانند خبرگزاری فارس با انتشار یک خبر یکسان آن را «فتنه قومیتی» نامیدند.
جغرافیا
استان لرستان یکی از استانهای کوهستانی در غرب ایران است. بیشتر مناطق این استان را کوههای زاگرس پوشاندهاست. آب و هوای این استان متنوع است و تنوع آب و هوا در آن از شمال شرق به جنوب غرب کاملاً مشهود است. لرستان از شمال با استانهای همدان و مرکزی، از شرق با استان اصفهان، از جنوب با خوزستان و از غرب با استانهای کرمانشاه و ایلام همسایه است. همچنین این استان از طریق باریکهای در سمت جنوب شرقی دارای مرز بسیار کوتاهی با استان چهارمحال و بختیاری است.
لرستان ۳۶۳٫۰۱ کیلومتر از تهران فاصله دارد.
آب و هوا
لرستان به لحاظ اقلیم و هواشناسی یک استان چهار فصل است و دارای آب وهوای متنوعی است، این تنوع از شمال به جنوب و از شرق به غرب کاملاً محسوس است. زمستان هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک ادامه دارد قسمتهای جنوبی آن دارای هوایی مطبوع و بارانی است. اختلاف ثبت شده در شهرهای استان لرستان بین حداکثر و حداقل مطلق دما بیش از ۸۰ درجه سانتیگراد است. حداکثر دمای ثبت شده ۴۷/۴ و حداقل دمای مطلق ثبت شده ۳۵- است.
استان لرستان با بارش میانگین سالانه ۵۵۰ تا ۶۰۰ میلیمتر بعد از استانهای گیلان و مازندران سومین، استان از نظر بارندگی در کشور است.
بهطور کلی در استان لرستان سه ناحیه مشخص آب و هوایی دیده میشود:
سرد کوهستانی
معتدل مرکزی
گرم جنوبی
جنگلها
حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از مساحت استان لرستان پوشیده از جنگل است که این جنگلهای حوزه رویشی زاگرس از با ارزشترین ذخایر جنگلی جهان است. مهمترین گونه گیاهی در جنگلهای لرستان بلوط است که این درختان نقش فوقالعاده اکولوژیستی دارند و منابع مهمی برای حفظ آب و خاک محسوب میشوند. جنگلهای لرستان از سال دچار بیماری و خسارت شدهاند که بخشی از این بیماری متوجه عوامل انسانی و بخشی نیز به دلیل عوامل بیولوژیکی است و تاکنون تحقیقاتی در این زمینه انجام نشدهاست.تغییر اقلیم و وجود پدیده گرد و غبار، افزایش درجه حرارت، تغییر بارشها از برف به باران و عدم تعادل در پراکنش بارندگیها موجب تشدید خشکسالی و نابودی بلوط لرستان شدهاست. درصد علل بیماری خشکسالی تشخیص داده شدهاست.
گونههای اندمیک
غار ماهی کور
غار ماهی کور تنها اثر طبیعی ملی استان لرستان است. این اثر در سال ۸۲ به عنوان اثر طبیعی ملی ثبت شدهاست. ماهی کور یکی از گونههای کمیاب و اندمیک ایران است که در دنیا گونهای منحصر به فرد محسوب شده که در غاری واقع در استان لرستان زندگی میکند و اولین «غارماهی» حقیقی جهان است که اولین بار ژئولوژیست دانمارکی در سال ۱۹۳۷ ضمن مسافرتی که به ایران داشت آن را کشف کرد و مطالعاتی بر روی این گونه انجام داد. این گونه تنها در استان لرستان وجود دارد و به این لحاظ از ذخایر ارزشمند ایران زمین است.
سمندر لرستانی
سمندر لرستانی یکی دیگر از گونههای اندمیک لرستان است که در معرض خطر انقراض میباشد. بیشتر در نواحی جنوبی لرستان و شمال خوزستان یافت میشود. این گونه سرخ در فهرست سرخ قرارداد حمایت از گونههای طبیعی (سایتس) قرار دارد. وزغ بی گوش نیز یک گونه انحصاری زیستبوم لرستان میباشد.
انتقال آب لرستان به قم
پس از اجرای طرح انتقال آب از الیگودرز در شرق استان لرستان به قم که رسانههای ایران از آن با عنوان کلی و مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخههای دز به قم» نام میبرند، شهرستان الیگودرز اکنون تأمینکننده اصلی آب مصرفی (شرب، صنعتی، کشاورزی) شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم میباشد.
به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آبهای دنیا است.
در مجموع ظرفیت انتقال و جمعآوری آب در این طرح ۲۳ متر مکعب بر ثانیه است در حالی که بیشترین میزان آبی که از سد کرج به تهران میآید ۱۱ متر مکعب بر ثانیه بوده و ظرفیت سامانه یادشده بیش از دو برابر آب انتقالی از سد کرج به تهران است. این سامانه سالیانه ۱۸۳ میلیون متر مکعب آب به پشت سد کوچری منتقل میکند. ظرفیت نهایی انتقال آب در این پروژه ۵۰۰۰ لیتر در ثانیه است. مقدار انتقال آب برای افق سال ۱۴۱۰ به ۲۴۰ میلیون مترمکعب میرسد که مطالعات آن در حال انجام است.
اعتراضها و خسارتها
انتقال آب از شرق استان لرستان و شهرستان الیگودرز به شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم باعث پایین رفتن شدید سطح سفرههای آب زیرزمینی و در نهایت خشک شدن چاههای آب این منطقه شدهاست. بیش از ۶۰ حلقه چاه خشک شده و ۱۷۱ حلقه از چاههای منطقه نیز در آستانه خشکیدن قرار دارند، اما تاکنون حقابه یی برای این روستاها در نظر گرفته نشدهاست. این طرح درحالی برای استانهای دیگر هدفگذاری شدهاست که ۸۹۲ روستای لرستان مشکل آب آشامیدنی دارند و ۶۸ هزار جمعیت روستایی این استان به وسیله تانکر آبرسانی میشوند.
از سوی دیگر نامگذاری این طرح به عنوان مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخههای دز به قم» و همچنین نامگذاری پروژه ساخت و اجرای این طرح با نام پروژه قمرود باعث واکنشهایی در میان مردم استان لرستان شد تا جایی که محمد تقی توکلی نماینده شهرستان الیگودرز هم نسبت به نامگذاری این طرح اعتراض کرد و آن را مجعول خواند.
خشک شدن چاهها و چشمههای شهرستان الیگودرز علاوه بر خسارات بسیاری که به بخش کشاورزی وارد کردهاست باعث از بین رفتن مجتمعهای پرورش ماهی در این شهرستان شدهاست. پرویز فتاح، وزیر نیروی پیشین دولت نهم مدعی شد که وی مدافع حقوق مردم الیگودرز است.
این پروژه تنها پروژه ایران است که کلنگ آن برای آنکه باعث مطالبهای از سوی مردم لرستان نشود به جای مبدأ در مقصد طرح به زمین زده شدهاست.
مکانهای دیدنی لرستان
استان لرستان سرزمینی با آب و هوای معتدل و کوهستانی است که بین ۴۶ درجه و۵۱ دقیقه تا ۵۰ درجه و۲۲ دقیقه عرض شمالی در کوههای زاگرس میانی واقع شدهاست. اشترانکوه با ۴۱۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است و پستترین نقطه در جنوبیترین منطقه استان واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا ۵۰۰ متر است. از دیگر کوههای بلند میتوان به کوه گرین با ارتفاع ۳۷۰۰متر از سطح دریا در بروجرد نام برد.
آثار باستانی و تاریخی
لرستان جایگاه آثار باستانی و تاریخی فراوانی است که میتوان آنها را به سه دوره پیش از تاریخ، دوره ایران باستان و دوره اسلامی تقسیم کرد. یافتههای پیش از تاریخ لرستان، بیشتر شامل نقاشیها، کندهکاریهای غارها، سفالینهها و اشیای مفرغی هستند. به دلیل کوهستانی بودن منطقه، نخستین ساکنان در مناطق مرکزی و غربی لرستان سکونت یافتند. در این استان، بیش از ۲۵۰ غار و پناهگاه صخرهای وجود دارد که نیمی از آنان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاند. از جلمه غارهای مهم میتوان به غارهای منقوش پیش از تاریخ هومیان یک، هومیان دو و میر ملاس کوهدشت و دوشه بخش چگنی خرمآباد، غارهای مسکونی پیش از تاریخ دره خرمآباد مانند غارهای پاسنگر، قمری، کنجی، گرارجنه و یافته و غار باستانی و شگفتانگیز کلماکره پلدختر و غار تمندر، غار شاهرود و غار بزنوید الیگودرز اشاره کرد
پلها و دژها
از دورههای هخامنشیان و ساسانیان، پلها و دژهای ویران شده فراوانی به جای ماندهاست. پل گاومیشان، پلدختر، پل کشکان، پل شاپوری، پل کلهر، پل سی پله، پل معمولان و نیز قلعه نصیر، قلعه میشوند، کاروانسرای چمشک وقلعه فلک الافلاک از این دستهاند. گورستانها و تپههای تاریخی فراوانی در بیشتر مناطق این استان وجود دارند که هنوز مورد کاوش باستانشناسی قرار نگرفتهاند. فلک الافلاک یا دژ شاپورخواست قلعهای تاریخی در مرکز شهر خرمآباد در استان لرستان است. فلک الافلاک با نام قلعه دوازده برجی هم شناخته میشود. قلعه فلک الافلاک بر فراز تپهای مشرف به شهر خرمآباد و در نزدیکی رودخانه خرمآباد قرار گرفته و چشم گیرترین اثر تاریخی و گردشگری درون شهر خرمآباد است. قلعه باجول و قلعه مندیش در الیگودرز نیز نشان از قدمت تاریخی این منطقه دارد.
از جاذبههای تاریخی شهر دورود میتوان به پل تاریخی چالانچولان اشاره کرد. پایه این پل در زمان ساسانیان پایهگذاری شدهاست و در زمان صفویه گسترش پیدا کرد. این پل بر روی رودخانه سزار احداث شدهاست و طول پل ۶ در ۱۲۰ متر است که دارای ۶ طاق چشمه میباشد که ارتفاع طاق چشمهها به بیش از یک متر میرسد. پل تاریخی چالان چولان دارای موج شکنهایی در قسمت شمال غربی است. جهت امنیت عابرین از روی پل، دو طرف پل دارای دیواره آجری به ارتفاع ۹۰ سانتیمتر است. این پل بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست. این پل در ۲۰ کیلومتری شهر دورود واقع شدهاست.
مسجدها
مسجدها و امامزادهها نیز از مهمترین آثار به جای مانده از دورههای پس از اسلام در این منطقه هستند که مسجد جامع، مسجد سلطانی بروجرد مسجد جامع خرمآباد، امامزاده پیرشمس الدین بن موسی، امامزاده جعفر بروجرد، شاهزاده احمد پلدختر، شاهزاده محمد کوهدشت، امامزاده ابراهیم نورآباد، شاهزاده عبدالله، امامزاده زیدبن علی و امامزادگان ابوالوفا واقع در شهر خرمآباد، امامزاده محمد بن حسن الیگودرزاز قدیمیترین و مهمترین این آثار بهشمار میآیند.
از جمله مهمترین مساجد استان لرستان میتوان به مسجد جامع بروجرد که به مسجد جمعه نیز شناخته میشود اشاره کرد که یکی از نخستین مسجدهای ساخته شده در ایران است که در قرن دوم تا سوم هجری در شهر بروجرد بنا نهاده شدهاست. این مسجد در دل یکی از محلههای تاریخی شهر با نام دودانگه واقع شده و به لحاظ معماری و قدمت، از بناهای منحصر به فرد استان لرستان و شهر بروجرد است.
گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی
استان لرستان به دلیل قرارگیری در رشته کوههای زاگرس و وجود منابع فراوان آب دارای موقعیت مناسب از لحاظ گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی است. لرستان یک استان چهار فصل و دارای آب وهوای متنوع است و سه ناحیه مشخص آب و هوایی دارد. کوهستانهای مرتفع، آبشارهای متعدد، دریاچههای طبیعی، جنگلهای وسیع بلوط و چند دشت وسیع در لرستان وجود دارند که از ظرفیتهای این استان برای جذب گردشگر هستند. از مهمترین گردشگاهها و دیدنیهای طبیعی لرستان میتوان به این مکانها اشاره کرد:
دریاچه گهر دورود
اشترانکوه
لالههای واژگون دالانی الیگودرز
پارک جنگلی شورآب
منطقه گلدشت
دریاچه کیو
مجموعه تالابهای پلدختر
آبشارها
آبشارها
لرستان به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و همچنین به دلیل برخوردار بودن از منابع آب بسیار و چشمههای فراوان در موقعیت بسیار خوبی برای به وجود آمدن آبشارهای طبیعی است. در لرستان بالغ بر ۵۰ آبشار وجود دارد که هر ساله در فصلهای مختلف علاقهمندان بسیاری را به خود جذب میکنند.
آبشارهای شهرستان ازنا
آبشار عروس
آبشار کول جنو
آبشار شن
آبشار گل گل
آبشار گردو
آبشار مهر
آبشار شن اسکی
آبشار دره دِره
آبشار جَرجَر
آبشارهای شهرستان الیگودرز
آبشار آبسفید
آبشار برنجه
آبشار چکان
آبشار تیندر
آبشار لوچ
آبشار خورشید
آبشارهای دورک
آبشار وارگ
آبشار چونگ شنه
آبشار تاف
آبشار کیگوران
آبشار دره ماهی
آبشار مبارکآباد
آبشارهای شهرستان پلدختر
آبشار افرینه
آبشار آبتاف
آبشار دره گرگ
آبشارهای شهرستان خرمآباد
آبشار نوژیان در بخش پاپی
آبشار سرکانه در بخش پاپی
آبشار وارک در بخش پاپی
آبشار مخمل کوه
آبشار بیشه در بخش پاپی
آبشارهای شهرستان دلفان
آبشارغسلگه
آبشار سویله
آبشارهای شهرستان دورود
آبشار ازنادر
آبشار آبگرمه
آبشار تنگ عزیز آباد
آبشار هشوید
آبشار چکان
آبشارهای شهرستان سلسله
آبشار گلهو
دریاچهها
دریاچه گهر
دریاچه گهر در میان رشته کوه اشترانکوه در جنوب شرقی شهرستان دورود واقع شدهاست. این دریاچه که به «نگین اشترانکوه» معروف است یکی از زیباترین دریاچههای طبیعی ایران بهشمار میرود و با ارتفاع ۲۳۶۰ متر از سطح دریا واقع شدهاست. دسترسی به این دریاچه از طریق شهر دورود امکانپذیر است.
دریاچه کیو
دریاچه کیو در شمال غرب شهر خرمآباد قرار گرفتهاست. مساحت دریاچه هفت هکتار و عمق آن بین سه تا هفت متر است. این دریاچه از ارزشهای توریستی درونشهری برخوردار بوده و همچنین زیستگاهی مناسب برای جانوران آبزی و پرندگان بومی و مهاجر است. کیو در گویش لری مردمان خرمآباد به معنی کبود رنگ و آبی است و دلیل استفاده آن آب زلال و عمیق این دریاچه است که به رنگ آبی و نیلی دیده میشود.
دریاچه شط تمی
دریاچه تمی یکی از جاذبههای گردشگری الیگودرز است. دریاچه تمی یکی از زیباترین دریاچههای کوهستان لرستان بهشمار میرود که در جنوب استان لرستان و شهرستان الیگودرز در منطقهای کوهستانی قرار دارد. تمی در گویش محلی به مکانی صاف و هموار که در جایی بلند قرار گرفته گفته میشود.
دریاچه خانآباد
دریاچه سد خانآباد یکی از جاذبههای الیگودرز میباشد. این دریاچه در ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی الیگودرز قرار دارد که شامل امکانات تفریحی همچون قایق تفریحی، جت اسکی و اسکان شبانه میباشد.
تالابها
از مهمترین تالابهای لرستان میتوان به تالاب ازگن دورود و تالابهای پلدختر اشاره کرد.
تالاب ازگن، تالابی فصلی در شهر دورود و در نزدیکی آبشار آب گرم قرار دارد. این تالاب فصلی بوده و از ابتدای بهار تا اواخر بهار به دلیل بارشها، دارای آب میباشد. این تالاب یکی از دیدنیهای شهر دورود در بهار میباشد.
تالاب پلدختر در ۱۵ کیلومتری جنوب پلدختر قرار دارد و از طریق یک جاده خاکی فرعی کنار جاده پلدختر - اندیمشک قابل دسترس است. زندگی بسیاری از حیوانات آن منطقه به این تالابها بستگی دارد. بهطوریکه شکار در آن منطقه ممنوع است. تعداد تالابهای پلدختر به ۱۰ عدد میرسد.
چشمهها وسرابها
ازجمله موارد طبیعی و اکوتوریستی در لرستان وجود چشمه هاوسرابهای متعدد در سطح این استان است. این سرابها و چشمهها شرایط مناسبی را جهت جذب جمعیت توریستی داخل استان و خارج از استان را فراهم مینماید. سراب هنام و سراب کهمان در الشتر، سراب چگنی، کیو و چشمههای گلستان، گرداب سنگی در خرمآباد، سراب جانیزه، سراب زرشکه، سراب سفید، سراب زارم، سراب کرتول، و چشمههای ونایی، دره خونی، هفت چشمه و اسل در بروجرد و اشترینان، سراب غارتمندر و گردکانک، ماهی چال، فرسیان، گایکان، سر دره، رود آب در الیگودرز، سراب چشمه و رودک در دورود، و چشمه فلفلی در ازنا، اطراف برخی از این چشمهها و سرابها از پوشش گیاهی نادری برخوردار بوده و در طول فصول مساعد شرایط مناسبی را جهت جذب گردشگران فراهم مینماید.
مردمشناسی
جمعیت استان را طایفهها و تیرههایی از قوم ایرانی لر تشکیل میدهند.طبق آمارگیری های رسمی حدود ۹۲٪درصد مردم استان را لرها تشکیل می دهند.مردم لرستان عمداتا به زبان لری و زیر گویش های آن نظیر لری بالاگِریوِهای، لری خرمآبادی، لری بختیاری، لری ثلاثی، لکی و فارسی تکلم میکنند. محدوده سرزمینهای لرنشین محدود به استان لرستان نیست و در استانهای چهارمحال و بختیاری، فارس، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، خوزستان، همدان، مرکزی و ایلام نیز طایفههای گوناگون لر پراکندهاند.
برخی از مردم لرستان به زبان لکی تکلم می کنند که شامل شهرستان های دلفان،سلسله و بخشی از شهرستان کوهدشت می شود.این زبان بهدلیل «وجود نداشتن یک رسمالخط کامل و جامع دانشگاهی و بدون اشکالات آواشناسی، آوا نگاری و زبانشناسی» فعلاً در دانشگاهها یا مدارس تدریس نمیشود.
زبان و گویش در لرستان
گویشهای لُری نزدیکترین گویشهای ایرانی به زبان فارسی هستند. زبان لری همانند زبان فارسی نوادهای از زبان پارسی میانه است و واژههای آن همانندی بسیاری با فارسی دارد. ریشه زبانهای ایرانی لری-بختیار مانند زبان فارسی به پارسی میانه (پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی میانه به پارسی باستان (زبان هخامنشیان) برمیگردد. ویژگیهای زبان لری نشان میدهد که چیرگی زبانهای ایرانی در منطقه کنونی لرستان در تاریخ باستان از سوی ناحیه پارس صورت گرفته و نه از سوی ناحیه ماد. زبانشناسانی دیگر لری را یک پیوستار زبانی از گویشهای ایرانی جنوب غربی بین گونههای فارسی و کردی دانستهاند، که میان مردم لُر در غرب و جنوب غرب ایران رایج است و خود از سه گویش جدا تشکیل میشود که عبارتند از گویش لری فیلی، لری بختیاری و لری جنوبی (کهگیلویه و ممسنی و بویراحمدی) و در دو سوی پیوستار با انواعی از زبانهای کردی وفارسی شانه به شانهاست. به عبارت دقیق تر این خانواده یک گروه جدا اما مرتبط از چند زیرگروه پیوسته از ایلات و طوایف است، شناخته شدهترین این گروهها عبارتند از بخشی از فیلی ها یا لر کوچک و بختیاری، بویراحمد، کهگیلویه، لک و ممسنی (چهار گروه اخیر لر بزرگ را تشکیل میدهند). فیلی بیشتر به پیشکوه و پشتکوه تقسیم میشود، چند گروه کوچکتر دیگر هم هستند.
جمعیت
بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت استان لرستان دوره در سال ۱۳۹۰ برابر با ۱٬۷۵۴٬۲۴۳ نفر بودهاست که ۲٫۳ درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهد. تراکم جمعیت استان لرستان در همین سال برابر با ۶۲ نفر در هر کیلومتر مربع بودهاست. همچنین طی دوره پنج ساله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، متوسط نرخ رشد سالانه جمعیت استان لرستان ۰٫۴۴ درصد بودهاست. در سرشماری سال سرشماری ۱۳۸۵، جمعیت لرستان ۱٫۷۱۶٫۵۲۷ نفر گزارش شدهبود.
تعداد خانوارهای استان لرستان در سال ۱۳۹۰ برابر با ۴۶۲٬۵۲۸ نفر بودهاست. تعداد خانوارهای لرستان در سال ۱۳۸۵ برابر ۳۸۴٬۰۹۹ نفر بودهاست. به این ترتیب طی یک دوره پنج ساله تعداد خانوارهای لرستانی بیش از ۲۰ درصد رشد کردهاست. بر اساس همین سرشماری، جمعیت شهرنشین استان لرستان در سال ۱۳۹۰ برابر با ۱٬۰۷۵٬۹۵۱ نفر بودهاست که نسبت به سال ۱۳۸۵ از رشدی برابر با ۵٫۵ درصد برخوردار بودهاست. به این ترتیب ضریب شهرنشینی در استان لرستان ۶۱٫۳ درصد است.
موقعیت اقتصادی
لرستان به سبب داشتن کوهستانهای پهناور و مراتع بسیار، از گذشتههای دور زیستگاه مردمی بوده که دامپروری و کشاورزی پیشه اصلی آنان بودهاست. به همین سبب ساختار طایفهای در این استان از اهمیت بسیاری برخوردار بودهاست. ایلات و طوایف لرستان گستردگی زیادی دارند اما در مجموع به دو گروه کوچ رو و ساکن تقسیم میشوند. طایفههایی از لر بختیاری در شرق لرستان، در مناطق الیگودرز و ازنا ساکن هستند یا هر ساله به این منطقه کوچ میکنند. مراتع فراوان و بارندگی مناسب، امکان پرورش دام و کشاورزی را در این منطقه فراهم نمودهاست. از همین رو پیشه سنتی مردم لرستان دامپروری و کشاورزی بودهاست. ساکنان مناطق شهری، پیشهور، بازرگان یا صنعتگر بودهاند. امروزه درصد قابل توجهی از ساکنان شهرها را کارمندان ادارات دولتی، آموزشی و نظامی تشکیل میدهند. دامپروری از جمله فعالیتهای مهم مردم این استان بهشمار میرود. از لحاظ صنعتی نیز استان لرستان در حال توسعه میباشد که میتوان به صنایع ساختمانی، سیمان، فلزی، سرامیک، غذایی، پوشاک، صنایع دستی و شیمیائی اشاره کرد. معادن این استان شامل سنگ تراورتن، مرمریت، فلدسپات، تالک، سنگ آهک، سرب و روی میباشد.
بیش از چهل گونه از صنایع دستی در استان لرستان رواج دارند که مهمترین آنها عبارتند از: فرش بافی، ورشوسازی، گلیم بافی، قلمزنی روی ورشو، جاجیم بافی، خراطی چوب، نمد مالی، ساخت و قلم زنی مصنوعات ورشویی، سیاه چادر بافی، گیوه دوزی و گیوه بافی
منابع و معادن
لرستان به دلیل وضعیت زمینشناسی، دارای معادن و ذخایر غنی مانند معادن تالک، آهک صنعتی و سنگهای ساختمانی و تزئینی (نما) بوده و این امر نشاندهنده ظرفیت بالای استان در حوزه معدن است به طوریکه لرستان در زمینه وجود معادن، رتبه پنجم کشور را داراست و حدود ۲۵ درصد از ذخایر سنگ معدنی کشور در این استان وجود دارد.۶۰ درصد معادن لرستان سنگهایتزیینی هستند و ۱۸نوع ماده معدنی از معادن استان استخراج میشود؛ همچنین اجتماع معادن استان در نزدیکی هم و در محدودهای کوچک، از خصوصیات ارزشمند این معادن محسوب میشود.همچنین استان لرستان دارای منابع غنی نفت و گاز است بر اساس پژوهش ها و اکتشافات بیست سال اخیر ۱۸ میدان نفتی در محدوده شهرهای رومشکان، کوهدشت و پلدختر کشف شده که شش میدان از این میدانها نفتی با ظرفیت ۱۵۰میلیون کشف شدهکه هماکنون روزانه ۱۰ هزار بشکه نفت از منطقه سرکان مالکوه پلدختر استخراج و به پالایشگاه کرمانشاه پمپاژ میشود. بر اساس نتایج مطالعات انجام شده، برآورد می شود که در معدن شیل نفتی در قالی کوه لرستان ۲ میلیارد بشکه نفت از نوع سبک داشته باشد.
راههای ارتباطی
جادهها
در پی تأسیس وزارت طرق و شوارع در سال ۱۳۰۸ اداره طرق و شوارع خوزستان و لرستان در سال ۱۳۱۲ شروع به فعالیت کرد. در ابتدای فعالیت این وزارت حدود ۳۱۰ کیلومتر راه شوسه در محدوده استان لرستان قابل استفاده بود که این مقدار با تبدیل وزارت طرق و شوارع به وزارت راه به ۵۹۰ کیلومتر ارتقاء یافت.
اداره کل راه و ترابری استان لرستان بهطور مستقل در سال ۱۳۵۴ تشکیل و حوزه راه استان لرستان و خوزستان رسماً از یکدیگر جدا شدند. تا پایان سال ۱۳۸۱ طول راههای برونشهری استان لرستان عبارتند از ۱۶۷۱ کیلومتر راه آسفالت اصلی و ۱۵۳۳ کیلومتر راه آسفالت روستایی و ۲۷۵۰ کیلومتر راه شوسه روستایی.
آزادراه خرم زال
آزادراه خرمزال که با نام آزادراه خرمآباد - پل زال نیز شناخته میشود و عملیات ساخت آن از سال ۱۳۸۴ آغاز شده بود در حد فاصل دو شهر خرمآباد و اندیمشک به طول ۱۰۴ کیلومتر قرار گرفتهاست. از جمله اهداف ساخت این آزادراه کاهش تصادفات، کاهش زمان سفر و همچنین صرفه جویی سالانه ۴۰۰ میلیارد ریال در مصرف سوخت، کاهش ۶۰ کیلومتری طول آزاد راه نسبت به مسیر قدیمی خرمآباد - پلدختر - اندیمشک، کاهش بار ترافیکی و افزایش سرعت مطمئن در این محور عنوان شدهاست.
فرودگاه
اولین هواپیما در سال ۱۳۰۴ در این فرودگاه به زمین نشست. پس از انقلاب ۱۳۵۷ هیچگاه پروازهای منظمی در این فرودگاه صورت نگرفته و در برخی مواقع این فرودگاه به صورت کامل تعطیل شدهاست. خطوط هوایی فعال در فرودگاه خرمآباد، خط هوایی خرمآباد، فرودگاه مهرآباد و خط هوایی خرمآباد، فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد است.
راهآهن
|}
راهآهن استان لرستان به دلیل کوهستانی بودن مسیر یکی از مناطق پراهمیت شبکه ریلی ایران است. مسیر ریلی استان لرستان هماکنون ۲۱۵ کیلومتر است که در طول این مسیر ۱۵ ایستگاه ایجاد شدهاست. مسیر راهآهن لرستان دارای ۱۳۳ تونل است، همچنین این مسیر در کنار رودخانههای دز و سزار میباشد.
ساخت راهآهن سراسری شمال به جنوب از سال ۱۳۰۶ آغاز و در سال ۱۳۱۷ به بهرهبرداری رسید. راهآهن لرستان ابتدا جزء ناحیه جنوب بود و در اواخر سال ۱۳۲۴ و پس از خروج متفقین از مناطق کوهستانی راهآهن جنوب بین ایستگاههای دورود و اندیمشک بهوجود آمد.
انتقال اداره کل
اداره کل راهآهن لرستان از ابتدای استقلال از بخش جنوب در شهر اندیمشک مستقر بود. در حال حاضر این اداره کل به شهر دورود در استان لرستان منتقل شدهاست.
فرسودگی خطوط
فرسودگی خطوط راهآهن منطقه لرستان همواره سبب ایجاد حوادث متعدد و مسدود شدن تنها خط ارتباط ریلی تهران به جنوب شدهاست.
توسعه
طی طرحی که در دولت محمود احمدینژاد مطرح گردیدهاست با اختصاص بودجهای ۱۳۰۰۰ میلیارد ریالی راهآهن سراسری از شهر دورود به شهر بروجرد و شهرهای خرمآباد، کوهدشت، پلدختر و اندیمشک متصل کند. معاون ساخت و توسعه راهها و راهآهن وزارت راه و شهرسازی ایران سرعت ساخت در این طرح را ۱۰۰ کیلومتر در سال عنوان کردهاست.
آموزش و پرورش
نخستین مدرسه استان لرستان به سبک امروزی در سال ۱۳۱۷ هجری قمری با نام آمینه در شهر بروجرد و با الگوبرداری از دارالفنون ایجاد شد. نخستین مدرسه خرمآباد با نام دبستان سپه در بنایی به نام خانه رحیمی
دبیرستان پهلوی که در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در محوطه سربازخانه قدیمی بروجرد افتتاح شد، یکی از قدیمیترین مدارس نوین ایران است که دارای طراحی ترکیبی ایرانی - اروپایی است. در زمان افتتاح این مجتمع بزرگ، طبقه اول بنا، به عنوان دبیرستان پهلوی فعالیت یافت و طبقه دوم نیز محل استقرار اولین اداره فرهنگ (آموزش و پرورش) غرب ایران شد که پیش تر با نام اداره معارف بروجرد در سال ۱۲۹۸ شروع به کار کرده بود.
آموزش عالی
دانشگاه علوم پزشکی لرستان
دانشگاه لرستان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات خرمآباد
دانشگاه آزاد اسلامی خرمآباد
دانشگاه آزاد اسلامی کوهدشت
دانشگاه آزاد اسلامی الیگودرز
دانشگاه آزاد اسلامی واحد پلدختر
دانشگاه آیتالله بروجردی
دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بروجرد
دانشگاه آزاد اسلامی دورود
حوزه علمیه کمالیه
دانشگاه آزاد اسلامی رومشکان
رسانهها
نخستین روزنامه بروجرد و لرستان در دوره قاجار و در سال ۱۳۲۷ قمری (۱۲۸۸ خورشیدی) با نام بیضاء منتشر شد.
لرستان دارای بیش از ۱۵۶ رسانه (شامل نشریات و پایگاههای خبری فعال و دارای مجوز، نمایندگی خبرگزاری سراسری، نمایندگی روزنامهٔ سراسری و…) است.
از آبان ۱۳۹۱ با صدور مجوز اولین پایگاه خبری رسمی در لرستان، مطبوعات این استان به صورت رسمی وارد فضای مجازی و برخط شدند و در سال ۱۳۹۴ رکورد تیراژ مطلب در مطبوعات لرستان شکسته شد.
شبکه افلاک
شبکه افلاک که با نام شبکه استانی سیمای مرکز لرستان نیز شناخته میشود. شبکه تلویزیونی استانی متعلق به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است که ویژه مردم استان لرستان برنامه پخش میکند. تلویزیون از سال ۱۳۵۱ با نصب چند ایستگاه فرستنده تلویزیونی بخشی از شهرستانهای لرستان تحت پوشش قرار گرفت. برنامههای این مرکز پیش از ایجاد شبکه استانی از سال ۱۳۶۷ با افتتاح تلویزیونی محلی استان فعالیت خود را بهطور منسجم در مر کز آغاز نمود.
رادیو لرستان
رادیو لرستان در سال ۱۳۳۷ آغاز به کار کرد. در آن زمان نیروی ارتش و لشکرمستقر در خرمآباد به وسیله بیسیم، هفتهای یک روز به مدت شصت دقیقه برنامههای مختلفی پخش میکرد. در سال ۱۳۵۱ یک فرستنده یک کیلوواتی با پخش روزانه ۹ ساعت برنامه در خرمآباد آغاز به کار کرد که از این مدت ۸ ساعت به تقویت شبکه سراسری رادیو و یک ساعت نیز اختصاص به پخش خبر و ترانه داشت. در سال ۱۳۵۲ در یکمین سالگرد تأسیس رادیو مرکز لرستان ساعات کار این مرکز به ۱۰ ساعت رسید که از این ده ساعت دو ساعت تولید محلی و بقیه آن تقویت شبکه بودهاست.
موسیقی لرستان
موسیقی لرستان از تنوع و پیشینهای کهن برخوردار است که به دو بخش کلی، موسیقیهای آوازی (کلامی) و موسیقیهایسازی تقسیم میشود. هماکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم میشود. بر اساس کاوشهای باستانشناسی در مناطق لرنشین، تصویری از رقص و پایکوبی بر قطعهای سفالی به دست آمده که قدمت موسیقی در این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح رقم میزند. همچنین از آثار و شواهد به دست آمده در این مناطق تصاویری از آلات موسیقی دوران مانند شیپور و تنبور بر روی ظروف نقره وجود دارد که حاکی از رواج موسیقی نزد این قوم در عهد ساسانی است. امروزه نیز برخی از نغمههای باستانی در قالب مقامهای موسیقی قومی باقی ماندهاست. موسیقی و ترانههای مردم لر معمولاً در میزانهای مرسوم۴/۲، ۸/۶، ۸/۷ اجرا میشوند. همانطور که مشاهده میشود این وزنها در موسیقی مردم کرد نیز وجود دارند. اما نکته قابل ملاحظه در این میان نحوه اجرای تاکیدها در هر قوم است که باعث تفاوت و ایجاد ویژگی برای هر قوم میگردد.
جستارهای وابسته
گویشهای لری
اتابکان لرستان
اتابکان لر کوچک
فهرست طایفههای لرستان
پوشاک مردم لرستان
موسیقی لرستان
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی
استان لرستان
لرستان
بنیانگذاریهای ۱۳۵۲ در ایران
لرها
مردمان ایرانیتبار |
2098 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%20%D9%84%DA%A9%DB%8C | زبان لکی | زبان لَکی از زبانهای ایرانی شاخه شمالی غربی رایج در غرب ایران است. بسیاری از منابع از جمله دانشنامه اتنولوگ آن را شاخهای از زبانهای کردی میدانند و برخی منابع نیز لکی را گویشی از کردی جنوبی دانستهاند. اما با این حال، این نظریات مورد پذیرش همگان نیستند؛ چنانکه برخی از منابع آن را شاخهای از گورانی، لری یا بازماندهٔ فارسی باستان و برخی نیز لکی را یک زبان مستقل دانستهاند.
حدود یکونیم میلیون تا دو میلیون نفر با زبان مادری (۲۰۱۴) به این زبان سخن میگویند. گویشوران این زبان در استانهای همجوار غرب ایران زندگی میکنند. و زبان مشترک اقوام کرد و لر بودهاست.
زبان لکی به درخواست میراث فرهنگی استان لرستان در مرداد ماه ۱۳۹۶ ثبت ملی شد. در زبان لکی کنونی برخی از لغات، اصطلاحات و واژههای موجود در زبان اوستایی با کمترین تغییر، رایج و معمول هستند. ادبیات لکی، منظوم و مملو از اشعار، ضربالمثلها، تمثیلها، افسانهها و بسیاری از کلمات و جملات آن دارای اوزان عروضی است، با این تفاوت که شعر لکی همهجا ۱۰هجایی است، اما گاهی ۸ و ۱۲هجایی نیز دارد. زبان و ادبیات لکی در معرض فراموشی و آسیب جدی است و این زبان در مدارس آموخته نمیشود. رسمالخط واحدی در زبان لکی وجود ندارد. عبدالعلی میرزانیا کارشناس، شاعر و پژوهشگر زبان لکی میگوید: واژههای زبان لکی در معرض فراموشی قرار دارند که این موضوع هشداری جدی برای مقابله با آسیب رسیدن به این زبان کهن است. زبان گفتاری اکثر کودکان لک زبان، فارسی است.
تبارشناسی
نظریهها در مورد تبار کردی
دانشنامه اتنولوگ لکی را شاخهای از زبانهای کردی میداند.دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز، لکی را لهجهای از زبان کردی دانستهاست. در فرهنگ دهخدا، لکی، «لهجهای از زبان کردی که مردم هرسین و توابع بدان سخن گویند.» تعریف شدهاست. برخی از زبانشناسان لکی را در شاخه کردی جنوبی طبقهبندی کردهاند. برخی از منابع زبانشناسی لکی را در شاخه زبانهای کردی از شاخه زبانهای ایرانیتبار غربی قرار دادهاند.
ژویس بلو معتقد است که کردی جنوبی از تعداد زیادی گویشهای ناهمگون تشکیل شده که از این بین میتوان به گویش کرمانشاهی، گویش سنجابی، گویش کلهری، گویش لکی، گویش لری (متعلق به پشتکوه) و غیره اشاره کرد.
گویشهای کردی جنوبی شامل تعداد زیادی لهجههای منفرد و متفاوت نظیر (کرمانشاهی، کلهری، لکی، سنجابی، فیلی) در استانهای کرمانشاه، کردستان، ایلام و لرستان در غرب ایران و نیز در شرق عراق میباشند.
سایر نظریهها
اما به تازگی برخی از زبانشناسان رویکرد جدیدی را در این مورد آغاز کردهاند که دربارهٔ طبقهبندی لکی به عنوان یکی از زیرشاخههای زبان کردی ابهام دارد. فرامرز شهسواری زبان لکی را یک شاخه مستقل زبانهای ایرانی در گروه شمال غربی و جدا از کُردی و لُری میداند. همچنین محمد دبیرمقدم در کتاب ردهشناسی زبانهای ایرانی لکی را به عنوان زبانی مستقل و جدا از کُردی و لُری طبقهبندی کردهاست.
مهرداد ایزدی و نادر انتصار نیز زبان لکی را یکی از گویشهای اصلی زبان گورانی میدانند.
در کتاب فرهنگ و واژهنامه لکی کیان به نقل از کتاب جغرافیای نظامی ایران آمده: «زبان لکی از زبانهای فارسی قدیم ایران میباشد که به علت کوهستانی بودن جایگاه آن مردم، از نفوذ واژههای بیگانه محفوظ ماندهاست.» ویلیام فرالی لکی را شاخهای از زبان لری میداند.
ویژگیها
برخی معتقدند ساختار اصلی دستوری و افعال لکی «همانند دیگر لهجههای کردی» در زمره زبانهای ایرانی غربی قرار میگیرد. این ارتباط همچنین با مشاهده بقایای ساختار کنایی (ارگاتیو) در لکی تصدیق میشود. در گویش لکی مانند هورامی و لهجه اردلانی و کرمانجی ویژگی ارگاتیو مشاهده میشود، بنابراین زبان لکی شبیه به کردی و از لری متفاوت است. حمید ایزد پناه محقق لر، دربارهٔ زبان لکی میگوید که این زبان از لری متفاوت است؛ لکی مربوط به پهلوی اشکانی است و لری مربوط به فارسی هخامنشی میباشد و لکی را همان شعر فهلوی دانستهاست.
لکی در دسته شمال غربی زبانهای ایرانی قرار دارد و چون لری در شاخه جنوبی زبانهای ایرانی قرار دارد. میتوان گفت لکی در دسته زبان لری قرار نمیگیرد و پیوند ۸۰ درصدی با لری خرمآبادی را میتوان در حضور بیشینه طوایف لک در شهر خرمآباد دانست. این که ۷۰ درصد واژههای لکی و زبان فارسی و ۶۹ درصد با لری شمالی و ۷۸ درصد با لری خرمآباد یکی است، به گفته فرامرز شهسواری دلیل صریحی است که زبان لکی کاملاً از لُری و کُردی جداست و مشابهتها به دلیل همجواری جغرافیایی است:
«بهطور تقریبی، انواعی که بین ۹۰–۸۰ درصد تشابه واژگانی دارند، ممکن است به یک زبان واحد تعلق داشته باشند یا نه. زبانهای با بیش از ۹۰ درصد تشابه واژگانی، معمولاً گویشهای یک زبان هستند.»
تحقیقات اتنولوگ و آنونبی
تحقیقات اتنولوگ و آنونبی دربارهٔ زبان لکی نشان میدهد ۷۰ درصد واژگان لکی با زبان فارسی مشترک است. ۷۸ درصد با لری خرمآبادی و ۶۹ درصد با لری شمالی.
در لرستان جایگزینی زبانی به سوی لری در میان گویشوران لکی در جریان است و گویشوران لری نیز به نوبه خود گرایش به استفاده بیشتر از فارسی معیار دارند.
محل زندگی گویشوران
حوزه گسترش لکی عبارت است از:
استان لرستان:
شهرستان سلسله (با مرکزیت :الشتر)
شهرستان دلفان (با مرکزیت نورآباد)
شهرستان کوهدشت
شهرستان خرمآباد
شهرستان بروجرد
شهرستان رومشکان
استان کرمانشاه:
شهرستان هرسین
شهرستان صحنه
شهرستان کنگاور
شهرستان کرمانشاه
استان ایلام:
شهرستان هلیلان
شهرستان درهشهر
استان همدان:
شهرستان نهاوند
بخشهایی از جنوب غربی استان همدان
بخشهایی دیگر از طوایف لک در :کردستان عراق، کرکوک و خانقین سکونت دارند. در کردستان عراق تعداد گویشوران لک بیشتر از ایران است.
گروههای زیادی از لکها در طول تاریخ از مناطق خود کوچانده و تبعید شدهاند از جمله گروهی که ساکن شمال ایران هستند و به کردهای تبعیدی معروفند و گروهی دیگر که توسط عثمانیها به اطراف آنکارا (شهر هایمانا یا هیمنا) کوچانده شدند به لکهای «شیخ بزینی» یا کردهای هیمنهای معروفند که هنوز فرهنگ و هویت خود را کمابیش حفظ کردهاند.
معمولاً لکهای جنوب استان همدان لر دانسته میشوند.
در تاریخهای گذشتگان از جمله تاریخ گزیده نوشته حمدالله مستوفی از شانزده ولایت به عنوان کردستان یاد شدهاست. حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری نخستین کسی بود که اسم کردستان و شانزده ولایت آن را آوردهاست: «کردستان و آن شانزده ولایت است و حدودش به ولایات عرب و خوزستان و عراق عجم و آذربایجان و دیاربکر پیوستهاست. آلانی، الیشتر، بهار، خفتیان، دربند، تاج خاتون، دربند رنگی، دزبیل، دینور، سلطان آباد، چمچمال، شهر زور، کرمانشاه (قرمیسین) هرسین، وسطام.»
در اسناد تاریخی سده شانزدهم میلادی نیز طوایف لک را بخشی از طوایف کرد میدانند نظیر کتاب شرفنامه اثر شرفخان بدلیسی که به فارسی نوشته شدهاست.
بخشهایی دیگر از مردم قوم لک در کرکوک و خانقین عراق سکونت دارند. در عراق تعداد گویشوران لک را بیشتر از ایران حدس زدهاند.
طوایف استان لرستان خود سه بخش اصلی هستند، لر بختیاری، لر بالا گریوهای یا خرمآبادی، و لک.
با این حال پرویز ناتل خانلری زبانهای لری و بختیاری را همخانواده با کردی میداند. در کوهستان بختیاری و قسمتی از مغرب استان فارس ایلهای بختیاری و ممسنی و بویراحمدی به گویشهایی سخن میگویند که با کردی خویشاوندی دارد، اما با هیچیک از شعبههای آن درست یکسان نیست، و میان خود آنها نیز ویژگیها و دگرگونیهایی وجود دارد که هنوز با دقت حدود و فواصل آنها مشخص نشدهاست. اما معمول چنین است که همه گویشهای بختیاری و لری را جزو یک گروه بشمارند.
چالشها
یکی از مشکلات این زبان، عدم تدریس آن در مراکز علمی است. از آنجا که زبان لکی دارای یک رسمالخط استاندارد لکی نیست، آموزش این زبان در مناطق لکنشین تاکنون عملی نشدهاست.
یک سال پس از ثبت زبان لکی، در جلسهای که توسط تنی چند از زبانشناسان در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ در استان لرستان تشکیل شد، قرار شد در آیندهای نزدیک رسمالخطی واحد برای زبان لکی معرفی شود.
ثبت ملی زبان لکی
لکی به عنوان زبانی قدیمی از طرف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری جمهوری اسلامی ایران در جلسهٔ روز ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ خورشیدی، به عنوان اثری ملی در حوزهٔ میراث ناملموس به در خواست لرستان ثبت شد.
ثبت زبان لکی به عنوان یک زبان مستقل و جدای از زبان کردی واکنش منفی و تندی را از طرف برخی از کردهای ایران و عراق در پی داشت و باعث شد دانشجویان دانشگاه مهاباد طی نامهای از سازمان میراث فرهنگی تقاضا کنند از این تصمیم صرف نظر کند. احزاب کرد اپوزسیون ایران هم آن را آسمیلاسیون و تفرقه افکنی در بین کردها قلمداد کردند.
آواها
اُ (مثل اردک) از لری وارد لکی شدهاست و برخی از لکها این آوا را ندارند (لرها معمولاً «آ» را به «ۆ» تبدیل میکنند).
دستور
ضمایر شخصی
ضمیر انعکاسی "خود " در لکی «ووژ» است.
ضمایر اشاره
حالت مجهولی
پسوند مجهولساز در لکی "-ریاً و "یاً" است.
افعال
حال ساده فعل "خوردن":
مثال: ئاوه مههوارد. (آب خوردم)
ماضی ساده فعل "خوردن":
مثال: ئاوت هوارد. (آب خوردی)
ماضی استمراری فعل "خوردن":
مثال: ئهوانه مههووارد. (آب میخوردند)
ماضی نقلی فعل "خوردن":
مثال: ئاومان هواردیه. (آب خوردهایم)
ماضی بعید فعل "خوردن":
مثال: ئاوتان هواردۊی. (آب خورده بودید)
جستارهای وابسته
گویش چهاردولی
زبان کردی
گویشهای جنوبی کردی
منابع
پیوند به بیرون
نمودار درختی زبان لکی در اتنولوگ
__نمایه__
__بخشجدید__
زبان کردی
زبان مردم شهر کرمانشاه
زبانهای ایران
زبانهای ایرانی
مردم لک |
2100 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87%20%DA%AF%D8%A7%D9%BE%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C | لهجه گاپلهای | لری گاپلهای یا لری جاپلقی لحجه ای از زبان لری است که در منطقه جاپلق و ازنا و الیگودرز و جنوب خمین تکلم می شود،این لهجه مخلوطی از زبان لری بختیاری و لری شمالی(ثلاثی) است.
جستارهای وابسته
گاپله
شهرستان ازنا
گویشهای لرستان |
2103 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AE | تناسخ | تناسخ یا سَمساره یا تجدید حیات یا زادْمُرد گونهای اعتقاد فلسفی یا مذهبی است که در آن، جوهر غیر فیزیکی یک موجود زنده پس از مرگ بیولوژیکی، زندگی جدیدی را در شکل یا بدن فیزیکی متفاوت آغاز میکند. رستاخیز فرایند مشابهی است که در برخی ادیان فرض شدهاست، و در آن روح در همان بدن زنده میشود. روح در اکثر باورهای مربوط به تناسخ، فناناپذیر تلقی میشود و تنها چیزی که فنا میپذیرد، بدن است. پس از مرگ، روح به یک نوزاد (یا حیوان) جدید منتقل میشود تا دوباره زندگی کند. اصطلاح انتقال به معنای انتقال روح از بدنی به بدن دیگر پس از مرگ است.
تناسخ یک باور عامیانه به معنای تولد دوباره پس از مرگ است و در آیین هندو به چرخهٔ زندگی و مرگ و انتقال روح از جسم مرده به جسمی تازه و تکرار زایش و مرگ گفته میشود. طبق آیین هندو این چرخه تا زمانی که روح از آلودگیها، غفلتها و نادانیها پاک نشدهاست ادامه مییابد.
تناسخ یک باور اصلی در ادیان هندی است (یعنی هندوئیسم، بودیسم، جینیسم و سیکگرایی)؛ اما گروههایی هستند که به تناسخ اعتقاد ندارند ولی در عوض به زندگی پس از مرگ معتقد هستند. اگرچه اکثر فرقههای مسیحیت و اسلام معتقد نیستند که افراد تناسخ مییابند، اما گروههای خاصی در این ادیان به تناسخ اشاره میکنند. این گروهها شامل اصلیترین جریانهای تاریخی و معاصر کاتاریسم، علویان، اهل حق (یارسان)، آیین مانوی، دروز، و چلیپای گلگون هستند. تبدیل نقطه به خط و حروف و اعداد مراحل تکامل این تفکر است و همان است که فیثاغورثیان، عدد را نقطۀ اولای کل عالم میدانستند و حاج محمدکریم خان رئیس طایفه شیخیه کرمان میگفت: «اکمل اعداد عدد هفت است».
تناسخ در اشکال گوناگون، به عنوان یک اعتقاد باطنی در بسیاری از جریانات یهودیت از جنبههای مختلف اتفاق میافتد، در برخی از اعتقادات مردم بومی قاره آمریکا، و برخی از بومیان استرالیا (هر چند اکثر آنها به زندگی پس از مرگ یا جهان روح معتقدند). اعتقاد به تولد مجدد توسط شخصیتهای تاریخی یونان، مانند فیثاغورس، سقراط و افلاطون و همچنین در ادیان مختلف وجود دارد.
روابط تاریخی بین این فرقهها و اعتقادات مربوط به تناسخ که از ویژگیهای نوافلاطونی، اورفیسم، هرمتیسم، مانوئیسم و عرفان دوران روم و همچنین ادیان هند است، موضوع تحقیقات علمی اخیر بوده و در دهههای اخیر، بسیاری از اروپاییها و آمریکاییهای شمالی علاقه به تناسخ پیدا کردهاند و بسیاری از آثار معاصر خود از آن یاد میکنند.
فلسفهٔ اعتقاد به تناسخ به اعتقاد هندیان به کارما یا «قانون تاوان» بازمیگردد. بدین صورت که هندوها معتقد بودند که پاداش و عذاب در همین جهان رخ میدهد. اگر انسان در زندگی فرد نیکی باشد زندگی راحتتری خواهد داشت. سپس این سؤال مطرح شد که: «چرا افراد نیکی وجود دارند که زندگی آنها سرشار از رنج است؟» در پاسخ به این سؤال فرضیهٔ تناسخ یا وازایش مطرح شد. که میگفت روح انسان پس از مرگ دوباره در قالبی جدید به این جهان بازمیگردد و نتیجهٔ اعمال زندگیهای قبلی را در این زندگی میبیند. به این چرخهٔ زایشهای مجدد نام تناسخ را دادهاند.
تعریفی متداول از نسخ و مسخ و رسخ و فسخ بترتیب عبارت است از انتقال روح انسان به جسم انسان دیگر، انتقال روح انسان به جسم حیوان، انتقال روح انسان به جسم گیاه، انتقال روح انسان به جسم جماد
واژگان و ریشهشناسی
تناسخ یک واژه عربی است. در ادبیات ایرانی میانه، به ویژه زبانهای ایرانی خاوری که با فرهنگها و تمدنهای شرقی همچون هند و چین نزدیکتر بوده و سنت ترجمه از زبانهای سنسکریت، تبتی و چینی نیز وجود داشته، واژگان و اصطلاحات به گونههای زادْمُرد (به پارتی مانوی: 𐭆𐭀𐭃𐭌𐭅𐭓𐭕/ zādmurd به سغدی: ܙܐܠܡܘܪܕ/ ܙܐܬܡܘܪܬ z'tmwrδ /z'δmwrd) یا سَنْسار (به سغدی: ܣܢܟܣܐܐܪ snks''r) یا آژیمَرچ (به سغدی: ܐܐܙܝܡܪܤܗ zymrch'') دیده شدهاند.
تناسخ از منظر تفکر بودایی
ما معمولاً اهدافی برای خود خلق میکنیم و به سوی آنها حرکت میکنیم. ما امیدواریم به اوج رضایت پایدار حرکت کنیم و این امیدواری ما را پیوسته مشغول میسازد. ما دائماً در حال شنا به جایی هستیم که فکر میکنیم ساحل ست؛ چیزی که احساس میکنیم پاسخ مشکل ماست: خواه یک رابطه عاشقانه جدید، خواه درمان یک بیماری، خواه راهی برای جوان ماندن و خواه رسیدن به ثوابی ملکوتی. در کل آنچه فکر میکنیم جواب ما خواهد بود خود به عامل افزایش رنج بدل میشود؛ پس دوباره به دنبال راه حل میگردیم. این چرخه بی پایان است. معادل سانسکریت این زنجیره چرخشی سمسارا است. تا وقتی که در غفلت زندگی میکنیم وجود سمسارایی بی پایان است. هدف آیین بودایی شکستن این چرخه است. انسانی که به درجه بودا شدن میرسد از چرخه سمسارا رها شده و به آرامش، صلح و رضایت برتر یا نیروانا میرسد. از منظر تفکر بودایی، در اصل در دنیای سمسارا هیچ چیز واقعی نیست. وجود این چرخه در اصل به دلیل اعتقاد کذب از مفهوم خویشتن ریشه میگیرد که در اصل یک اعتقاد خیالین است. هنگامی که انسان به روشنایی یا نیروانا میرسید میگوید من یک اسم، یک تاریخچه شخصی، انبوه خاطرات و رؤیا دارم اما هنگامی که دقیق نگاه میکنم اینها موهومی اند. من حال به دنبال چیزی هستم که دیگر برای من پنهان نیست: منی که از تصاویر ذهنی پاک شدهاست درست مثل قطره بارانی که به اقیانوس میپیوندد و ابری که در آسمان ناپدید میشود. در این هنگام، زمانی که سیدارتا به این شناخت رسید و بودا شد گفت من زمین را به رهایی ام از چرخه تولد و مرگ شاهد میگیرم. شگفتا این روشنایی طبیعت همه آدمیان است حال آنکه مردم از فقدان آن رنج میبرند و در چرخه بی پایان و موهومی سمسارا گرفتارند. از نظر این تفسیر وجود روحی که ممکن است تناسخ داشته باشد انکار میشود و صرفاً بر وجه روانی افراد تأکید دارد. ایده تناسخ گاهی برخی افراد که تصور دقیق و منطقی از ادیان شرقی و آیین بودا ندارند را هیجان زده کردهاست چرا که گویا برای آنها حیات جاودانه را تضمین میکند ولی این تصور صرفاً یک سوءتفاهم است. با این حال بسیاری از فرقههای بودایی به تناسخ روحانی اعتقاد دارند و در این مورد بین بوداییها اختلاف نظر وجود دارد.
ادیان معتقد به تناسخ
شاید هیچ اعتقاد مذهبی به اندازه تناسخ در طول تاریخ دچار تغییر و دگرگونی نشده باشد. طبق اسناد به جا مانده و تحقیقات به عمل آمده، هر گروه و فرقهای بنا برخواستهها، امیال و انتظاراتش این باور را شخصیسازی مینمودهاست.
هندوئیسم
در هندوئیسم، روح (آتمن) جاودانه و نامیرا است، در حالی که جسم تولد و مرگ دارد. روح، جسم را مانند لباس کهنه ترک میگوید و لباس نو میپوشد.
برهمنها به ایده وازایش (تناسخ) معتقد هستند؛ یعنی هر وقت موجودی از بین برود، روح آن از کالبد جدا شده و در همین دنیا به کالبد موجود دیگری درمیآید.
بودایی
به استناد کتب مقدس، بودا معتقد به نوعی از وازایش (تناسخ) بود.
در آیین بودا، وازایش، مطلقاً به معنای حرکت روح یا «نفس» از یک کالبد به کالبد دیگر نیست. این برداشت شبهه انگیز، از اخلاط اندیشه هندو و فلسفه بودایی ناشی شده، حال اینکه در آیین بودا، موجودات دارای «خود» یا بخش پایدار وجود، نبوده و بنابر این، انتقالی صورت نمیگیرد.
تمثیل بودا در این باب چنین است که همانگونه که با آتش یک شمع روشن، میتوان شمعی دیگر را روشن کرد (آتش شمع اول، علّت روشنایی شمع دوم است)، آگاهی یک موجود، میتواند باعث پدیداری واحد(های) آگاهی دیگر شود.
تائوئیسم
در تائوئیسم افرادی را میبینیم که در قالب افراد متفاوت در زمانهای مختلف زندگی کردهاند. در متن مقدس چانگ تزو آمدهاست: تولد آغاز نیست، مرگ پایان نیست، وجود داشتن بدون محدودیت است. ادامه یافتن بدون آغاز است.
یارسان (اهل حق)
«دونادون»، «دون به دون» یا «جامه به جامه» مفهومی در آیین یارسان یا اهل حق است که ارتباط نزدیکی با مفهوم تناسخ و حلول روح دارد. در دین یارسان، تناسخ به این مفهوم که روح بی هدف از یک کالبد به کالبد دیگر منتقل شود کاملاً نفی شده و از اساس رد میشود. اما مفهوم دیگری به نام دونبهدون شدن (که در ظاهر به فلسفه تناسخ شباهت دارد) حقیقتی جدا نشدنی از جهانبینی یارسانی است. یارسان میگوید که هر روحی باید در زمانی محدود (۵۰ هزار سال) سیری را برای تکامل خود طی کند و آن را با دونادون میشناسند.
روح باید جسمها و جامههای مختلف از جمله مرحله جانوری، نباتی، جمادی و … را طی کند و در هر مرحله روح وارد عالم برزخ میشود و پس از رسیدگی به اعمال روح و سنجش اعمالی که روح با اختیار خود بهدست آورده دوباره روح با توجه به استحقاق خود به صورت نوزاد در خانواده مستحق خود (مثلاً در جامه انسانی) در خانواده ثروتمند یا فقیر و … مورد آزمایش قرار میگیرد؛ و بعد از طی هزار دون (دون هزار و یکم) روح انسان کامل میشود و ذات خدایی در آن روح نایل میشود. البته روحهایی وجود دارد که کمتر یا بیشتر از هزار دون را طی میکنند و این بستگی به دلایل مختلف از جمله ریاضت و لطف خداوند و … دارد. در تناسخ اعتقاد به حلول روح است ولی در دونادون اعتقاد بر تجلی و مظهریت ذات بر روح است و …
شیعیان علوی
برخی شیعیان معروف به غُلات شیعه نیز به باززایی اعتقاد دارند و آن را با رجعت یکی میدانند.
سیکیسم
پیروان آیین سیک نیز به تناسخ و حلول روح در وجود دیگر پس از مرگ معتقد اند.
دیدگاههای دیگر
عدهای مانند شهرستانی و جان ناس معتقدند عقیده به تناسخ عقیدهای گسترده در سطح جهان است:
شهرستانی میگوید: «فرقهای نیست که در آن تناسخ جایگاه محکمی نداشته باشد.»
جان ناس میگوید: «عقیدهٔ به تناسخ منحصر به مردم هند نیست، بلکه تمام مذاهب عالم از بدویان وحشی گرفته تا مردم پیشرو که دارای فرهنگی متعالی میباشند همه کم و بیش قدمی در راه عقیده به تناسخ برداشتهاند.»
در مقابل عدّهای معتقدند این عقیده در ادیان نبوده و بعداً به دلایلی وارد ادیان شدهاست.
سید حسن ابطحی میگوید: «در کلّ جریاناتی که قائلین به تناسخ [برای اثبات] نقل کردهاند مانند … (اگر واقعیت داشته باشد) ممکن است ارواح خبیثه (شیاطین) برای انحراف مردم از حقیقت دخالت داشته و آنها خود را به جای سوژه یا روح متوفّا قرار داده و با طرف مقابل به گفتگو برخاستهاند.»
جستارهای وابسته
کارما
چهار حقیقت شریف
کارما در هندوئیسم
منابع
کتاب آفتاب و سایهها، دکتر محمدتقی فعالی
لغتنامه دهخدا: سمساره
برای مطالعه بیشتر
رجعت از دیدگاه متکلمان برجسته شیعی و رابطه آن با تناسخ، اصغر بهمنی، انتشارات زائر، قم
تناسخ (بودن یا نبودن، مسئله این است)، نویسنده: مرتضی فتحی فر، چاپ و نشر غرب، شابک: ۰-۹۷۳۴-۰۴-۹۶۴-۹۷۸
الهیات اسماعیلی
الهیات دروز
بازگشت روح
پس از مرگ
دروز
درونگرایی
فلسفه دین
فلسفه ذهن
کابالا
مرگ در فلسفه یونان
مفاهیم فلسفی بودایی
مفاهیم فلسفی جین
مفاهیم فلسفی هندو |
2106 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%D8%B1 | هنر | هُنَر مجموعهای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که برای اثرگذاری بر احساسات و هوش انسانی یا به منظور انتقال یک مفهوم، خلق میشود و با خلاقیت انسان همراه است. همچنین هنر، توانایی و مهارت آفریدن زیبایی است که به شکلی نمادین ظهور میکند.
فرهنگ، جامعه، محل تولد، آب و هوا و تحولات زندگی شخصی افراد هنرمند عوامل متعددی هستند که در نوع هنر هر شخص میتواند تأثیر بهسزایی داشته باشد.
رشتههای هنری
از مهمترین رشتههای هنری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
هنرهای تجسمی (plastic arts): نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی، خوشنویسی ، چاپ و …
هنرهای نمایشی (dramatic arts): تئاتر، رقص و …
هنرهای آوایی (phonetic arts): موسیقی، ادبیات، شعر، آوازو …
هنرهای مرکب (Composite Arts): سینما، معماری و …
فلسفه هنر
هنر کنشی است آزادانه، یعنی برای نشان دادن اثر هنری که همیشه با زیبایی همراه نبودهاست ولی همواره معنی و مفهوم معینی را به وجود میآورد. بدین ترتیب حوزهٔ هنر از سایر حوزههای فعالیت انسانها نظیر حوزهٔ علم، فلسفه، اخلاق، منطق، سیاست و زندگی روزمره متمایز و مشخص شدهاست. گرچه مرزبندی هنر و سایر حوزههای آن آسان نیست.
در علوم فلسفه و ماهیت وجود هنر رابطه بسیار نزدیکی با متافیزیک و اگزیستانسیالیسم و رئالیسم دارد. نزدیکی این رابطه را میتوان معلول توجه بسیاری از فلاسفه مدرن به زیباییشناسی دانست.
دانشنامهٔ بریتانیکا هنر را به عنوان «استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیط یا تجاربی که میتوان با دیگران به اشتراک گذاشت» تعریف میکند. البته هیچ توافق جامعی بر اینکه چه چیزی اساس هنر را تشکیل میدهد وجود ندارد. ذات هنر و مفاهیم مرتبط مانند زیبایی و خلاقیت، در شاخهای از فلسفه به نام فلسفهٔ هنر و زیباییشناسی بررسی میشود. آثار هنری همچنین در رشتههایی مانند نقد هنری و تاریخ هنر نیز بررسی میشوند.
افلاطون و امانوئل کانت معتقد بودند که هنر یک نوع فعالیت و مشغلهای است که به خودیِ خود مطبوع و خوشایند بوده و غیر از خود هدف دیگری ندارد. البته بعدها نظریه هنر برای هنر بهکلی مردود شناخته شد. شیلر، شاعر و هنرمند آلمانی، نظریه کانت را میپذیرد و میگوید: «بازی را باید منشأ هنرها به حساب آوریم.» فیلسوف انگلیسی، «هربرت اسپنسر»، نظریه شیلر را تأیید میکند و پرندگان را مثال میآورد که لانههای خود را تزیین میکنند.
ارسطو ویژگی ذاتی هنرها را در تقلید یافت. او معتقد بود که تقلید نه تنها ابزار آنهاست، بلکه هدف آنها نیز میباشد. او مانند افلاطون باور ندارد که یک مرتبه ای ایدهآل از واقعیت (شکلها) و یک مرتبه ای پایینتر از واقعیت (چیزهای مادی) وجود دارد و حقیقت و ارزشهای دوم (واقعیت مادی) توسط اولی (اشکال) ارائه میشود. در نتیجه، ارسطو برای هنر نیز محکومیت اخلاقی ندارد.
فیلیسین شاله هنر را این گونه تعریف میکند:«هنر عبارت از کوششی برای ایجاد یک عالم ایدهآل، یک عالم صور و عواطف بیآلایش، در کنار عالم واقعی است»او در جای دیگری اضافه میکند که هنر عبارت از طبیعت است که از خلال روحیه و از ورای شخصیت هنرمند به آن میرسیم. تعریف او از هنر نظریه گرانت آلن را دربارهٔ زیبایی تداعی میکند که میگفت:
«زیبا چیزی است که موجب حداکثر تحریک حواس و حداقل خستگی اندام گردد.»
در قرن هجدهم دیدرو نوشت:«هدف هر بازیگر باید این باشد که صفات خوب را دوستداشتنی و صفات بد را زشت و مضحک نشان بدهد.»تولستوی که قبل از انقلاب روسیه چشم از جهان فروبست، معتقد بود:«هنر هنگامی ارزش دارد که با عواطف نیکو و هنر واقعی، هر نویسنده، نقاش و پیکرتراش بتوانند احساسات مذهبی را در میان مردم تقویت کند.»نظریهٔ او مورد اعتراض واقع شد و گفتند که وظیفهٔ هنرمند با مسئولین اجرایی و مبلغین دین و مذهب نباید مخلوط شوند. قرنهای متمادی استعداد برخی از هنرمندان در خدمت ذوق پست ثروتمندان قرار گرفت و هنر به صورت یک شغل و حرفه برای ارتزاق درآمد. مارسل پروست نویسنده معروف فرانسوی در یکی از نامههای خود چنین نوشت:«کسی که پاک نیست و جهان را به نظر بیآلایش نگاه نمیکند، نمیتواند هنرمند واقعی باشد.»پروست شرط لازم برای هنرمند بودن را، بیآلایشی و پاک بودن میداند. جامعهشناس دیگری با نام امیل دورکیم دربارهٔ هنر میگوید:«هنر انسان را عادت به و طهارت را به زندگی شخصی و اجتماعی داخل میکند. آدمی همیشه به حظّ و نشاط احتیاج دارد. هنر، عواطف و احساسات بیآلایش گوناگونی در انسان به وجود میآورد و او را از کینهتوزی و خودبینی رها میسازد.»گویو فیلسوف فرانسوی در همین معنا میگوید:«بهترین شاهد و مدرک برازندگی در یک عالم والا میدهد، صفا ارزشگذاری بر یک اثر هنری آن است که شما به عنوان مخاطب، خودتان را پاکتر و نیرومندتر احساس نمایید.»صحنهای از فیلم برباد رفته که در سال ۱۹۳۹ توسط ویکتور فلمینگ کارگردانی شد. آثار هنری، علامت و نفوذ ملتی را که هنرمند در میان آن رشد کرده به دنیا نشان میدهد.
ژرژ دوهامل عقیده دارد که هنرمند و دوستداران هنر، صاحبان واقعی عالم هستند. حتی شوپنهاور فیلسوف بدبین آلمانی معتقد بود که:«هنر نه تنها شخص را از دلتنگیهای مبهم و یأس و حرمان نجات میدهد، بلکه میتواند منبع لذتها و شادیها و نشاطهای بیپایان گردد.»ژان ژورس در همین معنا عقیده دارد که:«هنر عالیترین الهامات را به عمق حیات روزانه و دلهای افسرده ما میرساند».اگوست کنت معتقد است که:«هنر به عنوان یک زبان مشترک، عبارت از یک دین و آئین است.»عالمی نتیجه گرفت که هنر تأثیر خود را از راه تلقین انجام میدهد.
برگسون وسائل و اسلوبهای هنری را همتای اسلوبهای خواب مصنوعی میداند، با این تفاوت که تأثیر آثار هنری خفیفتر، لطیفتر و معنوی هستند.
مانرو بریسیدی (۱۹۸۲) یک تعریف کارکردی از هنر ارائه میدهد:«اثر هنری ترکیبی از شرایط مورد نظر است که به منظور ارائه تجربههای زیباییشناختی ارزشمند قادر به نشان دادن ویژگیهای زیباییشناختی هنر باشد.»پازولینی نیز میگوید:«هنر وسیلهای است برای به نمایش گذاشتن یک ایدهٔ ذهنیِ خیلی خاص که حداقل ده نفر دیگر از آن اطلاع نداشته باشند.»کارکردیها، ارزش هنر وابسته، صرفاً توصیفی و مبتنی بر ارزیابی نیست.
از تعاریف ارائه شده میتوان به تعریف دیگری اشاره کرد که یک تعریف سازمانی محسوب میشود. او در درجهٔ اول اثر هنری را به عنوان «اثر تصنعی» و در درجهٔ دوم به عنوان «مجموعه ای از جنبههای کلیدی که از طرف برخی از نامزدها برای قدردانی از افراد فعال در منظومه هنر اعطا میشود» میبیند.
در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره به ماهیت آن برمیگردد، تعریف رویهگرایان دگرگون شد و هنر به معنای دلیری، کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و… به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود:
به دشمن نمایم هنر هرچه هست * زمردی و پیروزی و زور دست *
چون غرض آمد هنر پوشیده شد * صد حجاب از دل به سوی دیده شد *
با دانش است فخر نه با ثروت و عقار * تنها هنر تفاوت انسان و چهارپاست *
از دیوان «پروین اعتصامی»
چو دخلت نیست خرج آهستهتر کن* که میگویند ملاحان سرودی
از گلستان «سعدی».
ریشهشناسی
واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو واژهٔ «سو» به معنی نیک و «نر» یا «نره» به معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی «س» به «ه» تبدیل شده و واژهٔ «هون» ایجاد شدهاست که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی «هنر» درآمده است که به معنای انسان کامل و فرزانه است. در زبان یونانی هنر، تِکنِس گفته میشود که این اسم بهطور اشتباه وامواژه تِکنالجی به معنای «فناوری» در زبان انگلیسی شدهاست.
هنرهای تجسمی
مبانی هنرهای تجسمی دارای عناصری هستند که شامل:
نقطه، خط، سطح، (فضا و زمان)، ترکیب (ترکیببندی)، تناسب، تعادل (توازن) و تباین (تضاد یا کنتراست) است.
تقسیمبندیهای هنر متنوع است؛ یکی از آنها در حالت کلی آثار هنری را به دو دستهٔ هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی تقسیم میکند:
هنرهای کاربردی: منظور (هنرهای حجم، فرم (شکل)، رنگ، نور، بافت، ریتم و حرکت مفید) هنرهایی است که نخست، کارکرد و سودمندی آنها اهمیت دارد و هدف از خلقشان کاربردشان بودهاست. مانند: طراحی خودرو، معماری، طراحی صنعتی.
هنرهای زیبا: منظور از هنرهای زیبا هنرهایی است که تنها به دلیل زیبا بودنشان خلق شدهاند. به عبارتی «نه به خاطر چیزی دیگر، بلکه به خاطر خودشان به وجود آمدهاند». مانند: نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، رقص.
واژه هنر امروزه در زبان فارسی در معنایی متفاوت از گذشته به کار میرود و بیشتر منظور از آن اشاره به نتیجه خلق انسانها در زمینه هنرهای زیبا است. معنای این واژه امروز معادلی برای واژه هنرهای زیبا در زبان انگلیسی است.
بهطور سنتی مجموعه هنرهای زیبا به ۷ دسته تقسیم میشوند:
موسیقی
هنرهای دستی: مجسمهسازی، شیشهگری و …
هنرهای ترسیمی: نقاشی، خطاطی، عکاسی و …
ادبیات: شعر، داستان، نمایشنامه، فیلمنامه و نثر
معماری
رقص و حرکات نمایشی و…
هنرهای نمایشی: سینما، تئاتر و …
نمونهٔ دیگر تقسیمبندی هفت هنر به ترتیب زمان ایجاد یا توسعه عبارتند از:
نقاشی
هنرهای تجسمی «نقاشی، طراحی، تندیسگری، عکاسی و چاپ»
معماری
ادبیات
موسیقی
تئاتر
سینما
انیمیشن
وجوه مشترک آثار هنری عبارتاند از:
تخیل به عنوان مهمترین عامل در شکلگیری اثر هنری است.
همه آثار هنری از عاطفه و احساس هنرمند سرچشمه میگیرند نه از تفکر منطقی و عقلانی او.
چند معنایی بودن و منشور مانندی، وجه اشتراک سوم تمام آثار هنری است.
این جنبه از ویژگیهای آثار هنری، در واقع از دو ویژگی قبلی که نام بردیم، نتیجه میشود. بدین معنی که هر پدیدهای که عنصر اصلی سازنده آن تخیل و عاطفه باشد، بیشک نمیتواند معنایی منجمد از احساسات باشند. اثری که هنر بر روح انسان میگذارد، تغییری عمیق و ماندگار و طولانی است. در نتیجه هرگاه خواهان اثرگذاری ماندگار باشیم، میتوانیم از هر یک از رشتههای هنری به فراخور نیازمان بهره ببریم. همانطور که در روانشناسی این بحث به اثبات رسیدهاست، جهان از مجموعهای از افراد تشکیل شدهاست، پس اگر بخواهیم در سریعترین حالت بر تعداد زیادی از افراد تأثیرگذار باشیم، میتوانیم از اسباب هنر استفاده کنیم. هنر موسیقی و هنرهای نمایشی چون از طریق حس شنوایی و حس بینایی به سرعت درک میشوند، میتوانند توأم با یکدیگر به سرعت و در ابعادی جهانی تأثیری ژرف، عمیق، ماندگار و طولانی در جوامع به وجود آورند.
هنرهای صناعی
هنرهای صناعی یا سنتی، هنرها و صنایعی هستند که تکبعدی باشند. از این روست که هر کس در برابر آثار هنری میایستد؛ دریافت و استنباط خاصی دارد. آثار هنری به سادگی میتوانند بیانکننده زیبایی حقیقی باشند یا ظریفهای هستند که در طول سدههای متمادی با حفظ ریشهها و سنتهای خود رشد کرده مراحل شکلگیری خود را گذرانده یا میگذرانند و نشان دهنده فرهنگ یک ملت میباشند.
هنرهای سنتی ایران را میتوان به گروههای زیر تقسیم کرد:
شعر و ادبیات
موسیقی
معماری و هنرهای وابسته
نمایشهای سنتی و آیینی
صنایع مستظرفه
صنایع ظریف
صنعت و صنایع ظریف، مقیاسی برای سنجیدن درجهٔ تکامل معنوی و روحی یک ملت است. در این جهان میان هزاران محسوسات که ما در زیر نفوذ حواس پنجگانهٔ خود از وجود و چگونگی آنها باخبر میشویم، بعضی چیزها هست که ما بیاختیار آنها را بیشتر دوست میداریم. روح ما و قلب ما مجذوب آنها میشود بدون آنکه از آنها یک فایدهٔ عملی و آنی برای ما حاصل گردد؛ مثلاً وقتی که در جلوی یک پردهٔ نقاشی که ثمرهٔ قوای دماغی و روحی یک صنعتکار را نشان میدهد میایستیم، ساعتها مشغول تماشای آن و غرق حیرت و تعجب میشویم.
که بجز موارد بالا همه آثار هنری را شامل میشود. هنر مقدس همواره دو غایت بنیادی داشتهاست. اول زیبایی صورت عبادات و دوم نگهبانی و حفاظت از آن. دومین ممیزه هنر مقدس بدان حقیقت رجوع میکند که اسلام صرف زیبایی را مطلوب تلقی نکرده، بلکه زیبایی را با کمال مورد تأمل قرار میدهد. آنچه منشأ نقوش پراکنده و مایه پراکندگی خاطر است در قلمرو هنر اسلامی نفی میشود، از اینجا هرگونه آرایش زرین یا جامههای فاخر در عبادات طرد میگردند.
به تعبیر بورکهارت آداب دینی هنر الهی است. از آنجا که گونهای جلوهگری و سمبولیسم در سطحی از شکلها و حالتهای آدمی برای جستوجوی راهی به ماورای همه مظاهر و اعیان وجود است. در مسیحیت این آداب نیایشی است -مانند عشای ربانی و آداب خاص مسیحی- متضمن هنر مقدس یعنی معماری و شمایلنگاری مسیحی که از برجستهترین مظاهر هنر مسیحی میباشند. با توجه به معنای ذاتی عبادات اسلامی و هنری که به زیبا کردن آن متوجه است، در عالم اسلامی به گونهای دیگر فیضان و انعکاس هنری آداب دینی را میبینیم، یعنی جدا از مفهوم شمایلنگاری در عبادات مسیحی که درضمن نوعی هنر تلقی میشود. معمولاً از عبارت هنرهای صناعی برای بیان آن بخش از صنایع دستی که بیش از فن به هنر وابستهاند استفاده میشود.
جستارهای وابسته
هنر اروتیک
هنرهای تجسمی
هنرهای زیبا
هنر عمومی
مطالعات تاریخ هنر
هنرهای نمایشی
هنر مفهوم
هنر اینترنتی
هنر مولد
هنر ایرانی
هنر اقیانوسیه
هنر تجارتی
هنر خیابانی
هنرهای باهمستان
هنرهای سنتی
منابع
تاریخ هنر جانسن «مقدمه»
آشنایی با میراث فرهنگی و هنر ایران
اطلس چهارده قرن هنر اسلامی، جلد دوم: هنر خوشنویسی از آغاز تا امروز Atlas of 14 centuries of Islamic Arts, Vol.2 Calligraphy، تألیف عباس سحاب، ناشر مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، تهران اردیبهشت ماه ۱۳۸۱، رده دیوئی: م۸۰–۳۳۷۰
آزمایشهای فکری
زیباییشناسی
هنرهای تجسمی |
2108 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C | جنسیتگرایی | سِکسیسم یا جنسگرایی، یا گاهی تبعیضِ جنسیتی، جنسیتنگری، جنسیتزدگی بهمعنی هرگونه پیشداوری یا تبعیض بر اساس جنسیت یا جنس فرد است. پیامدِ این امر، تبعیض منفی نسبت به انسانها و بر پایهٔ هویتِ واقعی یا فرضی جنسیتی ایشان است. این مفهوم همچنین میتواند در اشاره به نفرت یا بدگمانی نسبت به یک جنس –زنستیزی یا مردستیزی– یا کلیشهای کردنِ مردانگی در رابطه با مردان و زنانگی در رابطه با زنان باشد. تبعیضِ جنسی بهطور تاریخی و فرهنگی بیشتر در جهتِ فرودست کردنِ زنان و دختران بهکار رفتهاست. پیامدِ تبعیضِ جنسیتی میتواند بهگونههای آزار جنسی، تجاوز جنسی یا انواعِ خشونت جنسی خود را در جامعه نشان دهد.
انواع
جنسیتزدگیِ خصمانه
جنسیتزدگیِ خصمانه به شکلِ سلطهجوییِ مردسالارانه و باورهای تحقیرآمیز خود را نشان میدهد و موضوعِ مرکزی آن صراحتاً این است که مرد جنسِ برتر است و باید قدرت را در اختیار داشته باشد. به عبارتِ دیگر همان نگاهی که زن را «ضعیف» میبیند.
جنسیتزدگیِ دلسوزانه
جنسیتزدگیِ دلسوزانه نگاهی ملایمتر نسبت به زن دارد و زن را موجودی زیبا و شکننده میبیند که باید از او حمایت کرد. با این حال، زنان باید همان نقشهای محدود و کلیشهای را بپذیرند و دنبالهرو باشند. به عبارتِ دیگر؛ همان نگاهی که زن را «جنسِ لطیف» میبیند. بهترین نمونه برای جنسیتزدگیِ دلسوزانه، تصویر کردنِ زنِ ایدئال بهعنوانِ همسر و مادرو خواهر وسوژهٔ عشقِ رمانتیک است. افرادی که چنین نگاهی دارند به زنان زیاد کمک میکنند و با آنها روابطِ صمیمانه و دوستانه دارند. جنسیتزدگیِ دلسوزانه نگاهی مثبتتر از جنسیتزدگیِ خصمانه به زنان دارد، اما در یک نکته با آن شریک است. اینکه زن موجودی «ضعیفتر» است و برای حفظِ ساختارِ قدرتِ مردانه این نگاه را توجیهی مناسب میبیند برای اینکه زن بهتر است به وظایف خانگی رسیدگی کند. دو استادِ روانشناسی، پیتر گلیک و سوزان فیسک با پرسشنامهٔ خود جنسیتزدگی را در ۱۹ کشور بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در تمام آنها جنسیتزدگی خصمانه در مردان بیشتر از زنان است، اما در جنسیت زدگی دلسوزانه اینطور نیست.
روانشناسانِ فمینیست نگاهی بسیار منفی به جنسیتزدگیِ دلسوزانه دارند؛ مثلاً وقتی مردی زنی را غرق در عواطف میکند یا به او میگوید که نمیتواند بدون او زندگی کند، این رفتار را جنسیتزده میدانند. آنها معتقدند که این اعمال برای حفظ و دوامِ اجتماعی است که زنان در آن جنسِ آسیبپذیر باشند و در آن بیعدالتی و نابرابری برقرار باشد.
نمونهها
عدالت و مقررات قانونی
در چندین کشور از سازمان همکاری اسلامی (OIC) شهادت یک زن از نظر حقوقی نیمی از مرد ارزش دارد این کشورها عبارتند از: الجزایر (در پروندههای کیفری)، بحرین (در دادگاههای شرعی)، مصر (در دادگاههای خانواده)، ایران (در اکثر موارد)، عراق (در بعضی موارد)، اردن (در دادگاههای شرع)، کویت (در خانواده)، لیبی (در بعضی موارد)، مراکش (در موارد خانوادگی)، فلسطین (در موارد مربوط به ازدواج، طلاق و حضانت فرزند)، قطر (در امور حقوق خانواده)، سوریه (در دادگاههای شریعت)، امارات متحده عربی (در برخی از امور مدنی)، یمن (در بعضی از موارد مانند زنا و قصاص مجاز به شهادت نیست) و عربستان سعودی که چنین قوانینی توسط سازمان دیدهبان حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفتهاست.
سیستم عدالت کیفری در بسیاری از کشورها نیز به تبعیض علیه زنان متهم شدهاست. در بسیاری از کشورها قانون مشترک، دفاع جزئی به قتل، این است که وقتی شخصی در اثر «تحریک» رفتار یک نفر را به قتل میرساند اعمال میشود. این دفاع به دلیل استفاده نامتناسب در موارد زنای محصنه، مورد انتقاد جنسیتی قرار گرفته و به نفع مردان است. و دیگر اختلافات خانگی هنگام کشته شدن زنان توسط اعضای خانواده خود در نتیجه این دفاع، تعصب جنسیتی شدیدی را نشان داده و نوعی مشروعیت بخشیدن به خشونت مردان علیه زنان و به حداقل رساندن آسیب ناشی از خشونت علیه زنان است که در چندین حوزه قضایی لغو یا محدود شدهاست.
تحصیلات
زنان بهطور سنتی به آموزش عالی دسترسی محدودتری داشتهاند. در گذشته هنگامی که زنان در آموزش عالی پذیرفته میشدند، آنها را در رشتههای کمتر علمی تشویق میکردند. مطالعه ادبیات انگلیسی در دبیرستان و دانشگاههای آمریکایی و بریتانیایی به عنوان زمینه ای مناسب برای «خرد کمتر» زنان تأسیس شد.
تخصصهای آموزشی در آموزش عالی نابرابری بین زن و مرد را ایجاد و تداوم میبخشد، تبعیض خصوصاً در علوم کامپیوتر و اطلاعرسانی وجود دارد، جایی که در ایالات متحده زنان فقط ۲۱٪ از مدرک کارشناسی را دریافت میکنند، و در مهندسی، که زنان در سال ۲۰۰۸ فقط ۱۹٪ از آنان ان درجه را دریافت کردند. از هر پنج نفر زن تنها به نفر از آنان دکترای فیزیک در ایالات متحده به آنان اعطا میشود و فقط نیمی از این زنان آمریکایی هستند. در کل فقط ۱۴٪ از اساتید فیزیک دو آمریکا زن هستند.
سطح سواد جهانی برای زنان کمتر از مردان است. دادههای World Factbook نشان میدهد که ۷۹٫۷٪ زنان دارای سواد هستند در حالی که ۸۸٫۶٪ مردان دارای سواد هستند در بعضی از نقاط جهان، دختران همچنان از آموزش مناسب دولتی یا خصوصی محروم هستند. در مناطقی از جهان همچون افغانستان، دخترانی که به مدرسه میروند با خشونت جدی برخی از اعضای جامعه محلی و گروههای مذهبی روبرو میشوند. طبق برآوردهای سال ۲۰۱۰ سازمان ملل، فقط افغانستان، پاکستان و یمن کمتر از ۹۰ دختر در مقابل ۱۰۰ پسر در مدرسه داشتهاند.
سربازی اجباری
سربازی اجباری یا نظام وظیفه عمومی یکی از مواردی است که در آن تبعیض جنسیتی مشهود است. تا قبل از قرن بیستم، فقط مردان مشمول قانون سربازی میشدند و بسیاری کشورها هنوز هم به همان روند سربازگیری را فقط از بین مردان انجام میدهند.
دیوید بناتار فیلسوف، در کتاب خود به عنوان «جنسیتزدگی دوم: تبعیض در برابر مردان و پسران» که در سال ۲۰۱۲ نوشته شده، اظهار میدارد: «فرض غالب است که در جایی که لازم است سربازگیری شود، فقط مردان هستند که باید وارد سربازی شوند و به همین ترتیب فقط مردان باید مجبور به جنگ شوند». به اعتقاد وی، این یک فرض جنسیتزدهاست. به اعتقاد انسانشناس آیز گول آلتینای، «هیچ تبعیضی به اندازه سربازی اجباری، بهطور رادیکال بین زن و مرد تفاوت قائل نمیشود».
در حال حاضر فقط ۹ کشور از بین زنان نیز سربازگیری میکنند: چین، اریتره، اسرائیل، لیبی، مالزی، کره شمالی، نروژ، پرو و تایوان کشورهای دیگری چون ترکیه، فنلاند و سنگاپور، فقط مردان را مجبور به گذراندن سربازی میکنند و زنان هم میتوانند به اختیار خود این دوره را بگذرانند. در سال ۲۰۱۴، نروژ اولین کشوری بود که به منظور گامی در جهت برابری جنسیتی، زنان را نیز مشمول قانون سربازی اجباری کرد.
جستارهای وابسته
ماسکولیسم
فمینیسم
خشونت علیه مردان
خشونت علیه زنان
ختنه پسران
ختنه دختران
حجاب اسلامی اجباری
خدمت سربازی اجباری
برابری جنسیتی
منابع
پیوند به بیرون
نقشه قابل کلیک: میزان شکاف جنسیتی در کشورهای جهان مجمع جهانی اقتصاد: شکاف جنسیتی در زمینههای بهداشتی، آموزشی، اشتغال و سیاست
اعتقادات غیروابسته به مقام یا موقعیت
برابری جنسیتی
پیشداوریها
پیشداوریهای جنسی و جنسیتی
تبعیض جنسی
تبعیض
جنسیتزدگی
شوونیسم
قلدری
نفرت |
2111 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%B2%DB%8C | مردستیزی | مردستیزی یا مردبیزاری به نفرت یا تعصب منفی نسبت به مردان یا پسرها گفته میشود. این نفرت را میتوان نفرتی به موازات زنبیزاری در نظر گرفت. مردبیزاری به اشکال مختلف میتوان بروز کند: از جمله تبعیض جنسیتی، کوچک انگاشتن مردان، محرومیت اجتماعی، خصومت، خشونت علیه مردان، شی انگاری جنسی مرد یا بهطور کلیتر به نفرت، ترس، خشم و تحقیر مردان.
دید کلی
فعالان حقوق مردان، قوانین مدرن را در رابطه با طلاق، خشونت خانگی و تجاوز به عنوان سازمانهایی مرد ستیز مورد انتقاد قرار میدهند.
مطالعات مذهبی پرفسور پاول ناتانسون و کاترین یانگ، نهادینه کردن مردبیزاری در حوزهٔ اجتماعی را در کتاب۳جلدی «فراتر از سقوط انسان» که در سال ۲۰۰۱ نوشتهاند، بررسی میکنند و مردبیزاری را به عنوان شکلی از تعصب و تبعیض که در جامعهٔ آمریکای شمالی رسمی شده، یادآور میشوند. همچنین نوشتهاند که، همان مشکلی که به مدت طولانی مانع احترام متقابل بین مسیحیها و یهودیها میشد و به آنها تحقیر کردن دیگری را آموزش میداد، درحال حاضر مانع احترام متقابل بین زنان و مردان میشود.
در روانشناسی
پرفسور پیتر گلیک و سوزان فیسک سازههای روانسنجی را برای سنجش نگرش افراد نسبت به مردان به نام "پرسشنامه دو سوگرایی نسبت به مردان(۱۹۹۶)" ایجاد کردند، که شامل عوامل خصومت نسبت به مردان بر اساس گفت و گوهای کوچک با زنان و سپس استفاده از روشهای آماری برای کاهش تعداد سوالات، میشد. عوامل خصومت نسبت به مردان به ۳ دسته تقسیم شد: پدرسالاری، تمایز جنسیتی، دگرجنس گرایی.
در ادبیات
ادبیات یونان باستان
فروما زیتلین، پرفسور کلاسیک، از دانشگاه پرینستون در مقاله ای با عنوان «الگوهای جنسیت در درام آشیل: هفت در برابر تبس و سه گانه دانائید» دربارهٔ مردبیزاری بحث میکند.
شکسپیر
منتقد ادبی هارولد بلوم استدلال کرد که، حتی اگر کلمه مردبیزاری در ادبیات تقریباً شنیده نشده باشد، میتوان آن را بهطور ضمنی یا حتی صریحاً یافت. با مراجعه به آثار شکسپیر، هارولد بلوم استدلال میکند «من نمیتوانم به مثالهایی از زن ستیزی فکر کنم، درحالی که مردبیزاری یک عنصر قوی است. شکسپیر به طور کامل روشن میکند که زنان به طور کلی باید ازدواج کنند و مردان خودشیفته و غیر قابل اعتماد و غیره هستند. در کل او دید تیره تری از مردان نسبت به زنان به ما میدهد.»
ادبیات مدرن
آنتونی سینوت استدلال میکند که، در ادبیات تمایل برای نشان دادن مردان به عنوان شرور و زنان به عنوان قربانی وجود دارد و همچنین استدلال میکند که با استناد به رمان اتاق زنان نوشتهٔ مرلین فرنچ و رمان رنگ ارغوانی نوشتهٔ آلیس واکر، یک بازار برای رمانهای «ضد مرد» وجود دارد که هیچ بازار «ضد زن» متناظر با آن وجود ندارد. سینوت نمونههایی از مقایسهٔ مردان با زندانبانهای نازی را به عنوان موضوعی رایج در ادبیات بیان میکند.
منتقد جریان اصلی فمینیسم، کریستینا هوف سومرز نمایش ایو انسلر در تکگوییهای واژن، به خاطر اینکه «هیچ مرد تحسین برانگیزی در آن وجود ندارد و گالری از مردان وحشی، سادیست، کودک آزار، قطع کنندهٔ آلت تناسلی، متجاوز، متنفر از پسران کوچک را ارائه میدهد» مردبیزار دانستهاست، که ایوا انسلر همگام با این واقعیت فهمیدهاست که بیشتر مردان وحشی و ستمگر نیستند.
مرد بیزاری نژاری کم و بیش در فرهنگ و ادبیات رخ میدهد. برای مثال مردان آفریقایی-آمریکایی بسته به کلیشههای فرهنگی رایج، اغلب به عنوان کودک یا به سبک اروتیک معرفی میشوند.
مردستیزی و فمینیسم
فمینیسم رادیکال اغلب در آگاهی عمومی با نفرت از مردها همراه بودهاست. با این حال، استدلالهای فمینیست رادیکال نیز به اشتباه تفسیر شدهاست و فمینیستهای رادیکال فردی مانند والری سولاناس که بیشتر به خاطر اقدام به قتل اندی وارهول در سال ۱۹۶۸ شناخته شدهاست، در فرهنگ عمومی محبوبیت بالاتری نسبت به دانشمندان فمینیست برخوردار بودند.
''آلیس ایکولز، استاد تاریخدان، درسال ۱۹۸۹، در کتاب جرأت بد بودن: فمینیسم رادیکال در آمریکا ۱۹۷۵–۱۹۶۷، استدلال میکند که والری سولاناس در بیانیهٔ تکهتکه کردن مردان (SCUM Manifesto)، حد بسیار زیادی از مردبیزاری را از خود نشان داد و یادآور میشود که، این برای فمینیستهای رادیکال آن زمان معمول نبود. ایکولز اظهار دارد: مردبیزاری بی حد و حصر سولاناس مغایر با نوعی فمینیسم رادیکال بود که در اکثر گروههای زنان در سراسر کشور حاکم بود.
ایکولز همچنین اظهار دارد که، تلاش سولاناس برای قتل و بیانیهٔ تکهتکه کردن مردان میان فمینیستهای رادیکال محبوب شد ولی همهٔ فمینیستهای رادیکال عقاید او را به اشتراک نگذاشتند. برای مثال آندریا دورکین فمینیست رادیکال، جبرگرایی زیستی در فمینیسم رادیکال را مورد انتقاد قرار داد که، در سال ۱۹۷۷، دورکین با افزایش تعداد دفعات شرکت در محافل فمینیسم رادیکال متوجه شد که عقاید والری سولاناس را تکرار میکنند، که مردان بهطور زیست شناختی نسبت به زنان حقیر هستند و ذاتاً خشن هستند و نیازمند کشتار جنسیتی برای اجازهٔ ظهور نوع جدیدی از زن (new Übermensch Womon) هستند.
دیدگاههای فردی
بل هوکس
نویسنده بل هوکس موضوع «تنفر از مرد» را در دورهٔ اولیهٔ آزادی زنان، به عنوان واکنشی به ستم پدرسالاری و همچنین زنانی که از جنبشهای اجتماعی غیر فمینیستی تجربهٔ بد داشتند، مفهوم سازی کردهاست. او همچنین از رشتههای جدایی طلبانهٔ فمینیسم، به دلیل ارتجاعی برای ترویج ایده ای که، مردان ذاتاً غیراخلاقی، فرومایه و ناتوان در کمک و ستم جنسیتی و بهرهمندی از فمینیسم هستند، انتقاد کرد. هوکس در کتاب «فمینیست برای همه است» از اینکه، فمینیستهایی که تعصب ضد مرد را در جنبش اولیه زنان نقد میکردند، در رسانههای اصلی هرگز مورد توجه قرار نگرفتند، ابراز تأسف میکند و میگوید «کار نظری ما در نقد کردن شیطان سازی از مردان دیدگاه زنانی را که ضد مرد بودند را تغییر نداد.» او همچنین نظریهپردازی کرده بود که، این شیطان سازی منجر به اختلاف بین جنبش مردان و جنبش زنان شدهاست.
جستارهای وابسته
خشونت علیه مردان
زنبیزاری
مرد سالاری
زنسالاری
تبعیض جنسیتی
مردمگریزی
منابع
الجیبیتی
پیشداوریهای جنسی و جنسیتی
جنسیت
خشونت علیه مردان
مردبیزاری |
2113 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D9%88%DB%8C%DB%8C | بازی ویدئویی | بازی ویدیویی یا بازی کامپیوتری گونهای سرگرمی تعاملی است که با بهرهگیری از یک دستگاه الکترونیکی مجهز به پردازشگر یا میکرو کنترلر انجام میشود. شمار مخاطبان بازیهای ویدیویی در سالهای گذشته افزایش داشته و بازیهای ویدیویی به پرهوادارترین سرگرمی تاریخ بشر تبدیل شدهاند. نخستین بازی ویدیویی تاریخ در سال ۱۹۵۸ میلادی ساخته شد، این بازی یک شبیهساز تنیس بود و گامی شد برای پیشرفتهای پسین در صنعت بازیهای ویدیویی.
پیروزی در ورزشهای الکترونیک به توانایی و مهارتهایی ویژه نیاز دارد. توانایی واکنش سریع و دقیق و تفکر راهبردی مهمترین توانمندیهای یک ورزشکار الکترونیک موفق است.
از بازیهای ویدیویی پرآوازه میتوان به سری اتومبیل دزدی بزرگ (GTA)، سری کال آو دیوتی و اساسینز کرید، در انحصاریهای پلیاستیشن میتوان به دِ لست آف آس و در اکسباکس به هیلو اشاره کرد.
گونه(ژانر)ها
بازیهای ویدئویی بر پایه روش انجام بازی (گیمپلی) و حالت گرافیکی به ژانرهایی دستهبندی میشوند:
اکشن
سکو بازی
شوتر
بازی ریتم
مبارزه ای
بتل رویال
هک اند اسلش
شوتم آپ
بیت ام آپ
بقا
ماجراجویی
ماجراجویی متنی
ماجراجویی گرافیکی
رمان تصویری
فیلم تعاملی
هیبرید
اکشن-ماجراجویی
مخفی کاری
ترس و بقا
وحشت روانشناختی
استراتژی
استراتژی همزمان
استراتژی نوبتی
۴اکس
تاکتیک همزمان
موبا
ورزشی
شبیهسازی
شبیهساز زندگی
شبیهسازی ساخت و ساز و مدیریت
شبیهساز رانندگی
نقش آفرینی
پازل
اروگه
ویژگی بازیهای ویدئویی
اثرگذاری: اثرگذاری بالای اینگونه بازی روی مخاطب، این بازیها را به یک ابزار با استعداد بسیار بالا برای آموزش، آگهی، ترویج مذاهب و سوءاستفاده سیاسی تبدیل کردهاست. بسیاری از دولتها بعضی بازیهای ویدئویی را به دلیل احتمال تحریک کودکان و نوجوانان و ترویج خشونت برای سنهای زیر یک سال مشخص محدود کردهاند.
سود آوری: امروزه صنعت بازیهای ویدئویی به یک عرصه سودآور تبدیل شدهاست و شرکتهای بزرگ سازنده اینگونه بازیها هر سال سود هنگفتی به دست میآوردند، به گونهای که در سال ۲۰۰۴ میزان سود خالص سالانه به دست آمده از صنعت بازیهای ویدئویی به مرز ۱۰ میلیارد دلار رسید و سود حاصل سالانه به دست آمده از هالیوود (نه و نیم میلیارد دلار) را پشت سر گذاشت.
سرگرمکننده بودن: بازیهای ویدئویی بر خلاف بیشتر سرگرمیهای دیگر، تعاملی بوده و از این رو جذابتر هستند.
اعتیاد: گروهی از پژوهشگران بازیهای ویدئویی را اعتیادآور و خطرناک قلمداد میکنند. هر چند این مسئله ثابت نشدهاست؛ اما شواهد موجود نشان میدهد تعدادی از علاقهمندان به بازیهای ویدئویی به طرز غیرطبیعی به این سرگرمی وابسته شده و از زندگی عادی خود بازمیمانند.
پیشگیری از بیماری: بر اساس پژوهش دانشگاه کینگز لندن، کسانی (به ویژه افراد بالای شصت سال) که دست کم پنج بار در هفته به بازیهای «تقویت فکری» شامل استدلال و حل مشکلات میپردازند بهطور چشمگیری، کمتر دچار بیماری آلزایمر میشوند.
توانبخشی: در گونه ای از بازیهای جدی تحت عنوان بازیهای توانبخشی، مکانیک بازی به نحوی طراحی میشود که حرکات فیزیکی که بازیکن در جهت انجام بازی انجام میدهد به نوعی تمرین توانبخشی محسوب میشود.
پلتفرمها
اصطلاح «پلتفرم» به آمیختگیای ویژه از اجزای الکترونیکی یا سختافزار کامپیوتر اشاره دارد که از راه ترکیب شدن با نرمافزار اجازه میدهد تا یک بازی ویدئویی اجرا و مدیریت شود. از اصطلاح «سیستم» نیز معمولاً استفاده میشود.
رایانههای شخصی
رایانههای شخصی نیز برای بازیهای ویدئویی بهصورت گسترده استفاده میشوند؛ رایانهها به دلیل تفاوتهای سختافزاری و نرمافزاریای که با یکدیگر دارند، در اجرای بازیها بهصورت یکسان کار نمیکنند و ممکن است مشکلاتی برای اجرای آنلاین بازیها بهوجود آورند؛ با اینحال خوبی آنها این است که میتوان بازی را بیشتر شخصیسازی کرد، ماد به آن افزود، در روند بازی دستکاری کرد و ….
کنسولها
کنسولهای بازی گونهای کامپیوتر هستند که توسط سیستمعامل و نرمافزاری ویژه، برای هدف مشخص و محدودتری بهکار میروند؛ کنسولهای بازی در کنار محدودیتهای بیشتری که نسبت به رایانههای شخصی دارند، امتیازاتی همانند بازیهای ویژه که تنها برای آنها ساخته شده، لوازم جانبی بیشتر و انحصاری و هزینه نخستین پایین را دارند.
یک کنسول معمولاً تنها بازیهای توسعه دادهشده برای خودش را اجرا میکند. پرفروشترین کنسولهای بازی جهان پلیاستیشن، ایکسباکس و نینتندو هستند.
بازی ابری
بازی ابری یک بستر ابری برای بازیهای ویدیویی است. این سکو کمترین نیاز به سختافزار قدرتمند را دارد و از راه اینترنت از سختافزار ابری ارایهشده بهره میبرد. رایانش منطقی و بصری این بازیها از راه دور انجام میشود و دستگاهی مانند رایانه شخصی تنها وظیفه ایجاد تعامل را بر عهده دارد. از سکوهای بازی ابری میتوان به Xbox Cloud Gaming و PlayStation Now اشاره کرد.
دیگر
بازیهای ویدئویی همچنین از طریق گوشیهای موبایل، وسایل واقعیت مجازی، مرورگر اینترنت و آرکید نیز اجرا و انجام میشوند.
ردهبندی و سانسور
ئیاسآربی
ئیاسآربی یکی از مهمترین شرکتهای ردهبندی سنی بازیهای رایانهای آمریکایی میباشد. این شرکت براساس کارهای انجام شده در بازیها، تأثیرات و بهصورت کلی محتویات آنها رتبهبندی میکند. رعایت این رتبهبندی برای حفظ سلامت روان کاربر نیاز است. برای مثال هنگامی که یک بازی دارای خشونت یا اطلاعات غیراخلاقی باشد به آن رده "M" میدهد یعنی برای افراد زیر ۱۷ سال مناسب نیست؛ همچنین اگر این اطلاعات یا خشونت بیشتر شود ممکن است برچسب "تنها برای بزرگسالان (A/O)" را دریافت کند.
بنیاد اروپایی اطلاعات بازیها
بنیاد اروپایی اطلاعات بازیها که به صورت کوتاه شده به PEGI مشهور است، نام شرکتی در زمینه ردهبندی سنی بازیهای رایانهای است که از آوریل سال ۲۰۰۳ فعالیت خود را آغاز کرد.
اسرا
اسرا(که مخفف Entertainment Software Rating Association است) نظامی است برای ردهبندی بازیهای رایانهای در ایران که توسط بنیاد ملی بازیهای رایانهای ارائه شدهاست.
اثر بر سلامت و جامعه
بازی های ویدیویی میتوانند آموزش، سلامت روانی و دادههای خوبی را برای انجام دهندگانشان داشته باشند:
بر پایه بررسی سایکولوژیست آمریکایی، انجام بازیهای ویدئویی، از جمله بازیهای تیراندازی خشن، میتوانند مهارتهای یادگیری و رفتارهای اجتماعی کودکان را تقویت کند.
ایزابلا گرانیچ دارای مدرک PHD، از دانشگاه Radboud Nijmegen در هلند، میگوید: «تحقیقات مهمی از سالها قبل در مورد اثرات منفی بازی، از جمله اعتیاد، افسردگی و پرخاشگری انجام شدهاست و ما مطمئناً پیشنهاد نمیکنیم که این مورد را نادیده بگیریم.» نویسنده اصلی مقاله «با این وجود، برای درک بهتر تأثیر بازیهای ویدیویی در رشد کودکان و نوجوانان، دیدگاه متعادل تری لازم است.»
منابع
پیوند به بیرون
نمونهای از فروش افزونه در بازیهای برخط (به انگلیسی)
اختراعهای آمریکایی
بازیها و ورزشهای معرفیشدههای در ۱۹۴۷ (میلادی)
بازیهای ویدئویی
ur:منظری لعبہ
pnb:منظری لعبہ |
2116 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%20%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%87%20%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C%20%D9%88%20%D9%88%DB%8C%D8%AF%D8%A6%D9%88%DB%8C%DB%8C | فهرست دستهبندیشده بازیهای رایانهای و ویدئویی | این فهرستی است از بازیهای کامپیوتری رایج که بر حسب سبک دستهبندی شدهاند.
از آنجا که نام بسیاری از این بازیها در بازار ایران هنوز ترجمه نشده، این فهرست با نامهای انگلیسی بازیها آورده میشود. هر کدام از کاربران که با نام فارسی هر کدام از بازیها آشنایی دارد میتواند آن را به فهرست بیفزاید.
اکشن-ماجرایی
بازی اکشن- ماجراجویی (به انگلیسی :Action adventure game) یک ژانر بازی ویدئویی است که خود زیر مجموعه سبک اکشن قرار می گیرد، بازیکن با بازی در این سبک علاوه بر شرکت در صحنه های اکشن، در داستان بازی نیز درگیر خواهد شد. همراه شدن صحنه های اکشن با ماجراجویی هایی مانند پنهان کاری و حل پازل ها و معما های گوناگون از جمله عناصر تشکیل دهنده این سبک از بازی به شمار میروند.
سرزمین ماجراجویی
مجموعه بازی های خدای جنگ
مجموعه بازیهای توم ریدر
• مجموعه بازی های یاکوزا
مجموعه بازی های اساسینز کرید
مجموعه بازی های رد دد ریدمپشن
مجموعه بازی های شاهزاده ایرانی
مجموعه بازی های آنچارتد
سایه کلوسوس
سکیرو: سایهها دو بار میمیرند
مجموعه بازی های دارک سایدرز
ماجرایی
در انگلیسی: (Adventure)
ماجرای غار عظیم الجثه
چوب سرهنگ
Day of the Tentacle
ساعت یازده
مجموعه سايبريا
Full Throttle
اندیانا جونز و سرنوشت آتلانتیس
ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی
مجموعه بازیهای King's Quest
مجموعه بازیهای افسانه زلدا
The Longest Journey
دستگاه ریسندگی
Maniac Mansion
لبه آینه(Mirror s Edge)
مجموعه بازیهای جزیره میمون
مجموعه بازیهای Myst
سام و مکس
Schizm: Mysterious Journey
The ۷th Guest
مجموعه بازیهای Simon the Sorcerer
Sentimental Graffiti
The Dig
Zak McKracken and the Alien Mindbenders
مجموعه بازیهای زورک (بازی ویدئویی)
آموزشی
در انگلیسی (Educational)
مجموعه بازیهای Carmen Sandiego
Giraffe
Hanاوg Man
مجموعه بازیهای Mavis Beacon Teaches Typing
Number Munchers
مجموعه بازیهای The Oregon Trail
Robocode
Star Wars DroidWorks
The Typing of the Dead
مبارزه ای
در انگلیسی: (Beat 'em up/Fighting)
Battletoads
مجموعه بازیهای Darkstalkers
مجموعه بازیهای Double Dragon
Final Fight
مجموعه بازیهای د کینگ آو فایترز
مجموعه بازی های Mortal Kombat
مجموعه بازیهای Power Stone
مجموعه بازیهای سولکالیبر
مجموعه بازیهای مبارزان خیابانی
مجموعه بازیهای شورش در شهر
مجموعه بازیهای Super Smash Bros.
مجموعه بازیهای تکن
مجموعه بازیهای ورچوئا فایتر
مجموعه بازیهای بی عدالتی
بالز
مجموعه بازی های مرده یا زنده
تیراندازی اول شخص
در انگلیسی: (First-person shooters)
در این نوع بازی شخصیت بازی شونده معلوم نیست .فقط اسلحه معلوم میباشد و در نهایت دستان بازی شونده.
از جمله بازیهای اول شخص می توان بازی (Call of duty)را نام برد که معروفترین بازی در این سبک است.
مجموعه بازی بتلفیلد
مجموعه بازی counter strike
مجموعه بازی ندای وظیفه
محیط بازی -مدار
در محیط بازیمدار (Game-controlled environment) دیدگاه بازیگر تغییر نمیکند و حرکات بازیکن (معمولاً) بهطور کامل توسط طراحی بازی مشخص میشود. نمونهٔ این بازیها:
Area ۵۱
Duck Hunt
مجموعه بازیهای Time Crisis
Virtua Cop
The House Of The Dead ۱،۲and۳
محیط بازیکنمدار (اول شخص)
در انگلیسی: (Player-controlled environment)
Descent
مجموعه بازیهای رستاخیز (DOOM)
دوک ناکم 3دی
Enemy Territory
Ethnic Cleansing
مجموعه بازیهای گوست ریکون
GoldenEye
هیلو: نبرد تکامل
مجموعه بازیهای IGI
مجموعه بازیهای نیمه جان
Hardwar
بیچ هد ۲۰۰۲
Heavy Gear
Global Operations
Hired Guns
Hidden & Dangerous
مجموعه بازیهای هیتمن
مجموعه بازیهای Magic Carpet
مجموعه بازیهای Marathon
مجموعه بازیهای MechWarrior
متروید
مدال افتخار: حمله متفقین
Medal of Honor: Airborne
مجموعه بازیهای کویک
مجموعه بازیهای Rainbow Six
مجموعه بازیهای سریوس سم
مجموعه بازیهای ولفنشتاین
مجموعه بازیهای آنریل
کرایسیس
کرایسیس ۲
کرایسیس ۳
بازی های نقش آفرینی
Nights
Online
دیابلو
(دنبالهدار)
فانتزی تیراندازی
وبتی
game)
BattleMaster
فانتزیبونتى
disciples استراتژیک
strategy)
(Warcraft)
zero:hour
امپراتوران
افسانهها
قلعه
قرمز
Defiance
(BULLY)
Conflict
سیاه
Combat
Conquer)
صفر
کاماندو
Machine
Reign
II
Keeper
Universalis
Control
Myth
(هندسه)
Populous
Tycoon
آن
بازیهای پیچالی (هزارتو- لابیرینتی)
در انگلیسی: (Maze games)
Abashera
Gauntlet
پک-من
Scarab of Ra
بازیهای دید از کنار(بعد دوم)
در انگلیسی: (Platformers) یا (side-scrollers)
در این بازیها زمینه یا صحنه بازی از بغل یا بحالت برش داده شده دیده میشود و با حرکت بازیکنها صحنه بازی هم آرام آرام از کنارشان میغلتد. این دسته از بازیها معمولاً دوبعدی هستند ولی بتازگی برخی طراحان جلوههای سهبعدی هم در آنها بکار گرفتهاند که خوب از آب درآمده است.
بازیهای کنارغلت بیشتر در میان سنین کمتر محبوبیت دارد.ولی انواع خاصی از آنها مثل Prince of Persia و Sonic The Hedgehogو (Mega Man X (or Z حرفهای است.
Abuse
آلکس کید
مجموعه بازیهای کسلوانیا
Captain Claw
مجموعه بازیهای فرمانده کین
مجموعه بازیهای Contra/Probotector
مجموعه بازیهای کرش بندیکوت (مجموعه بازی)
Dig Dug
Donkey Kong
Duke Nukem I و II
Jak and Daxter
مجموعه بازیهای Kirby
مجموعه بازیهای Gex
مجموعه بازیهای Ghouls 'n Ghosts
Lionheart
Lode Runner
مجموعه بازیهای Metroid
مجموعه بازیهای مگامن (RockMan)
Pitfall
مجموعه بازیهای شاهزاده پارس (Prince of Persia)
رچت و کلنک
مجموعه بازیهای ریمن (شخصیت)
مجموعه بازیهای سونیک خارپشت (Sonic the Hedgehog)
مجموعه بازیهای برادران سوپر ماریو
مجموعه بازیهای Wario Land
مجموعه بازیهای Wonderboy
توانبخشی
KeepStep
کشکک
Rehab-Map
TavanDast
چیستانی
در بازیهای چیستانی (Puzzle games) موضوع اصلی حل معماهاست.
مسابقهای
(Racing games)
مجموعه بازیهای نیاز به سرعت (Need For Speed)
مجموعه بازیهای GTR
مجموعه بازیهای road rash
بازی سلطان جاده
بازی midtownmadness
سبک شبیه سازیشده
مجموعه بازیهای Colin McRae Rally
مجموعه بازیهای Gran Turismo
Grand Prix Legends
سبک سکهای
بازیهای سکهای (Arcade style) را میتوان در دستهنگاههای بازی که در بازیخانهها، قمارخانهها یا اسنکبارها قرار داده میشود بازی کرد.
Armagetron
مجموعه بازیهای فریادکش
مجموعه بازیهای کاراماگدون
Final Lap
مجموعه بازیهای F-Zero
مجموعه بازیهای Grand Theft Auto
عدد اکتان
آوت ران
Marble Madness
مجموعه بازیهای Mario Kart
مجموعه بازیهای Pole Position
مجموعه بازیهای Project Gotham Racing
مجموعه بازیهای Sega Rally
The Simpsons Road Rage
مجموعه بازیهای Test Drive
مجموعه بازیهای WipEout
بازیهای ریتمی
(Rhythm games)
۳DDX
Beatmania، Beatmania IIDX و انواع آن
Britney's Dance Beat
Bust a Groove (در ژاپن با نام Bust a Move)
Crackin' DJ
Dance Aerobics
Dance Dance Revolution و انواع دیگر آن
Dance ManiaX
Dance With Intensity
Drummania
EZ۲DJ
EZ۲Dancer
Frequency و دنبالههایش Amplitude
Gitaroo Man
Guitar Freaks
Karaoke Revolution
Keyboardmania
NeoDrumX
PaRappa the Rapper and sequel UmJammer Lammy
Para Para Paradise
Pop 'n Music
Pump It Up
Rez
Samba de Amigo
Space Channel ۵ و دنبالههایش
Spice World
StepMania
Technomotion
بازیهای نقش آفرینی
در انگلیسی: (Computer role-playing game)
مجموعه بازیهای Alternate Reality
Ambermoon
Amberstar
Anachronox
مجموعه بازیهای Arc the Lad
Arcanum
Astonia بازی اینترنتی
Bahamut Lagoon
Baldur's Gate series
مجموعه بازیهای Bard's Tale
مجموعه بازیهای Breath of Fire
The Changeling
کرونو کراس
کرونو تریگر
دیس اکس و Deus Ex: Invisible War
مجموعه بازیهای Diablo
مجموعه بازیهای Dot.Hack
مجموعه بازیهای Dragon Quest (ملقب به پویش اژدها (بازی ویدئویی))
Drakengard
مجموعه بازیهای Dungeon Master
Dungeon Siege
مجموعه بازیهای Earthbound\مادر
مجموعه بازیهای الدر اسکورولز (Arena، الدر اسکورولز ۲: دگرفال، الدر اسکورولز ۳: موروویند)
مجموعه بازیهای Exile (ملقب به Avernum)
مجموعه بازیهای Fallout
مجموعه بازیهای فاینال فانتزی
مجموعه بازیهای مدال آتش
Forgotten Realms Unlimited Adventures
Golden Sun
کینگدام هارتس (سری)
Lufia
Magebane
مجموعه بازیهای Might and Magic
مجموعه بازیهای Neverwinter Nights
The Palace
Paper Mario
مجموعه بازیهای Phantasy Star
Planescape: Torment
مجموعه بازیهای پوکمون (Pokemon)
مجموعه بازیهای Quest for Glory (ملقب به Hero's Quest)
Radical Dreamers
آرپیجیدیاکس (RPGDX)
Rudora no Hihou (ملقب به Treasure of the Rudras)
مجموعه بازیهای ساگا (SaGa)
مجموعه بازیهای Seiken Densetsu (Secret Of Mana، Legend of Mana و غیره.)
مجموعه بازیهای Star Ocean
جنگ ستارگان: شوالیههای جمهوری قدیم (Star Wars: Knights of the Old Republic)
مجموعه بازیهای Suikoden
Super Mario RPG: The Legend of the Seven Stars
مجموعه بازیهای Tales (Namco's Tales)
Temple of Elemental Evil
مجموعه بازیهای the simes
مجموعه بازیهای Ultima
Wasteland
مجموعه بازیهای Wild ARMs
مجموعه بازیهای Wizardry
مجموعه بازیهای Ys
مجموعه بازیهای یوگیاوه (Yu-Gi-Oh)
Xenogears
Xenosaga
بازیهای اینترنتی نقش آفرینی پر بازیکن
در این بازیها بازیکنها از راه انتخاب نمادک (آواتار) با هم بازی میکنند.
در انگلیسی: (Massive(ly) multiplayer online role-playing games) یا (MMORPGs)
فهرست بازیهای اینترنتی ایفای نقش پُربازیکن
بازیهای سیاهچالی
در انگلیسی: (Roguelikes)
Ancient Domains Of Mystery
Angband
Castle of the Winds
Hack
Iter Vehemens Ad Necem
Nethack
Moria
Rogue
Tyrant
شلیکی
(Shooters)
صدپایان
Space Invaders
Missile Command
بزن و بکش
(Shoot 'em up)
۱۹۴۲ (بازی)
Abadox
Agony
Aero Blasters
Alpha Mission
Apidya
سیارک
Bangai-O
Bio-ship Paladin
مجموعه بازیهای بازی داریوش (Darius game)
Disposable Hero
DonPachi
DoDonPachi
Dragon Breed
Earth Defense Force
Fantasy Zone
مجموعه بازیهای Gradius
Ikaruga
Lethal Xcess
Mr Heli
مجموعه بازیهای Parodius
Project-X
مجموعه بازیهای R-Type
Radiant Silvergun
مجموعه بازیهای Raiden
Raptor
Return Fire
Sinistar
Smash TV
Spacewar ۱۹۶۲ مسابقه کشته شدنی چندبازیکنه
Spheres of Chaos
SolarStriker
مجموعه بازیهای Stardust
مجموعه بازیهای Star Fox
مجموعه بازیهای Thunderforce
Transbot
مجموعه بازیهای Twinbee
Wings of Death
مجموعه بازیهای زنون
XPilot
Zaxxon
Zero Wing
سری ندای وظیفه
سری شیطان هم میگرید
شبیهسازی
شبیه سازی ( ایجاد محیط مجازی ) یک محیط برای کاربر که که کاربر میتواند با توجه به اشیاء قابل استفاده، بازی را پیش ببرد، همچنین در این سبک، از عناصر و واکنشهای واقعی اشیا، اجسام و محیط استفاده میشود.
(Simulation)
Ace combat
فلایتگیر
مجموعه بازیهای شبیهساز پرواز مایکروسافت
Orbiter
مجموعه بازیهای Rollercoaster Tycoon
سایلنت هانتر
سیمز
سیمآنت
مجموعه بازیهای سیمسیتی (سری)
سیمارت
سیمفارم
سیم پارک (Sim Park)
Simutrans
Stunt Island
Virtual U
اسپور
ورزشی
Activision Boxing
Activision Tennis
All Star Baseball ۲۰۰۳
Arch Rivals
مجموعه بازیهای Backyard Sports
Championship Manager
مجموعه بازیهای لیگ ملی هاکی (NHL) از Electronic Arts
مجموعه بازیهای Hardball
مجموعه بازیهای John Madden Football
Kick Off
مجموعه بازیهای Knockout Kings
مجموعه بازیهای Mutant League
مجموعه بازیهای NBA Jam
مجموعه بازیهای NBA ShootOut
Rumble in the Rink
مجموعه بازیهای Tecmo Super Bowl
مجموعه بازیهای فیفا (FIFA)
مجموعه بازیهای فوتبال تکاملی حرفه ای (Pro Evolution Soccer)
اکشن مخفیکاری
(Stealth Action)
متال گیر (Metal Gear)
متال گیر سالید (Metal Gear Solid)
دزد (Thief)
مجموعه بازیهای اسپلینترسل
مجموعه بازیهای هیتمن (Hitman)
کیش یک آدمکش (Assassin's Creed)
راهبردی
(Strategy)
راهبردی عمومی
اکت آف وار (Act of War: Direct Action)
مدافع تاج
Lords of Conquest
Wargame Construction Set
بازیهای نوبتی
Alpha Centauri
مجموعه بازیهای Battle Isle
مجموعه بازیهای Chaos،Lords Of Chaos،Rebelstar
مجموعه بازیهای تمدن
Colonization
Dominions II: The Ascension Wars
مجموعه بازیهای مدال آتش
Galactic Civilizations
Hegemony
مجموعه بازیهای Heroes of Might and Magic
مجموعه بازیهای Jagged Alliance
Master of Magic
مجموعه بازیهای Master of Orion
Stars!
VGA-Planets (برای بازی با رایانامه (ایمیل))
مجموعه بازیهای WarLords
مجموعه بازیهای کرمها
مجموعه بازیهای X-COM (بشقاب پرنده)
جنگ ژنرالها (generals zero:hour )
جنگ پیشه (war craft۲)
ترس و بقاء
(Survival Horror)
بازی آخرین بازمانده از ما(last of us)
بازی آخرین بازمانده از ما قسمت ۲(last of us part2)
مجموعه بازیهای تنها در تاریکی (سری) (Alone in The Dark)
مجموعه بازیهای Clock Tower
مجموعه بازیهای داینو کرایسیس (Dino Crisis)
مجموعه بازیهای Fatal Frame (Project Zero)
مجموعه بازیهای رزیدنت ایول (Resident Evil)
مجموعه بازیهای تپه خاموش (Silent Hill)
Sweet Home (نخستین بازی در گونه خود)
مجموعه بازیهای System Shock
بازی بایوشاک (bioshock)
بازی بایوشاک۲ (bioshock 2)
بازی saw اره سری فیلمهای اره و بازی
شوتر سومشخص
خاندان قهرمانان
مجموعه بازی های اتومبیل دزدی بزرگ (Grand Theft Auto)
Heretic II
مجموعه بازی های مافیا (Mafia)
مجموعه بازیهای مکس پین (Max Payne)
Space Harrier
مجموعه بازیهای توم ریدر(Tomb Raider)
چند تا از بازی های بتل رویال مثل فورتنایت و پابجی
جستارهای وابسته
فهرست بازیهای ویدئویی
منابع
Artikel Liste von Computerspielen nach Genre. In: Wikipedia، Die freie Enzyklopädie. Bearbeitungsstand: ۱۲. April ۲۰۰۸، ۱۹:۴۰ UTC. URL: http://de.wikipedia.org/w/index.php?title=Liste_von_Computerspielen_nach_Genre&oldid=44826848
سخاوت، یونس. لذت طراحی بازی های رایانه ای. انتشارات دانشگاه هنر، تهران، ۱۳۹۹.
ژانرهای بازی ویدئویی
بازیهای رایانهای و ویدئویی |
2118 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%20%D8%B3%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C | فهرست سدههای میلادی |
دورههای زمانی دیگر
گذشته
گاهشمار تاریخ طبیعی
گاهشمار انسان پیش از تاریخ
هزاره دهم (پیش از میلاد) | هزاره نهم (پیش از میلاد) | هزاره هشتم (پیش از میلاد)
هزاره هفتم (پیش از میلاد) | هزاره ششم (پیش از میلاد) | هزاره پنجم (پیش از میلاد)
آینده
هزاره چهارم (میلادی) |
هزاره پنجم (میلادی) | هزاره ششم (میلادی) | هزاره هفتم (میلادی)
هزاره هشتم (میلادی) | هزاره نهم (میلادی) | هزاره دهم (میلادی)
گاهشمار آینده دور
جستارهای وابسته
فهرست هزارههای میلادی
فهرست دهههای میلادی
فهرست زمانی وقایع
گاهنگاری
گاهشماری
تاریخ
گاهشمار مهبانگ
مقیاس زمانی زمینشناسی
فهرستهای سال
گاهشمارهای تاریخی
سدهها (میلادی)
زمان |
2119 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF%D9%87%20%DB%B2%DB%B0%20%28%D9%BE%DB%8C%D8%B4%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%29 | سده ۲۰ (پیش از میلاد) | (سدهٔ ۲۱ - سدهٔ ۲۰ پیش از میلاد - سدهٔ ۱۹ - سدههای دیگر)
رخدادها
۲۰۰۰-۱۰۰۰ (پیش از میلاد)؛ دودمان شانگ در چین، تمدن اولمک در آمریکای مرکزی.
۲۰۰۰؛ اسب رام شده و برای سوارکاری و آمدوشد به کار گرفته شد.
۲۰۶۴-۱۹۸۶ (پیش از میلاد)؛ جنگهای میان دو دودمان در مصر باستان
۱۹۹۱ (پیش از میلاد)؛ فرعون منتوهوتپ چهارم درگذشت و یازدهمین دودمان پادشاهی مصر باستان به پایان رسید، آغاز فرمانروایی فرعون آمنمهات یکم و دوازدهمین دودمان پادشاهی مصر باستان.
۱۹۹۱-۱۷۸۵ (پیش از میلاد)؛ نیایشگاه سنگی در بنیحسن ساخته شد، دودمان دوازدهم مصر
۱۹۶۲-۱۸۹۵ (پیش از میلاد)؛ تندیس کرگدن در نیایشگاه سنبی ساخته شد، دودمان دوازدهم. این تندیس اکنون در موزه هنر متروپولیتن در نیویورک نگاه داشته میشود.
۱۹۳۲ (پیش از میلاد)؛ اموریها بر اور پیروز شدند.
۱۹۲۸-۱۸۹۵ (پیش از میلاد)؛ نمایش برداشت خرمن بر دیوار نیایشگاه خنومهوتپ کشیده شد، بنیحسن، دودمان دوازدهم مصر
۱۹۱۳-۱۹۰۳ (پیش از میلاد)؛ جنگ میان مصر باستان و نوبه
۱۹۰۰ (پیش از میلاد)؛ تازش پیشایونانیان به یونان.
۱۹۰۰ (پیش از میلاد)؛ برافتادن واپسین دودمان پادشاهی سومر.
نوآوریها، یافتهها، آشناییها
۱۹۵۰ (پیش از میلاد)؛ برپایه یک میله مسی ویژه برای اندازهگیری که در نیپور یافت شده، یک ذرع سومری برابر با ۵۱٫۷۲ سانتیمتر بودهاست.
منابع
نویسندگان ویکیپدیای انگلیسی؛ http://en.wikipedia.org/wiki/20th_century_BC، 20th century BC؛(نسخه۱۶ دسامبر ۲۰۰۶)
سده ۲۰ (پیش از میلاد)
سدهها (میلادی)
هزاره ۲ (پیش از میلاد) |
2122 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF%D8%B3 | اقلیدس | اقلیدس (تلفظ به یونانی: اِفْکْلیذیس/ef'kliðis/) (حدود ۳۶۵–۲۷۵ پیش از میلاد)، ریاضیدانی یونانی بود که در قرن سوم پیش از میلاد در شهر اسکندریه میزیست. به او لقب «پدر هندسه» و «بنیانگذار هندسه» دادهاند. او نویسندهٔ موفقترین کتاب درسی تاریخ، اصول یا اصول اقلیدس است که مدت دو هزار سال شالودهٔ تمام آموزش هندسه در غرب بود.
آمدن به اسکندریه
پس از مرگ اسکندر مقدونی، امپراتوری بین عدهای از سران سپاه او تقسیم شد. در این میان فرمانروایی مصر و اسکندریه به دست بطلمیوس یکم سوتر افتاد. او برای جذب دانشمندان آن زمان دانشگاهی با عظمت در اسکندریه ساخت و دانشمندان و افراد مستعد را از نقاط دور و نزدیک به آنجا دعوت کرد. برای ریاست بخش ریاضی این دانشگاه از اقلیدس که احتمالاً در آتن میزیست، دعوت شد. او در دانشگاه اسکندریه استاد ریاضیات و ظاهراً مؤسس حوزه ریاضیات اسکندریه بود.
اصول اقلیدس
کتاب اصول شامل ۱۳ مقاله و ۴۶۵ قضیه راجع به هندسه، نظریه اعداد و جبر مقدماتی (هندسی) است.
در کتاب اصول، اقلیدس همهٔ دستاوردهای پیشینیان در هندسه را گرد آورده و به شکلی نو نظم بخشیده و از خود نیز چیزهایی به آن افزودهاست. این اثر به گونهای بود که جای همه اصول قبلی را گرفت و هیچ اثری از پیش از خود بر جای نگذاشت و آنها را به فراموشی سپرد. شاید هیچ اثری به جز کتب مقدس، در تاریخ آنچنان مورد توجه، مطالعه و ویرایش قرار نگرفته باشد.
اقلیدس کارش را بر پایه مجموعهای از اصول بدیهی یا بُنداشتها قرار دارد که یکی از شناختهشدهترین آنها این است که دو خط موازی هرگز به هم نمیرسند. با گذشت زمان، ریاضیدانهای دیگر، الگوها، نظمها و رابطههایی را که از این بُنداشتهای «اختراعی» بیرون میآمد، بررسی کردند و این قضیهها را اثبات کردند.
هیچ نسخهای از اصول اقلیدس که به زمان خود اقلیدس بازگردد وجود ندارد. تنها نسخههای موجود به زمان تئون بازمیگردد. تئون اسکندرانی ۷۰۰ سال پس از اقلیدس در کتاب اصول بازنگریهایی انجام داده بود. این کتاب در قرن هشتم به زبان عربی ترجمه شد و بعدها ترجمههای لاتینی از روی ترجمههای عربی این کتاب انجام شد. اولین انتشار چاپی کتاب در سال ۱۴۸۲ در ونیز انجام شد و این اولین کتاب ریاضی مهمی بود که به چاپ میرسید.
هندسهٔ اقلیدسی بر چند اصل ساده و بدیهی استوار است و تمام قضایای هندسی از آنها نتیجه گرفته میشود؛ به گونهای که هر قضیه ثابتکنندهٔ قضیهٔ پس از خود باشد. افزون بر هندسهٔ مسطحه، فصلهایی از کتاب هم به جبر، نظریهٔ اعداد و هندسهٔ فضایی اختصاص یافتهاست.
شیوهٔ ابتکاری اقلیدس در تألیف «اصول» بسیار مورد توجه دیگر ریاضیدانها قرار گرفت و پس از کوتاه مدتی، این کتاب به عنوان مرجع اصلی آموزش هندسه پذیرفته شد.
اقلیدس یافتههای پراکندهٔ هندسهدانان پیشین را در چارچوبی چنان منطقی گرد آورده بود که تا قرنها بعد کسی نتوانست چیزی بر آن بیفزاید. با اینحال دامنهٔ تأثیر کتاب اصول از محدودهٔ دانش هندسه فراتر میرود؛ روش استنتاجی اقلیدس در شکلدهی تفکر منطقی در غرب و پیدایش علوم جدید بسیار مؤثر افتادهاست. دانشمندان بزرگی چون آیزاک نیوتن، گالیلئو گالیله و نیکلاس کوپرنیک شیوهٔ او را سرمشق پژوهشهای خود قرار دادند. نیوتن کتاب بزرگ «پرینسیپا» را با پیروی از الگوی «اصول» اقلیدس به نگارش درآورده است.
حاکمیت مطلق نظریات اقلیدس بر علم هندسه تا اواسط قرن نوزدهم دوام داشت. در این زمان گروهی از ریاضیدانان پس از مطالعات بسیار به این نتیجه رسیدند که میتوان در اصل پنجم اقلیدس (که میگوید دو خط موازی هیچگاه یکدیگر را قطع نمیکنند) گزارهای دیگر را قرار داد (مثلاً دو خط موازی در یک نقطه یکدیگر را قطع میکنند یا در دو نقطه یا در بینهایت نقطه و…) و در عین حال سازگاری برقرار باشد و بر پایهٔ این یافتهٔ ریاضی انواع هندسههای نااقلیدسی را پدید آوردند.
علیرغم نامآوری اقلیدس جزئیات زندگی او معلوم نیست. از یادداشتهای پروکلوس و پاپوس اسکندرانی دانستهایم که اقلیدس از اعضای فعال کتابخانهٔ بزرگ اسکندریه و احتمالاً درسخواندهٔ آکادمی افلاطون بودهاست ولی از تاریخ دقیق تولد و مرگ او مطلع نیستیم و حتی نمیدانیم در کدامین شهر یا قارهٔ جهانزاده شدهاست. نویسندگان قرون وسطا گاهی او را با اقلیدس مگارایی — فیلسوف سقراطی قرن چهارم پیش از میلاد — اشتباه گرفتهاند.
اقلیدس عکس قضیه فیثاغورس را مطرح کرده که اگر در یک مثلث مجذور یک ضلع برابر مجموع مجذورهای دو ضلع دیگر باشد، زاویه بین آن دو ضلع، زاویه قائمه است.
جستارهای وابسته
الگوریتم اقلیدس
هندسه اقلیدسی
الگوریتم تعمیمیافته اقلیدس
پانویس
منابع
Carl B. Boyer, A history of mathematics, 2nd edition, by John Wiley & Sons, Inc. 1991
اقلیدس
اهالی اسکندریه باستان
اهالی مصر در سده ۴ (پیش از میلاد)
اهالی یونان سده ۴ (پیش از میلاد)
تاریخ ایدهها
تاریخ فلسفه
تاریخ هندسه
درگذشتگان سده ۳ (پیش از میلاد)
ریاضیدانان یونان باستان
ریاضیدانان اهل یونان
زادگان ۳۰۰ (میلادی)
زادگان سده ۴ (پیش از میلاد)
فیلسوفان ریاضیات
نویسندگان سده ۳ (پیش از میلاد)
نویسندگان سده ۴ (پیش از میلاد)
نظریه اعداد
نظریهپردازان اعداد
هندسهدانان
یونانیها در سده ۳ (پیش از میلاد) |
2123 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87 | سیاره | سَیاره یا به پهلوی اپاختر یک جرم آسمانی است که در حرکتی مداری به دور یک ستاره یا بقایای ستارهای میگردد؛ جرم آن به اندازهای است که تحت تأثیر نیروی گرانش خود گِرد شود؛ اما جرم آن بقدری زیاد نیست که سبب همجوشی هستهای شود و طبق نظر اتحادیهٔ بینالمللی اخترشناسی اما نه همهٔ دانشمندان سیارهشناس همسایگی خود را از سیارکها پاکسازی کردهباشد.
سیاره واژهای کهن است به معنی جنبنده یا در گردش که با تاریخ، اختربینی، علم، افسانهشناسی و دین گره خوردهاست. به جز زمین، پنج سیاره در منظومهٔ خورشیدی اغلب با چشم غیرمسلح قابل دیدن هستند. این سیارات در بسیاری از فرهنگهای کهن، به عنوان موجودیتهایی خدایی یا فرستادگان خدایان پنداشته میشدند. با پیشرفت دانش علمی، درک انسان از سیارات تغییر کرد و تعداد بیشتری از اجسام دوردست را شامل شد. در سال ۲۰۰۶ اتحادیهٔ بینالمللی اخترشناسی تعریف توافقشدهای برای سیارههای درون منظومهٔ خورشیدی اعلام نمود که کمی بحثبرانگیز است زیرا بسیاری از اجسام با جرمی در حد سیاره را بر پایهٔ داشتن یا نداشتن حرکت مداری، شامل نمیشود. اگر چه هشت تا از سیارات که پیش از سال ۱۹۵۰ کشف شدهاند، همچنان در این تعریف نو نیز سیاره محسوب میشوند، برخی از اجرام آسمانی همچون سرس، پالاس، جونو و وستا (اجسامی در کمربند سیارک خورشیدی) و پلوتون (نخستین جسم فرا نپتونی کشفشده) که زمانی توسط جامعهٔ علمی به عنوان سیاره شناخته میشدند؛ در تعریف کنونی دیگر سیاره محسوب نمیشوند.
بطلمیوس گمان میکرد که سیارات در حرکتهایی در فلکهای حامل و تدویر به دور زمین میگردند. اگرچه ایده گردش سیارات به دور خورشید بارها پیشنهاد شدهبود، اما تا سدهٔ هفدهم طول کشید تا این نظریه توسط مشاهدات نجومی تلسکوپی انجامشده توسط گالیلئو گالیله تأیید شود. تقریباً در همان دوران، یوهانس کپلر با بررسی دقیق دادههای پیشاتلسکوپی جمعآوریشده توسط تیکو براهه، دریافت که مدار سیارات دایرهای نیستند، بلکه بیضوی هستند. با پیشرفت ابزارهای رصد، ستارهشناسان مشاهده نمودند که دیگر سیارات نیز مانند زمین دور محورهای مایلی میچرخند و برخی دارای ویژگیهای مشترکی همچون کلاهکهای یخی و فصول مختلف هستند. از زمان برآمدن عصر فضا، مشاهدات نزدیک توسط کاوشگرهای فضایی نشان دادهاست که زمین و سیارات دیگر در ویژگیهایی همچون آتشفشانها، توفندها، زمینساختها و حتی هیدرولوژی، مشترک هستند.
سیارات منظومهٔ خورشیدی به دو دسته کلی تقسیم میشوند: سیارههای غولپیکر کمچگالی و سیارههای کوچکتر زمینسان سنگی. بنا بر تعاریف اتحادیه بینالمللی اخترشناسی، هشت سیاره در منظومهٔ خورشیدی وجود دارند. به ترتیب افزایش فاصله از خورشید، چهار سیارهٔ سنگی عطارد، زهره، زمین و مریخ قرارگرفتهاند و پس از آنها چهار غول گازی مشتری، زحل، اورانوس و نپتون قرار گرفتهاند. شش سیاره از این هشت سیاره، یک یا چند قمر طبیعی دارند که به دور آنها میگردند.
چندین هزار سیاره در اطراف ستارگان (سیارات برونخورشیدی یا برونسیارهها) دیگر در کهکشان راه شیری کشف شدهاند: تا تاریخ یکم ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ۴٬۷۷۷ سیارهٔ برونخورشیدی در ۳۵۳۴ سامانهٔ سیارهای (که ۷۸۵ تا از آنها سامانههای چندسیارهای هستند) کشف شده که اندازههای آنها از سیاراتی در اندازهٔ کمی بزرگتر از ماه تا غولهای گازی با بزرگی دوبرابر مشتری متغیر است. از میان آنها بیش از ۱۰۰ سیاره هماندازهٔ زمین هستند که فاصلهٔ ۹ تای آنها از ستارههایشان به اندازهٔ فاصلهٔ زمین از خورشید، یعنی در محدودهٔ کمربند حیات است. در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۱ تیم تلسکوپ فضایی کپلر، کشف نخستین سیارههای زمینسان برونخورشیدی را گزارش داد: کپلر-۲۰ای
و کپلر-۲۰اف
که به دور ستاره خورشیدسان کپلر-۲۰ میگردند.
مطالعهای در سال ۲۰۱۲، با بررسی دادههای ریزهمگرایی گرانشی تخمین زد که به ازای هر ستاره در کهکشان راه شیری حداقل ۱٫۶ سیاره وجود دارند.
گمان میرود که یکی از هر پنج ستاره خورشیدسان
، یک سیاره هماندازه زمین
در ناحیه قابل سکونت
خود دارد.
واژهشناسی
سیاره در زبان انگلیسی Planet خوانده میشود که برگرفته از واژهٔ ἀστὴρ πλανήτης (اَستِر پِلانِتِس) در یونان باستان میباشد. ریشهٔ واژهٔ ἀστὴρ(اَستِر) برابر واژهٔ «ستاره» در فارسی است و هر دو واژهٔ ایرانی و یونانی برگرفته از واژهٔ h₂stḗr* در زبان نیا-هندواروپایی هستند. واژهٔ πλανήτης(پِلانِتِس) نیز به معنی «گردان» است و در نتیجه ἀστὴρ πλανήτης به معنی ستارهٔ گردان میباشد.
واژهٔ سیاره نیز واژهای با ریشهٔ عربی و به معنی «راهپیما» میباشد که توسط ستارهشناسان ایرانی سدهٔ نخستین بهکارگرفته شد و به نظر میرسد که ترجمهای برای واژهٔ πλανήτης(پِلانِتِس) یونانی باشد. در واژهنامههای آنندراج، برهان قاطع و جهانگیری، از واژهٔ کهن «هرپاسب» نیز به معنی سیاره یاد شدهاست.
همچنین در متون زرتشتی کهن از واژهٔ «اَباختَر» نیز برای اشاره به سیارهها استفاده شدهاست.
تاریخچه
ایده سیارات در طول تاریخ تکامل یافتهاست، از ستارگان گردان الهی در عهد باستان تا اجسام زمینوار عصر دانش. مفهوم آن گسترش یافته تا دنیاهایی نه تنها در منظومه خورشیدی بلکه در صدها منظومه فراخورشیدی دیگر را نیز دربرگیرد. ابهامات نهفته در تعریف سیاره، بحثهای علمی بسیاری را برانگیخته است.
پنج سیاره سنتی منظومه شمسی که قابل دیدن با چشم غیر مسلح هستند؛ از دوران باستان شناختهشده بودند و تأثیرات مهمی بر افسانهشناسی، کیهانشناسی دینی و اخترشناسی باستانی گذاردهاند. در دوران باستان اخترشناسان متوجه شدند که بر خلاف ستارگان ثابت که موقعیت نسبی ثابتی در آسمان دارند؛ برخی از نورها در پهنه آسمان حرکت میکنند. یونانیان باستان این نورها را «ستاره گردان» یا به اختصار «گردانها» نام نهادند
که واژه معادل انگلیسی سیاره، یعنی Planet، از آن مشتق شدهاست.
در یونان باستان، چین باستان، بابل و در واقع همه تمدنهای پیشانوین،
این باور مورد پذیرش عمومی قرارگرفته بود که زمین مرکز جهان است و همه سیارات به دور زمین میگردند. دلیل این برداشت آن بود که مشاهده میشد ستارگان هر روز یکبار به دور زمین میچرخیدند
و ظاهراً درک عمومی بر آن بودهاست که زمین ثابت و پایدار است و همواره در سکون میماند.
تمدن بابل
نخستین تمدن شناختهشدهای که نظریهای کاربردی در مورد سیارات داشتند، بابلیها بودند که در هزارههای نخست و دوم قبل از میلاد در منطقه میانرودان (بینالنهرین) زندگی میکردند. کهنترین متن اخترشناسی سیارهای برجای مانده، لوحی بابلی به نام لوح زهره امیصدوقا است؛ رونوشتی مربوط به سده هفتم پیش از میلاد از لیست مشاهدات حرکات سیاره زهره است که احتمالاً تاریخ آن به هزاره دوم پیش از میلاد میرسد.
مول.اپین یک جفت لوح به خط میخی مربوط به سده هفتم پیش از میلاد است که حرکات خورشید، ماه و سیارات را در طول سال ترسیم میکند.
اختربینهای بابلی چیزی را بنیانگذاری کردند که بعدها به اختربینی غربی منتهی شد.
انوما انو انلیل که در دوره امپراتوری آشوری نو در سده هفتم پیش از میلاد
نوشته شدهاست شامل لیستی از طالعها و روابط آنها با پدیدههای آسمانی مانند حرکت سیارات است.
زهره (ناهید)، عطارد (تیر) و سیارههای دورتر مریخ (بهرام)، مشتری (برجیس) و زحل (کیوان) توسط اخترشناسان بابلی شناختهشده بودند. این سیارهها تا پیش از اختراع تلسکوپ در اوایل دوران مدرن تنها سیارههای شناختهشده بودند.
اخترشناسی یونانی-رومی
یونانیان باستان در ابتدا به اندازه بابلیان به سیارهها توجه ویژهای نداشتند. فیثاغوریها در سده ششم و پنجم پیش از میلاد نظریهٔ سیارهای مستقل خود را ارائه داده بودند، که متشکل از زمین، خورشید، ماه و سیاراتی بود که به دور یک آتش مرکزی واقع در مرکز جهان در گردش هستند. گفته میشود که فیثاغورث یا پارمنیدس از نخستین افرادی بودند که فهمیدند ستارهٔ عصر(هسپروس) و ستارهٔ صبح(فسفروس) یکی هستند(آفرودیته که متناظری یونانی برای ونوس رومی است).
در سده سوم پیش از میلاد، آریستارخوس ساموسی یک سامانه خورشید مرکزی پیشنهاد نمود که مطابق آن، زمین و سایر سیارات به دور خورشید میگشتند. نظریه زمین مرکزی تا قبل از انقلاب علمی، نظریه پیشتاز بود.
در سده نخست پیش از میلاد، در دوران هلنیستی، یونانیها شروع به ابداع مدلهای ریاضی خود برای پیشبینی موقعیت سیارات نمودند. بر خلاف بابلیها که بر روشهای محاسباتی متکی بودند، این مدلها بیشتر هندسی بودند و در نهایت نظریات بابلیها را در سایه جامعیت و پیچیدگی خود قرار دادند. این نظریات در سده دوم عصر حاضر کتب المجسطی نوشته بطلمیوس به اوج میرسد. مدل بطلمیوس آنقدر کامل بود که جایگزین تمام نظریات پیشین شد و به مدت ۱۳ سده به عنوان متن مرجع جامع اخترشناسی در دنیای غرب باقی ماند.
برای یونانیها و رومیها هفت سیاره شناختهشده وجود داشت که همگی بر اساس قوانین پیچیدهای که بطلمیوس مطرح کرده بود، به دور زمین میچرخیدند. این سیارات به ترتیب فاصله از زمین (به ترتیب بطلمیوسی اما با نامهای امروزی) عبارتند از: ماه، تیر، زهره، خورشید، بهرام، مشتری و کیوان.
سیسرون در کتاب «درباره طبیعت خدایان»، سیارههای شناختهشده در سده نخست پیش از میلاد را با نامهایی که در آن زمان داشتند، برمیشمرد:
هند
در سال ۴۹۹ پس از میلاد، آریابهاتا یک مدل سیارهای پیشنهاد نمود که صریحاً به چرخش زمین به دور محورش اشاره داشت و توضیح داد که دلیل حرکت ظاهری از شرق به غرب ستارگان، همین چرخش زمین به دور خود است. او همچنین باور داشت که مدار سیارات بیضوی هستند.
پیروان آریابهاتا بهطور ویژه در جنوب هند قدرت داشتند و در آنجا اصل حرکت چرخشی زمین وی به همراه سایر اصولش پیروی میشد و کارهای ثانویهای نیز بر پایه آن به انجام رسید.
در سال ۱۵۰۰، نیلاکانتا سومایاجی از مدرسه ستارهشناسی و ریاضیات کرالا در رساله تانتراسامگراها مدل آریابهاتا را مورد بازبینی قرار داد.
او در «آریابهاتیابهاسیا» که گزارشی در مورد «آریابهاتیا» ی آریابهاتا بود، مدلی پیشنهاد داد که در آن تیر، ناهید، بهرام، مشتری و کیوان به دور خورشید میگردند و خورشید به دور زمین میگردد؛ شبیه به مدل تیکویی که بعدها توسط تیکو براهه در اواخر سده شانزدهم ارائه شد. بیشتر اخترشناسان مدرسه کرالا که از او پیروی میکردند نظریه او را پذیرفته بودند.
اخترشناسی دوران اسلامی
در سده یازدهم، ابن سینا متوجه پدیده گذر ناهید شدهبود و چنین نوشت که ناهید حداقل گاهی زیر خورشید قرار میگیرد.
در سده دوازدهم ابن باجه دو سیاره را به شکل دو لکه تیره روی خورشید مشاهده نمود که بعدها در سده سیزدهم، اخترشناس رصدخانه مراغه، قطبالدین شیرازی، متوجه شد که آنها گذر تیر و گذر ناهید هستند. هرچند که ابن باجه نمیتوانسته گذر ناهید را دیده باشد زیرا در دوران زندگی وی اتفاق نیفتاده است.
رنسانس اروپایی
پس از پیدایش انقلاب علمی، درک انسان از سیاره از چیزی که در پهنه آسمان حرکت میکند (نسبت به ستارگان ثابت) به جسمی که به دور زمین میگردد تغییر یافت، و در سده هجدهم با قدرت گرفتن نظریه خورشید مرکزی کوپرنیک، گالیله و کپلر، این درک، به اجسامی که مستقیماً به دور خورشید میگردند تغییر یافت.
بنابراین زمین نیز در لیست سیارات قرارگرفت
در حالیکه خورشید و ماه از این لیست خارج شدند. در آغاز، وقتی نخستین اقمار مشتری و کیوان در سده هفدهم کشف شدند، واژههای قمر و سیاره به جای یکدیگر بهکار میرفتند، اما در سده بعدی بیشتر از واژه قمر برای این اجسام استفاده میشد. تا اواسط سده نوزدهم تعداد سیارات به سرعت زیاد شد زیرا در آن زمان جامعه علمی هر جسم تازه کشفشدهای را که مستقیماً به دور خورشید بگردد به عنوان سیاره قلمداد مینمود.
سده نوزدهم
در سده نوزدهم اخترشناسان به تدریج متوجه شدند که اجسامی که به تازگی کشف شده بودند و برای تقریباً نیم سده به عنوان سیاره طبقهبندی شدهبودند (مانند سرس، پالاس و ۴ وستا)، با سیارات سنتی شناخته شده بسیار تفاوت داشتند. این اجسام همه در یک منطقه از فضا بین بهرام و مشتری(کمربند سیارکها) پراکنده بودند و جرم آنها نیز بسیار کمتر بود. در نتیجه آنها در طبقهبندی جدید «سیارکها» قرار گرفتند. در غیاب یک تعریف رسمی برای «سیاره»، هر جسم بزرگی که به دور خورشید میگشت سیاره قلمداد میشد. از آنجا که اختلاف اندازه سیاره و سیارک بسیار زیاد بود، و همچنین به این دلیل که نظر میرسید سیل اکتشافات جدید با اکتشاف نپتون در سال ۱۸۴۶ پایان یافتهاست، نیازی به یک تعریف رسمی احساس نمیشد.
سده بیستم
در سده بیستم پلوتون کشف شد. برپایه مشاهدات اولیه این گمان بهوجود آمد که از زمین بزرگتر است و به همین سبب به سرعت به عنوان نهمین سیاره به رسمیت شناخته شد.
مشاهدات بعدی نشان داد که این جسم در واقع بسیار کوچکتر از آن است که تصور میشد. در سال ۱۹۳۶، ریموند لیتلتون پیشنهاد نمود که ممکن است پلوتون یکی از قمرهای گریخته نپتون باشد،
و فرد لارنس ویپل در سال ۱۹۶۴ پیشنهاد داد که ممکن است پلوتون یک دنبالهدار باشد،
اما با این وجود، به دلیل اینکه هنوز از هر سیارک شناختهشدهای بزرگتر بود و به نظر نمیرسید که عضوی از یک جمعیت بزرگتر باشد،
وضعیت خود را به عنوان سیاره تا سال ۲۰۰۶ حفظ نمود.
در سال ۱۹۹۲، اخترشناسان، الکساندر والشتان و دیل فریل کشف چند سیاره در اطراف یک تپاختر به نام پیاسآر بی۱۲۵۷+۱۲ را اعلام نمودند. این اکتشاف عموماً به عنوان نخستین سامانه سیارهای کشف شده در اطراف یک ستاره دیگر شناختهمیشود. پس از آن در ۶ اکتبر ۱۹۹۵، میشل مایر و دیدیه کیلوز از دانشگاه ژنو، نخستین برونسیاره در حال گردش به دور یک ستاره معمولی رشته اصلی(۵۱ پگاسوس) را کشف نمودند. کشف سیارات فراخورشیدی به ابهام دیگری در تعریف سیاره انجامید: نقطهای که در آن سیاره تبدیل به ستاره میشود. بسیاری از سیارات فراخورشیدی شناختهشده جرمی چندین برابر مشتری دارند که نزدیک به جرم برخی از اجسام ستارهای به نام کوتولههای قهوهای است.
کوتولههای قهوهای عمومات به عنوان ستاره تلقی میشوند زیرا توانایی همجوشی دوتریم، که ایزوتوپ سنگینتر هیدروژن است، را دارا هستند.
اگرچه اجرام آسمانی باید حداقل ۷۵ بار از مشتری سنگینتر باشند تا توانایی همجوشی هیدروژن را داشتهباشند، اجسامی که تنها ۱۳ برابر از مشتری سنگینتر قادر به همجوشی دوتریم خواهند بود. هرچند که دوتریم بسیار نادر است و بیشتر کوتولههای قهوهای فرایند همجوشیشان مدتها پیش از کشف آنها، متوقف شدهاست و این در عمل آنها را از سیارات بسیار بزرگ نامتمایز میسازد.
سده بیست و یکم
با کشف اجسام بیشتر در منظومه شمسی و اجسام بزرگ در اطراف ستارگان دیگر که در خلال نیمهٔ دوم سده بیستم رخ داد، بحثهایی دربارهٔ این که چه چیزی را باید سیاره دانست، آغاز شد. اختلاف نظرهای در مورد این که آیا جسمی را که بخشی از یک جمعیت متمایز مانند یک کمربند سیارکی باشد، یا جسمی که آنقدر بزرگ باشد که از روش همجوشی گرمایی هستهای دوتریم تولید انرژی کند، را میتوان سیاره دانست، وجود داشت.
شمار رو به افزایشی از اخترشناسان بر این باورند که میبایست پلوتون را از لیست سیارهها خارج نمود، زیرا بسیاری از اجسام مشابه با اندازههای نزدیک به آن در همان منطقه از منظومه شمسی (کمربند کویپر) در خلال دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ یافت شدهاست. مشخص گشت که پلوتون تنها جسم کوچکی در میان جمعیتی از هزاران جسم دیگر است.
رسانهها در مورد برخی از این اجسام همچون کواوار، سدنا و اریس بشارت کشف سیاره دهم را میدادند، هرچند که هرگز مورد پذیرش گسترده جامعه علمی قرار نگرفتند. اعلام کشف اریس در سال ۲۰۰۵ به عنوان جسمی با جرم ۲۷٪ بیش از پلوتون، ضرورت و تمایل عمومی را برای ایجاد یک تعریف رسمی برای سیاره، ایجاد کرد.
با پذیرش مشکل، اتحادیه بینالمللی اخترشناسی عزم ایجاد تعریفی برای سیاره نمود و یکی در سال ۲۰۰۶ ارائه داد. شمار سیارات به هشت سیارهای کاهش یافت که اجسامی با بزرگی قابل توجه هستند و مدارشان را پاکسازی کردهاند، و رده جدیدی نیز به نام «سیارههای کوتوله» به وجود آمد که در ابتدا شامل سه جسم بود(سرس، پلوتون و اریس).
سیارات فراخورشیدی
هیچ تعریف رسمی برای سیارات فراخورشیدی وجود ندارد. در سال ۲۰۰۳، کارگروه سیارات فراخورشیدی اتحادیه بینالمللی اخترشناسی (IAU) بیانیه موضع خود را در این مورد منتشر ساخت، اما این بیانیه موضع، هرگز به عنوان موضع رسمی IAU مطرح نشد و اعضای IAU هرگز به آن رای ندادند. این موضع شامل رهنمودهای زیر بود و عمدتاً بر بر مرز جداسازی تعریف سیارات و کوتولههای قهوهای تأکید داشت:
اجسامی با جرم واقعی کمتر از حد جرمی برای همجوشی گرمایی هستهای دوتریم (که در حال حاضر برای اجسامی با فراوانی ایزوتوپی همانند خورشید، این حد ۱۳ برابر جرم مشتری محاسبه شدهاست) که حرکت مداری به دور ستارگان یا بقایای ستارهای دارند، سیاره هستند (مستقل از اینکه چگونه ایجاد شده باشند). حداقل جرم و اندازه لازم برای اینکه یک جسم فراخورشیدی را سیاره بنامیم، همان مقداری است که در مورد منظومه شمسی در نظر گرفته میشود.
اجسام نیمهستارهای با جرم واقعی فراتر از حد جرمی برای همجوشی گرمایی هستهای دوتریم، «کوتوله قهوهای» محسوب میشوند و اینکه چگونه ایجاد شدهاند یا کجا قرار گرفتهاند تفاوتی ایجاد نمیکند.
اجسام شناور آزاد در خوشههای ستارهای جوان با جرمی پایینتر از حد جرمی برای همجوشی گرمایی هستهای دوتریم سیاره نیستند، بلکه کوتولههای نیمهقهوهای هستند (و یا هر نام دیگری که مناسبتر باشد)
این تعریف موقت توسط کمیسیون اف۲ IAU در اوت ۲۰۱۸ اصلاح شد. اکنون تعریف موقت رسمی یک سیاره فراخورشیدی به شرح زیر است:
اجسامی با جرم واقعی زیر حد جرمی برای همجوشی گرمایی هستهای دوتریم (که در حال حاضر برای اجسامی با فلزیت همانند خورشید، این حد ۱۳ برابر جرم مشتری محاسبه شدهاست) که به دور ستارهها، کوتولههای قهوهای یا بقایای ستارهای در حرکت مداری باشند و نسبت جرم آنها با جسم مرکزی کمتر از ناپایداری ال۴/ال۵ باشد (M/Mcentral < 2/(25+))، سیاره هستند. (بدون توجه به نحوه شکلگیری آنها)
حداقل جرم و اندازه لازم برای اینکه یک جسم فراخورشیدی را سیاره بنامیم، همان مقداری است که در مورد منظومه شمسی در نظر گرفته میشود.
IAU عنوان کردهاست که انتظار میرود این تعریف با افزایش دانش بشری بهبود یابد.
یک راه تعریف کوتوله نیمهقهوهای عبارت است از جسمی با جرم سیارهای که به جای برافزایش از روش فروریزی ابر به وجود آمدهاند. این تمایز در چگونگی شکلگیری بین کوتوله نیمه-قهوهای و سیاره مورد توافق جهانی قرار نگرفتهاست. اخترشناسان بر پایه پذیرش یا عدم پذیرش اینکه فرایند شکلگیری یک سیاره در ردهبندی آن دخالت داده شود، به دو دسته تقسیم میشوند.
یکی از دلایل مخالفت این است که اغلب تعیین فرایند شکلگیری امکانپذیر نمیباشد؛ مثلاً سیارهای که از روش برافزایش شکلگرفتهاست، ممکن است از منظومه به بیرون پرتاب شده و به شکل غوطهور آزاد درآید، و به همین ترتیب یک کوتول نیمه قهوهای که خودش از روش فروریزی ابر به وجود آمده، ممکن است در مداری به دور یک ستاره به دام بیفتد.
مقدار حدی ۱۳ برابر جرم مشتری، بیشتر یک قانون مبتنی بر تجربه است تا یک قانون دقیق فیزیکی. پرسشی که برمیاید این است که منظور از سوزاندن دوتریوم چیست؟ این پرسش از آنجا برمیآید که اجسام بزرگ بیشتر دوتریم خود را میسوزانند و اجسام کوچکتر تنها اندکی از آن را میسوزانند و مقدار ۱۳ MJup (جرم مشتری) بین این دو دسته قرار میگیرد. مقدار دوتریوم سوزانده شده نه تنها به جرم، بلکه به ترکیب سیاره، یعنی مقدار هلیم و دوتریوم موجود نیز بستگی دارد.
دانشنامه سیارات فراخورشیدی که شامل اجسامی با جرمی تا ۲۵ برابر جرم مشتری است، اینگونه بیان میکند که «این حقیقت که هیچ ویژگی خاصی در مورد مقدار ۱۳ MJup طیف جرمی مشاهده شده وجود نداشته و ما را وادار میسازد که این حد جرم را فراموش کنیم»
مرورگر دادههای برونسیارات شامل اجسامی تا ۲۴ برابر جرم مشتری میباشد و اینگونه توصیه میکند که «حد جرمی ۱۳ برابر جرم مشتری وضع شده توسط اتحادیه بینالمللی اخترشناسی در مورد سیاراتی با هستههای سنگی از نظر فیزیکی بیمعنی میگردد.»
بایگانی برون سیارات ناسا شامل اجسامی با جرم (یا حداقل جرم) کوچکتر یا مساوی ۳۰ برابر جرم مشتری است.
معیار دیگری که به جز سوزاندن دوتریم، فرایند شکلگیری و مکان، برای جدا کردن سیارهها و کوتولههای قهوهای وجود دارد این است که فشار هسته ناشی از فشار کولنی است یا فشار تباهیدگی الکترون.
تعریف ۲۰۰۶ اتحادیه اخترشناسی از سیاره
موضوع حد پایین در جلسه مجمع عمومی سال ۲۰۰۶ اتحادیه بینالمللی اخترشناسی مورد بحث قرارگرفت. پس از بحث بسیار و یک پیشنهاد مردود، اکثریت افرادی که در جلسه باقی ماندند برای رسیدن به یک توافق رایگیری کردند. مجمع رأی به این تعریف برای سیارات منظومه شمسی داد:
هشت سیاره عبارتند از تیر (عطارد)، ناهید (زهره)، زمین، بهرام (مریخ)، برجیس (مشتری)، کیوان (زحل)، اورانوس و نپتون.
طبق این تعریف، منظومه شمسی هشت سیاره دارد، اجسامی که شرط اول و دوم را دارا هستند اما در شرط سوم صدق نمیکنند (مانند سرس، پلوتون و اریس) به عنوان سیارههای کوتوله طبقهبندی میشوند، البته با این شرط که خود قمر سیاره دیگری نباشند. در آغاز IAU تعریفی را پیشنهاد داده بود که اجسام بسیاری را در بر میگرفت، زیرا شرط سوم در آن غایب بود.
پس از بحث فراوان از طریق رایگیری تصمیم گرفته شد که این اجسام را به جای سیاره در رده سیارههای کوتوله طبقهبندی شوند.
این تعریف بر پایه نظریات شکلگیری سیارات بنا شده که طبق این نظریات رویانهای سیارهای در ابتدا همسایگی مداری خود را از اجسام کوچک دیگر پاکسازی میکنند. استیون سوتر اخترشناس اینگونه توصیه میکند که
تعریف سال ۲۰۰۶ اتحادیه اخترشناسی در مورد سیارات فراخورشیدی به مشکل میخورد زیرا اولا زبان آن خاص سیارات منظومه شمسی است و همچنین گرد بودن و پاکسازی منطقه مداری در مورد این سیارات فعلاً قابل مشاهده نیست.
معیار مارگوت
اخترشناسی به نام ژان لوک مارگوت یک معیار ریاضیاتی ارائه داد که برا اساس جرم جسم، محور نیمه اطول آن و جرم ستاره میزبان، مشخص میکند که آیا یک شی در طول حیات ستاره میزبان خود، قادر به پاکسازی مداری هست یا خیر. با این فرمول مقداری برای پارامتری به نام محسبه میشود که برای سیارات باید از ۱ بزرگتر باشد. این مقدار برای هشت سیاره منظومه شمسی و تمام سیارات فراخورشیدی بیشتر از ۱۰۰ است، در حالیکه برای سرس، پلوتون و اریس مقدار ۰/۱ یا کمتر است. انتظار میرود اجسامی با مقدار بزرگتر از یک تقریباً کروی باشند، یعنی اجسامی که میتوانند پاکسازی محدوده مداری خود را تکمیل کنند، خود به خود شرط گرد بودن را نیز برآورده میکنند.
اجسامی که پیشتر سیاره پنداشته میشدند
جدول زیر شامل اجسامی از سامانه خورشیدی است که زمانی سیاره قلمداد میشدند اما دیگر توسط اتحادیه اخترشناسی سیاره محسوب نمیشوند. جدول زیر همچنین سیاره بودن یا نبودن آنها توسط تعاریف دیگر مثل تعریف ۲۰۰۶ استرن بر پایه چیرگی پویا، یا تعاریف ۲۰۰۲ و ۲۰۱۷ استرن، که بر تعادل هیرواستاتیک تکیهمیکند، را نیز مشخص نمودهاست.
این که در گزارشهای منتشر شده در مورد کشف اجسام جدید بزرگ کمربند کویپر به این اجسام کشف شده عنوان سیاره داده میشد (بهطور خاص اریس)، در واقع زمینهساز ارائه تعریف ۲۰۰۶ IAU برای سیاره شد.
اسطورهشناسی و نامگذاری
نامهای سیارات در دنیای غرب برگرفته از آداب رومیهاست که خود برآمده از آداب یونانیها و بابلیان است. در یونان باستان دو روشنیبخش بزرگ، خورشید و ماه را هلیوس و سلنه میخواندند؛ دورترین سیاره (کیوان) فاینون به معنی «درخشنده» نام داشت که پس از آن فائتون (مشتری) به معنی «روشن» قرارداشت. سیاره سرخ (مریخ) با نام پیروئیس به معنی «آتشین» شناخته میشد. روشنترین سیاره (ناهید)، فسفروس (نور آور) و سیاره گذارای آخری (تیر) با نام استیلبون (سوسو زن) شناخته میشدند. یونانیها همچنین هر سیارهای را به یکی از خدایان خود، یعنی دوازده ایزد المپنشین نسبت میدادند: هلیوس و سلنه هم نام خدایان بودند و هم سیارات. فاینون به کرونوس، تیتانی که پدر المپنشینان بود، تعلق داشت. فائتون نشان زئوس، پسر کرونوس که او را از پادشاهی خلع کرد، پیروئیس به آرس، پسر زئوس داده شده بود که خدای جنگ بود، و فسفروس توسط آفرودیت حکمرانی میشد که خدابانوی عشق بود. هرمس که پیامرسان خدایان و خدای آموزش و شعور بود، بر استیلبون حکم میراند.
این رسم یونانیها در بخشیدن نام خدایان خود به سیارات با احتمال نزدیک به یقین از بابلیان گرفته شدهاست. بابلیها فسفروس را به نام خدابانوی عشق خود، ایشتار؛ پیروئیس را به نام خدای جنگ خود، نرگال؛ استیلبون را به نام خدای دانایی، نابو؛ و فائتون را به نام خدای اصلی، مردوخ نامیده بودند.
هماهنگی میان روشهای نامگذاری بابلی و یونانی بیش از آن است که تصور کنیم از ریشههای جداگانهای برخاستهاند.
این تطابقها کامل نیست؛ مثلاً نرگال خدای جنگ بابل بود و از این رو یونانیها او را به نام آرس شناختند، هرچند که بر خلاف آرس، خدای کشتن و زمین خاکی نیز بود.
مردم یونان امروزی همچنان نامهای باستانی را برای سیارات بهکار میبرند، اما سایر زبانهای اروپایی، تحت تأثیر امپراتوری روم و بعدها کلیسای کاتولیک از نامهای رومی به جای نامهای یونانی استفاده میکنند. رومیها که همچون یونانیها دین نیا-هند و اروپایی داشتند، خدایانی مانند یونانیها با نامهای متفاوت داشتند اما خبری از داستانسراییهای غنی یونانیها که فرهنگ شاعرانه یونان به خدایانشان بخشیده بود، نبود. در اواخر دوران جمهوری روم، نویسندگان رومی بسیاری از داستانهای یونانی را قرض گرفته و در مورد خدایان خود بهکاربردند، تا اندازهای که تقریباً تفاوت آنها قابل تشخیص نبود.
وقتی رومیها اخترشناسی یونانی را مطالعه کردند، نام خدایان خود را بر روی سیارات نهادند:
مرکوریوس (به جای هرمس)، ونوس (آفرودیت)، مارس (آرس)، ژوپیتر (زئوس) و ساتورنوس (کرونوس). وقتی سیارات بعدی در قرون ۱۸ام و ۱۹ام کشف شدند نیز این روش نامگذاری در مورد نپتون (پوزئیدون) پابرجا ماند. اورانوس در این میان استثناست زیرا نام آن از یک خدابانوی یونانی گرفتهشدهاست و نه از معادل رومی آن.
برخی از رومیان در پی اعتقادی که احتمالاً از بینالنهرین سرچشمه گرفته و در مصر هلنیستی شکل گرفته، بر این باور بودند که خدایان هفتگانهای که سیارات از روی آنها نامگذاری شدهاند در شیفتهای ساعتی امور روی زمین را مراقبت مینمایند. ترتیب شیفتها به صورت ساترن، ژوپیتر، مارس، خورشید(Sun)، ونوس، مرکوری و ماه بود.
بنابراین نخستین روز با ساترن آغاز میشود (ساعت ۱ام)، دومین روز با خورشید (ساعت ۲۵ام)، روزهای بعدی با ماه (ساعت ۴۹ام)، مارس، مرکوری، ژوپیتر و ونوس. از آنجا که هر روز به نام خدایی که آن را آغاز میکند نامگذاری میشد، روزهای هفته در گاهشماری رومی نیز به همین ترتیبند و همچنان در بسیاری از زبانهای امروزی به همین ترتیب حفظ شدهاست.
در زبان انگلیسی واژههای Saturday (شنبه)، Sunday (یکشنبه) و Monday (دوشنبه) ترجمه مستقیم این نامهای رومی هستند. نام روزهای دیگر از خدایان انگلو-ساکسون گرفته شدهاست: Tuesday (سهشنبه) از Tiw (تیر (اساطیر))، Wednesday (چهارشنبه) از Wóden (ودن)، Thursay (پنجشنبه) از Thunor (ثور) و Friday (جمعه) از Fríge (فریج). این خدایان انگلوساکسون به ترتیب شبیه یا معادل مارس، مرکوری، ژوپیتر و ونوس هستند.
زمین تنها سیارهای است که نام آن در زبان انگلیسی از اساطیر یونانی-رومی گرفته نشدهاست. از آنجا که تنها در سده هفدهم بود که زمین بهطور عمومی به عنوان سیاره پذیرفته شد، نام آن برگرفته از نام هیچ خدایی نیست. واژه earth به معنی زمین برگرفته از واژه انگلو-ساکسون سده هشتم، erda است که به معنی زمین یا خاک است و نخستین بار به صورت مکتوب به عنوان نام کره زمین در حدود سالهای ۱۳۰۰ بهکار گرفته شد،
و همانند زبانهای ژرمنی دیگر در نهایت ا واژه نیا-ژرمنی ertho «زمین» گرفته شدهاست. مثلاً در انگلیسی earth، آلمانی Erde، هلندی aarde و اسکاندیناوی jord. بسیاری از زبانهای رومیتبار از واژه کهن ترا یا شکلی تغییریافته از آن استفاده میکنند که به معنی «زمین خشکی» در مقابل دریا استفاده میشد.
اما زبانهای غیر رومیتبار از واژگان بومی خود استفاده میکنند؛ مثلاً یونانیها همچنان از واژه قدیمی Γή (ژئو) استفاده میکنند.
فرهنگهای غیر اروپایی از روشهای نامگذاری دیگر استفاده کردهاند. هند از روشی بر پایه ناواگراها استفاده میکند که شامل هفت سیاره (سوریا برای خورشید، چاندرا برای ماه، و بودها، شوکرا، مانگالا، برهاسپاتی و شانی برای تیر، ناهید، بهرام، مشتری و کیوان) و دو گره مداری صعودی و نزولی ماه (راهو و کتو) میشود. چین و کشورهای آسیای شرقی که از لحاظ تاریخی در معرض تأثیر فرهنگی چین بودهاند (مانند ژاپن، کره و ویتنام)، برپایه عناصر پنجگانه چینی آب (تیر)، فلز (ونوس)، آتش (بهرام)، چوب (مشتری) و خاک (کیوان) نامگذاری کردهاند.
شکلگیری سیارهها
در مورد چگونگی پیدایش سیارات، هنوز اطلاع قطعی وجود ندارد. نظریه پیشتاز این است که سیارات در حین فروریختن یک سحابی و تبدیل آن به به قرص نازکی از گاز و غبار شکل میگیرند. در پی این فروریزی یک پیشستاره در هسته تشکیل میشود که قرص پیشسیارهای چرخانی آن را دربرگرفتهاست. از طریق برافزایش (یک فرایند برخورد چسبنده) ذرات غبار قرص به شکل پایداری در کنار هم انباشته میشوند تا اجسامی بزرگتر تشکیل دهند. تجمعهای محلی جرم به نام سیارات خرد شکل میگیرند و با بهرهگیری از جاذبه گرانشی فرایند برافزایش را تسریع میکنند. این تجمعها مرتباً چگالتر میشوند تا اینکه سرانجام بر اثر گرانش به درون فرو ریخته و پیشسیارهها را تشکیل میدهند.
پس از آنکه قطر سیاره از ماه بزرگتر شد، شروع به انباشتن یک اتمسفر گسترده میکند و از طریق پدیده پسار اتمسفری، سرعت جذب سیارات خرد آن بسیار افزایش مییابد.
وقتی یک پیشستاره بهاندازهای بزرگ میشود که شعلهور گردد و ستارهای بهوجود آید، قرص باقیمانده توسط پدیدههای تبخیر فوتونی، بادهای خورشیدی و کشش پوینتینگ-رابرتسون از درون به خارج رانده میشود.
پس از آن ممکن است که هنوز پیشسیارههای زیادی در حال گردش به دور ستاره یا یکدیگر باشند، اما به مرور زمان با هم برخورد کرده یا تشکیل یک سیاره بزرگتر یا اینکه مواد آنها پراکنده میشود تا جذب پیشسیارهها و سیارههای بزرگتر شود.
آن اجسامی که به اندازه کافی پرجرم میشوند، بیشتر مواد موجود در همسایگی خود را جذب میکنند و تشکیل سیاره میدهند. در این میان، پیشسیاراتی که از برخوردها دوری کردهاند، یا از طریق جذب گرانشی به قمرهای طبیعی این سیارات تبدیل میشوند یا اینکه در کمربندهایی در کنار اجسام دیگر باقیمانده و تبدیل به سیاره کوتوله و اجرام کوچک میشوند.
تأثیرات پرانرژی سیارات خرد (و همچنین واپاشی رادیواکتیو)، باعث گرم شدن سیارات در حال رشد و ذوب شدن حداقل بخشی از آنها میشود، جرم بخش درونی سیاره تغییر کرده و چگالتر میشود.
با کشف و مشاهده سامانههای سیارهای پیرامون ستارگان دیگری به غیر از خورشید، رفته رفته امکان آن پدید میآید که این دیدگاه را شفافسازی، تجدید نظر یا حتی عوض نمود. اکنون این باور بهوجود آمدهاست که درجه فلزیگی - یک اصطلاح اخترشناسی که میزان فراوانی عناصر شیمیایی با عدد اتمی بزرگتر از ۲ (هلیم) را نشان میدهد - میتواند احتمال سیاره داشتن یک ستاره را تعیین کند.
از این رو گمان میرود که یک ستاره پرفلز جمعیت یک از یک ستاره کم فلز جمعیت دو، شانس بیشتری برای داشتن یک سامانه سیارهای دارد.
منظومه شمسی
طبق تعریف اتحادیه بینالمللی اخترشناسی، هشت سیاره در منظومه شمسی وجود دارند. این سیارات به ترتیب فاصله از خورشید عبارتند از:
عطارد (تیر)
زهره (ناهید)
زمین
مریخ (بهرام)
مشتری (هرمز)
زحل (کیوان)
اورانوس
نپتون
مشتری با جرم ۳۱۸ برابر جرم زمین بزرگترین و عطارد با ۰٫۰۵۵ جرم زمین کوچکترین سیارهها هستند.
سیارههای سامانه خورشیدی را میتوان بر پایهٔ ترکیباتشان در ردههایی طبقهبندی نمود:
سنگی: سیاراتی که شبیه به زمین هستند و بدنهٔ آنها عمدتاً از سنگ تشکیل شدهاست: عطارد، زهره، زمین و مریخ. عطارد با ۰٫۰۵۵ جرم زمین کوچکترین سیاره سنگی و زمین بزرگترین سیاره سنگی منظومه شمسی هستند.
غولهای گازی: سیاراتی که عمدتاً از مواد گازی تشکیل شدهاند و دارای جرمهای بسیار بیشتری از سیارت سنگی هستند: مشتری، زحل، اورانوس، نپتون. مشتری با ۳۱۸ برابر جرم زمین بزرگترین سیاره منظومه شمسی است در حالیکه زحل یک سوم مشتری و ۹۵ برابر جرم زمین، جرم دارد.
غولهای یخی، شامل اورانوس و نپتون زیرردهای از غولهای گازی است که وجه تمایز آنها با غولهای گازی دیگر، جرم به مراتب کمتر آنها (تنها ۱۴ تا ۱۷ برابر جرم زمین)، خالی بودن اتمسفرشان از هلیم و هیدروژن و مقادیر به مراتب بیشتر سنگ و یخ در آنهاست.
ویژگیهای سیارهها
سیارات فراخورشیدی
به سیاراتی که بیرون از منظومه شمسی قرار دارند، برون سیاره یا سیاره فراخورشیدی گفته میشود. نزدیک به ۱۸۰۰ نمونه از چنین سیاراتی کشف شدهاند
(تا تاریخ ۱۰ مه ۲۰۱۴ تعداد ۱۷۸۶ سیاره در ۱۱۰۶ سامانه سیارهای شامل ۴۶۰ سامانه چند سیارهای)
در اوایل سال ۱۹۹۲، اخترشناسان، الکساندر والشتان و دیل فریل دو سیاره را در مدار تپاختر پیاسآر بی۱۲۵۷+۱۲ کشف نمودند.
این کشف تأیید شد و بهطور عمومی به عنوان نخستین کشف رسمی سیارات فراخورشیدی محسوب میشود. گمان میرود که دو سیاره این تپاختر، یا در دور دوم پیدایش سیارات، از بقایای نامعمول ابرنواختری هستند که این تپاختر را بهوجود آوردهاست ویا اینکه بقایای هستههای سنگی غولهای گازی هستند که از ابرنواختر جان سالم بهدر برده و سپس به مدارهای کنونیشان واپاشی شدهاند
نخستین سیاره فراخورشیدی کشف شده پیرامون یک ستاره معمولی رشته اصلی در ۶ اکتبر ۱۹۹۵ رخ داد، زمانی که دیدیه کیلوز و میشل مایر از دانشگاه ژنو کشف یک سیاره را در اطراف ۵۱ پگاسوس اعلام نمودند. از آن زمان تا مأموریت کپلر بیشتر سیارات فراخورشیدی شناختهشده غولهای گازی بودند که جرمشان قابل مقایسه با مشتری یا بزرگتر بود، زیرا به آسانی آشکارسازی میشدند، اما کاتالوگ کپلر بیشتر شامل سیاراتی در اندازه نپتون یا کوچکتر تا اندازههای کوچکتر از تیر، است.
گونههایی از سیارات هستند که در منظومه خورشیدی وجود ندارند: ابرزمینها و مینینپتونها که میتوانند مانند زمین سنگی باشند یا مانند نپتون مخلوطی از متغیرها و گازها باشند. (یکی از مرزهای ممکن جداکننده ین دو نوع سیارات، شعاع ۱٫۷۵ برابر شعاع زمین است)
گونههایی از سیارات به نام مشتری داغ وجود دارند که مدارشان بسیار نزدیک به ستارهشان است و ممکن است لایههای بیرونی آنها بهخاطر این نزدیکی تبخیر شود و سیاره فرولایهای تشکیل دهند، یعنی از هسته باقیمانده آنها سیارهای زمینسان تشکیل شود. یکی دیگر از گونههای ممکن سیارات، سیاره کربنی است که در سامانههایی با درصد کربن بیشتر از منظومه شمسی به وجود میآیند.
تا سال ۲۰۱۲، طبق تحلیل دادههای ریزهمگرایی گرانشی، تخمین زدهشدهاست که به ازای هر ستاره در کهکشان راه شیری، ۱٫۶ سیاره وجود دارد.
در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۱ تیم تلسکوپ فضایی کپلر کشف نخستین سیارات زمینسان فراخورشیدی با نامهای کپلر-۲۰ای و کپلر-۲۰اف را که به دوره ستارهای خورشیدسان به نام کپلر-۲۰ میگردند را اعلام نمود.
تقریباً یکی از هر پنج سیاره خورشیدسان یک سیاره زمینسان در منطقه قابل سکونت خود دارند، نزدیکترین آنها در حدود ۱۲ سال نوری از زمین فاصله دارد.
فراوانی رخداد این سیارههای سنگی یکی از متغیرها در معادله دریک است که تعداد تمدنهای هوشمند قادر به ارتباط در کهکشان راه شیری را تخمین میزند.
برونسیارههای (سیارههای فراخورشیدی) وجود دارند که از هر سیارهای در منظومه شمسی به ستاره مربوط به خود نزدیکتر یا از آن دورتر هستند، تیر نزدیکترین سیاره به خورشید است که در حدود ۰٫۴ واحد نجومی (AU) از خورشید فاصله دارد و مدارش را طی ۸۸ روز بهطور کامل میپیماید، اما کوتاهترین مدارهای شناخته شده برای برونسیارهها مانند کپلر-۷۰بی، پیمودنشان تنها چند ساعت طول میکشد. ۵ تا از سیارههای منظومه کپلر-۱۱، مدارهایی کوتاهتر از تیر دارند. نپتون ۳۰ واحد نجومی با خورشید فاصله دارد و پیمودن مدارش ۱۶۵ سال به طول میانجامد، اما برونسیارههایی هستند که چند صد واحد نجومی با ستاره خود فاصله دارند و پیمودن کامل مدارشان بیش از ۱۰۰۰ سال طول میکشد، مانند ۱آرایکساس جی۱۶۰۹۲۹٫۱−۲۱۰۵۲۴.
چند تلسکوپ فضایی مورد انتظار بعدی برای مطالعه سیارات برون خورشیدی عبارتند از: گایا که در دسامبر ۲۰۱۳ پرتاب شد، چئوپس در ۲۰۱۷، تس در ۲۰۱۷ و تلسکوپ فضایی جیمز وب در ۲۰۱۸.
اجسام سیاره-جرم
جسم سیاره-جرم یا جسم سیارهای یا سیارهنما، شیئی آسمانی است که جرم آن در محدوده تعریفشده برای سیاره قرار میگیرد، جرم ان در حدی بزرگ هست که تعادل هیدرواستاتیکی برسد (بر اثر گرانش خود گرد شود) اما به اندازهای نیست که مانند یک ستاره بتواند از طریق همجوشی تولید انرژی کند.
طبق تعریف تمام سیارات جسم سیاره-جرم هستند، اما این واژه بیشتر به اجسامی اشاره دارد که ویژگیهای معمول مورد انتظار در مورد یک سیاره را ندارند. این اجسام شامل سیارههای کوتوله، قمرهای بزرگتر، سیارهنماهای غوطهور آزاد، که یا از منظومهای به بیرون پرتاب شده یا اینکه به جای برافزایش، از طریق فروریزی ابر به وجود آمدهاند. (گاهی به آنها کوتوله قهوهای گفته میشود)
سیارههای سرگردان
چندین شبیهسازیهای رایانهای از شکلگیری و تکامل ستارگان و سیارات چنین پیشنهاد میکنند که برخی از اجسام سیارهجرم ممکن است به فضای میانستارهای پرتاب شوند.
برخی از دانشمندان معتقدند که چنین اجسامی را باید سیاره دانست در حالیکه برخی دیگر بر این باورند که باید این اجسام را کوتوله قهوهای کمجرم نامید.
کوتولههای نیمهقهوهای
ستارگان در نتیجه رمبش گرانشی ابرهای گاز پدید میآیند، اما اجسام کوچکتری نیز ممکن است بر اثر رمبش ابر به وجود آید. گاهی اجسام سیارهجرمی را که از این روش بهوجود میآیند کوتوله نیمهقهوهای مینامند. کوتوله نیمهقهوهای ممکن است مانند چا ۱۱۰۹۱۳-۷۷۳۴۴۴ در غوطهوری آزاد باشد یا مانند ۲مس جی۰۴۴۱۴۴۸۹+۲۳۰۱۵۱۳ در مدار جسم بزرگتری باشند.
برای مدت کوتاهی در ۲۰۰۶، اخترشناسان گمان میکردند که یک منظومه دوتایی از این اجسام به نام اُف ۱۶۲۲۲۵–۲۴۰۵۱۵ را یافتهاند اما تحلیلهای جدیدتر نشان داده که جرم این اجسام بیشتر از ۱۳ برابر جرم مشتری است و در نتیجه یک جفت کوتوله قهوهای هستند.
ستارگان پیشین
در منظومههای ستارگان دوتایی نزدیک به هم، یکی از ستارگان ممکن است جرم خود را به ستاره بزرگتر بدهد و از جرم آن کاسته شود تا به حد اجسام سیارهجرم برسد. نمونهای از این اجسام به دور تپاختر پیاسآر جی۱۷۱۹-۱۴۳۸ میگردد.
سیارههای قمری و سیارههای کمربندی
برخی از قمرهای بزرگ هماندازه یا حتی بزرگتر از تیر هستند. به عنوان نمونه میتوان به قمرهای گالیلهای مشتری و قمر تیتان اشاره نمود. آلن استرن بر این نظر است که مکان نباید اهمیت داشتهباشد و تنها ویژگیهای ژئوفیزیکی باید در تعریف سیاره مهم باشند. او واژه سیاره قمری را برای اقمار با جرم در حد سیاره، پیشنهاد میکند. همچنین بنا بر نظر وی سیارههای کوتوله موجود در کمربند کویپر و کمربند سیارکی نیز میبایست سیاره محسوب گرددند.
ویژگیها
اگرچه هر سیارهای ویژگیهای فیزیکی منحصر به فردی دارد اما شماری از مشترکات گسترده نیز در بین آنها وجود دارد. برخی از این ویژگیها مانند حلقههای سیارهای یا قمرهای طبیعی، تاکنون تنها در میان سیارات منظومه شمسی مشاهده شدهاست در حالیکه سایر ویژگیها بهطور عمومی در سیارات فراخورشیدی نیز مشاهده میشوند.
ویژگیهای پویا
مدار
طبق تعاریف کنونی همه سیارات باید به دور ستارگان بگردند؛ بنابراین سیارات سرگردان را شامل نمیشوند. در منظومه شمسی تمام سیارات به دور خورشید در همان جهت چرخش خود خورشید (اگر از بالای قطب شمال خورشید نگاه کنیم جهت پادساعتگرد خواهد بود) میگردند. حداقل یک سیاره فراخورشیدی شناختهشده به نام وسپ-۱۷بی در جهت عکس چرخش ستاره خود به دور آن میگردد.
دوره یکبار گردش سیاره در مدارش را تناوب مداری یا سال آن سیاره نام دارد.
سال یک سیاره به فاصله آن از ستارهاش بستگی دارد، هرچه سیاره از ستارهاش دورتر باشد، هم مدارش بزرگتر میشود و فاصله بیشتری میپیماید و هم اینکه به دلیل کمتر شدن اثر گرانش، سرعت آن نیز کاهش مییابد. از آنجا که مدار هیچ سیارهای دایره کامل نیست، فاصله سیاره با ستارهاش در طول سال سیاره متغیر است. نزدیکترین نقطه مدار سیاره به ستارهاش حضیض (در منظومه شمسی، حضیض خورشیدی) و دورترین فاصله سیاره از ستارهاش اوج (در منظومه شمسی، اوج خورشیدی) نامیده میشود. چنانکه سیاره به به حضیض خود نزدیک میشود، سرعت آن افزایش مییابد زیرا انرژی پتانسیل گرانشی به جنبشی تبدیل میشود، همانطور که یک جسم در سقوط آزاد با نزدیک شدن به زمین سرعتش افزایش مییابد. وقتی که سیاره به اوج خود نزدیک میشود سرعت آن کاهش مییابد، دقیقاً به همان دلیل که جسمی که به بالا پرتاب میشود سرعتش با نزدیک شدن به نقطه اوج مسیرش کاهش مییابد.
مدار هر سیارهای را با شماری از عناصر مشخص میشود:
خروج از مرکز مداری مشخصکننده این است که مدار سیاره چقدر کشیدهشدهاست. سیارات با خروج از مرکز مداری کوچکتر مدار گردتری دارند و سیارات با خروج از مرکز مداری بیشتر، شکل بیضیتری دارند. سیارات منظومه شمسی، خروج از مرکز مداری کمی دارند و به همین دلیل تقریباً گرد هستند. دنبالهدارها و اجسام کمربند کویپر و همچنین چندین سیاره فراخورشیدی، خروج از مرکز مداری بالا و در نتیجه مدارهای بسیار بیضوی دارند.
نیمقطر بزرگ عبارت است از فاصله سیاره با مرکز طولانیترین قطر مدار بیضویاش (شکل را ببینید). این نقطه با نقطه اوج یکی نیست زیرا ستاره هیچ سیارهای دقیقاً در مرکز مدارش قرار نمیگیرد.
انحراف مداری به ما میگوید که مدار سیاره به چه میزان بالا یا پایین یک صفحه مرجع مشخص قرار میگیرد. در منظومه شمسی، صفحه مرجع صفحه مدار زمین است که دائرةالبروج خوانده میشود. برای سیارات فراخورشیدی، این صفحه که به نام صفحه آسمان شناخته میشود صفحه خط دید ناظر روی زمین است.
هشت سیاره منظومه شمسی همگی مدارشان در صفحهای بسیار نزدیک به دائرةالبروج قرار میگیرد. دنبال دارها و اجسام روی کمربند کویپر مانند پلوتون زاویه بسیار بیشتری باآن دارند.
نقاطی را که در آن سیاره صفحه مرجع را قطع میکند، گرههای مداری صعودی و نزولی مینامند. طول گره صعودی زاویه میان نقطه با طول جغرافیای صفر روی صفحه مرجع و نقطه گره صعودی مدار سیاره است. شناسه حضیض، زاویه بین گره صعودی مدار یک سیاره و نزدیکترین نقطه آن به ستاره است.
انحراف محوری
سیارات همچنین درجات مختلفی از انحراف محوری دارند؛ یعنی نسبت به صفحه مرجع استوای ستاره خود، زاویه دارند. این موضوع سبب میشود که میزان نور دریافت شده توسط هر نیمکره در طول سال سیاره تغییر کند. وقتی که نیمکره شمالی به بیرون متمایل است، نیمکره جنوبی به درون متمایل است و بالعکس. از این رو هر سیارهای دارای پدیده فصل خواهد بود؛ یعنی تغییرات آبوهوا در طول سال سیاره. زمانهایی را که که در آن هر نیمکرهای بیشترین و کمترین فاصله را با ستاره دارد، انقلابین میگویند. هر سیارهای دو تا از این نقاط در مدار خود دارد؛ وقتی یک نیمکره در انقلاب تابستانی خود است و روزهایش طولانیترند، نیمکره دیگر در انقلاب زمستانی خود است و روزهایش کوتاهترند. مقادیر متغیر نور و گرمای دریافت شده توسط هر نیمکره در طول سال تغییرات سالانهای در الگوهای آب و هوایی برای هر نیمکره ایجاد میکند. انحراف محوری مشتری بسیار اندک است و در نتیجه تغییرات فصلی آن کم است؛ از سوی دیگر، انحراف محوری اورانوس آنقدر زیاد است که تقریباً به یک طرف خوابیدهاست. این بدان معنیاست که هر نیمکره آن در حول و حوش انقلابینش، یا کاملاً در نور است یا کاملاً در تاریکی.
در میان سیارات فراخورشیدی مقادیر انحراف محوری با قطعیت دانسته شده نیست اگرچه گمان میرود که میزان انحراف محوری مشتریهای داغ به دلیل نزدیکیشان به ستاره، ناچیز یا صفر است.
چرخش
سیارات به دور محورهای نامرئی که از مرکزشان میگذرد میچرخند. دوره چرخش یک سیاره، روز نام دارد. بیشتر سیارات در منظومه شمسی در همان جهتی که به دور خورشید میگردند، به دور خویش میچرخند، که اگر از بالای قطب شمال خورشید بنگریم این چرخش پادساعتگرد خواهد بود. ناهید
و اورانوس
استثناهایی هستند که در جهت ساعتگرد میچرخند، هرچند که انحراف محوری بسیار زیاد اورانوس سبب تفاوت نظر در تعیین قطب شمال و جنوب آن و اینکه آیا چرخش آن ساعتگرد یا پادساعتگرد است وجود دارد،
هر چند جدای از اینکه کدام قطب شمال باشد، اورانوس نسبت به مدارش، حرکت چرخشی بازگشتی دارد.
چرخش سیاره ممکن است بر اثر عوامل مختلفی در حین شکلگیری بهوجود آمده باشد. از برآیند تکانههای زاویهای تکههای ماده برافزودهشده ممکن است تکانه زاویهای خالصی در کل سیاره به وجود آید. برافزایش گاز توسط غولهای گازی نیز میتواند عاملی برای تکانه زاویهای باشد و سرانجام در مراحل پایانی پیدایش سیاره، یک فرایند تصادفی برافزایش پیشسیارهای میتواند باعث تغییر تصادفی محور چرخش سیاره شود.
طول روز در سیارههای مختلف بسیار متفاوت است. چرخش ناهید ۲۴۳ روز طول میکشد و غولهای گازی تنها چند ساعت.
دوره چرخش سیارات فراخورشیدی دانسته نیست. هرچند که نزدیکی مشتریهای داغ به ستارهشان بدین معنی است که این سیارات در قفل جزر و مدی هستند (مدارهایشان با چرخششان هماهنگ است) و این یعنی اینکه آنها همواره یک سمتشان به سمت ستارهشان است، یعنی یک سمتشان همیشه روز و سمت دیگر همیشه شب است.
پاکسازی مدار
ویژگی پویای تعریفکننده سیاره این است که باید همسایگیاش را پاکسازی کردهباشد. سیارهای که همسایگیاش را پاکسازی کردهباشد آنقدر جرم انباشته که همه سیارات خرد در مدارش را جمعآوری یا جارو کند. در واقع، سیاره به تنهایی به دور ستاره میگردد و مدارش را با مجموعهای از اشیا هماندازه خودش به اشتراک نمیگذارد. این ویژگی در تعریف سال ۲۰۰۶ اتحادیه بینالمللی اخترشناسی(IAU) از سیاره، الزامی شد. افزودن این معیار سبب میشود که اجسامی همچون پلوتون، اریس و سرس سیاره کامل محسوب نشوند و در رده سیارههای کوتوله طبقهبندی شوند.
اگرچه تا امروز عملاً این معیار تنها در مورد سیارات منظومه شمسی بکار رفتهاست و شماری از منظومههای فراخورشیدی جوان پیدا شدهاند که شواهد حاکی است که پاکسازی مداری در قرصهای پیرا ستارهای(Circumstellar Disks) صورت میگیرد.
ویژگیهای فیزیکی
جرم
ویژگی فیزیکی تعریفکننده یک سیاره این است که باید آنقدر جرم داشته باشد که نیروی گرانشاش به اندازهای قوی باشد که بر نیروهای الکترومغناطیسی که ساختار فیزیکیاش را پیوند میدهند غلبه کرده و به حالت تعادل هیدرواستاتیکی برسد. این در عمل بدین معنی است که تمام سیارات کروی یا کرویمانند هستند. تا حد خاصی از جرم، یک جسم ممکن است که شکلی بیقاعده داشته باشد اما در جرمهای فراتر از این حد که به ساختار شیمیایی جسم بستگی دارد، گرانش جسم را به سمت مرکز جرم خود میکشد تا جسم در نهایت به کرهای فروریزد.
ویژگی اصلی جداکننده ستارهها و سیارات نیز جرم است. حد بالای جرم برای سیاره بودن، برای اجسامی با فراوانی ایزوتوپی شبیه خورشید، تقریباً ۱۳ برابر جرم مشتری است. فراتر از آن جسم شرایط مناسب برای همجوشی هستهای را پیدا میکند. به جز خورشید، جسم دیگری با چنین جرمی در منظومه شمسی وجود ندارد، اما سیارات فراخورشیدی با این اندازه وجود دارند. حد جرمی ۱۳ برابر مشتری مورد توافق جهانی قرار نگرفته و دانشنامه سیارههای فراخورشیدی اجسامی با جرمهای تا ۲۰ برابر مشتری معرفی میکند، و مرورگر دادههای برون سیارهها شامل اجسامی با ۲۴ برابر جرم مشتری است.
کوچکترین سیاره شناختهشده پیاسآر بی۱۲۵۷+۱۲ای است که یکی از نخستین سیارات فراخورشیدی کشفشده در سال ۱۹۹۲ در مدار یک تپاختر بود. جرم آن تقریباً نصف جرم سیاره تیر است. کوچکترین سیارهای که به دور یک ستاره معمولی رشته اصلی به غیر از خورشید میگردد کپلر-۳۷بی که جرم (و شعاع) آن اندکی از ماه بیشتر است.
ناهمگنی درونی
هر سیارهای در هنگام پیدایش در حال شاره است؛ در آغاز شکلگیری مواد چگالتر و سنگینتر به مرکز سیاره فرورفته و مواد سبکتر را نزدیک به سطح سیاره رها میکنند؛ بنابراین هر سیارهای ساختار داخلی ناهمگنی متشکل از یک هسته سیارهای چگال که با گوشتهای (جبه) پوشیدهشده که یا شاره است یا شاره بودهاست. سیارات سنگی در پوستههای سختی پوشیده شدهاند، اما در غولهای گازی، گوشته به سادگی در لایههای ابر بالایی حل میشود. سیارات سنگی هستههایی از عناصری مانند آهن و نیکل، و گوشتههایی متشکل از سیلیکاتها دارند. این باور وجود دارد که مشتری و کیوان هستههای سنگی و فلزی دارند که در گوشتههایی از هیدروژن فلزی پیچیده شدهاند.
اورانوس و نپتون که کوچکتر هستند هستههای سنگی پوشیده از گوشتههای آب، آمونیاک، متان و سایر یخها دارند.
کنش شاره در درون هسته این سیارات یک ژئودینامو ایجاد میکند که باعث تولید یک میدان مغناطیسی میشود.
اتمسفر
تمام سیارات منظومه شمسی به غیر از تیر اتمسفر دارند زیرا گرانش آنها به اندازه کافی قوی هست که گازها را نزدیک سطح خود نگه دارد. غولهای گازی به اندازهای پر جرم هستند که بتوانند مقادیر عظیمی از گازهای سبک هیدروژن و هلیم را نزدیک خود نگه دارند، در حالیکه سیارات کوچکتر این گازها را از دست میدهند.
ترکیب اتمسفر زمین از سیارات دیگر متفاوت است، زیرا فرایندهای مختلف حیات که بر روی زمین جاری است باعث پیدایش اکسیژن مولکولی میشود.
اتمسفر سیارات تحت تأثیر تغییرات تابش خورشیدی یا انرژی درونی قرار میگیرند که منجر به شکلگیری منطقههای کمفشار پویا مانند توفندها (روی زمین)، طوفانهای شن تمام سیارهای (روی بهرام)، یک طوفان واچرخندی به وسعت کل زمین روی مشتری (به نام لکه سرخ بزرگ) و سوراخهایی در اتمسفر (روی نپتون) میگردد.
حداقل یک سیاره فراخورشیدی اچدی ۱۸۹۷۳۳ بی وجود دارد که ادعا میشود سامانه آبوهوایی شبیه به لکه سرخ قرمز با وسعت دوبرابر آن را داراست.
مشتریهای داغ به دلیلی نزدیکی بیش از حد به ستارههای میزبانشان اتمسفر خود را مانند دم دنبالهدارها بر اثر تابش ستارهای از دست میدهند.
در این دسته از سیارات ممکن است آنقدر اختلاف دما بین سمت روز و سمت شب خود داشته باشند که بادهای سوپرسونیک ایجاد کنند،
اما اختلاف دمای سمت روز و شب اچدی ۱۸۹۷۳۳ بی، کم است و نشان میدهد که اتمسفر به روش مؤثری انرژی را در سیاره توزیع مجدد مینماید.
مگنتوسفر
یکی از ویژگیهای بسیار پراهمیت سیارهها گشتاورهای مغناطیسی ذاتی آنهاست که باعث پیدایش مگنتوسفر میشود. وجود یک میدان مغناطیسی نشاندهنده آن است که سیاره هنوز از نظر ژئولوژیکی زنده است. به عبارت دیگر، سیارات مغناطیسی جریانی از مواد رسانای الکتریکی در درون خود دارند که میدان مغناطیسی آنها را به وجود میآورد. این میدانها تأثیر زیادی روی برهمکنش میان سیاره و بادهای خورشیدی میگذارند. یک سیاره مغناطیسی حفرهای در باد خورشیدی در اطراف خود ایجاد میکند که مگنتوسفر نامیده میشود و باد خورشیدی نمیتواند به آن نفوذ کند. مگنتوسفر ممکن است از خود سیاره بسیار بزرگتر باشد. در مقابل، سیارات غیرمغناطیسی تنها مگنتوسفرهای کوچکی دارند که از برهمکنش یونوسفر با باد خورشیدی القا میشود و نمیتواند عملاً سیاره را محافظت کند.
از هشت سیاره منظومه شمسی تنها ناهید و بهرام میدان مغناطیسی ندارند. علاوه بر این ماه مشتری، گانمید نیز دارای میدان مغناطیسی است. از میان سیارات مغناطیسی میدان مغناطیسی تیر از همه کوچکتر است و به زحمت قادر به دفع بادهای خورشیدی خواهد بود. میدان مغناطیسی گانمید چندین برابر بزرگتر است و مشتری قویترین میدان مغناطیسی را در منظومه شمسی دارد (به حدی قوی است که جان فضانوردان آتی که به مأموریتهای انسانی روی قمرهایش میروند را به خطر میاندازد). قدرت مغناطیسی سایر غولهای گازی کم و بیش مانند زمین است، اما گشتاورهای مغناطیسی آنها کاملاً بزرگتر است. میدانهای مغناطیسی اورانوس و نپتون اندکی از محور چرخش آنها منحرف شده و از مرکز آنها خارج شدهاست.
در سال ۲۰۰۴، تیمی از اخترشناسان در هاوایی یک سیاره فراخورشیدی در اطراف اچدی ۱۷۹۹۴۹ مشاهده نمودند که به نظر میرسید لکهٔ روی سطح ستارهاش ایجاد نمودهاست. تیم این فرضیه را مطرح نمود که مگنتوسفر سیاره انرژی را به سطح ستاره منتقل مینمود و دمای داغ ۷۷۶۰ درجهای آن را ۴۰۰ درجه افزایش دادهاست.
ویژگیهای ثانویه
چندین سیاره و سیاره کوتوله در منظومه شمسی (مانند نپتون و پلوتون) تناوبهای مداریشان در رزونانس با یکدیگر یا با اجسام کوچکتر هستند. همه به جز تیر و ناهید قمرهای طبیعی دارند. زمین یکی دارد، بهرام دو قمر دارد و غولهای گازی چندین قمر دارند. بسیاری از قمرهای غولهای گازی ویژگیهایی شبیه به سیارههای سنگی و سیارات کوتوله دارند و برخی از آنها برای امکان حیات احتمالی (بویژه اروپا) مورد مطالعه قرار گرفتهاند.
چهار غول گازی همچنین چهار حلقه سیارهای با اندازه و پیچیدگیهای مختلف به دورشان میگردد، این حلقهها بیشتر از غبار و مواد ذرهای تشکیل شدهاند اما ممکن است حاوی ماهکهای ریزی باشند که گرانششان ساختار آنها را شکل میدهد و نگاه میدارد. اگرچه منشأ حلقههای سیارهای به درستی شناختهشده نیست اما گمان میرود که نتیجه قمرهای طبیعی باشند که زیر حد روش (Roche Limit) سیارهشان قرار میگیرند و توسط نیروی کشندی از هم گسیخته میشوند.
هیچ ویژگی ثانویهای در مورد سیارات فراخورشیدی مشاهده نشدهاست. هرچند که کوتوله نیمهقهوهای چا ۱۱۰۹۱۳-۷۷۳۴۴۴ که به عنوان سیاره سرگردان توصیف شدهاست، به نظر میرسد که در یک قرص پیش سیارهای به دور آن میگردد.
جستارهای وابسته
ریزسیاره – یک جرم آسمانی کوچکتر از سیاره
زیستپذیری سیارهای – مقیاس توانایی یک سیاره برای میزبانی حیات
سیارهشناسی – مطالعه علمی سیارات
پیوند به بیرون
تارنمای رسمی اتحادیه بینالمللی اخترشناسی - en
ژورنال عکس ناسا
دانشنامه سیارات فراخورشیدی - en
تصاویر مربوط به مقایسه اندازه سیارات
یادداشتها
منابع
Ronan, Colin. "Astronomy Before the Telescope". Astronomy in China, Korea and Japan (Walker ed.). pp. ۲۶۴–۲۶۵
Goldstein, Bernard R. (۱۹۹۷). «Saving the phenomena: the background to Ptolemy's planetary theory". Journal for the History of Astronomy (Cambridge (UK)) ۲۸ (۱): ۱–۱۲. http://adsabs.harvard.edu/abs/1997
اخترشناسی رصدی
سیارهشناسی
سیارهها
منظومه شمسی |
2124 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%88%D8%B4%D8%A7%DA%A9%20%D9%84%D8%B1%DB%8C | پوشاک لری |
پوشاک سنتی مردان عشایر لرستان
شال: پارچه بلند و سفیدی است به عرض ۶0 تا90 سانتیمتر و به طول ۶ تا 9 متر و از جنس چلوار، که آن را چند دور به کمر میپیچند و علاوه بر آن در مواقع ضروری ازآن به عنوان کفن یا پیچاندن جای زخم یا طناب نیز استفاده میشود.
ستره: قبای مخصوصی است که اندازه آن تا زیر زانو بوده، بیشتر در مواقع رسمی از آن استفاده میشود و از قدیمیترین نوع پوشاک ایران است.
کلاه نمدی: کلاه گرد بدون لبهای است که از نمد ساخته شدهاست.
کپنک (فرجی) : یک نوع قبای پشمی محکم است که معمولاً مورد استفاده چوپانان میباشد. در مواقع جنگ از آن به عنوان لباس رزم استفاده میشود، زیرا ترکیب بسیار فشردهای درساخت آن به کار رفته است.
گیوه : نوعی کفش دست ساز محلی است که کف آن چرم یا پلاستیک ضخیم و محکمی است که رویه آن به وسیله نخ تابیده بافته میشود.
چوغا: نوعی بالا پوش مردانه است که بیشتر در منطقه بختیاری لرستان و چهارمحال بختیاری مورد استفاده قرار میگیرد. جنس چوغا از پشم گوسفند است و معمولاً توسط زنان بختیاری بافته میشود.
البته لرها دو نوع چوقا دارند که یکی از آنها چوقای بختیاری و دیگری چوقای لرستانفیلی است.
پوشاک سنتی بانوان عشایر لرستان
جومه: نوعی پیراهن زنان لرستان که به صورت آزاد، بلند و بدون یقه میباشد.
کلنجه: بالاپوش یراقدوزی شدهای است که در بسیاری از موارد رویه جلوی آن را سکهدوزی و تزیین میکنند.
تره و گل ونی: تره پارچه ابریشمی مخصوصی است که زنان لر به سر میبندند و به لری آن را ساوه میگویند. تره را در حالت عادی میبندند و برای شرکت در مراسم وجشن و سرور، نوعی از آن را به نام گل ونی که رنگین است روی تره میبندند.
منبع
دیگر پوشاک محلی ایران
استان لرستان
پوشاک ایرانی |
2126 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C%20%D9%84%D8%B1%DB%8C | موسیقی لری | موسیقی لری از تنوع و پیشینهای کهن برخوردار است که به دو بخش کلی، موسیقیهای آوازی (کلامی) و موسیقیهای سازی تقسیم میشود. هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم میشود.
انواع موسیقی در قوم لر
هم اکنون موسیقی لری در قالب ترانه به هفت بخش تقسیم میشود که عبارتند از موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه، موسیقی و ترانههای حماسه رزمی، موسیقی و ترانههای سوگواری، موسیقی و ترانههای فصول، موسیقی و ترانههای کار، موسیقی و ترانههای طنز و سرودهای مذهبی.
موسیقی و ترانههای غنایی و عاشقانه: شامل ترانهها و آهنگهایی است در وصال یا فراق معشوق مانند ترانههای هی لو، بینا بینا، کیودار یا نغمههای شیرین و خسرو، ساری خوانی، میربگی (میرونه) و دهها ترانه دیگر که در مقامهای مختلف موسیقی لری اجرا میگردد.
موسیقی و ترانههای حماسه رزمی: این سرودها بیانگر ارزشهای حماسی و رزمی جنگاوران در میان ایل هستند. مانند جنگ لرو، دایه دایه یا مقامهای موسیقی بدون کلام که در رزمگاه و مسابقه به کار رفتهاند، مانند جنگه را، سوارهو و نقاره.
موسیقی و ترانههای سوگواری: این موسیقی بیشتر جنبه آیینی داشتهاست و در مواقع سوگواری از روزگار کهن تاکنون کاربرد فراوانی دارد، مانند چمری یا سایر مقامها، از جمله، سحری، پاکتلی، شیونی و دهها مقام دیگر.
موسیقی و ترانههای فصول: موسیقی و ترانههای ویژه فصول مختلف مانند برزه کوهی، ماله ژیری، کوچ بارو.
موسیقی و ترانههای کار: به منظور سهولت و تسریع در کار مردان و زنان ایلاتی، این ترانهها به صورت فردی یا دسته جمعی خوانده میشود، مانند ترانههای گلدرو (برزیگری)، هوله (خرمن کوبی)، مشک زنی، شیردوشی و چوپانی.
موسیقی و ترانههای طنز: این ترانهها اغلب به صورت فیالبداهه در هجو شخص یا موضوع یا مکانی سروده شده و برخی اوقات نیز با حرکات نمایشی طنز آلود فرد یا افرادی همراه بودهاست.
سرودهای مذهبی: بر اساس کلامهای یارسان (از سرودههای اهل حق) بوده، جنبه عرفانی و اعتقادی آن بسیار عمیق است. مانند ضامن آهو، سرای خاموشان (شهر بیصدا) و دوازده کلام یاری..
پس از انقلاب ۵۷
پس از انقلاب ۵۷ به علت برخوردهای شدید با اجرای موسیقی به ویژه موسیقی قومی، از میزان مشارکت موسیقی در بخشهای مختلف زندگی قومی کاسته شد اما در گذشته موسیقی شادمانه و غنایی همراه با رقصهای جمعی صورت میگرفت.
موسیقیسازی
سازهای موسیقی لری عبارتند از سرنا، دهل، تال (کمانچه)، تنبک (تمک)، و سازهای سنتی مرسوم از جمله سازهایی هستند که در موسیقی قوم لر مورد استفاده قرار میگیرند. در این میان کمانچه تنها سازی است که با ساز سایر اقوام تفاوت اساسی دارد.
سرنا
سرنا (یا سورْنا) نام ساز بادی باستانی ایرانی است که از چوب ساخته میشود. سُرنا و کَرنا هر دو به معنی بوق و با لغت "Horn" در انگلیسی از یک ریشه میباشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هندواروپائی اولیه را صحبت میکردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته میشد به این اسم نامیده شده. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی بهشمار میآید.
دهل
دهل نام یکی از سازهای کوبهای موسیقی است. دهل طبلی بزرگ و دورویهای که هر دو طرف آن پوستی از گاو یا گاومیش دارد، است. در متنهای مختلف نام آن، داول، تاول و داوول آمدهاست.
کمانچه (تال)
کمانچه یکی از سازهای ایرانی و موسیقی خاور زمین است. این ساز علاوه بر شکم، دسته و سر، در انتهای تحتانی ساز پایه نیز دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار میگیرد.
کمانچه لری یا تال سازی است که به کمانچه متداول در موسیقی سنتی شباهتهای فراوانی دارد اما دو ویژگی آن را از کمانچه سنتی مجزا میسازد. اولین ویژگی مربوط به کاسیه این ساز است که برخلاف کمانچه سنتی بسته و یک تکه نیست بلکه انتهای آن باز، شکلش تا حدودی مخروطی و درون کاسه و زیر پوست قابل مشاهده میباشد. به همین دلیل آن را کمانچه پشت باز نیز میگویند.
دومین ویژگی در حفظ سنت کهن تعداد سیمها در این ساز است. از دوران باستان تا عهد قاجار کمانچه دارای سه سیم بود، اما پس از ورود ویولن به ایران کمانچه نوازان به تقلید سیم چهارمی بر کمانچه افزودند. کمانچه موسیقی سنتی امروزه دارای چهار سیم میباشد. شایان ذکر است که در موسیقی کردی از این کمانچه استفاده نمیشود و با وجود وجوه اشتراک میان این دو موسیقی کمانچه پشت باز فقط به عنوان ساز انحصاری مردم لر مطرح است.
تنبک
تمبک یکی از سازهای کوبهای پوستی است و از نظر سازشناسی جزء طبلهای جامشکل محسوب میشود که از این خانواده میتوان به سازهای مشابه مانند داربوکا در کشورهای عربی و ترکیه و همچنین زیربغلی در افغانستان اشاره کرد.
تاریخچه
بر اساس کاوشهای باستانشناسی در مناطق لرنشین، تصویری از رقص و پایکوبی بر قطعهای سفالی به دست آمده که قدمت موسیقی در این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح رقم میزند. همچنین از آثار و شواهد به دست آمده در این مناطق تصاویری از آلات موسیقی دوران مانند شیپور و تنبور بر روی ظروف نقره وجود دارد که حاکی از رواج موسیقی نزد این قوم در عهد ساسانی است. امروزه نیز برخی از نغمههای باستانی در قالب مقامهای موسیقی قومی باقیماندهاست.
البته توالی و ترتیب به هنگام اجرای رقص صورت میگرفت و در صورت دیدن سواران، مقامهای موسیقی رقص قطع میگردید و به اجرای مقامهای سوارکاری (موسیقی رزمی) میپرداختند. مثلاً اگر مقام هل پرکه در حال اجرا بود، با دیدن سواران مقام نقاره نواخته میشد که در ابتدای مقامهای موسیقی سوارکاری است. در مناطق لرنشین توالی و ترتیب موسیقی غنایی بدین گونهاست:سنگین سما، دوپا، سه پا، شانه شکی، گاه ضمن اجرای این مقامها، مقامهای دیگری مانن شیرین و خسرو، و سارو خوانی نیز اجرا میشود.
از ترانههای مشهور قوم لر میتوان به قدم خیر، رنگینه، کش طلا (کفش طلا)، صنم گل و هالو گنم خر اشاره نمود. موسیقی و ترانههای حماسی در قوم لر در دو جهت عمل نمودهاند. تشویق ایلات و عشایر به شرکت و حضور در میدانها نبرد (مانند ترانه دایه دایه) و حفظ و زنده نگهداشتن یاد برخی از شخصیتهای حماسی قوم لر در دو بخش بیکلام، مانند مقامهای سحری، نقاره، شاره را، یا با کلام، مانند ترانههای دایه دایه، جنگ لر وکرمی اجرا میشود. از هنرمندان قوم لر استاد همتعلی سالم وشاگردان این استاد نظیر نجفقلی میرزایی، علیرضا حسین خانی و پیرولی کریمی را میتوان نام برد.
موسیقی سوگواری: بیانگر مراحل مختلف عزاداری و سنتهای رایج آن در لرستان است. این موسیقی نیز به صورت بیکلام (مانند مقامهای سحری، پاکتلی، چمری) و با کلام (مانند مراسم راراپیشکوه، راراشتکوه، راراشیرازی یا دنگ دال در مناطق مختلف بختیاری) اجرا میشود. به عنوان مثال اشعار متداول در دنگ دال از این دست است:
موسیقی فصول: بر اساس اعتقاد حکما در قدیم اجرای موسیقی با اوقات شب و روز، ماهها و فصول در ارتباط بودهاست و برای هر مقطع از زمان در هر ماه یا فصل، موسیقی و نغمههای ویژهای را توصیه میکردند. در مناطق لرنشین نیز در گذشته چنین سنتی وجود داشت، از جمله نغمه شادمانه برزه کوهی که به هنگام بهار و بازگشت ایل از قشلاق و جشن بازگشت به سرزمین نواخته میشد.
موسیقی و ترانههای کار: شامل ترانههایی است که مردان یا زنان به ویژه جوانان در هنگام کار، مانند جمعآوری هیزم، آب، شیردوشی و برداشت محصول مشک زنی میخوانند. به عنوان مثال دختران و زنها هنگام آوردن آب چشمه آوازی را به صورت همسرایی اجرا میکنند که زنگولهدار نامیده میشود. زنان در لرستان هنگام شیردوشی آوایی را زمزمه میکنند.
موسیقی و ترانههای طنز: این موسیقی و ترانههای که با اجرای حرکات موزون همراه است، در لرستان توسط عدهای بنام دلی اجرا میشد که استعداد فراوانی در ردیف کردن کلمات و اشعار به صورت بداهه داشتند و از این راه ارتزاق میکردند. بیشتر مردم از ترس هجویات جالب آنان مجبور به دادن مبلغی به آنها بودند.
بررسی و تحلیل ضرباهنگ ترانهها
موسیقی و ترانههای مردم لر معمولاً در میزانهای مرسوم۴/۲، ۸/۶، ۸/۷ اجرا میشوند. همانطور که مشاهده میشود این وزنها در موسیقی مردم کرد نیز وجود دارند. اما نکته قابل ملاحظه در این میان نحوه اجرای تاکیدها در هر قوم است که باعث تفاوت و ایجاد ویژگی برای هر قوم میگردد. در تعدادی از ترانهها شروع ملودی با سکوت همراه است (وجه مشترک با قوم کرد)، لیکن در اجراها همواره چوبی لری که به زبان چوبی سه پا نامیده میشود، با چوبی کردی متفاوت است. به این معنا که فرم قطعه مانند چوبی کردی است اما نوازنده تنبک ضربهها را به قسمت ثابتی از پوست وارد میسازد که در طول اجراها تاکیدها به گوش میرسد. در اجرای ریتم۸/۶ نیز این تفاوت نسبت به ریتم سماع در موسیقی کردی مشهود است.
بررسی و تحلیل ملودی ترانهها
قوم لر به ویژه در منطقه لرستان نسبت به سایر اقوام بیشترین بهره را از دستگاه ماهور بردهاند. آمیختگی فرهنگی با این دستگاه سبب ایجاد گوشه شیرین خسرو در ماهور شدهاست. چنین گوشهای در موسیقی سنتی ایران در دستگاه شور وجود دارد و اجرای این گوشه در دستگاه ماهور، منحصر به قوم لر است. در مناطق بختیاری تشمالها افرادی هستند که به اجرای موسیقی اشتغال دارند. نغمههای این ناحیه معمولاً در دستگاه شور نواخته میشود و در قالب اشعار غزل گونه و عاشقانه، گاهی شرح زندگی قوم و ایل و گاه در قالب لالاییهای مادرانه متجلی میشوند. نغمههای فراوانی، از جمله علی سونه لری یا شیرین خسرو وجود دارند که دارای ریتم آزاد هستند.
ساز کمانچه به عنوان ساز رسمی مردم لر ایفای نقش میکند. نحوه نوازندگی و ایجاد ویبراسیونها توسط نوازندگان محلی باعث میگردد نوعی لهجه خاص مربوط به این قوم در ملودیها طنین بیندازد. این لهجه ملودیک ناشی از اجرای زینتهای خاص توسط نوازندگان و تأکید بر فواصلی است که با آنچه مبنای فواصل موسیقی غربی است، تفاوت دارد. همچنین در بسیاری از قسمتها شروع از درجه دوم (نت ر) است و در مواردی ایست قطعات نیز بر این درجه استوار است که باعث تفاوتهایی در نحوه بیان با دستگاه ماهور در ردیف میگردد. ملودیها در سه بخش باستانی (شامل کلامها)، روستایی (همراه با دوزله و دهل) و شهری (همراه با کمانچه و گاه در کنار سایر سازها) قرار میگیرند. فواصل موسیقی باستانی با تفاوتهایی اندکی منطبق بر فواصل موسیقی تنبوری در قوم کرد است. از جمله این نغمههای باستانی میتوان به مقامهای سحری، هوره و چمری اشاره نمود.
ویژگیهای کلی موسیقی لری
بعضی از ترانهها در ابتدا با سکوت (ضد ضرب) همراه هستند، این مطلب به عنوان نقطه اشتراک با موسیقی کردی مطرح است. ترانهها مانند سنت رایج در ترانههای محلی سایر نواحی، از دو جمله (فراز و فرود) و گاه از یک جمله تشکیل یافتهاند؛ و معمولاً بیت واحدی از کلام در هر ترانه وجود دارد که مانند ترجیع بند تکرای میگردد، عموماً ترانهها با انتخاب کلمهای از این بیت نامگذاری میشوند، مشابه این مورد در ترانههای قوم کرد وجود دارد. در ترانهها همواره از کلماتی مانند هه، خدا، اری و عزیزم استفاده میشود که این کلمات در پیوند و تطبیق هجاهای شعر و موسیقی ایفای نقش میکنند.
معمولاً در پایان هر ترانه نوازندگان قطعهای ضربی با ریتم ۴/۲ مینوازند. این مورد نیز در موسیقی مردم کرد وجود دارد. از اشعار هجایی و بیتهای تکراری در ترانها (نسبت به قوم کرد) کمتر استفاده میگرد به ویژه در ترانههایی که برای مردم لر شناخته شده هستند. در اجرای موسیقی نوعی لهجه خاص (لری) توسط نوازندگان کمانچه القا میشود که تأکیدی بر هویت ملودیک موسیقی در این قوم میباشد.
قسمت اعظم ترانههای قوم لر به ویژه در منطقه لرستان در دستگاه ماهور ساخته شدهاند این ساختهها با حسن سلحشوری و روحیه حماسی مردمان این منطق منطبق است. هر اندازه موسیقی منطقه لرستان به موسیقی کردی نزدیک است به همان نسبت موسیقی مناطق بختیاری با موسیقی نواحی فارس و جنوبی ایران سنخیت دارد.
ترانه دایه دایه
ترانه «دایه دایه» مشهورترین و پرآوازهترین سرودهٔ لری در مقام «سه پا» بوده که امروز مرزهای لرستان را درهم نوردیده و بیشتر موسیقیدانان و مردم کشور با این تصنیف قدیمی آشنائی کامل دارند. «دایه دایه» به مرور زمان بارها توسط آهنگسازان محلی و ایرانی بازسازی و تنظیم شدهاست. ریشهٔ این سرود حماسی لری طبق اسناد و روایتها بدین صورت است:
این تصنیف نیز یک بار توسط رضا سقایی در زمان شاه اجرا شد. در دوران جنگ ایران و عراق استاد محمد میرزاوندی این تصنیف رو به عنوان اثری ماندگار برای رزمندگان در دفاع از کشور ثبت کرد سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همایش مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر کشور، دربارهٔ این تصنیف گفت:
افراد شاخص
از چهرههای شاخص این عرصه میتوان به اساتید زیر اشاره کرد:
حسین فرجی
ملک محمد مسعودی
مسعود بختیاری
محمد میرزاوندی
همت علی سالم
شامیرزا مرادی
پیرولی کریمی
کوروش اسد پور
علیرضا حسین خانی
رضا مریدی دلفان
علی اکبر شکارچی
رضا سقایی
فرج علیپور
ایرج رحمانپور
سیف الدین آشتیانی
حسن سالم
محمد باجلاوند
منابع
تال (کمانچه لرستان) تحقیق: سیدرسول صدریه
سیف زاده، سید محمد. پیشینه تاریخی موسیقی لرستان. انتشارات افلاک ۱۳۷۷
پیوند به بیرون
نگاهی به تاریخچهٔ ترانهٔ دایه دایه
موسیقی لری
استان لرستان
سنتهای موسیقی هنری و کلاسیک
موسیقی ایرانی
موسیقی خاورمیانه
موسیقی نواحی ایران |
2133 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3 | تهرانپارس | تهرانپارس نام کویی است که در شمال شرق شهر تهران، پایتخت ایران و در محدوده منطقه ۴ شهرداری تهران و نیز منطقه ۸ شهرداری تهران واقع شدهاست. این محله از سه طرف به پارک ملی خجیر، بوستانهای جنگلی سرخه حصار، بوستان پلیس ، یاس فاطمی و لویزان، محدود شده است. طبق تقسیمبندی انجام شده توسط شهرداری تهران، این محله خود شامل دو قسمت تهرانپارس شرقی و تهرانپارس غربی است.
تهرانپارس غربی از غرب به بزرگراه شهید باقری، از شرق به بلوار شاهد (پروین)، از جنوب به خیابان دماوند و از شمال به بزرگراه شهید زینالدین محدود میشود.
تهرانپارس شرقی از شرق به خیابانهای ۱۳۹ و بخشی از خیابان شهید شفیعی مکرم (۱۳۵)، از غرب به بلوار پروین (شاهد)، از جنوب به خیابان طالقانی و از شمال به بزرگراه شهید زین الدین محدود میشود. همسایه این محله از شرق، محلات گلشن (خاک سفید) و جوادیه تهرانپارس هستند. بزرگراههایی از قبیل رسالت (قاسم سلیمانی)، شهید زین الدین، شهید باقری از این منطقه عبور میکنند.
از لحاظ مرزبندی با محلات اطراف، تهران پارس از شمال با محلات کوهسار و قنات کوثر و مجیدآباد، از غرب با محلات اوقاف و ده نارمک و دردشت و علموصنعت، از جنوب با محلهٔ آشتیانی و از شرق با محلات گلشن و جوادیه در ارتباط است.
خیابانها و میدانهای اصلی
تهرانپارس دارای ۶۰ کوچه بلند و افقی میباشد که از شماره ۱۰۱ در خروجی خیابان دماوند به میدان شقایق تا ۲۵۰ در بالای بزرگراه زین الدین خیابان استخر به صورت شمارههای زوج طبقهبندی شدهاست. همچنین تهرانپارس دارای ۱۱ خیابان عمودی بوده که به صورت فرد از خیابان ۱۰۳ تا ۱۳۹ نامگذاری شدهاند. فرعیهای کادوس (شهید سجدهای)، عادل (شهید آهنی آمینه)، زرین (شهید گلشنی)، رشید، رستم، گیو (برادران شهید مظفری) و پارسیان (شهید کمیل میرزازاده)، ۱۲۱ ( طاهری) ۱۲۳ ( اخوت )بخشی از این خیابانهای عمودی هستند که همچنان با نام قدیم خود شناخته میشوند. خیابان ۱۳۱ هماکنون به نام شهید شادالویی، خیابان ۱۳۳ به نام شهید شبستری، خیابان ۱۳۵ به نام شهید شفیعی مکرم، و خیابان ۱۳۷ به نام شهید سلطانی نام گذاری شدهاند.
خیابان تیرانداز ( حدفاصل سه راه تهرانپارس تا فلکه چهارم)
بلوار اصلی تهرانپارس، که دارای ۴ فلکه بود و به شماره خوانده می شد یک خیابان شمالی-جنوبی است که از فلکه چهارم در زیر بزرگراه زین الدین در شمال آغاز شده و تا سه راه تهرانپارس در تقاطع خیابان دماوند منتهی میشود و به نام آرش (پدر هرمز آرش) نامیده شد. بعدها به آرش تیرانداز تغییر یافت و در بین اهالی تهرانپارس تیرانداز گفته شد. .بعد از انقلاب این خیابان از تیرانداز به حجر بن عدی و در حال حاضر به نام آیت الله خوشوقت نامیده میشود؛ هر چند که در مکالمات روزمره، بین اهالی همچنان با نام قدیم خود یعنی تیرانداز شناخته میشود. خیابان تیرانداز دارای حاشیه تجاری بوده و به نوعی مرکز خرید ساکنین این منطقه است.
از میدانها تنها دو فلکه باقی مانده است. فلکهٔ اول تهرانپارس که اخیرا به فلکه قمر بنی هاشم تغییر نام یافت. فلکه دوم که با شلوغ شدن محله و افزایش تعداد خودروها و دلایل دیگر راهی جز تغییر باقی نگذاشته بود با اصلاحات وسیع روبرو شد که امروز به یک تقاطع بزرگ به نام چهارراه اشراق با اصلاحات هندسی تبدیل شده است. فلکه سوم تهرانپارس نیز با مصوبه شورای شهر تهران، فلکه سجادیه نامیده میشود. اما فلکه چهارم که انتهای خیابان تیرانداز بود ، پس از احداث بزرگراه شهید زینالدین، حذف شده و به یک دور برگردان تغییر یافت. همچنین نقطه اتصال بزرگراه شهید قاسم سلیمانی و خیابان تیرانداز تقاطعی است به نام چهار راه تیر انداز که میان فلکه اول و دوم(چهار راه اشراق) قرار دارد.
خیابان مهم و اصلی دیگر، بلوار پروین (شاهد) است که از بزرگراه زینالدین در شمال آغاز شده و پس از رسیدن به میدان پروین (تقاطع بلوار پروین و خیابان ۱۹۶ شرقی)، چهارراه سید الشهدا (تقاطع بلوار پروین و خیابان جشنواره) و داشتن تقاطع با بزرگراه شهید قاسم سلیمانی، به انتهای جاده آبعلی و در ادامه به سه راه تهرانپارس ختم میشود.
پیشینه
در محدودهای که امروزه با نام تهرانپارس شناخته میشود، سالها قبل از تقسیم اراضی آن و انجام خیابان کشیهای مدرن، چندین روستا و آبادی قرار داشتند که مهدیآباد و مجیدآباد از آن جملهاند. در سال ۱۳۱۰ شخصی بنام هرمز آرش که یکی از سرمایه داران زرتشتی بود، این زمینها را که ۳۶ میلیون متر مربع وسعت داشتند، از خانواده ابوالقاسم خان بختیار خرید و تهرانپارس را ساخت همچنین در ابتدای خیابان جشنواره حدود۵۰ متر جلوتر از چهارراه اشراق مدرسه زرتشتیان را بناکرد. پس از آن، تهرانپارس مدرن به دست فرانسویان طراحی شد و به «تهران پاریس» نامگذاری شد. در اتوبان شهید باقری به سمت شمال بعداز تقاطع فرجام و باقری آثاری از تهران پاریس همچنان به صورت اسکلت سازی ساختمانی مشخص است. قبل از انقلاب، تهرانپارس محل سکنی تعداد زیادی از امریکاییان مقیم ایران بود که با وقوع انقلاب از کشور خارج شدند.
مهدیآباد
این روستا که امروزه هیچ نشانی از آن بر روی نقشه دیده نمیشود چندین سال قبل از ساخت و سازهای شهری در دهه ۳۰ خورشیدی، متروکه و مخروبه شده بودهاست که مورخان علت اصلی آن را خریداری قنات روستا توسط سفارت آمریکا گفتهاند.
مجیدآباد
مجیدآباد یکی از روستاهای قدیمی شرق تهران بودهاست و محله امروزی آن، هم چنان با همان نام قدیمی خود روزگار سپری میکند. هماکنون پارک پلیس یا همان باغ اناری سابق در این محله هست که سریال قدیمی باغ گیلاس را در این باغ و امارت قدیمی آن فیلمبرداری نمودهاند.
خطوط حمل و نقل عمومی
از امکانات حمل و نقل عمومی این محله میتوان به ایستگاههای خط ۲ مترو (فرهنگسرا به صادقیه) با نامهای ایستگاه مترو شهید باقری (در تقاطع بزرگراه باقری و رسالت) و ایستگاه مترو تهرانپارس (در تقاطع بزرگراه رسالت و خیابان ۱۲۳) و ایستگاه مترو فرهنگسرا (خیابان جشنواره، مقابل فرهنگسرای اشراق) اشاره نمود.
در این محله خطوط اتوبوس بشرح ذیل فعالیت دارند:
۱) خط ۱۰۱ یا یک اتوبوسهای تندرو از چهار راه تهرانپارس به پایانه آزادی از سمت فلکه اول تهرانپارس در مسیر خیابانهای دماوند و انقلاب و آزادی
۲) خط اتوبوس ۲۰۷ چهار راه تهرانپارس به میدان رسالت در مسیر خیابانهای گلبرگ و جانبازان
۳) خط اتوبوس ۲۲۳ شهرک پارس به میدان رسالت دسترسی به فلکه چهارم تهرانپارس و پل استخر
۴) خط اتوبوس ۲۲۴ پایانه علم و صنعت به پایانه افق (حکیمیه) در مسیر بزرگراه رسالت، خیابان فرجام، چهارراه اشراق (فلکه دوم)، خیابانهای جشنواره و پروین، میدان استخر، کنارگذر بزرگراه زین الدین، دانشگاه آزاد تهران شمال تا دسترسیهای محلی حکیمیه
۵)خط اتوبوس ۳۸۳ میدان رسالت به شهرک شهید بهشتی در مسیر خیابان فرجام، چهارراه اشراق (فلکه دوم تهرانپارس)، خیابان جشنواره، ایستگاه مترو فرهنگسرا، و خیابان زهدی (امین)، کنارگذر بزرگراه شهید زین الدین، خیابان شهید رجایی (سازمان گوشت)
۶) خط اتوبوس ۳۹۶ فلکه سوم تهرانپارس به ابتدای خیابان شهید مطهری در مسیر خیابانهای ۱۹۶ غربی، دلاوران، هنگام، رسالت، مترو مصلی، میدان آرژانتین و خیابانهای احمدقصیر، بهشتی و ولیعصر
۷) خط اتوبوس ۳۹۸ چهار راه تهرانپارس به حکیمیه در مسیر فلکه اول، خیابانهای پروین، جشنواره، دماوند تا دسترسیهای محلی حکیمیه و کوی دانشگاه
۸) خط اتوبوس ۳۹۹ پایانه علم و صنعت به شهرک شهید بهشتی در مسیر خیابانهای رسالت، گلبرگ، خوشوقت (حجربن عدی) از فلکه اول، چهارراه اشراق (فلکه دوم)، فلکه سوم و چهارم، پارک پلیس، خیابانهای توحید، استقلال، استخر و ۲۴۴ شرقی در محله کوهسار (سازمان گوشت)
۹) خط اتوبوس ۴۰۰ پایانه علم و صنعت به دانشگاه امام حسین در مسیر بزرگراه رسالت، خیابان فرجام، چهارراه اشراق (فلکه دوم)، خیابانهای جشنواره و دماوند، سازمان آب تا دسترسیهای محلی حکیمیه، دانشگاه آزاد تهران شمال، ضلع شمال بزرگراه بابایی و شهرک شیردم و دانشگاه
۱۱) خط اتوبوس ۴۰۲ چهار راه تهرانپارس به شهرک پارس در مسیر فلکه اول، خیابانهای خوشوقت (حجربن عدی)، بزرگراه رسالت، ایستگاه مترو تهرانپارس، بلوار پروین، میدان استخر، بلوار استقلال و پارک پلیس
مراکز و اماکن مهم
بوستان یاس فاطمی
پارک جنگلی لویزان ، باغ پرندگان تهران
بوستان جنگلی سرخه حصار
بوستان پلیس (باغ اناری سابق)
مرکز خرید سپید
مرکز خرید سیوان
مرکز خرید پارسیان
پردیس سینمایی نارسیس و مرکز خرید نارسیس
مرکز خرید و تفریحی و باشگاه بولینگ برج آناهید
هتل شهر
رستم باغ (ویژه زرتشتیان)
فرهنگسرای طبیعت (اشراق)
موزه گرافیک ایران (عمارت ارباب هرمز)
بیمارستان (زایشگاه) آرش
بیمارستان تهرانپارس
مجموعه ورزشی شهید عراقی
مجموعه ورزشی آزادگان
نگارخانه
جستارهای وابسته
رستم گیو
زرتشتیان در ایران
منابع
محلههای تهران
محلههای منطقه ۴ تهران
محلههای منطقه ۸ تهران |
2136 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B1%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D8%B1 | نرمافزار | نَرماَفزار گردآوردی از دستورالعملها است که به رایانه میگوید «چگونه کار کن». این مفهوم در برابر سختافزار فیزیکی قرار دارد، که توسط آن سامانه ساخته شده است و «در واقعیت کار را انجام میدهد».
در علوم رایانه و مهندسی نرمافزار ، یک نرمافزار رایانهای همه اطلاعاتی است که توسط سامانه رایانهای پردازش میشود، که شامل برنامهها و داده است.
نرمافزار رایانهای شامل برنامههای رایانهای، کتابخانهها، و دادههای مرتبط غیرقابل اجرا (مثل مستندات برخط و رسانههای دیجیتالی) است. سختافزار و نرمافزار رایانهای به هم احتیاج دارند و هیچکدام به صورت واقعی قابل استفاده به خودی خود نیست.
دستهها
نرمافزار رایانه دو دسته است:
نرمافزار سیستم
نرمافزار کاربردی
نرمافزارهای کاربردی، برنامههای مورد استفاده کاربرند و نرمافزارهای سیستمی، مدیریت رایانه را برعهده دارند. مهمترین نرمافزار سیستم، سیستمعامل است.
سیستمعامل
وقتی برنامهای روی رایانه نصب میگردد، بعضی از اجزای سختافزاری رایانه به فرمان آن برنامه در میآیند.
برای نمونه هنگامی که با یک برنامه اجرای موسیقی کار میکنید، کارت صدای رایانه با برنامه پخش موسیقی همکاری میکند و یک آهنگ یا پرونده (فایل) ارتباط بین این تنها قسمتی از کار سیستمعامل است.
ارتباط بین نرمافزار و سختافزار به عهده برنامهنویسی است. سیستمعامل یک برنامه نرمافزاری است که چون تمام منابع و امکانات سختافزاری در اختیار وی میباشد دارای ویژگی منحصر به فردی میباشد بنابراین آن را در رده نرمافزارهای سطح پایین (زبان ماشین) میخوانیم با این ویژگی که از اهمیت خاصی برخوردار است.
به بیان دیگر سیستمعامل یک برنامه جامع است که اجازه در اختیار قراردادن منابع و امکانات سختافزاری را برای نرمافزارها صادر میکند و این سیستمعامل است که مسئول صحت عملکرد سیستم و منابع آن است. انواع سیستمعامل: مایکروسافت ویندوز، مک او اس، لینوکس، اندروید و آیاواس
سیستمعامل شامل ۴ بخش مهم است:
مدیریت پردازش و پردازشگر
مدیریت حافظه
مدیریت دستگاههای ورودی و خروجی (I/O)
مدیریت فایلها و اطلاعات|مدیریت فاست.و تازه درخواست هایی که رابط کاربری نرم افزار ارسال میکند توسط این منبع پردازش می شود.
سه گروه کلی نرمافزارهای معماری
از دیدگاه ساختاری (معماری)، نرمافزارها به دستههای زیر تقسیم میشوند:
کاربر بنیان
کارگزار بنیان
کاربر کارگزار بنیان
واژه نرمافزار را در معناهایی به جز معنی برنامه رایانهای نیز بهکار میبرند. مثلاً در دانش برنامه نویسان برخی نرمافزارهای لینوکس. امروزه بیشتر کاربران تنها با ظاهر گرافیکی این برنامهها کار میکنند و اقدامات بسیاری از آن ها از دید کاربر پنهان میماند به عبارتی هر نرمافزار مجموعهای از رمزها است که از الگوریتمی اجرا میکند.
جستارهای وابسته
مهندسی نرمافزار
نرمافزار آزاد
نرمافزار آزاد و متن باز
بدافزار
جاسوسافزار
سختافزار
نفخ نرمافزار
نرمافزار کاربردی
فهرست نرمافزارهای آماری
نرمافزار اختصاصی
نرمافزار اداری
نرمافزار ارائه
نرمافزار ارتباطی
نرمافزار اردوینو (محیط توسعهی یکپارچه)
نرمافزار اسلو لوریس
الگا (نرمافزار)
نرمافزار انحصاری
نرمافزار تجاری
نرمافزار تحلیل تکنیکال
نرمافزار تشریک مساعی
نرمافزار حریم خصوصی
نرمافزار حسابداری
نرمافزار خط لوله
نرمافزار رایانه
نرمافزار ردگیری زمان
نرمافزار رياضي
نرمافزار سازمانی
نرمافزار سودمند
نرمافزار سيستم
نرمافزار شبیهساز
نرمافزار ضد فیشینگ
نرمافزار ضد ویروس
نرمافزار طراحی و کنترل سمعی و بصری
نرمافزار عددی
نرمافزار فروشگاه اینترنتی
نرمافزار قابل حمل
نرمافزار متنباز
نرمافزار مجانی
نرمافزار مدیریت از راه دور
نرمافزار مدیریت انرژی
نرمافزار مدیریت دانش
نرمافزار مدیریت مرجع
نرمافزار مدیریت پروژه
نرمافزار مشاوره رأیدهی
نرمافزار مشروط
نرمافزار مهندسی عمران
نرمافزار موبایل
نرمافزار وبنوشت
نرمافزار ویکی
نرمافزار پایانه فروش
نرمافزار پترل
نرمافزار پزشکی
نرمافزار پیجین
نرمافزار پیشگیری از دست دادن دادهها
نرمافزار کد-موجود
نرمافزار کسبوکار
نرمافزار کنترل محتوا
نرمافزارخانه
درایور دستگاه
نرمافزار ضدویروس
نرمافزارهای اجتماعی
نرمافزارهای رشته مهندسی عمران
نرمافزارهای رشته مهندسی مکانیک شاخه CAD و CAE
نرمافزارهای شرکت ادوبی
کرک کردن نرمافزار
پشته راه حل
ابزار تست نرمافزار
برابرساز
پانویس
منابع
نرمافزار
روشهای کمی و ریاضی (اقتصاد)
علوم رایانه
ویکیسازی رباتیک |
2137 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B7%D9%82%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | مناطق شهرداری تهران | شهر تهران از بیست و دو منطقه تشکیل شدهاست. شهرداری تهران به منظور تسریع و بهبود مدیریت شهری برای هر یک از بیست و دو منطقه، یک شهردار منصوب میکند؛ شهردار هر منطقه بهعنوان قائم مقام شهردار تهران در آن منطقه فعالیت میکند. شهرداران مناطق با حکم شهردار تهران منصوب میشوند. مسئولیت هماهنگی میان شهردار تهران و مناطق مختلف شهرداری و همچنین نظارت بر فعالیتهای شهرداری مناطق بیست و دوگانه تهران بر عهده معاونت هماهنگی و امور مناطق شهرداری تهران است. مستند به پرتال سازمانی، این معاونت مسئولیت تعامل و راهبری مناطق و نواحی را بر عهده دارد.همچنین معاونت یاد شده علاوه بر هماهنگی برای اجرای بهتر و دقیقتر وظایف و مأموریتهای شهرداری تهران در مناطق بیست و دوگانه، نقش مؤثری در اجرا و پیشبرد برنامهها و پروژههای حوزههای معاونتهای تخصصی در سطح مناطق دارد.
معاونت هماهنگی و امور مناطق
معاونت هماهنگی و امور مناطق به عنوان نهاد هماهنگکننده و ناظر مسئولیتها و اهداف و مسئولیتهای متعددی را بر عهده دارد.
از تاریخچه فعالیتهای این معاونت اطلاع دقیقی در دست نیست. این معاونت دربرگیرنده «اداره کل هماهنگی، نظارت و پیگیری» همچنین معاونین «برنامهریزی و توسعه شهری»، «فنی و اجرایی» است. از سویی ادارههای «فناوری اطلاعات و ارزیابی عملکرد»، «برنامه و بودجه»، «امور نواحی، نظارت، هماهنگی»، «امور فنی و اجرایی» فعالیتها و ماموریتهایش را انجام میدهد.
افزایش تعداد معاونتهای شهرداری تهران را از جمله تغییر و تحولهای ساختاری و کمی در مدیریت کلانشهر تهران است. با افزایش شمار معاونتهای شهرداری از سویی تغییر نگرش بر حوزه مدیریت شهرها در اواخر دهه شصت خورشیدی و پس از جنگ تحمیلی همچنین افزایش جمعیت پایتخت و گسترش آن و تبدیل شهر تهران به کلانشهر در نهایت شمار مناطق شهری در تهران از ده منطقه به بیست در نهایت بیست و دو منطقه ضرورت و هماهنگی میان شهرداران مناطق بیش از پیش ایجاد شد. تلاش برای هماهنگی میان شهرداران و اتخاذ رویه واحد و اجرای هماهنگ آن در کلانشهر تهران وهمچنین نظارت بر عملکرد مناطق، ایجاد معاونتی به این منظور را اجتناب ناپذیر کرد و مدیریت شهری را به ایجاد معاونت هماهنگی امور مناطق مصمم نمود. این معاونت به عنوان هماهنگکننده امور مناطق بر تمامی فعالیتهای مناطق بیست و دوگانه نظارت و مدیریت دارد.
معاونت هماهنگی و امور مناطق وظایف متعددی را بر عهده دارد. در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
تشکیل جلسههای مرتب با شهرداران مناطق به منظور ایجاد هماهنگی کامل بین آنها
نظارت بر حسن اجرای کلیه طرحهای اجرایی اعم از فنی، عمرانی، شهرسازی در سطح مناطق.
نظارت دقیق و مداوم در حسن اجرای قوانین و مقررات در مناطق شهرداری تهران.
تشخیص و تعیین نیازهای شهر تهران در زمینه امور مربوط به مناطق و تعیین خط مشی و سیاستهای اجرائی.
ابلاغ برنامهها و سیاستهای مصوب در زمینه اداره امور مناطق به واحدهای تابعه.
مطالعه و شناخت روشهای اجرائی برنامههای مصوب مناطق با توجه به وظایف واحدهای فوق
انجام مطالعات و بررسی به منظور شناخت مشکلات و نارسائیهای قوانین و آییننامهها در شهرداریهای مناطق
انجام مطالعات و بررسی برای تهیه و تدوین طرحهای فوری و ضربتی برای مقابله با خطرات احتمالی ناشی از حوادث جوی و طبیعی
تهیه استانداردها و معیارهای مختلف کار جهت مناطق شهرداری تهران و ابلاغ آن، نظارت بر اجرای صحیح معیارها
نظارت بر حسن استفاده کامل از وسائط نقلیه موتوری با توجه به نیازها در مناطق
نظارت و صدور دستورالعملهای لازم به منظور حسن اداره کلیه امور ستادی و اجرائی مناطق
راهنمایی مدیران مسئول مناطق در زمینه وظایف محوله و ارشاد و آموزش شهرداران مناطق
انجام بازرسیهای لازم از مناطق و اخذ گزارش کتبی از مسئولان مناطق و ارسال آنها به معاونتهای مختلف جهت اقدامات لازم
همکاری و هماهنگی و همفکری با سایر معاونین شهرداری در جهت پیشبرد اهداف و سیاستهای شهرداری تهران
مناطق شهرداری تهران
فهرست مناطق بیست و دوگانه تهران به شرح زیر است.
۱ تا ۴
منطقه ۱ شهرداری تهران از مناطق شهری تهران است که در منتهیالیه شمال شرقی این شهر واقع شدهاست و شمالیترین نقطه شهر تهران به حساب میآید. این منطقه از شمال به رشتهکوه البرز، از غرب به منطقه اوین، از جنوب به بزرگراههای پارکوی و صدر و از شرق به لواسانات محدود میشود. منطقه ۱ شهرداری تهران بخشی از شهرستان شمیرانات بهحساب میآید. این منطقه همچنین با نام شمیران نیز خوانده میشود.این منطقه در محدودهای به وسعت ۴۹٫۹ کیلومترمربع و حریم ۱۳۱٫۱کیلومترمربع واقع شدهاست. دارای ۱۰ ناحیه و ۲۷ محله میباشد. در این منطقه بیست وشش موزه همچنین دو مجموعه موزه سلطنتی کاخ نیاوران و کاخ سعدآباد نیز موزه تماشاگه زمان قرار دارد. همچنین مجموعه کاخهای نیاوران، سعدآباد، کاخ ملت، کاخ شهوند امامزاده صالح و گورستان ظهیرالدوله از امکان تاریخی قابل توجه است. و مناطق کوهستانی دربند، درکه، رود درکه، کلکچال، اوین پارکهای نیاوران، جمشیدیه، قیطریه از مکانهای تفریحی و مراکز جذب گردشگر این منطقه هستند.
منطقه ۲ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری تهران است که در شمال شرقی میدان آزادی، از غرب تا شمال غرب تهران ادامه دارد. این منطقه در محدوده میانی و شمالی شهر تهران قرار دارد. با مناطقیک، سه، پنج، شش، نُه، ده همجوار است. محدوده جغرافیایی آن از شمال به ارتفاعات البرز، از جنوب به خیابان آزادی، از شرق به بزرگراه شهید چمران و خیابان توحید و از غرب به بزرگراه اشرفی اصفهانی و محمدعلی جناح قرار دارد. برخی محلههای منطقهٔ ۲ شامل عبارتند از پونک، تهران ویلا، شهرآرا، گیشا، مرزداران، شهرک غرب و سعادت آباد میشود. منطقه ۲ دارای ۱۴ محله و ۹ ناحیه میباشد.
منطقه ۳ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری تهران این منطقه با مساحتی بالغ بر ۳ هزار هکتار، در پهنه شمال شرقی شهر تهران واقع شدهاست و یکی از بزرگترین مناطق شهری تهران است. این منطقه از شمال به بزرگراه شهید چمران، بزرگراه شهید مدرس و بزرگراه صدر و از شرق به خیابان پاسداران و بخشی از خیابان شریعتی و از جنوب به بزرگراه رسالت و بزرگراه همت و از غرب به بزرگراه شهید چمران محدود میشود. این منطقه شهرداری تهران دارای شش ناحیه و دوازده محله است. از گردشگاههای مهم این منطقه میتوان از پارک ملت نام برد. این منطقه به مساحت ۳۲ کیلومتر مربع میباشد و از مناطق فرهنگی آن میتوان فرهنگسرای ارسباران و کتابخانه علامه امینی و کتابخانه شهریارٰ باغ موزه آب واقع در خیابان یخچال را نام برد.
منطقه ۴ شهرداری تهران در شمال شرقی شهر تهران قرار دارد. بخشی از این منطقه در دامنههای البرز قرار دارد. دسترسی سریع بخشی شرقی منطقه به مناطق گردشگری متعدد همچون درههای سد لار، لتیان و درههای سرسبز فشم، اوشانٰ و میگون و مناطق ورزشی تفریحی دربندسر، شمشک و آبعلی آن را از دیگر مناطق تهران متمایز کردهاست. این منطقه از طرف شمال به رشته کوههای البرز و منطقه یکٰ از طرف غرب در حدود خیابان لنگری به منطقه یک و محله پاسداران، از طرف جنوب و خیابان رسالت و مناطق هفت و هشت، در محدوده خیابان دماوند نیز به منطقه سیزده محدود میشود. این منطقه به عنوان یکی از پرجمعیتترین، وسیعترین، مهاجرپذیرترین، پر ساخت و سازترین مناطق تهران شناخته شدهاست. این منطقه با دارا بودن پارک جنگلی لویزان و همچنین با ویژگیهایی چون وجود نابرابری اجتماعی - اقتصادی شدید در آن، جوان بودن میانگین سنی جمعیت، وجود اقشار آسیبپذیر در محلههایی همچون خاک سفید، شمیران نو، شیان و … از سایر محلههای تهران قابل تمایز و تفکیک است. شهرداری منطقه ۴ دارای ۹ ناحیه و بیست محله است.
۵ تا ۸
منطقه ۵ شهرداری تهران از مناطق شهری تهران که در شمال و شمال غرب کلانشهر تهران واقع شدهاست. این منطقه از شمال به رشتهکوه البرز، از جنوب به بزرگراه شهید لشگری و میدان آزادی، از شرق به بزرگراه اشرفی اصفهانی و بزرگراه محمدعلی جناح و منطقه ۲ شهر تهران در مجاورت طرشت و ستارخان و مرزداران و شهرک غرب و سعادت آباد و از غرب به منطقه ۲۲ شهر تهران ،استادیوم آزادی محدود میباشد. این منطقه دسترسی خوبی به شبکه بزرگراهی تهران دارد، به بزرگراههای همت، حکیم، آبشناسان، باکری، ستاری، شیخ فضلالله نوری، بزرگراه مخصوص کرج و اشرفی اصفهانی و جناح دسترسی دارد. منطقه ۵ از ۷ ناحیه و ۲۹ محله تشکیل شدهاست. در بین نواحی هفتگانه منطقه، ناحیه ۳ با بیشترین مساحت مشتمل بر ۸ محله و ناحیه ۵ با کمترین مساحت از ۳ محله تشکیل شدهاست. منطقه پنج به دلیل قرار گرفتن در کوهپایه دارای آب و هوای سرد و کوهستانی است. همچنین این منطقه از نظر سرانه فضای سبز در وضعیت مطلوبی قرار داشته و دارای سرانه فضای سبز ۱۷ متر، بدون احتساب پارک جنگلی کوهسار است. از نظر تنوع گیاهی، این منطقه غنی بوده و انواع گیاهان در آن پرورش مییابد. از مراکز تفریحی این منطقه به پارک ارم در اتوبان کرج و مجتمع سرزمین عجایب واقع در بلوار اشرفی اصفهانی میتوان اشاره کرد.
منطقه ۶ شهرداری تهران از شمال به بزرگراه همت از غرب به بزرگراه چمران از شرق به بزرگراه مدرس و خیابان مفتح و همچنین از جنوب به خیابان انقلاب محدود میشود. این منطقه در قسمت شمالی حوزه مرکزی شهر قرار گرفتهاست. منطقه شش به لحاظ موقعیت جغرافیایی از سمت شمال به منطقه سه از شرق به منطقه هفت از جنوب به مناطق منطقه ده، منطقه یازده، منطقه دوازده و از غرب به منطقه دو محدود میشود. این منطقه از سمت غرب، شرق شمال با سه بزرگراه اصلی تهران یعنی چمران، مدرس، همت و از جنوب به بزرگترین محور شرقی غربی شهر یعنی خیابان انقلاب محدود شدهاست. این منطقه به لحاظ هندسی بهطور تقریبی در مرکزیت جغرافیایی شهر تهران قرار گرفتهاست. منطقه شش شامل ۶ ناحیه و ۱۴ محله میباشد.
منطقه ۷ شهرداری تهران از مناطق شهری تهران است که در مرکز شهر تهران واقع شدهاست. مرز شمالی این منطقه بزرگراه رسالت، مرز شرقی خیابانهای مجیدیه (استاد حسن بنا) و سبلان، مرز جنوبی خیابانهای انقلاب و دماوند و مرز غربی آن بزرگراه مدرس و خیابان شهید مفتح میباشد. منطقه هفت شهرداری تهران از شمال همجوار مناطق سه و چهار از شرق با منطقه هشت از غرب با منطقه شش و از جنوب با مناطق دوازده و سیزده شهرداری تهران همسایهاست.این منطقه دارای ۵ ناحیه و ۱۴ محله است. محلههای بهار، گرگان، نظامآباد، عباسآباد و امجدیه از محلههای مشهور این منطقه هستند. مراکز فرهنگی مانند سینما تیراژه ۲، سینما سروش، سینما صحرا، سینما پایتخت، مجموعه فرهنگی هنری تهران، عمارت کلاه فرنگی، باغموزه قصر، تالار هنر، موزه رضا عباسی، فرهنگسرای اندیشه، موزه عکاسخانه شهر و… در این منطقه قرار دارد. همچنین بوستان اندیشه در شمار بوستانهای مطرح این منطقه است.منطقه هفت دسترسی خوبی به شبکه بزرگراهی تهران دارد، احاطه شدن نسبی منطقه در شبکه بزرگراهی از مزیتهای این منطقه است. سه بزرگراه شمال به جنوب امام علی، بزرگراه شهید صیاد شیرازی و بزرگراه شهید مدرس از منطقه هفت عبور میکند.
منطقه ۸ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری تهران است که در شرق این شهر قرار دارد. این منطقه در دامنه شیب ملایم رشته کوه البرز در شمال کوههای سه تپه در شرق تهران قرار گرفتهاست. از به ارتفاعات کوه البرز، نیز به بزرگراه رسالت در منطقه چهار از جنوب به منطقه سیزده و جنگلهای سرخهحصار و کوههای سهتپه میرسد. از غرب به سبلان جنوبی و استاد حسن بنا منتهی میشود. منطقه هشت شهرداری تهران با منطقه چهار، منطقه سیزده و منطقه هفت همجوار است.
۹ تا ۱۲
منطقه ۹ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری تهران است که در غرب شهر تهران قرار دارد. محدوده این منطقه از شمال به خیابان آزادی و جاده مخصوص کرج از جنوب به بزرگراه فتح و ۴۵ متری زرند، از شرق به خیابان شهیدان، خیابان سادات و از غرب به مسیل کن منتهی میشود. این منطقه از ۲ ناحیه تشکیل شدهاست و دارای ۸ محله میباشد. ناحیه ۱ شامل ۳ محله و ناحیه ۲ شامل ۵ محله میباشد. از مهمترین اماکن این منطقه میتوان به برج آزادی و فرودگاه مهرآباد، پادگان جی، پارک المهدی اشاره کرد. از محلههای آن میتوان از خیابان آذری، مهرآباد جنوبی، شمشیری، استاد معین، امامزاده عبدالله، سرآسیاب مهرآباد و فتح صنعتی نام برد.در این منطقه ۲۵ بوستان قرار دارد تا سال ۱۴۰۰ مساحت کل فضای سبز آن ۲۸۲ هکتار است. سرانه فضای سبز در این منطقه (با احتساب فضای سبز عمومی) ۱۷/۸۱ متر مربع است. در این منطقه مراکز صنعتی و نظامی متعدد نیز وجود دارد. این منطقه نیز چندین شهرک دارد. این منطقه با منطقه ۲، منطقه۵، منطقه ۱۰، منطقه ۱۷، منطقه ۱۸ و منطقه۲۱ همجوار است.
منطقه ۱۰ شهرداری تهران از مناطق شهری تهران است. این منطقه در مرکز شهر تهران قرار دارد. این منطقه در شمال به خیابان آزادی منطقه۲، در جنوب به خیابان قزوین منطقه۱۷، در شرق به بزرگراه نواب صفوی منطقه۱۱ و در غرب به خیابان شهیدان، بزرگراه یادگار امام، خیابان هرمزان و خیابان امامزاده عبدالله منطقه۹ محدود میشود.از مهمترین خیابانهای این منطقه خیابان جیحون، خوش، قصر الدشت، کارون و رودکی (سلسبیل) و خیابان جمهوری اسلامی و خیابان سینا (محبوب مجاز) است. بخش جنوبی تونل توحید نیز در این منطقه واقع شدهاست. این منطقه با تراکم ناخالص جمعیتی حدود ۴۰۰ نفر در هر هکتار بوده که از این حیث، از پُرتراکمترین مناطق شهر تهران در بین مناطق بیست و دوگانه محسوب میشود، تراکم جمعیتی آن چهار برابر حد استاندارد و دو برابر میانگین تراکم در شهر تهران است. این منطقه دارای سه ناحیه و ده محله است. فضای سبز منطقه از ۳۲ بوستان با وسعتی بیش از ۴٫۳ هکتار برخوردار است. سرانه فضای سبز ۲/۶ متر مربع میباشد. شاخصترین پارک منطقه پارک هزار شهید و بوستان تهرانی هستند. منطقه ده با دسترسی به بخش جنوبی تونل توحید و نیز دسترسی به بزرگراه یادگار امام و نیز بزرگراه نواب دسترسی نسبتاً خوبی به شبکه بزرگراهی تهران دارد.
منطقه ۱۱ شهرداری تهران از مناطق مرکزی شهری تهران است. دارای بافتی قدیمی که ۱۲/۰۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. منطقه یازده با پنج منطقه شهرداری تهران، از شمال با منطقه شش، از غرب با منطقه ده، از شرق با منطقه دوازده و از جنوب با منطقه شانزده، از ناحیه جنوب غربی با منطقه هفده همسایه است.بیشترین مرز مشترک را با منطقه دوازده دارد. منطقه یازده شهرداری تهران از شمال به میدان انقلاب و خیابان آزادی، از شرق به خیابانهای وحدت اسلامی و حافظ، از جنوب به میدان راهآهن و خیابان شوش و از غرب به خیابانهای نواب صفوی و شهید ابراهیمی (عباسی) و میدان حقشناس محدود میشود. این منطقه با مساحت ۱۱٫۷۵ کیلومتر مربع دارای ۴ ناحیه و۱۷ محله است. شبکه معابر آن شامل ۴۵٫۲ کیلومتر معابر شریانی و ۲۲٫۸ کیلومتر پخشکننده محلی میشود. از ویژگیهای منطقه یازده وجود مراکز مهم سیاسی و نظامی مانند بیت رهبری، نهاد ریاست جمهوری، شورای نگهبان، شورای عالی امنیت ملی، سازمان بازرسی کل کشور است. منطقه یازده از نظر تاریخی یکی از مناطق مهم میراث فرهنگی بهشمار میآید که از جمله به دروازه قزوین، باغ شاه، خیابان شیخ هادی و خیابان منیریه میتوان اشاره کرد. منطقه یازده یکی از پرترددترین مناطق تهران است. بر اساس گزارش شهرداری منطقه روزانه دو میلیون مسافر در سطح منطقه تردد میکنند که اغلب جهت رسیدن به سایر مناطق شهری یا انجام امور اداری خود از معابر این منطقه استفاده میکنند.در منطقه یازده امکان تاریخی ثبت ملی شده و خانه موزههای متعددی وجود دارد. از جمله آنها میتوان اشاره کرد به خانه انیسالدوله، کلیسای مریم مقدس، خانه مینایی، خانه عدل، میدان حسنآباد، کلیسای شرق آشوری، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، موزه مقدم، عمارت تیمورتاش، کوچه لولاگر، موزه علوم و فناوری ایران، موره ملی قرآن، موزه بانک ملی ایران، کتابخانه موزه ملی ملک، موزه ارتباطات، موزه رضا عباسی، موزه آبگینه و سفال
منطقه ۱۲ شهرداری تهران از مناطق قدیمی شهری تهران است. از شمال به خیابان انقلاب، از غرب به خیابان حافظ و خیابان وحدت اسلامی و از جنوب به خیابان شوش و از شرق به خیابان ۱۷ شهریور و اتوبان شهید محلاتی محدود میشود.منطقه دوازده از شمال با مناطق هفت و شش، از شرق با مناطق سیزده و چهاردهٰ، از جنوب با مناطق پانزده و شانزده و از غرب با منطقه یازده همجوار است.منطقه دوازده شهرداری تا سال ۱۴۰۰ به شش ناحیه و سیزده محله تقسیم شدهاست. از جمله محلههای مطرح آن میتوان اشاره کرد به دروازه شمیران، بهارستان، امامزاده یحیی، پامنار، سنگلج قدمت سکونتگاهی آن به دوره صفویه بازمیگردد و دوره قاجاریه این منطقه از شهر تهران به عنوان مرکز دارالخلافه برگزیده میشود. مستند به گزارشهای تاریخی عمده رشد و توسعه کالبدی و اجتماعی این منطقه در دوره قاجاریه است. به اعتبار این قدمت و تعدد و تنوع مراکز فرهنگی، تاریخی، امکان مذهبی و تجاری قدیمی از منطقه دوازده شهرداری تهران به عنوان قلب تاریخی تهران یاد میشود.به عنوان یکی از مناطق مهم تهران برای جذب گردشگراز اقصی نقاط تهران و ایران و گردشگراان خارجی است. بنا به گزارشهایی در ایام تعطیلات نوروز در سالها متوالی قریب چند هزار نفراز مراکز و امکان متعدد گردشگری و تاریخی منطقه دوازده تهران بازدید کردند. منطقه دوازده تهران بیش از سیصد اثر تاریخی دارد که درصد قابل توجهی از آنها به عنوان آثار ملی به ثبت رسیدند. از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد. کاخ گلستان، بازار، مسجد جامع بازار، مسجد شاه، مدرسه ژاندارک، کلیسای ژاندارک، امامزاده سید نصرالدین، میدان توپخانه، سبزه میدان، دارالفنون، میدان مشق، سر در باغ ملی، عمارت مسعودیه، خیابان سی تیر (معروف به گذر ادیان)، باغ نگارستان، مدرسه سپهسالار، مسجد سپهسالار، مدرسه مروی، کاروانسرای خانات، حمام نواب، خانه مستوفیالممالک، مدرسه فیروز بهرام، مسجد حکیمباشی و…
۱۳ تا ۱۶
منطقه ۱۳ شهرداری تهران این منطقه که در شرق تهران قرار دارد از شمال به خیابان دماوند، از شرق به بزرگراه یاسینی، از جنوب به خیابان پیروزی و از غرب به خیابان هفده شهریور محدود میشود. این منطقه واقع شده در منتهیالیه بخش شرقی شهر تهران با مناطقی دیگر همسایه است؛ از شمال به مناطق منطقه چهار، منطقه هشت ومنطقه هفت (محور دماوند)، از غرب به منطقه دوازده (محور ۱۷ شهریور)، از جنوب به منطقه چهارده (محور پیروزی) و از شرق به بزرگراه اسبدوانی و سرخه حصار (حریم شرق تهران) محدود میشود. این منطقه در عرض جغرافیاییً۲۶ َ ۴۲° ۳۵ شمالی و طول جغرافیاییً۳۵ َ ۲۹ °۵۱ شرقی قرار دارد. مساحت منطقه در حدود ۱۲٫۹ کیلومترمربع میباشد و از این سطح حدود ۹٫۳ کیلومترمربع به بافت پر شهری و مابقی اراضی نظامی، صنایع و … میباشد. همچنین حریم منطقه ۱۳با مساحت ۸۰ کیلومترمربع شامل روستاهای سرخهحصار، همه سین (ده ترکمن)، اراضی موسوم به زیتون، ترقیون، سنجریون، خجیر و پارکهای جنگلی پارک ملی سرخهحصار، پارک ملی خجیر و سعیدآباد میشود. این منطقه در سالهای دهه چهل شاهد یکی از اعتراضهای خونین مردم تهران بودهاست که در روایتهای تاریخی از آن به عنوان جمعه سیاه یاد میشود. مستند به گزارشهای تاریخی در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ خورشیدی، اعتراض مردم در محلههای جنوبی و میدان شهدا (ژالهٔ سابق) تهران، منجر به سرکوب خونین تظاهرکنندگان توسط نیروهای نظامی ارتش شاهنشاهی ایران شد.
منطقه ۱۴ شهرداری تهران یکی از مناطق شرقی شهر تهران است.منطقه ۱۴ شهرداری از شمال، به خیابان پیروزی، حد فاصل میدان شهدا تا میدان شهید کلاهدوز و امتداد آن به سمت حوزه آبریز قصر فیروزه، از غرب؛ به خیابان ۱۷ شهریور، حد فاصل میدان خراسان تا میدان شهدا، از جنوب؛ به خیابان خاوران، حد فاصل میدان خراسان تا تقاطع میثم و ۴۵ متری آهنگ، از شرق؛ به بزرگراه بسیج مستضعفین، حد فاصل میدان شهید کلاهدوز تا تقاطع آهنگ با بزرگراه بسیج مستضعفین، حوزه آبریز و قصر فیروزه محدود میشود. این منطقه از جهت غرب با منطقه دوازده، از شمال با منطقه سیزده و از جهت جنوب با منطقه پانزده همجوار و همسایه است. از محلههای معروف این منطقه میتوان دولاب، سلیمانیه، چهارصد دستگاه، کوی بانک رهنی، صد دستگاه، سرآسیاب و قصرفیروزه را نام برد. دروازه دولاب، یکی از ۱۲ دروازه تهران در این منطقه قرار داشتهاست. باغ وثوقالدوله، قبرستان مسیحیان، بقعه چهل تن و زمینهای کشاورزی و باغهای گل از جاذبههای منطقه ۱۴ است. این منطقه دارای شش ناحیه و بیست و یک محله است که بیشترین محلهها را در بین مناطق تهران به خود اختصاص دادهاست. این منطقه ۲/۳ درصد از کل مساحت شهر تهران را به خود اختصاص دادهاست؛ بنابراین در شمار مناطق کم وسعت تهران محسوب میشود.برخی از چهرههای مطرح ورزشی و فرهنگی در این منطقه در دروهای از زندگی و کودکیشان در محلههای مختلف منطقه چهارده زیستند. از آن جمله میتوان اشاره کرد به شخصیتهای علمی، فرهنگی و ورزشی مانند عبدالمحمد آیتی، محمد معین، فضلالله محلاتی، نواب صفوی، محمود استادمحمد، حسن حبیبی، سید مهدی طباطبائی، علی پروین، همایون شاهرخی، هادی نراقی، گودرز حبیبی، فرامرز ظلی، رسول صدرعاملی، جعفر کاشانی، بهزاد فراهانی و اصغر شرفی
منطقه ۱۵ شهرداری تهران از مناطق جنوب شرقی شهر تهران است. منطقه ۱۵ از شمال به پادگان قصر فیروزه، ۴۵ متری آهنگ، خیابان خاوران و شوش شرقی و از غرب به خیابان فدائیان اسلام و از جنوب به خیابان دولتآباد، کوه بیبی شهربانو و کارخانه سیمان و از شرق به کوههای شرقی تهران و حد شرقی اراضی افسریه منتهی میشود. بخشی از محدوده منطقه نیز در حریم شهر واقع است. منطقه پانزده با منطقه دوازده، منطقه چهارده، منطقه شانزده و منطقه بیست همسایه است. مهمترین بخش آن شهرکهای مسعودیه، شهرک والفجر، مسگرآباد، مشیریه، افسریه، بروجردی، کیانشهر، خیابان نبرد و خاوران است. همچنین این منطقه از طریق بزرگراههای بسیج، بعثت، امام علی، آزادگان به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارد. از مراکز فرهنگی و هنری این منطقه میتوان به پردیس تئاتر تهران و فرهنگسرای خاوران واقع در خیابان نبرد تقاطع خیابان بقایی اشاره کرد. بخشی از محدوده این منطقه نیز در حریم شهر واقع است. در واقع از ۸ ناحیه موجود، ۶ ناحیه در محدوده قانونی شهر تهران و ۲ ناحیه در حریم استحفاظی شهر قرار دارند. برخی از مراکز فرهنگی و تاریخی این منطقه عبارت است از فرهنگسرای خاوران، پردیس تئاتر تهران، پردیس بانوان، زندان هارون، پردیس سینمایی خاوران.
منطقه ۱۶ شهرداری تهران از مناطق جنوب شرقی شهر تهران است. با ۱۶۵۱ هکتار وسعت در شمار مناطق کوچک شهر تهران بهشمار میرود. منطقه شانزده از شمال به خیابان شوش، حدفاصل انبار نفت و میدان شوش، از شرق به خیابان فدائیان اسلام حدفاصل میدان شوش و بزرگراه آزادگان، از جنوب به بزرگراه آزادگان (حدفاصل خیابان فدائیان اسلام تا پل دوم آزادگان) و از غرب خیابان بهمنیار و بزرگراه شهید تندگویان و بزرگراه نواب محدود میشود. منطقه شانزده با مناطق هفده ،نوزده، بیست، پانزده، یازده و دوازده همسایه است. پارک بعثت با وسعت ۴۶ هکتار بزرگترین پارک منطقه و از جمله پارکهای با مساحت زیاد در میان پارکهای تهران منطقه شانزده قرار دارد. همچنین راسته بلورفروشهای تهران در این منطقه قرار دارد. منطقه به شش ناحیه و نه محله تقسیم میشود. از جمله محلههای قدیمی و مطرح این منطقه میتوان اشاره کرد به جوادیه، نازیآباد، یاخچیآباد، باغ آذری، و خزانهشماری از چهرههای هنری، سیاسی و ورزشی در محلههایی از منطقه شانزده به دنیا آمدند و بزرگ شدند. از جمله میتوان اشاره کرد به ساعد باقری، بهروز پیروزیان، اکبر عبدی، پرویز پرستویی، مرتضی فنونیزاده، حمید استیلی، فرشاد پیوس، امیر قلعهنویی
۱۷ تا ۲۰
منطقه ۱۷ شهرداری تهران در جنوب غربی شهر تهران واقعشدهاست. منطقه هفده با مناطق ششگانه نوزده، هیجده، شانزده، یازده، ده، نه همسایه است. این منطقه از شمال به خیابان قزوین، از شرق به بزرگراه نواب، از جنوب به بزرگراه چراغی و از غرب به بزرگراه آیتالله سعیدی محدود است. از این منطقه به عنوان یکی از متراکمترین مناطق شهر تهران یاد میشود.منطقه هفده از سه ناحیه و چهارده محله تشکیل شدهاست. از جمله محلههای قدیمی و مطرح آن میتوان اشاره کرد به آذری، امامزاده حسن، باغ خزانه، بلورسازی، ابوذر، یافتآباد و وصفنارد محدوده آن تحت تأثیر دوگسل مخاطرهآمیز زلزله تهران قرار دارد. در نتیجه در مقابله با بروز سوانح ناشیاز وقوع زلزله، یکی از آسیبپذیرترین مناطق تهران محسوب میگردد. چهرههای متعدد فرهنگی ورزشی در محلههای این منطقه به دنیا آمده و بزرگ شدند. از جمله میتوان اشاره کرد به علیرضا منصوریان، حسین فرکی، جواد زرینچه، وحید هاشمیان ، میلاد محمدی ، علیرضا پناهیان و…
منطقه ۱۸ شهرداری تهران از مناطق شهری جنوب غربی تهران است. منطقه از شمال به بزرگراه فتح و ۴۵ متری زرند، از شرق به بزرگراه آیتالله سعیدی، از غرب به بزرگراه آزادگان و شهرستان قدس و شهریار، از جنوب نیز به بزرگراه آیتالله سعیدی و بزرگراه آزادگان همجوار با شهرستان اسلامشهر و شهر چهاردانگه محدود میگردد. این منطقه همجوار با مناطق هفده، نهوبیست و یک است. منطقه هیجده تهران به هفت ناحیه هیجده محله تقسیم شدهاست. مساحت کل منطقه ۸۸/۱۸ کیلومتر مربع است. سابقه سکونت شهری و در شمار بافت شعری قرار گرفتن منطقه هیجده به سال ۱۳۵۹ بازمیگردد. مناطق مسکونی واقع در منطقه ۱۸ بهطور عمده مورد استفاده و سکونت اقشار کم درآمد و شاغلین کارگاههای تولیدی و صنایع است. در تهران قدیم کانون سکونتگاهی این محدوده روستای یافتآباد بود و هماکنون هم نام محلهای در این منطقه است. بزرگراه آزادگان در بخش جنوبی و غربی منطقه واقع است. این محور به بزرگراه فتح واقع در شمال منطقه متصل میشود. کلیه ترددها و ترافیک شهری واقع در جنوب شهر تهران در این محورها سر ریز میگردد. بزرگراه آیتالله سعیدی (جاده ساوه) در شرق و جنوب شرق منطقه واقع شده و به خیابان آذری متصل میشود. این بزرگراه مرز منطقه ۱۸ با مناطق هفده و نوزده محسوب میشود. در این منطقه خیابانها و شهرکها و محلههای خلیج فارس شمالی و جنوبی، نوروزآباد، شادآباد، کوی ۱۷ شهریور یا (کوی مهرزاد)، سعیدآباد، شمسآباد، تولید دارو، شهرک ولیعصر شمالی و جنوبی (شهرک ولیعهد سابق)، یافتآباد شمالی و جنوبی، ابراهیمآباد، ارشد آباد، ترک آباد، عرب آباد، شهرک قائم، شهرک صادقیه، شهرک صاحبالزمان، بهداشت، بازار آهن، گلدسته، کوی فردوس و… قرار دارد.منطقه هیجده بر خلاف دیگر مناطق تهران به عنوان یک منطقه حاشیهای بیشتر در برگیرنده دامداریهای صنعتی، کارخانه شیر پاستوریزه و نظایر این است. در این منطقه دو بنای تاریخی ثبت ملی رسیده امامزاده زیدٰ، یخچال قدیمی ترشنبه نام دارد. همچنین برخی دیگر از مراکز قابل توجه فرهنگی و تفریحی عبارت است از ورزشگاه امام رضا، موزه شهدا، بوستان بانوان نرگس، پردیس سینمایی تماشا
منطقه ۱۹ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری جنوب غربی تهران است. منطقه نوزده از سمت غرب به تقاطع بزرگراه آزادگان و ساوه، از سمت شمال و شمال غرب با محورهای جوانه، بزرگراه آیتالله سعیدی و جاده ساوه، از سمت جنوب به بزرگراه آزادگان و حریم جنوب شهر تهران و از سمت شرق نیز به بزرگراه نواب خیابان بهمنیار و بزرگراه تندگویان محدود میشود. منطقه نوزده با مناطق شانزده، هفده، هیجده و بیست همجوار است. منطقه با وسعتی برابر ۹۲ کیلومتر مربع منطقه دارای ۵ ناحیه است؛ سه ناحیه یک، دو و سه در حوزه بافت شهری است و در شمال بزرگراه آزادگان قرار دارند. نواحی ۴ و ۵ خارج از محدوده قانونی شهر تهران قرار دارند و جزء حریم منطقه نوزده به حساب میآیند. ناحیه ۴ دارای ۱۳ روستا و ناحیه ۵ نیز دارای ۱۳ روستا است. این دو ناحیه در جنوب بزرگراه آزادگان قرار دارند. سه ناحیه داخل محدوده شهری منطقه نیز دارای ۱۳ محله است.منطقه نوزده شهرداری تهران مراکز متعددی وجود دارد. وجود آرامگاه سید روحالله خمینی، بهشت زهرا، فرودگاه بینالمللی امام خمینی، مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب، بوستان ولایت، مبل فروشان نعمتآباد و پارچه فروشان عبدلآباد، میدان مرکزی میوه و ترهبار تهران آن را از دیگر مناطق تهران متمایز کردهاست. شاهراههای بزرگراهی بزرگراه آزادگانن، بزرگراه آیتالله سعیدی، بزرگراه تندگویان و بزرگراه کاظمی منطقه را به لحاظ عبور و مرور در موقعیتی پراهمیتی قرار دادهاست.
منطقه ۲۰ شهرداری تهران یکی از مناطق حنوبی شهری تهران است و بخش عمدهای از شهر ری در منطقه ۲۰ تهران قرار دارد. منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به بزرگراه آزادگان، از شرق به بزرگراه امام علی، از جنوب به بزرگراه آوینیو ارضای اطراف و از غرب به مبارکآبا و صالحآباد محدود میشود. همچنین شهرستان ری به عنوان بخشی از منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به تهران، از جنوب به شهرستان قم، از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود. این منطقه با مناطق نوزده، شانزده و پانزده همجوار است. منطقه ۲۰ تنها منطقه جنوبی تهران است که کل منطقه در قسمت جنوب اتوبان آزادگان قرار گرفتهاست. منطقه بیست شهرداری تهران دارای هفت ناحیه و بیست محله است. نواحی یک تا پنج در محدوده شهری و دو ناحیه شش و هفت هم به عنوان محدوده غیر شهری و حریم منطقه به حساب میآید. منطقه بیست از کهنترین و قدیمیترین سکونتگاههای شهری تهران است، سابقه تاریخی و تمدنی طولانی دارد. تاریخ سکونت در این شهر به ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. اگر چه ری همواره یکی از شهرهای مهم ایران باستان بهشمار میرفت ولی هیچگاه پایتخت در ایران باستان و ایران پیش از اسلام نبود.این شهر در قرن چهارم هجری بزرگترین مراکز چهارگانه ایالت جبال بودهاست. ابن حوقل گوید بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست، جز آنکه نیشابور به وسعت از آن بیشتر و بزرگتر است.در این منطقه آثار تاریخی متعددی از دوران ایران باستان، ایران پس از اسلام با قدمت چند هزار ساله بر جای ماندهاست از آن جمله میتوان به این اماکن اشاره کرد. تپه میل، آتشکده بهرام، دژ رشکان، چشمه علی باروی ری، بازار ری، برج طغرل، کوه نقارخانه، استودان گبرها، زندان هارون، گنبد امیر اینانج، کاروانسرای کنارگرد، قلعه گبری، برچ نقاره خانه، بازار ری
۲۱ و ۲۲
منطقه ۲۱ شهرداری تهران یکی از غربیترین مناطق شهری تهران است. منطقه از شمال به اتوبان تهران – کرج، از جنوب به جاده قدیم تهران - کرج از شرق به مسیل کن و از غرب به گرمدره محدود است. منطقه بیست و یک، در امتداد جنوب منطقه ۲۲ (جنوب اتوبان تهران- کرج) و غرب مناطق ۹ و ۵ قرار دارد. به شکل یک مثلث در منتهیالیه غرب تهران در امتداد جادههای ارتباطی تهران – کرج تا بعد از دو راهی کاروانسرای سنگی گسترده شدهاست. این منطقه با مناطق پنج، نوزده و هیجده، منطقه بیست و دو و نیز شهرهای کرج و شهریار همسایه است. منطقه بیست و یک شهرداری تهران دربرگیرنده سه ناحیه و سیزده محله است. از جمله محلههای مطرح این منطقه میتوان به وردآورد و تهرانسر اشاره کرد. منطقه بیست و یک شهرداری تهران در نخستین طرح جامع تهران مصوب ۱۳۴۹ به عنوان پهنه اصلی استقرار کارخانجات صنعتی و فعالیتهای وابسته به آن در نظر گرفته شدهاست. محدوده کنونی منطقه بیست و یک تا سال ۱۳۸۳ به عنوان جزئی از منطقه ۹ شهرداری تهران، نواحی ۳، ۴ و ۵ شهرداری این منطقه را تشکیل میداد. در این سال، این سه ناحیه از شهرداری منطقه ۹ منفک شده و منطقه ۲۱ را تشکیل دادند.سابقه سکونتگاهی محدوده منطقه بیست و یک کنونی به سالهای دهه چهل و پنجاه خورشیدی بازمیگردد. به عبارتی دیگر از حیث عملکردی و کاربری منطقه را میتوان به دو بخش مسکونی و غیر مسکونی تقسیم کرد. از جمله مراکز مهم صنعتی واقع در این منطقه عبارت است از شرکت دارویی و بهداشتی لقمان، کارخانجات داروپخش، داروسازی عبیدی، داروگر، ایران خودرو، سایپا، کرمان موتور شهروندان این منطقه به مناطق تفریحی و گردشگری پارک جنگلی چیتگر، دریاچه چیتگر و شهرک سینمایی غزالی دسترسی سریع و سادهای دارند.شهروندان این منطقه از طریق بزرگراه آزادگان، بزرگراه فتح و بزرگراه لشگری به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارند.
منطقه ۲۲ شهرداری تهران در شمال غرب تهران قرار دارد. منطقه ۲۲ شهرداری تهران در قسمت شمال غربی شهر تهران و در پایین دست حوضه آبریز رودخانه کن و وردیج قرار دارد. این منطقه از شمال با کوهستان البرز مرکزی، در شرق با حریم رودخانه کن، در جنوب با آزاد راه تهران - کرج و در غرب با محدوده جنگلهای دست کاشت وردآورد محدود میشود. منطقه بیست و دو با مناطق پنج و بیست و یک شهرداری تهران همجوار است. منطقه ۲۲ دارای ۴ ناحیه، ۱۲ محله و ۲۸ شهرک با ۵۸۸۱ هکتار وسعت است. شهروندان منطقه بیست و دو به واسطه آزادراه تهران - کرج در جنوب، بزرگراه شهید خرازی در شمال، بزرگراه آزادگان در غرب و همچنین بزرگراه شهید همدانی در میانه این منطقه به شبکه بزرگراهی تهران و نیز شبکه بین شهری مناطق شمالی ایران دسترسی خوبی دارند. علاوه بر آن به دلیل وجود این شاهراههای اصلی، امکان ترددهای پر حجم روزانه بین شهری و بین استانی را فراهم میشود. در منطقه بیست و دو شهرداری تهران مراکز مهم ورزشی، علمی و اقتصادی و گردشگری وجود دارد. از جمله میتوان اشاره کرد به دانشگاه علامه طباطبایی، مجموعه ورزشی آزادی تهران، پارک جنگلی چیتگر، پارک جنگلی خرگوشدره، پارک جنگلی لتمال کن، پارک جنگلی وردآورد، دریاچه چیتگر، آبشار تهران، بوستان جوانمردان، ایران مال، بوستان بانوان ریحانه از محلههای این منطقه میتوان اشاره کرد به دهکده المپیک، آبشار، دریاچه خلیج فارس و.
رتبهبندی مناطق
پژوهشها و پایشهای متعددی در ادوار مختلف دربارهٔ شاخصهای رضایتمندی، احساس تعلق، سلامت، فضای سبز و نظایر این در مناطق بیست و دوگانه تهران انجام شدهاست. از جمله دربارهٔ رضایتمندی از محل سکونت بررسیهایی انجام شدهاست.
منابع
پیوند به بیرون
تهران
شهرداران تهران
شهرداران مناطق تهران
شهرداری تهران |
2138 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%DB%B2%DB%B2%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | منطقه ۲۲ شهرداری تهران | منطقه ۲۲ شهرداری تهران در شمال غرب تهران قرار دارد. منطقه ۲۲ شهرداری تهران در قسمت شمال غربی شهر تهران و در پایین دست حوضه آبریز رودخانه کن و وردیج قرار دارد. این منطقه از شمال با کوهستان البرز مرکزی، در شرق با حریم رودخانه کن، در جنوب با آزاد راه تهران - کرج و در غرب با محدوده جنگلهای دست کاشت وردآورد محدود میشود. منطقه بیست و دو با مناطق پنج و بیست و یک شهرداری تهران همجوار است. منطقه ۲۲ دارای ۴ ناحیه، ۱۲ محله و ۲۸ شهرک با ۵۸۸۱ هکتار وسعت است. شهروندان منطقه بیست و دو به واسطه آزادراه تهران - کرج در جنوب، بزرگراه شهید خرازی در شمال، بزرگراه آزادگان در غرب و همچنین بزرگراه شهید همدانی در میانه این منطقه به شبکه بزرگراهی تهران و نیز شبکه بین شهری مناطق شمالی ایران دسترسی خوبی دارند. علاوه بر آن به دلیل وجود این شاهراههای اصلی، امکان ترددهای پر حجم روزانه بین شهری و بین استانی را فراهم میشود. در منطقه بیست و دو شهرداری تهران مراکز مهم ورزشی، علمی و اقتصادی و گردشگری وجود دارد. از جمله میتوان اشاره کرد به دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علامه طباطبایی، مجموعه ورزشی آزادی تهران، پارک جنگلی چیتگر، پارک جنگلی خرگوشدره، پارک جنگلی لتمال کن، پارک جنگلی وردآورد، دریاچه چیتگر، آبشار تهران، بوستان جوانمردان، ایران مال، بوستان بانوان ریحانه از محلههای این منطقه میتوان اشاره کرد به دهکده المپیک، آبشار، دریاچه خلیج فارس و.
تاریخچه
منطقه بیست و دو شهرداری تهران از دهه پنجاه خورشیدی سابقه کاربری مسکونی و صنعتی در شهر تهران دارد.
نخستین تلاشها در زمینه پیوستن اراضی کنونی منطقه بیست و دو شهرداری تهران به بافت شهری پایتخت به دهه چهل خورشیدی بازمیگردد. مستند به گزارشهای تاریخی مالکان اولیه اراضی منطقه در سالهای قبل از انقلاب خانواده فرمانفرمایان و فیروزگر بودند. پس از تصویب نخستین طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۹ منطقه با نام شهر جدید کن در سالهای دهه پنجاه زیر ساخت و ساز رفت و شاهد رشد و توسعه کالبدی بود. تدریجاً در فاصله سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۸ حدود ۲۰ درصد اراضی منطقه تفکیک شد، مالکین جزئی پیدا کرد. بقیه اراضی به قطعات بزرگ (۱۰۰۰ مترمربع به بالا) تقسیم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اراضی فرمانفرمایان و فیروزگر ملی اعلام شد و تعدادی از آنها به سازمان زمین شهری واگذار شد.
در فاصله سالهای دهه شصت، ۲۵ درصد اراضی توسط نیروهای مسلح جهت ساخت و ساز پادگانهای نظامی مورد استفاده قرار گرفت. همچنین در قسمتی از اراضی این منطقه نیز تعاونیهای مسکن شروع به شهرکسازی کردند. متأثر از رشد کالبدی منطقه و افزایش جمعیت، چالشهایی در حوزه مدیریت خدمات شهری و زیستمحیطی و … در این منطقه پدید آمد و متأثر از چالشهای یاد شده، شهرداری تهران بر آن شد تا اراضی شمال غرب تهران را به محدوده خدماتی شهر تهران الحاق نماید؛ بر این اساس تهیه طرح تفصیلی منطقه ۲۲ بنا به توصیه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در سال ۱۳۷۰ با هدف احیای مفاهیم از دست رفته شهرسازی چون هویت، خوانا بودن محیط جهتیابی و مکانیابی فضاهای مناسب شهری در دستور کار مهندسین مشاور قرار گرفت. در سال ۱۳۷۳ مطالعات تهیه شده توسط مشاور با عنوان طرح تفصیلی منطقه ۲۲ تصویب شد. پس از تصویب طرح تفصیلی، زمینه اجرای آن با مسائل مختلفی همراه شد. در نهایت پس از رفع ایرادهای مطرح شده طرح تفصیلی جدید در سال ۱۳۷۸، به تصویب رسید. سرانجام طرح تفصیلی منطقه ۲۲ تهران در تاریخ هشتم شهریورماه ۱۳۷۹ شهرداری این منطقه رسماً فعالیتش را آغاز کرد.
اطلاعات عمومی
در این بخش اطلاعات دربارهٔ محدوده، وسعت و جمعیت، ویژگیها و چالشهای منطقه ارائه میشود.
محدوده
منطقه ۲۲ شهرداری تهران در قسمت شمال غربی شهر تهران و در پایین دست حوضه آبریز رودخانه کن و وردیج قرار دارد. این منطقه از شمال با کوهستان البرز مرکزی، در شرق با حریم رودخانه کن، در جنوب با آزاد راه تهران - کرج و در غرب با محدوده جنگلهای دست کاشت وردآورد محدود میشود. منطقه بیست و دو با مناطق پنج و بیست و یک شهرداری تهران همجوار است. به این ترتیب مرز شمالی منطقه بیست و دو شهرداری تهران تا منتهیالیه دامنههای جنوبی البرز تا ارتفاع ۱۸۰۰ متری توسعه یافتهاست. در محدوده منطقه ۲۲ بلندترین منطقه ارتفاعی از سطح دریا در خط مستقیم حوزه آبریز شمالی در ارتفاعات البرز و در شرق روستای کیگا با رقوم ۳۸۴۰ و پستترین آن در خروجی پیکانشهر به ارتفاع ۱۲۲۰متر است.
مسیر رودخانه کن که از شمال به جنوب جریان دارد پس از نقطه خروجی در سرتاسر حد شرقی محدوده طرح کشیده شده و پذیرنده آبهای سطحی حوزههای شرقی است که از طریق کانالهای انحرافی به آن متصل میشوند. رودخانه وردآورد نیز در امتداد شمالی جنوبی و به موازات رودخانه کن جریان دارد و در قسمت شمالی در غرب منطقه میانی امتداد یافتهاست و در پائین دست، حد غربی محدوده طرح را تشکیل میدهد. فاصله متوسط این دو رودخانه از یکدیگر در حدود ۱۰ کیلومتر است. مقایسه سطح منطقه بیست و دو با سطح دیگر مناطق با وسعت ۷۰۷۵۰ هکتار نشان از تعلق حدود ۴/۸ درصد از مساحت محدوده خدماتی شهر تهران به این منطقه است. این محدوده در ناحیه دشت سر تهران و در قسمت دشت چیتگر قرار دارد و از لحاظ زمینشناسی از رسوبات غیر متراکمی به وجود آمده که از دامنه جنوبی کوههای البرز حمل و تهنشین شدهاند و در ضخامت رسوبات آبرفتی این ناحیه یک سفره آب زیرزمینی گسترده وجود دارد شیب عمومی منطقه از شمال به جنوب است.
جمعیت و مساحت
منطقه بیست و دو طبق پهنه بندی مصوب سال ۱۳۹۱، بالغ بر ۵۸۸۱ هکتار وسعت دارد؛ این منطقه با هدف رفع کمبودهای خدماتی حوزه غرب تهران و نیز جابهجایی بخشی از جمعیت ساکن در بافتهای فرسوده تهران مرکزی و نیز اسکان بخشی از جمعیت شهر تهران ایجاد شد. جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران، ۱۷۵٬۳۹۸ نفر (۵۴٬۸۵۷ خانوار) شامل ۸۹٬۱۴۶ مرد و ۸۶٬۲۵۲ زن میباشد. جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ ایران، ۱۲۸٬۹۵۸ نفر (۳۸٬۱۰۶ خانوار) شامل ۶۵٬۴۷۶ مرد و ۶۳٬۴۸۲ زن میباشد.
ویژگی
دسترسیهای مهم منطقه، آزاد راه تهران - کرج و آزادراه تهران - شمال میباشد که آزاد راه در حال احداث تهران-شمال به عنوان شریان اصلی شمال به جنوب کشور، مسیر اصلی رفت و آمد است. این منطقه که بنابر ضوابط طرح جامع جزو گسترش پیوسته شهر است؛ دربرگیرنده شهرکهایی پراکنده، تأسیسات، ساختمانهای ورزشگاه آزادی و جنگل چیتگر است.
چالشها
در بررسیهای رسانهای چالشهایی نظیر انبوهیسازی و نیز وجود آلایندههای صوتی و هوا از جمله چالشهای این منطقه عنوان شدهاست.
در سالهای اخیر به دلیل بکر بودن شدید این منطقه ساخت و ساز رونق شدیدی گرفت به دلیل افزایش تقاضای شدید، شرکتهای خصوصی تحت عنوان تعاونی مسکن فروش ملک بصورت پیش فروش را آغاز کردند.
ایجاد میتینگهای متعدد به دلیل کثرت مراکز تفریحی در این منطقه یکی از معضلات فرهنگی و اجتماعی موجود در منطقه است؛ ایجاد و گسترش گروههای مختلف مانند: وست پارکور، تهران کیلر، تیم۲۳ و غیره نمونه ای بر اثبات وجود ظرفیت ایجاد بیشتر در آینده است.
در سالهای اخیر حجم زیادی از مسکنهای منطقه ۲۲ از طریق پیش فروش انجام گردیدهاست.
محلهها
منطقه بیست و دو دارای ۴ ناحیه، ۱۲ محله و ۲۸ شهرک با ۵۸۸۱ هکتار وسعت است.
زیبادشت
دهکده المپیک
آبشار
باقری
سرو آزاد
دریاچه خلیج فارس
قائم
زیبا دشت
شریف
صدرا
گلستان
هوانیروز
کوهک
مراکز مهم
در منطقه بیست و دو شهرداری تهران مراکز مهم ورزشی، علمی و اقتصادی و گردشگری وجود دارد.
مراکز مطرح
دانشگاه علامه طباطبایی
مجموعه ورزشی آزادی تهران
پارک جنگلی چیتگر
پارک جنگلی خرگوشدره
پارک جنگلی لتمال کن
پارک جنگلی وردآورد
دریاچه چیتگر
آبشار تهران
دانشگاه علوم انتظامی
پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی
بنیاد علمی بینالمللی علوم مغز و اعصاب ایران
بوستان جوانمردان
ایران مال
بوستان بانوان ریحانه
دیگر مراکز
برخی از مراکز گردشگری و شهری به شرح زیر است.
بوستان شب بو
بوستان آتشنشان
بوستان افرا
بوستان باغ نو
بیمارستان ایرانیان
سینما دهکده
فرهنگسرای شهر
فرهنگسرای طبرستان
حمل و نقل عمومی
شهروندان منطقه بیست و دو به واسطه آزادراه تهران - کرج در جنوب، بزرگراه شهید خرازی در شمال، بزرگراه آزادگان در غرب و همچنین بزرگراه شهید همدانی در میانه این منطقه به شبکه بزرگراهی تهران و نیز شبکه بین شهری مناطق شمالی ایران دسترسی خوبی دارند. علاوه بر آن به دلیل وجود این شاهراههای اصلی، امکان ترددهای پر حجم روزانه بین شهری و بین استانی را فراهم میشود. علاوه بر محورهای مواصلاتی یاد شده، قطار بین شهری تهران - کرج، تهران - گلشهر، تهران - هشتگرد نیز به موازات بزرگراه تهران - کرج از جنوب این منطقه میگذرد، این خط راهآهن در محدوده منطقه ۲۲ دارای چهار ایستگاه استادیوم آزادی، پارک چیتگر، ایران خودرو و وردآورد میباشد و امکان عبور و مرور بدون ترافیک و در بالاترین حجم ممکنه را بین کلانشهرهای کرج و تهران فراهم میسازد. همچنین خبرهایی مبنی بر افتتاح خط ده مترو تهران و تخصیص شمار ایستگاههای بیشتری به این منطقه از تهران پیشتر اعلام شدهاست.
ایستگاههای مترو
ایستگاه متروی ورزشگاه آزادی
ایستگاه متروی ایران خودرو
ایستگاه متروی چیتگر
ایستگاه متروی وردآورد
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
منابع
پیوند به بیرون
شهرداری منطقهٔ ۲۲ تهران
بخشهای استان تهران
۲۲ |
2139 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%DB%B2%DB%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | منطقه ۲۱ شهرداری تهران | منطقه ۲۱ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری تهران و از غربیترین مناطق این شهر است. منطقه از شمال به اتوبان تهران – کرج، از جنوب به جاده قدیم تهران - کرج از شرق به مسیل کن و از غرب به گرمدره محدود است. منطقه بیست و یک، در امتداد جنوب منطقه ۲۲ (جنوب اتوبان تهران- کرج) و غرب مناطق ۹ و ۵ قرار دارد. به شکل یک مثلث در منتهیالیه غرب تهران در امتداد جادههای ارتباطی تهران – کرج تا بعد از دو راهی کاروانسرای سنگی گسترده شدهاست. این منطقه با مناطق پنج، نُه، هجده و بیستودو و نیز شهرهای کرج و شهریار همسایه است. منطقه بیست و یک شهرداری تهران دربرگیرنده سه ناحیه و سیزده محله است. از جمله محلههای مطرح این منطقه میتوان به وردآورد و تهرانسر اشاره کرد. منطقه بیست و یک شهرداری تهران در نخستین طرح جامع تهران مصوب ۱۳۴۹ به عنوان پهنه اصلی استقرار کارخانجات صنعتی و فعالیتهای وابسته به آن در نظر گرفته شدهاست. محدوده کنونی منطقه بیست و یک تا سال ۱۳۸۳ به عنوان جزئی از منطقه ۹ شهرداری تهران، نواحی ۳، ۴ و ۵ شهرداری این منطقه را تشکیل میداد. در این سال، این سه ناحیه از شهرداری منطقه ۹ منفک شده و منطقه ۲۱ را تشکیل دادند.سابقه سکونتگاهی محدوده منطقه بیست و یک کنونی به سالهای دهه چهل و پنجاه خورشیدی بازمیگردد. به عبارتی دیگر از حیث عملکردی و کاربری منطقه را میتوان به دو بخش مسکونی و غیر مسکونی تقسیم کرد. از جمله مراکز مهم صنعتی واقع در این منطقه عبارت است از شرکت دارویی و بهداشتی لقمان، کارخانجات داروپخش، داروسازی عبیدی، داروگر، ایران خودرو، سایپا، کرمان موتور شهروندان این منطقه به مناطق تفریحی و گردشگری پارک جنگلی چیتگر، دریاچه چیتگر و شهرک سینمایی غزالی دسترسی سریع و سادهای دارند.شهروندان این منطقه از طریق بزرگراه آزادگان، بزرگراه فتح و بزرگراه لشگری به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارند.
تاریخچه
سابقه سکونتگاهی محدوده منطقه بیست و یک کنونی به سالهای دهه چهل و پنجاه خورشیدی بازمیگردد. به عبارتی دیگر از حیث عملکردی و کاربری منطقه را میتوان به دو بخش مسکونی و غیر مسکونی تقسیم کرد.
کاربری مسکونی
منطقه بیست و یک شهرداری تهران در نخستین طرح جامع تهران مصوب ۱۳۴۹ به عنوان پهنه اصلی استقرار کارخانجات صنعتی و فعالیتهای وابسته به آن در نظر گرفته شدهاست. محدوده کنونی منطقه بیست و یک تا سال ۱۳۸۳ به عنوان جزئی از منطقه ۹ شهرداری تهران، نواحی ۳، ۴ و ۵ شهرداری این منطقه را تشکیل میداد. در این سال، این سه ناحیه از شهرداری منطقه ۹ منفک شده و منطقه ۲۱ را تشکیل دادند. در همین سال شهرداری منطقه ۲۱ تأسیس شد.
در تهران ادوار گذشته، هستههای کوچک جمعیت در وردآورد، قلعهها و کاروانسراهایی چند شامل قلعه سلیمان خان، قلعه چیتگر، قلعه ارامنه، قلعه حسنخان، کاروانسرا سنگی و … در سر راه تهران – قزوین در دورههای گذشته میتواند تجسمی کامل از فضای حومهای خلوت در آن دوران را نشان دهد. از قدیمیترین سکونتگاه مسکونی در محدوده کنونی منطقه بیست و یک، وردآورد و بخشی از چیتگر از گذشتههای دور روستا بودند. مستند به فرهنگ جغرافیای ایران؛ وردآورد دهی جزء بخش کن شهرستان تهران بهشمار میآمدهاست. وردآورد در گذشته به صورت قلعهای با دیوار بلند ۱۲ متری و ۶ برج دیدبانی و ۲ دروازه بود. همچنین بافت محدوده شمال تهرانسر دهه ۱۳۵۰ شکل گرفتهاست. بخش عمده بافت مسکونی منطقه دربرگیرنده شهرکهای فرهنگیان، آزادی، استقلال، آسمان، شهرداری، دژبان، دریا، ثامن، بیست و دو بهمن و تهرانسر و همچنین هواپیمائی کشوری، پارک جنگلی چیتگر، دریاچه چیتگر و… در سالهای دهه ۱۳۶۰ و پس از آن گسترش یافتهاست.
کاربری صنعتی
همانطور که گفته شد، مستند به نخستین طرح جامع تهران مصوب ۱۳۴۹ به عنوان پهنه اصلی استقرار کارخانجات صنعتی و فعالیتهای وابسته به آن در نظر گرفته شدهاست. شرکت ایران خودرو به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی ایران سال ۱۳۴۱ در این منطقه بنیاد نهاد شد. همچنین شرکت سایپا (سهامی عام ایرانی تولید اتومبیل) در سال ۱۳۴۴ در زمینی با مساحت ۲۴۰ هزار متر مربع و زیربنای ۲۰ هزار مترمربع تأسیس شد. همچنین شرکت خودروسازی کرمان سال۱۳۶۹ در این منطقه احداث شد.
اطلاعات عمومی
محدوده
منطقه از شمال به اتوبان تهران – کرج، از جنوب به جاده قدیم تهران - کرج از شرق به مسیل کن و از غرب به گرمدره محدود است. این منطقه با مناطق پنج، نوزده، هیجده، منطقه بیست و دو و نیز شهرهای کرج و شهریار همسایه است.
وسعت و جمعیت
مساحت محدوده منطقه ۲۱ بالغ بر ۵۱۵۶ هکتار است که ۷/۸ درصد مساحت کل مناطق شهر تهران است. در قیاس با مساحت سایر مناطق در زمره بزرگترین مناطق شهرداری تهران بهشمار میآید. براساس گزارش سایت شهرداری در سال ۱۴۰۰، جمعیت منطقه ۱۸۶۳۱۹ نفر اعلام شدهاست که از این تعداد ۹۲۵۸۰ نفر زن و ۹۳۷۳۹ نفر مرد اعلام شدهاست و شمار خانوار منطقه هم ۶۰۴۳۲ تبیین شدهاست. همچنین بر اساس گزارشی دیگر جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ ایران، ۱۶۲٬۶۸۱ نفر (۵۰٬۳۸۱ خانوار) شامل ۸۲٬۰۱۴ مرد و ۸۰٬۶۶۷ زن میباشد.
ویژگی
تطور و تحولات کالبدی و اجتماعی از دهه چهل خورشیدی تاکنون تأثیر مستقیم بر مناسبات صنعتی و اقتصادی این منطقه گذاشتهاست. از جمله تصمیمها و اقدامهای مؤثر بر مناسبات اجتماعی و اقتصادی منطقه بیست و یک میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
پیشنهاد طرح جامع تهران برای استقرار فعالیتهای صنعتی تهران در محدوده منطقه
قرار داشتن اراضی منطقه خارج از محدوده خدماتی شهر
قرارگیری در محدوده آزاد نشده شهر، به حساب آمدن به عنوان بخشی از حریم استحفاظی شهر
تصرف بسیاری از اراضی منطقه توسط نهادهای نظامی در سالهای پس از انقلاب
عبور محورهای تجهیز شده عملکردی کلان مقیاس تهران – کرج از درون و لبههای منطقه
پیشنهاد منطقه به عنوان جزئی از پهنه توسعه شهر تهران در غرب این شهر
واگذاری بخشی از زمینهای منطقه به عنوان شرکتهای تعاونی مسکن به کارکنان رده میانی و پائین سازمانهای اجرائی (مانند شهرداری، دانشگاه تهران، صدا و سیما، دژبان، دادگستری و …)
مجموعاً عواملی یاد شده تأثیر اساسی بر ویژگیهای اقتصادی محدوده و شکلدهی گذاشتهاست. نظام فعالیت و اشتغال جمعیت، نظام تولید کارگاهی آن را متأثر ساختهاست.
مراکز مهم
بخش قابل توجهی از اراضی و زمینهای منطقه بیست و یک کاربری صنعتی دارند، از جمله کارخانهها و شرکتهای خودروسازی، صنایع دارویی و آرایشی بهداشتی همچنین بیش از یک صد کارخانه و کارگاه و صنایع مرتبط به خودروسازی در این منطقه مستقر شدهاست.
صنایع خودروسازی و دارویی
شرکت دارویی و بهداشتی لقمان
کارخانجات داروپخش
داروسازی عبیدی
داروگر
ایران خودرو
سایپا
کرمان موتور
دیگر مراکز
علاوه بر مراکز صنعتی برای تأمین نیازهای رفاهی، درمانی و آموزشی و … مراکز متعدد دیگری در این منطقه قرار دارد. این منطقه تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر پنجاه و پنج بوستان دارد. به دلیل مجاورت دسترسی خوبی به پارک جنگلی چیتگر و دریاچه چیتگر دارد.
موزه خودروهای تاریخی ایران
شهرک سینمایی غزالی
سینما ققنوس
نگارخانه کوثر
بوستان نرگس
بوستان لاله
بوستان کوثر
بوستان ریما
بوستان افق
بوستان گلناز
بیمارستان روانپزشکی ایران
بیمارستان قوامین
محلهها
منطقه بیست و یک شهرداری تهران دربرگیرنده سه ناحیه و سیزده محله است.
وردآورد
تهرانسر غربی
چیتگر شمالی
چیتگر جنوبی
شهرک غزالی
ویلاشهر
شهرک شهرداری
شهرک دانشگاه
شهرک استقلال
باشگاه نفت
شهرک دریا
شهرک آزادی -فرهنگیان
شهرک پاسداران
حمل و نقل عمومی
منطقه بیست و یک شهرداری تهران دارای ۹ خط اتوبوس و چندین پایانه اتوبوس و دهها ایستگاه اتوبوس و تاکسی است. شهروندان این منطقه از طریق بزرگراه آزادگان، بزرگراه فتح و بزرگراه لشگری به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارند. دسترسی شهروندان این منطقه به شبکه مترو تهران از طریق سه ایستگاه زیر است.
ایستگاه متروی چیتگر
ایستگاه متروی وردآورد
ایستگاه متروی ورزشگاه آزادی
نگارخانه
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقه ۲۱ تهران
۲۱ |
2140 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%DB%B2%DB%B0%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | منطقه ۲۰ شهرداری تهران | منطقه ۲۰ شهرداری تهران یکی از مناطق جنوبی شهری تهران است و بخش عمدهای از شهر ری در منطقه ۲۰ تهران قرار دارد. منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به بزرگراه آزادگان، از شرق به بزرگراه امام علی، از جنوب به بزرگراه آوینیو ارضای اطراف و از غرب به مبارکآبا و صالحآباد محدود میشود. همچنین شهرستان ری به عنوان بخشی از منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به تهران، از جنوب به شهرستان قم، از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود. این منطقه با مناطق نوزده، شانزده و پانزده همجوار است. منطقه ۲۰ تنها منطقه جنوبی تهران است که کل منطقه در قسمت جنوب اتوبان آزادگان قرار گرفتهاست. منطقه بیست شهرداری تهران دارای هفت ناحیه و بیست محله است. نواحی یک تا پنج در محدوده شهری و دو ناحیه شش و هفت هم به عنوان محدوده غیر شهری و حریم منطقه به حساب میآید. منطقه بیست از کهنترین و قدیمیترین سکونتگاههای شهری تهران است، سابقه تاریخی و تمدنی طولانی دارد. تاریخ سکونت در این شهر به ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. اگر چه ری همواره یکی از شهرهای مهم ایران باستان بهشمار میرفت ولی هیچگاه پایتخت در ایران باستان و ایران پیش از اسلام نبود.این شهر در قرن چهارم هجری بزرگترین مراکز چهارگانه ایالت جبال بودهاست. ابن حوقل گوید بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست، جز آنکه نیشابور به وسعت از آن بیشتر و بزرگتر است.در این منطقه آثار تاریخی متعددی از دوران ایران باستان، ایران پس از اسلام با قدمت چند هزار ساله بر جای ماندهاست از آن جمله میتوان به این اماکن اشاره کرد.
تپه میل، آتشکده بهرام، دژ رشکان، چشمه علی باروی ری، بازار ری، برج طغرل، کوه نقارخانه، استودان گبرها، زندان هارون، گنبد امیر اینانج، کاروانسرای کنارگرد، قلعه گبری، برچ نقاره خانه، بازار ری
تاریخچه
منطقه بیست شهرداری تهران، دربرگیرنده شهر ری است. این منطقه از دیرباز سابقه سکونتگاهی دارد.
ری، شهرری، یا راگا() مرکز شهرستان ری در استان تهران ایران است. ری از کهنترین شهرهای جهان است به طوریکه این منطقه را در گذشته «شیخ البلاد» میگفتند. تاریخ پیدایش ری به زمان اقوام آریایی میرسد و ری از تمام شهرهای ماد بزرگتر بود. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. ری در بخشی از دوره زیاریان و نیز سلجوقیان پایتخت ایران بودهاست. این شهر در طول تاریخ به نامهای مختلفی خوانده میشده، راکس (رکس)، راگز، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، امالبلاد، ری شهر، شیخ البلاد و محمدیه از نامهایی بودند که ری در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده. بنابر آنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساخته شدهاست. تاریخ سکونت در این شهر به ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. اگر چه ری همواره یکی از شهرهای مهم ایران باستان بهشمار میرفت ولی هیچگاه پایتخت در ایران باستان و ایران پیش از اسلام نبود.این شهر در قرن چهارم هجری بزرگترین مراکز چهارگانه ایالت جبال بودهاست. ابن حوقل گوید بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست، جز آنکه نیشابور به وسعت از آن بیشتر و بزرگتر است.
اطلاعات عمومی
در این بخش اطلاعاتی دربارهٔ محدوده و جمعیت و وسعت و نظایر این ارائه میشود.
محدوده
منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به بزرگراه آزادگان، از شرق به بزرگراه امام علی، از جنوب به بزرگراه آوینیو ارضای اطراف و از غرب به مبارکآباد و صالحآباد محدود میشود. همچنین شهرستان ری به عنوان بخشی از منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به تهران، از جنوب به شهرستان قم، از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود. مساحت بخشهای سهگانه شهرستان ری: بخش مرکزی ۱۷۴؛ بخش کهریزک ۵۴۳، و فشاپویه ۱۶۴۵ کیلومتر مربع میباشد. این منطقه با مناطق نوزده، شانزده و پانزده همجوار است. منطقه ۲۰ تنها منطقه جنوبی تهران است که کل منطقه در قسمت جنوب اتوبان آزادگان قرار گرفتهاست و با حریم مناطق ۱۹ و ۱۵ همسایه است.
مساحت و جمعیت
وسعت منطقه بیست شهرداری تهران بالغ بر دویست کیلومتر مربع است؛ ۲۲ کیلومتر مربع داخل محدوده شهری و ۱۷۸ کیلومترمربع حریم منطقه بهشمار میآید. جمعیت منطقه بیست مستند به گزارش سایت شهرداری در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴۵۳۷۴۰ نفر است. همچنین بر اساس گزارشی دیگر عنوان شدهاست که جمعیت این منطقه، براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ ایران، ۳۴۰٬۸۶۱ نفر (۱۰۴٬۲۷۵ خانوار) شامل ۱۷۰٬۸۵۹ مرد و ۱۷۰٬۰۰۲ زن میباشد.
ویژگی
سابقه و قدمت چند هزار ساله شهرری، وجود اماکن و عناصر تاریخی و همچنین جذب زوار به حرم شاه عبدالعظیم از جمله ویژگیهای تاریخی ـ مذهبی منطقه است. به همین اعتبار نسبت به سایر مناطق تهران، متمایز و متفاوت است. همچنین جدا افتادگی کالبدی منطقه از تهران که تا سالهای اخیر نیز ادامه داشتهاست هم از دیگر ویژگیهای این منطقه میتوان برشمرد. علاوه بر ویژگیهای تاریخی یاد شده میتوان به وجود چشماندازهای باز به واسطه همجواری با کوه بی بی شهربانو و حریم جنوبی شهر تهران نیز اشاره کرد. در عین حال وجود زمین و مسکن گران قیمت، و وجود سطوح قابل توجه کاربریهای صنعتی و انبارداری و ضرورت تبدیل آنها به صنایع تولیدی و پارک جهت جذب شاغلین و همچنین وجود سطوح قابل توجه اراضی مزروعی و فضای سبز به خصوص در حاشیه منطقه و وجود فرصت توسعه اشتغال از مهمترین ویژگیهای منطقه عنوان شدهاست. .
محلهها
منطقه بیست شهرداری تهران دارای هفت ناحیه و بیست محله است. نواحی یک تا پنج در محدوده شهری و دو ناحیه شش و هفت هم به عنوان محدوده غیر شهری و حریم منطقه به حساب میآید. در ادامه محدوده منطقه به تفکیک نواحی ارائه میشود.
محدوده نواحی
محلهها
فیروزآبادی
جوانمرد قصاب
حمزهآباد
منصوریه منگل
دیلمان
صفاییه-چشمه علی
اقدسیه
غیوری -ابن بابویه
ظهیرآباد
شهادت
دولتآباد
۱۳ آبان
تقیآباد
عباسآباد
بهشتی
علایین
استخر
سرتخت
ولیآباد
نفرآباد -هاشمآباد
مرکز مهم
در منطقه بیست شهرداری تهران آثار متعدد تاریخی، فرهنگی، مذهبی، علمی و درمانی از دوره ایران باستان و ایران پس از اسلام وجود دارد.
آثار تاریخی
در این منطقه آثار تاریخی متعددی از دوران ایران باستان، ایران پس از اسلام با قدمت چند هزار ساله بر جای ماندهاست از آن جمله میتوان به این اماکن اشاره کرد.
آثار تاریخی پیش از اسلام
نمایی از سنگ نگاره فتحعلی شاه قاجار که ب جای نقش برجسته ساسانی در کوه حک شد و بعدها نزدیک کارخانه سیمان ری قرار گرفت در حال حاضر به دلیل تخریب کوه برای مواد اولیه سیمان، اثری از آن نیست. سنگ نگاره یکی از شاهان ساسانی، احتمالاً اردشیر اول یا شاهپور نخست که تا زمان فتحعلی شاه قاجار در محل کوه نزدیک کارخانه سیمان ری قرار داشتهاست و به دستور فتحعلی شاه از بین رفته و نقش خود را به جای آن حجاری نموده بودهاست.
تپه میل
آتشکده بهرام
دژ رشکان
چشمه علی
آثار تاریخی پس از اسلام
آثار تاریخی پس از اسلام به شرح زیر است.
باروی ری
بازار ری
کاروانسرای شاه عباسی (شهر ری)
برج طغرل
کوه نقارخانه
استودان گبرها
زندان هارون
گنبد امیر اینانج
کاروانسرای کنارگرد
قلعه گبری
برچ نقاره خانه
آرامگاهها
در این منطقه آرامگاه و بقاع متعددی وجود دارد.
ابن بابویه
بی بی زبیده
بی بی شهربانو
جوانمرد قصاب
امامزاده عبدالله
امامزاده حمزه
امامزاده ابوالحسن
امامزاده طاهر
امامزاده هادی
دیگر مراکز
پردیس سینمایی راگا
فرهنگسرای ولا
بوستان مهر
بوستان مهران
بوستان ماهور
بوستان کمیل
موزه شاهعبدالعظیم
بازار تاریخی ری
بیمارستان فیروزآبادی
بیمارستان هفت تیر
حمل و نقل عمومی
منطقه بیست شهرداری تهران درای امکانهای مختلف حمل و نقل عمومی است.
در منطقه بیست بالغ بر ۳۳۲ ایستگاه حمل و نقل عمومی اعم از اتوبوس و تاکسی در دسترس شهروندان است. همچنین بالغ بر پنج اتوبان به طول ۱۹٫۴ از این منطقه میگذرد و در مجاورت آن است که دسترسی شهروندان به شبکه بزرگراهی تهران را تسهیل کردهاست. از جمله میتوان به بزرگراههای آزادگان، امام علی، شهید آوینی و بزرگراه تندگویان اشاره کرد. بزرگراه امام علی به عنوان یکی از شاهراههای ارتباطی تهران، علاوه بر گذر از منطقه بیست از مناطق ۴، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۱۵ شهرداری تهران عبور میکند. شهروندان از طریق شمال منطقه به کمربندی تهران (بزرگراه آزادگان) دسترسی دارند. از سویی مردم این منطقه از طریق ایستگاههای فعال مترو، امکان ارتباط سریع با مرکز تهران و سایر نقاط اصلی پایتخت را دارند.
ایستگاه مترو
ایستگاه مترو جوانمرد قصاب
ایستگاه مترو شهرری
ایستگاه مترو دولتآباد
ایستگاه مترو حرم حضرت عبدالعظیم
نگارخانه
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقهٔ ۲۰ تهران
۲۰
تاریخچه
منطقه بیست شهرداری تهران، دربرگیرنده شهر ری است. این منطقه از دیرباز سابقه سکونتگاهی دارد.
ری، شهرری، یا راگا() مرکز شهرستان ری در استان تهران ایران است. ری از کهنترین شهرهای جهان است به طوریکه این منطقه را در گذشته «شیخ البلاد» میگفتند. تاریخ پیدایش ری به زمان اقوام آریایی میرسد و ری از تمام شهرهای ماد بزرگتر بود. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. ری در بخشی از دوره زیاریان و نیز سلجوقیان پایتخت ایران بودهاست. این شهر در طول تاریخ به نامهای مختلفی خوانده میشده، راکس (رکس)، راگز، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، امالبلاد، ری شهر، شیخ البلاد و محمدیه از نامهایی بودند که ری در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده. بنابر آنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساخته شدهاست. تاریخ سکونت در این شهر به ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. اگر چه ری همواره یکی از شهرهای مهم ایران باستان بهشمار میرفت ولی هیچگاه پایتخت در ایران باستان و ایران پیش از اسلام نبود.این شهر در قرن چهارم هجری بزرگترین مراکز چهارگانه ایالت جبال بودهاست. ابن حوقل گوید بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست، جز آنکه نیشابور به وسعت از آن بیشتر و بزرگتر است.
اطلاعات عمومی
در این بخش اطلاعاتی دربارهٔ محدوده و جمعیت و وسعت و نظایر این ارائه میشود.
محدوده
منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به بزرگراه آزادگان، از شرق به بزرگراه امام علی، از جنوب به بزرگراه آوینی و ارضای اطراف و از غرب به مبارکآبا و صالحآباد محدود میشود. همچنین شهرستان ری به عنوان بخشی از منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به تهران، از جنوب به شهرستان قم، از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود. مساحت بخشهای سهگانه شهرستان ری: بخش مرکزی ۱۷۴؛ بخش کهریزک ۵۴۳، و فشاپویه ۱۶۴۵ کیلومتر مربع میباشد. این منطقه با مناطق نوزده، شانزده و پانزده همجوار است. منطقه ۲۰ تنها منطقه جنوبی تهران است که کل منطقه در قسمت جنوب اتوبان آزادگان قرار گرفتهاست و با حریم مناطق ۱۹ و ۱۵ همسایه است.
مساحت و جمعیت
وسعت منطقه بیست شهرداری تهران بالغ بر دویست کیلومتر مربع است؛ ۲۲ کیلومتر مربع داخل محدوده شهری و ۱۷۸ کیلومترمربع حریم منطقه بهشمار میآید. جمعیت منطقه بیست مستند به گزارش سایت شهرداری در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴۵۳۷۴۰ نفر است. همچنین بر اساس گزارشی دیگر عنوان شدهاست که جمعیت این منطقه، براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ ایران، ۳۴۰٬۸۶۱ نفر (۱۰۴٬۲۷۵ خانوار) شامل ۱۷۰٬۸۵۹ مرد و ۱۷۰٬۰۰۲ زن میباشد.
ویژگی
سابقه و قدمت چند هزار ساله شهرری، وجود اماکن و عناصر تاریخی و همچنین جذب زوار به حرم شاه عبدالعظیم از جمله ویژگیهای تاریخی ـ مذهبی منطقه است. به همین اعتبار نسبت به سایر مناطق تهران، متمایز و متفاوت است. همچنین جدا افتادگی کالبدی منطقه از تهران که تا سالهای اخیر نیز ادامه داشتهاست هم از دیگر ویژگیهای این منطقه میتوان برشمرد. علاوه بر ویژگیهای تاریخی یاد شده میتوان به وجود چشماندازهای باز به واسطه همجواری با کوه بی بی شهربانو و حریم جنوبی شهر تهران نیز اشاره کرد. در عین حال وجود زمین و مسکن ارزان قیمت، و وجود سطوح قابل توجه کاربریهای صنعتی و انبارداری و ضرورت تبدیل آنها به صنایع تولیدی و پارک جهت جذب شاغلین و همچنین وجود سطوح قابل توجه اراضی مزروعی و فضای سبز به خصوص در حاشیه منطقه و وجود فرصت توسعه اشتغال از مهمترین ویژگیهای منطقه عنوان شدهاست. .
محلهها
منطقه بیست شهرداری تهران دارای هفت ناحیه و بیست محله است. نواحی یک تا پنج در محدوده شهری و دو ناحیه شش و هفت هم به عنوان محدوده غیر شهری و حریم منطقه به حساب میآید. در ادامه محدوده منطقه به تفکیک نواحی ارائه میشود.
محدوده نواحی
محلهها
فیروزآبادی
جوانمرد قصاب
حمزهآباد
منصوریه منگل
دیلمان
صفاییه-چشمه علی
اقدسیه
غیوری -ابن بابویه
ظهیرآباد
شهادت
دولتآباد
۱۳ آبان
تقیآباد
عباسآباد
بهشتی
علایین
استخر
سرتخت
ولیآباد
نفرآباد -هاشمآباد
مرکز مهم
در منطقه بیست شهرداری تهران آثار متعدد تاریخی، فرهنگی، مذهبی، علمی و درمانی از دوره ایران باستان و ایران پس از اسلام وجود دارد.
آثار تاریخی
در این منطقه آثار تاریخی متعددی از دوران ایران باستان، ایران پس از اسلام با قدمت چند هزار ساله بر جای ماندهاست از آن جمله میتوان به این اماکن اشاره کرد.
آثار تاریخی پیش از اسلام
نمایی از سنگ نگاره فتحعلی شاه قاجار که ب جای نقش برجسته ساسانی در کوه حک شد و بعدها نزدیک کارخانه سیمان ری قرار گرفت در حال حاضر به دلیل تخریب کوه برای مواد اولیه سیمان، اثری از آن نیست. سنگ نگاره یکی از شاهان ساسانی، احتمالاً اردشیر اول یا شاهپور نخست که تا زمان فتحعلی شاه قاجار در محل کوه نزدیک کارخانه سیمان ری قرار داشتهاست و به دستور فتحعلی شاه از بین رفته و نقش خود را به جای آن حجاری نموده بودهاست.
تپه میل
آتشکده بهرام
دژ رشکان
چشمه علی
آثار تاریخی پس از اسلام
آثار تاریخی پس از اسلام به شرح زیر است.
باروی ری
بازار ری
کاروانسرای شاه عباسی (شهر ری)
برج طغرل
کوه نقارخانه
استودان گبرها
زندان هارون
گنبد امیر اینانج
کاروانسرای کنارگرد
قلعه گبری
برچ نقاره خانه
آرامگاهها
در این منطقه آرامگاه و بقاع متعددی وجود دارد.
ابن بابویه
بی بی زبیده
بی بی شهربانو
جوانمرد قصاب
امامزاده عبدالله
امامزاده حمزه
امامزاده ابوالحسن
امامزاده طاهر
امامزاده هادی
دیگر مراکز
پردیس سینمایی راگا
فرهنگسرای ولا
بوستان مهر
بوستان مهران
بوستان ماهور
بوستان کمیل
موزه شاهعبدالعظیم
بازار تاریخی ری
بیمارستان فیروزآبادی
بیمارستان هفت تیر
حمل و نقل عمومی
منطقه بیست شهرداری تهران درای امکانهای مختلف حمل و نقل عمومی است.
در منطقه بیست بالغ بر ۳۳۲ ایستگاه حمل و نقل عمومی اعم از اتوبوس و تاکسی در دسترس شهروندان است. همچنین بالغ بر پنج اتوبان به طول ۱۹٫۴ از این منطقه میگذرد و در مجاورت آن است که دسترسی شهروندان به شبکه بزرگراهی تهران را تسهیل کردهاست. از جمله میتوان به بزرگراههای آزادگان، امام علی، شهید آوینی و بزرگراه تندگویان اشاره کرد. بزرگراه امام علی به عنوان یکی از شاهراههای ارتباطی تهران، علاوه بر گذر از منطقه بیست از مناطق ۴، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۱۵ شهرداری تهران عبور میکند. شهروندان از طریق شمال منطقه به کمربندی تهران (بزرگراه آزادگان) دسترسی دارند. از سویی مردم این منطقه از طریق ایستگاههای فعال مترو، امکان ارتباط سریع با مرکز تهران و سایر نقاط اصلی پایتخت را دارند.
ایستگاه مترو
ایستگاه مترو جوانمرد قصاب
ایستگاه مترو شهرری
ایستگاه مترو دولتآباد
ایستگاه مترو حرم حضرت عبدالعظیم
نگارخانه
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقهٔ ۲۰ تهران
۲۰
تاریخچه
منطقه بیست شهرداری تهران، دربرگیرنده شهر ری است. این منطقه از دیرباز سابقه سکونتگاهی دارد.
ری، شهرری، یا راگا() مرکز شهرستان ری در استان تهران ایران است. ری از کهنترین شهرهای جهان است به طوریکه این منطقه را در گذشته «شیخ البلاد» میگفتند. تاریخ پیدایش ری به زمان اقوام آریایی میرسد و ری از تمام شهرهای ماد بزرگتر بود. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. ری در بخشی از دوره زیاریان و نیز سلجوقیان پایتخت ایران بودهاست. این شهر در طول تاریخ به نامهای مختلفی خوانده میشده، راکس (رکس)، راگز، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، امالبلاد، ری شهر، شیخ البلاد و محمدیه از نامهایی بودند که ری در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده. بنابر آنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساخته شدهاست. تاریخ سکونت در این شهر به ۸۰۰۰ سال پیش از میلاد برمیگردد. اگر چه ری همواره یکی از شهرهای مهم ایران باستان بهشمار میرفت ولی هیچگاه پایتخت در ایران باستان و ایران پیش از اسلام نبود.این شهر در قرن چهارم هجری بزرگترین مراکز چهارگانه ایالت جبال بودهاست. ابن حوقل گوید بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست، جز آنکه نیشابور به وسعت از آن بیشتر و بزرگتر است.
اطلاعات عمومی
در این بخش اطلاعاتی دربارهٔ محدوده و جمعیت و وسعت و نظایر این ارائه میشود.
محدوده
منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به بزرگراه آزادگان، از شرق به بزرگراه امام علی، از جنوب به بزرگراه آوینیو ارضای اطراف و از غرب به مبارکآبا و صالحآباد محدود میشود. همچنین شهرستان ری به عنوان بخشی از منطقه بیست شهرداری تهران از شمال به تهران، از جنوب به شهرستان قم، از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود. مساحت بخشهای سهگانه شهرستان ری: بخش مرکزی ۱۷۴؛ بخش کهریزک ۵۴۳، و فشاپویه ۱۶۴۵ کیلومتر مربع میباشد. این منطقه با مناطق نوزده، شانزده و پانزده همجوار است. منطقه ۲۰ تنها منطقه جنوبی تهران است که کل منطقه در قسمت جنوب اتوبان آزادگان قرار گرفتهاست و با حریم مناطق ۱۹ و ۱۵ همسایه است.
مساحت و جمعیت
وسعت منطقه بیست شهرداری تهران بالغ بر دویست کیلومتر مربع است؛ ۲۲ کیلومتر مربع داخل محدوده شهری و ۱۷۸ کیلومترمربع حریم منطقه بهشمار میآید. جمعیت منطقه بیست مستند به گزارش سایت شهرداری در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴۵۳۷۴۰ نفر است. همچنین بر اساس گزارشی دیگر عنوان شدهاست که جمعیت این منطقه، براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ ایران، ۳۴۰٬۸۶۱ نفر (۱۰۴٬۲۷۵ خانوار) شامل ۱۷۰٬۸۵۹ مرد و ۱۷۰٬۰۰۲ زن میباشد.
ویژگی
سابقه و قدمت چند هزار ساله شهرری، وجود اماکن و عناصر تاریخی و همچنین جذب زوار به حرم شاه عبدالعظیم از جمله ویژگیهای تاریخی ـ مذهبی منطقه است. به همین اعتبار نسبت به سایر مناطق تهران، متمایز و متفاوت است. همچنین جدا افتادگی کالبدی منطقه از تهران که تا سالهای اخیر نیز ادامه داشتهاست هم از دیگر ویژگیهای این منطقه میتوان برشمرد. علاوه بر ویژگیهای تاریخی یاد شده میتوان به وجود چشماندازهای باز به واسطه همجواری با کوه بی بی شهربانو و حریم جنوبی شهر تهران نیز اشاره کرد. در عین حال وجود زمین و مسکن ارزان قیمت، و وجود سطوح قابل توجه کاربریهای صنعتی و انبارداری و ضرورت تبدیل آنها به صنایع تولیدی و پارک جهت جذب شاغلین و همچنین وجود سطوح قابل توجه اراضی مزروعی و فضای سبز به خصوص در حاشیه منطقه و وجود فرصت توسعه اشتغال از مهمترین ویژگیهای منطقه عنوان شدهاست. .
محلهها
منطقه بیست شهرداری تهران دارای هفت ناحیه و بیست محله است. نواحی یک تا پنج در محدوده شهری و دو ناحیه شش و هفت هم به عنوان محدوده غیر شهری و حریم منطقه به حساب میآید. در ادامه محدوده منطقه به تفکیک نواحی ارائه میشود.
محدوده نواحی
محلهها
فیروزآبادی
جوانمرد قصاب
حمزهآباد
منصوریه منگل
دیلمان
صفاییه-چشمه علی
اقدسیه
غیوری -ابن بابویه
ظهیرآباد
شهادت
دولتآباد
۱۳ آبان
تقیآباد
عباسآباد
بهشتی
علایین
استخر
سرتخت
ولیآباد
نفرآباد -هاشمآباد
مرکز مهم
در منطقه بیست شهرداری تهران آثار متعدد تاریخی، فرهنگی، مذهبی، علمی و درمانی از دوره ایران باستان و ایران پس از اسلام وجود دارد.
آثار تاریخی
در این منطقه آثار تاریخی متعددی از دوران ایران باستان، ایران پس از اسلام با قدمت چند هزار ساله بر جای ماندهاست از آن جمله میتوان به این اماکن اشاره کرد.
آثار تاریخی پیش از اسلام
نمایی از سنگ نگاره فتحعلی شاه قاجار که ب جای نقش برجسته ساسانی در کوه حک شد و بعدها نزدیک کارخانه سیمان ری قرار گرفت در حال حاضر به دلیل تخریب کوه برای مواد اولیه سیمان، اثری از آن نیست. سنگ نگاره یکی از شاهان ساسانی، احتمالاً اردشیر اول یا شاهپور نخست که تا زمان فتحعلی شاه قاجار در محل کوه نزدیک کارخانه سیمان ری قرار داشتهاست و به دستور فتحعلی شاه از بین رفته و نقش خود را به جای آن حجاری نموده بودهاست.
تپه میل
آتشکده بهرام
دژ رشکان
چشمه علی
آثار تاریخی پس از اسلام
آثار تاریخی پس از اسلام به شرح زیر است.
باروی ری
بازار ری
کاروانسرای شاه عباسی (شهر ری)
برج طغرل
کوه نقارخانه
استودان گبرها
زندان هارون
گنبد امیر اینانج
کاروانسرای کنارگرد
قلعه گبری
برچ نقاره خانه
آرامگاهها
در این منطقه آرامگاه و بقاع متعددی وجود دارد.
ابن بابویه
بی بی زبیده
بی بی شهربانو
جوانمرد قصاب
امامزاده عبدالله
امامزاده حمزه
امامزاده ابوالحسن
امامزاده طاهر
امامزاده هادی
دیگر مراکز
پردیس سینمایی راگا
فرهنگسرای ولا
بوستان مهر
بوستان مهران
بوستان ماهور
بوستان کمیل
موزه شاهعبدالعظیم
بازار تاریخی ری
بیمارستان فیروزآبادی
بیمارستان هفت تیر
حمل و نقل عمومی
منطقه بیست شهرداری تهران درای امکانهای مختلف حمل و نقل عمومی است.
در منطقه بیست بالغ بر ۳۳۲ ایستگاه حمل و نقل عمومی اعم از اتوبوس و تاکسی در دسترس شهروندان است. همچنین بالغ بر پنج اتوبان به طول ۱۹٫۴ از این منطقه میگذرد و در مجاورت آن است که دسترسی شهروندان به شبکه بزرگراهی تهران را تسهیل کردهاست. از جمله میتوان به بزرگراههای آزادگان، امام علی، شهید آوینی و بزرگراه تندگویان اشاره کرد. بزرگراه امام علی به عنوان یکی از شاهراههای ارتباطی تهران، علاوه بر گذر از منطقه بیست از مناطق ۴، ۷، ۸، ۱۳، ۱۴، ۱۵ شهرداری تهران عبور میکند. شهروندان از طریق شمال منطقه به کمربندی تهران (بزرگراه آزادگان) دسترسی دارند. از سویی مردم این منطقه از طریق ایستگاههای فعال مترو، امکان ارتباط سریع با مرکز تهران و سایر نقاط اصلی پایتخت را دارند.
ایستگاه مترو
ایستگاه مترو جوانمرد قصاب
ایستگاه مترو شهرری
ایستگاه مترو دولتآباد
ایستگاه مترو حرم حضرت عبدالعظیم
نگارخانه
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقهٔ ۲۰ تهران
۲۰ |
2141 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C | دیرینشناسی | دیرینشناسی یا دیرینهشناسی یا پارینشناسی شاخهای از زیستشناسی و زمینشناسی است که به بررسی آثار و بقایای موجودات گذشته میپردازد و برپایه پیدایش و نابودی این آثار که سنگواره نامیده میشوند سن نسبی لایههای زمین را تعیین کرده همچنین محیط زیست موجودات دیرینه را مشخص میکند. دانش دیرینشناسی به شاخههای گوناگونی (گیاهی و جانوری و زیرگروههای بزرگسنگواره و ریزسنگواره) تقسیم میشود.
سنگوارهها از دوره کامبرین دارای اهمیت بیشتری میشوند ولی ظهور ناگهانی آثار موجودات در دوره کامبرین بیانگر ریشهدار بودن آنها در زمانهای پیش از این دوره است.
اما شواهد کمی در این رابطه وجود دارد که از جمله آنها میتوان شبه باکتریهایی با سن ۳٫۸ میلیارد سال را نام برد.
دیرینشناسی رشد، توسعه، تحول و تکامل حیات را مشخص میسازدو به زمینشناس کمک میکند که سنگها را در گروهها و طبقات خاص قرار دهد. دیرینشناسی نه تنها به دنبال علت انقراض معمولی یک گونه است بلکه به دنبال دلیل انقراضهای دوره ای که در گذشته رخ داده و موجب از بین رفتن تقریباً تمامی موجودات از دنیای حیات شدهاست، میباشد.
دیرینشناسان ایرانی
برای آشنایی با دیرینشناسان ایرانی به :رده:دیرینشناسان ایرانی در ویکیپدیا مراجعه کنید.
منابع
جانورشناسی
دیرینشناسان ایرانی
زمینشناسی تاریخی
زمینشناسی
زیستشناسی فرگشتی
سنگوارهها
علوم زمین |
2142 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%DB%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | منطقه ۱ شهرداری تهران | منطقه ۱ شهرداری تهران یکی از مناطق شهرداری تهران است که در منتهیالیه شمال شرقی این شهر واقع شدهاست و شمالیترین منطقه شهر تهران به حساب میآید. این منطقه از شمال به رشتهکوه البرز، از غرب به منطقه اوین، از جنوب به بزرگراه شهید چمران و بزرگراه مدرس و بزرگراه شهید صدر و از شرق به لواسانات محدود میشود. منطقه ۱ شهرداری تهران بخشی از شهرستان شمیرانات بهحساب میآید. این منطقه همچنین با نام شمیران نیز خوانده میشود.این منطقه در محدودهای به وسعت ۴۹٫۹ کیلومترمربع و حریم ۱۳۱٫۱کیلومترمربع واقع شدهاست. دارای ۱۰ ناحیه و ۲۷ محله میباشد. در این منطقه پانزده موزه همچنین دو مجموعه موزه سلطنتی کاخ نیاوران و کاخ سعدآباد نیز موزه تماشاگه زمان قرار دارد. همچنین مجموعه کاخهای نیاوران، سعدآباد، کاخ ملت، کاخ شهوند امامزاده صالح و گورستان ظهیرالدوله از امکان تاریخی قابل توجه است. و مناطق کوهستانی دربند، درکه، رود درکه، کلکچال، اوین پارکهای نیاوران، جمشیدیه، قیطریه از مکانهای تفریحی و مراکز جذب گردشگر این منطقه هستند.
این منطقه نه تنها از مرکز شهر تهران خوش اب و هواتر است حتی از مرکز شهر کرج و قزوین و زنجان نیز بهتر است میانگین بارش منطقه ۱ شهر تهران ۴۲۸ میلیمتر می باشد که نسبت به دیگر بخشهای شهری قزوین کرج سمنان تهران زنجان پربارشتر است. همچنین طبق امار الودگی این بخش از شهر تهران از میزان الودگی مرکز شهر و جنوب شهر تهران و کل شهر کرج کمتر است.
میانگین دمای منطقه ۱ شهر تهران ۱۵.۱ درجه و تعداد روز های برفی منطقه ۱ شهر تهران ۲۳.۷ روز می باشد.
اداره
شهرداری منطقه یک مسئول اداره امور شهرداری در منطقه یک شهرداری تهران است. شهردار منطقه یک (جانشین شهردار تهران در منطقه یک) مسئولیت شهرداری این منطقه را بر عهده دارد. این منطقه از شهرداری تهران دارای ۱۰ ناحیه شهرداری و بیست و هفت محله اراج، ازگل، امامزاده قاسم، اوین، باغ فردوس، تجریش، جماران، چیذر، حصار بوعلی، حکمت، دارآباد، دربند، درکه، دزاشیب، زعفرانیه، سوهانک، شهرک دانشگاه، شهرک نفت، شهرک شهید محلاتی، فرمانیه، قیطریه، کاشانک، کوهسار، گلابدره، محمودیه، نیاوران و ولنجک است.
مشخصات
مختصات جغرافیایی، جمعیت، بافت منطقه و.. از جمله موضوعهای اطلاعات عمومی دربارهٔ این منطقه است.
جغرافیا وجمعیت
این منطقه از طرف شمال محدود به ارتفاعات ۱۸۰۰ متری دامنه جنوبی کوههای البرز، از جنوب به بزرگراه چمران حد فاصل دو راهی هتل آزادی و بزرگراه مدرس و پل صدر و از غرب به اراضی رودخانه درکه و از شرق نیز به انتهای بزرگراه ارتش – کارخانه آسفالت و منبع نفت شمال شرق تهران محدود میشود. ناحیه ۲ با وسعت ۸/۵۵ کیلومتر مربع بزرگترین ناحیه و محله ازگل با ۵/۳ کیلومتر مربع کوچکترین محله منطقه یک میباشند.
نواحی ۲٬۳٬۴٬۵٬۶٬۹٬۱۰ دارای حریم کوهستانی میباشند.
سرانه فضای سبز عمومی و خصوصی منطقه ۵۴٫۴۵ متر مربع میباشد. جمعیت منطقه بر اساس سرشماری سال ۹۵ بیش از ۴۸۷ هزار نفر برآورد میشود.
بافت منطقه
این منطقه به لحاظ طراحی شهری دارای بافتی شبه روستایی است و میتوان آن را «باغ شهر» نامید. شمیران که در دامنه کوهپایههای البرز جنوبی واقع است، به دلیل نیمه کوهستانی بودن و ساختاری ویژه که آمیزهای از شهرسازی مدرن و سنتی است، اگرچه عرصه مشکلات بیشتری در فعالیتهای عمرانی است، اما به عنوان استراحتگاه قدیمی، با اهمیت و دارای ویژگیهای آب و هوایی، زمینه و اقتضای کارهای عمرانی بیشتری را داشته و دارد.
محلهها
شمار قابل توجهی از محلههای تهران قدیم در منطقه یک شهرداری تهران قرار داد. بر اساس اطلاعات پرتال منطقه یک شهرداری تهران، این منطقه دارای بیست و هفت محله است.
اراج از محلههای قدیمی شمیران است. از شمال به بلوار لشکرک (ارتش)، از غرب خیابان لنگری و شرق اتوبان امام علی و ازگل و از جنوب به بزرگراه بابایی محدود میشود. در حال حاضر بخش انتهای شمالی بزرگراه صیاد شیرازی (بعد از پل صدر)، خیابان گلزار، خیابان صنایع یا شهید فخریزاده، خیابان تیموری، خیابان ۲۲ بهمن و خیابان پروین مسیرهای ارتباطی به این هستند.
ازگل از محلههای شمال تهران واقع در ناحیه نهم این منطقه است. محله در پنج کیلومتری شرق تجریش قرار دارد. از شمال به شهرک شهید محلاتی، از شمال غرب به اقدسیه و آجودانیه، از جنوب به لویزان، از شرق به بلوار نیروی زمینی و از غرب به اقدسیه و محله اراج منتهی میشود.
امامزاده قاسم محلهای در شمال تجریش و دامنه رشته کوه البرز در ارتفاع ۱۷۰۰ متری قرار دارد. در این محله بقعه امامزاده قاسم قرارداد. گفته میشود قدمت این محله به هزار سال میرسد؛ بقعه امامزاده قاسم مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان شمیرانات، در مجاورت کوهستان شمیران واقع شده و این اثر در تاریخ با شمارهٔ ثبت ۹۰۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
اوین به عنوان بخشی از ناحیه کوهستانی البرز مرکزی از شرق به تپههای علیآباد ولنجک، از غرب به ارتفاعات حصارک، از شمال به ارتفاعات توچال و شاهنشین و از جنوب به ناحیه اوین و سعادت آباد محدود میگردد. میزان متوسط بارندگی سالیانه ۴۰۰–۳۰۰ میلیمتر و میزان متوسط دمای سالیانه ۱۶٫۷ درجه سانتی گراد است.
باغ فردوس از شمال به میدان تجریش و ابتدای خیابان ولیعصر، از جنوب به بزرگراه مدرس و خیابان فرشته از شرق به خیابان دربندی و انتهای آفریقا و از غرب به خیابان ولیعصر و پل پارک وی محدود میگردد. این محله در تهران قدیم وسیعتر بودهاست از سمت شمال به پل تجریش از سمت جنوب به پارک وی، از سمت شرق به رودخانه و از سمت غرب به خیابان ولیعصر منتهی شدهاست.
تجریش از محلههای قدیمی تهران است و از آن به عنوان اولین محله منطقه یک شهرداری تهران یاد میشود؛ از نظر جغرافیایی در گذشته تقریباً همین محدوده فعلی را شامل میشد و دستخوش تغییر خاصی نشدهاست. قسمت عمده دهکده تجریش در جنوب امامزاده صالح و میدان تجریش فعلی و باغهای الهیه بودهاست و مشتمل بر دو محله به نامهای تکیه بالا و تکیه پایین بودهاست که مرکز اصلی این ده را میتوان بازار فعلی تجریش برشمرد.
جماران نام محلهای در شمال تهران امروزی است. این محله از توابع شهرستان شمیرانات و جزئی از منطقه یک شهرداری تهران به حساب میآید. جماران امروزی از جنوب به محله جوزستان و دزاشیب؛ از شرق به منظریه از غرب به امامزاده قاسم و از شمال به رشته کوههای البرز و محله حصارک منتهی میشود.
چیذر از سمت شمال به خیابان فرمانیه و از سمت جنوب به اتوبان صدر - بلوار قیطریه و میدان پیروز و از سمت شرق به خیابان کامرانیه جنوبی (پاشاظهری) و از سمت غرب به خیابان براتی - نعمتی و لاله محدود میشود
حصار بوعلی محله حصار بوعلی در چهار جهت جغرافیایی به وسیله خیابانهای نیاوران، کامرانیه، فرمانیه و پاسداران احاطه شدهاست.
حکمت این محله در گذشته با دزاشیب یک محله خوانده میشدند. اصلیترین خیابان محله حکمت خیابان برادران سلیمانی است که به دو بخش برادران سلیمانی غربی و برادران سلیمانی شرقی تقسیم میشود. محله حکمت از شرق به فرمانیه، از غرب به خیابان شریعتی، از شمال به خیابان دزاشیب، از جنوب به قیطریه منتهی میشود.
دارآباد محلهای قدیمی در بالاشهر تهران که از شمال به رشته کوههای البرز، از جنوب به آجودانیه و از غرب هم به دربند و نیاوران ختم میشود.
دربند یکی از سیو سه پارچه آبادی شمیرانات است که از شمال به کوههای البرز و ده پس قلعه، از جنوب به تجریش، از شرق به امامزاده قاسم و از غرب به بازوی کوه البرز میرسد.
درکه از شمال به رشته کوه توچال از شرق به اراضی دانشگاه و اوین و از غرب به بازوهای کوه توچال و سعادت آباد و از جنوب به اوین محدود است.
دزاشیب محلهای است در شمال تهران واقع در شمیران که در شرق تجریش واقع شدهاست، از شمال به جماران و نخجوان، از جنوب به تپههای قیطریه، از غرب به خیابان شریعتی و از شرق به چیذر و فرمانیه محدود میشود. قسمت شمالی دزاشیب را محله بالا و قسمت جنوبی آن را محله پایین میگویند.
زعفرانیه از جنوب با خیابان مقدس اردبیلی همسایه است، از سمت شمال به اسدآباد و توچال منتهی میشود. رودخانه ولنجک به همراه خیابان الف، در غرب این محله قرار دارند و شرق آن به کوههای البرز منتهی میشود. در تهران قدیم زعفرانیه دهی واقع در شمال غربی تجریش بین سعدآباد و ولنجک بوده که از شمال به آبریز کوه، از جنوب به محمودیه، از غرب به ولنجک و از شرق به تجریش محدود بودهاست.
سوهانک از محلههای شمیران در شمال شرقی تهران است که حدود ۱۵٫۵ کیلومتر از مرکز این شهر فاصله دارد. موقعیت جغرافیایی سوهانک، ۳۵ درجه شمالی و ۵۱ درجه شرقی است. این محله از جنوب به بلوار ارتش یا همان جاده مینیسیتی-لشگرک، از شمال به دامنه جنوبی البرز، و از سوی شرق به گردنه قوچک منتهی میشود. محله سوهانک ۱۸۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و با گسترش شهر تهران اکنون جزئی از این شهر و محلهای از بخش شمیران تهران بهشمار میآید.
فرمانیه از اختیاریه شمالی شروع میشود و تا خیابان شهید لواسانی ادامه پیدا میکند. فرمانیه در قسمت شرق دزاشیب واقع است و از شمال به حصار بوعلی و نیاوران، جنوب به رستمآباد، بزرگراه شهید صدر، بلوار دستواره (معصومی) و میدان نوبنیاد، غرب به محله چیذر و خیابان کامرانیه و از شرق به اراج محدود است.
قیطریه این محله با مساحتی معادل ۱٬۵۲۷۱۱۶ کیلومتر مربع در منطقه ۱ شهر تهران واقع شدهاست. محدوده محله از شمال به خیابان قیطریه، بلوار صبا و شمال پارک قیطریه، از جنوب تا محدوده جهانتاب، از شرق به بلوار قیطریه و شرق پارک قیطریه و از غرب به خیابان شریعتی منتهی میگردد.
کاشانک از جمله محلههای شمالی پایتخت است که از غرب به محله حصار بوعلی، از شرق به محله آجودانیه و از جنوب به شهرک چمران محدود میشود. پیشینه تاریخی کاشانک به دوره قاجاریه بر میگردد. ناصرالدینشاه در ازای حکمرانی کاشان که همسرش انیس الدوله از او طلب میکند شش دانگ کاشانک را به نام همسرش میکند.
گلابدره از محلههای بالاشهر تهران که از شمال به ارتفاعات آبک – خیابان شهید بوکان، از جنوب به خیابانهای رستگاران، ارغوان، رجایی و خیابان بیست و یک آذر همچنین از شرق به خیابانهای حسنیکیا و اسدالله موسوی و در نهایت از غرب به رودخانه گلابدره منتهی میشود.
محمودیه محلهای اعیاننشین در شمال شهر تهران گفته میشود که از شمال به محله زعفرانیه، از جنوب به بزرگراه چمران و چهارراه پارک وی، از شرق به خیابان ولیعصر و اراضی محمود کشتکار و از غرب به محله اوین سعادت آباد محدود میشود. محلهٔ محمودیه تا حدودی به تجریش نزدیک است. این محله نسبتاً مرتفع است و در بلندی ۱۶۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. محمودیه از ثروتمندترین محلات تهران میباشد که بسیاری از رجال سیاسی و ثروتمندان تهران در آن ساکنند.
نیاوران در منطقه شمیران واقع شدهاست، این محله از غرب با تجریش، از شرق با دارآباد، از جنوب با فرمانیه و از شمال با ارتفاعات کلکچال همسایه است.
ولنجکمحله ولنجک یکی از محلههای مرفه نشین شهر تهران در شمال شهر تهران و در منطقه یک شهرداری تهران واقع شدهاست. محله ولنجک از شمال به ارتفاعات توچال و از جنوب به محلههای محمودیه و محله اوین سعادتآباد و از شرق به رودخانه ولنجک و از غرب به بلوار دانشجو محدود میشود. این محله در ناحیه دو منطقه یک شهرداری تهران قرار دارد.
شهرک محلاتی از دیگر محلههای منطقه یک شهرداری تهران است؛ شهرک شهید محلاتی قبلاً «مشرق الاذکار» بهائیان بوده و جای خوش آب و هوایی در شمال شرقی تهران است. زمینهای این محله باغ بزرگی متعلق به شخصی بهایی بودهاست. پس از انقلاب این ملک مصادره تفکیک و به خانوادههای سپاهی واگذار شد.
شهرک نفت، از محلههای بیست و هفتگانه منطقه یک در شمال شرقی شهر تهران واقع شدهاست. در اصلی محله شهرک نفت، بلوار آبادان و از میدانهای مهم این محله میدان مسجد سلیمان میباشد. صدف، البرز، اقتدار، بام تهران، یاران و با قالازار نیز از شهرکهای واقع در این محله است.
دانشگاه - گلها
کوهسار
مکانهای مهم
در منطقه یک شهرداری تهران، مکانهای متعدد فرهنگی، تاریخی، طبیعی همچنین فضای سبز و وجود دارد.
مراکز فرهنگی - تاریخی
در این منطقه پانزده موزه همچنین دو مجموعه موزه سلطنتی کاخ نیاوران و کاخ سعدآباد نیز موزه تماشاگه زمان قرار دارد. همچنین مجموعه کاخهای نیاوران، سعدآباد، کاخ ملت، کاخ شهوند امامزاده صالح و گورستان ظهیرالدوله از امکان تاریخی قابل توجه است. از مهمترین مراکز فرهنگی این منطقه فرهنگسرای نیاوران، نگارخانه جماران و فرهنگسرای ملل را میتوان نام برد. همچنین در این منطقه پردیس سینمایی ارگ، سینما آستارا، موزه سینمای ایران، سینما جوان، سینما دزاشیب قراردارد.
رصد خانه پارک کودک، سقاخانه خوانین، مرکز علوم و ستارهشناسی، موزه حیات وحش دارآباد، مرکز دائره المعارف اسلامی، دانشگاههای شهید بهشتی، علوم پزشکی بقیةالله، مرکز پژوهشهای بینالمللی وزارت امور خارجه هم از دیگر مراکز قابل توجه علمی در این منطقه است.
جاذبههای طبیعی
مناطق کوهستانی دربند، درکه، رود درکه، کلکچال، اوین پارکهای نیاوران، جمشیدیه، قیطریه از مکانهای تفریحی و مراکز جذب گردشگر این منطقه هستند. توچال بلندترین نقطه کوهستانی تهران به ارتفاع ۳۹۶۶ متر است. دارای انواع ورزشهای کوهستانی نظیر کوهپیمایی، کوهنوردی، اسکی، دوچرخه کوهستان، صخرهنوردی است. همچنین امکانات رفاهی نظیر سورتمه تهران، تلهکابین با هفت ایستگاه و چهارده جانپناه و یک هتل و ایستگاههای هلال احمر و بیمارستان و… را دارا میباشد. بازار تجریش به عنوان یک اثر تاریخی و دومین بازار بزرگ پایتخت در این منطقه است. وجود بوستانهای فرامنطقهای پارک جنگلی نیلوفر، پارک ساحلی دارآباد و گلابدره هم از دیگر مراکز گردشگری در این بخش از تهران است. منطقه یک دارای هفت رود دره است.
امکان مذهبی
شماری از امامزادگان تهران در منطقه یک شهرداری تهران قرار دارند؛ امامزاده قاسم، از نوادگان حسن مجتبی، امامزاده علیاکبر، امامزاده اسماعیل در محله چیذر در این منطقه دفن شدند. در صحن امامزاده صالح نیز مدفن شهید گمنام و مجید شهریاریاست. همچنین قبرستانی به نام رواق معصومیه در زیرزمین این امامزاده قرار دارد که افراد سرشناسی در آن آرمیدند.
میدانها
در این منطقه میدانهای متعددی قرار دارد. میدان قُدس میدانی است در شمال شهر تهران. این میدان در منطقه ۱ شهرداری تهران و در نزدیکی و شرق میدان تجریش واقع شدهاست. میدان قدس نقطهٔ پایانی جاده قدیم شمیران (خیابان شریعتی) است. بازار تجریش و بیمارستان شهدا در امتداد فاصلهٔ میدان تجریش و میدان قدس واقع شدهاند. همچنین میدان تاریخی تجریش، میدان دربند و…
حمل و نقل عمومی
ایستگاه متروی تجریش
ایستگاه متروی قیطریه
ایستگاه متروی شهید صدر
ایستگاه متروی قائم
ایستگاه متروی شهید محلاتی
ایستگاه متروی اقدسیه
ایستگاه متروی نوبنیاد
نگارخانه
منابع
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
شمیران
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقه ۱ تهران
شهرداری منطقه یک
۰۱ |
2145 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B4%D9%87%D8%B1 | بالاشهر | در بیشتر شهرهای جهان مناطق مرفهتر شهر در زبان عامه با اصطلاح بالاشهر نامیده میشوند. برای نمونه در کشورهای انگلیسی زبان به چنین بخشی از شهر uptown میگویند.
و به همین طریق مناطق کمبرخوردارتر پایینشهر نام دارند .
برای مثال در شهر قم ، محله سالاریه بالاشهر و محله نیروگاه پایین شهر نامیده می شود.
در بعضی از مناطق مانند شبه جزیره اسکاندیناوی با رعایت عدالت توزیع ثروت و رفاه اجتماعی و نبود اختلاف طبقاتی شدید توسط دولت چیزی به اسم بالا شهر و پایین شهر وجود ندارد
قشربندی |
2152 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%DB%B1%DB%B5%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | منطقه ۱۵ شهرداری تهران | منطقه ۱۵ شهرداری تهران از مناطق جنوب شرقی شهر تهران است. منطقه ۱۵ از شمال به پادگان قصر فیروزه، ۴۵ متری آهنگ، خیابان خاوران و شوش شرقی و از غرب به خیابان فدائیان اسلام و از جنوب به خیابان دولتآباد، کوه بیبی شهربانو و کارخانه سیمان و از شرق به کوههای شرقی تهران و حد شرقی اراضی افسریه منتهی میشود. بخشی از محدوده منطقه نیز در حریم شهر واقع است. منطقه پانزده با منطقه دوازده، منطقه چهارده، منطقه شانزده و منطقه بیست همسایه است. مهمترین بخش آن شهرکهای مسعودیه، شهرک والفجر، مسگرآباد، شهرک رضویه، مشیریه، افسریه، بروجردی، کیانشهر، خیابان نبرد و خاوران است. همچنین این منطقه از طریق بزرگراههای بسیج، بعثت، امام علی، آزادگان به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارد. از مراکز فرهنگی و هنری این منطقه میتوان به پردیس تئاتر تهران و فرهنگسرای خاوران واقع در خیابان نبرد تقاطع خیابان بقایی اشاره کرد. بخشی از محدوده این منطقه نیز در حریم شهر واقع است. در واقع از ۸ ناحیه موجود، ۶ ناحیه در محدوده قانونی شهر تهران و ۲ ناحیه در حریم استحفاظی شهر قرار دارند. برخی از مراکز فرهنگی و تاریخی این منطقه عبارت است از فرهنگسرای خاوران، پردیس تئاتر تهران، پردیس بانوان، زندان هارون، پردیس سینمایی خاوران.
تاریخچه
عمده اطلاعات تاریخی از سکونتگاه شهری منطقه پانزده به محلههای قدیمی این منطقه اعم از شوش- شبیر، مسگرآباد، مشیریه، بهشتیه خاوران یا قبرستان یهودیها، کیانشهر، مسعودیه و خاور شهر بازمیگردد.
در برخی گزارشها عنوان شدهاست؛ منطقه ۱۵ تهران به عنوان یکی از مناطق حاشیهای شهر در زمانهای گذشته با وجود دروازههای متعدد به عنوان یکی از محلهای اصلی ورود مسافران به شهر تهران بودهاست. بالاترین شتاب در گسترش و توسعه جمعیت ساکن در این منطقه را میتوان در سالهای انقلاب عنوان کرد. جریان رشد در محدوده منطقه ۱۵ با انقلاب و با آزاد شدن بخش عمده محدوده ۲۵ ساله طرح جامع شهر تهران در ۱۳۵۸ به سرعت گسترش یافتهاست. در فاصله کوتاه پس از آزاد شدن محدوده ۲۵ ساله طرح جامع شهر تهران، تقریباً تمامی سطح خالی منطقه به زیر ساخت و سازهای شهری رفت و تبدیل به بافت پرتراکم شهری شد.
برای آشنایی بیشتر با مسیر تاریخی و روند شکلگیری محله شوش - شبیر میتوان به دوران دارالخلافه ناصری اشاره نمود. در آن هنگام دور تا دور تهران را دیوارهای بلند فراگرفته و بیرون از این دیوارها نیز خندق حفر شده بود. ارتباط شهر با بیرون از طریق دوازده دروازه در اطراف شهر برقرار میشد. دیوار جنوبی شهر با خیابان شوش فعلی در حد فاصل میدانهای شوش و میدان راهآهن منطبق بود. دروازههای آن عبارت بودند از خانیآباد، دروازه غار و دروازه شاه عبدالعظیم. محله شوش - شبیر فعلی و دیگر مناطق نزدیک به آن به نام دروازه شاه عبدالعظیم شهرت داشتهاند. از سال ۱۳۰۶ قمری دروازه راهآهن و دروازه شاه عبدالعظیم اضافه شدهاست؛ که محل عبور ماشین دودی بود. در دورهای هم آن را دروازه ماشین دودی میخواندند که ابتدای مسیر راهآهن تهران به شهر ری در محله شوش شبیر و ابتدای خیابان شهرزاد (شهید رجبنیای کنونی) قرار داشت. دروازه عبدالعظیم در میدان شوش فعلی قرار داشت و مسیر دیگری بود که تهران را به شهرری متصل میکرد. این خیابان بعد از انقلاب فداییان اسلام نام گرفت. دروازه ماشین دودی سالها بعد از سایر دروازههای تهران احداث شده بود و از لحاظ معماری با سایر دروازهها تفاوت داشت. از جمله آنکه تنها دروازه بدون سقف تهران بود. در اسناد مربوط به آن دوران نشانهای از وجود یک روستا یا منطقه مسکونی قابل توجه در محل فعلی محله شوش شبیر به چشم نمیخورد. اما بیرون از دروازهها هم همواره نوعی از زندگی امروزه در حاشیهنشینی وجود داشتهاست.
محله مشیریه از شمال به میدان آقانور و از جنوب به کوه بی بی شهربانو محدود میشود. محله مشیریه همانند یک متوازیالاضلاع است. مالک این محله را مشیرالدوله، یکی از درباریان و نزدیکان ناصرالدین شاه و از ملاکین بزرگ، معرفی کردند. آثاری چند در تهران از وی باقی است که از آن جمله میتوان به مدرسه مشیریه به ریاست محمدحسن خان اعتمادالسلطنه اشاره کرد. باغ و بقعه و صحن (صفاییه) را برای پیر مراد خود میزا صفا تأسیس نمود. همچنین او روز نامه نظامی علمیه و ادبیه ایران را منتشر مینمود. در مجموع او از رجال نامآور و معتبر دوره ناصری بودهاست. به همین خاطر نام وی بر این محله ماندگار شد. آخرین مرز بندی مصوب محله مربوط به سال ۱۳۴۵ و از همان بدو شکلگیری محله بودهاست. شخصی به نام امیر سلیمانی زمیندار بزرگ دوران پهلوی و اسدالله اعلم نیز به عنوان افراد مؤثر در شکلگیری این محله قابل ذکر هستند. این دو نفر اولین واگذار کنندگان (فروشندگان) زمینهای این محله بودهاند.
خاور شهر نام شهرکی در بزرگراه امام رضا است. این شهرک شامل سه بخش شهری، روستایی و صنعتی است. بخش شهری آن مربوط به شهرک خاورشهر، بخش روستایی آن مربوط به روستای توتک و بخش صنعتی آن شامل کارگاههای توتک و لپه زنک است. بر اساس گزارشهای تاریخی تا سال ۱۳۵۴ از سه راه افسریه تهران تا سه راه تنباکویی نزدیک قبرستان ارمنیها جاده خاوران نامیده میشد و هیچگونه محله مسکونی یکپارچهای وجود نداشت. اما در بیابانهای جنوب این جاده حد فاصل کارخانه سیمان تا پلشت (پاکدشت) دهها کوره آجر پزی و آجر دستی در روستای محمودآباد و خاتون آباد و روستای پلشت وجود داشت که کارگران فصلی مهاجر، در خانههای حاشیه کورهها سکونت داشتند و بازارهای فصلی نیز در آنجا شکل میگرفت. در سال ۱۳۵۴ پایگاه هوایی و پدافند هوایی خاوران تأسیس شد. در کنار آن خانههای مسکونی همافران و پرسنل این پایگاه ایجاد شد. بعد از انقلاب موج مهاجرت روستاییان به تهران فزونی یافت و در کنارهای جاده خاوران و شهرکها و روستاهای محمودآباد و شهرک خاوران توسعه یافت. هسته اولیه خاور شهر در واقع همان پایگاه پدافند خاوران و خانههای سازمانی آن بود.
در زمانی که تهران کوچک بود و اطراف آن برج و بارو کشیده شده بود گورستان قدیمی در وسط شهر در محله باغ فردوس وجود داشت که هماکنون بقایای آن مثل آرامگاه سید اسماعیل و قبر آقا وجود دارد. چندی نگذشت که محوطه قبرستان پر شد و هیچ جای خالی نماند. به ناچار زمینی در اطراف شهر از اراضی مسگرآباد را برای گورستان جدید در نظر گرفتند و آن را گورستان مسگرآباد نامیدند. این گورستان در محدوده کنونی فرهنگسرای خاوران است. این گورستان با روستای مسگرآباد تفاوت دارد و باهم بعد مکانی دارند اگرچه ملکیت آن از اراضی مسگرآباد است. با گسترش روزافزون شهر و ازدیاد جمعیت، خیلی سریع تمام فضای گورستان مسگرآباد پر شد و بایست چاره اساسی اندیشیده میشد و این امر لزوم چاره اندیشی برای این مهم را ایجاد کرد، در نهایت منجر به شکلگیری بهشت زهرا تهران شد. مسگرآباد در کنار یک قطعه، با قدمتی سیصد ساله، به ظهور رسید. در حال حاضر در تقسیمات کشوری بر سر روستا یا شهرک بودن مسگرآباد جدال است. از ابتدا مسگرآباد به شکل روستایی، بهطور کامل تحت نظارت بومیان بود و مهاجرین نیز در امورات آن شرکت میکردند. اهالی این روستا اغلب از کردهای کرمانشاه هستند که احتمالاً توسط آقا محمدخان قاجار از کرمانشاه به قم، آمل و تهران، تبعید شدند. ساکنان قدیمی این منطقه خودشان را کلهر مینامند و هنوز هم کسانی هستند که به زبان کلهری صحبت میکنند. اصلیت اهالی بومی به تیرهای از کردها یا مازنیها به نام کلهر میرسد. با توجه به اینکه شهرستان ری و شمیران با اراضی مناسب برای کشاورزی و دامداری بود؛ مسگر آباد به بهترین محل برای مهاجرین کشاورز، تبدیل شد. تا بتوانند در اراضی یاد شده به کارگری کشاورزی بپردازند. منطقه مسگرآباد یکی از سکونت گاههای خوش آب و هوای تهران است که با توجه به ساخت و سازهای زیاد هنوز دارای باغهای نسبتاً خوبی است. مسگرآباد از سه طرف توسط کوه محصور شده و تنها از سمت غرب راه ارتباطی دارد. از طریق بزرگراههای خاوران و افسریه به مناطق دیگر قابل دسترسی میباشد. بنابر نقل سینه به سینه و اسناد و مدارک، ابنیه، آثار باستانی و اشجار موجود، قدمت مسگر آباد به بیش از ۳۰۰ سال پیش بر میگردد شاید بتوانیم به دلیل وجود خویشاوندیهای سببی و نسبی، شغل دامپروری تعداد قابل توجهی از اهالی، کوچهای منظم و فصلی برای جبران کمبود علوفههای دامی در محدوده، آن را ده بنامیم، اما نمیتوان از اقتصاد مصرفی، مشاغل رسمی و دولتی افراد، وجود کارگاهها و واحدهای تجاری و تولیدی صنعتی چشم پوشی کرد و الزاماً آن را در تعریف ده گنجانید. مسگر آباد در نقشه جدید شهرداری (شهرک صالحیه) نیز نامیده شدهاست.
محله مسعودیه فعلی در کنار روستای مسگرآباد شکل گرفتهاست. به عبارت دقیقتر محله مسعودیه در سال ۱۳۵۷، در کنار روستای مسگر آباد متولد شده و خود را به شهر تهران تحمیل مینماید. محدوده زمانی شکلگیری محله نیز به سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ بازمیگردد. اما باز هم تا قبل از انقلاب مسعودیه زمینی بایر و موات بوده و چشمه، آب انبار و قناتی در آن وجود نداشتهاست. ساخت و سازها از کنار یک مرغداری (۱۳۵۶) و حمام عمومی (۱۳۵۸) آغار شد و با تأسیس مسجد جامع، توسعه محله در اطراف آن سرعت گرفت. آب و هوای کوهستانی مسعودیه نیز در روند رو به رشد آن نقش با اهمیتی ایفا نمودهاست.
در سالهای قبل از انقلاب، کیانشهر فعلی یک منطقه آلونکنشین به نام شهرک نجفآباد بودهاست. ساکنین این آلونکها از سال ۱۳۵۴ در آن مکان اسکان داده شده بودند. بعد از بازدید مسئولان از آلونک نشینهای چهار راه فرحآباد (بعثت فعلی) هنگام افتتاح پارک بعثت، برای ساماندهی آن آلونک نشینها دستور جابه جایی و اسکان زاغهنشینان شهرک سجادیه فعلی در کیانشهر صادر شد. تا قبل از این جریان، اراضی این محله به صورت بیابان و بایر بوده و تنها فعالیتی که در آن به چشم میخورد، سفالسازی بودهاست اما قبل از این جریانها در سال ۱۳۴۴ خورشیدی (گروه مهندسی مشاور) طرح جامع تهران را برای توسعه روزافزون پایتخت ارائه دادند و پس از مدتها بحث و گفتگو، سرانجام در ۲۸ بهمن سال ۱۳۴۷، طرح جامع ۵ ساله تهران، به تصویب انجمن شهر رسید. برای تهران مرزهایی تعیین شد. بدین ترتیب مرز جنوب مرکزی تهران، خیابان نجفآباد تعیین شد. روستای نجفآباد را در اصل میرزا آغاسی، صدراعظم محمد شاه قاجار احداث کرده بود و دارای باغ و عماراتی هم بودهاست. در دوره ناصرالدین شاه، صدراعظم وی به نام امینالسلطان روستای نجف آباد را توسعه داد.
گورستان بهشتیه به عنوان چهارمین گورستان اختصاصی یهودیان تهران بعد از گورستانهای خیابان سپه، گورستان سه راه دانگی در کوی کلیمیان و گورستان خیابان مازندران است. این گورستان در سال ۱۳۱۵ خورشیدی در منطقه جنوب تهران (جاده خراسان) واقع در اراضی سلیمانیه تأسیس شد. این مجتمع با وسعت هفتاد هزارو نهصد و پنج متر مربع مشتمل بر آرامگاههای مشاهیر جامعه یهودی منجمله سلیمان حییم مؤلف فرهنگ نامههای دوزبانه، طالع حمیدی (شاعر معروف یهود)، ژانت کهنصدق (قهرمان دو ومیدانی ایران)، منوچهر نیکروز (نماینده یهودیان در مجلس)، است. نکته قابل توجه در این گورستان قطعه یهودیان لهستانی است. این قطعه محل دفن یهودیان لهستانی است که به خاطر حفظ جان خود در جنگ جهانی دوم به ایران پناهنده شده بودند. این گورستان دارای یک سالن اجتماع بوده که در سال ۱۳۸۳ توسط انجمن کلیمیان تهران بازسازی شده داست.
اطلاعات عمومی
در این بخش اطلاعاتی دربارهٔ محدوده، مساحت، جمعیت و ویژگیهای منطقه ارائه میشود.
محدوده
منطقه ۱۵ از شمال به پادگان قصر فیروزه، ۴۵ متری آهنگ، خیابان خاوران و شوش شرقی و از غرب به خیابان فدائیان اسلام و از جنوب به خیابان دولتآباد، کوه بیبی شهربانو و کارخانه سیمان و از شرق به کوههای شرقی تهران و حد شرقی اراضی افسریه منتهی میشود. بخشی از محدوده منطقه نیز در حریم شهر واقع است.
جمعیت و مساحت
مساحت کل منطقه با احتساب حریم استحفاظی آن: ۲۰۴ کیلومترمربع میباشد. مساحت محدوده قانونی (۶ ناحیه) ۲۷/۸کیلومترمربع میباشد. این منطقه دارای ۷ ناحیه است، شش ناحیه در محدوده قانونی شهر با مساحت ۲۷/۸ کیلومتر مربع و یک ناحیهٔ آن در حریم استحفاظی شهر تهران قرار دارد. مساحت حریم استحفاظی شهر تهران در حوزه مدیریت شهرداری این منطقه در حدود ۱۷۶ کیلومتر مربع میباشد که ۶/۱۴ درصد مساحت کل حریم استحفاظی شهر تهران است. پهنه این حریم از لحاظ مدیریتی و در چارچوب قانون تقسیمات کشوری در محدوده دو شهرستان تهران و ری قرار دارد.
تا سال ۱۴۰۰ جمعیت کلی منطقه پانزده دربرگیرنده بیست و یک محله ۶۵۹۴۶۸ نفر اعلام شدهاست. از این منطقه به عنوان پرجمعیتترین منطقه تهران یاد میشود. همچنین ۲۰۹۱۴۱ خانوار در این منطقه زندگی میکنند. همچنین تراکم جمعیت منطقه ۱۵ ۲۲۲ نفر در هکتار میباشد.
فر (۱۹۲٬۶۱۰ خانوار) شامل ۳۲۵٬۳۱۳ مرد و ۳۱۳٬۴۲۷ زن عنوان شدهاست.
محلهها
این منطقه دارای ۲۰ محله با مساحت تقریبی ۲۹/۷کیلومترمربع میباشد.
مشیریه
مسگرآباد
مسعودیه
بهشتیه خاوران (قبرستان یهودیها)
افسریه شمالی
افسریه جنوبی
خاور شهر
شوش - شبیر
کیانشهر شمالی
کیانشهر جنوبی
بروجردی
رضویه (کاروان)
اسلامآباد - والفجر
ابوذر
هاشمآباد
اتابک
طیب
ولیعصر - بیسیم
مینابی
مطهری
مظاهری
مراکز مهم
این منطقه دارای ۲۴۴ مساجد و حسینیه، ۳۸ کتابخانه و فرهنگسرا، ۴۸ زمین چمن، ۲۶۶مدرسه، ۲۰ سرای محله است. در منطقه پانزده مراکز متعدد فرهنگی و تفریحی و تاریخی وجود دارد. همچنین دارای ۳۲٫۵۵ مترمربع فضای سبز مجموعاً ۱۱۶ پارک است. و سرانه سرانه فضای:۱۹٫۳۸ به ازای هر نفر است.
مراکز فرهنگی و بوستانها
فرهنگسرای خاوران
پردیس تئاتر تهران
پردیس بانوان
زندان هارون
پردیس سینمایی خاوران
سینما سایه
سینما پیوند
سینما فرهنگسرای خاوران
پارک جنگلی توسکا
پارک سرو
بوستان ارکیده
بوستان سپیدار
بوستان امیرکبیر
بوستان صنوبر
پارک آزادگان
پارک خلیج فارس (پامچال)
پارک آزادگان
عمارت امیرسلیمانی
حمل و نقل عمومی
شهروندان منطقه پانزده از طریق خط شش مترو به شبکه مترو تهران دسترسی دارند. از سویی خط چهار سامانه اتوبوس تندرو در این منطقه فعالیت دارد. مستند به گزارش شهرداری منطقه تا سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۱۶۰ ایستگاه اتوبوس است.
بزرگراه
منطقه از طریق بزرگراههای بسیج، بعثت، امام علی، آزادگان به شبکه بزرگراهی تهران دسترسی دارد. مجموعاً ۲۰/۴ کیلومتر شبکه بزرگراهی در این منطقه است.
مترو
ایستگاه متروی کیانشهر
ایستگاه متروی بعثت
ایستگاه متروی شهید رضایی
نگارخانه
جستارهای وابسته
مناطق شهرداری تهران
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقه ۱۵ تهران
۱۵ |
2153 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%20%DB%B3%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%20%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86 | منطقه ۳ شهرداری تهران | منطقه ۳ شهرداری تهران یکی از مناطق شهری تهران این منطقه با مساحتی بالغ بر ۳ هزار هکتار، در پهنه شمال شهر تهران واقع شدهاست و یکی از بزرگترین مناطق شهری تهران است. این منطقه از شمال به بزرگراه شهید چمران، بزرگراه شهید مدرس و بزرگراه شهید صدر و از شرق به خیابان پاسداران و بخشی از خیابان شریعتی و از جنوب به بزرگراه شهید قاسم سلیمانی و بزرگراه شهید همت و از غرب به بزرگراه شهید چمران محدود میشود. این منطقه شهرداری تهران دارای شش ناحیه و دوازده محله است. از گردشگاههای مهم این منطقه میتوان از پارک ملت نام برد. این منطقه به مساحت ۳۲ کیلومتر مربع میباشد و از مناطق فرهنگی آن میتوان فرهنگسرای ارسباران و کتابخانه علامه امینی و کتابخانه شهریارٰ باغ موزه آب واقع در خیابان یخچال را نام برد.
تاریخچه
شماری از محلههای قدیمی تهران در منطقه سه شهرداری تهران قرار دارد. در این بخش مروری بر تاریخچه این منطقه داریم.
نقشههای در دسترس در زمینه تحول کالبدی شهر نشان میدهد؛ قسمت عمده ساخت و ساز در محدوده کنونی منطقه سه شهرداری از سال ۱۳۴۰ آغاز شدهاست. بافت ارگانیک آبادیها و روستاها تدریجاً نوسازی شد. بافت منطقه از سال۱۳۳۵ شکل گرفتهاست این بافت حول سکونتگاههای روستائی از جمله دهونک در غرب، قلهک و زرگنده در شمال مرکزی، رستمآباد و اختیاریه در شمال شرقی شکل گرفت. این منطقه بخشی از شمیران محسوب میشود تاریخ شمیران و آبادیهای آن از گذشتههای دور همواره متأثر از تاریخ شهر ری و بعد از آن تهران بودهاست. شمیران آسایشگاه تابستانی مردم ری بود.
در ادوار گذشته این محدوده به علت تقاطع کوهستانی صعبالعبور دارای اهمیت زیادی بود، استحکامات متعددی در آن ساخته شدهاست. در سال ۱۳۵۵ حدود ۱۰۰ هکتار باغ و زمین زراعی در این محدوده وجود داشت. در ادوار پیشین ساختار جمعیتی، با مهاجرت ارامنه به این منطقه تغییر کرد. ارامنه در محدودهای معروف جاده ارامنه (خیابان سئول کنونی) مسکن گزیده بودند و قلعه معروف ارامنه نیز در همین محل است.
سال ۱۳۵۸ در پی تحولات تقسیمات شهری منطقه سه شهرداری تهران به عنوان یکی از تقسیمات خدمات شهری ایجاد شدهاست.
منطقه سه در پهنهای از تهران قرار دارد که اراضی آن حدفاصل تهران قدیم و شمیران بودهاست. آبادانی و توسعه آن به این شرح قابل شناسایی است؛ پیش از اوایل قرن حاضر (۱۳۰۰ خورشیدی) که بافتهای روستایی به صورت پراکنده تکوین و توسعه یافتهاند باغداری و همچنین کشاورزی در اراضی پیرامون بافتهای روستایی متداول بودهاست. با توجه به اینکه در این موقعیتها منابع طبیعی دائمی تأمین آب وجود نداشته، اهمیت و نقش حیاتی قنات که یک زیر ساخت تاریخی شهر تهران است در روستاها آشکار میشود. اختیاریه، رستمآباد، احتشامیه، دروس، قلهک، حسنآباد، زرگنده، داودیه، و ده ونک از جمله روستاهایی گسترده در پهنه کنونی منطقه سه بودند. از اواخر قرن گذشته تا پیش از نیمه قرن حاضر که روستاها به ییلاقنشینهای تهران تبدیل شدند. مهمترین بازتابهای این دوره عبارت بودند از حذف بخشی از فعالیت کشاورزی روستاها و جایگزینی و توسعه باغهاواپسیت تغییرهای منطقه سه شهرداری مربوط به نیمه قرن اخیر است و رشد شهر تمامی اراضی منطقه را فراگرفت. عمدهترین پیآمدهای این رشد موارد زیر است.
توقف قطعی فعالیت کشاورزی در اراضی پیرامون روستاها
شکلگیری بافتهای شطرنجی در اراضی خالی و کشاورزی پیشین
انهدام اکثر باغها و تفکیک پلاک آنها در قطعات خرد
اطلاعات عمومی
در بخش اطلاعات عمومی توضیح دربارهٔ محدوده جغرافیایی و اطلاعات جمعیتشناسی و نظایر این ایراد میشود.
محدوده جغرافیایی
محدوده جغرافیائی این منطقه از شمال بزرگراه شهید چمران از تقاطع سئول تا خیابان ولیعصر، بزرگراه شهید مدرس تا تقاطع صدر، بزرگراه شهید صدر تا تقاطع خیابان پاسداران. از شرق خیابان پاسداران از تقاطع بزرگراه شهید مدرس تا سه راه ضرابخانه، خیابان شریعتی از تقاطع سه راه ضرابخانه تا بزرگراه شهید قاسم سلیمانی. از جنوب بزرگراه شهید قاسم سلیمانی از تقاطع خیابان شریعتی تا تقاطع بزرگراه شهید مدرس، بزرگراه شهید مدرس تا تقاطع بزرگراه شهید همت، بزرگراه شهید همت تا تقاطع بزرگراه شهید چمران. از غرب بزرگراه شهید چمران از تقاطع بزرگراه شهید همت تا تقاطع سئول میباشد.
مناطق همجوار و وسعت
منطقه ۳ از شمال با منطقه ۱، از شرق با منطقه ۴، از غرب با منطقه ۲ و از جنوب با مناطق ۶ و ۷ هممرز و همجوار است. این منطقه با دارا بودن ۲۹۵۴ هکتار مساحت، از لحاظ وسعت در مناطق ۲۲ گانه تهران در رتبه هشتم شهر تهران قرار دارد و ۴٫۵ درصد از کل وسعت شهر تهران را شامل میشود.
جمعیت و اقتصاد
مستند به پرتال شهرداری منطقه ۳، جمعیت این منطقه از تهران برابر ۳۳۰۰۰۴ نفر اعلام شده بود. با توجه به کمتر بودن متوسط نرخ افزایش جمعیت ساکن منطقه نسبت به متوسط نرخ متناظر آن برای کل شهر تهران روند عمومی تغییرات جمعیتی منطقه ۳، علیرغم فراز و نشیبهای آن نسبت به شهر تهران نزولی است. اما مستند به اطلاعات مرکز آمار جمعیت منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران، ۳۳۰٬۶۴۹ نفر (۱۱۹٬۰۵۲ خانوار) شامل ۱۵۸٬۴۰۱ مرد و ۱۷۲٬۲۴۸ زن است. مستند به گزارش منشتر شده در سال ۱۴۰۰ در پرتال شهرداری ساکنان منطقه ۳، نسبت به ساکنان کل شهر تهران، از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردارند. سهم مسکن اجارهای در این منطقه۳۲٫۸۴٪ در مقابل مسکن ملکی که ۵۷٫۹۲٪ میباشد. وجود سرانه مالکیت شخصی حدود ۲٫۶ برابر متوسط کل شهر تهران است. بالا بودن سهم نسبی مدیران و کارکنان عالیرتبه اداری و کارکنان مشاغل علمی و فنی، در میان شاغلان ساکن در منطقه، سهم نسبی مدیران و مقامات عالیرتبه اداری ۱۵٫۹٪ و سهم متخصصان ۲۶٫۶٪ است. بقیه شاغلان در بخشهای خدماتی همچون عمده فروشی، هتلداری، خدمات، مالی، عمومی و… مشغول به کارند. خانوارهای پر درآمد در میان خانوارهای ساکن در منطقه از فراوانی نسبی برخوردارند.
محلهها
منطقه سه شهرداری تهران داری دوازده محله است.
آرارات
ونک
امانیه
زرگنده
صدر
اختیاریه
داودیه
سیدخندان
دروس
قبا
قلهک
کاووسیه
مراکز مهم
منطقه سه شهرداری تهران محل استقرار مراکز فرهنگی، ورزشی و علمی و درمانی متعدد و شناختهشدهای است. برخی از مناطق فرهنگی آ به شرح زیر است.
مراکز فرهنگی و ورزشی
فرهنگسرای ارسباران
کتابخانه علامه امینی
کتابخانه استاد شهریار
پارک موزه آب
پردیس سینمایی باغ کتاب
پردیس سینماگالری ملت
سینما پردیس قلهک
سینما فرهنگ
مجموعه ورزشی انقلاب تهران
ورزشگاه شهید کشوری
باغ کتاب
باشگاه آرارات
مجموعه ورزشی تلاش
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
خانه شاعران ایران
خانه کاریکاتور
خانه ریاضیات ایران
فرهنگسرای آفتاب
فرهنگسرای رسانه
سینما فرهنگ
موزه هنرهای دینی امام علی
خانه موزه شهید مطهری
موزه دفاع مقدس
گورستان کمیسیون جنگهای مشترک المنافع
بوستانها
برخی از بوستانها مطرح این منطقه نیز عبارت است از
بوستان ملت
بوستان آب و آتش
بوستان طالقانی
باغ ایرانی
بوستان بهشت مادران
مراکز درمانی و علمی
در این منطقه دانشگاهها و بیمارستانهای متعددی وجود دارد.
دانشگاه آزاد مدیریت و حسابداری
دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه شهید بهشتی
دانشکده داروسازی دانشگاه شهید بهشتی
دانشکده عمران و نقشهبرداری خواجه نصیر
دانشکده مهندسی مکانیک خواجه نصیرالدین طوسی
دانشکده دولتی مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی
دانشکده داروسازی دانشگاه آزاد
دانشگاه الزهرا
دانشگاه لرزهنگاری
دانشکده علوم پزشکی بقیةالله
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران
دانشگاه الهیات و آزاد معارف اسلامی
بیمارستان شهید رجایی
بیمارستان چشم پزشکی نور
بیمارستان بقیةالله اعظم
بیمارستان شهید رجایی
بیمارستان علیاصغر
بیمارستان کودکان مفید
بیمارستان هاشمینژاد
حمل و نقل عمومی
ایستگاههای مترو
ایستگاه متروی دکتر شریعتی
ایستگاه متروی شهید حقانی
ایستگاه متروی شهید همت
ایستگاه متروی قلهک
ایستگاه متروی میرداماد
جستارهای وابسته
مناطق شهری تهران
شمیران
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی منطقه ۳ تهران
۰۳ |
2168 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%20%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86 | فهرست بناهای تاریخی استان اصفهان | فهرست زیر شامل بناهای تاریخی استان اصفهان همراه با ویژگیهای کلی آنها است.
جستارهای وابسته
فهرست مناطق نمونه گردشگری استان اصفهان |
2169 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86 | اصفهان | اصفهان، یکی از کلان شهرهای تاریخی در مرکز ایران و مرکز استان اصفهان و نیز شهرستان اصفهان است. شهری در امتداد رودخانه با سه میراث جهانی یونسکو، معماری باستانی اسلامی. این شهر سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد، یکصد و شصت و پنجمین شهر پرجمعیت جهان و نهمین شهر پرجمعیت غرب آسیا به شمار میرود. اصفهان چهاردهمین کلانشهر پرجمعیت خاورمیانه است. کلان شهر اصفهان پس از تهران و مشهد، سومين کلانشهر بزرگ ایران از نظر مساحت شهری است. شهر اصفهان کلانشهری بوده که نامش همواره در کنار رودخانه زایندهرود میآید.
این شهر در سه نوبت به پایتختی ایران برگزیده شد. دوران سلجوقیان، آل بویه وصفویان ( در بین سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی ). به ویژه در سده ی شانزدهم میلادی به هنگام پادشاهی صفویان که پایتخت ایران شد، رونق فراوانی نیز گرفت. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که شماری از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. وجود آثار تاریخی بسیاری در این شهر سبب شده تا در سال ۲۰۰۶ استان اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی گردد. سالانه مسافران و گردشگران زیادی از داخل و خارج کشور به این استان سفر میکنند. این شهر بر روی دشتی هموار و در ارتفاع ۱۵۷۰ متری از سطح دریا واقع شدهاست که عامل پیدایش آن زاینده رود بیان میشود. این شهر به داشتن معماری ایرانی، پلهای سرپوشیده، مسجدها و منارههای منحصر به فردش نامآور است، همین امر سبب شده تا در فرهنگ عامه، اصفهان نصف جهان، لقب بگیرد. این شهر در آذر ۱۳۹۴ ( دسامبر ۲۰۱۵ ) به همراه رشت به عنوان نخستین شهرهای ایران، به شبکه شهرهای خلاق جهان زیر نظر یونسکو پیوست و از ۱۳۹۷ به ابتکار شهرهای دوستدار کودک ملحق شد. براساس استانداردهای یونسکو، شهر خلاق، شهری است که از نوآوری و توانمندیهای شهروندان در توسعه پایدار شهری بهره میبرد. میدان نقش جهان نمونه برجستهای از معماری صفوی است. از جمله دیگر آثار تاریخی اصفهان از منارجنبان، سی و سه پل، پل خواجو، کاخ چهل ستون، عمارت عالی قاپو، مسجد شیخ لطفالله، پل مارنان، حمام علی قلی آقا، مسجد جامع عباسی، پل شهرستان و بسیاری از اماکن تاریخی دیگر را نیز میتوان نام برد.
از صنایع فعال در استان اصفهان میتوان به شرکتهای بزرگی همچون: هسا، مجتمع فولاد مبارکه اصفهان، پالایشگاه نفت اصفهان، اسنوا، پلی اکریل اصفهان، ذوب آهن اصفهان، صاایران، شرکت نفت سپاهان، شرکت نفت جی، نیروگاه برق شهید منتظری و تاسیسات هسته ای نطنز اشاره کرد.
صنعت طلا در اصفهان بیشترین کارگاه و بزرگترین کارخانههای طلای ایران را در خود جای داده است. صنایع دستی متعدد اصفهان نیز از دیرباز یکی از پایههای اقتصاد اصفهان بودهاست.
نامهای پیشین
گابا، گابیه، گابیان، گبی، گی، جی، اسپادانا، سپهان، اسپهان، سپاهان، اصفاهان، صفاهان، اصفهان، اصبهان از نامهای کهن اصفهان هستند. جی در واقع زِی (zi) بودهاست.دیاکونوف در تاریخ ماد مینویسد:
پس از فتح توسط مسلمانان و چون در نوشتار عربی فصیح حرف «پ» وجود نداشته به مرور زمان واژه اسپهان به صورت «اصفهان» تلفظ گردید.
از دوره ساسانیان به بعد نام اصفهان که تصحیف و معرب شده اسپهان (سپاهان، اسپدان، اسپدانه، اصبهان و اسبَه آن) بوده جایگزین حکومت نشین آن یعنی گابیانا و گِی شدهاست.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، بهویژه در دوران، مرکز گرد آمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند فارس، سیستان و… در این ناحیه گرد آمده و بهسوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را اسپهان گفته، سپس معرب شده و بهصورت اصفهان درآمدهاست.
این شهر نامهای قدیمی تری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد. مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
.
تاریخچه
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را بهطور پیوسته دنبال کرد، هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به سبب آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به خصوص میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.
اصفهان به خاطر وجود زاینده رود و شرایط طبیعی مناسبی که داشت، احتمالاً از نیمهٔ دوم هزاره ۴ ق. م شاهد شکلگیری آبادیهای بسیاری بودهاست. سال شکلگیری شهر اصفهان با ابهام رو به رو است و اطلاع دقیقی از آن در دست نیست و بیشتر در افسانهها و داستانها به کیقباد اشاره شدهاست. طبق آنچه لاکهارت بیان داشته اصفهان تا قرن ۴ ه.ق / ۱۰ م با این عنوان امروزی و به این صورت وجود نداشته، در واقع جی شهر اصلی اصفهان بودهاست. ماکسیم سیرو میگوید دهکدههای قدیمی که در اصفهان موجود بوده الان زیر آبرفتهای این شهر دفن شدهاست؛ با این حال طی بررسیهایی که انجام شده قسمتهایی از دیوارهای بناهای قدیمی این شهر نمایان شدهاست. در اواخر عصر ساسانیان هفت شهر نزدیک به هم در این ناحیه بودهاست که عبارت بودند از جی، مهرین، شادریه، درام، قه، کهنه و جار.
جیِ باستانی
بنای اصفهان را به طهمورث، سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان نسبت دادهاند. اصفهان در تاریخ قدیم با نام «ژِی» در پارس علیا معرفی گردیده و در دورهٔ پس از اسلام به حالت عربی در میآید و میشود «جِی»، پیش از آن نیز از اصفهان، تحت عنوان گابای یا تابای نام برده شدهاست. این شهر محلِ تقاطعِ راههای عمده و اقامتگاهِ سلطنتی پادشاهانِ هخامنشی نیز بودهاست. استرابون جغرافیدان یونانی، از اصفهان به عنوان مرکز کشور ایران نام بردهاست.
یهودیه
زمانی که کوروش بزرگ بابِل را گرفت و یهودیان امروز را از اسارت نبوکدنصر شاه بابل نجات داد، شماری از یهودیان به فلسطین بازگشتند و شماری دیگر از آنها به اصفهان آمدند و در منطقهای که به دارالیهود یا یهودیه نامگذاری شد، اسکان یافتند. این منطقه در شمال غرب شهر جی یا ژی بود که بعدها این دو منطقه به یکدیگر متصل شد و شهر اصفهان کنونی را ایجاد کرد. ابن فقیه همدانی تاریخدان ایرانی قرن دهم میلادی مینویسد:....
این روایت توسط تاریخدانان دیگری نظیر موسس خورناتسی، الاصطخری، ابن حوقل، المقدسی، یاقوت حموی، ابوالفدا و ابن خلدون نیز عیناً تکرار شدهاست.
یعقوبی جغرافیدان قرن سوم هجری دربارهٔ این دو شهر نوشتهاست:
دورانِ اشکانیان
در دوران شکاکیان به دستور مهرداد یکم یک پادگان نظامی احتیاطی در اصفهان، برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید. به غیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در مرو و گرگان و تیسفون بهوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط سپاهان برای تعلیم و اعزامِ نیروی کمکی پیشبینی شده بود.
اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.
به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت.
اسپهان از آنجا که ولیعهد نشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدستآورد.
در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهد نشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیمبندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای نام برده شدهاست.
سدههای نخست اسلامی
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری به نام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شدهاست. عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خسکس در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیده شد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.
دیلمیان
در سال ۳۱۹ ه.ق مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.به نظر دیوارهای قدیم شهر اصفهان در زمان سلطنت امیران آل بویه در قرن دهم میلادی قرن چهار هجری ساخته شدند.
دوره سلجوقیان
در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰٬۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیریها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید بهطوریکه جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.
آل کاکویه
حکمرانان کاکویه نیز اصفهان را وسعت دادند و آن را مرکز قدرت خویش نمودند.
دیدگاه ناصر خسرو دربارهٔ اصفهان
ناصرخسرو قبادیانی در هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمائه (۴۴۴ هجری قمری)، دو سال پس از حملهٔ ویرانگر طغرل سلجوقی وارد اصفهان شد. در هنگام ورود وی به شهر، شهر دوباره ساخته شده و بهبودِ نسبی یافته بود. وی دربارهٔ اصفهان چنین میگوید:
دوره صفوی
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایتخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آبانبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.
اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بودهاست. در آن روزگار، با افزوده شدن کویهای (محلات) چهارگانهٔ (عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگتر بود. شهر اصفهان در روزگار اوج شکوه خود ۱۳۷ کاخ، ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۲۷۳ حمام و ۱۲ گورستان داشت،
دوره قاجار
بعضی از اصناف در این دوره ۱- صنف رنگرز ۲- جماعت چیتساز ۳- جماعت زریباف ۴- صنف نساج ۵- صنف شیشهساز ۶-صنف کاغذساز ۷- صنف تفنگساز ۸- جماعت شعرباف بودند.
مسعود میرزا ظلالسلطان (پسر ناصرالدینشاه قاجار) از سال ۱۲۸۸ حاکم اصفهان شد و در سالهای پس از آن حکومت ایالتهای فارس، کردستان، لرستان و یزد نیز به او داده شد. او همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود. در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحهٔ ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم دادن آنها از آلمان معلمان نظامی به خدمت گرفت. ناصرالدین شاه که از خودسریهای ظلالسلطان در اصفهان بیم داشت، او را شبانه از تمام حکومتهای خود عزل کرد و تنها شهر اصفهان را برایش باقی گذاشت.
فرمانروایی سی و چهار ساله مسعود میرزا ظلالسلطان بر اصفهان، با ویرانی بیش از ۵۰ اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی در این شهر همراه بود. یکی از جهانگردان اروپایی در آن زمان نوشتهاست: لرد کرزن هم که در سالهای پایانی فرمانروایی قاجاریان به ایران آمده بود دربارهٔ این ویرانیها چنین مینویسد:
انجمن مقدس ملی اصفهان نیز دوران انقلاب مشروطه ایران فعال بود و نقش داشت.
پهلویها
در آن دوره به دلیل رشد صنعت سازی و ساختن کارخانههای صنایع پارچه اصفهان به منچستر ایران شهرت یافت. یازده کارخانهٔ پارچه، دو کارخانهٔ کاغذ، پنج کارخانهٔ سیگار، یک کارخانهٔ کفش و چکمه و یک کارخانهٔ شلوار تقریباً کل مردم سرمایه گزاری کردند بر اساس نوشتهٔ وزارت امور خارجه بریتانیا.
آلمان غربی در ساخت بزرگترین زرادخانه اصفهان مشارکت داشت که پس از انقلاب دولت متوقف کرد.
تولید و فروش چغندر قند نیز سرعت داشت؛ تا قبل انقلاب ۹ پروژهٔ بزرگ کشاورزی وجود داشت که انجام نشد. درصد سهم اشتغال زنان حدود ۱۸/۸ درصد بود که دوره پسا انقلاب به ۹ درصد کاهش پیدا کرد.
دوره جمهوری اسلامی و پس از آن
در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ (قبل از انقلاب اسلامی) تظاهرات کنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابانها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمتهای شهر را به تصرف درآورند و سید جلال الدین طاهری را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامیهای دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام میشد.
پس از انقلاب اصفهان با داشتن ۲۳ هزار کشته و حدود ۴۳ هزار جانباز بیشترین تعداد کشته و ایثارگران را برای جنگ ایران عراق در کل کشور دارد. در یک روز ۲۵ آبان ۱۳۶۱ سیصد و هفتاد تن کشته جنگ د اصفهان تشییع شد.ساخت و ساز به شغلی پرسود بدل شد که نتیجه آن جایگزینی خانههای سابق با آپارتمانهای چندین طبقه بود. این امر سبب نزاع دائمی روشنفکران طرفدار حفظ میراث تاریخی و سازندگان و طراحان عملگرا شد، نمونه آن نزاع بر سر برج جهاننما و فروش چندین هکتار باغهای اطراف کارخانه نساجی به فعالان بخش املاک و مستغلات است.
سال۱۴۰۰ اعتراض گسترده مردم مربوط جنبش مدنی کشاورزان استان اصفهان بهدست سرکوب دولت ج. ا پایان یافت.
معماری
پیش از اسلام
از دوره پیش از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما به ویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
سلجوقیان
معماری سلجوقیان — که به ویژه در مسجد جامع نمود مییابد — ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. به جای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرارآمیز آن را در جای خود احساس میکند، برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است.
آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد.
یکی از قدیمیترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر، مسجد جامع شهر مربوط به دوره سلجوقیان است.
صفویان
در سال ۱۰۰۰ هجری قمری به دستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت در این زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید و به شدت از نظر مراکز تجاری و فرهنگی ترقی نمود. عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایرانی اسلامی در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جغرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تغییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیرهکنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارایی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعادِ حیاتِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد؛ و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارایی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدیدآورده باشد.
معماری معاصر
آنچه که در گذر از عهد قدیم به عصر جدید رخ دادهاست، سبک شدن معماری است. مقایسه چهارتاقی نیاسر (دوره ساسانی) که گنبد بر پایههای ضخیم استوار شدهاست و مسجد جامع عباسی اصفهان، به خوبی گواه این است که به مرور زمان، معماران در پوشش دهانهها به دنبال راههایی برای سبک کردن حجم بودند. یکی از روشهای سبکسازی دهانههای بزرگ و گنبدها، تبدیل مربع به دایره و استفاده از ترک است که نمونهای از آن را میتوان در گنبد خواجه نظام الملک مسجد جامع اصفهان (دوره سلجوقی) دید. ویژگی تکاملی معماری ایران در دوره معاصر تجرید است. معماری معاصر با حفظ ویژگیهای بنیادی خود در جهت انتزاعی شدن پیش رفت. نظیر مقبره بوعلی سینا (۱۳۶۷ ه.ش) که نمونه تجرید شده گنبد قابوس بن وشمگیر (۳۷۵ ه.ش) است. تجرید در معماری معاصر را در معماری مساجد خارج از ایران هم شاهد هستیم.
در آفرینش فرم مسجد سالن اجلاس بینالمللی اصفهان که نقطه عطفی در معماری نوین ایرانی-اسلامی خواهد بود، از گنبد به عنوان عنصر نمادین معماری ایرانی و اسلامی الهام گرفته شدهاست. به جهت قرارگیری این مسجد در مرکز همایشهای بینالمللی، طرح با فرم سالن اجلاس قرابت دارد. گنبد بر پایهٔ مربع شکل به روش تبدیل مربع به دایره و با استفاده از ترکهایی با الهام از نقوش اسلیمی و با رعایت اصل تجرید بنا شدهاست. در شکلگیری گنبدخانه، خلوص مکعب گنبدخانه حفظ شدهاست. مسجد در جهت قبله چرخیده و گنبدخانه با چهار ایوان که از عناصر معماری مناطق کویری بوده احاطه شدهاست.
بقعهها
مجسمه قنطورس با تن یک سرباز با کلاه قزلباشی حدفاصل پل چوبی و پل بزرگمهر و تندیس کاوه آهنگر بالای ایستگاه مترو میدان آزادی کار گذاشته شدهاست. قبل از انقلاب ۵۷ مجسمه شاه عباس در میدان آزادی وجود داشت آن اثر هنری که ساخته دست هنرمند مطرح این عرصه ایرج محمدی است بزرگترین مجسمه برنزی پیش از انقلاب بود و تصویر شاه عباس روی اسب را تجسم ساخته بود و در میدان دروازه شیراز اصفهان نصب بود که پس از انقلاب برچیده و مدفون شد. معاون درگذشته شهرداری اصفهان که مجسمه را دفن کرده بود گفتهاست تا زمانی که مجوز نصب مجسمه گرفته نشود، آدرسی از محل نگهداری مجسمه نخواهم داد. شهریور ۱۳۹۹ دبیر سمپوزیوم مجسمهسازی اصفهان گفت: با برگزاری سمپوزیوم مجسمهسازی ۱۱ اثر هنری به مجموعه مجسمههای سطح شهر اضافه میشود و دائم باقی میماند.
بقیه مجسمهها مجسمه شامل شیخ بهایی، چوگانچهارباغ تندیس نماد معلم سلمان فارسی میدان امام خمینی تندیس چوپان نیزن و غیره میشود.
جغرافیا
اصفهان رتبه نخست جنگلسازی کشور است.
گیاگان و زیاگان
این شهر به دلیل داشتن قوچ و میش اصفهان نیز که بومی منطقه اند در میان دوستداران طبیعت و محیط زیست شهره جهان است. آبدزدک اصفهان در سال ۱۳۹۰ شناخته و معرفی شد.نسل گاوهای بومی اصفهان در سال ۱۳۹۹ منقرض شد.
یک گونه از گل رز از ۱۸۳۲ به نام رز اصفهان نامگذاری شدهاست. دم جنبانک در اکثر کشتزارها و پارکها دیده میشود. بقیه پرندهها شامل غراب، قمری(پاختری)، توکا، زاغی، زاغچه، چلچله (پرستو)، کلاغ ابلق، و گنجشک خانگی میباشد.به دلیل نبود زاینده رود پرندگان از نوع گونههای مهاجر مثل مرغ ماهی خوار (از سیبری و غیره) امنیت غذایی ندارند. برجهای طبقاتی کبوتر قدیم ساخته میشدهاست.
بهطور کلی روباه معمولی و روباه شنی، شغال و خدنگ در دشت اصفهان وجود دارد.
پارک ملی و پناهگاه حیات وحش قمیشلو در شمال غرب اصفهان (۴۵ کیلومتری شمال غرب اصفهان) در شهرستان تیران و کرون زیستگاه گونههای با ارزشی از حیات وحش شامل سم دارانی همچون کل و بز، قوچ و میش، آهوی ایرانی و حیواناتی نظیر گرگ، کبک، تیهو، کفتار و … میباشد.
موقعیت جغرافیایی
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی میباشد. محدوده شهری آن هم پانزده منطقه شهری تقسیم میشود و از غرب شهر (خیابان کهندژ) متصل به خمینی شهر، از جنوب متصل به فلاورجان، از سمت شمال به سمت شهر شاهین شهر و از شرق شهر نیز به (بزرگراه اصفهان نائین) سمت شهر سجزی از توابع شهرستان کوهپایه منتهی میشود.
سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوههای زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زاگرس سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر میباشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیدهاست. در طی سدههای گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافتهاست.
تأسیسات نظامی
درگذشته شبکه از قلعهها به دلیل توپوگرافیک در اصفهان ساخته شده بود.
پایگاه هشتم شکاری اصفهان متعلق به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی در فرودگاه شهید بهشتی اصفهان است که به عنوان پایگاه مادر جنگنده اف ۱۴ شناخته میشود.
سپاه صاحب الزمان نام سپاه اصفهان در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است فرماندهی سپاه صاحب الزمان در خیابان صفه روبروی بیمارستان الزهرا است. پایگاه هوایی نهسا در فرودگاه بدر اصفهان است.
قرارگاه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در سپاه صاحب الزمان ضد دنیاگیری کرونا ویروس در اصفهان ۵ آبان ۱۳۹۹ تشکیل شد.
یگانهای گروه ۴۴ توپخانه. گروه ۵۵ توپخانه نزاجا و گروه توپخانه و موشکی ۱۵ خرداد نزسا در این شهر پادگان دارند.پادگان هوانیروز جنوب شهر است که دوره خلبان نفرات غیرنظامی دارد.
آب و هوا
این شهر در منطقهای در دامنه کوههای زاگرس و در کنار زایندهرود قرار گرفته که از کوههای زاگرس ایران سرچشمه میگیرد و به باتلاق گاوخونی میریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب میشود. زایندهرود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوههای زاگرس ایران واقع در غرب استان اصفهان و استان چهارمحال و بختیاریسرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایندهرود میباشد. از دیگر مناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی، یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو و عقاب است.
شهر اصفهان به دلیل موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی خاصی که دارد در اراضی پست قرار گرفته و از سه جهت (۲۷۰ درجه) در محاصرهٔ ارتفاعات بوده به گونهای که در بیشتر اوقات سال (بالای ۵۵ درصد) جابهجایی هوا در این شهر اتفاق نمیافتد، این موضوع عامل مؤثری در تشدید آلودگی هوای شهر به ویژه در نیمه دوم سال میباشد. میانگین سرعت باد غالب در شهر اصفهان بین ۸/۲ تا ۴/۳ متر بر ثانیه و جهت آن از سمت جنوب غربی است. فراوانی وقوع بادهای آرام در ماههای فروردین تا تیر ۵۰–۴۵ درصد و در ماههای آبان تا دی ۸۰–۷۰ درصد است و در بیشتر مواقع وزش باد در شهر اصفهان آرام است. این وضعیت باعث سکون هوا و ایجاد شرایط مناسب برای افزایش آلودگی هوا است. پدیدهٔ اینورژن در شهر اصفهان به لحاظ تعداد و شدت نیز از ویژگی توپوگرافی و اقلیمی تبعیت کرده به گونهای که سالیانه بیش از ۲۶۰ روز این پدیده در شهر اصفهان حادث میشود که اوج آن در پاییز و اوایل زمستان است و شدت پدیده اینورژن بهحدی است که بعضاً ارتفاع این لایه به زیر ۳۰۰ متر هم میرسد.
در دادههای آماری دوره ۱۰ ساله از کلانشهر اصفهان بهطور میانگین هر ۹ روز یک پدیده گرد و غبار داشتهاست.
شهر در بین هشت کلانشهر ایران رتبه نخست آلودگی هوا را دارد.
آب و هوای اصفهان بهطور کلی معتدل رو به سرد است و مقدار بارش باران و برف به نسبت کمی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۳۹ درجه سانتیگراد است که تابستانهایی گرم و خشک را میسازد و در زمستان تا حداقل ۱۹- درجه میرسد.
گروه تحقیقات هواشناسی کاربردی سازمان هواشناسی هر چندماه گزارش تحلیل خشکسالی اصفهان را منتشر میکند.
دوره صفوی پلهای زاینده رود با نگه داشتن آب باعث پرآب شدن چاههای شهر میشدند.
۳۳۰۰ استخر کشاورزی در کل استان وجود دارد.
مدیریت نادرست حوضه آبریز، اصفهان را از قطب کشاورزی به منطقه بحران زده تبدیل کردهاست.
دولت هفتم و هشتم در زمان تکمیل نبودن تونل کوهرنگ سه یک سهم آب از اصفهان را به استان یزد، اختصاص دادند. تخصیصهای بی حد و حساب دلیل خشک شدن تالاب گاو خونی شدهاست. کارشناسان سلامت ۳۵ هزار سرطانی به دلیل خشک شدن گاو خونی را برای اصفهان پیشبینی کردهاند.
در تابستان ۱۴۰۰ شرکت آبفا شهر ۴۰۰۰ لیتر کمبود آب داشت.
به دلیل تداوم برداشت بیرویه حوزه آبریز زاینده رود، کمتر از ۱۰ سال دیگر اصفهان قابل سکونت نخواهد بود.
فرونشست خاک
در بین شهرهای ایرانی به دلیل برداشت از آبخوان دشت اصفهان بیشترین نرخ فرونشست زمین را دارد که روی حدود ۱۰ هزار کیلومتر مربع یعنی ۱۰ درصد از مساحت استان تأثیر گذاشتهاست.
مردمشناسی و فرهنگ
اصفهانیهای بومی بین بقیهٔ ایرانیها در فرهنگ و اساطیر ایران به باهوشی و طنز و شوخی روحیه بازاری و فرزی شناخته شدند.
خسرو انوشیروان از شاهان ایران در اردستان استان اصفهان متولد شده.
جمعیت
جمعیت اصفهان در سال ۱۳۸۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ نفر بودهاست. جمعیت استان اصفهان طبق آخرین سرشماری رسمی در سال ۱۳۹۰ برابر با مناطق ۱۵ گانه ۲/۸۷۹/۲۵۶ نفر بوده که ۸۳/۵ درصد آن در نقاط شهری و بقیه در نقاط روستایی و عشایر سکونت داشتهاند. در سال ۱۳۹۵ خورشیدی به ۳٬۱۶۱٬۲۱۱ مناطق ۱۵ گانه نفر رسیدهاست. و برآورد شده که در سال ۱۴۰۱ مناطق ۱۵ گانه شهر اصفهان به ۳/۹۴۹/۰۰۰نفر رسیدهاست. اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران بهشمار میرفتهاست. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای نخستین بار در ایران به سبک اروپایی در اصفهان از مردم سرشماری به عمل آمد و ۲۰۴٬۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.
طی پژوهشی که به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۱۳۸۹ ش انجام شد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونهگیری شد در شهر اصفهان به قرار زیر بود:
زبان
مردم اصفهان به زبان فارسی با لهجه اصفهانی سخن میگویند از ویژگیهای لهجه اصفهانی اضافه کردن حرفِ س به آخر واژگان میباشد که به جای واژهٔ است استفاده میشود. مهاجران به اصفهان دارای گویشهای متفاوت هستند و ارمنیهای اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن میگویند. مکالمات روزمره و رسمی شهر همگی به زبان فارسی (لهجه اصفهانی) است.
دین و فلسفه
به شکل تاریخی اصفهان این خصوصیات را داشت: موقعیت تجاری، منابع حاصلخیز کشاورزی و موقعیت سنتی به عنوان یک مرکز دینی مذهبی.
اسلام شیعه به عنوان بخش اصلی کیش مردمان این شهر است و علاوه بر آن، ارمنیها، یهودیان و زرتشتیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی میکنند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقهای است که بیشتر ارمنینشین است و از منطقههای خوب شهر نیز قلمداد میشود.
اسماعیلیه در اصفهان تاریخ بلندی دارد اسماعیلیان در سالهای ۲۹۰ الی ۳۱۰ هجری قمری توسط داعی حسین ابن احمد دندان و یارانش در زمان عبدالله احمد (امام یازدهم اسماعیلیه و خلیفه اول و بنیانگذار خلافت فاطمی) وارد اصفهان شد و سپس با دعوت مردم اصفهان و اسماعیلی شدن اصفهانیان بر علیه عباسیان قیام کردند و اصفهان به خلافت فاطمی پیوست. در این زمان مسجد جامع گورتان (اصفهان) ساخته شد که بعدها تبدیل به بزرگترین حوزه علمیه تاریخ اسماعیلیه شد و بزرگان اسماعیلی همه در این مسجد جامع درس فقه اسماعیلی را خواندند مانند ناصرخسرو و حسن صباح بعدها در زمان جدایی اختلاف در حکومت فاطمی اصفهانیان نیز مانند بسیاری از اسماعیلیان نزار بن المستنصر بیعت کردند و او را امام خواندند. پس از آن در زمان ناطقیت احمد ابن عطاش اکثریت مردم اصفهان اسماعیلی بودند اما با حمله ترکان سلجوقی به اصفهان در زمان ملکشاه یکم با دستور وزیر ملکشاه خواجه نظام الملک اصفهان محاصره شد و در آخر با شکسته شدن محاصره اصفهان خواجه نظام الملک طوسی دستور قتلعام مردم اصفهان را داد و در آن زمان هزاران هزار اصفهانی با هر قوم و نژاد اعم از اسماعیلی، یهودی، سنی، دوازده امامی و ارمنی قتلعام شدند و کشته شدند و به گفته مورخان بیش از ۷۵ درصد جمعیت اصفهان به دستور نظامالملک اعدام و کشته شدند. امروزه آثار زیادی از زمان حضور اسماعیلیه در اصفهان که اکثراً در غرب اصفهان و منطقه ۹ اصفهان هستند وجود دارد مثل مسجد جامع گورتان، آرامگاه بی بی فاطمه (ناطق اسماعیلی)، آرامگاه سلطان ایوب (ناطق اسماعیلی) و پیر نجم الدین (ناطق اسماعیلی) وجود دارد.
ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهمترین آن عبارتند از: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت محمد خدابنده اولجایتو پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید. در بین مسلمانان سنی معمولاً شهرت اصفهان به خاطر حدیث معروفی است که روایت میکند: «مسیح دجال توسط ۷۰۰۰۰ یهودی از شهر اصفهان همراهی میشود که شالهای پارسی پوشیدهاند.»
یهودیان اصفهان
امروزه یهودیان اصفهان از قدیمیترین اهالی این شهر میباشند که در گذشته در محله جویباره ساکن بودهاند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کردهاند. اندک یهودیانِ باقیمانده هم بیشتر در خیابان فردوسی، آمادگاه و سید علیخان ساکن هستند.
ارمنیها و زرتشتیان
در اصفهان، ارمنیها و دیگر شاخههای مسیحی، زرتشتیان، ورشوییان، بهاییان، بودایی، ربانیان (هندوهای تاجرپیشه) و یهودیان زندگی میکردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانونِ نگرشِ اقلیتها بود.آدریان اصفهان درشهر آتشکدهای به نام «درب مهر و گوهر» در محله سیچان دارند.
روز و نماد اصفهان
نماد اصفهان نماد تعلیق بین خشکسالی و آبادانی است.
سال ۱۳۹۷ یکم آذر به عنوان روز اصفهان و قوس آذر به عنوان نماد شهر انتخاب شد و هفته اول اردیبهشت؛ هفته فرهنگی اصفهان شد.
در تقویم ملی رسمی روز ۲۵ آبان روز استان اصفهان یادبود تشییع ۳۷۰ نفر کشته جنگ ایران عراق در سال ۱۳۶۱ در یک روز است.
در تقویم رسمی کشور ۱۸ مهر ماه روز ملی زاینده رود است.
هنر و رسانه
مکتب موسیقی اصفهان جز بزرگترین مکتبهای موسیقی ایران در تمام تاریخ بودهاست. اصفهان از اواخر دوره قاجار تا به امروز یک شهر شناخته شده به آواز و موسیقی است و معماری اصفهان که به موسیقی منجمد معروف است بسیار فاخر است. در اصفهان ابداع کنندگان معماری از موسیقی الهام میگرفتند به اصفهان رو جلال الدین تاج اصفهانی و اصفهان از نصرالله معین یکی از آثار در آواز اصفهان است.نقاشی اصفهان یکی از دلایل باعث دادن لقب شهر خلاق و عضویت شبکه شهر خلاق میباشد.
۱۳۹۷ به دلیل دخالت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کنسرت اصفهان سالار عقیلی بی اجرای نوازندههای زن ادامه داده شد.
رادیو اصفهان و شبکه اصفهان کانال تلویزیونی و رادیویی سازمان صدا و سیما است.
ایمنا و اصفهان زیبا متعلق به شهرداری اصفهان و اصفهان امروز و روزنامه سیمای شهر از روزنامهها و مطبوعات شهر است.
شرکت مخابرات اصفهان فراهم کننده خدمت اینترنت پهنای باند ثابت و وی دی اس ال و اینترنت فیبر نوری در شهر است. پوشش تلفن همراه نسل چهارم شبکه تلفن همراه و 3G وجود دارد.
جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان ۲۰ دوره در شهر برگزار شدهاست.
حوزه هنری استان اصفهان وابسته به شهرداری یکی از شناخته شدهترین و فعالترین ارگانهای فرهنگی و هنری استان اصفهان است.
استان اصفهان، با دارا بودن ۱۷۸ کتابخانه نهادی، ۱۱۰ کتابخانه مشارکتی و ۴ کتابخانه مستقل، بیشترین تعداد کتابخانه را در سطح کشور به خود اختصاص دادهاست.در بخش مرجع کتابخانه مرکزی شهرداری حدود ۱۲ هزار جلد کتاب در قالب کتابهای فارسی و لاتین وجود دارد. بزرگترین آمفی تئاتر روباز کشور در پردیس هنر اصفهان افتتاح شد. در تالار فرشچیان خیابان توحید و تالار رودکی، هنرسرای خورشید، سالن کوثر، هنرستان هنرهای زیبا، تالار شهید آوینی دانشگاه اصفهان، سالن نگین سپاهان شهر، سالن شیخ بهایی و تماشاخانه ماه زیر نظر شهرداری برنامههای کنسرت موسیقی و تئاتر اجرا میشود.
ارکستر ملی اصفهان از نوازندگان اصفهانی تشکیل شدهاست.
باباشاه اصفهانی از استادان مسلم خوشنویسی صفوی بود.
نخستین چاپخانه در ایران به دوران صفویان بازمیگردد که کشیشان ارمنیها در جلفای اصفهان با آن تعدادی دعا و ذکرهای مسیحی را چاپ کردند همچنین چاپخانههای قدیمی لازاریت، استپانیان ساخته شده بود.
روزنامه اصفهان از ۱۳۴۲–۵۴ شمارگان داشت. زبان زنان از تیر ۱۲۹۸ چاپ میشد. یالثارات فعال است. فهرستگان نشریات ادواری، بقیه رسانهها شامل روزنامه زاینده رود، نسل فردا، نصف جهان است.
مکتب نگارگری اصفهان
در نقاشی آغاز مکتب نگارگری اصفهان منتسب به اواخر سال ۹۹۷ قمری است.
کتابخانهها
وبسایت کتابخانه دیجیتال شهرداری اصفهان ساخته شدهاست.
کتابخانه مرکزی یک کتابخانه وابسته به شهرداری منطقه سه در خیابان باغ گلدسته است ردههای معماری و هنر دارد.
تعداد کتابخانههای عمومی ۱۹ عدد است.
خرابههای کتابخانه کهن باستانی بزرگ سارویه در شهر است.
پاساژ شکری جزو کتاب فروشیهای شهربود.
کتابخانۀ مرکزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال ۱۹۷۲ ساخته شد.
جشنوارهها
تیر ۱۴۰۰ جشنواره علمی و فرهنگی اصفهان_ سنپترزبورگ راه انداخته شد.
مد
منابع انسانی
تا اردیبهشت ۱۳۹۹ بر اساس آمار موجود خانه کارگر اصفهان ۹۰ درصد از کارگران، قرارداد موقت بودند. ۸۰٪ اقتصاد در دست دولت و نهادهای عمومی شبه دولتی است.
۲۵ هزار فرزند یتیم و غیر یتیم در اصفهان تحت پوشش نیکوکاری هستند.
شهر تا ۱۴۰۰ حدود نیم میلیون نفر حاشیه نشین به دلیل فقر دارد.
ساختار شهری و مدیریت مدنی
کلانشهر اصفهان با ۴۷۷۰۰ هکتار مساحت و حدود ۲ میلیون نفر جمعیت، دومین شهر مهاجرپذیر کشور در سال ۱۳۸۸ بعد از کلانشهر تهران بوده و توسعه فیزیکی و افقی این شهر و شهرهای مجاور آن در خلال ۳۰ سال اخیر به گونهای بوده که هماکنون محدوده قانونی و حریم شهرهای اصفهان، خمینی شهر، فلاورجان، شاهینشهر، لنجان و مبارکه در شعاع ۵۰ کیلومتری مرکز شهر اصفهان به یکدیگر متصل و موزاییک گردیده به طوری که محدوده ۵۰ کیلومتری مرکز شهر اصفهان که فقط نزدیک به ۸ درصد از مساحت کل استان را دارد ۷۸ درصد از فعالیتها و جمعیت استان را داشته بیش از ۴٫۵ میلیون نفر از جمعیت ۶ میلیونی استان اصفهان را در خود جای دادهاست. روند این تمرکزگرایی در استان از سالهای دهه ۳۰ شمسی آغاز گردیده و در دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی به اوج خود رسیدهاست. گسترش ۳ برابری محدودهٔ شهر اصفهان، ایجاد شهرهای جدید شاهینشهر، فولادشهر، بهارستان و مجلسی، توسعهٔ صنعت با ایجاد واحدهای بزرگ صنعتی، ایجاد شهرکهای صنعتی، تمرکز مراکز آموزشی، پزشکی و خدماتی موجبات بارگذاری بسیار سنگین در این منطقه گردیدهاست. به دلیل محدودیت اراضی شهری در اختبار دولت در شهر اصفهان، حوزههای نظامی استان با ارائهٔ درخواست تغییر کاربری پادگانهای نظامی مستقر در شهر اصفهان به مهمترین عرضهکنندهٔ زمین شهری طی دو دهه گذشته در شهر اصفهان تبدیل شدهاند.
تراکم جمعیت بر کیلومتر مربع ۴۷٫۸ نفر است.
متراژ ساختمانهای ساخته شده از ۱۳۹۲ نه درصد کمتر شده.
شورایعالی شهرسازی و معماری ایران طرح «مجموعهٔ شهری اصفهان» را در تاریخ ۱۳۹۲/۳/۲۰ به تصویب رساند. طرح مجموعهٔ شهری اصفهان شامل بخشهایی از شهرستانهای اصفهان، برخوار و میمه، نجفآباد، لنجان، مبارکه، فلاورجان و خمینیشهر بوده و دربرگیرنده ۳۶ شهر، ۱۲ بخش، ۳۳ دهستان و ۷۰۶ آبادی در مساحتی بالغ بر ۸۳۴۷ کیلومتر مربع است.
ادارات و سازمانهای دولت خیابان ۲۲ بهمن شامل ستاد کل نهادهای مختلف مثل اداره ثبت احوال، و بقیه است.
سیاست و فرمانداری و احزاب
سیاست اصفهان مردانه است و زنان سهم اندک از مشارکت در آن دارند. امام جمعه و نماینده ولی فقیه نهاد رهبر جمهوری اسلامی ایران در اصفهان سید یوسف طباطبایی نژاد نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان است.
ساختمان دفتر مجمع امور نمایندگان مجلس برای اصفهان در خیابان جی کوچه ۲۱ است. استان اصفهان ۱۷ نمایندهٔ مجلس دارد سهم شهر اصفهان ۵ نفر است. ۳ تا از احزاب بزرگ اصفهان شورای جبهه اصلاحات اصفهان و سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی و مجمع نیروهای انقلاب (اصولگرایان) استان اصفهان است.
شورای اسلامی شهر اصفهان شورای ۱۳ نفری است که در انتخابات برای تصمیمات شهرداری انتخاب میشود.
اصفهان در شورای عالی استانها نماینده دارد.
دبیرخانه منطقه ۲ ایران اصفهان است.
شهرداری و قوهٔ اجرایی
شهرداری مسئول اداره کردن امور ساخت و ساز، ترافیک و ترانزیت، پسماند و فضای سبز، پایانه مسافرتها، آتشنشانی، مشاعل شهر، سرمایهگذاری، فرهنگی هنری ورزشی تفریحی، روابط بینالملل و غیره است.
شهر جزو فرمانداری بخش مرکزی شهرستان اصفهان است.
نرمافزار اصفهان نما شامل نقشه برای شهروندان توسط شهرداری ساخته شدهاست.
قوانین و امنیت عمومی
شهر اصفهان به لحاظ حفظ بافت جمعیتی سنتی خود در اغلب نقاط شهر و نیز همکاری مداوم مردم با نهادهای انتظامی و امنیتی، در مقایسه با سایر کلانشهرهای ایران از ضریب امنیت نسبتاً بالایی برخودار است. همچنین، میتوان گفت یکی از امنترین شهرهای ایران است و وجود بیش از ۲۰ کلانتری انتظامی و ۳ ناحیه مقاومت متعلق به سپاه پاسداران و نیز مرکزیت اداره اطلاعات و سایر نهادهای امنیتی، بر روند حفظ و صیانت از شهر اثرگذار بودهاست.ستاد خبری اصفهان زیر نظر وزارت اطلاعات میباشد.
۲۵ ایستگاه آتشنشانی در مناطق مختلف وجود دارد.دو پایگاه سازمان امنیت اطلاعات سپاه پاسداران در کلانشهر اصفهان ساخته شدهاست. زندان اصفهان در آینده به بیرون شهر منتقل میشود. از زندانیان در کارگاههای خارج زندان استفاده میشود.
فهرست کلانتریهای فرماندهی کل انتظامی استان اصفهان
دادگاهها
شورای حل اختلاف استان در شهر دفاتر دارد.
سلامت و بهداشت
اصفهان یکی از مرکزهای اصلی و اثرگذار برای درمان بیماران در ایران محسوب میشود. حدود سی بیمارستان، بیست درمانگاه، دهها انجمن و نهاد پزشکی و بهداشتی، بیش از ۱۴۷ آزمایشگاه، ۲۵۴ داروخانه، ۸۷ مرکز پرتونگاری و ۲۰۸ مرکز توانبخشی در این شهر فعالیت دارند.
با توجه به عزم مدیران شهری در حوزه گردشگری، بخش خصوصی در زمینه گردشگری سلامت پا به عرصه گذاشت و فعالیت خود را تحت عنوان شهرک سلامت در این شهر آغاز کرد. این مجموعه توانایی گردهمایی پزشکان داخلی و خارجی و همچنین جذب بیماران از سراسر دنیا را داراست.
اولین بار در ایران میباشد که یک شهر شهرک سلامت ساخته شده دارد.
ستاد جمعیت حلال احمر استان در شهر است. دو مرکز انتقال خون وجود درشهر دارد.
اداره پزشکی قانونی ۱۳۴۰ شروع به کار کرد.
در ۱۳۹۴ با قطع آب زاینده رود تقریباً ۱۵ درصد مردم دچار افسردگی شدند. تقریباً تمام صنایع بزرگ و مهم استان نظیر ذوب آهن، فولاد مبارکه، پالایشگاه، پتروشیمی، نیروگاههای شهید منتظری و اسلامآباد (اصفهان)، سیمان سپاهان، سیمان اصفهان، صنایع نظامی و … در حومه شهر و حداکثر در محدوده شعاع ۵۰ کیلومتری شهر اصفهان واقع شدهاند. افزون بر این بیش از ۵۰ درصد شهرکهای صنعتی و ۶۰ درصد صنایع استان در حومه کلانشهر اصفهان و در محدوده شعاع ۵۰ کیلومتری این شهر مستقر میباشند که سهم آلایندههای صنعتی شهر را عهدهدار هستند و اصفهان به علت وجود این صنایع آلاینده به پایتخت ام اس جهان شناخته میشود. پژوهشکده زیستفناوری رویان در اصفهان واقع شدهاست.
تا خرداد ۱۳۹۹، ۶۵ درصد جمعیت استان اصفهان بیمه تأمین اجتماعی داشتند مرکز باروری و ناباروری اصفهان در سال ۱۳۷۲ بهمنظور درمان نازایی زنان و ناباروری مردان تأسیس شد.
یکی از قدیمیترین بیمارستانهای اصفهان بیمارستان عیسی بن مریم است. ۳۳ بیمارستان عمومی و تخصصی مالکیت دولتی و خصوصی شامل زایشگاه و روانپزشکی در شهر اصفهان وجود دارد.
بهزیستی مرکز اورژانس اجتماعی هم دارد.
زیرساختهای اولیه
ظرفیت آب دهی تصفیه خانه باباشیخ علی اصفهان ۱۲هزار و ۵۰۰ لیتر در ثانیه است. تأمین آب شرب حدود ۴ میلیون نفر در اصفهان بزرگ را برعهده دارد، با عنوان بزرگترین تصفیه خانه خاورمیانه معرفی شدهاست. چین قسمتی از پوشش کل شبکه کامل تونلهای فاضلاب شهر را فاینانس کردهاست.
پارک و فضای سبز
تا ۱۳۹۸ اصفهان دارای سه هزار و هفتصد هکتار (۳۷ میلیون متر مربع) فضای سبز شهری بود که با داشتن سرانه فضای سبز ۲۴ متر مربع بالاترین رتبه را در سطح کلانشهرهای ایران دارد. همچنین مقدار این سرانه تا سال ۱۳۹۵ به ۳۲ متر مربع خواهد رسید که با توجه به آلایندههای زیستمحیطی اصفهان این سرانه باید به ۴۰ متر مربع افزایش پیدا کند. بوستانهای کنارهٔ زاینده رود که به بوستانهای ساحلی نیز مشهور هستند از مهمترین فضاهای سبزِ اصفهان میباشند. زیباترین و منحصر بفردترین فضای سبز اصفهان بوستان جنگلی ناژوان است که در غرب اصفهان و در کنار زاینده رود قرار دارد. نام برخی از بوستانهای ساحلی و غیر ساحلی چنین است:
بوستانهای ساحلی: پارک پردیس هنر، ناژوان، سعدی، زاینده رود، کودک، ملت، آیینه خانه، آبشار، مشتاق و باغ گلها.
بوستانهای غیر ساحلی: قلمستان، نقش جهان، استقلال، باغ فدک و باغ غدیر و پارک امام رضا.
تا مهر ۱۳۹۹ نصف فضای سبز با استفاده از آبهای اصلاحشده خاکستری (پساب) آبیاری میشد.
کوه صفه نام کوهی است از سلسله جبال زاگرس در منتهیالیهِ جنوبِ جغرافیاییِ اصفهان که از شمال به جاده کمربندی، از غرب به کوههای تخت رستم و دره خان، از شرق به شهرکها و مجتمعهای مسکونی و از جنوب به اراضی باز و خط آهن محدود میگردد. این کوه از دیرباز محل کوهنوردی اصفهانیها بودهاست. پس از انقلاب شهرداری اصفهان برای آبادانی این منطقه تلاش فراوان نمود. در دورهٔ سلجوقی فرقهٔ اسماعیلیه قلعههای محکمی در این کوهها ساختند که آثاری از آن هماکنون باقی است. ۱۴۰۰ باغ وحش به حفاظتگاه و نقاهتگاه حیوان تغییر کرد.
پارک شرق کوه نخودی در شهر یکی از بهترین جاذبههای گردشگری در ایران میباشد تا ۱۳۹۷ پیشرفت سی درصدی داشت.
ساختمانها و مؤسسهها
شهرداری تا ۱۳۹۹ پروژه ساختن نمایشگاه اصفهان را اجرا میکرد.
در این شهر مکانی برای همایش جنبش عدم تعهد و بعد از آن برای دیگر همایشهای بینالمللی در نظر گرفته شد. مجموعهٔ مرکز همایشهای بینالمللی اصفهان دارای سالن اصلی با ظرفیت ۲۳۵۴ نفر، سالن چند منظوره، هتل ۵ ستاره در ۱۲طبقه، ویلاهای VIP، مرکز تجاری، دفاتر و… میباشد. ساختمان بانک شاهی و ساختمان اداره آمار و ثبت احوال جزو فهرست ثبت آثار ملی است. مؤسسه مجمع امور داوری و میانجیگری اصفهان ۱۳۹۴ تشکیل شد.
گردشگری و تفریح
شهرداری نرمافزار سامانه مدیریت کل رویدادهای شهر را ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ را روی اینترنت راه انداخت.
آبان ۱۴۰۰ اتاق بازرگانی اصفهان آرم و شعار تبلیغاتی کمپین گردشگری استان اصفهان به اسم «اصنهان» را ثبت تجاری کرد.
جاذبههای تاریخی
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقشجهان، مسجد شاه، سی و سه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع اصفهان، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطفالله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، میدان عتیق، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالیقاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علیقلی آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی از بارزترین آنها هستند.
مقامات میراث فرهنگی استان اصفهان معتقدند بیش از ۲۲ هزار جاذبه تاریخی و فرهنگی ارزشمند در این استان وجود دارد. فریدون الهیاری مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان اظهارداشت: یکهزار و ۷۶۵ اثر تاریخی در استان ثبت ملی است.
مکانهای تفریحی رفاهی
شهربازی رؤیاها اصفهان به عنوان پارک بازی سالانه میزبان تعدادی گردشگر میباشد.
سیتی سنتر اصفهان مرکز رفاهی معروفترین مرکز گردشگری رفاهی تجاری این شهر میباشد. شهربازی سرپوشیده هم در این مجموعه است.
پارک جنگلی صفه در دامنه کوه صفه یکی از پارکهای جنگلی با امکاناتی نظیر سینما و بولینگ و تله کابین و شهربازی و … میباشد.
پارک جنگلی ناژوان از معروفترین پارکهای جنگلی اصفهان است که از امکاناتی نظیر باغ پرندگان. خزندگان و پروانهها و آکواریوم و دولفیناریوم پارک ابی تله سیژ و … برخوردار است.
پارک ابی آبسار بزرگترین مجموعهٔ آبی در سپاهانشهر است.
شهربازی شهر رویاها در دامنه کوه نخودی در شرق اصفهان
همچنین بام شهر اصفهان در شمال غرب این شهر بام شهر اصفهان آکواریوم اصفهان در پارک جنگلی ناژوان به عنوان اولین تونل آکواریوم ایران در نوروز سال ۱۳۹۵ افتتاح شد و در آن انواع ماهیها و آبزیان وجود دارد.
باغ جوان بوستان مشتاق پارک سپاهانشهر باغ غدیر باغ فدک کوه نخودی کوه قایمیه پارک رجایی (بوستان هشت بهشت) شهربازیهای ملکشهر آبشار صفه سیتی سنتر شهر عجایب وحید سیمرغ و … از معروفترین مکانهای تفریحی دیگر اصفهان است. ۵ مجموعه فرهنگی باغ بانوان در شهر اصفهان فعال است تا سال ۱۳۹۵.اصفهان یک باغ وحش در پارک کوه صفه دارد.باغ فدک اصفهان و باغ غدیر دو پارک نسبتاً بزرگ در شهر هستند.
سینماها
۹ سینمای شهر شامل پردیس سینمایی چهارباغ، پردیس سینمایی ساحل اصفهان، پردیس سینمایی سیتی سنتر اصفهان، سینما بهمن خوراسگان، سینما سپاهان، سینما سوره، سینما فرهنگیان اصفهان، سینما فلسطین (اصفهان) و سینما قدس (اصفهان) هستند. سینما در اصفهانِ قدیم تفریح کارگران بود در حالی که مردمان دینی سینما را عمدتاً مکانی نجس و سینما رفتن را فعلی حرام میپنداشتند، به دلیل انقلاب سال ۱۳۵۷ بسیاری از سینماهای اصفهان در آتش سوختند. فیلمسازان بزرگی همچون انیس واردا و پازولینی صحنههایی از فیلمهای خود را در اصفهان فیلمبرداری کردهاند.
سینما ایران یکی از قدیمیترین سینماهای شهر بود. بقیهٔ سینماهای اصفهان قدیم شامل سینما مولنروژ، سینما ۲۲ بهمن، سینما پارس و سینما مهر بودند.
ورزشها
ورزش باستانی در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران به ثبت رسیدهاست و فدراسیون ورزش زورخانه ای و کشتی پهلوانی کشور، شهر اصفهان را به عنوان پایتخت فرهنگی این رشته ورزشی برگزید است.
چوگان یک ورزش شهر است. که قدمتی دیرینه در تاریخ اصفهان دارد.
اصفهان دارای چند تیم معروف فوتبال، بسکتبال، ورزشهای آبی و فوتسال شامل ایراندخت، سوان ارامنه، سپاهان، تیم ذوب آهن، آپادانا، اسپادان است. ورزشگاه نقش جهان دومین ورزشگاه بزرگ ایران است.
شهریور ۱۳۹۹ مدیر کل ورزش و جوانان استان اصفهان گفت در ورزش اصفهان بیش از نیمی از فعالیتها توسط بانوان انجام میشود؛ محل اعتبارات ورزش بانوان استان اصفهان بهطور ویژه دیده شدهاست و ردیف اعتباری مشخص شده سال ۱۳۹۹ تماماً برای بانوان هزینه خواهد شد.
تیم بانوان باشگاه والیبال گیتیپسند اصفهان در لیگ والیبال زنان ایران رقابت میکند. تیم زنان باشگاه والیبال ذوبآهن قهرمان لیگ حرفه ای ایران در ۱۳۹۷ است.
باشگاه والیبال سپاهان اصفهان در لیگ برتر والیبال ایران ۱۳۹۸ شرکت کرد و در فوتبال مسابقات لیگهای برتر و دسته اول فوتبال استان اصفهان در سال ۱۳۹۸ برگزار شد. در هندبال باشگاه هندبال سپاهان اصفهان دارای تیم زنان و مردان است. استان حدود ۳۰۰ هزار ورزشکار ساماندهی شده در رشتههای مختلف و ۲۲۰ بدمینتونبازدارد. تا سال ۱۳۹۸، ۳۲ بانوی اتومبیلران در استان اصفهان فعالیت دارند. اصفهان جزو قدرتهای وزنهبرداری ایران است. تیم باشگاه اریس اصفهان قهرمان لیگ ۹۷ شنا ایران شد.باشگاه فوتبال پلیاکریل اصفهان سابق فعال بود، خانه ژیمناستیک نیز فعال است.دهکده المپیک (۳۰۰ هکتار) در حال توسعه است، استخر اندازه المپیک وجود ندارد. خرداد ۱۴۰۰ ورزشگاه آیلین ملکیان (مادر و کودک) باز شد.
سایتهای تیراندازی با کمان: سایت پارک آبشار شهرداری، ورزشگاه آزادی خوراسگان، ورزشگاه کوثر است.
مسابقات ورزش الکترونیک برگزار میشود.
سرانه فضای ورزشی استاندارد اصفهان بدون احتساب زمینهای گلف و سوارکاری و پیست موتورسواری ۰٫۳۶ مترمربع است.
مرکز پژوهشهای ورزشی شهرداری اصفهان ساخته شدهاست.جشنواره ملی ورزشی زایندهرود در اصفهان برگزار میشود.
مجموعه ۲۲ بهمن میزبان المپیاد ورزش ارتشیان بودهاست. حدود ۲۰ نوع ورزش جزو رشتههای اولویت دار اداره کل ورزش استان شامل: بوکس، قایقرانی، تکواندو، سنگنوردی، دوچرخه سواری جاده، تنیس، یخ نوردی
مرداد ۱۴۰۰ اصفهان میزبان تور بینالملل تنیس زیر ۱۸ سال بود.
دی ۱۴۰۰ مدیرکل اداره ورزش، رشتههای زیرمجموعه بدنسازی را برای زنان ممنوع کرد.
تالارها
در شهر تعداد زیادی باغ تالار، و حدود ۱۰۰ تالار پذیرایی برای برپایی جشنها و مهمانیها وجود دارد.
گرمابهها
گرمابههای تاریخی اصفهان شامل
حمام شاه علی در خیابان عبدالرزاق، حمام نقاشی، حمام شیخ بهایی، حمام رهنان، دهنو، حمام جارچی، خسروآقا، حمام وزیر و تودشکچو است.
شاردن تعداد حمامهای شهر اصفهان در عصر صفویه را ۲۷۳ باب مینویسد.
پلها
پل چوبی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردی خان و پل خواجو
بازارها
بازار تفنگ سازها، بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان، بازار شاهی، بازار بیدآباد، بازار ریسمان، بازار غاز و بازارهای اطراف میدان نقشجهان: بازار مسگرها، بازار هنر، بازار ترکشدوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لوافها و بازار آهنگرها
مسجدها
* مسجد جامع کوله پارچه
مسجد علی
مسجد شاه
مسجد حکیم
مسجد جامع
مسجد حاج محمد جعفرآبادهای
مسجد علیقلیآقا
مسجد قطبیه
مسجد آقانور
مسجد در کوشک
مسجد ذکرالله
مسجد مقصودبیک
مسجد ایلچی
مسجد آقا نور
مسجد رکن الملک
مسجد سید
مسجد رحیم خان
مسجد صفا
مسجد ذوالفقار
مسجد دروازه نو
مسجد شیخ علی خان
مسجد شیخ لطفالله
مسجد مصری
مسجد ساروتقی
مسجد کمرزرین
مسجد ابوذر اصفهان
مسجد لنبان
مسجد سیدالعراقین
مسجد در امام
محلهها
جروکان، عاشق آباد، بهرام آباد، مارنان، چرخاب، خواجو، تل واژگون، قلعه تبرک، شهشهان، دستگرده (فروغی)، پاچنار، بید آباد، علی قلی آقا، شیْش، در کوشک، محله نو، جوزدان، الیادران، چهارسوق شیرازیها، لنبان، ناژوان، زهران، جاوان، آفاران، برزان، ولدان، خوراسگان، کوله پارچه، تخت فولاد، هزارجریب، ابر، بوزان، کنگاز، سیچان، دستگرد خیار، قائمیه، ماربین، گورتان، شیخ یوسف، طوقچی، جویباره، جلفا، جی، هفتون، دردشت، رهنان، کارلادان، کنگاز، گارماسه، نصرآباد، محله مرداویج، لادان، مفت آباد، لمجیر، جوی آباد (قدیم)، دارک، حصه، زینبیه (اصفهان)، احمدآباد، محله دهنو، ملک شهر، مارچین، حسینآباد، هفتون، عباسآباد، در کوشک، سرلت، علیقلیآقا، بیدآباد، کوجان، گرکان، اندوان، کساره، تل باسکون، پل بلند، ملک شهر، خانه اصفهان، قلمستان، فردوان، پرتمان، احمدآباد، سروش، پایین دروازه، جاده گودالی، پوزوه، کردآباد، پل شهرستان، فینارت، ردون، شش راه، قهجاورستان، جاوان بالا، جاوان پایین، دهچی، الیادران، شمسآباد، نصرآباد، آتشگاه، بابوکان، دهنو، پاقلعه، لمجیر، جوب شاه، کُهَنستان، شاهزید.
خانههای قدیمی
به علت وجود بافت قدیمی و معماری زیبای شهر اصفهان، خانههای قدیمی بسیاری در این شهر وجود دارد. برخی از این خانهها امروزه توسط میراث فرهنگی بازسازی شده و به صورت موزه درآمدهاست. همچنین برخی از این سراهای قدیمی با تغییر کاربری در حال استفاده میباشد. تالار تیموری به عنوان موزه تاریخ طبیعی، توحیدخانه به عنوان دانشکده معماری دانشگاه هنر اصفهان و عمارت رکیب خانه به عنوان موزه هنرهای معاصر اصفهان مورد استفاده و بهرهبرداری است. خانههای: حاج رسولیها، شیخ الاسلام، خانه مشروطه، حاج مصورالملکی، یداللهی، عاصمی اصفهانی، قدسی، خانه نیلفروشان، مجتهدزاده، حقیقی، داوید (داود)، سوکیاس، مارتا پیترز، پطروس، سرتیپی، منعمیان، وثیق انصاری، بهشتیان، اعلم و قزوینیها از خانههای قدیمی و دیدنی اصفهان میباشد.
همچنین بتازگی بهدست زوجی ایرانی و غیر اصفهانی خریداری و بازسازی شده که باعث حفظ و بقای آن گشتهاست. این خانه دارای سابقهای پانصد ساله میباشد که ابتدا به عمهٔ شاه عباس تعلق داشتهاست. موقعیت این اثر تاریخی در نزدیکی مسجد جامع اصفهان و حمام شیخ بهایی است که در مرکز بافت تاریخی شهر قرار گرفتهاست.
جاذبههای مذهبی
خانقاهها
از دیرباز در شهر اصفهان تعدادی خانقاه متعلق به فرقههای مختلف درویشان وجود داشتهاست. بعضی از این خانقاهها به واسطه فشار دستگاههای امنیتی تعطیل یا مستقیماً توسط خود حکومت تخریب گشتهاست که خانقاه درویشان گنابادی واقع در گورستان تخت فولاد از آن جملهاست. البته هنوز هم بعضی از خانقاهها فعال میباشند که خانقاه علی بن سهل واقع بر سر آرامگاه وی از آن جمله میباشد.
کلیساها
در این شهر کلیساها و کنیسههای زیادی وجود دارد که بخش عمدهای از کلیساها در منطقه جلفا میباشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی به جای ماندهاند که شهرهترین و قدیمیترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمیترین کلیسای اصفهان میباشد.
کنیسهها
بیشتر کنیسههای اصفهان در محله جویباره که یهودینشین بوده قرار گرفتهاند. کنیسه عمو شعیا قدیمیترین کنیسه اصفهان میباشد که در همین محل قرار گرفتهاست. در سال ۱۳۵۰ و بر اساس پژوهشهای لطفالله هنرفر تعداد کنیسههای اصفهان بیست عدد ثبت شده ولی در حال حاضر تعدادی از آنها از بین رفتهاست.
گورستانها
باغ رضوان گورستان فعلی و فعال اصفهان و تخت فولاد گورستان قدیمی و تاریخی اصفهان است که به عنوان یکی از قدیمیترین و بزرگترین آرامگاههای ایران نیز شناخته میشود. این آرامگاه از تکیههای مختلفی تشکیل شده که چهارده تکیه همانند: تکیه سید العراقین، تکیه میر فندرسکی و تکیه آقا حسین خوانساری مربوط به دوره صفوی است؛ و نزدیک به سی تکیه و مسجد همانند: تکیه میر محمد صادقی که جزئی از تکیه سادات محسوب میشود تکیه شهشهانی، تکیه واله، مسجد رکن الملک، تکیه میر فندرسکی و تکیه کلباسی (ابوالمعالی) از دوره قاجار هستند. همچنین شش تکیه نیز همچون تکیه لسان الارض از تکیههای گلستان شهدای اصفهان محسوب میشوند.
موزهها
اصفهان به جهت داشتن موزههای مختلف و با ارزش مشهور است که از آن میان میتوان به موزههای زیر اشاره نمود.
گنجینه هنرهای تزئینی و هنرهای معاصر اصفهان، موزه صنایعدستی و هنرهای سنتی اصفهان، کاخ موزه چهل ستون، موزه کلیسای وانک، موزه تاریخ طبیعی، موزه علوم و فنون آموزش پرورش اصفهان، موزه حمام علی قلی آقا، موزه آب اصفهان، موزه شهدای اصفهان، گنجینه سنگ نوشتههای تخت فولاد و موزه پروانهها
صنایع دستی
اقتصاد سنتی استان مبتنی بر صنایع دستی چون قالی بافی، ابریشم بافی، قلمزنی، منبت کاری، زری بافی، خاتم کاری، ملیله دوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فرش، فیروزه کوبی، نقره سازی، کاشی سازی، قلمکاری سوزن دوزیو پولک دوزی از صنایع زیبای اصفهان است که امروزه رونق خوبی نیز در بخش جهانگردی دارد.
غذاهای سنتی
گوشفیل و دوغ، خوردنی ویژهٔ اصفهان است.
در اصفهان غذاهای سنتی بسیاری مورد استفاده هستند که برخی از آنها مربوط به شهرهای دیگر اصفهان بودهاند یا در شهرهای دیگر ایران نیز رواج داشته و دارند. در این میان کباب، بریانی اصفهان و خورش ماست و حلیم بادمجان و آش شله قلمکار وحلیم و عدس آبگوشت (گوشت و لوبیا) کشکوبادمجان و کله جوش معروفترین غذای اصفهان میباشند. همچنین سایر غذاهای این شهر عبارتند از: باقالا ذرت (خوراسگان)، آش سماق، کله جوش که از غذاهای ایلات اصفهان است، سرگنجشکی، کوکو قندی، قیمه ریزه، آش ماش و قمری، یخنه ترش، ماش و زردک، اوماج سرکه و چغندر، نخود آب، کوفته برنجی، حلیم شیر. فالوده هم معروف است.
رهآورد
معروفترین رهآورد اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته میشود و در آن در از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمیشود. گز اصفهان مرغوبترین نوع گز است و قدمتی بیش از ۴۵۰ سال را داراست. اصفهان بزرگترین و بهترین تولیدکننده گز کشور است. حدود ۹۰ درصد گز ایران در اصفهان تولید میشود. براساس آخرین دادهها ۴۵۰ واحد تولید گز و ۱۲۰۰ واحد توزیع گز و شیرینی در اصفهان فعال هستند. این واحدهای تولیدی ۶۵۰ هزار تُن گز تولید و روانه بازار مصرف میکنند. گز اصفهان یا طلای سفید اصفهان، به عنوان هدیه ویژه در مناسبتهای داخلی و خارجی به عنوان کادو به میهمانان ویژه تقدیم میگردد.پولکی یکی دیگر از سوغاتیهای اصفهان است این شیرینی ترد و خوشمزه که طعمها و رنگهای مختلفی همچون زعفرانی، نارگیلی، لیمویی، کنجدی و زنجبیلی دارد معمولاً همراه چای خورده میشود. ترکیب اصلی این شیرینی شکر آب و سرکه است روش تهیه این شیرینی: شکر را با آب و سرکه مخلوط کرده و به مدت ۴۵ دقیقه روی اجاق بگذارید تا طلایی رنگ شود و بعد با قاشق آنها را روی سینی بریزید و صبر کنید تا سفت شوند. برای امتحان آن میتوانید کمی از آن را با قاشق روی یخ بریزید، اگر مایه سریع گرفت و حالت شکننده پیدا کرد، پولکی آماده است. اگر پولکی زیاد روی حرارت بماند، مزه تلخی به خود میگیرد و اگر زمان کمی روی حرارت بماند، ترد و شکننده نمیشود. از دیگر ره آوردهای اصفهان میتوان به صنایع دستی به ویژه قابهای خاتم کاری و میناکاری، پارچههای قلمکاری شده و آثار مختلف قلمزنی اشاره نمود.
ترابری
اصفهان که در مسیر راههای اصلی مرکز ایران قرار دارد با جادههای آسفالته اصلی به تهران، کاشان، یزد، شیراز، شهرکرد و الیگودرز ارتباط دارد و از طریق راهآهن به تهران، بندرعباس و شیراز مرتبط است. شبکه زیادی از جادههای آسفالته فرعی و خاکی نیز دستیابی به نقاط کوهستانی و دشت را فراهم میسازد. این شبکه راههای فرعی دستیابی به بخشهایی مانند خمینیشهر، فلاورجان، سپاهانشهر، کلیشاد و سودرجان را امکانپذیر میسازد. اداره پست اصفهان ۱۵ ناحیه دارد و شعبه مرکزی خیابان نشاط است. نوسازی تاکسیهای سازمان تاکسیرانی ۱۳۹۹ انجام شد. در روز ۶ میلیون لیتر بنزین در اصفهان مصرف میشود.
دریافت خودکار کرایه، AVL برای اعلام موقعیت آنلاین، BOT برای پرداخت آنلاین به شهرداری اصفهان کارت ۱۴۰۰ پیادهسازی شده.
تا سال ۱۴۰۱ اصفهان یک خط مترو ساخته شده و دو خط در حال ساخت دارد.شهر دارای شرکت اتوبوسرانی و تاکسیرانی و ایستگاه-مسیر دوچرخه است. از برنامههای شرکت اسنپ و تپسی در شهر سرویس میدهند.
پروژه راهآهن تندرو تهران-قم-اصفهان توسط چین تأمین مالی شدهاست.
تا ۱۳۹۹ ۴۲ کیلومتر مسیر دوچرخه در شهر اصفهان احداث شده که نیاز به اصلاح برای استانداردسازی دارد.
از سال ۱۳۹۸ توسط ستاد امر به معروف و نهی از منکر، شهرداری، امام جمعه، پلیس و دادستانی کل ممنوع شد، دوچرخه سواری بانوان ممنوع است. مخالفان حق دوچرخه سواری زنان شامل نماینده اصفهان سید ابوالحسن مهدوی، امام جمعه محمدتقی رهبر
، نماینده رهبر و یوسف طباطبایی نژاد هستند.نسل ۴ دوچرخه اشتراکی ۱۳۹۹ وارد شهر شد.
۳رینگ ساخته شدهاست.
شهرداری تا ۱۴۰۰ حلقه حفاظت یا رینگ ۴ به طول ۸۰ کیلومتر با بودجه ۱۰۰۰ و ۶۰۰ میلیارد ریال میساخت؛ رینگ ۴ام جلو توسعه شهر بیرون از حلقه حفاظت را میگیرد.
فرودگاه
فرودگاه بینالمللی اصفهان که «شهید بهشتی» نام دارد در شمال شرقی شهر و در ۱۸ کیلومتری شهر واقع شدهاست.
تأسیس این فرودگاه در سال ۱۳۶۱ اجرایی شدهاست و از این فرودگاه روزانه ۶۰ پرواز در مسیرهای ورودی و خروجی و ۳۰۰ پرواز هفتگی به ۳۰ مقصد در داخل و خارج از ایران صورت میگیرد که هر هفته۴۰ هزار مسافر از طریق این فرودگاه مسافرت میکنند.
این فرودگاه یکی از پر رفتوآمدترین فرودگاههای کشور است.
به لحاظ اندازه دومین پایانه بار هوایی بزرگ بعد از فرودگاه امام خمینی تهران، اسفند ۹۸ کارگو ترمینال ساخته شد. سال ۹۹ ۲۲۰ تن کالا (یک میلیون دلار) به قطر صادر شد. تا ۱۴۰۰ حدود ۵ میلیون دلار صادرات به کشورهای خلیج فارس صورت داده شد.
پروژه ساخت بندر خشک تعلیق شد. بارانداز به دلیل لجستیک ترانزیت استان اصفهان پیشنهاد شدهاست در این منطقه ساخته شود.
پادگان هوایی نیروی زمینی ارتش (هوانیروز) مرکز آموزش شهید وطنپور اصفهان قسمت جنوب شهر است.
تعداد هلیپد در شهر ساخته شده، ولی هلی پورت ندارد.
قطار (مترو) شهری
قطار شهری به نام متروی اصفهان نیز معروف است. این شبکه به سبب گذر از منطقههای باستانی این شهر با مخالفان بسیاری همراه گشته و تاکنون به منطقههای باستانی همانند: خیابان چهار باغ و سی و سه پل آسیب رساندهاست. شبکه درونشهری مترو دارای ۵ خط جداگانه میباشد. خط شماره یک شمالی - جنوبی و دارای بیست و یک ایستگاه است. این خط از شمال غربی آغاز شده و به کوه صفه در جنوب ختم میشود. خط شماره دو نیز محور شرقی - غربی دارد که بیست و یک ایستگاه را شامل میشود. این خط از شمال شرقی آغاز میشود و تا خمینی شهر ادامه مییابد. خط شماره سه از فولادشهر در جنوب غرب اصفهان آغاز شده و در ایستگاه میدان آزادی به پایان میرسد. خط شماره چهار دنباله خط اول تا بهارستان و شهر مجلسی میباشد و خط شماره پنج هم دنباله خط اول از سمت شمال به سمت شاهین شهر میباشد. هماکنون هر سه فاز خط شماره یک حدفاصل شهرک قدس تا پایانه صفه برای استفاده عموم دایر است. در طراحی ایستگاههای قطار شهری اصفهان سعی شده از معماری مطابق با الگوهای بناهای تاریخی شهر اصفهان استفاده شود.
به گفته شهردار اصفهان در ارتباط با تراموا از قبل مباحثی در اصفهان مطرح و این موضوع بهطور جدی دنبال شده و تفاهمنامه مربوط را با قرارگاه خاتمالانبیا تنظیم کردند.
اتوبوسرانی|اتوبوس
شهر اصفهان دارای بیش از ۱۰۰ خط واحد اتوبوسرانی در سراسر شهر است. هم چنین هماکنون ۴ خط اتوبوس تندرو به طول سیستم ۶۶ کیلومتر و بیش از ۷۰ ایستگاه در نقاط مختلف شهر به مردم خدمات ارائه میدهند. پایانههای مهم اتوبوسرانی در شهر عبارتند از: پایانه باقوشخانه-پایانه آبشار-پایانه امام علی- پایانه خوراسگان-پایانه ارغوانیه-پایانه جی-پایانه خرم-پایانه صفه و …
دوچرخه
شهریور ۱۴۰۱ شهرداری به دلایل نامعلوم ۵ کیلومتر مسیر دوچرخه سواری را نابود کرد.
سفر زمینی
پایانههای اتوبوس بین شهری اصفهان شامل: پایانه کاوه - پایانه صفه - پایانه زاینده رود - پایانه جی و پایانه بابلدشت میباشد.
ایستگاه راهآهن اصفهان سال ۱۳۴۷ ساخته شدهاست.
پلها
پلهای مهم قدیمی و تاریخی روی زاینده رود سی و سه پل - پل خواجو - پل مارنان - پل جویی و پل شهرستان هستند.
پلهای مهم نوساز شهر روی زاینده رود پل وحید، پل آذر اصفهان، پل غدیر، پل فلزی اصفهان، پل فردوسی و پل بزرگمهر هستند. همچنین پل روگذر امام خمینی (ره) از پلهای مهم و ارتباطی و نماد مهندسی در شهر اصفهان است. پلهای شیخ صدوق - ۲۵ آبان و چمران از دیگر پلهای مهم شهر هستند.
هزینه اجرای طرح پل چهارم روگذر اصفهان به تهران ۱۲۰میلیارد تومان است.
در مسیر پروژه حلقه حفاظتی شهر ۲۳ تقاطع غیر همسطح وجود دارد که پل آفتاب ۱۰ ماهه احداث و مورد بهرهبرداری قرار گرفت و پروژه مجموعه پلهای سردار شهید سپهبد سلیمانی نیز برنامهریزی شده.
آموزش و علوم
.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان اصفهان دارای۵۹ مرکز فرهنگی، هنری است.
اصفهان تقریباً ۴۰ مدرسه دینی حوزه علمیه داردتقریباً در
استان اصفهان تعداد ۶۷ مرکز علمی و دانشگاهی وجود دارد، از ۳۰ دانشگاه در اصفهان ۵ مورد آنها مادر محسوب میشوند.
.دانشگاههای دولتی وغیر دولتی شامل صنعتی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، دانشگاه اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان (خوراسگان) دانشگاه صنعتی مالک اشتر، دانشگاه شهید اشرفی اصفهان، دانشگاه علوم و فنون نظامی امیرالمؤمنین، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علامه مجلسی، دانشکده فنی و حرفهای شهید مهاجر اصفهان، دانشکده فنی و حرفهای سروش، دانشگاه علمی کاربردی اصفهان، دانشگاه پیام نور اصفهان و غیره است. مدارس دولتی امروز مانند گذشته عملکرد خوبی ندارند و خانوادههایی که از تمکن مالی بالایی برخوردار هستند بهراحتی مدارس غیردولتی را انتخاب میکنند اما هزینه چند میلیون تومانی مدارس غیردولتی برای برخی بسیار سنگین است فرماندار اصفهان دربارهٔ آن در جلسه شورای آموزش و پرورش شهرستان اصفهان گفت: ما بهطور قانونی نمیتوانیم برای مدارس تعیین کنیم که مبلغ مشخصی را از والدین دریافت کنند. خانه ریاضیات اصفهان واحدی غیردولتی زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و شهرداری اصفهان و با هدف آمادهسازی نوجوانان و جوانان برای تحقق اهداف فرهنگی آموزشی، ارتقای کیفیت آموزش ریاضی و بهبود روشها و پژوهشهای علمی کاربردی جهت ارتقای دانش ریاضی فعالیت میکند و ۱۳۷۷ تأسیس شدهاست. شهر علم یک مجموعه تحت حمایت شهرداری غیردولتی آموزش شامل خانه فیزیک، آمار، زیستشناسی و فیزیک در خیابان آزادگان (سعادت آباد) میباشد. اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در خیابان باغ گلدسته میباشد.
مدرسهها شامل دبیرستان ادب، دبیرستان هراتی، هنرستان هنرهای زیبا (اصفهان)، دبیرستان بهشت آئین و مرکز آموزشی شهید اژهای مدرسه آمریکایی اصفهان است. مرکز آموزش نجوم ادیب وابسته به شهرداری است.
اسفند ۱۳۹۹ دانشگاه صنعتی ربات کنترل از راه دور زیرآب را طراحی کرد و ساخت.
شهریور ۹۹ حداقل و حداکثر شهریه مهدکودک عادی بین ۲۹۰ تا ۴۹۰ هزارتومان برای هرماه شد کل طول سال ۹۹ ۴۰ هزار کودک زیر ۴ سال تا ۶ سال در مهدهای کل استان اصفهان پذیرش شدند.
انجمن شرکتهای دانشبنیان سال ۲۰۱۸ تشکیل شد.
پژوهشکده مواد و انرژی اصفهان از سال ۱۳۶۴ تأسیس شد.
از سازمان ملی استاندارد، پژوهشگاه استاندارد اصفهان
پژوهشگاه دانشهای بنیادی پژوهشکده ریاضیات شعبه اصفهانپژوهشگاه ۵جی ارتباطات نسل پنجپژوهشگاه مهندسی بحرانهای طبیعی و پدافند غیرعامل، پژوهشگاه اپتیک و لیزر صاایران اصفهان و بقیه فعال هستند.
در ۱۴۰۰ دانشگاه صنعتی نخستین آزمایشگاه میکرو و نانو حباب ایران را ساخت.
حوزه علمیه اصفهان لاکشری نزدیک میدان نقش جهان در خیابان حافظ بدون آشکار شدن محل تأمین بودجه در حال ساخت است.
صندوق غیردولتی پژوهش و فناوری اصفهان طبق قانون برنامه سوم توسعه در سال ۸۴ تأسیس شد.
مجتمع توزیع مطبوعات اصفهان ۲۸ غرفه دارد.
رصدخانه اصفهان
امور بینالملل
اگرچه اصفهان پایتخت سیاسی ایران نیست، این شهر نقش فراملی در زمینههای مختلف بازی میکند به طوری که بسیاری از سیاستمداران برجسته بینالمللی در سفر خود به ایران، اصفهان را به عنوان یکی از مقاصد خود انتخاب میکنند.
اقامت افغانستانیها در ایران در شهر اصفهان مجاز است.
سرکنسول فدراسیون روسیه در اصفهان جزو آثار ملی ایران است. چین برای ساخت کنسول در منطقه دیپلماتیک اصفهان اعلام آمادگی کردهاست. قرار است درآینده کشورهای دارای کنسولگری، دفاتر خود را در محل مرکز همایشهای بینالمللی امام خامنهای دایر کنند.برنامه ابتکار شهروند دیپلمات ابتدای ۱۳۹۹ شروع شد.
خواهرشهرها
اصفهان تاکنون با ۱۵ شهر، پیمان خواهرخواندگی امضا کردهاست:
شیان، چین: از ۷ مه ۱۹۸۹
کوالالامپور، مالزی: از ۲۳ ژوئن ۱۹۹۷
فلورانس، ایتالیا: از ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۸
سنت پترزبورگ، روسیه: پیماننامهٔ همیاری از ۲ مه ۱۹۹۹ تا ۱۰ نوامبر ۲۰۰۴ (سپس خواهرخواندگی)؛ تمدید در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۴
یاش، رومانی از ۱۰ مه ۱۹۹۹
بارسلون، اسپانیا از ۱۴ ژانویه ۲۰۰۰
ایروان، ارمنستان از ۲۷ آوریل ۲۰۰۰
کویت، کویت از ۱۹ ژوئن ۲۰۰۰
فرایبورگ، آلمان از ۲۷ اکتبر ۲۰۰۰:
هاوانا، کوبا از ۸ مارس ۲۰۰۱:
لاهور، پاکستان از ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۴:
داکار، سنگال از ۲۵ نوامبر ۲۰۰۹
بعلبک، لبنان: از ۵ اکتبر ۲۰۱۰:
گیونگجو، کره جنوبی پیماننامهٔ همیاری
پورتو، پرتغال از 2021
سمرقند، ازبکستان از ۲۰۲۱
خواهرشهری اصفهان با شهرهای زیر پیشنهاد شده است:
حیدرآباد، هند
کیوتو، ژاپن
اوسان، کره جنوبی
بنت، سیستان (شهرداری پیشنهاد کردهاست)
پوتوسی بولیوی (پیشنهاد)
قونیه، ترکیه
خواهرخواندگی اصفهان با یکی از شهرهای عُمّان پیشنهاد شدهاست.
اقتصاد
افزایش دستمزدهای سال ۹۸ به هیچوجه کفاف زندگی ۱۰ روز کارگران را همانند سالهای گذشته نمیداد تا ۱۳۹۹ حدود ۹۰۰ هزار نفر در بخش کارگری استان اصفهان فعالیت میکردند، از این تعداد ۸۰ درصد در بخش خصوصی مشغول به کار بودند که در شرایط نابسامان اقتصادی و نوسانات معیشتی در کشور هیچگونه تسهیلاتی از سوی دولت برای آنها در نظر گرفته نشدهبود.تا سال ۱۳۹۹ بخش قابل توجهی از اقتصاد استان بر خدمات و کشاورزی وابسته بود. استان اصفهان بزرگترین تأمین کننده بوقلمون در کشور است. تا شهریور ۱۳۹۷ از نظر داروسازی اصفهان قطب سوم داروسازی کشور بود. اصفهان در ۱۳۹۸ رتبه سوم تولید عسل در کشور را داشت.
تا اردیبهشت سال ۱۳۹۹ ۵۰۰ هزار نفر حاشیه نشین از جمله در منطقه شمال شهر اصفهان وجود داشت.
شرکت توزیع برق استان اصفهان زیرمجموعه توانیر سال ۱۳۷۱ تشکیل شد.
تا مهر ۱۳۹۹ صنایع دستی استان اصفهان ۵۰۰ میلیون دلار درآمد داشت. برای جلوگیری کمآبی صنایع خط سوم انتقال آب خلیجفارس به اصفهان در حال ساخت بود. اعتراضات کشاورزان استان اصفهان تا ۱۴۰۰ در حال انجام بود. نرخ تورم در سال ۹۹، حدود ۸/۳۴ و نرخ بیکاری ۷/۹ درصد بودهاست. در ۱۳۹۹ رستورانهای فست فود شهر به دلیل گرانی مواد اولیه دچار رکود بودند.بنزین یورو ۴ و نفت گاز یورو ۴ در پالایشگاه اصفهان تولید میشود، ظرفیت تثبیت شده پالایشگاه روزانه ۳۷۵ هزار بشکه نفت خام است و حدود ۲۳ درصد از بنزین مورد نیاز کشور را تأمین میکند. کانالهای کشاورزی شامل کانال جی شیرساخته شده.سال ۱۳۹۴ اتاق بازرگانی برای کشت فرامرزی با اوکراین تفاهمنامه امضا کرد. در استان ۴۲۰ سازمان نیکوکاری مرتبط با کمیته امداد، ستاد اجرایی فرمان امام، و بهزیستی و ادارات در شهر است، سازمانهای مددکاری اجتماعی نیز فعال هستند، ۴۰ مرکز نیکوکاری برای کاریابی و امور اشتغال راه انداخته شدهاست.
شهر اپراتور تلفن ثابت دوم دارد.
برق و انرژی اتمی
به دلیل دستور استانداری ساختمانها و مجتمعهای مسکونی مکلف اند بر روی سقف خود پنلهای انرژی نصب کنند.
نیروگاه شهید منتظری
نیروگاه هسا
نیروگاه اسلامآباد اصفهان
نیروگاه چهلستون اصفهان
یوسی اف اصفهان
هایپرها، بازارها
هایپرها فروشگاه شهروند، فروشگاه رفاه، بنگاه میوه اصفهان، فدک مال،کوثرشهرداری، هایپراستار و اصفهان مال. بازار گل و گیاه همدانیان بازار گل و گیاه بینالملل ارغوان
و سپاهان مجتمع صنفی عمده فروشان خواربار، خشکبار و مواد غذایی هایپر صنایع دستی شهر هنر
کشاورزی
اصفهان رتبه یکم تولید گیاهان دارویی گلخانه ای ایران است.
در کل استان هزار و ۵۰۰ واحد گلخانه مستقر است.
میوههایی چون انگور، گلابی، سیب، انار، به، زردآلو، خربزه، هندوانه، هلو و محصولاتی از این قبیل تولید و برداشت میشد، کشاورزان از فضله جمع شده برج کبوترها خرید مدفوعات انسان و حیوان برای کود استفاده میکردند، تولید و صادرات حاصل غله، عسل، میوه، صیفی، صینی (گندم سفید)، جو، ماش، برنج و نخود، ارزن، ذرت و بذرکتان، بادنجان، کنجد، روغن، انگور، گلابی، سیب درختی، انار، به، زردآلو، خربزه، هندوانه، هلو، زعفران، برنج، پنبه، تنباکو، سبزی، سیب زمینی، پیاز و… انجام میشدهاست. ۷ سهم از ۳۳ سهم آب حوضه زاینده رود متعلق به اصفهان است.
املاک
طبق سرشماری آماری ۹۵، ۱۰۰ هزار واحد مسکونی خالی در شهر اصفهان وجود دارد. طبق پروژه اقدام ملی مسکن سهم ۴۱ هزار و ۵۰۰ واحد خانه در سه شهر اقماری جدید بهارستان، فولادشهر و مجلسی و ۲۹ هزارو ۲۸۰ واحد در دیگر شهرهای استان احداث میشود. بهگفته مدیرکل ثبت اسناد و املاک استان اصفهان در استان ۱۰ میلیون و ۷۰۰ هزار هکتار اراضی وجود دارد. خیابانهایی شیخ صدوق جنوبی، مرداویج امیریه و ولیعصر نواحی بسیار گران هستند.
گردشگری
بیش از ۸۰ هتل در اصفهان در حال ساخت است.برای جذب سرمایه از طریق توریسم درمانی پروژه ساخت و گسترش شهرک سلامت توسط شهرداری منطقه ۱۰ انجام شدهاست.
های تک آر اند دی
موسسات شناختهشده شامل پژوهشکده اطلاعات و ارتباطات و گروه پژوهش امنیت شبکه و سیستم، پژوهشکده فولاد، مرکز مهندسی فرایند، علوم و فناوری زیردریا، گروه پژوهش اپتیک کوانتومی، مهندسی فضای سبز شهری است.
انسانهای سرشناس
باباهای اصفهان به پیران کامل، رئیس و بزرگ، سرکرده، ریش سفید طایفه، قلندر و اصولاً افرادی که از نظر معنوی به رتبه بالا رسیده و در میان مردم اصفهان سرشناس شده باشند گفته میشود.
میرفندرسکی و میرداماد فیلسوفان مکتب اصفهان بودند.
شهدا
محسن حججی
محمد ابراهیم همت
حسین خرازی
محمد حسین کریمی
اسماعیل چراغی
محسن حمیدی
هنر و ادبیات
حاج مصورالملکی اصفهانی - نقاش
محمود فرشچیان - نقاش
صغیر اصفهانی - شاعر
لیلا فروهر - بازیگر و خواننده
حسن شماعیزاده - ترانه ساز
نصرالله معین
جلیل شهناز - موزیسین
سیاسیون
محمدعلی فروغی - نخستوزیر ایران
حسینعلی منتظری - معاون رهبر ایران
مرتضی مقتدایی - نماینده خبرگان
ثریا اسفندیاری - همسر دوم محمدرضا پهلوی
سید محمد بهشتی - رئیس دیوان عالی ایران
احمد جنتی - دبیر شورای نگهبان
منیره خانم
صنعت گران و مهندسها
محمود دهنوی - استاد
علاءالدین میرمحمدصادقی
استاد ابراهیم بنای اصفهانی
اسدالله اصفهانی
منابع
پیوند به بیرون
شورا اسلامی شهر اصفهان
راهنما
اصفهان
پایتختهای پیشین ایران
پایتختهای پیشین
شبکه شهرهای خلاق یونسکو
شهرهای استان اصفهان
شهرهای اشکانیان
شهرهای باستانی ایران
شهرهای ساسانیان
شهرهای شهرستان اصفهان
شهرهای هخامنشی
مرکز استانهای ایران
مستعمرههای سلوکیان
واژگان بازگشتی |
2171 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%84%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%86 | پل مارنان | پُل مارنان نام پلی در شهر اصفهان بین پل فلزی و پل وحید واقع شدهاست. این پل در اصل ماربین نام داشته که خود ماربین دیگرگون شده «مهربین» از فرهنگ اوستایی می باشذ و چون قرنها قبل از ظهور زرتشت معبد مهرپرستان بر فراز کوهچه آتشگاه از تمام روستاهای اطراف آن مشاهده میشدهاست، نام این بلوک هم مهربین بوده که با تصحیف این نام در زبان پهلوی ساسانی به «ماربین» در دوره ساسانیان و به دنبال آن در طول مدت ۱۵ قرن تاریخ اسلامی ایران پیوسته با همین نام شناخته شدهاست و قدمت ساختمان این پل که از زمانهای بسیار دور همچنان که پل جی یا پل شهرستان واسطه اتصال شمالیترین ساحل شهری زایندهرود به جنوبیترین ساحل مقابل بودهاست، پل مارنان نیز وجود داشته و واسطه اتصال دو ساحل شمالی و جنوبی رودخانه در غربیترین قسمت شهر اصفهان بوده است و روستای ماربین از طریق پل مارنان (پل ماربانان و پل ماربین) به روستاهای مقابل آن در ساحل جنوبی رودخانه متصل شده است. شکل امروزی پل مارنان با نمای ساختمانی آن در عصر صفویه تغییری نکرده ولی تعمیرات مکرر داشتهاست. چهار فرسنگ مانده به شهر اصفهان رودخانه زاینده رود به شکل مارپیچی راست خم گردیده و وارد اصفهان می شود و به همین دلیل گفتهاند قریه مارنان راماریانان گفتهاند و در همین محل پل مارنان را ساختهاند و جلفا را به قریه مارنان متصل میکند. پل مزبور در حال حاضر دارای هفده دهانه است ولی در گدشته، بیشتر از این دهانه داشتهاست که اکنون بسته شده اند. مدتی هم نام این پل سرفراز نام داشت، دلیل این نام گذاری را چنین بیان میکنندکه در زمان شاه سلیمان صفوی یکی از ثروتمندان ارامنه این پل را ساخت و به لقب سرفراز نائل گردید و مدتی هم به نام سرفراز مشهور بود. لازم به ذکر است که ثبت تاریخی این پل، در مرحله گردش اداری است. در ضمن این پل در کنار یکی از محله های قدیمی اصفهان که محله مارنان میباشد، قرار دارد.
عکس
منابع
(برگرفته از کتاب آشنایی با شهر تاریخی اصفهان نوشته دکتر لطفالله هنرفر و وبگاه شهرداری اصفهان)
پیوند به بیرون
مارنان
پلها در اصفهان
مارنان
پلهای تاریخی شهرستان اصفهان
ساختمانها و سازهها در اصفهان |
2172 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%BA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86 | باغهای تاریخی اصفهان | شهرت باغهای گسترده اصفهان با توجه به موقعیت جغرافیایی اصفهان در مرکز فلات ایران و داشتن رودخانهای مانند زایندهرود و مادیهای منشعب از آن که سراسر خاک حاصلخیز این شهر را مشروب میکند بیجهت نبودهاست. ایجاد این باغها مخصوصاً در دورههایی که اصفهان پایتخت بودهاست بیشتر مورد توجه قرار گرفته و نویسندگان تاریخ اصفهان از قرن سوم هجری به بعد همواره به این باغها اشاراتی داشتهاند و از آن جملهاست: باغ عیسی بن ایوب بین محله خُشینان (حوالی امامزاده اسماعیل امروز) و یهودیه (جوباره امروز) از قرن چهارم هجری و باغ عبدالعزیز از دوره فرمانروایی علاءالدوله دیلمی کاکویه که در داخل حصار اصفهان قرار داشتهاست.
تاریخچه
در دوره سلجوقیه که اصفهان به پایتختی ملکشاه سلجوقی انتخاب شدهاست احداث چند باغ وسیع، اصفهان را به صورت باغی بزرگ و پهناور جلوه میدادهاست. نام این باغها عبارت بودهاست از: باغ بکر، باغ فلاسان، باغ احمد سیاه، باغ کاران، باغ دشت گور و بیتالماء اما مهمترین این باغها، باغ کاران بوده که منطقه وسیعی را در شمال بستر زایندهرود در بر میگرفته و خیابانهای کمال اسماعیل، فردوسی، منوچهری، مجمر، چهارباغ صدر، مشتاق و محله بزرگ خواجو (طرازآباد دوره دیالمه و سلاجقه) در محوطه این باغ قرار داشتهاست و هماکنون یکی از محلات خواجو «باغ کاران» نام دارد. این باغ تا قرن هشتم هجری نیز برقرار بوده و حافظ شاعر مشهور ایران در یکی از غزلهای خود به این باغ اشارتی دارد که میگوید:
از قرن هشتم تا آغاز عصر صفویه عدم مراقبت و ویرانی در این باغها راه مییابد تا آنجا که جز نام آنها چیزی باقی نمیماند. شاه اسماعیل در محل فعلی میدان بزرگ اصفهان باغ وسیعی به نام «نقش جهان» احداث میکند و برای سکونت خود که معمولاً برای شکار به اطراف این شهر میآمدهاست دستور بنای ساختمانی را به نام «عمارت مهدی» میدهد.
در زمان شاه عباس که پایتخت ایران از قزوین به اصفهان انتقال مییابد قسمتهایی از آن باغ به میدان تبدیل میشود و همراه با توسعه شهر و کاخها و پلها و مساجد و میاد ین و خیابانها، احداث باغهای بزرگ هم، شهر اصفهان را به صورت یک باغ سراسری درمیآورد.
فهرست باغها
فهرست این باغها که از آغاز انتخاب اصفهان به پایتختی صفویه در سال ۱۰۰۰ هجری تا افول ستاره اقبال این سلسله در سال ۱۱۳۵ هجری به وجود آمده و هر یک از آنها دهها جریب وسعت داشته به شرح زیر است:
باغ ارم
باغ اعتمادالدوله
باغ ایشیک آقاسی باشی
باغ بابا امیر
باغ بادامستان
باغ برج و باغ حاج صالح درضلع شرقی چهارباغ نو (مقصود چهارباغ خواجو است)
باغ بزرگ عباسآباد در ضلع غربی چهارباغ
باغ پهلوان حسین که مادی نیاصرم از وسط آن میگذشتهاست
باغ تخت در ضلع غربی چهارباغ
باغ تفنگچی آقاسی
باغ توپخانه و باغ عسکر
باغ توشمال باشی
باغ جزایرخانه
باغ جشاران یا جوشاران (گشاران)
باغ جلودار
باغ جنت در شمال بستر زاینده رود
باغ جون کمر
باغ چرخاب
باغ چهلستون
باغ چینی خانه در حوالی چهارباغ
باغ خرگاه یا خیمه گاه
باغ خلیل خانه و توحید خانه
باغ خیاط خانه
باغ داروغه دفتر
باغ داروغه
باغ دیوان بیگی
باغ رضاقلی خان
باغ زرشک
باغ زین خانه و فتحآباد
باغ سپهسالار
باغ سلطانعلی خان
باغ سیفالدوله مشهور به باغ آلبالو
باغ صالح آباد و باغ نظر و باغ قراخان در ساحل شمالی زایندهرود
باغ صفیآباد
باغ طاووس خانه
باغ عمو طاهر
باغ فراشخانه
باغ فرنگ
باغ فیل خانه
باغ قرچقای خان
باغ قورچی باشی علیا و سفلی
باغ قورچیها و باغ انارستان و سقاخانه که در حال حاضر به استثنای باغ چهلستون و باغ هشت بهشت و چهار باغ اثر دیگری از باغهای مشهور آن زمان باقی نماندهاست.
باغ قوشچیان و غلامان مطبخ
باغ قوشخانه در محله قد یمی طوقچی که مرکز تربیت قوشهای شکاری و محل استقبال شاهان صفوی از مهمانهای خود بودهاست
باغ کاج
باغ کجاوه خانه جنب بازار رنگرزان
باغ کلاه شاه
باغ کومه و باغ وحش در لنجان اصفهان که شکارگاه و محل نگهداری حیوانات وحشی بودهاست
باغ گلدسته باغ شیرخانه در ضلع شرقی چهارباغ
باغ ماما سلطان
باغ محمود
باغ مستمند
باغ مهردار
باغ میرآخور
باغ نارنجستان و عمارتی که داشتهاست
باغ نسترن در ساحل رودخانه
باغ نگارستان در حوالی چهارباغ
باغ وقایع نویس
باغ هزارجریب که از همه باغهای دیگر وسیع تر و زیباتر بوه و در دامنه شمالی کوه صفه و در محل فعلی دانشگاه اصفهان و شرق و شمال آن گسترده بودهاست و سیاحان خارجی عصر صفویه و از آن جمله توماس هربرت و ژان شاردن به تفصیل از آن سخن گفتهاند و توماس هربرت این باغ را در سفرنامه خود «بهشت شاهعباس» و نیز باغ عباسآباد که به شخص شاه عباس اول انتساب دارد نام دادهاست.
باغ هشت بهشت یا باغ بلبل که کاخ سکونت شاه سلیمان صفوی در این باغ قرار داشتهاست.
جستارهای وابسته
بناهای تاریخی تخریب شده توسط ظلالسلطان
منابع
هنرفر، لطفالله، آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، وبگاه شهرداری اصفهان
اصفهان
باغهای تاریخی شهرستان اصفهان |
2173 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%86%20%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%BA | خیابان چهارباغ | خیابان چهارباغ یکی از خیابانهای تاریخی و اصلیِ اصفهان است و به سه بخشِ چهارباغ عباسی و چهارباغ بالا و چهارباغ پایین بخش میشود. چهارباغ عباسی یکی از خیابانهای تاریخی شهر اصفهان است که بین دروازه دولت و سی و سه پل قرار دارد.
تاریخچه
دو قسمت چهارباغ عباسی و چهارباغ بالا در عصر شاه عباس یکم طراحی و اجرا شد و تاریخ تقریبی ساخت آن به سال ۱۰۰۰ هجری قمری (۱۵۹۱ میلادی) برمیگردد. چهارباغ پایین (چهارراه تختی تا دروازه دولت) در دوره رضا شاه پهلوی و با همان طرح به چهارباغ دوره صفوی افزوده گردید.
در گذشته یک جوی آب از میان این خیابان تا زاینده رود جاری بوده که درمحل تقاطعها به حوضهایی میریختهاست. در خیابان مسیری خاص برای افراد سواره تعیین شده بوده و در اطراف آن باغهایی بوده که میان امرا برای ساخت عمارت تقسیم شده بوده، اما عموم مردم نیز میتوانستند از آنها استفاده کنند. پل الله وردی خان یا سی و سه پل، خیابان چهارباغ را به دو قسمت (خیابان چهارباغ بالا و چهارباغ عباسی) تقسیم میکرده و راه ارتباط چهار باغ بالا و چهارباغ عباسی بودهاست.
یکی از آثار تاریخی که ظل السلطان حاکم قجری اصفهان قصد تخریب آن را داشت، درختان چهارباغ بودهاست. روزی به حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی خبر میرسد که عدهای به دستور ظل السلطان مشغول کندن درختان چهارباغ هستند، حاج آقا نورالله به طلاب مدارس دینی دستور میدهد که جلوی این کار را بگیرند، آنها هنگامی به چهارباغ میرسند که تعدادی از درختان قطعه قطعه شده بود. طلبهها جلوی آنها را میگیرند و کتک مفصلی به عمال ظل السلطان میزنند و از قطع سایر درختان جلوگیری میکنند.
ادوارد براون ایرانشناس بریتانیایی که در زمان ناصرالدین شاه قاجار از این خیابان دیدن کردهاست، ماجرای قطع درختان را در سفرنامه خود با این تفاوت که تعداد درختهای قطع شده برای ساخت قصری در تهران، زیاد بوده ذکر کرده و البته از طلبههایی که برای حفظ درختها، عمال ظل السلطان را کتک مفصلی زدند چیزی نگفته.
در شمال خیابان چهارباغ عباسی در محل میدان دروازه دولت (امام حسین) کاخ جهاننما قرار داشتهاست که امروزه اثری از آن نیست. همچنین، در جنوب خیابان چهارباغ بالا در محل میدان دروازه شیراز (آزادی) سردر باغ هزارجریب قرار داشتهاست که آن نیز تخریب شدهاست.
توصیف چهارباغ در متون تاریخی عصر صفوی
از میان متون تاریخی عصر صفوی که به توصیف چهارباغ پرداختهاند سه اثر بیش از سایر متون دارای اهمیت است؛ تاریخ عالمآرای عباسی نوشتهٔ اسکندر بیگ منشی، روزنامهٔ «ملا جلال» یا «تاریخ عباسی» نوشتهٔ ملا جلال منجم یزدی و نهایتاً «روضة الصفویه» نوشتهٔ جُنابَدی. جُنابَدی در مورد این خیابان چنین نوشتهاست:
(جنابدی، ۱۳۷۸، ۷۶۱)
سایر چهارباغها در اصفهان
چهارباغ خواجو، خیابان چهارباغ تاریخی دیگر اصفهان است که به موازات چهارباغ عباسی و بین پل خواجو تا چهارراه نقاشی قرار دارد.
چهارباغ عباسی نیز در دوران معاصر ادامه یافتهاست، با توجه به این امتداد این خیابان از میدان شهدا در شمال شروع و پس از عبور از زاینده رود به دروازه شیراز اصفهان در دامنه کوه صفه در جنوب اصفهان ختم میشود.
دو بخش اضافه شده به چهارباغ عباسی عبارتند از:
چهارباغ پایین در شمال: حد فاصل میدان شهدا تا دروازه دولت (میدان امام حسین)
چهارباغ بالا در جنوب: حد فاصل سی و سه پل تا دروازه شیراز اصفهان (میدان آزادی)
چهارباغها شامل دو باند سوارهرو، دو باند ویژهٔ دوچرخه و سه باند پیادهرو میباشد که چهار ردیف درختان چنار و نارون آنها را از هم جدا میکند.
نگارخانه
جستارهای وابسته
مدرسه چهارباغ
کاخ چهارباغ
چهارباغ خواجو
چهارباغ بالا
منابع
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، لطفالله هنرفر
وبگاه شهرداری اصفهان
ایران در عصر صفوی - راجر سیوری
جنابدی، میرزا بیگ بن حسن (۱۳۷۸). روضه الصفویه. به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد. بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار.
آثار دوره صفویان در شهرستان اصفهان
آثار ملی شهر اصفهان
اصفهان
ایران در سده ۱۷ (میلادی)
باغهای ایرانی در ایران
باغهای ایرانی
باغهای تاریخی شهرستان اصفهان
بناهای تاریخی شهرستان اصفهان
پارکهای عمومی شهری
جاذبههای گردشگری اصفهان
خیابانها در اصفهان
ساختمانها و سازهها در اصفهان |
2174 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D9%87%D9%84%E2%80%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%86 | چهلستون | کاخ چهلستون اصفهان از بناهای تاریخی اصفهان است. کاخ چهل ستون که بالغ بر ۶۷۰۰۰ متر مربع مساحت دارد، در دوره شاه عباس یکم احداث آن آغاز شد و در وسط آن عمارتی ساخته شده بود. شاه عباس اول، کوشکی در میان باغ بنا نهاد که این کوشک هسته اولیه کاخ را تشکیل داد که تالار میانی کاخ چهل ستون و غرفههای چهار گوشه آن را در بر میگرفت. در سلطنت شاه عباس دوم، ساختمان تکمیل شد و در ساختمان موجود مرکزی، تغییرات کلی داده شدهاست و تالار آینه، تالار ۲۰ ستون، دو اتاق بزرگ شمالی و جنوبی تالار آینه، ایوانهای طرفین سالن پادشاهی و حوض بزرگ مقابل تالار با تمام تزیینات نقاشی و آینهکاری و کاشیکاری دیوارها و سقفها افزوده شدهاست. در ابتدا بهجای آینه نقاشیهایی وجود داشته ولی بعد از آتش گرفتن کاخ و به هنگام پاکسازی آن از دوده قسمتی از سقف ایوان را آینههایی از نقره بهجای جیوه استفاده کردند.
تالار مرکزی کاخ که اختصاص به میهمانان خارجی و شخصیتهای کشورهای دیگر داشت حاوی نقاشیهایی است که وقایع تاریخی دورانهای مختلف را بیان میدارند. این سالن با شکوه که بر گنبدی منقوش استوار است با لچکیهای رنگارنگ و طرحهای طلایی و شفاف از شاهکارهای هنری آن عصر محسوب میشوند.
ساختمان کاخ
عمارت چهلستون که عمارت اصلی درون باغ است، بر اساس کتیبهای که در سال ۱۳۲۷ شمسی از زیر گچ اندودهای بنا آشکار شد در سال ۱۰۵۷ هجری قمری ساخته شده است و تا آن زمان تاریخ ساختمان آن را به درستی نمیدانستند.
ایوان کاخ چهلستون مرکب از دو بخش است یک بخش که بر ۱۸ ستون چوبی و رفیع استوار است چهار ستون وسط که بر روی ۴ شیر سنگی قرار گرفته و حجاری آنها به گونهای است که دو شیر به یک سر انسان نشان داده میشود. جهش آب در حوض میان تالار از دهان چهار شیری که در چهار گوشه حوض قرار دارند و فوارههای سنگی مسیر جوی کوچک اطراف کاخ صفای مخصوصی به این قصر میداده است. قسمت دیگر که کمی مرتفع تر است سردر ورودی تالار را تشکیل میدهد و در بعضی منابع آن را تالار آینه نامیدهاند. این قسمت بر دو ستون قرار گرفته و سراسر آن مزین به آینهکاری وسیع و پرکاری است که در آن آینههای ریز و خوش نقش به صورت معرق در کنار آینههای قدی و خشتی به کار رفتهاند. سقف ایوان نیز با نقاشیهای گوناگونی که در قابهای چوبی ظریفی به اشکال مختلف هندسی محصور شدهاند تزیین یافته است. تصویر قرینه حوض مرمرین وسط ایوان در تزئینات سقف مشاهده میشود. این قرینهسازی شباهت بسیاری با ایوان عالیقاپو دارد.
قسمتهای دیدنی عمارت چهلستون
تالار ۱۸ ستون
تالار آینه
شیرهای سنگی چهار گوشه حوض مرکزی
تزئینات عالی طلاکاری و نقاشیهای سالن پادشاهی
تصویری از شاه عباس اول با تاج مخصوص
آثاری مانند سر در مسجد قطبیه و سر درهای زاویه درب کوشک و آثاری از مسجد درب جوباره و مسجد آقاسی که بر دیوارهای ضلع غربی و جنوبی باغ نصب شدهاست.
وجه تسمیه
اگرچه انعکاس ستونهای بیستگانه تالارهای چهلستون در حوض مقابل عمارت، مفهوم چهلستون را بیان میکند ولی در حقیقت عدد چهل در ایران کثرت و تعدد را میرساند و وجه تسمیه عمارت مزبور به چهلستون به علت تعدد ستونهای کاخ میباشد.
ویژگیها
سقف باشکوه نقاشی تالار ۲۰ ستون و سقف آینهکاری تالار آینه و مدخل آینهکاری تالار جلوس شاه عباس دوم.
ستونهای عظیم تالارهای ۲۰ ستون و تالار آینه که هر یک از آنها تنه یک درخت چنار است.
شیرهای سنگی چهارگوشه حوض مرکزی تالار و ازارههای مرمری منقش اطراف که معرف صنعت حجاری در عهد صفویه است.
تزیینات عالی طلا کاری سالن پادشاهی و اتاقهای طرفین تالار آینه و تابلوهای بزرگ نقاشی تالار پادشاهی که شاهان صفوی را به شرح زیر نشان میدهد:
شاه عباس یکم در پذیرایی از ولی محمدخان فرمانروای ترکستان (مشاهده)
شاه اسماعیل یکم در جنگ چالدران (مشاهده)
شاه تهماسب یکم در پذیرایی از همایون پادشاه هندوستان (مشاهده)
شاه اسماعیل یکم در جنگ با شیبک خان ازبک (نبرد مرو) (مشاهده)
شاه عباس دوم در پذیرایی از ندرمحمد خان امیر ترکستان در سلسله اشترخانیان (مشاهده)
نادرشاه افشار در جنگ کرنال تابلوی بزرگی که در سلطنت وی شدهاست. (مشاهده)
تصویری از شاه عباس اول با تاج مخصوص و مینیاتورهای دیگری در اتاق گنجینه کاخ چهلستون وجود دارد که در سالهای ۱۳۳۴ و ۱۳۳۵ خورشیدی از زیر گچ خارج شدهاست.
آثار پراکندهای از دوران صفویه مانند سردر «مسجد قطبیه» و سردرهای «زاویه درب کوشک» آثاری از «مسجد درب جوباره» یا «پیر پینهدوز» و «مسجد آقاسی» که بر دیوارهای ضلع غربی و جنوبی باغ نصب شدهاست.
سال ساختمان کاخ چهلستون به موجب اشعاری که در جبهه تالار از زیر گچ خارج شده، مصراع: «مبارکترین بناهای دنیا» میباشد که به حساب حروف ابجد سال ۱۰۵۷ هجری قمری (مصادف با ۱۰۲۶ هجری خورشیدی و ۱۶۴۷ میلادی) میشود، یعنی پنجمین سال سلطنت شاه عباس دوم.
سنگ شیرها و مجسمههای سنگی اطراف حوض و داخل باغچهها تنها آثاری است که از دو قصر باشکوه دیگر صفویه یعنی آینهخانه و عمارت سرپوشیده باقیمانده و به این محل منتقل شدهاست.
تندیسهای چهارگانه در گوشههای استخر باغ، آناهیتا ایزدبانوی آبها هستند.
اگرچه انعکاس ستونهای بیستگانه تالارهای کاخ چهلستون در حوض مقابل کاخ، مفهوم چهلستون را بیان میکند، علاوه بر آن عدد چهل در ایران قدیم کثرت و تعدد را میرساند و وجه تسمیه عمارت مزبور به چهلستون میتواند به علت تعدد زیاد ستونهای این کاخ نیز باشد.
در ابتدا ستونها با پوششی از آینهکاریهای زیبا تزیین شده بوده که در زمان حکومت ظل السلطان قاجار در اصفهان این آینهکاریها تخریب شدهاست و روی نقاشیهای صفوی با گچ پوشانده شدهاست.
انجمن مقدس ملی اصفهان (۱۳۲۴–۱۳۲۶) اصلیترین نهاد سیاسی و تصمیمگیری شهر اصفهان در دوره مشروطه اول بودهاست. اعضای این شورا با انتخاب مردم اصفهان به شورا راه پیدا کردند و نورالله نجفی اصفهانی ریاست این شورا را بر عهده داشتهاست. این انجمن بین سالهای ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۶ هجری قمری یعنی از مهاجرت قم تا به توپ بستن مجلس در محل کاخ چهلستون اصفهان تشکیل شدهاست.
نگارخانه
پانویس
منابع
کتاب «آشنایی با شهر تاریخی اصفهان» نوشته «دکتر لطفالله هنرفر»
کاخ چهلستون - دانشنامه اسلامیکا
وبگاه شهرداری اصفهان
پیوند به بیرون
چهل ستون مرکز تحقیقات کوثر
چهل ستون مجله اینترنتی بیست ستون
عمارت چهل ستون ایرانیمو
آثار دوره صفویان در شهرستان اصفهان
آثار ملی ایران
آثار ملی شهر اصفهان
باغهای ایرانی در ایران
باغهای تاریخی شهرستان اصفهان
بناهای تاریخی شهرستان اصفهان
جاذبههای گردشگری اصفهان
دربار صفوی
ساختمانها و سازهها در اصفهان
ساختمانها و سازههای کاملشده در ۱۶۴۶ (میلادی)
ساختمانها و سازههای کاملشده در سده ۱۷ (میلادی)
کاخهای ایران
کاخهای تاریخی شهرستان اصفهان
معماری دوره صفویان
معماری دهه ۱۶۴۰ (میلادی)
معماری سده ۱۷ (میلادی)
میراث جهانی یونسکو در ایران
واژهها و عبارتهای فارسی |
2176 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%82%D8%B4%20%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86 | میدان نقش جهان | میدان نقش جهان همچنین معروف با نام تاریخی میدان شاه و پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نام رسمی میدان امام، میدان مرکزی شهر اصفهان است که در قلب مجموعه تاریخی نقش جهان قرار دارد.
بناهای تاریخی موجود در چهار طرف میدان نقش جهان شامل عالیقاپو، مسجد شاه (مسجد امام)، مسجد شیخ لطفالله و سردر قیصریه که ورودی اصلی بازارچه اصفهان است. علاوه بر این بناها دویست حجره دو طبقه پیرامون میدان واقع شدهاست که عموماً جایگاه عرضهٔ صنایع دستی اصفهان میباشند.
میدان نقش جهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ به شماره ۱۰۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ به شماره ۱۱۵ جزء نخستین آثار ایرانی بود که بهعنوان میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت جهانی رسید.
نامشناسی
این میدان پس از ساخت میدان شاه نام گرفت. این میدان در زمان ثبت با همین نام در فهرست میراث جهانی ثبت شد و در حال حاضر در این فهرست با نام میدان امام ثبت شدهاست.
تا پیش از دوره صفویه، باغی به نام نقش جهان وجود داشتهاست.
در زمان شاه عباس دوم به دلیل شلوغ شدن بیش از حد بازار اطراف و فروشندگان تصمیم بر آن شد که علاوه بر میدان عتیق (یا میدان کهنه) و میدان شاه، میدان دیگری ساخته شود. این میدان که محلش بسیار نزدیک به میدان شاه و پشت مسجد شیخ لطفالله بود، میدان نو نام گرفت. از آنجا که عمارت قدیمی در باغ نقش جهان همزمان با ساخت این میدان، تخریب و مصالح آن در آنجا استفاده شد، میدان نو را میدان نقش جهان نیز مینامیدند.
در گذر زمان هر دو میدان کهنه و نو تخریب و ناپدید شدند ولی میدان شاه پابرجا ماند. در سالهای اخیر میدان کهنه بازسازی شدهاست اما میدان نو که زیبایی و جذابیت آن دو میدان را نداشت، به دست فراموشی سپرده شد و تنها نام مستعار آن، نقش جهان، تبدیل به نام دیگر میدان شاه یا میدان امام خمینی شد.
بسیاری از سیاحان و جهانگردانی که در زمانهای گذشته به توصیف شهر اصفهان پرداختهاند از شکوه و عظمت میدان نقش جهان سخن بسیار گفتهاند و از بازدیدهای سفیران و نمایندگان خارجی و اتباع کشورهای دیگر در این میدان خاطراتی را شرح دادهاند و بسیاری از مذاکرات تاریخی بین دولتمردان ایرانی و فرستادگان خارجی در میدان نقش جهان انجام میشد.
جغرافیا و مشخصات
میدان نقش جهان، میدانی مستطیل شکل درازای ۵۶۰ متر و پهنای ۱۶۰ متر (طول ۴۴۰ قدم و عرض ۱۶۰ قدم) در مرکز شهر اصفهان است.
پیرامون میدان دویست حجره دو طبقه قرار دارد. افزون بر آن چهار بنای عالیقاپو، مسجد شاه، مسجد شیخ لطفالله و سردر قیصریه نیز در میانه چهار ضلع این مستطیل ساخته شدهاند.
تاریخچه
پیش از آنکه شهر اصفهان به پایتختی ایران صفوی برگزیده شود در محل این میدان باغی گسترده و وسیع وجود داشتهاست به نام «نقش جهان». این باغ همچنین محل استقرار ساختمانهای دولتی و کاخ فرمانروایان تیموری و آققویونلوها بود. در آن زمان بخش میْدانی باغ، «در کوشک» نام داشت. این بخش در ضلع غربی میدان نقش جهان امروزی و در محل ساخت کاخ عالی قاپو قرار داشتهاست.
در دوران سلجوقیان، دست کم بخشی از باغ نقش جهان به نام به میدان «کوشک» بودهاست. دستگیری برکیارق از سوی برادرش محمود در این میدان رخ دادهاست. همچنین میدان کوشک، جایگاه اعدام محکومان به اعدام و برگزاری برخی از آیینهای رسمی همچون جشن نوروز بودهاست.
از ابتدای سلطنت شاه عباس اول، سطح میدان در اندازه بسیار بزرگتر از میدان کوشک سابق تسطیح شده و بارها آیین چراغانی و آتشبازی در آن برپا شدهاست. منابع گوناگون، بنای به شکل فعلی را در دوره سلطنت شاه عباس اول و به سال ۱۰۱۱ قمری دانستهاند. استاد محمدرضا و استاد علیاکبر اصفهانی، نام دو تن از معمارانی است که میدان را طرحریزی نموده و آن را به شکل فعلی بنا نهادهاند. نام این دو معمار بر سردر بناهای پیرامونی میدان به چشم میخورد.
در طرح این میدان، از میدان سابق عتیق در اصفهان الگو برداری شد. بر روی هم رفته این نوع طراحی میدان، که از آن با نام میدان ایرانی نام برده میشود و پیوندی از بازار، مرکز حکومتی و محل مذهبی (مسجد) است، پیش از میدان نقش جهان نیز در اصفهان در میدان کهنه یا همان عتیق که الگوی اصلی میدان نقش جهان و قدیمیترین نمونه این نوع از میدان است، در یزد در میدان امیرچخماق، در قزوین در میدان شاه و در تبریز در میدان صاحب آباد دارای سابقه بودهاست.
با محاسبهٔ حروف ابجد مصراع دوم این شعر تاریخ اتمام ساخت (۱۰۴۶ قمری معادل ۱۰۱۵ شمسی و ۱۶۳۶ میلادی) به دست میآید. در طول دوران ساخت میدان و پس از آن در سراسر دوران صفویه، میدان زنده و فعال بوده، لیکن در دوران شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، به تدریج از رسیدگی به میدان خودداری شدهاست. در ایام سلطنت شاه سلطان حسین، جویهای آب به تدریج راکد شده و آخرین درختان باقیمانده از درختانی که شاه عباس به دست خود کاشته بود، خشکیدهاند.
در دوره قاجار، این میدان نیز مانند سایر بناهای تاریخی اصفهان مورد بیتوجهی قرار گرفت. بخشهایی از میدان در طول دوران آشفتگی ایران از حمله اشرف افغان تا استقرار حکومت قاجاریه، تخریب شد. بخشهایی نیز از جمله عمارت نقارهخانه در دوره قاجار از میان رفت. از زمان حکومت رضا شاه تا امروز، کار مرمت و بازسازی این ابنیه بهطور مداوم ادامه دارد.
تاریخچه معاصر
میدان نقشجهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شدهاست. همچنین این میدان در اردیبهشت ۱۳۵۸ و جزء نخستین آثار ایرانی میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت جهانی رسیدهاست. طرح موضوع منظر فرهنگی در اجلاس یونسکو برای آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی، و پس از آن ساخت برج جهاننما به ارتفاع ۵۰ متر (در ۱۴ طبقه) در فاصله ۷۰۰ متری میدان نقش جهان (و در منظر تاریخی و فرهنگی میدان) در سال ۱۳۷۵ موجب شد تا موضوع قرارگرفتن میدان در فهرست «میراث درخطر» یونسکو برای اولین بار در سال ۱۳۸۰ طرح گردد. سهامدار اصلی این برج شهرداری اصفهان بود و شورای شهر اصفهان در حمایت از شهرداری، دخالت یونسکو را محکوم میکرد.
با اصرار شهرداری بر ادامه کار، یونسکو در سال ۲۰۰۲ بازرسانی را برای بازدید از محل به اصفهان فرستاد. بازرسان یونسکو اعلام کردند «میدان نقش جهان را نمیتوان منفرد و مجزا از اطراف آن دید.» این کارشناسان افزودند «خط آسمانی و منظر تاریخی و فرهنگی میدان نقش جهان مخدوش شده و دولت ایران موظف است نسبت به تعدیل برج جهاننما اقدام کند.» بر همین اساس سازمان یونسکو تا فوریه ۲۰۰۴ به ایران مهلت داد تا نسبت به تعدیل ۴ طبقه از برج اقدام نماید.
درگیری میان شورای شهر و شهرداری اصفهان از یک طرف و سازمان میراث فرهنگی و استانداری اصفهان به دادگاه انقلاب نیز کشیده شد و حتی سید محمد خاتمی رئیسجمهور وقت نیز مجبور به دخالت گردید. سرانجام با پرداخت بخشی از خسارات شهرداری توسط سازمان میراث فرهنگی، برج جهاننما در تاریخ ۸ بهمن سال ۱۳۸۴ تعدیل گردید و دوطبقه بالایی آن تخریب شد تا به منظر فرهنگی میدان آسیبی وارد نشود.
بناهای پیرامونی
در پیرامون میدان، مشهورترین و عظیمترین بناهای تاریخی اصفهان مانند مسجد جامع عباسی یا مسجد شاه (در ضلع جنوبی)، مسجد شیخ لطفالله (در ضلع شرقی)، عمارت عالیقاپو (در ضلع غربی) و سردر قیصریه (در ضلع شمالی) ساخته شدهاست. اطراف میدان را چهار بازار بزرگ احاطه کردهاند. عایدات چهار بازار اطراف میدان، در سال ۱۰۱۷ قمری وقف چهارده معصوم شدهاست. ولی قلی شاملو در کتاب قصص الخاقانی مینویسد که شاه عباس در سال ۱۰۱۴ بازار دور میدان نقش جهان اصفهان، کاروانسرای بزرگ آنجا، بنای قصیریه، و حمام شاهی را وقف سادات مدینه و به خصوص برای هزینه ازدواج دختران و پسران سید این شهر کردهاست. همزیستی ابنیه تجاری با ساختمانهای حکومتی و مذهبی و همچنین وجود قدیمیترین دروازه بازی چوگان جهان در میانه میدان از جاذبههای معماری میدان است.
مسجد شاه
این مسجد، مهمترین مسجدی است که از دوره صفویان در ایران برجای ماندهاست. کار ساخت این مسجد در سال ۱۰۲۰ هجری قمری آغاز شده و تزئینات نهایی آن در زمان شاه سلیمان به سال ۱۰۴۷ ه.ق (معادل ۱۶۱۲ میلادی الی ۱۶۳۰ م.) پایان رسیدهاست. معمار این مسجد استاد علی اکبر اصفهانی و کتیبه سر در آن به خط علیرضا عباسی است. علاوه بر آن کتیبههای دیگری به خط عبدالباقی تبریزی و محمدرضا امامی در جای جای مسجد وجود دارد. ارتفاع گنبد این مسجد ۵۲ متر، ارتفاع منارههای اصلی ۴۸ متر و ارتفاع منارههای ورودی ۴۲ متر است. از ویژگیهای این مسجد کاشیکاری بسیار زیبا و هنرمندانه، رابطه معماری و بصری مسجد و منارههای چهارگانه آن با میدان، نابرابری محور میدان با قبله و تصحیح آن در دهلیزهای ورودی و بازتاب صدا در زیر گنبد مسجد است. این مسجد در گذشته به نامهای مسجد مهدی، مسجد جامع، مسجد سلطانی، مسجد شاهی، جامع کبیر عباسی و مسجد شاه معروف بوده و امروزه مسجد امام نامیده میشود.
سردر قیصریه
سردر قیصریه بنایی است در ورودی اصلی بازار بزرگ اصفهان. این بنا در گذشتهٔ نهچندان دور دارای سه طبقه و اکنون دارای دو طبقه است. طبقهٔ سوم آن که تخریب شده، نقارهخانه را تشکیل میدادهاست که در آن با صدای موسیقی، اوقات روز را اعلام میکردهاند. این سردر به بازار بزرگ اصفهان باز میشود و در گذشته راه اصلی بازار اصفهان بودهاست. سردر قیصریه شامل چهار درِ فرعی، یک دروازهٔ اصلی و یک حوض بوده که حوض آن حدود دههٔ ۱۳۴۰ شمسی به باغچه تبدیل شد، ولی اکنون احیا شدهاست. علت نامگذاری این بنا، شباهت آن به یکی از بناهای شهر قیصریه بودهاست. بر بالای سردر، نقاشیهایی به قلم رضا عباسی به چشم میخورَد. ناقوس دیر هرمز و همچنین ساعت موجود در قلعه پرتغالیهای جزیره هرمز (به قطر حدود ۸۰ سانتیمتر)، پس از فتح آن جزیره به اصفهان آورده شد و در بالای این سردر نصب شد.
عالی قاپو
کاخ عالیقاپو در ضلع غربی میدان در ۶ طبقه و به زیربنای حدود ۱۸۰۰ مترمربع، احداث شدهاست. ارتفاع نهایی این کاخ از سطح میدان ۳۴ متر بوده و در هر طبقه تزئینات هنری خاص خود را دارد. از خصوصیات بارز این بنا وجود خاصیت واکنش صوت و صدا در محل ورودی، تالار پذیرایی بسیار زیبا، تالار اصلی موسیقی و ۵۳ اتاق به منظور استفاده جهت اتاق نشیمن، اتاق جلسه، دولتخانه و محل استقرار سفرا و میهمانان است. همچنین در پشت ساختمان عالی قاپو نیز پلکان مارپیجی وحود دارد که در گذشته برای اذان گفتن از آن بالا میرفتند. سازه بنا برپایه دیوارهای باربر و تیرها و ستونهای چوبی استوار است. اکنون بسیاری از معماران در حال مرمت سقف رنگی ان هستند.
برخی کارشناسان نظیر آندره گدار و لطفالله هنرفر براساس نظر اسکندربیک منشی (که در کتاب عالمآرای عباسی منعکس شده) اعتقاد دارند که این بنا شالودهای تیموری دارد و در مقابل کارشناسانی مانند اوژنیو گالدیری طرفدار نظریه جدیدالاحداث بودن کل بنا هستند. شاهعباس به منظور قداست بخشیدن به کاخ عالیقاپو، دری از درهای رواق مرقد علی را که با دری نو جایگزین شده بود، برای مدخل ورودی استفاده نمود. در زمان سلطنت شاه عباس، در این باغ محلی وجود داشته که بستخانه نامیده میشده و مقروضین و محکومان و مجرمان، تا زمانی که میتوانستند با هزینه شخصی در آن مکان بمانند از مجازات مصون بودند.
در ۳ آذر ۱۳۹۹ یک توپ جنگی باقیمانده از صفویه مقابل آن نصب شد.
مسجد شیخ لطفالله
مسجد شیخ لطفالله یکی از بناهای پیرامونی میدان است که به عنوان مسجد اختصاصی شاه عباس بکار میرفته این مسجد به دستور شاه عباس ساخته شدهاست و تامارا سون آن را به عنوان یکی از زیباترین بناهای مذهبی دنیا عنوان میکند. این بنا در سمت مشرق میدان قرار دارد. این مسجد در دوره قاجار به شدت تخریب شد و در زمان رضا شاه بازسازی گردید. کاشیکاری فعلی پوشش بیرونی آن مربوط به سال ۱۳۱۵ شمسی است. گنبد این بنا ۳۲ متر ارتفاع داشته و ساخت آن ۱۷ سال به طول انجامیدهاست. تفاوت این بنا با سایر مساجد دوره صفوی این است که مسجد شیخ لطفالله دارای صحن نیست و مناره نیز ندارد. سردر مسجد به قلم ثلث علیرضا عباسی خوشنویس معروف صفوی مزین است.
ابنیه تخریب شده
غیر از ابنیهای که اکنون موجودند، یادبودهای دیگری نیز در میدان نقش جهان وجود داشته که به تدریج کاربرد خود را از دست داده و از میان رفتهاند. سرستونهای مرمرین که احتمالاً از تخت جمشید فارس به اصفهان آمده بودند (امروزه یکی به چهلستون منتقل شده و دیگری در موزه ایران باستان تهران قرار دارد)، ۱۱۰ عراده توپ اسپانیایی (غنیمت فتح جزیره هرمز به وسیله امام قلی خان)، میله قپق به ارتفاع چهل متر در مرکز میدان (که امروزه به کلی از میان رفتهاست) و نیز بنایی که ساعتی اروپایی در آن نصب شده بوده از آنجملهاند. همچنین در مجاورت مسجد شیخ لطفالله، مدرسهای به نام مدرسه خواجهملک (بعدها مدرسه شیخ لطفالله) وجود داشته که در زمان قاجاریه از میان رفتهاست.
کارکرد
گذشته
این میدان در سدهٔ یازدهم هجری قمری (سدهٔ هفدهم میلادی) یکی از بزرگترین میدانهای جهان بودهاست. شوالیه ژان شاردن فرانسوی میدان نقش جهان را زیباترین میدان دنیا دانستهاست. در دوره شاه عباس بزرگ و جانشینان او، این میدان در روزهایی که جشنهای سلطنتی برپا بود، محل بازی چوگان، رژهٔ ارتش، چراغانی، و نمایشهای گوناگون بوده و در سایر روزها محل گردش و خرید مردم بودهاست.
دو دروازه سنگی چوگان از آن دوره هنوز در میدان باقی است که از انجام ورزش چوگان در آن دوره حکایت میکند و قدیمیترین دروازه چوگان دنیاست. طرح این میدان تا جایی در نحوه اجرای بازی چوگان تأثیر داشتهاست که زمینهای ورزشی هارلینگام و سایر زمینهای چوگان معروف، کم و بیش از روی این میدان ساخته شدهاند. این میدان همچنین محل برگزاری جمعه بازارهای عظیم بودهاست. یکی از اولین مراسم رسمی که در این میدان برگزار شدهاست، بازگشت پیروزمندانه امام قلی خان از فتح جزیره هرمز به پایتخت (اصفهان) بودهاست. شاردن نقل میکند که در مواقع جشن، تا پنجاه هزار چراغ در میدان روشن میشدهاست. شرح مفصل این میدان را جهانگردان نامدار اروپایی مانند شوالیه شاردن، ژان باتیست تاورنیه، پیترو دلاواله، سانسون، انگلبرت کمپفر و دیگران که از روزگار صفوی به بعد از اصفهان دیدن کردهاند، بهدست دادهاند و همه آنان زیبایی میدان را ستودهاند.
معاصر
پس از پیروزی انقلاب ۵۷، این میدان محل برگزاری نماز جمعه و اجتماعات سیاسی نیز میباشد. چمنهای این میدان همچنین تبدیل به فضایی برای نشستن خانوادهها در جوار اجاق گاز پیکنیکی شده که منظره خوشایندی برای گردشگران نیست. تصویر بخشی از این میدان، بر پشت اسکناسهای بیستهزار ریالی درج شدهاست. حجرههای دور تا دور میدان از گذشتههای دور به فروش صنایع دستی اشتغال دارند. اگرچه در سالهای اخیر ورود صنایع دستی چینی و پاکستانی موجب کاهش رونق فروش صنایع دستی اصیل ایرانی شده بود، ولی با موانع قانونی به تدریج فروش صنایع دستی خارجی در این حجرهها محدودتر شدهاست. در حال حاضر خطر تغییر کاربری این فروشگاهها از صنایع دستی به اسباب بازی و خوراکی، هویت میدان را تهدید مینماید. به همین لحاظ مقررشده تا در سال ۱۳۸۹، پرونده ثبت ملی و جهانی صنایع دستی میدان نقش جهان تشکیل گردد. گاه خود میدان نقشجهان نیز دستمایه هنر هنرمندان قرار گرفتهاست. مغازههای اطراف میدان نیز متعلق به موقوفه صارمیه استانداری اصفهان است.
جستارهای وابسته
فهرست آثار تاریخی اصفهان
جدول مکانی میراث جهانی بر اساس منطقه
منابع
کتابشناسی
لطفالله هنر فر آشنایی با شهر تاریخی اصفهان و گنجینه آثار تاریخی اصفهان انتشارات ثقفی ۱۳۴۴
پیوند به بیرون
میدان نقش جهان در بریتانیکا
میدان نقش جهان در میراث جهانی یونسکو
تصاویر میدان نقش جهان در ایسنا، نسخه آرشیو در ویبک ماشین
تصاویر میدان نقش جهان در آنسپلش
آثار ملی شهر اصفهان
بناهای تاریخی شهرستان اصفهان
بنیانگذاریهای ۱۶۲۹ (میلادی) در ایران
جاذبههای گردشگری اصفهان
ساختمانها و سازهها در اصفهان
ساختمانها و سازههای کاملشده در ۱۶۲۹ (میلادی)
معماری اسلامی
معماری ایرانی
معماری دوره صفویان
معماری دهه ۱۶۱۰ (میلادی)
میدان نقش جهان
میدانها در ایران
میدانهای استان اصفهان
میدانهای تاریخی شهرستان اصفهان
میراث جهانی یونسکو در ایران
نمادهای اصفهان
نمادهای ملی ایران |
2177 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%E2%80%8C%D9%88%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%D9%BE%D9%84 | سیوسهپل | سیوسهپل یا پل اللهوردیخان، پلی است با ۳۳ دهانه، ۲۹۵ متر طول و ۱۴ متر عرض، که زیرنظر اللهوردیخان اوندیلادزه و با معماری استاد حسین بنا اصفهانیبر روی زایندهرود در شهر اصفهان و همزمان با حکومت شاه عباس صفوی ساخته شده و جای برگزاری مراسم جشن آبپاشان و همچنین مراسم خاجشویان ارامنهٔ اصفهان در دورهٔ صفویه بودهاست. اندیشهٔ بنای سیوسهپل در سال ۱۰۰۸ هجری قمری و در دوازدهمین سال پادشاهی شاه عباس یکم به وجود آمد و در سال ۱۰۱۱ هجری قمری، اللهوردیخان اوندیلادزه گرجی، سردار مشهور او مأمور اتمام ساختمان پل گردید. در سفرنامههای سیاحان اروپایی آن دوران، به برگزاری این جشن اشارههایی شدهاست. در این جشن که در ۱۳ تیرماه هر سال برگزار میشد مردم با پاشیدن آب و گلاب روی یکدیگر در این مراسم شرکت میکردهاند. ارامنهٔ جلفای اصفهان هم مراسم خاج شویان خود را در محدوده همین پل برگزار میکردهاند. این پل یکی از شاهکارهای معماری و پلسازی ایران محسوب میشود و از زیبایی و عظمت منحصر به فردی برخودار است.
پرسی سایکس، سیوسهپل را یکی از پلهای درجه اوّل جهان خواند، شاردن آن را شاهکار معماری و شگفتآفرین و دن گارسیا آن را از بهترین آثار معماری ایران خواند. و به قول لرد کرزن «انسان هیچ انتظار ندارد برای دیدن آنچه که روی هم رفته میتوان آن را باشکوهترین پل دنیا نامید، ناچار از مسافرت به ایران باشد». دن گارسیا در این باره مینویسد: «این پل نیز از بناهای اللهوردیخان گرجی است و با اینکه دشمنان و حاسدانش میگویند این بنا با پول ساخته شدهاست، نمیتوانند انکار کنند که بانی شخص اوست. اما باور عموم مردم این است که اللهوردیخان پل را به خرج خود ساختهاست».
یکی از شعرای دورهٔ صفویه به نام علی نقی کمرهای تاریخ بنای پل را در شعری به گونهٔ ماده تاریخ، سال ۱۰۰۵ هجری به حساب آوردهاست و این سال، درست همزمان با روزهایی است که خیابان بیهمتای چهارباغ هم ساخته شدهاست. سیوسهپل، چهارباغ عباسی را به چهارباغ بالا متصل میکند.
این اثر در تاریخ با شمارهٔ ثبت ۱۱۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
بر اساس نظر کارشناسان زمینشناسی و میراثفرهنگی مصالح، پایه و فونداسیون این پل به گونهای طراحی شده که استحکام آن تنها در رطوبت است و خشکی ادامهدار رودخانه در درازمدّت امکان خطر برای سیوسهپل را بسیار فراوان مینمایید.
نگارخانه
پانویس
منابع
سایکس، سرپرسی. تاریخ ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۵۷.
شاردن، ژان. سفرنامهٔ شاردن. تهران: انتشارات توس، ۱۳۷۲.
مولیانی، سعید. جایگاه گرجیها در تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران. اصفهان: یکتا، ۱۳۷۹.
سیلوا فیگوئرا، دن گارسیا. سفرنامهٔ دن گارسیا. تهران: انتشارات نو، ۱۳۶۳.
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، لطفالله هنرفر
وبگاه شهرداری اصفهان
آثار ملی شهر اصفهان
بنیانگذاریهای ۱۶۰۲ (میلادی) در ایران
پلها در اصفهان
پلها در ایران
پلهای استان اصفهان
پلهای تاریخی شهرستان اصفهان
پلهای سرپوشیده
پلهای کاملشده در ۱۶۰۲ (میلادی)
جاذبههای گردشگری اصفهان
ساختمانها و سازهها در اصفهان
ساختمانها و سازههای کاملشده در ۱۶۰۲ (میلادی)
معماری دوره صفویان
مقالههای خرد حمل و نقل ایران
نمادهای اصفهان |
2178 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF%20%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85 | مسجد حکیم | مسجد حکیم یا مسجد جورجیر از مساجد چهارایوانی مربوط به پایان دوره صفوی در منطقه قدیمی بابالدشت اصفهان در انتهای بازار رنگرزان جای گرفتهاست. این مسجد و در دورهٔ شاه عباس دوم به دست پزشک او حکیم محمد داوود در محل ویرانههای مسجد جامع دیلمی جورجیر یا مسجد صاحب اسماعیل بن عباد از قرن چهارم هجری بنا شدهاست.
کتیبههای سردرها و ایوانهای داخل این مسجد به سالهای ۱۰۶۷ تا ۱۰۷۳ هجری قمری مورخ است و آنها را محمدرضا امامی خوشنویس معروف عصر صفویه نوشتهاست. سردر مسجد جوجیر در شمال غربی این مسجد قرار دارد. مسجد دیلمی جورجیر «مسجد جامع صغیر» نام داشته و در نیمهٔ دوم قرن چهارم هجری مسجدی زیبا و باشکوه بودهاست.
نامها و دلایل نامگذاری
بانی آن حکیم محمد داود ملقب به تقرب خان، پزشک شاه عباس دوم و شاه صفی بوده و بدین سبب، مسجد به حکیم شهرت یافته و چون در محله قدیمی جورجیر، در محل مسجدی از قرن چهارم معروف به مسجد جوءجوء یا جورجیر که صاحب بن عباد آن را بنا کرده بود، ساخته شد، مسجد جورجیر نیز نامیده شدهاست.
دیرینگی
بنای مسجد، بر اساس کتیبه سردر شرقی آن، در ۱۰۶۷ آغاز شده و بنابر کتیبه سردر شمالی، در ۱۰۷۳ پایان یافتهاست.
توصیف بنا
مسجد حکیم، با نقشهای نامنتظم، در حدود ۸۰۰۰ مترمربع وسعت دارد. این بنا -که مانند بسیاری از بناهای دوره صفویه از آجر ساخته شده-از نوع مساجد چهار ایوانی است.
این مسجد، از نوع مساجد بدون مناره و گنبد برجسته و بزرگ است که مسجد سید از دوره قاجار مشابه آن محسوب میشود.
مسجد حکیم از آخرین آثار دوره صفوی است و شاید از دیدگاه پژوهشگران غربی، در مقایسه با مسجد امام و شیخ لطفاللّه نمونهای یأسآور باشد؛ اما این مسجد با نگاهی معمارانه، به سبب نمایش شکوهمند طرح چهار ایوانی در مقیاسی بزرگ و داشتن آجرکاری، کاشیکاری، گرهکشی و بهویژه خط بنّایی، در زمره آثار برجسته آن دوران، در خور ارزیابی است.
سردر ورودیها
این مسجد، سه ورودی اصلی دارد. سردر شرقی به شکل پنج ضلعی، با دو سکو در دو طرف، کتیبهای با اشعار فارسی، مقرنس کاری در قوسِ سردر، و دو پشتبغل مزین به خط بنّایی کاشیکاریشدهاست. سردر غربی با مقرنس گچی ساده در قوس، در انتهای کوچهای بنبست قرار دارد و به خیابان حکیم راه مییابد و نزدیک به در جورجیر است. سردر شمالی با انواع کاشیکاری و آجرکاری و دو سکو در دو طرف، ایوان کوچکی به عرض مدخل با طراحی زیبا، در بالای در ورودی دارد که به حجرهای راه مییابد. در بالای حجره دو پشتبغل و در قوسِ ایوان، مقرنس با پوشش کاشیکاری مَعْقَلی دیده میشود.
اضلاع و ایوانها
مسجد حکیم، با صحنی به ابعاد تقریبی ۶۱ متر × ۵۳ متر که در هر ضلع آن ایوانی قرار گرفته، دارای حوض سنگی مستطیل شکل و دو مهتابی (سکو) در دو طرف آن است که در جنوب هر دو مهتابی، جایگاهی به طول ۱/۷۰ متر برای امام جماعت تعبیه شدهاست.
ضلع شمالی
ایوان ضلع شمالی به طول ۱۱/۵ متر و عمق ۹ متر، در حدود ۱۵ سانتیمتر بالاتر از سطح حیاط قرار دارد. کتیبهای کاشیکاری، شامل اشعاری در وصف مسجد، در وسط ایوان دیده میشود. ازاره این ایوان تا ارتفاع ۱/۲۰ متر با کاشیهای معقلی پوشیده شدهاست. در وسط دیوار غربی، راهرویی به عرض ۳/۳ متر دیده میشود که راه دستیابی به مدخل شمالی مسجد است و اکنون با دیوار آجری مشبک پوشانده شدهاست. در بخش فوقانی راهروها، دو ایوان کوچک جلو حجرهها قرار دارد. کتیبهای به خط ثلث، از محمدرضا امامی، با زمینه لاجوردی در سه جانب ایوان کار شدهاست. این کتیبه به همراه پوشش سقف، که کلمه علی را با خط بنّایی از ترکیب آجر و کاشی فیروزه شکل داده، به این ایوان جلوهای خاص بخشیدهاست. در دو طرف ایوان، ایوانی کوچکتر با تزیینات مشابه بنا گردیده و هر کدام از این ایوانها در دو طرف خود طاقنمایی به عرض سه متر دارند.
ضلع جنوبی
جبهه جنوبی صحن و نیز ایوان، مشابه ضلع شمالی است و فقط در تزیینات، متفاوت به نظر میرسند، از جمله در مقرنسی که در دل رسمیبندی بالای ایوان ساخته شدهاست.
ضلع شرقی و غربی
جانب شرقی و غربی صحن همانند است، مشتمل بر ایوانی به عرض حدود هشت متر و در هر طرف ایوان ابتدا یک طاقنما و سپس سه ایوان کوچکتر، با عرض نزدیک به پنج متر، قرار دارد. دو طاقنمای کوچک نیز در ابتدا و انتهای هر ضلع دیده میشود که از داخل آنها میتوان به حجرههای بالای آنها دسترسی یافت. در طبقه بالای دو ضلع شرقی و غربی، برای زیباسازی اطراف صحن، طاقنماهایی ساخته شدهاست که هیچگونه بنایی در پشت آنها وجود ندارد، بهطوریکه هوا از میان آنها جریان مییابد. بدینترتیب، در هر طرف ایوانهای شرقی و غربی شش طاقنما قرار گرفتهاست.
ایوان شرقی به شکل بدیعی دارای شاهنشینی است که طول فرورفتگی آن حدود ۵/۵ متر و دارای قوسی است و روی آن ایوانکی (بالکنی) تعبیه کردهاند که حجرههای دو طرف بدان راه دارند. تزیینات کاشیکاری این ایوان در پشتبغلها با نقش هشت و چهار سُلی معقلی و نیز کتیبه سرتاسری، مشاهده میشود. ایوان غربی نیز با دارا بودن یک شبکه کاشیکاری معرق با نقش اسلیمی، در دیوار مقابل ایوان طراحی شدهاست.
شبستانها و محرابها
مسجد حکیم دارای چهار شبستان و محراب است که شبستان اصلی یا شبستانِ زیر گنبد آن، در پشت ایوان جنوبی واقع شده و به شکل مربعی به ضلع۱۱/۵ متر است. ازاره دیوارها تا ارتفاع ۱/۳۰ متر از نقوش متنوع با آجر و کاشی مزین شدهاند. همچنین طاقنماهایی با تزیینات مشابه با خط بنّایی کار شدهاست، شامل کلمات «علی»، «یاحنّان»، یا «یامنّان» و غیره. سقف گنبد نیز با نقش هشت و زُهره معقلی طراحی شدهاست و در زیر آن کتیبه دیگری از محمدرضا امامی دیده میشود.
بزرگترین و زیباترین محراب مسجد در این شبستان قرار دارد. این محراب، با عرض تقریبی ۶/۵ متر، همعرض ایوان جنوبی است. ازاره محراب، به ارتفاع ۱/۳۰ متر، از سنگ مرمر است و نبش دیوار داخلی و خارجی محراب با کاشیپیچ فیروزهای پوشیده شدهاست. کتیبهای از آیات قرآن بر لبه خارجی محراب به عرض هشتاد سانتیمتر، بر زمینه کاشی لاجوردی کار شده و بر زیبایی محراب افزودهاست.
در دو طرف شبستان زیر گنبد، دو شبستان به ابعاد ۲۲ متر × ۷/۵ متر وجود دارد. در جانب شرقی و غربی این شبستانها ورودیهایی به راهروهای اطراف شبستان جای گرفتهاند. ازارهها دارای تزیینات آجر و کاشیاند، بهطوریکه در شبستان جنوبغربی این تزیینات به شکل حصیرِ بافتهای که مربعهایی از کاشی را در میان خود دارند، دیده میشود. نقاط دیگر، مانند طاقنماها، پشتبغلها و سقف شبستانها، نیز پوشیده از سطوح تزیینی مشابه دیگر جاهای مسجد است. محرابهای این دو شبستان کوچکترند. محراب شبستان شرقی به شکل نیمهشتی است و کتیبهای کاشیکاری در لبه پخِ محراب کار شدهاست. پشتبغلها نیز تزیینات کاشیکاری دارند و سقف محراب با مقرنسکاری آجری شکل گرفتهاست. محراب شبستان غربی، طراحی سادهتری دارد.
شبستان دیگری معروف به شبستان زمستانی در ضلع غربی مسجد قرار دارد و دارای دو بخش زنانه و مردانه است. سقف شبستان مردانه خیمهای و ازاره آن مزین به کاشیکاری با نقش هشت و صابونک است. شبستان زنانه دارای سیزده ستون با سقفهای چهاربخشی است. وسط هر سقف سوراخی با درپوشی از سنگ مرمر، برای حفظ گرمای داخل شبستان و جذب نور، دارد. در دیوار جنوبی شبستانِ مردانه، محرابی به شکل یک نیم هشت ضلعی منتظم پوشیده از کاشیکاری و کتیبه در نیمه بالایی آن است. روی پشت بام شبستان زنانه یک مهتابی و محرابی برای نمازگزاران در فصل تابستان پیشبینی شدهاست.
حوض
در ضلع شمالغربی مسجد، نزدیک درِ دیالمه، حوضخانهای به ابعاد ۸/۸۰ متر × ۷/۷۰ متر قرار دارد. اطراف حوضخانه از طاقنماهایی تشکیل شده و طاقنمای جنوبی شاهنشین است. قسمتی از روشنایی این فضا از شبکههای شش ضلعی منظم بالای دیوارها تأمین میشود. کف طاقنماها در حدود پنجاه سانتیمتر از کف حوضخانه بلندتر است تا در موقع وضوگرفتن بتوان روی آن نشست و هم محلی برای قرار دادن لباسهای اضافی باشد. در وسط حوضخانه حوضی بهطول چهار متر و عرض سه متر تعبیه شدهاست. در وسط حوض فوارهای است که آب را از منبع مادر چاه به اینجا منتقل میکند. هر چند که شیرهای آب لولهکشی نیز در اطراف حوض نصب شدهاند. این حوضخانه از نظر ساخت رسمیبندی زیبایی که در زیر کاسه سقف و بر چهار ستون کلافکشی شده اطراف حوض قرار گرفته، شیوه جالبتوجهی از سقفسازی است. این حوضخانه نمونهای است که در مساجد مشابه آن کمتر طراحی شدهاست.
ساعتهای آفتابی
از دیگر ویژگیهای این مسجد، دو ساعت آفتابی است که یکی در زاویه شمالغربی مسجد و دیگری در بالای ایوان شمالغربی نصب شدهاند.
معمار، کاشیکار و کتیبهنگار
براساس کتیبههای مسجد، از معماران این بنا محمدعلی بن استاد علیبیک بنّا اصفهانی، از کارشیکاران آن میرزامحمد کاشیپز، و کتیبهنگار آن خوشنویس نامآور عهد صفوی، محمدرضا امامی، بودهاند. نام خوشنویس دیگری به نام محمدباقر شیرازی نیز در یکی از کتیبهها دیده میشود.
این مسجد موقوفات بسیاری دارد که بخشی از آنها از بین رفته و بخشی شامل تعدادی از دکانهای اطراف مسجد و مغازههای بازارهای اصفهان است.
بازسازی و نوسازی
در ۱۳۱۸ش قسمتی از سردر شمالغربی، یا سردر مسجد دوره دیلمیان، از زیر خاک نمایان شد و در ۱۳۳۵ش کاهگل آن کاملاً زدوده گردید. این مسجد در دهه سی شمسی و نیز در دهههای اخیر، به همت سازمان میراث فرهنگی و همچنین امام جماعت مسجد احمد کلباسی اشتری، مرمت شدهاست.
ثبت در آثار ملی
این بنا در ۱۳۱۳ش به شماره ۲۲۳ به ثبت آثار ملی رسید.
پانویس
منابع
آشنایی با شهر تاریخی اصفهان، لطفالله هنرفر
دانشنامه جهان اسلام
وبگاه شهرداری اصفهان
ناصر پازوکی طرودی و عبدالکریم شادمهر، آثار ثبت شده ایران در فهرست آثار ملی: از ۲۴/۶/۱۳۱۰ تا ۲۴/۶/ ۱۳۸۴، تهران ۱۳۸۴ش.
آرتور اپهام پوپ، معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران ۱۳۷۰ش.
محمدحسن جابری انصاری، تاریخ اصفهان، چاپ جمشید مظاهری (سروشیار)، اصفهان ۱۳۷۸ش.
ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی، آثار ملی اصفهان، تهران ۱۳۵۲ش.
محمدیوسف کیانی، «کاشیکاری در معماری ایران دوره اسلامی»، در تزئینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی، به کوشش محمدیوسف کیانی، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶ش.
آندره گدار، «اصفهان»، در آثار ایران، اثر آندرهگدار و دیگران، ترجمه ابوالحسن سروقدمقدّم، ج ۴، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸ش.
گنجنامه: فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران، دفتر:۲ مساجد اصفهان، زیرنظر کامبیز حاجیقاسمی، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۵ش.
مُفَضَّلبن سعد مافَرّوخی، کتاب محاسن اصفهان، چاپ جلالالدین حسینیطهرانی، تهران ۱۳۱۲ش.
محمود ماهرالنقش، معماری مسجد حکیم، تهران ۱۳۷۶ش.
کریم نیکزاد امیرحسینی، تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان، اصفهان ۱۳۳۵ش.
لطفاللّه هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، اصفهان ۱۳۴۴ش.
Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient, new ed. by L. LanglÉs, Paris 1811.
Robert Hillenbrand, Islamic architecture: form, function and meaning, Edinburgh 1994.
پیوند به بیرون
تصاویری دیدنی از مسجد حکیم اصفهان
آثار ملی شهر اصفهان
بناهای تاریخی شهرستان اصفهان
جاذبههای گردشگری اصفهان
مسجدهای استان اصفهان
مسجدهای اصفهان
مسجدهای تاریخی شهرستان اصفهان
مسجدهای تشیع
معماری ایرانی
معماری دوره صفویان |
2179 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%84%20%D8%AC%D9%88%D8%A8%DB%8C | پل جوبی | پل جوبی که برخی مورخان پل چوبی نوشتهاند و امروزه نیز به همین نام معروف است، نام پلی در اصفهان و بر روی زاینده رود است. این پل راه اختصاصی برای رفتوآمد کاخ هفتدست و کوشک آیینهخانه بوده و روی این پل جوی آبی روان بوده به این مناسبت آن را پل جوبی مینامیدند. پلی است با عرض کم و طول ۱۴۷ متر در شهر اصفهان میان دو پل اللهوردی خان و پل خواجو قرار دارد. این پل به دستور شاه عباس دوم در سال ۱۰۶۵ قمری بنا گردید. پل جوبی در سال ۱۳۱۹ خورشیدی به همت حاج سید عبدالرحیم محمودیه، تاجر و خیر اصفهانی کاملاً تعمیر گردید.
معماری
این پل که با ۲۱ چشمه (دهنه)، پهنای کم و درازای نزدیک ۱۴۷ متر بر بستر زاینده رود، میان دو پل اللهوردی خان و پل خواجو ساخته شدهاست از سازههای دوره شاه عباس دوم در سال ۱۰۶۵ هجری است.
برج شش گوشه وسط پل با چشمههای آب جاری فرح بخش حال امیران، اشراف، مهمانان و سفیرانی بود که به حضور شاه شرفیاب میشدند.
در قسمت غربی این پل آب رودخانه به صورت دریاچهای درمیآمد به همین لحاظ به آن «پل دریاچه» نیز میگفتند. نام دیگر آن پل سعادتآباد است. این پل هماکنون در خیابان کمال اسماعیل قرار دارد.
کاربرد
این برای آمدوشد عامهٔ مردم نبودهاست بلکه تنها وسیلهٔ ارتباط باغهای سلطنتی دو کناره شمالی و جنوبی رودخانه یعنی باغ معروف به «باغ دریاچه» با باغهای گستردهٔ سعادت آباد میان پل اللهوردی خان و پل خواجو و بناهای با شکوه کاخ هفتدست و کوشک آیینهخانه و کشکول و نمکدان بودهاست و در اصل محل عبور خانواده شاه صفوی و امرا و بزرگان و مهمانها و سفرایی بودهاست که اجازه دیدار با شاه عباس دوم را داشتهاند.
نام
وجه تسمیه این پل «جوبی» را به فراخور جوی کوچک ظریفی از سنگ پارسی بوده که آب را از سوی دیگر به طرف دیگر پل جاری میکردهاست و آن در عهد صفویه بر روی پل تعبیه کرده بودند، میدانند. با این حال شاردن در کتابش به صراحت این پل را از جنس چوب بر پایههای سنگی ذکر کردهاست و نمیتوان قاطعانه گفت که عنوان «پل چوبی»، نادرست است.
شاعری متخلص به تأثیر و هم دوره شاه سلیمان صفوی در بخشی از متنوی که در مورد بناهای اصفهان سروده میگوید (منظور از شرقی پل خواجو و غربی پل چوبی است):
نام اصلی آن پل «سعادتآباد» بوده و به فراخور مجاورت با هفت کاخ از کاخهای سلطنتی عصر شاه عباس دوم «پل هفت دست» نیز نام داشتهاست.
در بخش شرقی و غربی این پل، آب رودخانه بر روی هم انباشته میشده و به گونهٔ دریاچهای درمیآمده به آن «پل دریاچه» نیز میگفتهاند. در کتاب فواید الصفویه که از مآخذ تاریخ عهد صفویان است به روشنی نام این پل «پل سعادتآباد» یاد شده و نویسنده آن کتاب در روزگار صفوی بنای «شهر تازهای» را به محاذات باغ سعادت آباد در سال ۱۰۶۹ هجری و همزمان با هفدهمین سال سلطنت شاه عباس دوم متذکر میگردد.
حوادث تاریخی
با گذشت از یک سال از استبداد صغیر و به توپ بسته شدن مجلس و در پی دعوت آقانجفی و حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی از ضرغام السلطنه نیروهای بختیاری خود را به اردوگاه باغ ابریشم رساندند. در شب نهم ذی حجه ۱۳۲۶ گروهی از بختیاریها به سرپرستی ضرغام السلطنه از پل جوبی گذشته خود را به مجاهدین شهری در مسجد امام رساندند و گروهی نیز از دروازه مارنان به مجاهدین شهری ملحق شدند جنگ در میدان نقش جهان میان حکومت قاجاری و سواران بختیاری به اوج خود رسید و سرانجام با شکست سربازان حاکم و فرار اقبال الدوله کاشی خاتمه یافت. در پی این واقعه مجاهدان مشروطه خواه بختیاری کنترل شهر اصفهان را به دست گرفتند.
نگارخانه
پانویس
هنرفر.
بهنیا.
هنرفر.
همان.
منابع
بهنیا، سارا. پل جوئی، دانشنامهٔ رشد، ۱۰ اسفند ۱۳۸۳ (۱۳ آبان ۱۳۸۴).
هنرفر، لطفالله. آشنایی با شهر تاریخی اصفهان.
آثار ملی شهر اصفهان
بنیانگذاریهای ۱۶۶۵ (میلادی) در ایران
پلها در اصفهان
پلها در ایران
پلهای استان اصفهان
پلهای تاریخی شهرستان اصفهان
پلهای کاملشده در ۱۶۶۵ (میلادی)
ساختمانها و سازهها در اصفهان
معماری ایرانی |
2182 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF%E2%80%8C%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D8%B1 | جنگافزار | جَنگاَفزار وسیلهای است که برای کشتار و تخریب بهکار میرود. از برخی سلاحها برای کاربردهای غیرنظامی مانند ورزش، تفریح و شکار نیز استفاده میشود. اسلحه برای افزایش تأثیر و دقت در عمل جنگاوری و شکار، اعمال قانون و دفاع شخصی استفاده میشود. در مواردی ممکن است به هر چیزی که باعث برتری در موقیعتهای استراتژیک، روحی، روانی و اقتصادی و… نسبت به حریف یا دشمن میشود، سلاح گفته شود.
دربرخی موارد، چیزهایی مثل چوب، وسیله نقلیه و بطری میتوانند به عنوان اسلحه کاربرد داشته باشند، اسلحههای ساده مثل تبر، چماق و شمشیر از این دست هستند. با پیشرفت صنایع و دستاوردهای بشری سلاحهایی با ساختار پیچیدهتر پا به عرصه وجود گذاشتند. سلاحهای گرم، تانک، موشک بالستیک قارهپیما، سلاحهای بیولوژیک و سلاحهای سایبری از جملهٔ این دستاوردها در این عرصه هستند. چیزهایی مانند ویروس یا میکروبهای آزمایشگاهی که ماهیت کاربردی به عنوان سلاح ندارند میتواند با دستکاری به عنوان سلاح استفاده شوند.
پیشینه
بهرام چوبین سردار ایرانی دورهٔ ساسانی، هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) با توجه به قدرت اشتعالزایی این ماده، بر آن شد تا نوعی جنگافزار ساخته شود و این کار را به مهندسان ارتش ایران واگذار نمود. در مدتی کمتر از یک سال، پیکانی ساخته شد شبیه به موشکهای امروزی که حامل گوی دوکی شکلی بود که به نفت خام آغشته شده بود و از روی تختهای که بر پشت قاطر قرار داشت با کشیدن زه پرتاب میشد. این دستگاه از یک زه (رودهٔ خشک شده) و چوب گز ساخته شده بود که بر تخته سوار میشد و دارای ضامن بود که دارای پنج خدمتکار بودهاست که دو نفر از آنها کمانکش بودند و نفر سوم نشانهگیری میکردهاست. نفر چهارم مسئول افروختن بخش آغشته به نفت خام بوده و نفر پنجم قاطر را نگه میداشتهاست.
طبقهبندی جنگافزارها
جنگافزار متعارف
جنگافزار سرد
جنگافزار انفرادی (شمشیر، خنجر، تیر و کمان، ...)
جنگافزار جمعی (منجنیق)
جنگافزار گرم
انفرادی (سلاح کمری، تفنگ، نارنجکانداز، ...)
جمعی (توپ، تانک، هواپیمای جنگی، ...)
رباتیک (هوش مصنوعی ، کنترل از راه دور)
سیستم جنگافزار متعارف
جنگافزار نامتعارف
جنگافزار شیمیائی
جنگافزار میکروبی
جنگافزار هستهای
جنگافزار سمی
جستارهای وابسته
فهرست جنگافزارها
پانویس
منابع
فاولر، ویل. اسلحه و جنگافزارها در دوران جدید. مترجم سهیلا زمانی. ویراستاران امیرهادی تاجبخش، رضا عشر. تهران: انتشارات دلهام، ۱۳۸۲.
ویکیپدیای انگلیسی، ارجاع به مقالهٔ weapon.
امنیت
تجهیزات نظامی
جنگافزارها |
2183 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D9%86%20%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C | مین زمینی | مین مقداری مواد منفجره یا ماده دیگری است که در محفظهای فلزی، چوبی یا پلاستیکی در اندازههای گوناگون قرار دارد و برای نابودی خودروها یا کشتیها یا قایقها و آسیب زدن به آنان و زخمی کردن افراد بهکار میرود.
بر اساس تعریف مندرج در پیمان اتاوا مین هر وسیلهای است که روی سطح زمین یا زیر خاک قرار میگیرد و طوری طراحی شده که در اثر حضور، نزدیکی یا با تماس یک فرد منفجر شود.
در حال حاضر ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلیون مین در جهان کار گذاشته شده که ۴ میلیون آن باقیمانده جنگ جهانی دوم است و ۲۳۰ میلیون مین نیز در انبار های نظامی وجود دارد. سرعت مینگذاری ۴ برابر بیش از سرعت خنثیسازی مینها است و گردآوری مینهای کارگذاشته شده کنونی به ۳۰۰ میلیارد دلار هزینه و هزار سال زمان نیاز دارد.
استفاده از مین به عنوان یک تاکتیک نظامی بسیار بحثبرانگیز است. مینها تفاوتی بین نظامیان و غیرنظامیان قائل نیستند و پس از پایان درگیری هم همچنان خطرناک باقیمانده و زمینها را تا مدتها گذرناپذیر و غیرقابل استفاده میکنند. در بسیاری از موارد هم مکان دقیق مینگذاری مشخص نیست و این کار مینروبی را دشوار و آهسته میکند. این خطرات باعث شده تا مناطق دارای زمینهای مینگذاریشده با مشکلات بزرگی در زمینه سکونت مجدد، کشاورزی و گردشگری روبرو باشند. تلاش بینالمللی برای منع کاربرد مین به ویژه مینهای ضدنفر در قالب پیمان اتاوا در سال ۱۹۹۷ با نام کامل کنوانسیون ممنوعیت استفاده، تولید، انبار و نقل و انتقال مینهای ضد نفر و نابودی آنها متجلی شده است. تاکنون ۱۵۶ کشور با امضای این پیمان بینالمللی پذیرفتهاند که از تولید، استفاده، طراحی، ذخیره و تجارت مینهای ضد نفر خودداری کنند. در بین کشورهایی که به این پیمان نپیوستهاند سه عضو دائم شورای امنیت؛ چین، روسیه و آمریکا هم قرار دارند. بر اساس گزارش سال ۲۰۱۰ کمپین نظارت بر مینهای زمینی ۱۲ کشور چین، کوبا، هند، ایران، میانمار، کره شمالی، کره جنوبی، پاکستان، روسیه، سنگاپور، آمریکا و ویتنام همچنان تولیدکننده مین ضدنفر هستند. البته کشورهای چین، آمریکا، ویتنام و ایران اعلام کردهاند که هماکنون در حال تولید مین ضد نفر نیستند.
انواع مین
مین صوتی (Acoustic mine): با امواج منتشرشده از هدف منفجر میشود.
مین ضد هوابرد (Anti-airborn mine) در محلهای احتمالی پیاده شدن نیروهای هوابرد کار گذاشته میشود.
مین ضد نفر (Antipersonnel mine): برای وارد کردن تلفات و ضایعات به افراد پیاده و ناتوان کردن آنان بهکار میرود.
مین ضد تانک (Antitank mine): تانک را از حرکت بازمیدارد یا باعث انهدام آن میشود.
مین کفنشین (Bottom mine): پس از رها شدن از ناو یا زیردریایی یا هواپیما در کف دریا قرار میگیرد و حسگرهای عملکننده از نوع مغناطیسی و آوایی و فشاری دارد و برای نابودی شناور سطحی و زیرسطحی بهکار میرود.
مین جهنده ضدنفر (Bounding mine): نوعی مین ضدنفر با خرج کوچک که بدنه مین را به هوا پرتاب کند و در بلندی ۳ یا ۴سانتیمتر منفجر میشود و تکههای آن در همه جهتها پرتاب میشود.
مین شیمیایی (Chemical mine): دارای مواد شیمیایی سمی برای کشتن افراد یا از کار انداختن یا آلوده کردن وسایل و زمین است.
مین دورفرمان (Controlled mine): از راه دور هدایت و منفجر میشود.
مین تأخیری (Delayed action mine): مدتی پس از تحریک شدن منفجر میشود و اغلب پشت سر نیروهای عقبنشینیکننده و برای به ستوه آوردن و انهدام نیروهای تعقیبکننده دشمن بهکار میرود.
مین آموزشی (Training mine): مانند مین جنگی است و ماده منفجره ندارد.
مین تمرینی (Drill mine): گونهای مین آموزشی که از دید اندازه و شکل و وزن مانند مین جنگی است و برای تمرینهای لجستیکی بهکار میشود.
مین مشقی (Practice mine): نوعی مین آموزشی که از دید اندازه و شکل و وزن مشابه مین جنگی است و ماسوره آن مقدار کمی ماده منفجره کُندشکن یا دودزا دارد.
مین بیاثر (Inert mine): گونهای مین آموزشی که از دید اندازه و شکل و وزن مانند مین جنگی است؛ اما همه مواد منفجره و آتشزای آن بیاثر است.
مین فوگاز (Fougasse): نوعی مین است که بجای مواد منفجره از بنزین استفاده میشود، این مورد در جنگ باعث نابودی فرد فعال کننده مین و لو رفتن موقعیت بقیه گروه میشود.
مین کلیمور (Claymore mine) : نوعی مین ضد نفر است که استفاده ان بر موارد جنگ های شهری استفاده میشود این مین از نوع لیزری یا صودی بوده و درصورت فعال شدن تکه های ضایعات آهن را پرتاب میکند.
مین مهارشده (Moored mine): با استفاده از لنگر به کف دریا (در مناطق حساس دریا) مهار میشود. این مین در ژرفای متناسب با آبخور کشتیها غوطهور است و با برخورد بدنه کشتی به آن منفجر میشود.
مین پخشی (Scatterable mine): هواپیما یا بالگرد یا توپخانه یا خودروها آن را پخش میکنند و در زیر خاک قرار داده نمیشود.
مناطق آلودهشده به مین
در حال حاضر کشورهای مصر، ایران و افغانستان دارای بیشترین اراضی آلوده به مین در سراسر جهان هستند.
ایران
در حدود ۴۲۰۰۰ کیلومتر مربع از اراضی ایران آلوده به مینهای بهجا مانده و عملنکرده جنگ ایران و عراق است که نظامیان عراقی در زمان اشغال این مناطق در زمین تعبیه کردهاند. دولت ایران نیز همچنان به تولید، استفاده و صادرات مینهای ضدنفر ادامه میدهد و معتقد است استفاده از این مینها تنها راه مؤثر برای تأمین امنیت مرزهای طولانی این کشور است. بر همین اساس بخشهایی از مرزهای ایران با افغانستان، پاکستان و عراق مینگذاری شدهاست. در جریان درگیریهای دهه ۱۳۶۰ در کردستان هم بسیاری از اراضی این منطقه مینگذاری شدند.
منابع
پیوند به بیرون
اختراعهای چینی
تبعات جنگ
جنگافزار انفجاری
مین
مینها |
2184 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B1%D8%B2%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%BE%DB%8C%DA%A9%20%D8%B1%D9%85 | ورزشگاه المپیک رم | ورزشگاه المپیک رم در شهر رم و در کشور ایتالیاست و حدود ۷۰ هزار نفر گنجایش دارد. این ورزشگاه صحنه رقابت ۲ تیم آ اس رم و لاتزیو در مقابل حریفانشان است.
مسابقات میزبانی شده
بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۶۰
فینال جام باشگاههای اروپا ۱۹۷۷
فینال جام باشگاههای اروپا ۱۹۸۴
مسابقات جهانی دو و میدانی ۱۹۸۷
جام جهانی فوتبال ۱۹۹۰
فینال لیگ قهرمانان اروپا ۱۹۹۶
فینال لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۰۹
جام ملتهای اروپا ۲۰۲۰
منابع
Wikipedia contributors, "Stadio Olimpico," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Stadio_Olimpico&oldid=196024709 (accessed March 7, 2008).
باشگاه فوتبال آ.اس. رم
باشگاه فوتبال لاتزیو
بنیانگذاریهای ۱۹۳۷ (میلادی) در ایتالیا
معماری مدرن در ایتالیا
ورزشگاههای اتحادیه راگبی در ایتالیا
ورزشگاههای المپیک
ورزشگاههای بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۶۰
ورزشگاههای جام جهانی فوتبال ۱۹۹۰
ورزشگاههای جام ملتهای اروپا ۱۹۶۸
ورزشگاههای جام ملتهای اروپا ۱۹۸۰
ورزشگاههای جام ملتهای اروپا ۲۰۲۰
ورزشگاههای دو و میدانی بازیهای المپیک
ورزشگاههای دو و میدانی در ایتالیا
ورزشگاههای رم
ورزشگاههای فوتبال ایتالیا
ورزشگاههای کاملشده در ۱۹۳۷ (میلادی) |
2189 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C | فرهنگسرای شهید منتظری | نام فرهنگسرایی است در شهر اصفهان. فرهنگسرای شهید محمد منتظری وابسته به سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان در مردادماه ۱۳۷۵ گشایش یافت.
مساحت زیربنای آن در سه طبقه ۲۰۹۰ متر مربع است. کتابخانه این فرهنگستان بیش از ۶۰۰ جلد کتاب و ۱۶۰۰ نفر عضو دارد.
(برگرفته از اطلاعات منطقه ۴ شهرداری اصفهان)
اصفهان |
2207 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%B1%D8%B3%DB%8C%20%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D9%84%D9%88%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C | کرسی ریاضیات لوکاسی | کرسی ریاضیات لوکاسین نام یک کرسی معروف علمی در جهان است. این کرسی در سال ۱۶۶۳ به وسیلهٔ هنری لوکاس در دانشگاه کمبریج انگلستان بنا نهاده شد.
پیشینه
فهرست دارندگان کرسی
منابع
ویکی انگلیسی
آموزش ریاضی در بریتانیا
استاد در ریاضیات
بنیانگذاریهای ۱۶۶۳ (میلادی) در انگلستان
بنیانگذاریهای ۱۶۶۴ (میلادی) در انگلستان
دارندگان کرسی ریاضیات لوکاسی
دانشگاه کمبریج
ریاضیات
استادان ریاضیات، دانشگاه کمبریج |
2209 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7 | ایتالیا | ایتالیا با نام رسمی جمهوری ایتالیا کشور فراقارهای است که در اروپای جنوبی قرار گرفته و پایتخت آن، شهر تاریخی رم است. این کشور، نهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص داخلی است. کشور از شبهجزیره ایتالیا و دو جزیرهٔ سیسیل و ساردِنی در دریای مدیترانه تشکیل شدهاست. امروزه ایتالیا کشوری توسعهیافته است و جزو گروه هفت بهشمار میآید. کشور ایتالیا به دلیل شکل ظاهری قلمرو آن به کشور چکمهای معروف است.
واحد پول این کشور یورو و زبان رسمی آن ایتالیایی است. جمعیت ایتالیا حدود ۶۰٫۴ میلیون نفر است و ۹۳/۹ درصد مردم آن مسیحی هستند. ایتالیا پنجمین کشور پرجمعیت اروپا و بیست و سومین کشور پرجمعیت دنیا است. ایتالیا آبوهوای معتدل فصلی دارد و آبوهوای مناطق ساحلی آن با شرایط هوایی کوهستانهای داخلی تفاوت زیادی دارد. دو کشور مستقل بسیار کوچک به نامهای واتیکان و سان مارینو در درون خاک ایتالیا قرار دارند و یک تکه از خاک ایتالیا هم در داخل سوئیس قرار دارد که کامپیونه دیتالیا نامیده میشود. رم، به عنوان پایتخت امپراتوری روم و اقامتگاه پاپ، برای سدههای پیاپی از مراکز سیاسی و مذهبی تمدن غرب بود. پس از فروپاشی امپراتوری روم، منطقهٔ ایتالیا به مناطق و شهرهای خودگردان بسیاری تقسیم شدهبود (ازجمله جمهوری ونیز و دولت کلیسا) ولی واحدهای مختلف سیاسی در منطقه ایتالیا در سال ۱۸۶۱ متحد شده و کشور کنونی ایتالیا را بهوجود آوردند.
نامشناسی
یکی از فرضیههای بیشمار خاستگاه نام ایتالیا این است که از واژه Víteliú در زبان باستانی اتروسکی وام گرفته که همریشه آن در زبان لتونیایی، تلش به معنای گوساله است. واژه همریشه آن در فارسی واژه تلیسه به معنای گاو شیرده است.
تاریخ
دوران باستان و میانه
اتروسکها، یونانیها و سپس رومیها در دوران باستان بر ایتالیا حکمرانی میکردند و در قرون وسطی کنترل ایتالیا در دست پاپها، فرانکها، بیزانسیها و سپس نورمنها در پارهای از اوقات بودهاست. از میان مشکلات پرشماری که اتحاد ایتالیا (۱۸۷۰–۱۸۴۸) در پی داشت، آنچه بیش از همه اضطراری مینمود، همانا یکدست ساختن سرزمینی بود که از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار متفاوت بود.
اتحاد ایتالیا
بهکارگیری ساختارهای اداری دوره رژیم سلطنتی ساوویا در طول زمان باعث وخیمتر شدن اختلافات قبلی میان مناطق مختلف ایتالیا شد و به دنبال آن موج مهاجرت طبقهٔ روستایی به سوی آمریکای شمالی و جنوبی آغاز شد. میان سالهای پایانی سده نوزدهم و سالهای آغازین سده بیستم، چند میلیون ایتالیایی به خارج از کشور مهاجرت کردند.
از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی، دورهٔ قبل از اتحاد تا زمان آغاز جنگ جهانی اول با پدیده رشد کلی کشور همراه بود که با تکیه بر موقعیت بینالمللی مثبت، این امکان را یافت تا سر و سامانی به وضعیت مالی و ساختارهای دولتی داده و بخشهای اصلی برای کمک به پیشرفت و توسعهٔ صنعتی را گسترش دهد و در این راستا البته از کمک سخاوتمندانه سرمایههای خارجی نیز بهره برد. شرایط اجتماعی کشور که همراه با اختلافات میان مناطق روستایی و شهری بود، سالهای اولیه صنعتیسازی کشور و نخستین گامها به سوی یک ساختار نوین اجتماعی را با شکلگیری احزاب سیاسی رقم زد. ظهور این احزاب سیاسی و تنشهای اجتماعی ناشی از آن تأثیر گستردهای بر جریانهای بعدی تاریخی ایتالیا بر جای گذاشت.
جنگ جهانی اول
به دنبال برخورداری شهروندان از حق رأی در سال ۱۹۱۳، روند یکپارچهسازی سیاسی کشور تکمیل شد. چهرهٔ بینالمللی ایتالیا که به دنبال اصلاحات آغاز شده پس از اتحاد هماهنگتر و مدرنتر شده بود، وجهه بیشتری یافته و تقویت شد. در آستانهٔ جنگ جهانی اول، ایتالیا چشمانداز ترسیم شده تا آن زمان را دگرگون ساخته و در کنار قدرتهای متحد فرانسه، انگلیس و ایالات متحده وارد جنگ شد. بهدنبال کنفرانس صلح پاریس در سال ۱۹۱۹ مناطق ترنتینو، التوادیجه و ونتریا جولیا بهدست آورد.
ایتالیا هر چند از جنگ پیروز خارج شده بود اما از دیدگاه اقتصادی زیر بار فشارهای وارده دچار چنان آشفتگیهایی شد که دولتهای وقت توان هدایت آن را بهسوی دستاوردهای مثبت را نداشتند. در این برهه برخی از تشکیلات سیاسی که بعدها دهها سال بر آینده کشور تأثیرات عمیقی گذاشت، پا به عرصه وجود گذاردند. از جمله حزب ملت (۱۹۱۹) که بعدها به حزب دموکرات مسیحی تغییر شکل داد، حزب سوسیالیست، حزب کمونیست که توسط گرامشی پایهگذاری شد (۱۹۲۱) و طبقات مبارز که توسط موسولینی شکل گرفت (۱۹۱۹) و بعداً در سال ۱۹۲۱ به حزب فاشیست ملی تغییر شکل داد و عامل به قدرت رسیدن موسولینی شد.
دوره میان دو جنگ و جنگ جهانی دوم
در سال ۱۹۲۵ با ممنوع شدن فعالیت تمامی دیگر احزاب، دوره رژیم فاشیست آغاز شد که با سیاست استبدادی و در پوشش ملیگرایی، باعث دگرگونیهای ریشهای در زندگی مردم این کشور گردید. این رژیم برای ممانعت از دشمنی کلیسای کاتولیک، در سال ۱۹۲۹ به توافقی با واتیکان دست یافت. در این سالها اقدامات جدی برای تقویت و توسعه فعالیتهای صنعتی و کشاورزی صورت گرفت. در زمینه سیاست خارجی، موسولینی سعی کرد با اتکا به سیاست توسعهطلبانه و قدرتهای متحد، برای خود آبرو آفرینی کند که نقطهٔ اوج آن اتحاد با آلمان و ورود به جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵–۱۹۴۰) علیه متفقین و متعاقباً سقوط رژیم فاشیست بهدنبال ناکامیهای نظامی بود. ایتالیا در مجموع ۳٫۵ میلیون را جنگ جهانی دوم بسیج کرد و بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۳ متحمل ۲۳۰ هزار نفر تلفات گردید. بازسازی دموکراسی و اداره وضعیت سخت کشور پس از پایان جنگ و کوشش در از بین بردن هر آنچه از رژیم فاشیست به ارث مانده بود، باعث شد تا مجمع قانون اساسی شکل بگیرد. در دوم ژوئیه سال ۱۹۴۶، و بهدنبال انجام همهپرسی «جمهوری ایتالیا» متولد شد و این تاریخ تبدیل به جشن ملی شد. قانون اساسی جدید از تاریخ اول ژانویه ۱۹۴۸ رسمیت یافته و به مرحله اجرا درآمد.
ایتالیا بعد از جنگ، تلاش زیادی برای نزدیکی به کشورهای غرب انجام داد و در این راستا به ناتو ملحق شد. در سطح اروپا، ایتالیا در آن دوره از جمله کشورهایی بود با حداکثر توان در راستای یکپارچگی اروپا در طی مراحل مختلف آن، چه از نظر اقتصادی و چه سیاسی کوشش کرد. از اول ژانویه ۱۹۹۹، ایتالیا از جمله ۱۱ کشوری است که واحد پولی یورو را به عنوان پول واحد برگزید.
جغرافیا
ایتالیا با نقشهای شبیه چکمه در جنوب اروپا با مختصات جغرافیایی تقریبی ۵۰ ۲۲ شمالی، ۳۰ ۱۲ شرقی قرار دارد. مساحت کل آن ۳۰۱٬۳۴۰ کیلومتر مربع (تقریباً یک پنجم ایران) است که از آن ۲۹۴٬۰۲۹ کیلومتر مربع خشکی و ۷۲۱۰ کیلومتر مربع آب است. ۷۶۰۰ کیلومتر ساحل دارد. جزایر ساردنی و سیسیل در دریای مدیترانه نیز جزو ایتالیا است که میتوان با کشتی یا هواپیما به آنها رسید. همچنین این کشور از جنوب با لیبی مرزهای دریایی مشترک دارد. آب و هوای ایتالیا مدیترانهای است. در شمال به دلیل وجود رشتهکوه آلپ سرد، در جنوب خشک و در کل کشوری تقریباً گرم است. بلندترین نقطه آن کوه مونته بیانکو با ارتفاع ۴۸۰۸ متر از سطح دریا و کمترین ارتفاع آن همسطح با دریای مدیترانهاست.
مرزهای این کشور ۲۹۳۲۱ کیلومتر است. با کشورهای زیر مرز مشترک دارد:
اتریش: ۴۳۰ کیلومتر
فرانسه: ۴۸۸ کیلومتر
واتیکان: ۳٫۲ کیلومتر (واتیکان در داخل شهر رم پایتخت ایتالیا قرار دارد)
سان مارینو: ۳۹ کیلومتر (کشور سان مارینو در شمال ایتالیا و در دل ایالت امیلیا رومانیا قرار دارد)
اسلوونی: ۲۳۲ کیلومتر
سوئیس: ۷۴۰ کیلومتر
تقسیمات کشوری
ایتالیا از نظر جغرافیایی به ۲۰ ناحیه تقسیم میشود که ۵ ناحیهٔ آن دارای نوعی خودمختاری در وضع قوانین محلی است و امور این نواحی توسط انتخابشدگان محلی انجام میشود. از سوی دیگر ایتالیا به ۱۱۰ استان و ۸٬۱۰۰ شهرداری تقسیم میشود. علاوه بر این در سال ۲۰۰۹ میلادی ۱۵ شهر ایتالیا به عنوان ابرشهر یا متروپولیس در نظر گرفته شدند که البته این تقسیمات جدید هنوز به مرحله رسمی و اجرایی نرسیدهاست.
گروههای قومی و نژادی
ایتالیاییها. گروههای نژادی آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی اسلاوتبار در شمال و آلبانیاییتبار و ایتالیایی یونانیتبار نیز در جنوب هستند. در سال ۲۰۰۵ نزدیک به ۵٪ از جمعیت ایتالیا خارجیها بودهاند. ۱۰٪ کودکانی که در سال ۲۰۰۷ در ایتالیا به دنیا آمدهاند، دستکم یکی از والدینشان خارجی بودهاند. در سال ۲۰۰۷ بیشترین مهاجرتها به ایتالیا به ترتیب از اروپای شرقی (۵۲٫۰۲٪) شمال آفریقا (۱۶٫۱۷٪) آسیا (۱۶٫۰۸٪) و آمریکا لاتین (۸٫۵٪) بودهاست.
زبانها
عمده ایتالیاییها رومیتبار هستند و زبانهای رایج در ایتالیا هم تقریباً همگی شاخههایی از زبان رومی بهشمار میروند. با وجود اینکه زبان رسمی ایتالیا زبان ایتالیایی است اما زبانهای پرگویشور دیگری در این کشور وجود دارند که حالتی نیمه رسمی و گاه محلی دارند. بسیاری از این زبانها در معرض نابودی قرار گرفتهاند که شروع مرگ تدریجی این زبانها به دوره حکومت فاشیسم بر ایتالیا بازمیگردد.
ایتالیایی زبان رسمی این کشور است که از سال ۱۸۶۱ تاکنون این مقام را دارد.
آلمانی: آلمانی زبان رسمی ایالت خودمختار تیرول جنوبی در شمال ایتالیا است. همچنین در بخشهایی از ایالت بولتزانو به دلیل هممرز بودن با اتریش مردم به این زبان تکلم میکنند.
فرانسوی: در شمال غربی و در ایالت وال له داوستا به دلیل هممرز بودن با فرانسه مردم با این زبان آشنایی دارند.
لیگوری: در مناطق شمالی ایتالیا به ویژه شهر جنوا رایج است و بیش از یک میلیون گویشور در ایتالیا دارد. گویش جنوایی و بریگاسکی از مهمترین گویشهای این زبان در ایتالیا هستند.
اسلوونیایی: در شهرهای تریسته و گوریتزیا مردم به دلیل همسایگی با اسلوونی با این زبان آشنایی دارند.
لومباردی: در مناطق شمالی ایتالیا به ویژه نقاط هممرز با سوئیس رایج است و بیش از سه میلیون گویشور در ایتالیا دارد.
پیدمونتی: زبان رایج منطقه پیدمونت ایتالیا است که بیش از دومیلیون نفر از مردم ایتالیا بدان تکلم میکنند.
ونیزی: زبان قدیمی منطقه ونیز که از زبانهای رومی بهشمار میرود و در ایتالیا قریب دو میلیون نفر از اهالی منطقه ونیز و مناطق مجاور بدان تکلم میکنند. این زبان در اسلوونی نیز رایج است.
ناپلی: زبان رایج منطقه جنوب ایتالیا به ویژه نواحی پالرمو و ناپولی است که بیش از شش میلیون نفر از سکنه ایتالیا بدان سخن میگویند. گویش ایتالیایی جنوبی در واقع گویشی از همین زبان است و نه ایتالیایی.
توسکانی: زبان رایج در منطقه توسکانی است که گاهی گویشی از زبان ایتالیایی نیز شمرده میشود. حدود سه میلیون تن به این زبان تکلم میکنند.
ساساری: این زبان اگرچه تنها ۱۲۵ هزارتن گویشور دارد اما در منطقه خودمختار ساردینیا زبان رسمی بهشمار میرود.
ساردوکمپیدانی از زبانهای بومی جنوب ایتالیا است که هنوز نزدیک به یک میلیون گویشور دارد اما بیشتر گویشورانش در مناطق کوهستانی شمال ایتالیا بهسر میبرند که این به دلیل سیاستهای فاشیستی ایتالیا در زمان جنگ جهانی دوم بودهاست.
زبان ایتالیایی-یهودی از زبانهای رومی است که در ایتالیا امروزه بیش از دویست تن گویشور ندارد.
دینها
حاکمیت و آیین مسیحیت است و اکثریت با مسیحیت کاتولیک است، ولی پروتستانها، یهودیها و مسلمانان (که اکثراً مهاجر هستند) نیز در این کشور زندگی میکنند. ۹۳/۹٪ جمعیت ایتالیا مسیحی و بیشتر کاتولیک هستند که کمی بیشتر از یک سوم آنها (۳۷/۵٪) عضو فعال هستند. امروزه ۷۱۵۰۰۰ نفر مسلمان در ایتالیا زندگی میکنند که (۱٪) جمعیت ایتالیا را تشکیل میدهند که از بین آنها فقط ۳۰۰۰۰ نفر ملیت ایتالیایی دارند.
شهرهای پر جمعیت ایتالیا ۲۰۲۱
اقتصاد
ایتالیا دارای اقتصادی پیشرفته در نظام سرمایهداری و از اعضای مهم آن نظام است. از جمله مهمترین صنایع کشور میتوان به صنایع فلزکاری، ماشینآلات، شیمیایی، وسائل نقلیه، مواد غذایی و مشروبات، منسوجات و البسه، هواپیماسازی، کشتیسازی، پتروشیمی، الکتریکی، اتمی و جنگافزار و انرژی پاک اشاره نمود. گندم، چغندر قند، ذرت، برنج، گوجهفرنگی، سبزی، میوه (نظیر هلو، گلابی و کیوی)، انگور، ماهی، گاو و خوک نیز مهمترین محصولات کشاورزی و دامپروری کشور را تشکیل میدهند. تا سال ۲۰۱۰ تعداد ۱٫۶ میلیون مزرعهٔ کشاورزی در ایتالیا وجود داشته که این رقم ۳۲٫۴٪ کمتر از آمار سال ۲۰۰۰ است.
سرانه زمین مزروعی برای هر نفر بالغ بر ۳۲٫۰ هکتار است. تولید سالیانه گوشت گاو ۴۰۰٫۱ هزار تن، گوشت خوک ۵۰۰٫۱ هزار تن، گوشت گوسفند ۹۰۰٫۱۵۴ تن و ۸۰۶ هزار تن صید ماهی است. تولید سالیانه نیروی الکتریسیته نیز معادل ۱٫۲۴۱ میلیارد کیلووات ساعت است. جنوب ایتالیا بیشتر کشاورزی و به نسبت فقیرتر و شمال آن صنعتی و ثروتمندتر است.در دورههای اخیر با سرمایهگذاری و سیستم حمل و نقل مدرن و سریع در جنوب این کشور و با داشتن زیر ساختهای مناسب، تنوع غذا، اب و هوای عالی و طبیعت و تاریخ منحصر به فرد ایتالیا، امروزه محل مناسب تعطیلات شخصیتهای شناخته شده و ستارگان سینما و موسیقی جهان شدهاست
فستیوال بسیاری از هنرها، مد، طراحی، مطالعات زمین، تاریخ و محل مشاهیر و بزرگان جهان بوده. در این کشور میتواند تعداد کارگران بیشتری در بازار کار وجود داشته باشد، زیرا مردان و زنان قبلاً در سن 57 سالگی بازنشسته شدهاند و نرخ بیکاری در آن نسبتاً بالا است یعنی 8.2 درصد.
سیاست
ایتالیا دارای نظام جمهوری پارلمانی است. رئیسجمهور برای مدت هفت سال توسط یک مجمع ملی متشکل از پارلمان به علاوه اعضای پارلمانهای محلی به ترتیبی که در قانون اساسی آمده انتخاب شده و عملاً نقشی تشریفاتی برعهده دارد. هماکنون سر جیو ماتارلا رئیسجمهور بوده که سابقاً عضو دیوان قانون اساسی بودهاست.
نخستوزیر توسط رئیسجمهور مأمور تشکیل دولت شده و باید از مجلسین رای اعتماد بگیرد. پارلمان ایتالیا از دو مجلس نمایندگان و سنا تشکیل شده که مجلس نمایندگان با رای مستقیم و مخفی مردم انتخاب میشود و مجلس سنا از نمایندگان منطقه ای که آنها نیز توسط مردم انتخاب میگردند. احزاب در ایتالیا نقش عمده ای در پارلمان ایفا میکنند. حزب چپ میانه دموکراتیک و احزاب راست افراطی و پوپولیست لیگا به رهبری ماتئو سالوینی و جنبش پنج ستاره به رهبری لوئیجی دی مایو و سایر احزاب مانند فورزا ایتالیا در صحنه سیاسی این کشور حاضر هستند. در انتخابات که در سال ۲۰۱۸ برگزار شد جنبش پنج ستاره و حزب لیگا بیشترین آرا را به خود اختصاص داده و پس از گفتگوها برای تشکیل دولت سرانجام دولت ائتلافی به ریاست یک حقوق دان و استاد دانشگاه به نام جوزپه کونته تشکیل شده و ماتئو سالوینی به عنوان وزیر کشور و دی مایو به عنوان وزیر اقتصادی معرفی شدند. پس از ۱۴ ماه از پدید آمدن راست افراطی در ایتالیا که حکومتی ضد ساختار و ضد مهاجرت بود و با اتحادیه اروپا به مشکل برخورد چهارده ماه پس از تشکیل دولت ماتئو سالوینی که به خیال خود در نظرسنجیها محبوبیتش افزایش داشته درخواست انتخابات زودهنگام کرده و در نتیجه پس از استعفای نخستوزیر در صحن سنا دولت سقوط کرد. رئیسجمهور به احزاب فرصت داد تا بتوانند بر سر تشکیل یک دولت جدید به نتیجه برسند که پس از گفتگوهای بسیار میان دوحزب پنج ستاره و دموکراتیک بالاخره هر دو بر سر دولت جدید توافق کرده و دوباره کونته نخستوزیر شد. ماتئو سالوینی که حالا باید در جایگاه اپوزسیون بنشیند در پیامی تنها وجه اشتراک این دو حزب را ضدیت با لیگا خواند . انتظار میرود کابینه جدید ایتالیا سیاستهای ملایم تری نسبت به دوره قبل اتخاذ کند.
توان نظامی
نیروی زمینی ایتالیا: ۲۳۰٬۰۰۰ نفر (۱۹۲۰ عراده تانک)
نیروی هوایی ایتالیا: ۷۶٬۰۰۰ نفر (۴۴۹ فروند هواپیمای جنگی)
نیروی دریایی ایتالیا: ۴۸٬۰۰۰ نفر (۱ فروند ناو هواپیمابر، ۸ فروند زیردریایی، ۱ فروند ناو موشکانداز، ۳ فروند رزمناو و ۲۴ فروند ناوشکن)
گردشگری
بر اساس محاسبهای که یونسکو انجام داده، بیش از نیمی از میراث فرهنگی جهانی در کشور ایتالیا واقع شدهاست، کشوری کوچک که مساحتش فقط ۰/۲۵ ٪ از کل خشکیهای جهان است.
نشانههای باقیمانده از گذشته، آثار هنری و تنوع فوقالعاده طبیعت در شبه جزیره ایتالیا از جمله عوامل جذب توریست در ایتالیا یکی از توریستیترین کشورهای جهان بهشمار میآید.
رم، فلورانس، ونیز و بسیاری شهرهای دیگر، از جمله مقصدهای هنری هستند که برنامه هر بازدیدکنندهای از شبه جزیره ایتالیا را تشکیل میدهند. در کنار این شهرهای بزرگ و معروف، میراثهای فرهنگی پنهانی هم در شهرهایی با تاریخ هزار ساله وجود دارند که البته در مسیر اصلی بازدیدها قرار ندارند و علیرغم اینکه کمتر شناخته شدهاند، اما به همان اندازه شهرهای هنری ایتالیا دارای جذابیت هستند.
هر ساله بهطور میانگین حدود شصت میلیون گردشگر خارجی از ایتالیا بازدید میکنند و از این نظر پنجمین کشور پربازدید شده در جهان است.
توریسم در عمل یکی از مهمترین منابع اقتصادی ایتالیا بهشمار میرود که حدود ۵/۵٪ از تولید داخلی کشور را به خود اختصاص دادهاست و این به معنای آنست که از نظر ارزش بالاتر از کل تولید بخش کشاورزی قرار دارد. به همین خاطر گردشگران خارجی در ایتالیا تمام ویژگیهای مورد نظر خود از قبیل محلهای تاریخی، کلاسیک، هنری، مدرن و تمام نیاز آرامش و رضایتمندی را تجربه خواهید کرد.
سینمای ایتالیا
غذاها
جستارهای وابسته
برج پیزا
فهرست ناحیههای ایتالیا
فهرست استانهای ایتالیا
فهرست شهرهای ایتالیا
فهرست دانشگاهها در ایتالیا
فوتبال ایتالیا
حزب کمونیست ایتالیا
نگارخانه
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه سفارت ایتالیا در تهران
وبگاه دولت ایتالیا
وبگاه ریاست جمهوری ایتالیا
وبگاه مجلس سنای ایتالیا
وبگاه مجلس نمایندگان ایتالیا
دیوان عالی کشور ایتالیا
اطلاعات در مورد قوه مجریه ایتالیا
ایتالی توریست
ایتالیا در جنگ جهانی
ویکیپدیای انگلیسی
ویکیپدیای ایتالیایی
ایالتها و قلمروهای بنیانگذاریشده در ۱۸۶۱ (میلادی)
ایتالیا
بنیانگذاریهای ۱۸۶۱ (میلادی) در اروپا
جمهوریها
کشورهای فراقارهای
کشورها و سرزمینهای ایتالیاییزبان
کشورهای آلپ
کشورها در اروپا
کشورهای جاده ابریشم
کشورهای جی۷
کشورهای ساحلی مدیترانه
کشورهای عضو اتحادیه اروپا
کشورهای عضو اتحادیه مدیترانه
کشورهای عضو جی ۸
کشورهای عضو سازمان ملل متحد
کشورهای عضو ناتو
کشورهای گروه ۲۰
لیبرال دموکراسی |
2211 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B1%D8%B2 | البرز | البرز رشته کوهی در بخش شمالی ایران است. ریشهٔ نام آن در زبان اوستایی هره بره زئیتی و در زبان پهلوی هره بُرز است و ریشه نام البرز در زبان پارسی میانه هَرْبورْزْ میباشد.
این رشته کوه از سوی باختر از جمهوری آذربایجان آغاز میشود و در سوی شرق تا درون ترکمنستان و افغانستان دنباله مییابد. بخش بزرگی از البرز در راستای کنارهٔ جنوبی دریای مازندران کشیده شدهاست. در این بخش، جبههٔ شمالی البرز سرسبز و جبههٔ جنوبی آن خشک است. یک دلیل این دوگانگی وجود رشته کوه البرز است که همچون سدّی طبیعی از گذر رطوبتِ برخاسته از دریای مازندران به سوی جنوب جلوگیری میکند و بیشتر این رطوبت در جبههٔ شمالی البرز میبارد.
بلندترین کوه البرز و ایران، کوه دماوند (۵۶۱۰ متر) است که در استان مازندران، شهرستان آمل، در منطقه لاریجان قرار دارد. دامنهها و درههای البرز از تفرجگاههای مهم مردم استانهای مازندران، تهران، زنجان، البرز، قزوین، سمنان و گلستان است. از مهمترین رودهای دامنهٔ شمالی البرز سفیدرود و دامنههای جنوبی کرج و جاجرود را میتوان نام برد. قلههای بسیاری برای کوهنوردی در این رشته کوه وجود دارند که میتوان از میان آنها دماوند، علمکوه، سماموس، خلنو، آزادکوه، شاهالبرز، سیالان، وروشت، دوبرار، توچال و پهنهحصار را نام برد.
ویژگیهای زمینشناسی و جغرافیایی
از دید چینهشناسی و زمینساخت (تکتونیک)، رشته کوه البرز به سه بخش خاوری (شرقی)، مرکزی و باختری (غربی) بخشبندی میشود. البرز باختری از رودخانه آستاراچای تا دره سپیدرود، البرز مرکزی از دره سپیدرود تا دره فیروزکوه و رود تالار، و البرز خاوری از دره فیروزکوه تا گرگانرود و مرز خراسان کشیده شدهاست. البرز باختری بخش مهمی از کوههای تالش را در برمیگیرد. این کوهها از گردنه حیران تا غرب شهرستان هشتپر کمابیش به خط راست به سمت جنوب سپس به سوی جنوبشرقی امتداد یافته و در جنوب شهرستان رشت به دره سپیدرود میپیوندد.
در دامنههای شمالی این نوار کوهستانی، چشمانداز طبیعی ویژهای شکل گرفتهاست که از لحاظ حجم و تراکم پوشش گیاهی و درجه حاصلخیزی در ایران منحصر به فرد بهشمار میآید. در دامنه شمالی البرز و در ارتفاع حدود ۲۵۰۰ متری از سطح دریا، جنگلهای خزاندار کوهستانی آغاز میگردد که با چهرهای متنوع همراه با انواع گونههای درختی تا جنگلهای انبوه و بعضاً غیرقابل نفوذ دشتهای پست خزر جنوبی امتداد مییابد.
تاریخ زمینشناسی سلسله البرز به نوبه خود بسیار پیچیدهاست؛ به کرات در حین چینخوردگیها یا بعد از آن پدیدههای آتشفشانی ظاهر شدهاند. مهمترین مرحلهٔ این چینخوردگیها به دورهٔ نومولیتیک میرسد. فرسایشی که طبیعتاً از بالا آمدن کوهها ناشی میگردد بر اثر حرکات زمین و بروز چینخوردگیها و گسلها در دورهٔ میوسن و پلیوسن متوقف ماندهاست. این حرکات و عوارض ناشی از آن حتی تا دوران چهارم نیز ادامه داشتهاست. دستگاههای آتشفشانی غالباً وسعت کمی را اشغال مینمایند ولی ارتفاع آنها قابل توجه است. این امر بهخصوص میتواند با جوان بودن سعیرهای آتشفشانی در این مناطق در ارتباط باشد. البرز مرکزی بهطرف مغرب در بالای منطقهٔ قزوین، سلسله البرز کمارتفاعتر شده و تراکم و گسترش سنگهای آذری در آن اهمیت مییابد. بهجانب مشرق، این بخش سلسله امامزاده هاشم را تشکیل داده و راهی که تهران را به دره علیای هراز اتصال میدهد از آن میگذرد. سلسله امامزاده هاشم در حقیقت طاقدیسی است که به طرف جنوب خمیدگی یافته و در آن ماسههای سرخ قدیمی و طبقات کربونیفر دیده میشود.
واژهشناسی
در اوستا «هره برزَیتی» Harā Bərəzaitī پهلوی «هربرز» مرکب از دو جزء: هر، به معنی کوه و برز به معنی بالا و بلند و بزرگ. در ادبیات پارسی «برزکوه» هم به معنی البرز آمده و ترجمهٔ تحتاللفظی آن است.
اسطورهشناسی
رشته کوه البرز و قلهٔ دماوند و به خصوص قارن کوه در ناحیهٔ شمال سمنان نقش برجستهای در متون تاریخی طبرستان و افسانههای ایرانی دارند. در افسانههای کهن از رشته کوه البرز تحت عنوان تیراگ نام بردهاند که در واژهنامه کتاب سوشیانس نیز از آن یاد شدهاست.
بر اساس اعتقادات ایرانیان، کوه مقدس البرز، وسط زمین قرار دارد و به آسمان پیوستهاست و طبق باوری کهن، زایش مهر را از آذرخش دو قطعه سنگ در کوه البرز میدانند. پل چینوت هم که بر اساس باور ایرانیان باستان، روح انسانها پس از مرگ، برای رسیدن به بهشت یا دوزخ باید از آن بگذرند هم در البرز قرار داشتهاست. در ایران به لحاظ جغرافیای طبیعی هم کوه یک اصل بوده و اگر کوه نبود، آب و جنگل نبود و فلات ایران اینگونه شکل نمیگرفت بنابراین کارکردهای بسیار و دست نیافتنی بودن البرز در گذشته سبب شده بود تا معانی بسیاری برای ایرانیان داشته باشد که این مسئله هم در دوره مهرپرستی، هم دوره زرتشتی و هم دوران اسلام، قابل مشاهده است.
البرز در بندهش
در کتاب بندهش در بخش آفرینش قسمت کوهها آمدهاست:
«نخستین کوهی که فراز رست البرز ایزدی بخت بود. از آن پس، همه کوههای دیگر به هیجده سال فرا رستند. البرز تا بهسر رسیدن هشتصد سال میرست: دویست سال به ستاره پایه، دویست سال تا به ماه پایه، دویست سال تا به خورشیدپایه، دویست سال تا به بالای آسمان. چنین گوید که دیگر کوهها از البرز فراز رستند بهشمار دوهزار و دویست و چهل و چهار کوه است»
و در ادامه نامهای آنها را ذکر میکند.
در بخش پیدایش رودها در کتاب بندهش از البرز به عنوان نقطه پیدایش رودهای ایران یاد شده که از آن رودهای بسیار جاری شدهاست و به گوشه گوشه ایران گسترش یافته نام برده میشود و بیان میشود که رودی به سمت خراسان و رودی به سمت آسورستان و رودی به سمت دجله و رودی از سپاهان (اصفهان) به خوزستان و رودی به سمت دیلمان و رودی به سمت گرگان و رودی به سمت آذربایجان جاری شدهاست
پیش از تاریخ
قدیمیترین آثار سکونت انسان در البرز در غار دربند رشی در گیلان یافت شده که طبق کاوشهای باستانشناسی و تاریخگذاری آنها بیش از ۲۰۰ هزار سال قدمت دارد. انسانهای اواخر دوره پارینه سنگی قدیم از این غار بهطور فصلی استفاده میکردند. بقایای خرس منقرض شدهای موسوم به خرس غار نیز در این محل یافت شدهاست آثار سکونت انسانهای نئاندرتال در غارهای بوزیر در تالش و کیارام در گرگان کشف شدهاست از دوره پارینه سنگی جدید که انسان هوشمند وارد البرز شد، آثاری در گرم رود کشف شدهاست
از اواخر دوران پارینه سنگی که باستان شناسان فراپارینه سنگی یا میان سنگی میگویند، آثار مهمی در غارهای کمربند، هوتو، ال تپه و کمیشان در اطراف بهشهر یافت شده که بین ۱۲ تا ۱۵ هزار سال قدمت دارند در مجموع انسانهای اولیه ساکن البرز حداقل از حدود ۲۰۰ هزار سال پیش تا پایان عصر یخبندان در حدود ۱۲ هزار سال پیش در این منطقه وسیع از طریق شکار و گردآوری امرار معاش میکردند. فسیل حیوانات یافت شده نشان میدهد که گاو وحشی، مرال، آهو و فک از شکارهای مهم در این دوران بودهاند
البرز مرکزی
کوههای مرتفع رشته کوه البرز
دماوند، ۵۶۱۰ متر
علم کوه، ۴۸۵۰ متر
خرسان شمالی، ۴۶۸۰ متر
خرسان جنوبی، ۴۶۵۹ متر
تخت سلیمان، ۴۶۵۹ متر
سیاهسنگ، ۴۶۰۹ متر
هفت خوان، ۴۵۳۷ متر
چالون، ۴۵۱۶ متر
سیاه گوک جنوبی، ۴۵۰۰ متر
سیاه گوک شمالی، ۴۴۴۵ متر
سیاه کمان، ۴۴۷۲ متر
شانه کوه، ۴۴۶۵ متر
کالو، ۴۴۱۲ متر
گردونکوه، ۴۴۰۲ متر
میان سه چال، ۴۳۴۸ متر
آزاد کوه، ۴۳۹۸ متر
خلنو، ۴۳۷۵ متر
ناظر بزرگ (شکر لقاس)، ۴۳۵۰ متر
لشگرک، ۴۲۵۶ متر
پالان گردن، ۴۲۵۰ متر
سیالان، ۴۲۵۰ متر
کلون بستک، ۴۲۰۰ متر
زرین کوه (ماسه چال)، ۴۲۰۰ متر
شاه البرز، ۴۲۰۰ متر
خشچال، ۴۱۸۰ متر
سرکچال، ۴۱۵۰ متر
وروشت، ۴۱۰۰ متر
خرسنگ، ۴۱۰۰ متر
ناز، ۴۱۰۰ متر
کهار، ۴۰۵۰ متر
آلانه سر، ۴۰۵۰ متر
کرما کوه، ۴۰۲۰ متر
پسند کوه، ۴۰۰۰ متر
سیاه لیز، ۳۹۷۵ متر
توچال، ۳۹۶۰ متر
مهرچال، ۳۹۲۰ متر
آتشکوه، ۳۸۵۰ متر
شاهنشین، ۳۸۵۰ متر
زرین کوه، ۳۸۵۰ متر
نیزوا، ۳۸۱۰ متر
سماموس، ۳۶۲۰ متر
خرو و نرو، ۳۶۰۹ متر
کوه لوارک، ۳۵۶۰ متر
کلکچال، ۳۳۵۰ متر
کوه لیچه، ۲۸۷۸ متر
ارفع کوه، ۲۸۵۰ متر
کوه مزرا، ۲۴۲۰ متر
کوه سهپایه، ۲۲۰۰ متر
کوه مرتفع غرب
کوههای تالش
دیگر کوههای مرتفع شرق
شاهوار ۳۹۴۵متر (بلندترین قله البرز شرقی)
چالویی (دامغان)۳۸۵۰ متر
گاوکشان ۳۸۱۳متر
نیزوا ۳۸۱۰ متر
کهکشان ۳۸۰۰متر
کرکسی (دامغان) ۳۷۰۰متر
قله قدمگاه ۳۶۵۱ متر
نمازگاه ۳۶۰۵متر
ناقاره خانه ۳۶۰۵متر
شاهدارکوه (دامغان)۳۲۵۲متر
بادله کوه (دامغان)۳۲۲۰متر
بینالود ۳۲۱۱ متر (واقع در رشته کوه بینالود)
کوه گر (سبزوار) ۲۹۲۴ متر (واقع در رشته کوههای جغتای)
قلل بالای ۴۰۰۰ متر ارتفاع با برجستگی (ارتفاع نسبی) بیش از ۳۰۰ متر
دماوند ۵۶۱۰ متر، برجستگی ۴۶۶۱ متر
علم کوه، ۴۸۲۸ متر، برجستگی ۱۸۴۸ متر
کالاهو، ۴۴۱۲ متر، برجستگی ۳۰۵ متر
آزادکوه، ۴۳۹۸ متر، برجستگی ۹۸۰ متر
خلنو، ۴۳۷۵ متر، برجستگی ۷۴۶ متر
دوخواهران، ۴۳۱۰ متر، برجستگی ۶۴۴ متر
ناظر بزرگ (شکر لقاس)، ۴۲۶۰ متر، برجستگی ۵۱۰ متر
کمانکوه، ۴۲۳۴ متر، برجستگی ۵۳۳ متر
آویدر، ۴۲۸۶ متر، برجستگی ۵۰۳ متر
زرین کوه (ماسه چال)، ۴۱۹۸ متر، برجستگی ۴۵۱ متر
سرکچال، ۴۱۹۴، برجستگی ۳۱۷ متر
سیالان، ۴۱۶۰ متر، برجستگی ۱۱۶۰ متر
کلون بستک، ۴۱۵۶ متر، برجستگی ۳۵۹ متر
شاه البرز، ۴۱۲۵ متر، برجستگی ۹۳۱ متر
ناز، ۴۱۰۸ متر، برجستگی ۱۰۱۸ متر
دوبرار، ۴۰۸۲ متر، برجستگی ۱۳۵۲ متر
کهون، ۴۰۷۵ متر، برجستگی ۳۴۲ متر
وروشت، ۴۰۲۵ متر، برجستگی ۸۵۲ متر
کرما کوه، ۴۰۲۰ متر، برجستگی ۳۵۹ متر
پرچنان، ۴۰۱۵ متر، برجستگی ۱۱۴۴ متر
سات، ۴۰۰۳ متر، برجستگی ۴۲۸ متر
جستارهای وابسته
البروس
البرزکوه جهرم
زاگرس
منابع
پیوند به بیرون
دید ماهوارهای از البرز خاوری، البرز باختری
ایالت چهرنگاشتی
جاذبههای گردشگری استان گیلان
جاذبههای گردشگری استان مازندران
دریای خزر
رشتهکوههای ایران
زمینچهرهای استان اردبیل
زمینچهرهای استان البرز
زمینچهرهای استان تهران
زمینچهرهای استان سمنان
زمینچهرهای استان گلستان
زمینچهرهای استان گیلان
زمینچهرهای استان مازندران
فلات ایران
کوههای استان مازندران
کوههای ایران
نام استانها با ریشه پهلوی |
2212 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C | چینهشناسی | چینهشناسی شاخهای از دانش زمینشناسی است که چگونگی پیدایش، ترتیب توالی، ساختمان، سنگوارهها و سنگشناسی، قدمت سنگها و چینههای پوسته زمین را بررسی میکند.
تاریخچه
چینهشناسی را ابتدا در سال ۱۶۶۹ یک کشیش کاتولیک به نام نیلز ستیاینسن با آوردن چند موضوع از جمله قانون برهمچینی پایه گذاشت.
اولین کاربرد مقیاس وسیع چینهشناسی توسط ویلیام اسمیت در دهه ۱۷۹۰ و اوایل قرن ۱۹ بود. او معروف به «پدر زمینشناسی انگلیسی» شد.
ارتباط چینه شناسی با سایر علوم
علم چینه شناسی تاریخ حوادث زمینی را بر ما معلوم می دارد. بنابراین، میتوان گفت که این علم تقریبا با تمام علوم زمین کم و بیش ارتباط دارد.
پانویس
منابع
چینهشناسی
روشها و اصول باستانشناسی
زمینشناسی
سنگشناسی |
2213 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%DB%8C%D9%86%D9%87 | چینه | چینه در زمینشناسی لایه مشخصی از پوسته زمین مانند لایهای از سنگهای رسوبی با کلفتی چند سانتیمتر تا چند متر است. چینه عبارت است از لایهای از سنگ که سراسر آن لایه کمابیش یکسان تشکیل یافته و نسبت به لایههای بالایی و پائینی خود، مشخص و دیگر (متفاوت) باشد. به دانش بررسی چینهها، چینهشناسی گفته میشود.
جستارهای وابسته
چینهبندی
چین (زمینشناسی)
چینهشناسی
روشها و اصول باستانشناسی
زمینشناسی
واژگان زمینشناسی |
2214 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C | چینهبندی | در زمینشناسی به تهنشین شدن و انباشته گردیدن مواد رسوبی به صورت یک لایه یا چینه، چینهبندی گفته میشود.
پارهای دانشمندان زمینشناس این واژه را به مفهوم سنگهایی که به صورت لایهلایه یا مطبق درآمده باشد نیز بکار میبرند.
منابع
جعفری، عباس، فرهنگ گیتاشناسی (اصطلاحات جغرافیایی)، تهران: سازمان گیتاشناسی، 1368 خ، ص137.
روشها و اصول باستانشناسی
زمینشناسی |
2217 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D8%A7%D8%AC%20%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%82 | کاج مطبق | کاج مُطَبَّق یا کپیناژ نوعی کاج سوزنی است از خانواده مطبقکاجیان (Araucariaceae).
مطبقکاجیان درختان همیشهسبزی هستند راسته کاجسانان (Pinales)، رده ناژویان (Pinopsida)، دستهٔ مخروطیان (Coniferae یا Pinophyta).
زیستگاه اصلی کاج مطبق جزیره نورفک استرالیا است. رشد آن در محیط طبیعی زیاد ولی در آپارتمان به کندی رشد میکند، احتیاج به اکسیژن فراوان دارد و درجه حرارت بالا را تحمل نمیکند.
نیازها
کاج مطبق به نور معمولی، هوای خنک، خاک همیشه خیس، رطوبت نسبی بین ۵۰ تا ۹۰ درصد و به خاک کمی اسیدی احتیاج دارد.
نور
اگرچه سایهٔ روشن را تحمل میکند ولی نزدیک به پنجره با نور ملایم نگهداری کنید البته درختانی که در زمین کاشته شدهاند قابلیت نگهداری در آفتاب را نیز دارند. گیاهان گلدانی که در داخل منزل پرورش یافتهاند نمیتوانند یکباره در معرض نور مستقیم خورشید قرار گیرند.
دما
در تابستان گرما را تا ۴۰ درجه تقریباً تحمل میکند ولی در زمستان به هیچ وجه تحمل یخبندان را ندارد.
آبیاری
در تابستان هفتهای دو بار و در زمستان در ۷ تا ۱۰ روز یکبار آبیاری نمایید خاک را همیشه مرطوب نگهدارید.
برای طراوت هرچه بیشتر این گیاه و سبز ماندن برگهای زیبای آن لازم است روزی یکبار با آب پاش برگهای گیاه به ویژه برگهای فوقانی آن را مرطوب نمایید.
خاک
خاک کمپوست برای این گیاه مناسب است. خاک را سبک تهیه نمایید مخلوطی از دو قسمت ماسه و سه قسمت برگ پوسیده برای این گیاه مناسب است.
تکثیر
تکثیر کاج مطبق در خانه بسیار مشکل و تقریباً ناممکن است. برای تکثیر از بذر یا قلمه استفاده میشود که البته قلمه باید از انتهای ساقه گیاه باشد در غیر اینصورت گیاه حاصل کج در میآید.
در نوک این کاج ساقه فوقانی قرار دارد که به صورت عمودی و رو به بالا است. اگر این ساقه آسیب ببیند یا قطع شود چند ساقهٔ دیگر در محل بریدگی به وجود میآید که برای تکثیر از آنها میتوان استفاده نمود. البته قلمه را باید با استفاده از هورمون ریشهزا مثل اسید ایندول بوتیریک ریشهدار کرد.
هرس کردن
۱-شاخههای خشک پائینی را تا انتها قطع کنید.
۲-پودر گوگرد و روغن وازلین به محل قطع بمالید.
رشد کاج مطبق بسیار کند و هر سال یک طبقه و یا حداکثر دو طبقه بر طبقات خود میافزاید، زیبایی این گیاه در داشتن برگهای سوزنی شفاف در طبقات و محیط جانبی تنه اصلی است، برای این منظور سعی کنید از دستمالی کردن برگهای سوزنی و استفاده از مواد براقکننده جلوگیری و با آبفشان رطوبت گیاه را تأمین کنید.
مشکلات
زرد و قهوهای شدن برگها
زرد شدن و یا قهوهای شدن برگها به عواملی همچون کمبود مواد غذایی به خصوص آهن و یا بیماری گیاه مربوط میشود و برای رفع این مشکلات از قارچکش مانکوزب استفاده کنید و همچنین برای تأمین مواد مغذی از کود کامل مخصوص گیاهان آپارتمانی و همچنین کود آهن استفاده کنید.
خشکی نوک برگ
خشکی نوک برگ این گیاه میتواند علتهای متفاوتی داشته باشد از جمله: گرما، رطوبت کم، نور زیاد، خشکی محیط و آبیاری کم و نامناسب؛ که باید تکتک دلایل مورد بررسی قرار گیرد.
برای تأمین رطوبت میتوان آب را روی برگها اسپری کرد، ولی بهترین روش برای تأمین رطوبت قرار دادن یک سینی یا زیر گلدانی روی سنگریزه است که فقط باید دقت شود که آب با خاک گلدان تماس نداشته باشد.
خشکی برگهای پایینی
علت خشک شدن برگهای پایینی بخاطر شرایط نامناسب محیطی مانند نور، درجه حرارت و همچنین پایین بودن رطوب میباشد که با استفاده از مطالب بالا رطوبت و شرایط گیاه را فراهم کنید.
منابع
آراوکاریا
فهرست سرخ IUCN از گونههای آسیبپذیر
فهرست سرخ IUCN از گونههای کمترین نگرانی
کاجیان
کاجیان استرالیا
گیاگان آسیبپذیر استرالیا
گیاگان آسیبپذیر اقیانوسیه
گیاگان جزیره نورفک |
2219 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D8%B4%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86 | محمدرضا شجریان | محمّدرضا شجریان (۱ مهر ۱۳۱۹ – ۱۷ مهر ۱۳۹۹) موسیقیدان و خوانندهٔ موسیقی سنتی ایرانی بود. شجریان در میان دوستداران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» شناخته میشود. بسیاری از مردم ایران او را مهمترین چهرهٔ موسیقی ایرانی و یکی از نمادهای مهم فرهنگ و موسیقی ایرانزمین میدانند. شجریان از آوازهای بینالمللی نیز برخوردار است. محمدرضا شجریان از بنیاد آقاخان، جایزهٔ خداوندگار موسیقی را دریافت کردهاست و نامزد جایزه گرمی نیز بودهاست.
وی همچنین خوشنویس خطِ نستعلیق، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز، شرکت دلآواز، باغ هنر بم و طراح چند ساز موسیقی بود. او در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا، نامدارترین تلاوت قرآنیِ او بود.
وی علاوه بر اشعار کلاسیک شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولانا، عطار، باباطاهر و خیام، در برخی کنسرتها و کارهای خود از «شعر نو» شاعرانی چون فریدون مشیری، نیما یوشیج، سهراب سپهری، محمدرضا شفیعی کدکنی، مهدی اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج استفاده کردهاست. از جمله کارهای مشترک او گزیدهای است از رباعیات خیام با صدای شجریان و رباعیخوانی احمد شاملو. همچنین، وی تعدادی از دعاهای قرآنی را در اثر مشهور به دعای ربّنا خواندهاست که در هنگام افطارهای ماه رمضان از صداوسیمای ایران پخش میشد. همچنین بعد از درگذشت پدرش که از استادان و قاریان مشهور قرآن در مشهد بود، برخی از تلاوتهای قرآن خود را با عنوان به یاد پدر در دو سیدی مجزا (به یاد پدر ۱ و به یاد پدر ۲) منتشر کرد.
از فرزندان او، همایون و مژگان در زمینهٔ موسیقی فعالیت دارند. خوانندگانی چون ایرج بسطامی، مظفر شفیعی، حسامالدین سراج، حمیدرضا نوربخش، علی جهاندار، بیژن کامکار، سینا سرلک و پسرش همایون از شاگردان شجریان بودند.
زندگی و فعالیت موسیقی
محمدرضا شجریان، ۱ مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. آواز خواندن را از کودکی آغاز کرد و با توجه به استعداد و صدای خوبش، تحت آموزش پدر خود که قاری قرآن بود، مشغول به پرورش صدای خویش شد.
دههٔ ۱۳۳۰
در سال ۱۳۳۱، برای نخستین بار، صدای تلاوت قرآن او از رادیو خراسان پخش شد. وی در سال ۱۳۳۸ به دانشسرای مقدماتی مشهد رفت و برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد.
پس از دریافت دیپلم دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد و فراگیری این ساز را نزد جلال اخباری آغاز کرد.
دههٔ ۱۳۴۰
شجریان در سال ۱۳۴۰ با فرخنده گلافشان ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر به نامهای فرزانه (راحله)، افسانه (همسر پرویز مشکاتیان) و مژگان و یک پسر (همایون) بود.
او سال ۱۳۴۶ در تهران با احمد عبادی آشنا شد و همچنین در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت کرد. در همین سال برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوشنویسان ایران نزد ابراهیم بوذری رفت. شجریان از سال ۱۳۴۷ خوشنویسی را نزد حسن میرخانی ادامه داد و در سال ۱۳۴۹ درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد.
دههٔ ۱۳۵۰
محمدرضا شجریان تا سال ۱۳۵۰ بهخاطر اینکه پدرش میخواست خانوادهٔ آنها (شجریان) بیشتر با قرائت قرآن و چهرهٔ مذهبی شناخته شوند، با نام مستعار سیاوش بیدگانی با رادیو همکاری میکرد، ولی بعد از آن پدرش به او اجازهٔ استفاده از نام اصلیاش را داد. وی تا سال ۱۳۴۷ در استخدام آموزش و پرورش بود و پس از مدت زمانی تدریس و مدیریت مدارس، به وزارت منابع طبیعی انتقال یافت. وی در مدت خدمت در آموزش و پرورش در رادکان از توابع چناران به تدریس پرداخت و مدتی در این شهر سکونت داشت.
در ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و یادگیری سنتور و ردیفهای آوازی را نزد وی دنبال کرد. در سال ۱۳۵۱ در برنامه گلها با نورعلیخان برومند آشنا شد و شیوهٔ آوازی حسین طاهرزاده را نزد او آموخت. از سال ۱۳۵۲ نزد عبدالله دوامی ردیف آوازی ایشان و شیوههای تصنیفخوانی را فراگرفت. در همین سال، به همراه گروهی از هنرمندان همچون محمدرضا لطفی، ناصر فرهنگفر، حسین علیزاده، جلال ذوالفنون و داوود گنجهای، به عضویت مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی به سرپرستی داریوش صفوت درآمد. در آن زمان تصنیف داروَگ را که مربوط به آهنگی از محمدرضا لطفی بر روی شعری از نیما یوشیج بود، اجرا کرد. تصنیف داروَگ از اولین تصنیفهایی است که در آن شعر نو به کار گرفته شدهاست. از جمله تصنیفهای شجریان که به زبان محاورهای هستند، میتوان به تصنیف مگه نه (شعر بیژن سمندر، آهنگ از عطاالله خرم) اشاره کرد که در همان دوران اجرا شدهاست.
اجرای زندهٔ راستپنجگاه در سال ۱۳۵۴ در جشن هنر شیراز بههمراه محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر که بعدها در یک آلبوم موسیقی با همین نام منتشر شد، مورد استقبال واقع شد. در آن زمان راستپنجگاه بهندرت اجرا میشد و این دستگاه در حال فراموش شدن بود.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۶ در مسابقهٔ تلاوت قرآن کشوری، رتبهٔ نخست را به دست آورد. و در اول اسفندماه همان سال شرکت دلآواز را بنیانگذاری کرد.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۵۷ همانند بسیاری از هنرمندان آن زمان همکاری خود را با سازمانهای دولتی (مثل رادیو)، بهدلیل آنچه خود گفتهاست، «آن موقع، آنجا با روحیهها من نمیخواند، سیاست پخش صداها را از رادیو تلویزیون، من حس میکردم کابارهدار دارد تعیین میکند و ابتذال فرهنگی …» ادامه نداد. البته سایر هنرمندان (گروههای شیدا و عارف) و رئیس بخش موسیقی رادیو در آن زمان، هوشنگ ابتهاج نیز آن زمان از رادیو پس از واقعهٔ ۱۷ شهریور به نشانهٔ اعتراض خارج شدند. پس از این اتفاق محمدرضا لطفی کانون چاووش را با حمایت هوشنگ ابتهاج بنیانگذاری کرد. بیشتر اعضای کانون چاووش همان اعضای گروههای شیدا و عارف بودند. در آن زمان، محمدرضا شجریان بههمراه شهرام ناظری در چند آلبوم مشترک از کانون چاووش آواز خواندن را بر عهده گرفتند که بیشتر محتوای آنها انقلابی و میهنی بود. از میان آلبومهای مشترک شجریان و ناظری میتوان به چاووش ۲ اشاره کرد که شامل دو سرود بسیار معروف شبنورد (برادر نوجوونه، با صدای شجریان) و آزادی (آن زمان که بنهادم، با صدای ناظری) میشد. شجریان در مصاحبه با بیبیسی گفته بود که در آن زمان زیاد انقلابی نبوده (هرچند دولت قبلی را نیز قبول نداشته)، اما چون دوستان او (اعضای کانون چاووش) فعالیت انقلابی داشتند او نیز با آنها همکاری کرده. یکی از سرودهای شناخته شده، چاووش ۶ (امروزه با نام سپیده شناخته میشود) است که مربوط به کنسرت گروه شیدا با آواز شجریان و به سرپرستی لطفی است و در آذر ۱۳۵۸ در دانشگاه ملی اجرا شده که یک اجرا با محتوای انقلابی بوده. جمعیت بسیاری در این کنسرت حضور داشتند و تصنیف معروف سپیده (ایران ای سرای امید) که مربوط به شعری از هوشنگ ابتهاج و آهنگی از محمدرضا لطفی است، در همان کنسرت اجرا شدهاست. البته در آن زمان گروه به فکر ضبط اجرا نبود و به صورت اتفاقی کیوان ابتهاج (پسر هوشنگ ابتهاج) این اثر را ضبط کرد. او از آن زمان به بعد در خانه به تحقیق و تدوین ردیفهای آوازی پرداخته و به آموزش شاگردان قدیمیاش همت گماشت. برخی از آلبومهای چاووش امروزه تصحیح شدهاند و مؤسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا با تغییر نام آن را زیر نظر محمدرضا لطفی بازنشر کردهاند. از این آثار چاووشهای ۱ (به یاد عارف)، ۶ (سپیده) و ۹ (جان جان) با حضور شجریان تصحیح شده و با تغییر نام بازنشر شدهاند.
وی در سال ۱۳۵۸ دعای ربنا (برخی آیات قرآن که شجریان آنها را با صوت خوانده) و مناجات مثنوی افشاری را به صورت بداهه و بدون تمرین خواند. ابتدا به قصد اینکه به هنرجویان آموزش دهد و بهترین را در ماه رمضان برای افطار پخش کنند اما رادیو همان اجرای خودش را پخش کرد و این دعا به مدت ۳۰ سال از اصلیترین برنامههای رادیو در ماه رمضان بودند. بعدها، دعای ربنای شجریان را سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری به عنوان اثر ملی ثبت کردهاست.
دههٔ ۱۳۶۰
در فاصلهٔ سالهای دههٔ ۱۳۶۰، شجریان همکاری گستردهای را با پرویز مشکاتیان آغاز کرد که حاصل آن آلبومهایی چون بیداد، آستان جانان، سرّ عشق (ماهور)، نوا، دستان، گنبد مینا، دود عود، جان عشاق و قاصدک بود. در این سالها به همراه گروه عارف به سرپرستی مشکاتیان کنسرتهایی را در خارج از ایران اجرا کرد. از میان این آثار، آلبوم بیداد به خاطر متأثر بودن محتویات آن از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل انقلاب و دههٔ ۱۳۶۰ و داشتن حالت اعتراضی بسیار در میان عموم مردم مورد استقبال قرار گرفت. خود محمدرضا شجریان نیز در مصاحبه با بیبیسی گفته بود که این اثر بیانگر اعتراض آنها به آن شرایط و پیگیری وعدههای عملی نشدهٔ حکومت بودهاست.
دههٔ ۱۳۷۰
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۷۰ با همکاری داریوش پیرنیاکان، مرتضی اعیان و جمشید عندلیبی کنسرتهایی را در تور اروپا و آمریکا برگزار کرد که آلبومهای پیام نسیم، دل مجنون و سرو چمان حاصل این اجراها هستند.
محمدرضا شجریان پس از طلاق از فرخنده گلافشان، در حدود ۵۳ سالگی و در سال ۱۳۷۱ با کتایون خوانساری ۲۶ ساله ازدواج کرد. حاصل ازدواج دوم او پسری بهنام رایان است که در سال ۱۳۷۶ در کانادا متولد شدهاست.
در سال ۱۳۷۱ با همکاری گروه آوا آلبوم آسمان عشق را منتشر کرد. مدتی بعد آلبوم مربوط به کنسرت پاریس سال ۱۳۷۲ محمدرضا شجریان به همراه محمدرضا لطفی و مجید خلج در قالب آلبوم چشمه نوش به بازار عرضه شد.
شجریان مدتی بعد آلبومهای بهاریه، جان عشاق و گنبد مینا را که حاصل همکاری خودش با پرویز مشکاتیان در سالهای دههٔ ۱۳۶۰ هستند، منتشر کرد. آلبوم قاصدک که آخرین همکاری شجریان با مشکاتیان است نیز در همین دوران اجرا شد، اما هیچگاه به صورت رسمی و با کیفیت مناسب به بازار نیامد. آلبوم یاد ایام که حاصل کنسرت آمریکا در تابستان ۱۳۷۱ بود و این اثر اولین آلبوم منتشر شده از همکاری محمدرضا شجریان با پسرش، همایون شجریان بود. یاد ایام در سال ۱۳۷۴ انتشار یافت. مدتی بعد آلبوم رسوای دل با همکاری گروه آوا منتشر شد. وی در سال ۱۳۷۵ نیز در آلبومی با آهنگسازی مجید درخشانی تحت عنوان در خیال همکاری کرد. در سال ۱۳۷۶ آلبومهای معمای هستی با همکاری محمدرضا لطفی، عبدالنقی افشارنیا و همایون شجریان و عشق داند که مربوط به بداههخوانی و بداههنوازی به همراه محمدرضا لطفی در سال ۱۳۵۹ بود، منتشر شدند. همچنین در این سال، آلبوم شب وصل با همکاری داریوش طلایی، سعید فرجپوری و همایون شجریان به بازار عرضه شد. شجریان در سال ۱۳۷۷، آلبوم شب، سکوت، کویر را با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر کرد که بر اساس موسیقی مقامی شمال خراسان با آواز محلی است و در آن برخی سازهای محلی نیز استفاده شدهاند. حاج قربان سلیمانی در این اثر به هنرمندی پرداختهاست. محمدرضا شجریان کمی بعد نیز یک بار دیگر با گروه آوا همکاری کرد که حاصل آن دو آلبوم آهنگ وفا و آرام جان بودند.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۷۸ جایزه پیکاسو را از طرف سازمان یونسکو دریافت کرد.
شجریان با همکاری حسین یوسفزمانی آلبوم بوی باران را در سال ۱۳۷۸ منتشر کرد و از سال ۱۳۷۹، همکاری خود را با حسین علیزاده، کیهان کلهر و پسرش همایون آغاز کرد و این همکاری تا اوایل دهه ۱۳۸۰ ادامه داشت. اولین آلبوم حاصل این همکاری زمستان است بود که در سال ۱۳۷۹ به صورت زنده در کالیفرنیا اجرا و ضبط شد و سپس به بازار آمد. آلبوم زمستان است بر اساس شعر زمستان اثر مهدی اخوان ثالث اجرا شدهاست.
دههٔ ۱۳۸۰
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۸۱ دو آلبوم بی تو بهسر نمیشود و فریاد را منتشر کرد که با همکاری حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان اجرا شده بودند. این دو آلبوم نامزد جایزهٔ گرمی شدند. این گروه چهارنفره در زمستان سال ۱۳۸۲ نیز جهت کمک به زلزلهزدگان بم در تهران کنسرتی برگزار کردند که با نام همنوا با بم شناخته میشود. وی درآمد حاصل از فروش دیویدی این کنسرت را به پروژهٔ باغ هنر بم که خودش آن را تأسیس کرده بود، اختصاص داد. شجریان، علیزاده، کلهر و همایون شجریان در پاییز ۱۳۸۴ نیز یک کنسرت برگزار کردند که حاصل آن آلبومهای ساز خاموش و سرود مهر بود و پس از آن دیگر این چهار نفر با یکدیگر همکاری نکردند. از سال ۱۳۸۶ محمدرضا شجریان به همکاری با گروه آوا پرداخت و کنسرتهایی در تهران، اصفهان، اروپا، آمریکا و کانادا اجرا کرد. در این دوران دو اثر به نامهای غوغای عشقبازان (آلبوم صوتی) و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا (آلبوم تصویری) به همراه گروه آوا اجرا و به بازار عرضه شد. در همین سال مادر شجریان درگذشت و وی در مراسم ختم مادرش پس از ۳۰ سال، دعای ربنا را دوباره خواند. شجریان در این دوره به همراه پسرش، همایون شجریان، موسیقی اصیل و سنتی ایرانی را ترویج و اشاعه میدهد. پس از برگزاری کنسرت شجریان در ونکوور کانادا، روزنامه کانادایی گلوب اند میل، شجریان را افسانهٔ موسیقی شرق معرفی کرد.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۸۷ یک گروه موسیقی بنیانگذاری کرد و آن را به افتخار جلیل شهناز (نوازندهٔ نامی تار)، گروه شهناز نامید. از جمله اعضای این گروه میتوان به مژگان شجریان (دختر او) و مجید درخشانی (نوازنده تار و سهتار) اشاره کرد. از آن زمان به بعد، محمدرضا شجریان با این گروه فعالیت داشتهاست. یکی از ویژگیهای مهم این گروه موسیقی، استفاده از سازهای ابداعی محمدرضا شجریان است که برخی از آنها ویژگیهایی دارند که آنها را مناسب جایگزین با سازهای غربی همچون ویولون میکند.
پس از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران، محمدرضا شجریان در نامهای به عزتالله ضرغامی از وی خواست تا از پخش آثار او در صدا و سیما خودداری کند. وی گفت: «سرودهایی که خوانده بهویژه سرود ایران، ای سرای امید متعلق به سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ بوده و هیچ ارتباطی با شرایط کنونی ندارد». وی اعلام کرد سازمان صدا و سیما هیچ نقشی در تهیهٔ این آثار نداشته و به حکم قانون و شرع از این سازمان خواسته صدا و آثار او را در هیچیک از واحدهای رادیو و تلویزیون پخش نکند.البته همزمان در آن نامه، شجریان دعای «ربنا» و «مناجات افشاری» خود را به ملت ایران تقدیم و تأکید کرد حساب این دو اثر از بقیه آثارش جداست. اما پس از شکایت رسمی وی از صدا و سیما عدهای از مدیران صدا و سیما اعلام کردند دیگر حتی دعای ربنای ایشان را هم پخش نمیکنیم. محمدحسین صوفی، معاون صدای سازمان نیز اعلام کرد: «از این پس حتی در ماه رمضان صدای محمدرضا شجریان از شبکههای رادیویی پخش نمیشود». محمدرضا شجریان در گفتگو با بیبیسی گفت: «در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدینژاد، خس و خاشاک به حرکت درآمدهاند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود». در همین دوران شجریان تکآهنگ زبان آتش را در حمایت از معترضان و در پی اعتراضات سال ۱۳۸۸ با آهنگسازی خودش و تنظیم مجید درخشانی و شعر فریدون مشیری منتشر کرد.
پس از این اتفاقات، پخش دعای ربنا نیز در صدا و سیما ممنوع شد.
در سال ۱۳۸۹، محمدرضا شجریان به همراه گروه شهناز یک تور کنسرت جهانی برگزار کرد که دو مورد از این کنسرتها منتشر شدهاند. کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و اثر دیگر کنسرتی در لندن است که بیبیسی به صورت رسمی پخش کرد. مجید درخشانی (سرپرست گروه شهناز)، این دو کنسرت را از موفقترین کنسرتهای این گروه میداند که در آن بسیاری از سازهای ابداعی محمدرضا شجریان مورد استفاده قرار گرفتهاند.
آلبومهای بیتو بهسر نمیشود، فریاد، همنوا با بم، جام تهی، ساز خاموش، سرود مهر، غوغای عشقبازان، کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا، آه باران و رندان مست همگی در دههٔ ۱۳۸۰ را شرکت دلآواز منتشر کرد.
دههٔ ۱۳۹۰
محمدرضا شجریان آلبوم صوتی مرغ خوشخوان و دو آلبوم تصویری کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی و کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در تهران که مربوط به همکاری او با گروه شهناز بود را در اوایل دههٔ ۱۳۹۰ منتشر کرد. پس از آن، به صورت موقت با برادران پورناظری (تهمورس پورناظری و سهراب پورناظری) همکاری کرد که حاصل آن آلبوم رنگهای تعالی است. البته این اثر به صورت رسمی منتشر نشده، بلکه بر روی اینترنت پخش شدهاست. محمدرضا شجریان، بعد از آن، همکاری با برادران پورناظری را قطع کرد و در سال ۱۳۹۳ یک بار دیگر بههمراه گروه شهناز و با حضور سعید فرجپوری یک تور کنسرت جهانی با عنوان سرگشتگان عشق برگزار کرد.
سال ۱۳۹۱، شجریان به تبریک زادروز بهرام بیضایی به خانهٔ وی در کالیفرنیا رفت؛ و بهار سال بعد در آواخوانیِ آرش بیضایی در دانشگاه استنفورد حضور یافت.
در سال ۱۳۹۴ حسین نوشآبادی اعلام کرد که محمدرضا شجریان برای برگزاری کنسرت ممنوعیت قانونی دارد. شجریان در هفتم شهریور ۱۳۹۴ بهعلت عوارض ناشی از سرماخوردگی، در بیمارستان کسری بستری شد.
در روز پنجم مهرماه ۱۳۹۵، آلبوم طریق عشق اثر مشترک محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان منتشر شد و همایون شجریان آن را در تالار وحدت رونمایی کرد.
در بیستم اسفندماه ۱۳۹۸، آلبوم خراسانیات، اثر مشترک محمدرضا شجریان و پرویز مشکاتیان، با اشعاری از ملکالشعرای بهار و باباطاهر منتشر شد.
استادی و شاگردان
محمدرضا شجریان در زمینهٔ آواز شاگردان بسیاری را تعلیم دادهاست که برخی از معروفترین آنها عبارتاند از:
معصومه مهرعلی
حسامالدین سراج
مظفر شفیعی
قاسم رفعتی
همایون شجریان
ایرج بسطامی
علی رستمیان
محسن کرامتی
علی جهاندار
حمیدرضا نوربخش
سینا سرلک
محمد اصفهانی
درگذشت
محمدرضا شجریان در پیام ویدئویی برای تبریک نوروز ۱۳۹۵ با چهرهای دگرگونه و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایتها از ابتلای او به سرطان کلیه خبر دادند.
بهرام بیضایی پس از مشاهدهٔ این ویدئو متأثّر شد و شعری برای شجریان سرود که در زادروزش در ۱ مهرماه ۱۳۹۵ با این مطلع منتشر شد:
از اوایل بهمن سال ۱۳۹۸، وضعیت ریههای او به وخامت گرایید که منجر به بستری شدن در بیمارستان برای عمل جراحی بهمنظور «تعبیه راه عروقی جهت دارورسانی راحتتر و مؤثرتر» شد. اما ۲۰ روز پس از مرخص شدن شجریان از بیمارستان، مشکلات تنفسی مجدداً او را در روز پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ راهی بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان کرد و تا فروردین ۱۳۹۹ در بیمارستان باقی ماند. پس از آن مراقبت ویژه از محمدرضا شجریان در خانه ادامه یافت تا روز شنبه، ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ که با افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و شوک عفونی بار دیگر در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان جم بستری شد و پس از حدود ۱۰ روز، ۳ مهرماه، از بیمارستان به خانهاش منتقل شد.
محمدرضا شجریان چهار سال پس از آنکه برای آخرین بار جلوی دوربین ظاهر شد و اعلام کرد ۱۵ سال است به بیماری سرطان مبتلاست، روز یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹ به دلیل افت سطح هوشیاری در حدِ کمایِ عمیق به بخش مراقبتهای ویژه در بیمارستان جم تهران منتقل شد و عاقبت بعدازظهرِ پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ در ۸۰ سالگی درگذشت. در ساعت ۱۷ همان روز، همایون شجریان، فرزند وی نیز خبر درگذشت پدرش را در اینستاگرام رسمی خود تأیید کرد و نوشت: «خاک پای مردم ایران به دیار معشوق پرواز کرد».
ساعاتی پس از درگذشت شجریان، در هنگام سخنرانی همایون شجریان مقابل بیمارستان جم، عدهای از حضار شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. آنها همچنین در شب درگذشت، شعارهای «ننگ ما ننگ ما صدا و سیمای ما» و «دیکتاتور بمیرد شجر هرگز نمیرد» و «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند و به ممنوعالتصویری وی از سوی صدا و سیما به دلیل مواضع سیاسیاش پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ معترض شدند. همچنین هواداران او در مقابل بیمارستان تجمع کردند و برای ادای احترام، تصنیف «مرغ سحر» شجریان و دیگر آثاری را که او خواندهاست، به صورت آواز دستهجمعی خواندند. در همین حال، ویدئوهای به اشتراک گذاشتهشده در شبکههای اجتماعی نشان میداد که یگان ویژهٔ نیروی انتظامی به مردم تجمع کننده در روبهروی بیمارستان جم حمله کرد. همچنین گزارشهایی در رسانههای اجتماعی از حضور پلیس ضد شورش برای متفرق کردن این تجمع منتشر شد.
افراد سرشناسی چون عبدالوهاب شهیدی، احمد سمیعی گیلانی، ابراهیم گلستان، عالیم قاسمف، سیما بینا، محمود دولتآبادی، ایران درودی، سید محمد خاتمی، حسن روحانی، نچیروان ادریس بارزانی، محمدرضا عارف، فرناز فصیحی، رضا پهلوی، علی لاریجانی، محمدجواد ظریف، سید مصطفی تاجزاده، علی دایی و همچنین بسیاری از مردم در شبکههای اجتماعی به درگذشت وی واکنش نشان داده و از درگذشت وی ابراز تأسف کردند. همچنین چند سفارتخانهٔ خارجی، از جمله سفارت فرانسه در ایران نیز درگذشت او را تسلیت گفتند.
پیکر شجریان صبح روز ۱۹ مهر ۱۳۹۹ نزدیک آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد. پیکر او با نوای ربنا به محل دفن رسید و پیش از خاکسپاری، همایون و مژگان شجریان به همراه جمعیت مرغ سحر را با گریه خواندند. ورود به محوطهٔ دفن ممنوع اعلام شد و ترافیک سنگینی در راه به وجود آمد. همچنین در شبکههای اجتماعی گفته شد که نیروی انتظامی مسیرهای ورودی به مشهد و توس را بسته و نیروهای امنیتی حضور سنگینی در مراسم داشتند.
حسامالدین سراج، خوانندهٔ ایرانی، از لغو مراسم هفتمین روز درگذشت محمدرضا شجریان در تهران با وجود اخذ مجوز و بدون اطلاع قبلی به برگزارکنندگان و شرکتکنندگان خبر داد. او که یکی از برگزارکنندگان این مراسم بود، در اینستاگرام نوشت که قرار بود این برنامه روز پنجشنبه، ۲۴ مهر، برگزار شود که «بدون اطلاع قبلی اما به دلیل جلوگیری از گسترش بیماری کرونا لغو شد». قرار بود مراسم بزرگداشت محمدرضا شجریان در پردیس سینمایی شهرک غرب برگزار شود ولی مدیریت این مجموعه اعلام کرد: «همه مجوزها و هماهنگیها اخذ و انجام شده بود، اما متأسفانه ۴۰ دقیقه قبل از شروع مراسم لغو برنامه اعلام شد و مراسم تعطیل شد.».
برخی گزارشها حاکی از پایین کشیدن تصاویر محمدرضا شجریان از روی بیلبوردهای شهر همدان بود در حالی که هشت روز به پایان تاریخ مجوز باقی مانده بود. شهرداری همدان گفت که ربطی به شهرداری ندارد و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان مجوز نصب این بنرها را صادر و بعد هم باطل کرده و خود این ارگان باید پاسخگو باشد.
باورها و گرایشها
موسیقی
در صدای آمریکا سال ۲۰۱۱:
صدای آمریکا: «استاد شجریان آیا با توجه به این صحبتهایی که در یکی دو سال اخیر کردهاید در مصاحبههاتون، نگران سلامتی خودتان در ایران نیستید؟»
شجریان:
سیاست
سایر فعالیتها
خوشنویسی
محمدرضا شجریان علاوه بر آوازخوانی، علاقهٔ زیادی به خوشنویسی ایرانی داشت. او از سال ۱۳۴۴ به فراگیری خط نستعلیق نزد ابراهیم بوذری و حسین میرخانی پرداخت. او دارای درجهٔ ممتاز در خط نستعلیق بود. محمدرضا شجریان در سال ۱۳۸۹ آثار خطاطی خود را در نمایشگاهی در تالار وحدت به همراه منتخبی از خوشنویسان معاصر به نمایش گذاشت.
تلاوت قرآن
محمدرضا شجریان اولین بار نزد پدرش (مهدی شجریان) که خود از قاریان مشهد بود، قرائت قرآن را فرا گرفت. او برای اولین بار در ۱۲ سالگی به تلاوت قرآن در رادیو مشهد پرداخت. محمدرضا شجریان تا قبل از سال ۱۳۴۶ که به تهران مهاجرت کرد، به صورت افتخاری در رادیو مشهد قرآن میخواند. پدر او با آواز خواندن پسرش موافق نبود و محمدرضا شجریان به همین دلیل تا چهار سال در رادیو تهران با نام «سیاوش بیدگانی» آواز خواند. محمدرضا شجریان در مصاحبه با بیبیسی گفته بود که پدر او میخواست خانوادهٔ آنها (شجریان) بیشتر با چهرهٔ مذهبی شناخته شود و محمدرضا شجریان برای این که پدرش را ناراحت نکند از نام مستعار «سیاوش بیدگانی» استفاده کرد تا این که مهدی شجریان با احمد عبادی، نوازندهٔ نامی سهتار ملاقات کرد و پس از این ملاقات، رضایت داد تا پسرش با نام اصلی آواز بخواند. پس از آن محمدرضا شجریان در کنار آوازخوانی، قرائت قرآن را نیز ادامه داد. وی در سال ۱۳۵۶ در مسابقهٔ تلاوت قرآن کشوری، رتبهٔ نخست را به دست آورد. همچنین در مسابقات بینالمللی تلاوت قرآن در سال ۱۳۵۷ (تابستان ۱۹۷۹) در مالزی، هنگامی که قاری ایرانی قادر به شرکت در مسابقه نبوده، محمدرضا شجریان بدون هماهنگی و آمادگی قبلی، بهعنوان نمایندهٔ ایران در مسابقه شرکت میکند و رتبه دوم جهان را به دست میآورد.
در سال ۱۳۵۸ چهار آیه برگرفته از آیات قرآن را با صوت خواند و این آیات (که تمامی آنها با واژهٔ «ربنا» شروع میشدند)، در ماه رمضان در برنامه افطار پخش شدند و به نام دعای ربنای شجریان معروف شدند. دعای ربنا به همراه مناجات مثنوی افشاری (این دهان بستی دهانی باز شد) با صدای شجریان به مدت ۳۰ سال از اصلیترین برنامههای رادیو و تلویزیون برای ماه رمضان بودند. محمدرضا شجریان دعای ربنا را متعلق به مردم معرفی کرده و حتی هنگامی که صدا و سیما را از پخش آثار منع کرد، پخش دعای ربنا را به عنوان یک مورد استثناء منع نکرد.
یک مجموعهٔ تلاوت قرآن به نام به یاد پدر وجود دارد که در قالب ۲ سیدی مجزا (به یاد پدر ۱ و به یاد پدر ۲) انتشار یافته و مربوط به برخی تلاوتهای محمدرضا شجریان بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ است. محمدرضا شجریان این اثر را پس از درگذشت پدرش، مهدی شجریان برای یادبود او در سال ۱۳۷۸ منتشر کرد. این مجموعه شامل تلاوت سورههای قصص، انعام، فجر، بلد، فتح و نمل است و البته شجریان در به یاد پدر ۲ دعای ربنا را نیز اضافه کرد.
او در مصاحبه با بیبیسی گفته بود که هنگامی که در زمینهٔ آواز آلبومهایی را منتشر میکرد، پدرش سفارشهای زیادی به او میکرده که در کنار آواز چند مجموعه قرائت قرآن نیز منتشر کند اما او به خاطر پیشگیری از سوءتفاهمها این کار را نمیکرده؛ اما پس از وفات پدرش به این فکر بوده که باید به حرف او عمل میکرده و برای همین برخی از تلاوتهایش را در مجموعهٔ به یاد پدر منتشر میکند.
همچنین فیلمی از قرائت قرآن محمدرضا شجریان در مراسم پدرش بر روی فضای مجازی منتشر شدهاست که در آن بخشی از سورهٔ الرحمن را تلاوت میکند. البته این فیلم ناقص بوده و کامل آن منتشر نشدهاست و تنها فیلمی است که مربوط به قرائت قرآن محمدرضا شجریان در دسترس است.
سازهای ابداعی
محمدرضا شجریان مبدع چند ساز جدید در موسیقی ایرانی بود. وی در اردیبهشت ۱۳۹۰ در نمایشگاه در تهران این سازها را رسماً به نمایش عمومی درآورد.
برخی این سازها عبارتند از: صراحی، شهرآشوب، ساغر، کرشمه، سبو و…
نمایشگاه سازهای ابداعی شجریان ۱۳۹۰ نمایشگاهی از سازهای ابداعی محمدرضا شجریان است که در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ در تالار بهارخانه هنرمندان افتتاح گردید.
تولید سازهای ابداعی به دست شجریان با انتقاداتی مواجه شد و در نشستی با حضور کارشناسانی همچون: جلال ذوالفنون، محمدجمال سماواتی، محمد سریر، داریوش طلایی و … مورد نقد قرار گرفت. همچنین سجاد پورقناد در گفت و شنودی با حضور موافقان سازهای شجریان، به نقد این سازها پرداخت.
پروژه باغ هنر بم
بعد از زلزله بم در دی ماه ۱۳۸۲ محمدرضا شجریان برای حمایت و همدردی با مردم زلزلهزده بم در تهران چند نوبت به اجرای کنسرت همنوا با بم پرداخت، او عواید کنسرتها و فروش لوحهای فشرده آن را به کمکی برای ایجاد باغ هنر بم که پایهگذار آن بود اختصاص داد، روند تکمیل پروژه باغ به کندی پیش رفت و با سنگاندازی برخی مسوولین شجریان از ادامه این کار دلسرد و از این کار کنار کشید، او در نامهای به رئیس شورای شهر وقت در سال ۱۳۸۸ نوشت: ماهها است که توان ما به جای پیشبرد پروژه، به رفع حاشیهها و مشکلات برخاسته از آن معطوف شدهاست. من دیگر توان مقابله با این همه موانع و دشواریهای ناروای ایجاد شده را ندارم و از آن جایی که ابتدا با شورای محترم شهر بم طرف بودیم، اکنون نیز رسماً این پروژه را به همان شورا تحویل میدهیم."
مشخصات پروژه باغ هنر بم: در جنوب غربی شهر بم با ۷ هزار مترمربع زیربنا با در نظر گرفتن سازههایی مانند مدرسه موسیقی، گالریها، کتابخانه هنری، واحدهای تجاری و فرهنگی و سالن اجتماعات.
به گفته مجریان پروژه باغ هنر بم، سعی شدهاست در طراحی، از مفاهیم معماری اصیل و بومی ایرانی با تأکید بر ملاحظات اقلیمی و منطقهای استفاده شود. اجرای این پروژه پس از زلزله شهر بم در سال ۱۳۸۲ آغاز و ایجاد فضایی فرهنگی و هنری در بم در کنار تقویت و ایجاد روحیهای تازه در بین ساکنان بم، هدف اصلی اجرای آن اعلام شده بود.
مردم نیز برای ساخت و پیشرفت پروژه کمکهایی مالی کردند.
با انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و انتخاب مجدد شوراهای شهر فضای پیشین جای خود را به آرامش نسبی داد. رئیس شورای شهرستان بم دربارهٔ پروژه باغ هنر بم میگوید: این پروژه را محمدرضا شجریان بعد از زلزله شهرستان بم برای کمک به مردم آسیب دیده شروع کرد حالا امیدواریم بعد از تغییر مدیریت شورای شهر بار دیگر همراهی وی را با پروژهای که خود سنگهای اولش را گذاشت شاهد باشیم.
فهرست آثار
آلبومهای موسیقی منتشرشده
برخی از آلبومهای زیر، آثار مشترکی بین محمدرضا شجریان با شهرام ناظری یا همایون شجریان هستند. در بین این آثار آهنگسازانی چون محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و فرامرز پایور حضور دارند.
رباعیات خیام (۱۳۵۱)
چاووش ۱ (به یاد عارف) (۱۳۵۶)
گلبانگ شجریان (۱۳۵۷)
چاووش ۲ (۱۳۵۷)
سپیده (چاووش ۶) (۱۳۵۸)
چاووش ۷ (۱۳۵۸)
جان جان (چاووش ۹) (۱۳۵۸)
راز دل (۱۳۵۸)
انتظار دل (۱۳۵۸)
پیوند مهر (۱۳۶۳)
آستان جانان (۱۳۶۴)
بیداد (۱۳۶۴)
سرّ عشق (ماهور) (۱۳۶۵)
نوا، مرکبخوانی (۱۳۶۵)
دستان (۱۳۶۷)
ساز قصهگو و کنسرت بزرگداشت حافظ (۱۳۶۷)
دود عود (۱۳۶۸)
دل مجنون (۱۳۶۹–۱۳۷۰)
خلوتگزیده (۱۳۷۰)
پیام نسیم (۱۳۷۰)
سرو چمان (۱۳۷۰)
آسمان عشق (۱۳۷۰)
دلشدگان (۱۳۷۱)
یاد ایام (۱۳۷۱)
چشمهٔ نوش (۱۳۷۲)
بهاریه (۱۳۷۳)
گنبد مینا (۱۳۷۳)
جان عشاق (۱۳۷۴)
پیغام اهل دل (همایونمثنوی) (۱۳۷۴)
در خیال (۱۳۷۵)
رسوای دل (۱۳۷۵)
عشق داند (۱۳۷۶)
شب وصل (۱۳۷۶)
معمای هستی (۱۳۷۶)
راستپنجگاه(۱۳۷۷)
چهره به چهره (۱۳۷۷)
شب، سکوت، کویر (۱۳۷۷)
آرام جان (۱۳۷۷)
آهنگ وفا (۱۳۷۸)
بوی باران (۱۳۷۸)
زمستان است (۱۳۸۰)
بی تو بهسر نمیشود (۱۳۸۱)
فریاد (۱۳۸۱)
همنوا با بم (۱۳۸۲)
جام تهی (۱۳۸۳)
ساز خاموش (۱۳۸۶)
سرود مهر (۱۳۸۶)
غوغای عشقبازان (۱۳۸۶)
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا (۱۳۸۷)
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز (رندان مست و مرغ خوشخوان) (۱۳۸۷)
آه باران (۱۳۸۸)
زبان آتش (۱۳۸۸)
رندان مست (۱۳۸۸)
کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز در دبی (۱۳۸۹)
مرغ خوشخوان (۱۳۹۰)
رنگهای تعالی (۱۳۹۲)
طریق عشق (۱۳۹۵)
خراسانیات (۱۳۹۸)
دیلمان (تاریخ نامشخص)
خوانندهٔ تیتراژ فیلم
دلشدگان (۱۳۷۰)
ابجد (۱۳۸۱)
زمستان است (۱۳۸۴)
آثار بدون انتشار رسمی (خصوصی)
آثار خصوصی محمدرضا شجریان با هنرمندان مختلف که اطلاعات کامل یا دقیقی از بسیاری از اینها در دسترس نیست؛ و فیلم کنسرتهای چهره به چهره (جشن هنر شیراز، سال ۱۳۵۶)، پیام نسیم، یاد ایام، قاصدک، کنسرت به همراه ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی (باغموزه چهلستون، تیرماه ۱۳۷۷)، زمستان است، فریاد، کنسرت پاییز ۱۳۸۴ (ساز خاموش و سرود مهر). البته فیلم کنسرتهای راستپنجگاه (جشن هنر شیراز، سال ۱۳۵۴) و کنسرت به همراه گروه شهناز در لندن نیز با وجود این که تلویزیون پخش کردهاست اما هیچ ناشری به بازار ندادهاست. فهرست کامل آنها را در مقاله آثار محمدرضا شجریان ببینید.
برنامههای اجرا شده در رادیو
محمدرضا شجریان در بیشتر اجراهای رادیویی خود به علت عدم رضایت پدرش از نام مستعار «سیاوش بیدگانی» استفاده کردهاست. شجریان برنامههای متعددی در برنامههای گلها، گلهای رنگارنگ، گلهای تازه، گلچین هفته، برگ سبز، یک شاخه گل و برنامهٔ موسیقی ایرانی اجرا کردهاست. یکی از نخستین برنامههای بسیار موفق او، اجرای دستگاههای راستپنجگاه و نوا بود. این دو دستگاه به خاطر پیچیدگیها و دشواریهایی که دارد کمتر مورد توجه و بهرهگیری بودهاست.
کنسرتها
فهرست برخی از کنسرتهای معروف با حضور محمدرضا شجریان:
۱۳۹۳ - تور بزرگ کنسرت به همراه گروه شهناز در کشورهای مختلف با عنوان سرگشتگان عشق
۱۳۹۲ - اجرای رنگهای تعالی به همراه برادران پورناظری
۱۳۸۹ - تور بزرگ کنسرت به همراه گروه شهناز در آمریکا، استرالیا، ترکیه، انگلیس و… که از میان آنها کنسرت در دبی، سالن شیخ راشد (فوریه ۲۰۱۱) شرکت دل آواز آن را به بازار دادهاست و کنسرت در لندن بیبیسی به صورت رسمی پخش کردهاست.
۱۳۸۷ - کنسرت محمدرضا شجریان و گروه شهناز: اجرای زندهٔ آلبومهای رندان مست و مرغ خوشخوان در تهران (پاییز ۱۳۸۷) به همراه گروه شهناز، شرکت دل آواز این کنسرت را مدتی بعد از انتشار آلبومهای استودیوییاش به صورت تصویری به بازار داد.
۱۳۸۶ - کنسرت محمدرضا شجریان و گروه آوا، شامل دو بخش به نامهای سخن عشق و غوغای عشقبازان، اجرا به همراه گروه آوا، انتشار: شرکت دل آواز در سال ۱۳۸۷
۱۳۸۴ - اجرای زندهٔ آلبومهای ساز خاموش و سرود مهر در تهران (پاییز ۱۳۸۴) به همراه همایون شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر
۱۳۸۲ - کنسرت همنوا با بم، اجرا در تهران جهت کمک به زلزلهزدگان بم و همدلی و همدردی با مردم شهر بم، به همراه همایون شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر، شرکت دل آواز این کنسرت را در قالب آلبوم تصویری به بازار دادهاست.
۱۳۸۱ - اجرای زندهٔ آلبوم فریاد در لس آنجلس (پاییز ۱۳۸۱) به همراه همایون شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر
۱۳۷۹ - اجراهای زندهٔ آلبوم زمستان است بر اساس شعر زمستان اثر مهدی اخوان ثالث، به همراه همایون شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر در اروپا، آمریکا و کانادا (زمستان ۱۳۷۹)، اجرای کالفرنیا در آلبوم صوتی زمستان است منتشر شدهاست.
۱۳۷۷ - اجرای ارکستر ملی ایران با نود و سه نوازنده به رهبری فرهاد فخرالدینی و آواز محمدرضا شجریان در باغ موزه چهلستون در تیرماه سال ۱۳۷۷ با حضور حسن کسایی، شاه زیدی و فریدون مشیری و علی تجویدی به عنوان مهمانان افتخاری.
۱۳۷۳ - آلبوم قاصدک به همراه پرویز مشکاتیان و همایون شجریان، آخرین همکاری شجریان و مشکاتیان، این آلبوم هرگز به صورت رسمی و با کیفیت مناسب ارائه نشد.
۱۳۷۱ - اجرای زندهٔ آلبوم یاد ایام در آمریکا به همراه داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی و همایون شجریان، اولین اثر با حضور همایون شجریان، این اثر در آلبوم صوتی یاد ایام به بازار آمدهاست و فیلم آن در فضای اینترنت انتشار یافتهاست.
۱۳۷۰ - اجرای زندهٔ آلبوم پیام نسیم در سوئیس به همراه داریوش پیرنیاکان، جمشید عندلیبی و مرتضی اعیان، آهنگسازی تمامی قطعات را نیز خود محمدرضا شجریان بر عهده داشتهاست، این اثر در آلبوم صوتی پیام به بازار آمدهاست و فیلم آن در فضای اینترنت انتشار یافتهاست.
۱۳۵۶ - اجرای زندهٔ آلبوم چهره به چهره در حافظیه شیراز (جشن هنر سال ۱۳۵۶) به همراه گروه شیدا به سرپرستی و آهنگسازی محمدرضا لطفی، این اثر در آلبوم صوتی چهره به چهره انتشار یافتهاست.
۱۳۵۴ - اجرای زندهٔ آلبوم راست پنجگاه در حافظیه شیراز (جشن هنر سال ۱۳۵۴) به همراه محمدرضا لطفی و ناصر فرهنگفر، از اولین و از مهمترین کنسرتهای باحضور شجریان، این اثر در آلبوم صوتی راست پنجگاه انتشار یافتهاست و تلویزیون فیلم آن را هم در همان زمان پخش کردهاست.
انتقاد
از جمله فعالان موسیقی که از رویه حرفهای یا سیاسی شجریان انتقاد کردهاند، میتوان به اکبر گلپایگانی اشاره کرد. گلپا در یک مصاحبه به انتقاد از شجریان پرداختهاست. همچنین گلپا وی را متهم به قبضه کردن موسیقی کرد و در مصاحبهای دربارهٔ شجریان و هوشنگ ابتهاج چنین گفت: «این افراد میخواستند همه مقلدشان باشند و به ویژه در دهه شصت چوب لای چرخ هر کسی که میآمد کار موسیقی انجام دهد میگذاشتند.»
برخی کنشگران فرهنگی نیز با اعتراض به وزرای میراث فرهنگی و فرهنگ ارشاد اسلامی ، خاکسپاری محمدرضا شجریان را در آرامگاه فردوسی ،خلاف موازین میراث فرهنگی در رعایت عرضه و حریم محوطه های تاریخی دانستند. ایشان بر این باور بودند که خانواده شجریان با خودسری قوانین میراث فرهنگی را زیر پا گذاشته اند.
قدردانی و جوایز
جوایز کسب شده توسط محمدرضا شجریان عبارتند از:
جایزه ویژهٔ «خداوندگار موسیقی» بنیاد آقاخان، «نشان عالی هنر برای صلح» جشنوارهٔ بینالمللی هنر برای صلح، نشان شوالیهٔ ملی لیاقت دولت فرانسه، جایزهٔ بیتا،جایزهٔ پیکاسو سازمان یونسکو، نشان موتسارت سازمان یونسکو، نامزدِ دو جایزهٔ گرمی برای آلبومهای فریاد و بی تو بهسر نمیشود
سایت انجمن آسیا محمدرضا شجریان را پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، خبرگزاری بیبیسی و سیانان وی را خوانندهٔ افسانهای ایران، روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی ملل و همچنین رادیوی عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرد.
سازمان جهانی مالکیت معنوی (وایپو) «مدال خلاقیت» را پس از مرگ به او اهدا کرد. مدال خلاقیت وایپو به هنرمندان اثرگذاری که نقش بسزایی در توسعه فرهنگی و هنری ایفا کرده و ابتکارها و فعالیتهای آنها تأثیر شایانی بر ارتقای احترام به آثار خلاقانه داشتهاند اهدا میشود.
نامگذاری یک خیابان به نام «شجریان»
در فروردین ۱۳۹۸ اعضای شورای شهر تهران با پیشنهاد نامگذاری یک خیابان به نام «محمدرضا شجریان» موافقت کردند. در این جلسه، تغییرِ نام بلوار فلامک جنوبی و شمالی در منطقه ۲ تهران به نام «محمدرضا شجریان» به تصویب رسید.تابلوی این خیابان در آستانه شب یلدا سال ۹۹ نصب شد. چند روز بعد از نصب این تابلو جمعی با نام خانوادههای شهدا این تابلو را به اسم محسن فخریزاده تغییر دادند.این اقدام بازتاب منفی گستردهای در فضای مجازی به همراه داشت.
عیسی فرهادی، فرماندار تهران، در روز چهارشنبه ۳ دی ماه ۱۳۹۹ دربارهٔ موضوع خیابان شجریان گفت شورای شهر هیچ مصوبه ای برای ما ارسال نکرده و تا مصوبه ای ارسال نشود نامگذاری هیچ خیابانی به نام شجریان قانونی نیست. او همچنین کندن تابلوی نصب شده را هم خلاف قانون دانست. این ادعای او درحالی مطرح شدهاست که در روز ۲۵ آبان ۹۹ خبرگزاری ایسنا، خبری را در رابطه با اجرای مصوبه شورای شهر در مورد نامگذاری خیابان شجریان و اجرای آن منتشر کرد.
خانواده محسن فخریزاده نیز در بیانه ای اعلام کردند که با تغییر نام این خیابان بدون هماهنگی با مسئولان مخالف هستند. در قسمتی از این بیانیه نوشته شدهاست: «هرگونه تغییر در نامها و عناوین معابر و خیابانها باید از طریق مراجع رسمی صورت گیرد و اقداماتی خارج از رویههای جاری، شایسته و به مصلحت نمیباشد.» و اینکه فخریزاده خود به هنر و موسیقی اصیل ایرانی علاقهمند بود و «هرگونه تغییر در نامها و نمادهای این عرصه» به گفته خانواده او «دور از اندیشه و سیره» فخریزاده بودهاست.
تندیس سالنوا
۱۱ بهمن ۱۳۹۹، در اختتامیهٔ آیینِ ششمین سالنوای موسیقی ایران، از تندیس ویژهٔ سالنوای موسیقی ایران، یادبودِ محمدرضا شجریان توسط حسین علیزاده و فریدون شهبازیان رونمایی شد. این تندیس برای نگهداری، به موزهٔ موسیقی ایران ارسال شد.
یادداشت
پانویس
منابع
یادداشت سایت موسیقی فارس به مناسبت زادروز استاد محمدرضا شجریان ۱۳۹۸
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی محمدرضا شجریان
وبگاه رسمی شرکت دلآواز
محمدرضا شجریان در اسپاتیفای
سالشمار (تایملاین) چندرسانهای زندگی محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان؛ گفتگویی که پس از ۳۷ سال منتشر شد
آموزگاران موسیقی اهل ایران
استادان دانشگاه تهران
اعضای گروه عارف
افراد مبتلا به سرطان
اهالی مشهد
برندگان جایزه بیتا
برندگان مدال پیکاسو
خوانندگان اهل مشهد
خوانندگان دارای نشان شوالیه
خوانندگان فارسیزبان
خوانندگان مرد اهل ایران
خوانندگان مرد گلها (برنامه رادیویی)
خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی اهل ایران
خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی
خوشنویسان اهل مشهد
دارندگان لژیون دونور
دانشآموختگان دانشسرای عالی
درگذشتگان ۱۳۹۹
درگذشتگان ۲۰۲۰ (میلادی)
درگذشتگان به علت تومور کلیه
درگذشتگان به علت سرطان در ایران
دریافتکنندگان نشان عالی هنر برای صلح
زادگان ۱۳۱۹
زادگان ۱۹۴۰ (میلادی)
محمدرضا شجریان
مدفونان در مقبرةالشعرای آرامگاه فردوسی
موسیقیدانان اهل مشهد
موسیقیدانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران
موسیقیدانان کلاسیک فارسی
موسیقیدانان مرد اهل ایران
موسیقیدانان موسیقی سنتی ایرانی
نوازندگان سنتور اهل ایران |
2221 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 | حسین علیزاده | {{جعبه اطلاعات هنرمند موسیقی
| پسزمینه = non_vocal_instrumentalist
| تصویر = Alizadeh.jpg
| دورنما =
| توضیح_تصویر = حسین علیزاده در حال نواختن شورانگیز در کنسرت میلان ۲۰۱۰
| تولد = تهران، ایران
| ملیت =
| مرگ =
| سبک = کلاسیک ایرانی
| استاد = هوشنگ ظریف، حبیبالله صالحی، محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن، و عبدالله دوامی، حسین دهلوی
| ساز = تار، سهتار، تنبور، شورانگیز، سلانه، دیوان، بربط و رباب
| مدت =
| فعالیت = آهنگساز، ردیفدان، پژوهشگر، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نوازنده تار و سهتار و شورانگیز
| ناشر = ماهور، مؤسسه فرهنگی-هنری تار و پود، دلآواز
| نقشهای_مرتبط =
| تحصیلات =
| دانشگاه = دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد برلین
| آلبوم معروف = دلشدگان، نینوا، بی تو بسر نمیشود، گبه، ترکمن، زیر تیغ، شورانگیز، راز و نیاز،فریاد| وبگاه = وبگاه رسمی حسین علیزاده
| جایزه = *سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم از جشنواره فجر برای فیلمهای گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشکها و ملکه (۴بار)
نامزد دریافت جایزه جایزه گرمی برای آلبومهای فریاد، بی تو بسر نمیشود و به تماشای آبهای سپید (۳بار)
| اندازه_تصویر =
| نام_اصلی = حسین محمد علیزاده
| نام_مستعار =
| نوع_صوت =
| اعضای_کنونی =
| اعضای_پیشین =
}}
حسین محمد علیزاده (زادهٔ ۱ شهریور ۱۳۳۰) فرزند محمدباقر موسیقیدان، ردیفدان، آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده تار و سهتار اهل ایران و نامزد دریافت ۳ جایزه گرمی است.
وی یکی از چهرههای تحسینشده موسیقی فیلم در ایران بهشمار میآید و آثاری چون دلشدگان (۱۳۷۰)، گبه (۱۳۷۴)، زشت و زیبا (۱۳۷۷)، زمانی برای مستی اسبها (۱۳۷۸)، لاکپشتها هم پرواز میکنند (۱۳۸۶)، آواز گنجشکها (۱۳۸۷) و ملکه (۱۳۹۰) از ساختههای اوست.
وی با کسب ۴ سیمرغ بلورین برای فیلمهای گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشکها و ملکه، مشترکاً به همراه مجید انتظامی و محمدرضا علیقلی برنده بیشترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن از جشنواره فیلم فجر است.
زندگی
علیزاده سال ۱۳۳۰ در منطقه سید نصرالدین بازار تهران از پدری اهل ارومیه متولد شد. پس از تحصیل در هنرستان موسیقی به دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و همزمان در مرکز حفظ و اشاعهٔ موسیقی به یادگیری و اجرای کنسرت پرداخت. او نزد هوشنگ ظریف، حبیبالله صالحی، محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی موسیقی آموختهاست و در سالهای آغازین دههٔ ۱۳۶۰ خورشیدی در مدرسهٔ عالى هنرهاى برلین غربى (دانشگاه هنرهاى برلين امروز) نیز تحصیل کردهاست.
علیزاده در سال ۱۳۴۷ عضو ارکستر رودکی شد.
او با عضویت در کانون چاووش همراه با دیگر استادان موسیقی ایران از جمله محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان آثار جاودانهای در موسیقی ایران به نام مجموعه آلبومهای چاووش اجرا کرد و نیز با آموزش به هنرجویان موسیقی تأثیر مهمی در تربیت موسیقیدانان و نوازندگان پس از انقلاب گذاشت. بخش مهمی از تصنیفهای انقلابی آن روزگار از جمله تصنیف شهید با صدای شهرام ناظری از ساختههای علیزاده در آن دوران است.
علیزاده در اوایل دههٔ هفتاد ریاست هنرستان موسیقی را بر عهده داشت. وی از اواخر دهه ۷۰ تا سال ۱۳۸۴ با محمدرضا شجریان در قالب گروهی چهار نفره همراه با کیهان کلهر و همایون شجریان به برگزاری کنسرت و اجرای برنامه در کشورهای مختلف مشغول بود.
حسین علیزاده دارای دو فرزند به نامهای صبا (نوازندهٔ کمانچه) و نیما (نوازندهٔ رباب و تار) است که هماکنون در گروه همآوایان زیر نظر علیزاده فعالیت دارند.
افتخارات
حسین علیزاده تا به حال سه بار برای آلبومهای فریاد، بی تو به سر نمیشود و به تماشای آبهای سپید نامزد جایزه گرمی در بخش «بهترین آلبوم سنتی جهان» شدهاست. جوایز گرمی معتبرترین جایزه صنعت ضبط و پخش موسیقی در آمریکا محسوب میشوند.
حسین علیزاده چهار بار جایزه بهترین موسیقی فیلم را از جشنواره فیلم فجر برای فیلمهای گبه، زشت و زیبا، آواز گنجشکها و ملکه به دست آوردهاست.
دریافت جایزه بهترین موسیقی متن برای فیلم آسمان زرد کم عمق در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران در سال ۱۳۹۲.
وی در هفتم آذر ۱۳۹۳، در نامهای از دریافت «نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه» اعلام انصراف کرد و نوشت که «خود را بینیاز از دریافت هر نشانی» میداند. علیزاده در عین حال گفتهاست که «هدیه ملت بافرهنگ فرانسه» را «ارج مینهیم». او در نامه خود گفت: «اگر سفیر سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه هدیه ملت بافرهنگ فرانسه را به سینه هنرمندان بزرگ ما نصب میکند، آن را ارج مینهیم و ما نیز ستایش میکنیم ستارگان پرافتخار تاریخ خود را.» علیزاده با این حال اضافه کرد: «شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی نزد مسئولان میبود، یک هدیه و عنوان غیرخودی این همه انعکاس نداشت. وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود». او در پایانِ نامه خود نوشت: «ضمن قدردانی از مسئولان کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنرپرور و هنردوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده، تا آخر عمر به آن پیشوند یا پسوندی نخواهم افزود.»حسین علیزاده نشان هنر شوالیه دولت فرانسه را نپذیرفت بیبیسی فارسی
دریافت جایزهٔ دو سالانهٔ موسیقی جهانی آسیا از بنیاد مرکز موسیقی جهان ، کرهجنوبی، در ۴ خرداد ۱۳۹۶ (۲۶ می ۲۰۱۷). این جایزه به هنرمندانی که باعث ارتباط کشورشان با دیگر نقاط جهان، بهویژه کشورهای آسیایی شدهاند، اهدا میشود.
آثار
موسیقی فیلم
کتابها
ده قطعه برای تار ۱ نشر مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور
ده قطعه برای تار ۲ نشر مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور
ده قطعه برای تار ۳ نشر مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور
ده قطعه برای تار ۴ نشر مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور
ده قطعه برای تار ۵ نشر مؤسسه فرهنگی-هنری تار و پود
ده قطعه برای تار ۶ نشر مؤسسه فرهنگی-هنری تار و پود
پارتیتور نینوا نشر مؤسسه فرهنگی-هنری تار و پود
آموزش سهتار، دوره مقدماتی مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور
آموزش تار و سهتار، دوره متوسطه مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور
ردیف مقدماتی تار و سهتار (کتاب سوم هنرستان)
بوسههای باران (تصنیفهای حسین علیزاده) نشر مؤسسه فرهنگی-هنری ماهور، ۱۳۸۴، بازنویسی و نتنگاری: علی صمدپور
ابتکارها
سلانه، سازی است که سیامک افشاری زیر نظر علیزاده ساختهاست و صدایی شبیه عود و تار دارد.
ابداع مقام داد و بیداد که از ترکیب گوشهٔ «داد» از دستگاه ماهور و گوشهٔ «بیداد» از دستگاه همایون است، از دیگر ابتکارهای حسین علیزاده است.
نگارخانه
پانویس
منابع
جلد نوار هجرانی، شماره ثبت ۴۸۱و، انتشارات ماهور
جلد نوار نینوا، انتشارات ماهور
جلد نوار شورانگیز، انتشارات ماهور
بانک جامع اطلاعات سینمای ایران
شهرنازدار، محسن. گفتگو با حسین علیزاده دربارهٔ موسیقی ایران''، تهران: نشر نی، ۱۳۸۳،
وبسایت رسمی حسین علیزاده
پیوند به بیرون
متن کامل سخنرانی حسین علیزاده در دانشگاه فردوسی مشهد: نگاه رهبر انقلاب به موسیقی نگاه والایی است
وبگاه رسمی حسین علیزاده
علیزاده - گاسپاریان
وبگاه = وبگاه رسمی نشر ماهور
آهنگسازان فیلم اهل ایران
آهنگسازان کلاسیک اهل ایران
اعضای گروه عارف
افراد ایرانی آذریتبار
افراد زنده
اهالی تهران
برندگان سیمرغ بلورین بهترین موسیقی
حسین علیزاده
خوانندگان آذریزبان
خوانندگان فارسیزبان
دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
دانشآموختگان دانشگاه آزاد اسلامی
دانشآموختگان دانشگاه تهران
ردکنندگان لژیون دونور
زادگان ۱۳۳۰
زادگان ۱۹۵۱ (میلادی)
موسیقیدانان آذری اهل ایران
موسیقیدانان کلاسیک اهل ایران
موسیقیدانان کلاسیک فارسی
موسیقیشناسان اهل ایران
موسیقیشناسان
نوازندگان تار اهل ایران
نوازندگان رباب اهل ایران
نوازندگان سهتار اهل ایران |
2224 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87 | رنده | رنده یکی از وسایل آشپزی است که برای خرد کردن مواد غذایی به قطعات ریز بکار میرود. کاربرد آن بیشتر در رنده کردن مواد غذایی مانند پیاز، سیر و پنیر است. هدف از رنده کردن خوردنیها، پخش یکسان آنها در همه خوراک است.
موسیقی
در جامائیکا و بلیز از رنده نارگیل به عنوان ساز به همراه طبل، فیفه، و دیگرسازها (و گاهی به همراه منتو) برای اجرای مراسم کومینا و جونکانو استفاده میشود.
تاریخچه
رنده پنیر را یک فرانسوی در دهه ۱۵۴۰ (میلادی) به نام François Boullier اختراع کرد تا نشان دهد که میتوان همچنان از پنیر سفتشده استفاده کرد.
نگارخانه
منابع
ابزار صنعتی
ابزارهای آشپزی |
2226 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA | وزارت | در کاربرد امروزی، وزارت یکی از بخشهای ساختار دولت است. دولتهای جهان، امور گوناگونی را که با آنها سر و کار دارند به شاخههای گوناگون بخش کردهاند و برای هر شاخه از فعالیتها یک مسئول ویژه به نام «وزیر» گماردهاند. هر وزیر مسئول گرداندن امور یک وزارت است. نهاد وزارت و ساختمانی که یک وزارت در آن جا دارد وزارتخانه نام دارد.
ریشهشناسی
وزارت گونه عربیشده واژه فارسی «وزیری» است. واژه وزیر در زبان پارسی میانه بهصورت «وَچیر» خوانده میشد و به معنی رایزن شاه دربارهٔ موضوعی ویژه یا چندین موضوع گوناگون بود.
منابع
پیوند به بیرون
حکومت
دولت
وزارتخانهها |
2228 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%86%D8%B3%D8%B1%D8%AA%20%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C | کنسرت موسیقی | کُنسِرت یا کانسِرت به یک اجرای زنده (بیشتر موسیقی) در برابر شماری تماشاگر گفته میشود.
اجرای یک کنسرت میتواند به وسیلۀ یک گروه، مانند یک ارکستر انجام گیرد. کنسرتها از دسته رسانههای حضوری هستند و از نظر تأثیرگذاری در مباحث پیام رسانی و تبلیغات در رده بالایی از توجه همگانی قرار دارند.
کنسرتها همانند همایشها و کنگرهها از جمله گردهماییهای هدفدار شمرده میشوند که بخش مهمی از هدف آنها ایجاد شادی در مخاطبان میباشد. میزان تأثیرگذاری این رسانه به دلیل آنکه روحیه مخاطبان آن در سطح بالایی قرار دارد و همگی آنها در شادی و نشاط هستند، پیامها به سرعت و با دقت توسط ایشان جذب میگردد.
پیشینه
در حالی که نخستین کنسرتها هنوز تا واپسین دوره قرن هفدهم میلادی بهطور رسمی پدیدار نشده بودند، گردهماییهای مشابهی در قرن هفدهم در چندین دانشگاه اروپایی مانند آکسفورد و کمبریج وجود داشت.
سده ۱۸
در این سده گزارشهای رسمی برگزاری کنسرت بیشتر به انگلستان محدود شدهاند.
دهه ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰
با افزایش پیوسته کیفیت کنسرتهای خوانندگان زن در سراسر جهان و روزافزون شدن محبوبیت زنان در موسیقی پاپ و راک، در پایان دهه ۲۰۱۰، بیش از ۶۰ درصد کنسرتهای موسیقی در انواع سبکها متعلق به زنان بود. همچنین نظرسنجیها از بالاتر بودن درصد رضایت از این کنسرتها خبر دادند. بسیاری از بندهای راک و پاپ زنانه درآمد خالص قابل توجهی کسب کردند بخش اعظمی از آن، حاصل از تورهای بینالمللی بود. بر پایه برآورد ۲۰۱۹ زنان تا چند دهه پس از ۲۰۲۰ با توجه به همسویی و پتانسیل جوامع در موسیقی زنده و کنسرت سلطهگری خواهند کرد و بخش اعظم درآمد موسیقی را زنان و گروههای موسیقی آنان کسب خواهند کرد.
گونهها و جای برگزاری
رسیتال، تئاتری، کلاسیک و راک گونههای امروزی کنسرت هستند.
با توجه جایگاه بالا و موضع قدرتمند زنان در موسیقی، در طول تاریخ کنسرتهای زنان یا دخترانه نیز در برخی کشورها رایج بودهاست که پس از اعتراض مردان برای کسب اجازه ورود، دگرگون شدند.
جای برگزاری
مکانهای کنسرت بسیار متنوعی وجود دارند که میتوانند از نظر اندازه، مکان و گونه موسیقی که در آن مکان خاص میزبانی میشود، متفاوت باشند. سالن کنسرت جای برگزاری کنسرت است که بیشتر وقتها میزبان موسیقی کلاسیک مانند سمفونی است و اغلب بخشی از یک مرکز بزرگتر هنرهای نمایشی میباشد. در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ میلادی، بیشتر سالنهای کنسرت پرجمعیت در اختیار خوانندگان یا بندهای زنان بودهاند که در گزارشی چرایی آن، اقبال عمومی بیشتر به کنسرت زنان اعلام شد.
جستارهای وابسته
کنسرت خانگی
جشنواره راک
زنان در موسیقی
رقص
کنگره
همایش
جشنواره
گردهمایی
منابع
پیوند به بیرون
اجرای موسیقی |
2229 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%20%D9%88%20%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%20%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%20%28%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%29 | وزارت کار و امور اجتماعی (ایران) | وزارت کار و امور اجتماعی یکی از وزارتخانههای پیشین دولت ایران بود که در سال ۱۳۲۵ تأسیس و در سال ۱۳۹۰ با تصویب مجلس با ادغام وزارت تعاون و وزارت رفاه و تأمین اجتماعی به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تغییر نام داد.
وزارت کار و امور اجتماعی یکی از بخشهای دولت است که در بسیاری از کشورها برپا شدهاست. البته نام و دامنه کاری این نوع از وزارتخانه در هر کشوری تا اندازهای متفاوت است. برای نمونه در کشور هلند نام این نهاد، «وزارت امور اجتماعی و موقعیت شغلی» است که بخش بزرگی از فعالیتهای آن در زمینه امور پرداخت کمک هزینه رفاهی به بیکاران تشکیل شدهاست.
تاریخچه
آبان سال ۱۳۲۳ در وزارت پیشه و هنر، اداره مستقلی به نام ادارهکل کار تشکیل شد. این ادارهکل ابتدا برای رسیدگی به اختلافات تصویبنامهای تنظیم کرد که در فروردین سال ۱۳۲۴ به تصویب هیئت وزیران رسید.
اولین طرح قانون کار در تاریخ ۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۲۵ و در زمان تعطیلی مجلس به تصویب هیئت وزیران رسید. از آنجا که با تصویب قانون کار، سازمان کوچک ادارهکل کار، قادر به حل و فصل امور کارگری نبود و از طرف دیگر یکی از گردانندگان حزب توده نیز در راس وزارت پیشه و هنر قرارگرفته بود و حکومت وقت به سبب مخالفتهای سیاسی حزب مزبور، مایل نبود امور کارگری کشور را سلطه و اختیار وی قراردهد، لذا با تصویب هیئت دولت در ۱۳۲۵/۵/۱۳ وزارتخانه جدیدی به نام وزارت کار و تبلیغات از ادغام ادارهکل کار، ادارهکل انتشارات و تبلیغات و اداره عمران و اصلاحات وزارت کشور تشکیل و مأمور اجرای قانون کار گردید.
در سال ۱۳۲۵ مظفر فیروز بهعنوان اولین وزیر وزارت کار و تبلیغات معرفی شد.
تاریخچه وزارت کار و امور اجتماعی را میتوان به دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۲۵ تا ۱۳۵۷ و ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۲ تقسیم کرد.
در سال ۱۳۲۵ بعد از تصویب وزارت کار و تبلیغات توسط هیئت دولت، سرانجام در سال ۱۳۲۸ اجازه قانونی تأسیس وزارت کار از طرف مجلس به دولت داده شد و وزارت کار موجودیت قانونی پیدا کرد.
هدف و وظایف وزارت کار و تبلیغات در بدو امر با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان به شرح ذیل بود:
ایجاد مرجع بیطرف صلاحیتدار برای حل اختلافات کارگر و کارفرما و تمرکز امور مربوط به کار و مراقبت در تهیه اجرای مقررات قانون کار و قانون بیمه کارگران و حمایت و تأمین بهداشت و رفاه کارگران و برقراری روابط با تشکیلات بینالمللی کار
در سال ۱۳۴۱، نام این وزارتخانه به «وزارت کار و خدمات اجتماعی» و در سال ۱۳۴۳ به «وزارت کار و امور اجتماعی» تغییر پیدا کرد.
در کشور ایران فعالیتهای این نهاد متمرکز بر تنظیم روابط کار و صیانت از نیروی کار و ایجاد بستر اشتغالزایی است. از جمله دیگر امور این وزارتخانه میتوان به امر کارآفرینی اشاره کرد. بر این منوال برگزاری منظم جشنواره کارآفرینان برتر کشور هر ساله توسط وزارت کار و رفاه و تأمین اجتماعی هر ساله برگزار و جوایز نفیسی به منتخبان و برندگان این جشنواره اهداء میشود.
وزیران
در دوره پهلوی
مظفر فیروز کابینه قوام السلطنه (اولین وزیر کار ایران)
احمد آرامش کابینه قوام السلطنه
عبدالمجید مجیدی کابینه امیرعباس هویدا
منوچهر آزمون کابینه امیرعباس هویدا
منوچهر آریانا کابینه شاپور بختیار
در دوران جمهوری اسلامی ایران
داریوش فروهر (دولت موقت)
علی اسپهبدی (دولت موقت)
محمدرضا نعمتزاده
سید محمد میرمحمدصادقی
احمد توکلی
ابوالقاسم سرحدیزاده
حسین کمالی
صفدر حسینی
ناصر خالقی
سید محمد جهرمی
عبدالرضا شیخالاسلامی
منابع
پیوند به بیرون
وبگاه رسمی وزارت کار و امور اجتماعی جمهوری اسلامی ایران
انحلالهای ۲۰۱۱ (میلادی) در ایران
انحلالهای ۲۰۱۱ (میلادی)
بنیانگذاریهای ۱۳۲۸ در ایران
بنیانگذاریهای ۱۹۵۰ (میلادی) در ایران
وزارتخانههای امور اجتماعی
وزارتخانههای بنیانگذاریشده در ۱۹۵۰ (میلادی)
وزارتخانههای پیشین ایران |
2230 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%20%D9%81%D9%86%DB%8C%20%D9%88%20%D8%AD%D8%B1%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C%20%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1 | سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور | سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور از سازمانهای وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که از ادغام سه نهاد آموزشی در سال ۱۳۵۹ و به منظور ارائه آموزشهای فنی و حرفهای تشکیل شده است.
این سازمان علاوه بر ستاد مرکزی، دارای ۳۱ اداره کل در سطح کشور، یک مرکز تربیت مربی و ۱۱۶۵۳ آموزشگاه فنی و حرفهای آزاد میباشد و به منظور دستیابی به تازههای علوم و فناوری روز و همگامی با استانداردهای بینالمللی، همواره سعی بر گسترش روابط بینالمللی از جمله با سازمان بینالمللی کار (ILO) و سازمان بینالمللی آموزش حرفهای و کشورهای مختلف دنیا نمودهاست.
در این راستا سازمان صرفنظر از تفسیر کلیت ساختار تشکیلاتی، صرفاً در قسمت آموزش، با حمایت حوزه پژوهش فعالیتهای خود را انجام میدهد.
سازمان آموزش فنی وحرفه ای از ادغام کانون کارآموزی و مرکز تعلیمات حرفه ای وصندوق کار آموزی و... تشکیل شد.
دپارتمان ها و رشته ها
یک تعداد از دپارتمانها شامل موارد زیر است
حوزه خدمات
خدمات تغذیه ای
صنایع پوشاک
فناوری اطلاعات
لوازم خانگی
حوزه صنعت
الکترونیک
برق
تأسیسات
جوشکاری و بازرسی جوش
صنایع چرم و پوست و خز
صنایع خودرو
کنترل و ابزار دقیق
معماری
مکانیک
تراشکار
حوزه فرهنگ و هنر
صنایع دستی
طلا و جواهرسازی
فرش
هنرهای تجسمی
نقاشی
حوزه کشاورزی
امور باغی
زنبورداری
فضای سبز
ادارات کل
اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان تهران
اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان گیلان
منابع
irantvto.ir
پیوند به بیرون
درگاه سازمان
سایت سازمان
سازمانهای آموزشی و پژوهشی
سازمانهای دولتی ایران
سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور
بنیانگذاریهای ۱۳۵۹ در ایران
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی |
2232 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%20%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C | قانون اساسی | قانون اساسی عالیترین سند یک کشور و راهنمایی برای تنظیم قوانین دیگر است. قانون اساسی تعریف کنندهٔ اصول سیاسی، ساختار، سلسله مراتب، جایگاه، و حدود قدرت سیاسی دولت یک کشور، و تعیین و تضمین کنندهٔ حقوق شهروندان کشور است. هیچ قانونی نباید با قانون اساسی مغایرت داشته باشد.
به عبارت دیگر، قانون اساسی قانون تعیین کنندهٔ نظام حاکم است، قانونی که مشخص میکند قدرت در کجا متمرکز است، روابط این قدرت حاکم با آزادیها و حقوق افراد ملت چگونه است و این قوای حاکمه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضائیه چه اقتدارات و مسئولیتهایی در برابر ملت دارند. در حقیقت قانون اساسی محصول مشروطه خواهی است و مشروطه خواهی چیزی جز بیان صلاحیتِ محدود شده حاکمان نیست.
علاوه بر این، قانون اساسی مضامینی مانند پرچم ملی، سرود ملی، نشان ملی، پایتخت کشور و اصول حاکم بر سیاستهای اقتصادی، برنامههای فرهنگی و روابط خارجی کشور را مورد توجه قرار میدهد.
قدیمیترین قانون اساسی ملی که هنوز اجرا میشود در سال نوشته شده و متعلق به جمهوری سان مارینو در جنوب اروپا است.
نام
مفهوم «قانون اساسی» برگرفته از واژهٔ فرانسوی «کُنستیتوسیون» (Constitution) است و در دوران جنبش مشروطه با همین لفظ فرنگی اما به معنای مشروطیت یعنی محدود شدن اختیارات پادشاه در یک چهارچوب معین (قانونی) بکار میرفتهاست. امروزه واژه «قانون اساسی» در فارسی برای اشاره به قانون اساسی دولتهای حاکم (مثل ایران یا فرانسه)، زیرمجموعه دولتها (مانند ایالتهای آلمان، آمریکا یا هند) یا ابَردولتها (مانند اتحادیه اروپا) به کار میرود، در مورد نهادهای دیگر مانند اتحادیهها، سازمانهای بینالمللی و احزاب سیاسی، معمولاً از واژهٔ «اساسنامه» استفاده میشود.
برابرِ پارسیِ قانونِ اساسی، مامْ دادیک (به معنای قانون مادر) است.
پیشینه تاریخی قانون اساسی
میانرودان و غرب آسیا
در سال ۱۸۷۷ ارنست سارزک باستانشناس فرانسوی در اکتشافات باستانشناسی خود در میانرودان، شواهدی را از وجود نوعی قانون باستانی دادگستری در تمدن سومریان (۲۳۰۰ سال پیش از میلاد) به دست آورد. هیچ مدرک و نوشتهٔ منسجمی از این قانون کشف نشدهاست، اما از شواهد اینطور برمیآید که در بر اساس آن، بیوگان و یتیمان مالیات کمتری پرداخت میکردند، و قانون آنها را در برابر رباخواری ثروتمندان پشتیبانی میکردهاست.
بهطور کلی در دوران باستان حکومت بر اساس نوعی قانون کلّی در منطقه میانرودان و غرب آسیا معمول بودهاست. قدیمیترین قانون مکتوب کشف شده در جهان قانون اور-نامو است که حدود ۲۰۵۰ تا ۲۱۰۰ سال پیش از میلاد به دستور یکی از پادشاهان شهر اور روی لوح سفالین حک شده بودهاست. در دهههای ۵۰ و ۶۰ میلادی، روی متن قطعات مختلف این لوح پژوهشهایی انجام گرفت و در نهایت ۴۰ بند از قانون ترجمه شد.
از جمله قوانین دیگر در منطقه میان رودان که نسخهای از آن بر روی لوحی سنگی حفظ شده، قانون حمورابی پادشاه بابل است که در حدود ۱۷۶۰ پیش از میلاد مسیح تدوین شدهاست.
از مجموعههای قوانین باستانی دیگر میتوان به قانون لیپیت-ایشتار، قانون آشور، و قانون دین یهود اشاره کرد که زادگاه همه آنها منطقه میانرودان بودهاست.
یونان باستان
در سال ۶۲۱ پیش از میلاد، نخستین قانون دولت-شهر آتن توسط دبیری به نام دراکون نوشته شد. این قانون بسیار خشن بود و در آن مجازات مرگ برای تمام جرایم در نظر گرفته شده بود.<ref>Plutarch, et alia. [http://www.gutenberg.org/files/14033/14033-h/14033-h.htm Plutarch's Lives, Volume 1 (of 4)]. Aubrey Stewart and George Long, translators.</ref> قانون اساسی آتن در سالهای ۵۹۴ و ۵۰۸ پیش از میلاد، به ترتیب توسط سولون حاکم آتن و کلئیستنس که یک اشرافزاده بود تغییر داده شد.
تفاوت قانون عادی با قانون اساسی
به گواه متون تاریخی، ارسطو، فیلسوف شهیر یونانی، نخستین کسی است که بین قانون اساسی و قوانین عادی تفاوت قائل شده. وی قانون اساسی را تبیین کنندهٔ «جایگاه دستگاههای دولتی» میداند. آثار مشهور ارسطو مانند «قانون اساسی آتن» یا «اصول حکومت آتن»، «اخلاق» و «سیاست» به بررسی قانونهای اساسی آن دوره به ویژه قانون اساسی دولت-شهرهای آتن، اسپارت و کارتاژ میپردازد. ارسطو در این آثار خوبیها و بدیهای هریک از قانونها را مشخص میسازد و نتیجهگیری میکند که بهترین قانون اساسی در حقیقت ترکیبی است از قوانین سلطنتطلبانه، اشرافگرایانه و مردمگرایانه. از نظر ارسطو، گروهی از شهروندان مجاز بودند در حکومت دخالت کنند، و گروهی دیگر از شهروندان (شامل بردگان) حق دخالت در حکومت را نداشتند.
قانون اساسی در امپراتوری روم
نخستین بار امپراتور تئودوسیوس در سال ۴۳۸ مجموعه قوانین مشخصی برای اداره امپراتوری روم تدوین کرد. یک قرن بعد در سال ۵۳۴ میلادی، ژوستینیان یکم امپراتور بیزانس (روم شرقی) مجموعهای از قوانین را تدوین و به اجرا گذاشت که در طول زمان تبدیل به تأثیرگذارترین قانون در اروپای قرون وسطی شد. این مجموعه از قوانین پیشین امپراتوری روم الهام گرفته بود و به عنوان نطفهٔ قانون مدنی مدرن اروپا شناخته میشود.
نخستین قانون جامع در ژاپن
در سال ۶۰۴ میلادی، شوتوکو شاهزادهٔ ژاپنی، مجموعهای از ۱۷ قانون را تهیه و به اجرا گذاشت. این قوانین الهام گرفته از تعالیم بودا هستند و بیشتر به اخلاق اجتماعی میپردازند تا به ساختار دولت
قانون شهر مدینه در دوره پیامبر اسلام
پیامبر اسلام پس از مهاجرت به شهر یثرب (مدینه) و استقرار در آنجا، در سال یکم هجری (۶۲۲ میلادی) مجموعه قوانینی بر اساس دین اسلام برای اداره شهر وضع کرد. این قوانین برای نخستین بار حقوق مذهبی شهروندان را تضمین کردند و نظام دادگستری مشخصی را برای جنگ، مالیات و اختلافات مدنی تعریف کردند.
قانون بزرگ صلح سرخپوستان آمریکای شمالی
بین سالهای ۱۰۹۰ و ۱۱۵۰ میلادی، قانونی به نام «گایاناشاگوا» (Gayanashagowa) یا «قانون بزرگ صلح» در میان اعضای کنفدراسیون «ایروکی» شامل شش قبیله بزرگ سرخپوست آمریکای شمالی تدوین و به اجرا گذاشته شد. گفته میشود که سدهها بعد از آن، برخی از دولتمردان آمریکا مانند بنجامین فرانکلین و جیمز مدیسون هنگام تنظیم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، از گایاناشاگوا ایدههایی گرفته بودهاند.
قرون وسطی
قانون ماگنا کارتا و حکومت مشروطه سلطنتی در انگلستان
ماگنا کارتا لیبرتاتوم (Magna Carta Libertatum) یا منشور بزرگ آزادی منشوری است که در سال ۱۲۱۵ میلادی نگاشته شدهاست. علت اصلی به وجود آمدن این منشور، اختلاف بین پاپ اینوسنت سوم، بارونها و اشراف انگلستان، و پادشاه انگلستان بر سر میزان و حد قدرت پادشاه بود. ماگنا کارتا پادشاه را وادار میساخت که بخشی از حقوق خود را واگذار کند، به تشکیلات قانونی احترام بگذارد و قبول کند که قانون بر ارادهٔ شخصی او ارجحیت دارد. یکی از مهمترین بندهای ماگنا کارتا حکمی بود موسوم به Habeas Corpus که برطبق آن، شاه یا کس دیگری حق نداشت هیچ فردی را بدون طی تشریفات قانونی محکوم، زندانی، تبعید یا اعدام کند یا اموال کسی را مصادره نماید.
ماگنا کارتا گرچه باعث تغییر سریع در رفتار و موقعیت پادشاه انگلستان نشد، اما نقطه آغاز زورآزمایی شاه و اشرافیان برای کنترل حکومت، تکامل نظام پادشاهی در بریتانیا، پیدایش ایدهٔ حکومت مشروطه سلطنتی و تأسیس مجلس اعیان بود. تغییرات بعدی و تأسیس مجلس عوام موازنه قدرت را به سود مردم تغییر داد.
قانون قبطی در مصر و اتیوپی
در سال ۱۲۴۰ میلادی، ابوالفضایل'' نویسندهٔ قبطی اهل مصر، با ترکیب بخشهایی از قوانین انجیل، یهودیت و امپراتوری بیزانس، قانون جدیدی را به زبان عربی به رشته تحریر درآورد. شواهد تاریخی نشان میدهد که این قانون در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی به کشور حبشه (اتیوپی) وارد شده و نخستین بار در زمان سلطنت سارسا دنگال امپراتور اتیوپی به عنوان قانون اساسی کشور به اجرا درآمده بودهاست. قانون اساسی اتیوپی بیش از ۴۰۰ سال در این کشور اجرا میشد تا اینکه هایله سلاسی اول در سال ۱۹۳۱ قانون اساسی جدیدی را جایگزین آن نمود.
قانون اساسی سان مارینو
قدیمیترین قانون اساسی ملی که هنوز اجرا میشود در سال ۱۶۰۰ میلادی نوشته شده و متعلق به جمهوری سان مارینو در جنوب اروپا است. قانون اساسی سان مارینو (Leges Statutae Republicae Sancti Marini) با زبان لاتین نوشته شده و شامل ۶ دفتر است. نخستین دفتر آن شامل ۶۲ بخش است که شوراها، دادگاهها و ادارات اجرایی دولت و شرح کار آنها را تعریف میکند. سایر دفترها قوانین مدنی، جنایی و دادگستری و سلسله مراتب اداری را شرح میدهند.
قانون مستعمراتی کنتیکت در آمریکا
در سال ۱۶۳۹ میلادی، مستعمرهٔ کنتیکت در آمریکای شمالی قانونی را تهیه و در مرزهای خود به اجرا گذاشت. از این قانون به عنوان یکی از اولین قوانین اساسی منسجم در غرب و نخستین قانون اساسی در آمریکای شمالی یاد میشود، و به همین دلیل به ایالت کنتیکت در کشور آمریکا لقب «ایالت قانون اساسی» دادهاند. این قانون با اینکه سندی نسبتاً کوتاه است، در آن برای نخستین بار از آزادیهای فردی و نحوه ضمانت آنها توسط دولت سخن به میان آمدهاست. این قانون حدود قدرت دولت را هم مشخص کرده و راهکارهایی برای اعمال آن حدود ارائه دادهاست.
این قانون توسط فرماندار مستعمرهٔ کنتیکت برای تأیید چارلز دوم پادشاه انگلستان به لندن برده شد، و پس از تأیید به صورت منشور سلطنتی درآمد و لازمالاجرا شد. در آن زمان، حکومت بریتانیا به این قانون به عنوان ضامن بقای نظم و ترتیب در مستعمره کنتیکت نگاه میکرد، اما بخشهایی از آن بعدها الهامبخش قانون اساسی ایالات متحده آمریکا شد.
قانون اساسی مدرن
پس از عصر روشنگری در اروپا
در عصر روشنگری اروپا و در طول چهل سال از سال ۱۷۵۰ تا ۱۸۰۰، چندین قانون اساسی مدرن و تأثیرگذار ظهور پیدا کردند. قانونهای اساسی جمهوری کُرس و کشور سوئد، نخستین نمونههای قانون اساسی مدرن پس از دوران روشنگری هستند.
در سال ۱۷۵۵ جمهوری خودمختار کُرس قانون اساسی مدرنی را تدوین و به اجرا گذاشت. این قانون اساسی تحت تأثیر افکار ژان ژاک روسو و توسط پاسکال پائولی و همکارانش به زبان ایتالیایی نگاشته شد. از قانون اساسی کرس به عنوان نخستین قانون اساسی مدرن معاصر نام میبرند. این قانون اساسی ۱۴ سال در کُرس رسمیت داشت تا اینکه فرانسه این کشور را در سال ۱۷۶۹ ضمیمهٔ خاک خود کرد.
در سال ۱۷۷۲ گوستاو سوم پس از یک کودتای بدون خونریزی بر تخت پادشاهی سوئد نشست و به حکومت پنجاه ساله پارلمانی پایان داد. وی سپس به تألیف قانون اساسی جدید سوئد دست زد که در آن نظام حکومتی «پادشاهی مطلق» بود. بر اساس این قانون، حکومت جدید در مقایسه با نظام پارلمانی پیشین سوئد مستبدانه به نظر میرسید، اما با این حال از بسیاری از قوانین رایج در پادشاهیهای مستبد دیگر بازتر و انسانیتر بود. برای مثال قانون آزادی بیان مصوب سال ۱۷۷۶ هنوز هم در قانون اساسی امروزی سوئد باقی است.
ایالت ماساچوست در سال ۱۷۸۰ یعنی هفت سال پیش از پذیرفته شدن در ایالات متحده آمریکا، قانون اساسی خود را تهیه کرد. قانون اساسی ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۸۸ تهیه شد و رسمیت یافت. این قانون برای اداره نظام چند-ایالتی خود از نظام سیاسی اتحاد پادشاهیها در بریتانیای کبیر الهام گرفته بود. علاوه بر آن، عقاید پلیبیوس فیلسوف یونانی، جان لاک فیلسوف تجربهگرای بریتانیایی، و شارل دو مونتسکیو متفکر فرانسوی، تأثیر زیادی بر قانون اساسی ایالات متحده آمریکا داشتهاند.
سه سال بعد در سال ۱۷۹۱، قانون اساسی لهستان-لیتوانی و قانون اساسی فرانسه تهیه و به اجرا گذاشته شد. پادشاهی بلژیک (۱۸۳۱)، لیبریا (۱۸۴۷)، لوکزامبورگ (۱۸۶۸) و کنفدراسیون سوئیس (۱۸۷۴) از نخستین کشورهایی بودند که پس از آن اقدام به تدوین قانون اساسی برای خود نمودند.
دادگاه قانون اساسی
هماینک در ۴۹ کشور جهان دادگاههای ویژهای به نام دادگاه قانون اساسی وجود دارد که کار اصلی آن بررسی سازگاری قوانین مصوبه با قانون اساسی کشور است.
قانون اساسی ایران
پیش از انقلاب مشروطه
غلامحسین زرگرینژاد تاریخنگار، پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه تهران، بر این باور است که در دوران ناصرالدین شاه سه بار قانون اساسی نگاشته شدهاست. این قانونها اگر چه عنوان «قانون اساسی» نداشتهاند، درعمل به منزلهٔ قانون اساسی بودهاند. به گفتهٔ او نخستین قانون حکومت ایران را ملکم خان در سالهای آغازین تمایلات ناصرالدین شاه به اصلاحطلبی نوشت و برای میرزا جعفر خان مشیرالدوله رئیس شورای دولت، فرستاد. این قانون بر اساس تقسیم وزارتخانهها به ۸ وزارتخانه تنظیم و ارائه شده بود.
قانون اساسی دوم که با عنوان «لایحهٔ تشکیل دربار اعظم» در ۱۲ شعبان ۱۲۸۹ ه.ق (مهر ۱۲۵۱ ه.خ) توسط میرزا حسین خان مشیرالدوله به شاه تقدیم شده بود، در ۲۰ شعبان با صدور دستخط شاه رسمیت یافت تا به اجرا درآید.
سومین قانون اساسی یا قانون حکومت ایران ناشناختهتر از دو مورد پیشین است. متأسفانه از نام و نشان نویسنده یا تنظیمکنندگان این قانوننامه یا دستورالعمل اطلاعی در دست نداریم، اما ظن غالب آن است که این قانون در اواخر دورهٔ تمایلات ناصرالدین شاه به اصلاح دستگاه دولت و پایان عصر سپهسالار (میرزا حسین خان مشیرالدوله) و سالها پس از تنظیم قانون اساسی دوم، تنظیم شده باشد، چرا که از انعکاس آن در روزنامهها و منابع قاجاری خبری نیست. گفتنی است که تنظیمکنندگان این قانون برای آن نامی نیز نگذاشتهاند. زرگرینژاد بر اساس محتوای آن، نام «قانون حکومت ایران» را بر آن نهادهاست. این قانون پس از تبدیل ۱۲ وزارتخانه به ۱۵ وزارتخانه نگاشته شدهاست.
قانون اساسی مشروطه
قانون اساسی مشروطه در هشتم دیماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۴ ذیقعده ۱۳۲۴ هجری قمری) به امضای مظفرالدینشاه رسید. این قانون ۵۱ ماده داشت که عموماً مربوط به طرز کار مجلس شورای ملی و مجلس سنا میشد، به همین دلیل در آغاز به نظامنامه نیز مشهور بود.
این قانون بعد از موفقیت مشروطهخواهان درگرفتن فرمان مشروطه و با عجله تهیه شده بود و در آن ذکری از حقوق ملت و سایر ترتیبات مربوط به رابطه اختیارات حکومت و حقوق ملت نبود، بنابراین «متمم قانون اساسی» تهیه شد و به تصویب مجلس رسید و محمدعلیشاه نیز آن را در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی (۲۹ شعبان ۱۳۲۵ هجری قمری) امضا کرد. این قانون و متمم آن تا سال ۱۳۵۷ که حکومت پادشاهی در ایران برافتاد، قانون اساسی ایران بود.
قانون اساسی جمهوری اسلامی
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ تهیه شد، و پس از همهپرسی نوع حکومت جمهوری اسلامی، در روزهای ۱۰ و ۱۱ آذر ماه سال ۱۳۵۸ به بحث گذاشته شد و پس از دریافت رأی اکثریت مردم (۹۹٫۵٪) به اجرا گذاشته شد. این قانون در سال ۱۳۶۸ و پس از حکم آیتالله خمینی به رئیسجمهور وقت مورد بازنگری قرار گرفت و در ۶ مرداد در همهپرسی قانون اساسی ایران ۱۳۶۸ به تأیید اکثریت مردم ایران رسید.
جستارهای وابسته
فهرست قانونهای اساسی کشورها
منابع
پیوند به بیرون
فارسی
در سایت حقوق: اخبار حقوق اساسی
در سایت حقوق: حقوق اساسی
در سایت حقوقدانان: استادان حقوق اساسی
سایت فرانسوی حقوق اساسی
متن کامل قانون اساسی برخی کشورها
انگلیسی
انجمن قانون اساسی
قوانین اساسی ملل
اسناد حقوقی
سیاست
قانون
منابع حقوق
مام دادیک
__نمایه__ |
2233 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D8%A7%D8%A8%D8%B2%D8%A7%D8%B1 | ماشینابزار | ماشینابزار یا ماشینافزار نامی کلی است برای اشاره به دستگاههای ویژه کارهای مختلف صنعتی. در رشتهٔ تحصیلی ماشین ابزار روند ساخت و تولید قطعات کوچک تا قطعات بسیار بزرگ در آن توضیح داده میشود بیشتر بحث ماشین ابزار در بارهٔ تولید و ساخت قطعات با براده و بدون براده است، یک متخصص ماشین ابزار میتواند با دانش و فن خود یک قطعه را با توجه به جنس قطعه، شکل، خاصیت و مقدار هزینه آن قطعه را بسازد.
ساختمان ماشین ابزار
قطعههای اصلی ماشین ابزار عبارتند از:
محورهای اصلی ماشین و چرخدندهها
کوپلینگها و انتقال دهندههای قدرت
منبع قدرت
جعبه دنده
بدنه و پایه ماشین
دستگاههای ماشینابزار
دستگاه تراش
دستگاه فرز
دستگاه سنگزنی
دریل
سیانسی
دستگاه هاب
صفحه تراش
کپی تراش
سری تراش
فرز پانتوگراف
بورینگ
هونینگ
لپینگ
دستگاه اسپارک
دستگاه وایرکات
دستگاه خانکشی
دستگاه کلهزنی
ماشین سنتر
منابع
برای مطالعه بیشتر
کتاب Machine Design by PAUL H. BLACK 4
طراحی ماشینهای ابزار اثر اسماعیل مقدم
کتاب Machinary Hand book
کتاب ماشینافزار نوشته Lascoe - Orville ترجمهٔ ابراهیم صادقی انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران
تجهیزات صنعتی
تجهیزات و لوازم
کارهای چوبی
ماشینابزارها
ماشینکاری
ماشینها |
2247 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%DB%8C%D9%86%D9%88%DA%A9%D8%B3 | لینوکس | گنو/لینوکس سیستم عاملی شبهیونیکس است که بخش عمدهٔ آن، سازگار با استاندارد پازیکس است. بسیاری از توزیعهای گنو/لینوکس از کلمهٔ «لینوکس» در نام خود استفاده میکنند، اما بنیاد نرمافزار آزاد از نام «گنو/لینوکس» برای تأکید بر اهمیت سیستم عامل گنو استفاده میکند که باعث ایجاد برخی بحثها مثل بحث نامگذاری گنو/لینوکس شدهاست. به نظر سازندهٔ لینوکس، استفاده از نام «گنو/لینوکس» برای کل سیستم، اشتباه است.
گنو/لینوکس میتواند سختافزارهای مختلفی از جمله انواع مختلف تلفن همراه، تبلت، مسیریاب و کنسول بازی، رایانههای رومیزی، رایانههای بزرگ، ابررایانهها و رایانههای تک بردی (SBC) را پشتیبانی کند.
اگرچه ابتدا لینوکس فقط برای استفاده روی ریزپردازندههایی با معماری ۸۰۳۸۶ اینتل طراحی شدهبود، اما امروزه انواع گوناگون معماریها را پشتیبانی میکند، و در انواع و اقسام وسایل؛ از رایانهٔ شخصی گرفته تا ابررایانهها و تلفنهای همراه و سرورها به کار میرود. این سیستمعامل در ابتدا بیشتر توسط افراد مشتاق، بهطور داوطلبانه گسترش پیدا میکرد و به کار گرفته میشد. لینوکس توانستهاست پشتیبانی شرکتهای بزرگی چون آیبیام و هیولت-پاکارد را بهدستآورد و با بسیاری از نسخههای تجاری یونیکس رقابت کند. طرفداران لینوکس و بسیاری از تحلیلگران این موفقیت را ناشی از استقلال از فروشنده، کمهزینهبودن پیادهسازی، سرعت بالا، امنیت و قابل اطمینان بودن آن میدانند.
لینوکس، توزیعهای مختلفی دارد، از جمله دبیان، سنت او اس (مناسب سرور)، کالی لینوکس (که بیشتر برای تست نفوذ استفاده میشود) فدورا و نمونههای دیگر نام دارند.
آمار دقیقی از تعداد تمام توزیعهای لینوکس وجود ندارد اما تخمینهای در این مورد وجود دارد.
بهطور کلی میتوان گفت هر سیستم عامل کامپیوتری دارای هسته یا کِرنِل و رابط بین نرمافزار و سختافزار سیستم است و وظیفهٔ انجام کارهای اساسی را دارد.
در اصل، کرنل پایینترین سطح اجزای نرمافزاری یک سیستم است و اگر آسیب ببیند تمام سرویسها و نرمافزارها را مختل خواهد کرد. از وظایف هسته یا کرنل، این است که منابع سیستم را به برنامههای دیگر موجود در سیستم متصل کند.
تاریخچه
در سال ۱۹۸۴ میلادی ریچارد استالمن که رئیس بنیاد نرمافزارهای آزاد بود پروژه گنو (GNU) را آغاز کرد. در این پروژه که یک جنبش نرمافزاری محسوب میشد، برنامهنویسان با یکدیگر همکاری میکردند که این همکاری تا به امروز نیز ادامه دارد.
آن زمان بیشتر ابزارهای پروژه گنو که با زبان برنامهنویسی سی و اسمبلی نوشته شدهبود، آمادهٔ کار بودند و تنها یک هستهٔ سیستمعامل مناسب و آزاد، کم بود. حتی سیستمعامل مینیکس نیز با وجود در دسترس بودن کد منبع آن، آزاد نبود و حق نشر مخصوص داشت. کار در پروژه گنو به سمت طراحی یک هستهٔ مناسب متمرکز میشد اما به نظر میرسید که برای ایجاد این هسته حداقل چند سال دیگر زمان نیاز است. این تأخیر برای لینوس توروالدز قابل تحمل نبود؛ بنابراین خودش دست به کار شد و با الهام از کد مینیکس کار را مجدد آغاز کرد. سرانجام در ۲۵ اوت سال ۱۹۹۱ در ساعت ۲۰:۵۷ (به وقت گرینویچ) پیامی تاریخی به گروه خبری comp.os.minix از طرف لینوس توروالدز ارسال شد. او یک دانشجوی فنلاندی بود که آن زمان در دانشگاه هلسینکی درس میخواند.
متن پیام او چنین بود:
لینوکس برخلاف مینیکس (یک سیستمعامل ساده، نوشته شده توسط اندرو تننبام که برای آموزش طراحی سیستمعامل به کار میرفت) که از معماری ریزهسته استفاده میکرد، با ایدهٔ هستهٔ یکپارچه طراحی شدهبود. اولین نسخهٔ لینوکس در سپتامبر ۱۹۹۱ در اینترنت منتشر شد. دومین نسخهٔ آن به فاصلهٔ کمی در اکتبر همان سال منتشر شد. از آن پس هزاران برنامهنویس و هکر در سراسر دنیا در این پروژه شرکت کردند. مقالهٔ «کلیسای جامع و بازار» اثر اریک ریموند مدل گسترش هسته لینوکس و نرمافزارهای مشابه را تشریح میکند.
پنگوئن تاکس نشانه و نماد شانس هستهٔ لینوکس است. لینوس توروالدز مالک علامت تجاری لینوکس است که به عنوان «نرمافزار سیستمعامل رایانه برای تسهیل در استفاده و عملیات رایانه» به ثبت رسیدهاست.
مجوز
هستهٔ لینوکس و بیشتر بخشهای گنو، تحت اجازهنامهٔ عمومی همگانی گنو (جیپیاِل) منتشر میشوند. جیپیال لازم میداند که تغییرات کد منبع و کارهای برگرفته نیز، تحت مجوز جیپیال منتشر شوند. یکی از نگرانیهای همیشگی لینوس توروالدز این بودهاست که از لینوکس بدون اجازه و به صورت تجاری و به صورت نرمافزار انحصاری استفاده کنند
توزیعهای لینوکس
لینوکس همیشه یکی از اجزاء یک توزیع لینوکس است. توزیعهای لینوکس توسط افراد، یعنی گروههای نه چندان متشکل و سازمانهای حرفهای گوناگون ایجاد میشوند. این توزیعها شامل تعدادی نرمافزار سیستم و برنامههای کاربردی به همراه روالی مشخص برای نصب آنها بر رایانه هستند. توزیعها بهطور معمول برای اهداف مختلفی از جمله محلیسازی، پشتیبانی از یک معماری خاص، کاربردهای بیدرنگ (real-time applications) و سامانههای توکار (embedded systems) به وجود میآیند و برخی از آنها آگاهانه، تنها از نرمافزارهای آزاد استفاده میکنند.
یک توزیع همه منظورهٔ معمولی، شامل هستهٔ لینوکس، کتابخانهها و ابزارهای گنو، پوستههای خط فرمان و انبوه بیشماری از نرمافزارهای کاربردی از مجموعههای اداری و سیستم پنجرهای اِکس گرفته تا مفسرها، ویرایشگرهای متن و ابزارهای علمی است.
از توزیعهای شناختهشدهٔ لینوکس میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اوبونتو (به انگلیسی: Ubuntu) (شناختهشدهترین و محبوبترین توزیع لینوکس؛ از لحاظ ظاهری نزدیکترین نسخه لینوکس به سیستم عامل ویندوز)
آرچ لینوکس (به انگلیسی: Arch Linux) (مناسب برای: برنامهنویسان و توسعهدهندگان)
دبیان (به انگلیسی: Debian) (یکی از محبوبترین توزیعهای لینوکس برای استفادهٔ مبتدیان و سرورها)
کالی لینوکس (به انگلیسی: Kali Linux) (مناسب برای: تستهای امنیتی از جمله تست نفوذ)
فدورا (به انگلیسی: Fedora) (مناسب برای: توسعهدهندگان نرمافزار، آموزندگان)
لینوکس مینت (به انگلیسی: Linux Mint) (مناسب برای: متخصصین، توسعهدهندگان و آموزندگان)
مانجارو (به انگلیسی: Manjaro) (مناسب برای: مبتدیان)
اپنسوزه (به انگلیسی: open SUSE) (مناسب برای: مبتدیان و متخصصین ماهر)
تِیلز (به انگلیسی: Tails) (مناسب برای: امنیت و حریم خصوصی)
زورین او اس (به انگلیسی: Zorin OS) (مناسب برای: مبتدیان و متخصصین)
سنت او اس (به انگلیسی: Centos) (مناسب برای: سیستم عامل سرور میزبانی سایت)
گستره
بیش از یک میلیارد دلار: برآورد اندازهٔ گنو/لینوکس که مقالهٔ تحقیقیای است بر روی توزیع رِدهَت لینوکس ۷٫۱، که در آن تعداد خطوط کد منبع ۳۰ میلیون عنوان شدهاست.
در این تحقیق، با استفاده از روش (مدل هزینه سازنده – کوکو) برآورد شدهاست که بر روی این توزیع نزدیک به ۸ هزار نفر در سال کار گسترش (توسعه) انجام شدهاست.
چنانکه این نرمافزار با روشهای متعارف خصوصی گسترش مییافت، هزینهٔ گسترشاش در ایالات متحده با روشهای گسترش متعارف خصوصی بالغ بر ۱/۰۸ میلیارد دلار (با قیمت دلار سال ۲۰۰۰) میشد.
بخش بزرگی از کد (۷۱٪) با زبان برنامهنویسیِ C نوشته شدهاست اما از بسیاری از زبانهای دیگر همچون ++C، لیسپ، اسمبلی، پرل، فرترن، پایتون و زبانهای اسکریپتنویسی گوناگونی هم استفاده شدهاند. اندکی بیش از نیمی از خطوط کد، تحت مجوز عمومی گنو (جیپیاِل) هستند.
هستهٔ لینوکس ۲٫۴ میلیون خط کد است و ۸٪ کل کد را تشکیل میدهد.
در پژوهشی جدید که بر روی توزیع لینوکس دبیان نسخهٔ ۴٫۰ که در سال ۲۰۰۷ عرضه شده صورت گرفت، مشخص شد این توزیع دارای نزدیک به ۲۸۳ میلیون خط کد بود که تخمین زده میشود هزینهٔ گسترشاش با روشهای گسترش متعارف خصوصی بالغ بر ۸٫۰۷ میلیارد دلار (با قیمت دلار سال ۲۰۱۳) و زمان مورد نیاز حدود هفتاد و سه هزار نفر در سال میشود.
کاربردهای سیستمعاملهای شکل گرفته بر پایهٔ لینوکس
در گذشته یک کاربر لینوکس برای پیکربندی و نصب سیستم خود، نیازمند دانش بالایی از رایانه بود. این دلیل، علاوه بر دسترسی به درون سیستم، باعث شده بود که بهطور سنتی کاربران لینوکس را (بر خلاف کاربران ویندوز یا مکاواس) کسانی شکل بدهند که با رایانه بیشتر آشنا هستند. افرادی که معمولاً با القاب «هَکِر» و «گیک» شناخته میشوند. این نگرش در سالهای اخیر با افزایش راحتی کار در لینوکس و گسترده شدن استفاده از بسیاری از توزیعها، اعتبار خود را از دست دادهاست. لینوکس در بازار سرورها و کاربردهای ویژه (مانند پردازش تصویر و سرویس وب) پیشرفت قابلملاحظهای کرده و در حال ورود به بازار بزرگ رایانههای رومیزی است.
لینوکس اساس مجموعه نرمافزار سرور، موسوم به لمپ (نرمافزار) متشکل و مخفف از (ل) لینوکس، (آ) آپاچی، (م) مایاسکیوال/ماریا دی بی، (پ) پرل/(پ) پیاچپی/(پ) پایتون) را تشکیل میدهد که میان توسعهدهندگان وب محبوبیت گستردهای کسب کردهاست. به دلیل پایداری و انعطاف لینوکس، این سیستمعامل حضور پررنگی به عنوان سیستمعاملی برای کامپیوترهای کارساز دارد. بر اساس آمار در سال ۲۰۰۸، از میان ۱۰ تا از معتبرترین شرکتهای هاستینگ Hosting دنیا، ۵ شرکت سیستمعامل لینوکس را در کارسازهای وب خود بهکار میگیرند.
توزیعهای لینوکس بهطور گستردهای به عنوان سیستمعامل در اَبَررایانهها استفاده میشود: از نوامبر سال ۲۰۱۰، از ۵۰۰ سیستم برتر، تمام آنها تحت اجرای توزیعهای لینوکس هستند. لینوکس همچنین به عنوان سیستمعامل برای سامیت Summit، قویترین ابررایانهٔ جهان، بهکار میرود.
از لینوکس همچنین بیشتر در سیستمهای کارگذاشته استفاده میشود. رایگان، متنباز و آزاد بودن آن باعث میشود انتخابی ایدئال برای ابزارهایی مانند سیمپیوتر (رایانهای که برای جمعیت کم درآمد کشورهای در حال گسترش طراحی شده) باشد.
لینوکس با داشتن محیطهای رومیزی مانند گنوم و کیدیئی، رابط کاربری hd همچون اپل مکینتاش و مایکروسافت ویندوز را در کنار دیگر محیطهای گرافیکی و رابط خط فرمان (ترمینال) یونیکسمانندِ سنتیاش، عرضه میکند. هرچند نرمافزارهای گرافیکی لینوکس برای بسیاری از مصارف وجود دارند، در بسیاری زمینهها نرمافزارهای خصوصی هنوز از گستره و میزان محبوبیت بیشتری برخوردارند.
نرمافزارهای تحت سرور لینوکس
سرور به سیستم رایانهای پرتوانی گفته میشود که در یک شبکه برای وظیفهای خاص، نقشی را بر عهده میگیرد. سیستمهای کامپیوتری سرور معمولاً از سختافزاری پرقدرت و نرمافزاری منعطف و پایدار برای ارائهٔ خدمت مورد نظر به تعداد زیاد مشتریان استفاده میکنند. سیستمعاملهای شکل گرفته بر پایهٔ لینوکس، به دلیل پایداری و انعطاف، گزینههای خوبی برای نصب بر روی سیستمهای سرور هستند.
نمونه نرمافزارهای مشهوری که معمولاً تحت گنو/لینوکس به عنوان نرمافزار سرور استفاده میشوند:
سرور پروکسی-کش (Proxy-Cache)
اسکوئید (SQUID)
سرور سامانه نام دامنه (DNS)
بایند (Bind)
سرور وب (Web Server)
آپاچی (APACHE)
انجینکس (Nginx)
سرور پست الکترونیکی (Mail Server)
پستفیکس (Postfix)
سرور پایگاه داده
مایاسکیوال (Mysql)
مانگودیبی (MongoDB)
ردیس (Redis)
سیستم تشخیص نفوذ شبکه
اسنورت (Snort)
سوریکاتا (نرمافزار) (Suricata)
نصب
در سالهای آغازین، دشوار بودن روند نصب سیستمعاملهای بر پایهٔ لینوکس مانعی برای پذیرش آنها بود؛ اما در سالهای اخیر نصب گنو/لینوکس بسیار آسان شدهاست. بسیاری از توزیعها دارای روند نصب آسان و قابلمقایسه با نسخههای ویندوز هستند؛ بهگونهای که توزیع اوبونتو با چند کلیک نصب میشود. علاوه بر این، رایانههای شخصیای با توزیعهای گنو/لینوکس وارد بازار شدهاند و به آسانی از بسیاری از فروشندههای اصلی، همچون دل، هیولت-پاکارد و وال-مارت قابلتهیه هستند.
یکی از بهترین نصّابهای گنو/لینوکس که بهطور گسترده نیز استفاده میشود، calamares نام دارد، که در خیلی از توزیعها برای نصب مورد استفاده قرار میگیرد.
بیشتر شیوههای عمومی نصب گنو/لینوکس، توسط همهٔ توزیعهای مهم پشتیبانی میشود که شامل اجرا از طریق لوح فشرده، حاوی برنامههای نصب و راهاندازی نرمافزارهاست. این لوح فشرده میتواند از طریق نسخه ایزو (ISO image) بارگذاری شدهباشد، به تنهایی و به قیمت بسیار پایین خریداری شود، یا میتواند در مجموعه نرمافزارهای تجاری اضافی ارائه شود.
برخی توزیعها همچون دِبیان (Debian) با فلاپیدیسک نیز قابل نصب هستند. پس از نصب ابتدایی، بیشتر نرمافزارها از طریق اینترنت و لوح فشرده قابل بارگیری و نصب هستند.
بسیاری از توزیعها میتوانند بیدرنگ از طریق دیسکهای زنده، بسیار سریعتر از نصب بر روی دیسک سخت، اجرا شوند. به این صورت که یک بار از لوح فشرده راهاندازی میشوند و میتوان از گنو/لینوکس بدون هیچگونه تغییری در محتویات دیسک سخت استفاده کرد. به همین نحو، برخی توزیعهای حداقلی، همچون تامزروتبوت (Tomsrtbt)، بدون نیاز به تغییر محتویات دیسک سخت از طریق فلاپی دیسک (Floppy Disk) قابل اجرا هستند.
همچنین بسیاری توزیعها از راهاندازی از طریق شبکه، پشتیبانی میکنند؛ یعنی همهٔ مراحل نصب و پیکربندی دستگاه، میتواند از طریق شبکه انجام شود.
پشتیبانی
فروشندگان تجاری و دیگر کاربران گنو/لینوکس در اجتماعات آنلاین (کانالهای آیآرسی)، گروههای خبری، فهرستهای پستی و انجمنهای اینترنتی پشتیبانی فنی ارائه میکنند. گروه کاربران گنو/لینوکس (LUGs) در همهٔ جهان به کاربران بسیاری بهرایگان یاری میرساند.
مدل کسبوکار بیشتر فروشندگان تجاری گنو/لینوکس (مانند ردهت و اوبونتو)، بر پایهٔ دریافت دستمزد جهت پشتیبانی است. اینگونه دریافت پشتیبانی در برابر پرداخت پول برای کاربران تجاری گنو/لینوکس حائز اهمیت است.
ساختار دایرکتوری لینوکس
سیستمعامل گنو/لینوکس یک سیستم منطقی است نه فیزیکی، این مورد به این معناست که ممکن است هر فایل یک پوشه از یک پارتیشن خاص باشد ولی در آدرسدهی ممکن است همه فایلها در یک آدرس باشند. برای مثال: پوشهٔ Documents لینوکس در ویندوز میتواند /home/username/Documents باشد ولی غالباً چیزی که وجود دارد این است که در ویندوز C:\Users\UserName\Documents معادل پوشه ذکرشده است. به همین دلیل در لینوکس باید کاملاً مشخص گردد هر فایل دقیقاً چیست. ساختارهای دایرکتوری لینوکس به علت گستردگیای که دارند میتوانند به شما در کارکرد راحتتر با لینوکس کمک کنند؛ ازاینرو یادگیری آنها در اولویت است. در ادامه چند مورد از اصلیترین آنها را معرفی خواهیم کرد.
دایرکتوری /
دایرکتوری /bin
دایرکتوری /boot
دایرکتوری /dev
دایرکتوری /etc
دایرکتوری /home
دایرکتوری /lib
دایرکتوری /media
دایرکتوری /mnt
دایرکتوری /opt
دایرکتوری /proc
دایرکتوری /root
دایرکتوری /sbin
دایرکتوری /tmp
دایرکتوری /usr
دایرکتوری /var
دایرکتوری /selinux
نگارخانه
یادداشتها
جستارهای وابسته
سیارک ۹۸۸۵ لینوکس
بنیاد لینوکس
گنو هرد
فهرست توزیعهای لینوکس
لینوکس توکار
پیوند به بیرون
اوبونتو برای تازهواردها
گنو یا لینوکس
ویکی اوبونتو فارسی
وبگاه هستهٔ لینوکس
وبگاه linux.com
وبگاه linux.org
بنیاد لینوکس
پروژهٔ مستندات لینوکس
نقشهٔ داخلی سیستمعامل گنو/لینوکس
کرنل لینوکس
منابع
گلین مودی: برنامه یاغی: جنبش لینوکس و بازمتن، انتشارات پرسیوس، شابک ۳-۹۹۵۲۰-۷۱۳-۰
جیددا آر (۲۰۰۴)
اختراعهای فنلاندی
سکوهای رایانش
سیستمعاملها
لینوس توروالدز
نرمافزارهای ۱۹۹۱ (میلادی)
نرمافزارهای آزاد چندسکویی
نرمافزارهای آزاد نوشتهشده با سی |
2257 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%BA%D8%A7%D9%86 | دامغان | دامغان شهری است که در شمال شرق ایران و در استان سمنان واقع شدهاست. این شهر یکی از کهنترین و باستانیترین شهرهای پارتی ایران است که در شاهنشاهی اشکانی اولین پایتخت اشکانیان در ایران بود. نام قدیم آن دِهمغان و صددروازه و هکاتم پولیس (به یونانی: Hecatompylos) بودهاست.
دامغان دارای چندین جاذبهٔ تاریخی و طبیعی است که از جملهٔ آنها میتوان به مسجد تاریخانه، تپه حصار، برج طغرل، پیر علمدار، چشمه علی، قلعههای گرد کوه، مهر نگار و منصور کوه، تپههای مریخی، تنگه زندان دیباج، دریاچه نمک و… اشاره کرد.
هوای پاک و وجود مناطق طبیعی با اقلیمهای متنوع در اطراف شهر یکی از جاذبههای گردشگری آن است به طوری که با طی مسافتی کوتاه در شمال دامغان، کوه و جنگلهای انبوه قرار دارد و در جنوب دامغان، کویر و شنزار است.
از نظر راههای مواصلاتی، دامغان در مسیر یکی از پر ترددترین و اصلیترین کریدورهای کشور یعنی کریدور تهران-مشهد قرار گرفتهاست، لذا روزانه اتوبوسها و قطارهای مختلفی به مقاصد تهران-مشهد از این شهر عبور میکنند. همچنین دامغان جادهای به ساری دارد که دسترسی به شمال کشور را بسیار آسان میکند. در جنوب دامغان هم جادهای به سمت اصفهان قرار دارد که به دلیل عبور از دشت کویر نسبت به سایر راههای مواصلاتی به دامغان، کم ترددتر است.
نامگذاری
نام دامغان از «ده» و «مغان» است. «ده» به معنای روستا است و «مغان» به معنای مگی است. همینطور یونانیان به این شهر را هکاتوم پولیس میشماردند که «هکاتم» لقبی هست که به شهرهایی که بالای چهار دروازه دارند داده میشد و «پولیس» هم به معنای شهر میباشد. نام ده مغان توسط زرتشتیان داده شده که شامل پادشاهانی چون کوروش و داریوش بزرگ از ایران باستان بود.
این شهر مهم ترین بخش ایالت قومس در تاریخ ایران بودهاست.
تاریخچه
دامغان، زمانی با نام صد دروازه پایتخت دولت شاهنشاهی اشکانی بودهاست. قدیمیترین مسجد ایران به نام مسجد تاریخانه «چهل ستون» که ۱۳۰۰ سال قدمت دارد در این شهر قرار دارد. نام کهن دامغان «گومش یا قومش» در کتیبه سارگون دوم آشوری پات نانه آمدهاست یعنی شهری که ۹۹ نگهبان دروازهها دارد. فاصله آن از دریای مازندران هفت روز راه بهشمار رفتهاست.
دور شهر دامغان دیوارهای ستبری وجود داشته که دو درشکه از کنار هم بر روی دیوار رد میشدند. بازماندههای آن دیوار هماکنون هم دیده میشود؛ و به نام دیوار بارو مشهور است. دامغان دو گونه آبوهوا دارد. از جنوب به دشت کویر و از شمال به دامنههای جنوبی رشته کوه البرز متصل است. به همین دلیل بیشتر گونههای میوه در این شهر میرویند.
جمعیت و زبان
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۵۹٬۱۰۶ نفر (دارای۲۳۴۱۰ خانوار) بودهاست.
زبان مردم شهرستان دامغان نیز گونهای از زبان فارسی است که با گویش فارسی خراسانی پیوستگی دارد. این گویش در همگی مناطق این شهرستان یکسان سخن گفته نمیشود. در مناطق شمالی شهرستان دامغان (به جز شهر دیباج)، به دلیل همجواری با استان مازندران با اندک تفاوت، مردم به زبان مازندرانی سخن میگویند روستاهای جنوبی حاشیه کویر (به جز روستای کوه زر)، تحت تأثیر مناطق مرکزی ایران بوده و به فراوانی واژههای آن مناطق را در گفتار آنان میتوان دید. زبان روستاهای شرقی دامغان به گویش شاهرودی نزدیک است. دیباجی گویش مردم شهر دیباج است. پژوهشگران زبانشناس دیباجی را از گویشهای کناره دریای خزر میدانند. گویش دیباجی با وجود داشتن شباهتهایی با گویشهای مجاور خود به ویژه نواحی شمالی، تفاوتهایی نیز با آنها دارد. پژوهشگران زبانشناس با توجه به نزدیکی ویژه گویش دیباجی با گونههای مازندرانی به لحاظ صرفی و نحوی، گویش دیباجی یکی را از گونههای مازندرانی میدانند.
راهها
دامغان به عنوان مرکز اتصال راههای ایران شناخته میشود، بدین جهت که جاده تهران مشهد که غرب و شرق ایران را به هم وصل میکند و همچنین کریدور جنوب - شمال که بخشهای شمالی و جنوبی ایران را بهم متصل میکند، از دامغان میگذرد.
شهر دامغان در مسیر جاده تهران مشهد جاده ۴۴ قرار گرفته و از غرب به شهر تهران و از سمت شرق به شهر مشهد منتهی میشود. همچنین جاده ۸۱ دامغان به خرانق جندق و خور به طول ۴۹۴ کیلومتر از راههای اصلی رفتوآمد به این شهر است.
آب و هوا
آب و هوای شهر دامغان به علت وزش بادهای شدید شمالی و بارندگیهای ناشی از بادهای نواحی گرگان و مازندران زمستانهای سرد و تابستانهای معتدل دارد.
به صورت کلی آب و هوای شهرستان دامغان تنوع زیادی دارد و شاید شما در یک روز، هر۴ فصل از سال را تجربه کنید. فصل بهار در شهرستان دامغان آب و هوای معتدل به همراه وزش باد است. بومیان شهرستان دامغان معتقدند که بادهای شهرستان دامغان باعث به ثمر رسیدن و مرغوبیت محصول پستهٔ این شهرستان شدهاست.
پسته
پسته مهمترین سوغات شهر دامغان که جزو محصولات صادراتی است. وجود آب و هوای مناسب و خاک حاصلخیز برای محصول پسته، دامغان را به یکی از مهمترین قطبهای تولید پسته در کشور ایران تبدیل کرده است. سالانه حجم زیادی از محصول پسته در دامغان برداشت میشود و به نقاط مختلف کشور و کشورهای همسایه صادر میشود. انواع مختلف این محصول از جمله پستهٔ کلهقوچی، پستهٔ قرمز علیان، پستهٔ فخری، پستهٔ شاهپسند، پستهٔ اکرمی،پسته اکبری، پستهٔ عباسعلی، پستهٔ خنجری و پستهٔ احمدآقایی است که همگی در دامغان کشت و برداشت میشوند.
آثار تاریخی و دیدنی
یکی از مهمترین تفریحگاههای دامغان، چشمه علی است.
تپهحصار نیز یکی از آثار به جای مانده از روزگاران کهن است و حدود ۷۰۰۰ سال قدمت دارد و تا به حال کاوشهای باستانی در آن صورت گرفته که نشان میدهد شهری است که در اثر زلزله بر سر مردمانش خراب شدهاست.
فرهنگ و مذهب در دامغان
مردم دامغان به دلیل همجواری با منطقهٔ خراسان بزرگ و طبرستان وجود آثار تاریخی و فرهنگی بسیار در این منطقه از وارثین قابل اعتنای فرهنگ و ادب فارسی به حساب میآیند. فرهنگ این شهر آمیختهای از فرهنگ اسلامی ایرانی کهنی است که از علل آن میتوان به قرنها حضور اسلام در این وادی و وجود اولین مسجد ایران، مسجد تاریخانه در این شهر اشاره نمود. اکثریت قریب به مطلق مردم دامغان پیروان شیعهٔ دوازده امامی بوده و وجود فرهنگ قدیمی و غنی عزاداری برای حسین بن علی سالیانه بسیاری از مردم را به این شهر و دیار فرا میخواند. فرهنگ دامغان به دلیل همجواری با استان مازندران از آن دیار نیز تأثیر پذیرفتهاست و میتوان در گفتار دامغانی کلماتی از پارسی قدیم و زبان پهلوی را شناسایی کرد.
جاذبههای گردشگری
آثار تاریخی
چشمه علی در ۲۵ کیلومتری شمال دامغان که از تفرجگاههای شاهان قاجار بود
مسجد تاریخانه قدیمیترین مسجد ایران
مسجد جامع
برج چهلدختران
گنبد زنگوله
بازار بزرگ دامغان (بازارچه)
تپهحصار
آرامگاه پیرعلمدار
امامزاده جعفر
امامزاده محمد
برج طغرل مهماندوست
قلعه گردکوه
قلعه کوه مهرنگار
شهر باستانی شامان
بقایای مرکز ایالت قومس در جنوب روستای قوشه و غرب امیریه
بارگاه بکیر بن اعین
خانه لطفی
دیوار بارو
هفت تنان -سلطانیه
روستای و کارونسرای قوشه
شمسآباد - تپه شمسآباد
آثار طبیعی
غار شیربند در شمال روستای جزن
کویر حاج علیقلی
روستای شمالی با چشمههای خروشان و معماری پلکانی به نام بادله کوه
چشمه پیر خوشتر در شمال شهر کلاته رود بار واقع در شمال دامغان
سرچشمه دیباج
تنگه زندان
کویر لوت
گرد کوه
چشمه قلقل
تپههای مریخی
قلل مرتفع
قله چالویی
قله شاهدار کوه
قله کرکسی
قله بادله کوه
قله منصور کوه
مشاهیر
منوچهری دامغانی - شاعر
فتحعلی شاه - شاه ایران از دودمان قاجار
احمد مهدوی دامغانی - پژوهشگر الهیات و ادبیات
حسن ذوالفقاری - نویسنده و پژوهشگر ادبی
محمدعلی معلم دامغانی - شاعر
یدالله رؤیایی - شاعر
علی معلم - نویسنده ، کارگردان و تهیه کننده
اسماعیل شاهرودی - شاعر
شیخ آهنین - کشتیگیر حرفهای ایرانی-آمریکایی
افشین شاهرودی - شاعر و عکاس
ناصر کشاورز - شاعر و نویسنده
سیفالله یزدانی - خوشنویس
علی اصحابی - خواننده و آهنگساز
بهنام بانی - خواننده
ناصر احمدی - دوبلور و گوینده رادیو
محمود قنبری - دوبلور و مدیر دوبلاژ
کامران دانشجو - سیاستمدار
فرهاد دانشجو - سیاستمدار
حسن سبحانی - سیاستمدار و استاد دانشگاه تهران
حسین امیر عبداللهیان - سیاستمدار و وزیر امورخارجه
مهدی نصیری - روزنامه نگار
سعداله مسعودیان - سیاستمدار ، دیپلمات
ابوالفضل عمویی - سیاستمدار ، دیپلمات
سید رضا تقوی - سیاستمدار
سید محمدتقی شاهچراغی - سیاستمدار و معاون سیاسی وزارت کشور
سید محمد شاهچراغی - نماینده مجلس خبرگان رهبری
غلامعلی نعیمآبادی - نماینده سابق مجلس خبرگان رهبری
محمدعلی عالمی - نماینده سابق مجلس خبرگان
مرتضی صفاری - نظامی و فرمانده نیروی دریایی
محمدحسن ناصری - رییس اداره اطلاعات ساواک
محمدرضا شریعتمدار دامغانی - سیاستمدار نماینده مجلس شورای ملی
احمد کیهان یغمائی - سیاستمدار و نماینده مجلس شورای ملی
مجتبی عالمی - سیاستمدار و نماینده مجلس شورای ملی
هما خاکپاش - بازیگر
داوود مقبلی - والیبالیست
محمدرضا دامغانی - والیبالیست
علیرضا منصوریان -سرمربی فوتبال
محمدعلی فلاحتی نژاد - وزنهبردار
زهرا برناکی - ورزشکار دوومیدانی
محسن تنابنده - بازیگر و نویسنده
اکبر عالمی - مجری و کارشناس تخصصی سینما
ناصر فرهودی - آهنگساز
علی اکبر مرآتی - از اساتید برجسته و عضو هیئت علمی تمام وقت دانشگاه گیفو
علیاکبر جلالی - پدر فناوری اطلاعات ایران
ابوالفضل حسن بیگی - نظامی و سیاستمدار
میرزا علی اکبر معلم دامغانی - عارف و دوست صمیمی سید روحالله خمینی
سید حسن شاهچراغی - سیاستمدار و سرپرست سابق روزنامه کیهان
حبیبالله فرحزاد - کارشناس برنامه سمت خدا
مهدی محقق - پژوهشگر ادبی و فلسفی
خسرو دانشجو - سیاستمدار
حسن احمدی - نویسنده
محمدرضا نصیری
محمدباقر بنیعامری
مهدی رجب بیگی
ابوحرب بختیار
علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه
حسن دامغانی
هوشنگ سعادت
محمدکاظم مزینانی - شاعر و نویسنده
اشکان خدابنده لو (اشوان) - خواننده
روح الله احمدی - شاعر و ترانه سرا
احمد امیر خلیلی - شاعر و ترانه سرا
علی رهبری، - خواننده و آهنگساز پازل بند -
علی اصغر عالمی - استاد بازنشسته دانشگاه بالتیمور مریلند آمریکا
سید محمد ترابی - استاد بازنشسته ادبیات دانشگاه های آمریکا و استرالیا
پویا شکوهی-مجری ، گزارشگر ،خواننده ، کارگردان و تهیه کننده
عبدالرضا امیر احمدی - مجری صدا و سیما
غلامعلی نادعلی زاده - ملک الشعرای تعزیه ایران
علی اصغر خطیب زاده - بازیگر برجسته تئاتر
حسام خلیل نژاد - بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر
جستارهای وابسته
جمعیت شهرهای استان سمنان
شهرستان دامغان
دانشگاه دامغان
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
منابع
پیوند به بیرون
ایرانشهر
وبگاه رسمی
دامغان
شهرستان دامغان
شهرهای استان سمنان
شهرهای شهرستان دامغان |
2259 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C%20%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%28%D8%AF%D8%A7%D9%85%D8%BA%D8%A7%D9%86%29 | بنای چشمه علی (دامغان) | بنای تاریخی چشمه علی مربوط به دورهٔ تیموری، صفوی و قاجاری است و در شهرستان دامغان، چشمه علی واقع شده و این اثر در تاریخ با شمارهٔ ثبت ۸۳۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
جستارهای وابسته
تاریخانه
فهرست آثار ملی ایران
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
پانویس
آثار دوره قاجاریان در شهرستان دامغان
اماکن تاریخی شهرستان دامغان |
2260 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 | استان کردستان | استان کردستان، یکی از استانهای ایران به مرکزیت شهر سنندج است که در غرب این کشور واقع شدهاست. مساحت این استان ۲۹٬۳۴۹ کیلومتر مربع معادل ۱٫۷٪ از مساحت کل کشور ایران است. این استان که در دامنهها و دشتهای پراکندهٔ رشتهکوه زاگرس میانی جای گرفتهاست، از شمال به استانهای آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به کرمانشاه و از غرب به اقلیم کردستان در کشور عراق محدود است. استان کردستان با کشور عراق ۲۳۷ کیلومتر مرز مشترک دارد. استان کردستان برپایهٔ آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۴۰۰ دارای ۱۰ شهرستان، ۳۱ بخش، ۳۰ شهر، ۸۶ دهستان و ۱۶۵۱ آبادی دارای سکنه و ۲۰۵ آبادی خالی از سکنه بودهاست.
شهرستانهای این استان عبارتند از: سنندج، سقز، بانه، مریوان، قروه، کامیاران، بیجار، دیواندره، دهگلان و سروآباد.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ استان کردستان ۱٫۶۰۳٫۰۱۱ نفر جمعیت دارد که ۳۴ درصد روستایی و ۶۶ درصد را جمعیت شهری تشکیل میدهد. تراکم نسبی جمعیت معادل ۵۱٫۲ نفر در کیلومتر مربع است.
نام
کردستان متشکل از دو واژهٔ کُرد و پسوند (ستان) به معنی مکان است. کردستان مکان و سرزمین کردها و ناحیهای در غرب ایران است. کلمهٔ کردستان اولین بار بهطور رسمی در دورهٔ سلجوقی بهکار برده شد و از آن پس ثبت گردید.
جغرافیا
استان کردستان با مساحت ۲۹٬۵۰۰ کیلومتر در غرب ایران مجاور کشور عراق بین ۳۴ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد که این مساحت ۱٫۷ درصد از مساحت کل کشور را شامل میشود و از نظر وسعت رتبهٔ ۱۶ را در کشور دارا است. از شمال به استانهای آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان و از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان و قسمتی دیگر از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود است. این استان شامل ۲۳۰ کیلومتر مرز خاکی مشترک با کشور عراق است.
از لحاظ اقلیمی و طبیعی استان کردستان منطقهای کوهستانی است که دشتهای مرتفع و درههای پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شدهاند. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پستترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر میرسد. کوه بدر در قروه با ارتفاع ۳۳۱۰ متر بلندترین و منطقهٔ آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر، کم ارتفاعترین نقطهٔ استان است؛ که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیمهای متفاوت میگردد. کردستان با دریا فاصلهاش زیاد است، اما از طریق درههای عمیق در هم تنیده، به آبهای آزاد جهان در جنوب و دریاچههای شمالی نظیر دریای خزر و دریاچهٔ ارومیه راه دارد. سرچشمهٔ بسیاری از رودخانههای بزرگ در کوههای کردستان واقع شدهاند.
تقسیمات کشوری
جمعیت شهرستانها و شهرها
تاریخ
استان کردستان دارای پیشینه تاریخی غنی میباشد و با وجود شهرهای قدیمی همانند سقز و قروه باستانی بودن، تاریخ و قدمت خود را به رخ میکشد.
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که در شرق سرزمین مادها که با نامهای پارسوا یا پرسوا در کتیبههای آشوری و اورارتویی ثبت شدهاست و بر اساس آثار تاریخی بر جا مانده و گنجینه زیویه، قلعه و ارگ زیویه مرکز حکومت و پایتخت مادها بود. پارسوا (parsua) نام منطقهای بود در شهرستان سنندج شامل ۲۷ ناحیه کم جمعیت و زیستگاه قدیم اقوام پارس بهشمار میآمد. نخستین اشارهٔ تاریخی به پارسوا در حملهٔ شلمنسر سوم در کتیبهای به سال ۸۳۷ پیش از میلاد است. در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی میشد. در ابتدا قبایل آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود، پارسوا (پارسوما) نامیده میشد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در تخت جمشید و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد.
موقعیت پارسوا از نگاه مورخان
پارسوا جنوبیتر از زاب کوچک و در دیاله علیا قرار داشت و از یکسو با نواحی مختلف نامار و توپ لیاش در دیالهٔ وسطی و سفلی و از دیگر سو با ماننا و نواحی مختلف متمایل به ماننا و بالاخره با نواحی مختلفهٔ ماد هممرز بود. همچنین از کتیبههای اورارتویی مشهود است که پارسوا میان ماننا و سرزمین بابلی نامار قرار داشت. از مجموع مراتب فوق چنین نتیجه گرفته میشود که پارسوا را باید در حدود کردستان و شهرستان سنندج کنونی جستجو کرد. دیاکونف در اثر خود بهنام تاریخ ماد مینویسد: بخش علیای رود دیاله و شاخهها و شعب آن در مثلث شهرهای کنونی سلیمانیه، سر پل ذهاب و سنندج از اواسط قرن نهم پیش از میلاد پارسوا نامیده میشدهاست.
از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها به عنوان یکی از ایالات ایران باستان به نام «ماه» شناخته میشد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده میشد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویان شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، سقز سلطانی اردلان، گروس، الکا، زرین کمر، طغامین، خورخوره، پاوه و هورامان اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب میشدند.
دوران معاصر
بنا به پیشنویس شماره ۱۲۷۵ در ۹ آذر ۱۳۱۶، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۲۵ با توجه به فرمان شورای وزرا، کردستان از استان پنجم جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
بر اساس مصوبهٔ ۴۰۰۴/۴۵۶۲۹/ل هیئت وزیران که در تقسیمات کشوری سال ۱۳۳۷ خورشیدی صورت گرفت شهر قروه از استان همدان منتزع شد و به استان کردستان ملحق گردید.
استان کردستان در انقلاب ۱۳۵۷ نقش بهسزایی داشت و پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی نیز محل درگیری میان نیروهای کرد و حکومت جدید بود. در طول جنگ ایران و عراق نیز استان کردستان بارها توسط نیروهای نظامی عراق بمباران شد و نزدیک به ۴۵۰۰ نفر از اهالی این استان توسط ارتش عراق کشتهشدند.
مردم
قومیت
ساکنان اصلی استان کردستان کرد هستند و استان کردستان یکی از استانهای کردنشین در غرب ایران است. به استناد شواهد و مدارک مستند تاریخی، قوم کرد یکی از اقوام آریایی هستند که در هزاره دوم قبل از میلاد از کنارههای دریای خزر به سلسله کوههای زاگرس آمده و با غلبه بر قدرت آشوریان در نینوا، امپراتوری مادها را در قرن هفتم قبل از میلاد در ایران پایهگذاری کردند.
زبان
اکثریت مردم استان کردستان به میزان ۹۸٫۸ درصد به زبان کردی با لهجههای مختلف صحبت میکنند. زبان کردی یکی از زبانهای گروه هند و اروپایی و ایرانی است. زبان کردی علاوه بر استان کردستان در استانهای ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربیِ، همدان و شمال خراسان و دیگر کشورهای خاورمیانه همچون ترکیه، عراق، سوریه، لبنان و ارمنستان نیز تکلم میشود و لهجههای گوناگونی دارد. در استان کردستان گویشهای سورانی، کردی جنوبی (گروسی و کلهری) از زبان کردی و هورامی از زبان گورانی تکلم میشود، اما پر تکلمترین گویش کردی در استان کردستان «سورانی» است که لهجههای اردلانی، کردی سقزی، جافی، مکریانی، بابانی از این گویش در این استان تکلم میشود.
علاوه بر زبان کردی، گویشوران فارسیزبان و ترکزبان نیز در استان کردستان زندگی میکنند که جمعیت آنها بنا بر آمار موجود نزدیک به ۰٫۳ درصد از جمعیت استان را شامل میشود.
دین و مذهب
دین کُردها چه قبل از اسلام و چه در دورههای اسلامی با سایر اقوام ایرانی مشترک بودهاست. طبق اسناد و آثار به دست آمده قبل از اسلام بیشتر مردم کردستان زرتشتی بودهاند و امروزه اکثریت مردم این استان، مسلمان و اهل تسنن بوده و در انجام آداب و مناسک دینی از فقه شافعی پیروی میکنند و شافعی مذهب هستند. گروهی هم پیرو مذهب تشیع بوده که اکثریت آنها در شرق استان ساکن هستند. علاوه بر این گروههای کوچکی نیز با پیروی از سایر ادیان همچون یهودی، مسیحی، یارسان، بهائی و مذاهب دیگر در این استان زندگی میکنند.
نامداران
محمد مردوخ کردستانی (نویسنده، شاعر، تاریخنگار، سیاستمدار، فقیه و متکلم)
احمد مفتیزاده (سیاستمدار، نویسنده، متفکر مسلمان، اسلامشناس و بنیانگذار مکتب قرآن کردستان)
امانالله خان اردلان (فرمانروای امارت اردلان)
سنجرخان وزیری (سردار مبارزه با قوای اشغالگر روس)
مستوره اردلان (شاعر، نویسنده و تاریخنگار)
حسامالدین مجتهدی (امام جمعهٔ پیشین سنندج و نمایندهٔ فقید مردم استان کردستان در مجلس خبرگان رهبری)
اسعد شیخالاسلامی (نویسنده، محقق، استاد دانشگاه و مؤسس رشتهٔ فقه شافعی در دانشگاه تهران و طراح و بانی آزمون تعیین سطح علمی روحانیون اهل سنت)
یحیی صادق وزیری (آخرین وزیر دادگستری دورهٔ پهلوی و آخرین وزیر سنی مذهب ایران)
جلال جلالیزاده (سیاستمدار، استاد دانشگاه تهران، نویسنده و مترجم)
فریدون معتمد وزیری (سیاستمدار و استاد دانشگاه، بنیانگذار دانشگاه کردستان و دانشگاه رازی کرمانشاه)
ابراهیم یونسی (نویسنده و مترجم، نخستین استاندار استان کردستان پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در دولت موقت ایران)
عبدالحمید بدیعالزمانی کردستانی (محقق و نویسنده)
علاءالدین سجادی (نویسنده، شاعر و ادیب)
حسن امینی (مفتی کردستان و از فعالان مذهبی-قومی اهل سنت ایران)
علاءالدین باباشهابی (خواننده)
فردین صادق ایوبی (نقاش)
محیالدین حقشناس (شاعر و ادیب)
حسن کامکار (موسیقی دان و بنیانگذار گروه موسیقی کامکارها)
بیژن کامکار (موسیقیدان)
هوشنگ کامکار موسیقیدان)
اردشیر کامکار (موسیقیدان)
مریم بوبانی (بازیگر)
غفور یوسفیانی (مهندس نفت)
مظفر پرتوماه (دانشمند و فیزیکدان ناسا، مفسر قرآن)
سعید آقاخانی (بازیگر و کارگردان)
وریا غفوری (بازیکن فوتبال)
محمود شهریاری (مجری)
فرهاد اصلانی (بازیگر)
هوتن شکیبا (بازیگر)
عبدالله رمضانزاده (سیاستمدار اصلاحطلب)
کامران نجاتاللهی (استاد دانشگاه پلی تکنیک تهران)
احسان هوشمند (فعال ملی مذهبی)
ایرج شهسواری (از کشتهشدگان واقعهٔ هفت تیر)
علیرضاخان گروسی (سیاستمدار عصر قاجار)
آمینه اقدس (همسر ناصرالدینشاه و مالک پیشین محلهٔ اقدسیه تهران)
عمر ملاصالح سقزی (مورخ و نویسندهٔ اهل کردستان)
کوچر بیرکار(ریاضیدان)
محمدرضا رحیمی (سیاستمدار)
محمود دینی (بازیگر سینما)
ناصر رزازی (خواننده)
کاظم نوربخش (بازیگر)
یوحنا عیسایی(اسقف اعظم کلدانیان تهران)
شبنم قلیخانی(بازیگر)
بهمن قبادی (کارگردان)
شهرام ایرانی (فرمانده نیروی دریایی ارتش)
قطبالدین صادقی (فیلمنامهنویس)
صهبا شرافتی (بازیگر)
بیژن ذوالفقارنسب (مربی فوتبال)
فرامرز صدیقی (بازیگر)
بهروز غریبپور (کارگردان تئاتر)
دیمن زندی (بازیگر)
عبدالحمید ملکالکلامی (خوشنویس اهل سقز)
سید علیاصغر کردستانی (خواننده)
مظهر خالقی (خواننده)
عباس کمندی (خواننده)
صدیق تعریف (خواننده)
هادی ضیاءالدینی (مجسمهساز)
فتانه ولیدی (خواننده)
محمد صابر صابر (خوشنویس)
هانی مجتهدی (خواننده)
جمشید عندلیبی (موسیقیدان)
جمشید (خواننده) (خواننده)
صهبا شرافتی (بازیگر)
سعدالله نصیری (شاعر و خواننده)
مهسا امینی (شهروند کشتهشده توسط گشت ارشاد جمهوری اسلامی)
دکترعبداله سعیدی (استراتژیست در شورای عالی امنیت ملی و از نخستین دانشآموختگان رشته آیندهپژوهی (هوافضا)متولد اقکند گروس میباشند
فاطمه چهل امیرانی (فعال مدنی؛ سیاسی (همسر حمید باکری) ظاهراً اصالت کردستانی داشته و زادگاهشان از قصبات کرانی ودشت اوباتو است
امیرنظام گروسی (امیرنظام عهد قاجار؛ سیاستمدار؛ وزیر فواید عامه؛ سفیر و خوشنویس)
طبیعت و محیط زیست
اقلیم
اقلیم کردستان متأثر از تودههای هوای گرم و مرطوب مدیترانهای است که این تودهها موجب بارندگیهایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شدهاست. این تودههای هوایی از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را به صورت بارشهای پراکنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند.
تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز و میزان بارندگی سالانه در شرایط عادی اقلیمی معادل ۵۰۰ میلیمتر است. سقز یکی از سردترین شهرهای ایران دارای بیشترین روزهای یخبندان در سال بوده و بیشترین میزان بارندگی در استان، مربوط به شهرهای مریوان و بانه با حدود ۸۰۰ میلیمتر در سال و کمترین میزان بارندگی در ناحیه شرق حدود ۴۰۰ میلیمتر و در قسمت مرکزی استان یعنی سنندج نزدیک به ۵۰۰ میلیمتر در سال است. نفوذ تودههای مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچهٔ زریبار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگلهای انبوه بلوط و گونههای مختلف درختان جنگلی شدهاست.
درغرب استان میزان بارشها بیشتر از سایر نقاط است. فصل تابستان کمترین بارشها را دارد.
هوای استان در تابستان گرم و زمستان آن سرد است. کردستان به دلیل آبوهوای منحصر به فردش پتانسیل بالایی برای جذب گردشگر دارد.
زمینشناسی
شرق استان در اواخر دوران سوم و بهخصوص از اواسط میوسن به علت فورانهای آتشفشانی و شدت حرکات چینخوردگی در حواشی، به شکل حوضه رسوبی نسبتاً مستقلی درآمده که آبهای ارتفاعات اطراف بهویژه سرزمینهای مرتفع و شیستی غربی به آن میریختهاست. در پلیوسن این حوضه همانند حوضههای مشابه داخلی فلات ایران در اثر انعکاس حرکات کوهزا یا زمینزا ارتفاع یافته و از آب خارج شدهاست؛ بنابراین اولین شبکه آبهای جاری که در گذشته به این حوضه میریخته، بلافاصله بعد از خروج رسوبات از آب، در منطقه شروع به فعالیت نموده و با توجه به شیب ظاهری رسوبات از غرب به شرق در شاخهٔ واحدی جریان یافتهاست که امروز ما آن را به نام قزلاوزن میشناسیم.
کوهها و قلهها
در استان کردستان ارتفاعات، دامنهها و رشتهکوههای متعددی وجود دارند. رشتهکوههای غرب کشور به صورت رشتههایی موازی، تمامی پهنهٔ استان را دربر گرفتهاند و محدودهٔ طبیعی آن را تشکیل میدهند. در این کوهستانها یخچالها و قلههای مرتفع، چشمهسارهای فراوان وجود دارد. دامنههای مناطق کوهستانی، به ویژه مناطق نزدیک شهرها (آبیدر، کوه آربابا، شاهو) در جنوب استان دارای پوشش وسیع جنگلی و مرتعی هستند.
مهمترین کوههای استان کردستان که بیش از ۲۸۰۰ متر ارتفاع دارند عبارتاند از: کوه کوچسار، کوه نکروز در غرب سقز نزدیک روستای میرده، کوه شیخ معروف، کوه پنجهعلی (ارتفاع ۲۹۴۰ متر کوه هفت سوار جنوب شرقی دهگلان و جنوب غربی قروه در کنار روستای کنگره ۳۵ کیلومتری قروه) کوه کانیچرمه، کوه حلقهمسیر، کوه سناسره، کوه میانه، کوه مسجد میرزا، کوه ملاکاوو، کوه حسینبک، کوه پیازه، کوه تخت، کوه هوعالیداغ، هواره برزه، کوه چرخلان، کوه سراجالدین، و رشتهکوه چهلچشمه در نزدیکی روستای اسحاقآباد و کانعمت سقز. بلندترین قله در استان کردستان قلهٔ بدر است که در بخش چهاردولی شهرستان قروه قرار دارد و ۳۲۴۵ متر ارتفاع دارد.
کوه عوالان نشور با ارتفاع ۲۹۷۰ متر چشمههای پرآبی دارد. ارتفاعات تهته در منطقهٔ هورامان در غرب استان نیز یکی از مرتفعترین گردنههای استان کردستان و راه مواصلاتی به استان کرمانشاه است که هر سال نزدیک به ۱۵۰ روز به علت برف و ارتفاع زیاد مسدود میشود. ارتفاعات غرب استان به عنوان خط مرزی دو کشور ایران و کشور عراق در نظر گرفته شدهاست.
رودخانهها و منابع آب استان کردستان
منابع آبی
از جمله سدهای ساختهشده در استان کردستان میتوان موارد زیر را برشمرد:
سد قشلاق
سد گاوشان
سد شهید کاظمی سقز
سد گلبلاغ
سد وحدت
سد سیاهزاغ
سد تالوار
سد آزاد
سد گاران
سد چراغ ویس
سد داریان
مناطق دیدنی و گردشگری
موقعیت طبیعی و ویژگیهای جغرافیایی منطقه از قبیل کوههای مرتفع، آبشارها و رودهای خروشان، شکارگاهها و غارهای طبیعی از یکسو و از سوی دیگر: آیینها، موسیقی اصیل کردی، آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی، قلعههای مستحکم و تپههای باستانی، اماکن و عمارتهای تاریخی مانند حمامها، خانهها، کاروانسراها، روستاهای پلکانی با معماری منحصر به فرد، مراکز صنایع دستی و محلی فرش، گلیم، شال، گیوه، نازک کاری و… که تنها گوشه ای از غنای عظیم طبیعی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی و هنری کردستان است، به این استان جاذبههای فراوانی بخشیدهاست. هر یک از این جاذبهها میتواند زمینههای لازم را برای گردش و تفریح، کوهنوردی، صید و شکار و … فراهم آورد. گذشته از آن، کردستان یکی از قدیمیترین کانونهای زیستی و استقرارگاههای انسان در جهان محسوب میشود که تا کنون کمتر شناخته شدهاست.
فرهنگ
سینما
بزرگترین سینمای روباز جهان با گنجایش ۱۰ هزار نفر در پارک جنگلی آبیدر سنندج واقع است. آبیدر با پردهای در ابعاد ۱۲×۲۵ متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب میشود. صدای فیلمهای این سینما از طریق موج اف ام رادیو در هر مکان از پارک جنگلی آبیدر قابل دریافت است و پرده آن به گونهای تعبیه شده که ۱۰ هزار نفر بتوانند روبهروی آن قرار گیرند. در فصل تابستان ساعت ۲۱ هر شب یک فیلم در این سینما اکران میشود.
آئینها و مراسم
مراسم پیر شالیار در روستای اورامانتخت (هورامان) کردستان، هر سال دو بار در نیمه بهار و نیمه زمستان برگزار شده و عروسی «پیر شالیار» در سه روز جشن گرفته میشود. مقبره پیر شالیار که از موبدان عبدالقادر گیلانی بودهاست در انتهای جاده آسفالته اورامان قرار دارد. این مراسم شامل ذبح دام قربانی، دفزنی، نوعی رقص، خوردن آش، شبنشینی و خواندن شعر و دعا است. شروع مراسم روز چهارشنبه است که سه روز به طول میانجامد.
ورزش
پیست اسکی وزنه
پیست اسکی «وزَنه» که در دامنه شمالی کوه وزنه و به طرف روستای خاپورهده قرار گرفتهاست از قله با ارتفاع ۲۷۰۰ متر شروع و به سمت پایین و با شیب بسیار مناسب تا ارتفاع ۲۰۰۰ متر امتداد مییابد طول این مسیر به ۱۵۰۰ متر میرسد و اختلاف ارتفاع آن از ابتدا تا انتهای پیست به ۷۰۰ متر میرسد.
از آنجا که ارتفاعات گردنه خان و خصوصاً کوه وزنه با آغاز اولین بارشهای پاییزی و تقریباً از اواسط آبان ماه سفیدپوش میشود میتوان آذر ماه را شروع فصل اسکی در کوه وزنه به حساب آورد که با ماندگاری برف قابل اسکی تا اواسط اردیبهشت میتوان حداقل برای ۵ ماه از سال که کاملاً سفیدپوش است در آن اسکی کرد به طوری که طی بازدیدهای بهعمل آمده عمق برف در اواخر فرودین ماه در تمام طول پیست بیش از یک متر بودهاست.
پیست اسکی وزَنه سقز در سال ۱۳۸۴ از لحاظ دارا بودن شرایط یک پیست استاندارد به تأیید کارشناسان فنی فدراسیون اسکی کشور رسید.
این پیست از لحاظ شرایط آب هوایی و خصوصیت برفگیر بودن جزو مناطق ممتاز ایران به حساب میآید اما در حال حاضر هیئت اسکی سقز به علت نبود امکانات اختصاصی اسکی از جمله تله کابین و تله اسکی در این پیست، فقط قادر به ارائه امکانات تمرینی-آموزشی برای اسکیبازان است.
جاذبههای طبیعی
استان کردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیستمحیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یکی از استقرارگاههای بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از کاوشهای علمی باستانشناسی در مکانهای باستانی حاکی از این مطلب است. در کردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستانی شناسایی شده و حدود پانصد اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیدهاست.
بیشتر جنگلهای استان در اطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگلهای شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. در حال حاضر جنگلهای استان به صورت درختچه و بوتههای پراکنده درآمدهاست. معروفترین درختان جنگلی این جنگلها بلوط، گلابی، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، نارون، افرا و درختهایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه است.
نواحی جنگلی استان عبارتاند از: جنگلهای مریوان (۱۸۵۰۰۰ هکتار)، بانه (۵۰۰۰۰ هکتار)، سقز (۷۰۰۰ هکتار) و جنگلهای منطقه سنندج که مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هکتار است و بیشتر درغرب کامیاران و جنوب سنندج واقع شدهاند.
از دیگر جاذبههای طبیعی استان میتوان به
دریاچه زریبار
پارک جنگلی آبیدر
منطقه اورامان
روستای پلکانی پالنگان
رودخانه سقز
رودخانه زرینه رود
کوه آربابا بانه
چشمهٔ آب معدنی باباگرگر (قروه)
آبشار و چشمه بل
رشتهکوههای چهلچشمه
کوههای کیلهشین و کوه نکروز مابین سقز و بانه
سراب قروه
آبشار کویله
غار کرفتو دیواندره اشاره کرد.
حمل ونقل
فرودگاهها
استان کردستان دارای دو فرودگاه است:
فرودگاه سنندج
فرودگاه سقز
راهآهن
راهآهن سنندج_همدان به طول ۱۵۱ کیلومتر در حال احداث است و فقط ۱۰ درصد تا اتمام پروژه باقی ماندهاست و بر اساس وعده وزیر راه و شهرسازی سال ۱۴۰۲ به بهرهبرداری خواهد رسید.
بررسیهای فنی برای اتصال شهر مریوان به شبکه ریلی کشور در حال انجام است و درصورت فراهم بودن شرایط، مرز بینالمللی باشماق مریوان نیز در سالهای آینده به شبکهٔ ریلی کشور متصل خواهد شد.
معادن
استان کردستان از معادن غنی و باارزشی برخوردار است به گونهای که فعالان حوزهٔ معدن لقب بهشت معادن ایران را برای استان کردستان انتخاب کردهاند. ۶۵ درصد تولید طلای ایران از معادن طلای استان کردستان است. بنا به گفتهٔ رئیس سازمان صنعت معدن و تجارت استان کردستان بیش از ۵۸ درصد معادن استان فعالاند.
مهمترین معادن سنگ آهن استان در شهرستانهای سقز، بیجار، دهگلان، قروه و دیواندره واقع شدهاست. به گفتهٔ معاون امور صنعت معدن تجارت استان ۵۳۱ فقره پروانهٔ بهرهبرداری معادن در کردستان موجود است.
در معادن کردستان تا سال ۱۳۹۵ حدود ۱۸ نوع مادهٔ معدنی کشف شده بود که برخی از آنها عبارتاند از:
آهن، طلا، سیلیس، آهک، گچ، منگنز، باریت، انواع سنگهای تزئینی و …
به گفتهٔ رئیس صنایع و معادن استان کردستان تا سال ۱۳۸۷ بیش از چهار هزار و پانصد میلیون تن کانی از معادن استان استخراج شده بودند.
آثار تاریخی
اماکن باستانی و تاریخی استان کردستان
استان کردستان از پیشینه تاریخی کهن برخوردار است و همواره بخشی از کانون فرهنگ و تمدن ایران زمین و همچنین از آنجا که استان کردستان از گذشته مهد عرفان و اعتقادات مذهبی و دینباوری بودهاست، دارای جاذبههای مهم تاریخی، فرهنگی، مذهبی و هنری است که مهمترین آنها به شرح زیر معرفی میشوند.
تپهٔ باستانی زیویه
غار کرفتو دیواندره
قلعه قمچقای
روستای هورامان تخت
قرآن نگل
خانه کرد
زیارتگاه عکاشه
مسجد دارالاحسان
موزه سنندج
عمارت خسروآباد
سردر فهیم
مسجد دو منار سقز
سنگنوشته اورامان
بازار سنندج
بازار سقز
پل قشلاق
قرآن تاریخی شیخ حسن مولان آباد
کاروانسرای تاجوانچی
روستای گردشگری صلواتآباد (سنندج)
دانشگاهها و مراکز آموزش عالی
قبل از انقلاب تنها یک مرکز آموزش عالی در استان کردستان وجود داشت که آن هم وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه بود. اما پس از پیروزی انقلاب، علاوه بر توسعهٔ این مرکز آموزش عالی و تبدیل آن به دانشگاه کردستان، چندین دانشگاه دیگر در این استان تأسیس شد. در حال حاضر اکثر شهرهای استان دارای دانشگاه اند و تعداد دانشگاههای استان هماکنون به ۴۷ واحد دانشگاهی افزایش یافتهاست. در سنندج، دانشگاه کردستان، دانشگاه پیام نور مرکز سنندج، دانشگاه علوم پزشکی کردستان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، دانشگاه مذاهب اسلامی واحد سنندج، پردیس شهید مدرس سنندج و پردیس بنت الهدی صدر سنندج دانشگاه فرهنگیان و مراکز آموزش علمی کاربردی و آموزشکدههای فنی و حرفه ای و… در حال فعالیت اند. در سال ۱۳۵۷، تعداد کل دانشجویان شاغل به تحصیل در استان کردستان ۴۵۹ نفر بوده که اکنون آمار دانشجویان استان به ۵۸۹۹۱ نفر افزایش یافتهاست.
موقعیت اقتصادی اجتماعی
استان کردستان یکی از قطبهای مهم کشاورزی و دامپروری ایران محسوب میشود. علاوه بر این، برخورداری از منابع غنی معدنی (فلزی و غیرفلزی) و نیروی انسانی متخصص از یک سو و موقعیت بسیار مناسب جغرافیایی و همسایگی با کشور عراق به عنوان یکی از بازارهای هدف و همچنین مسیر مناسب ترانزیتی در اتصال بندرهای جنوب به شمال غرب کشور از سوی دیگر، این استان را از نظر اقتصادی در جایگاه ممتازی قرار دادهاست.
استان کردستان یکی از استانهای مهم در حوزه کشاورزی و از لحاظ دامپروری یکی از قطبهای اساسی دامداری کشور است. فعالیتهای صنعتی این استان بسیار محدود میباشد، ولی بهطور کلی صنایع این استان به دو گروه ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی آن مشتمل بر صنایع کانی غیرفلزی، شیمیایی، نساجی و چرم، غذایی، برق و الکترونیک میباشد و صنایع دستی آن نیز شامل فرشبافی، گلیمبافی، نساجی و غیره میباشد. همچنین قاچاق کالا از عمدهترین شغلهای تأمینکننده اقتصاد مردم این مناطق است.
این استان در تولید محصول توت فرنگی در کشور رتبه اول را دارد و تأمین کننده بخش زیادی از این محصول کشور است.
کردستان دارای باغات و مزارع فراوانی است.
این استان دارای باغات زیادی از میوههای انار، انگور، انجیر، ازگیل، سیب، گلابی، به، شاتوت، توت، تمشک،
گردو، بادام، زردآلو، آلو، هلو، آلبالو، گیلاس و… میباشد. شهر یاسوکند قطب تولید انگور کشور در شمال شرقی این استان قرار دارد.
بخش عمده ای از مناطق کشاورزی این استان هم به کشت غلات(گندم، برنج، جو، عدس، نخود و لوبیا) و کشت محصولات صیفی–جالیزی (گوجهفرنگی، سیبزمینی، کدو، بادمجان، سیر، پیاز، فلفل، خیار، لوبیا سبز، باقلا، کرفس و سبزی) و (هندوانه، طالبی، کدو تنبل و خربزه) اختصاص دارد. از دیگر محصولات این استان میتوان به پنبه، گوشت، دانههای روغنی، زعفران، زیتون، ذرت، جارو و گلرنگ اشاره کرد.
در استان کردستان کارگاهها و کارخانههای بزرگ و کوچک متعددی وجود دارد که عمدتاً در دهه گذشته ساخته شدهاند. تعدادی از بزرگترین کارخانههای استان عبارتاند از:
کارخانهٔ لاستیک بارز کردستان واقع در دهگلان با میزان تولید سالیانه ۵ میلیون حلقه تایرمدرنترین کارخانهٔ تایر کشور است.
کارخانهٔ ایستک خورشید زریوار واقع در سنندج
کارخانهٔ تولید آبمیوه ژینا نوش روژهلات واقع در مریوان (از زیر مجموعههای ایستک) بزرگترین کارخانهٔ تولید عصارهٔ مالت خاورمیانه
تراکتورسازی کردستان در سنندج_تولید ۱۴ درصد تراکتور مورد نیاز کشور
مجتمع پتروشیمی کردستانواقع در سنندج
کارخانجات تولید آهن کردستان(در قروه و بیجار)(در حال تکمیل)
بهداشت و درمان
وضعیت سلامت مردم
۶٫۵٪ درصد از جمعیت بالای ۲۵ سال مردم استان کردستان به بیماری دیابت مبتلا هستند که حدود ۳۵ هزار نفر از جمعیت استان را شامل میشود. حدود ۲۰۰۰ تن از شهروندان استان کردستان به بیماری سرطان مبتلا هستندو میانگین سن ابتلا به سرطان در این استان ۶۵ سال است. نزدیک به ۴۲٪ از مرگ و میر سالانهٔ ساکنان این استان مربوط به بیماریهای قلبی-عروقی است.
مراکز درمانی
مرکز پزشکی، آموزشی و درمانی کوثر سنندج یکی از مدرنترین مراکز تشخیص سرطان در سطح کشور میباشد. در سالهای اخیر بهدلیل حضور بیماران خارجی قابل توجه در استان که عمدتاً اهل کشور عراق هستند، زیرساختهای لازم جهت توسعه گردشگری سلامت در حال ارتقاست تا استان کردستان را به قطب گردشگری سلامت غرب کشور بدل کند.
جستارهای وابسته
جمعیت شهرهای استان کردستان
بخشهای کردنشین ایران
کردستان ایران
پانویس
پیوند به بیرون
استانهای ایران
بنیانگذاریهای ۱۳۳۷ در ایران
کردستان ایران
مناطق تقسیمشده
مناطق مسکونی کردنشین |
2263 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D9%BE%D9%87%D8%A8%D8%AF | سپهبد | سِپَهبَد (تلفظ معمول: سپهبُد؛ نام یکی از درجههای ارتش است که بالاتر از سرلشکر و پایینتر از ارتشبد است.
سپهبد فرمانده یک سپاه از ارتش است که آن یگانی راه کنشی است که دارای تجهیزات و تسلیحات لازم برای اجرای عملیات رزمی بوده و از دو یا سه لشکر تشکیل میشود.
واژهشناسی
سپهبد یکی از کهنترین اصطلاحات نظامی فارسی است که در پارسی میانه «spāhpat» و در پارسی باستان «-spāda-pati*» بوده که آن همکردی از دو واژه: «-spāda*» «سپاه» و «-pati*» «سردار، سالار، رهبر» لفظاً به معنای «فرمانده سپاه» است.
پیشینه
سپهبد همچون مقام نظامی (فرمانده سپاه) نخستین بار در سپاه هخامنشیان (۵۵۰ – ۳۳۰ تا میلادی) پدید آمده و به زبان پارسی باستان -spāda-pati* نامیده میشد.
فرمانده سپاه اشکانیان (۲۵۰ تا میلادی — ۲۲۴) که سازمان ردهبندی دهدهی سپاه هخامنشیان را به ارث برده بود، spāδpat (به ) نامیده میشد.
فرمانده سپاه ساسانیان (۲۲۴ — ۶۵۱) که نیز ردهبندی و نامگذاری سپاه اشکانیان را به ارث برده بود، اسپهبد spāhbed (به زبان ) نامیده میشد.
اصطلاح «سپهبد» را سال ۱۳۱۴ فرهنگستان زبان ایران با پیشنهاد انجمن واژهگزینی ارتش شاهنشاهی ایران برابر با درجهٔ Lieutenant General (ژنرال سهستاره) در نیروهای نظامی آمریکا و معادل دریاسالار در نیروی دریایی نهادهاست.
در ایران
در ۱۹ فروردین ۱۳۰۹، احمد امیراحمدی در نتیجهٔ نبرد کردستان در برابر اسمعیل سیمیتقو به درجهٔ سپهبدی رسید و برای نخستین بار، این درجه در ارتش ایران معمول شد.
پس از او، بهترتیب این افراد به درجهٔ سپهبدی رسیدند: فرانسوا ژرژ ژاندر، محمد شاهبختی، مرتضی یزدانپناه، محمد نخجوان، امانالله جهانبانی، حاجعلی رزمآرا، علیاصغر نقدی، فرجالله آقاولی، فضلالله زاهدی و عبدالله هدایت. تا سال ۱۳۳۶ این درجه، که معادل دریاسالار در نیروی دریایی و امیرنویان (نویان) در رتبههای نظامیِ دورهٔ قاجار بود، بالاترین درجهٔ ارتش ایران بهشمار میرفت، ولی در این سال درجهٔ ارتشبد و معادل آن «دریابد» در نیروی دریایی ابداع شد.
بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، این درجه به هیچ فرد زندهای اعطا نشد، اما دو تن از سپهبدهای نیروی هواییِ شاهنشاهی، یعنی سید سعید مهدیون و شاپور آذربرزین برای مدت کوتاهی پس از انقلاب، به ترتیب سرپرستی و ریاست ستاد نیروی هوایی ملی ایران را عهدهدار شدند. همچنین در چند روز نخست پس از انقلاب، محمدعلی نوروزی سرپرست شهربانی کل کشور و احمدعلی محققی سرپرست ژاندارمری کل کشور گردیدند.
پس از ترور محمدولی قرنی، علی صیاد شیرازی و قاسم سلیمانی، درجهٔ این سه نفر از سرلشکری به سپهبدی ترفیع یافت.
نگارخانه
جستارهای وابسته
درجههای نظامی ایران
فهرست سپهبدهای ایرانی
پانویس
منابع
درجات ارتش ایران
درجات نظامی سنگاپور
درجات نظامی هند
عنوانها در ایران
واژگان نظامی |
2265 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%20%D8%A2%D8%B2%D9%85%D9%88%D8%AF%D9%87 | اسکندر آزموده | اسکندر آزموده (۱۲۹۱–۱۳۷۷) سپهبد و از نظامیان ارشد ایران در دوره پهلوی بود.
زندگی
او در سال ۱۲۹۱ در تهران زاده شد. او نیز مانند برادر بزرگ خود امیرحسین آزموده به نظامیگری پرداخت و از دانشکده افسری تهران دانشآموخته شد، سپس برای ادامه تحصیل راهی اروپا و آمریکا شد و دوره تاکتیک نظامی را طی کرد. اسکندر آزموده در ارتش به مقامات زیادی دست یافت که عبارتاند از معاونت فرماندهی کل ارتش، معاونت وابسته نظامی ایران در انگلستان، فرماندهی ارتش در فارس و آذربایجان، ریاست اداره تدارکات ارتش، قائم مقام فرمانده نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی. اما آنچه در دوران نظامیگری وی شاخص است اقدامات او در دوران کودتای نافرجام ۲۵ مرداد و کودتای موفق ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر مصدق میباشد. سرهنگ دوم اسکندر آزموده، از جمله افسرانی بود که با مأموران MI۶ و سیا در ارتباط بود و فرماندهی بخشی از عملیات علیه حکومت دکتر مصدق را عهدهدار بود، نامبرده فرمانده جنگ پهلوی و مسئول اشغال مرکز تلفن بازار و جنوب شهر و مرکز اکباتان بود. او در روز ۲۴ مرداد ۱۳۳۲ مأموریت خود را اجرا کرد ولی با آگاهی از شکست طرح کودتا، مجدداً مرکز تلفنی بازار را راه اندازی کرد تا خطری متوجه هنگ او نباشد. با شکست کودتا افسران زیادی دستگیر شدند که سرهنگ دوم اسکندر آزموده نیز از جمله این افسران بود.
پس از اجرای موفقیتآمیز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این افسران آزاد شدند و در روز ورود محمدرضا پهلوی به کشور، افسران عامل به کودتای ۲۸ مرداد همگی ترفیع درجه یافتند، اسکندر آزموده نیز به درجه سرهنگ تمامی ارتقا یافت و در ضمن نشان درجه یک رستاخیز را دریافت کرد، سپس به فرماندهی تیپ و پادگان عشرت آباد گمارده شد. اسکندر آزموده پس از آنکه تا درجه سپهبدی ارتقا یافت بازنشسته شد و در سال ۱۳۴۷ توسط جمشید آموزگار وزیر دارایی دولت هویدا، که خویشاوند نزدیک او بود به معاونت وزارت دارایی و سرپرستی کل گمرک تعیین شد. سپهبد آزموده تا سال ۱۳۵۳ در این پست ابقا بود تا اینکه در این سال بار دیگر خویشاوندش جمشید آموزگار وزیر کشور، او را به استانداری آذربایجان شرقی تعیین کرد.
با آغاز انقلاب اسلامی، در ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تظاهرات عظیمی در مخالفت با رژیم پهلوی در تبریز برگزار شد که این تظاهرات با کشتار مردم پایان یافت[ref?]. مسئول مستقیم رویداد تبریز از سوی ستاد بزرگارتشتاران سپهبد اسکندر آزموده، استاندار وقت شناخته شد. به همین علت برای خاموش کردن شعلههای نارضایتی و آرام کردن مردم تبریز ۳۰ بهمن ۱۳۵۶ آزموده به تهران احضار و از سمت خود برکنار شد. او پس از مدتی راهی انگلستان شد و در سال ۱۳۷۷ در همان کشور درگذشت.
جستارهای وابسته
فهرست فرماندهان ارتش ایران
منابع
برگرفته از مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
اهالی تهران
دادستانهای پیش از انقلاب در ایران
زادگان ۱۲۹۱
سپهبدهای ارتش شاهنشاهی ایران
آزموده، اسکندر
دانشآموختگان دانشکده افسری
استانداران آذربایجان شرقی
زادگان ۱۹۱۲ (میلادی)
درگذشتگان ۱۳۷۷
درگذشتگان ۱۹۹۸ (میلادی)
رئیسان کل گمرک |
2267 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%20%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%DB%8C%DA%86 | نادر باتمانقلیچ | نادر باتمانقلیچ (زاده ۱۲۸۲ آذریابجان ایران – درگذشته ۱۳۷۰ آمریکا) فرمانده نظامی، سیاستمدار و دیپلمات ایرانی بود.
زندگینامه
باتمانقلیچ در دانشکده افسری تهران به تحصیلات نظامی پرداخت. سپس برای ادامهٔ تحصیل عازم سوئیس شد. باتمانقلیچ در سال ۱۳۳۲ به درجه سرلشگری رسید.
در کودتای ۲۸ مرداد به مخالفان دولت دکتر مصدق پیوست و به همراه زاهدی نقشی فعال در شکلگیری کودتا داشت؛ بنابراین پس از انجام کودتا، هنگامی که زاهدی حکم نخست وزیری خود را از نصیری دریافت کرد، باتمانقلیچ نیز از سوی فضلالله زاهدی، به ریاست ستاد ارتش گمارده شد.
وی بههمراه فرماندار نظامی وقت تهران تیمور بختیار در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۴ تخریب حظیرةالقدس را آغاز کردند. او با درجه سپهبدی بازنشسته شد و آخرین سمتش استانداری خراسان و نیابت تولیت آستان قدس رضوی بود.
در پی پیوستن ایران به پیمان بغداد، در تاریخ ۷ اذر ۱۳۳۴ خورشیدی سفرای ایران در کشورهای عضو این پیمان تغییر کرد و باتمانقلیچ به سمت سفیرکبیر ایران در پاکستان منصوب شد.
نادر باتمانقلیچ پس از کودتای ۲۸ مرداد به سمت ریاست ستاد ارتش رسید؛ وی در جریان محاکماتش پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نقش ابوالقاسم کاشانی در کودتا اشاره کرد.
پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸، نادر باتمانقلیچ دستگیر شد. وی در بیست و نهم آذر ۱۳۵۹ به حکم شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران با اتهاماتی از قبیل وابستگی به رژیم پهلوی و تلاش در جهت استحکام آن و به ویژه ایفای نقش در کودتاهای بیست و پنجم و بیست و هشتم مرداد ۱۳۳۲ و اتهامات دیگر ابتدا به اعدام محکوم شد؛ ولی نهایتاً با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم گردید. باتمانقلیچ در روز هجدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به فرمان آیت الله خمینی عفو شد و عاقبت در سال ۱۳۷۰ در آمریکا درگذشت.
منابع
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، فاطمه معزی
استانداران خراسان
دانشآموختگان دانشکده افسری
درگذشتگان ۱۳۷۰
رئیسان سازمان تربیت بدنی
زادگان ۱۲۸۲
سپهبدهای ارتش شاهنشاهی ایران
سفیران ایران در پاکستان
سفیران ایران در عراق
سفیران پهلوی در پاکستان
سفیران پهلوی در عراق
متولیان آستان قدس رضوی
زادگان ۱۹۰۴ (میلادی)
درگذشتگان ۱۹۹۸ (میلادی)
سیاستمداران سده ۲۰ (میلادی) اهل ایران
دیپلماتهای سده ۲۰ (میلادی)
درگذشتگان به علت نارسایی کلیه
بنیانگذاران هتل
دور از وطنهای اهل ایران در ایالات متحده آمریکا
استانداران ایران
زندانیان و بازداشتشدگان اهل ایران
افراد دودمان پهلوی
تبعیدشدگان مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ ایران در ایالات متحده آمریکا
وزیران کشور (ایران) |
2269 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AA%D9%82%DB%8C%20%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C | محمدتقی شریعتی | محمدتقی شریعتی (۱۲۸۶ در مزینان سبزوار –۳۱ فروردین ۱۳۶۶ در مشهد) فعال سیاسی–مذهبی و پدر علی شریعتی بود. او از افرادی بود که با رویکرد نوگرایانه و روشنفکرانه به دین، فعالیت خود را آغاز نمود و تأثیرات زیادی در این زمینه برجای گذاشت. از مهمترین اقدامات او تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی بود که با هدف گسترش روح متعالی و مترقی اسلام و مقابله با فعالیتهای حزب توده و کسرویستها بنیان گذارده شده بود.
تحصیل و تدریس
محمدتقی شریعتی (مزینانی) در سال ۱۲۸۶ در خانوادهای مذهبی و ریشهدار در مزینان زاده شد. پدرش شیخ محمود و پدربزرگش آخوند ملا قربانعلی، معروف به آخوند حکیم، از روحانیون شیعهٔ منطقهٔ مزینان بودند. در سال ۱۳۰۷ به مشهد رفت تا تحصیلات حوزویاش را در حوزهٔ علمیه مشهد که از نظر شناختهشدگی علمی پس از حوزهٔ علمیه قم در رتبهٔ دوم قرار داشت ادامه دهد. پس از گذراندن دروس مقدمات و در حالی که دورهٔ سطح را آغاز نموده بود، حوزهٔ علمیه را به قصد تدریس در مدارس ملی ترک کرد. او بر این باور بود که آیندهٔ کشور به سرنوشت جوانان تحصیلکرده گره خوردهاست و باید به نحوی اسلام را بدانان آموزش داد که با ملزومات دوران مدرن همخوانی و سازگاری داشته باشد. در نتیجه محمدتقی شریعتی دو سنت دیرپای خانواده را کنار گذاشت: اول آنکه پس از اتمام دوران تحصیل به مزینان که منزلگاه سنتی خانوادهاش محسوب میشد بازنگشت؛ دوم آنکه با وجود برخورداری از تحصیلات حوزوی، برخلاف آبا و اجدادش به جای بر تن کردن عبا و بر سر گذاشتن عمامه، کت و شلوار فرنگی پوشید و کلاه شاپو بر سر گذاشت. شریعتی تصمیم گرفته بود که خود به آموزش جوانان بپردازد؛ جوانانی که در پندار او عامل تغییر یا روشنفکران اسلامی آینده بودند. برای نیل به این اهداف شریعتی مجبور بود که ادبیات فرا گیرد، شبیه آنان سخن بگوید و همانند آنان لباس بپوشد تا بلکه جوانان را مجذوب خود کند. به تعبیر مغنیه، یکی از روشنفکران و روحانیان شیعهٔ لبنان، شریعتی کلاه شاپو بر سر میگذاشت تا از به ریشخند گرفتهشدن روحانیون عمامهبهسر و ریشدار توسط نسل جوان جلوگیری کند.
از آنجایی که اسلامی که او از آن سخن میگفت با اسلامی که روحانیون سنتی مطرح میکردند تفاوت داشت، کار او دشوار مینمود. او آشکارا از برخی انتقادات احمد کسروی نسبت به شیعهگری و برخی مواضع حزب توده نسبت به مسائل اجتماعی طرفداری میکرد. او نیز همچون کسروی معتقد بود که برخی از آیینها و مراسم مذهبی تشیع پیوندی با اسلام راستین ندارند و ریشهٔ آنها را در انحرافاتی میدید که در دوران صفویه سنگبنایشان گذارده شده بود. همچنین او موافق مواضع حزب توده دربارهٔ عدالت اجتماعی و برابری بود و آنها را سازگار با اسلام مییافت؛ اما با فلسفهٔ مادهگرای آن مخالفت میکرد. این عقاید شریعتی موجب شده بود که روحانیان سنتی در مشهد شایعههایی پیرامون سنی، وهابی، و حتی بابی بودن او مطرح کنند.
کانون نشر حقایق اسلامی
پس از آنکه رضاشاه در سال ۱۳۲۰ بهاجبار سلطنت را ترک کرد، فعالیتهای دینی و سیاسی که تا آن هنگام کاملاً تحت کنترل بود، دوباره از سر گرفته شد. از سویی فعالیتهای حزب توده گسترش یافته بود و از سوی دیگر احمد کسروی اساس تشیع را زیر سؤال برده بود و آن را انحراف از اسلام میخواند. تحت این شرایط بود که محمدتقی شریعتی در سال ۱۳۲۰ کارزاری تکنفره را برای نشر آنچه او روح متعالی و مترقی اسلام میدانست آغاز کرد. در سال ۱۳۲۳ کانون نشر حقایق اسلامی را با هدف مقابله با نفوذ بیخدایی که توسط کمونیستها ترویج داده میشد، در مشهد بنیان گذارد. از دیگر اهداف تأسیس کانون، بازگرداندن روشنفکران مسلمانی بود که به دلیل احساس نفرت از کهنهپرستی و تاریکاندیشی روحانیون از اسلام روی گردانده و به آغوش کسرویستها پناه برده بودند. با این وجود گرایشهای مدرن و معتدل کانون نشر حقایق اسلامی، نهایتاً ضدیت مراجع قدرت شیعه در مشهد را برانگیخت. به تعبیر علی شریعتی، در بحبوحهٔ سالهای پس از ۱۳۲۰، در حالیکه روشنفکران گرایشهای مارکسیستی داشتند و مذهبیون گرایشهای مرتجعانه، روشنفکران مذهبی خود را بیپشتوانه و تنها مییافتند. محمد تقی شریعی راه سومی میان این دو گشود.
در ابتدا تمرکز کانون بر روی مسائل آموزشی و عقیدتی بود و نگاهی اصلاحطلبانه و نوگرایانه به دین داشت. کانون با اعتقاد بر ریشهها و اعمال عبادی مذهب شیعه به دنبال آن بود تا از مکتب شیعه، به آن صورتی که وجود داشت و به آن عمل میشد، راززدایی و عوامزدایی کند. برای رسیدن به این اهداف کانون میبایست از آن تصورات و اعمال مذهبی–سنتی که باعث رخوت، سستی، خرافات، و جبرگرایی میشد، انتقاد میکرد و در عین حال این امر باید بهگونهای صورت میگرفت که حساسیت مراجع قدرت شیعه در مشهد را بر نیانگیزد. به باور اعضای کانون «نیرویی که صرف عزاداری برای فلاکتها و نابختیاریهای گذشته میشد باید برای از میان برداشتن دشواری کنونی سمت و سوی دیگری میگرفت». به همین دلیل آیین متداول روضهخوانی که در آن یک روحانی با برشمردن رنجهایی که بر امامان شیعه در زندگی دنیوی گذشتهاست سعی در برانگیختن حس اندوه و همدردی حضار را داشت در کانون انجام نمیگرفت و به جای آن شخصی غیر روحانی با پوشش غربی از فلسفه، منطق و سایر مباحثی که برای رویارویی با یک کمونیست لازم بود سخن میگفت. همچنین تفسیر قرآن و نهجالبلاغه که در آن زمان عملی بدیع و نامعمول بود به جای صرفاً روخوانی آنها مورد تأکید قرار میگرفت.
در خلال نهضت ملی شدن صنعت نفت، کانون به طرفداری از محمد مصدق و آیتالله کاشانی برآمد و نشستها، راهپیماییها، و اعتراضهای سیاسی فراوانی را به سود جنبش ملی کردن نفت ترتیب داد. به عنوان مثال پس از روی کار آمدن مصدق، محمدتقی شریعتی رهبری جمعیتی را بر عهده گرفت که تابلو «شرکت نفت ایران و انگلیس» را از سردر دفتر آن در خیابان طبرسی پایین کشیدند و تابلو «شرکت ملی نفت ایران» را به جای آن نصب کردند.
در انتخابات مجلس هفدهم در مشهد، محمدتقی شریعتی در صدر فهرست انجمنهای اسلامی شهر که ذیل عنوان جمعیت مؤتلفهٔ اسلامی دور هم گرد آمده بودند قرار داشت. رقبای دیگر جمعیت مؤتلفهٔ اسلامی، گروههای مصدقی و زمینداران ثروتمند بودند. محمدتقی شریعتی از سویی پیشنهاد کاشانی برای تشکیل ائتلاف با زمینداران بزرگ را رد کرده بود و از سوی دیگر پیشنهاد گروههای مصدقی را برای ارائهٔ فهرست مشترک نپذیرفته بود. در روز انتخابات روند رأیگیری در مشهد که هیج بینظمی خاصی در آن گزارش نشده بود متوقف شد و از مشهد نمایندهای برای کسب کرسی مجلس انتخاب نشد. به گفتهٔ یکی از اعضای نظارت بر انتخابات آزاد که بر روند رأیگیری در مشهد نظارت داشت، به نظر میرسید که دو نامزد جمعیت مؤتلفهٔ اسلامی و دو نامزد زمینداران ثروتمند دارای بیشترین بخت برای کسب چهار کرسی مشهد در مجلس بودهاند؛ اما دولت مصدق با نگرانی از احتمال پیروزی طرفداران کاشانی در مشهد، شیراز، و اصفهان که اکثریت مجلس را برای آنان به ارمغان میآورد در روند انتخابات مداخله کرد. در اسفند ۱۳۳۱ که درخواست مصدق برای تمدید اختیارات اجرایی فراعادیاش از جانب کاشانی، رئیس وقت مجلس، رد شد، کانون برخلاف بینش اسلامی و پشتیبانی پیشین خود از کاشانی به پشتیبانی از مصدق پرداخت. در نتیجه محمدتقی شریعتی نشان داد که هواداری او از اشخاص به خاطر پوشش یا حرفهٔ آنها نیست بلکه برای اصول و مواضعیاست که آن افراد اتخاذ میکنند.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر ضد دولت ملیگرای مصدق و تا پیش از تابستان ۱۳۳۶ که کانون برای نخستین بار تعطیل شد، کانون نشر حقایق اسلامی به مرکز فعالیتهای طرفداران مصدق در مشهد مبدل شده بود. پس از آنکه در سال ۱۳۳۲ نهضت مقاومت ملی که دنبالهرو سیاستهای مصدق بود آغاز به کار کرد، اعضای کانون به عضویت آن درآمدند. در تابستان ۱۳۳۶ و در پی انتشار جزوهای با عنوان «نفت» که به بررسی توافقهای ایران با دولتهای غربی بر سر نفت میپرداخت، محمدتقی شریعتی و برخی دیگر از اعضای کانون دستگیر و زندانی شدند. در نتیجه فعالیت کانون نیز متوقف گردید. در سال ۱۳۴۱ اجازهٔ فعالیت دوباره به کانون داده شد اما به شرط آنکه کانون تنها به عنوان سازمانی فرهنگی–مذهبی که دخالتی در امور سیاسی نداشته باشد به فعالیت بپردازد. این مرحله از دوران فعالیت کانون نیز با بسته شدن نهایی آن در سال ۱۳۴۴ به اتمام رسید.
درگذشت
وی در ۳۱ فروردین ۱۳۶۶ درگذشت و در حرم علی بن موسی الرضا در مشهد به خاک سپرده شد.
آثار
آثار زیر از محمدتقی شریعتی بر جای ماندهاست:
آغاز وحی
اصول عقاید و اخلاق شریعتی
امامت در نهجالبلاغه
تفسیر نوین
تعلیمات دینی
چرا حسین قیام کرد؟
خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت
ز نیرو بود مرد را راستی
کارنامهٔ کانون نشر حقایق اسلامی مشهد
مبانی اقتصادی در اسلام
مهدی موعود امم
علی شاهد رسالت
نیایش
وحی و نبوت در پرتو قرآن
شجرهنامه
پانویس
منابع
آموزگاران اهل ایران
اصلاحطلبان مسلمان
اهالی سبزوار
درگذشتگان ۱۳۶۶
روحانیان شیعه تارک لباس روحانیت
زادگان ۱۲۸۶
علی شریعتی
فعالان سیاسی اهل ایران
خاکسپاریها در حرم امام رضا
مفسران قرآن شیعه دوازدهامامی
نواندیشان دینی اهل ایران
عالمان شیعه
روحانیان شیعه اهل سبزوار
مفسران قرآن اهل سبزوار
مفسران قرآن اهل ایران |
2280 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AF%D9%87%20%DB%B1%DB%B3%20%28%D9%BE%DB%8C%D8%B4%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%29 | سده ۱۳ (پیش از میلاد) | (سده چهاردهم پ.م. - سده سیزدهم پیش از میلاد مسیح - سده دوازدهم پ.م. - سدههای دیگر)
رخدادها
۱۲۹۵ (پیش از میلاد)؛ در مصر باستان دودمان هیجدهم به پایان رسید و دودمان نوزدهم بر سر کار آمد.
۱۲۸۲ (پیش از میلاد)؛ پاندیون دوم پادشاه افسانهای آتن پس از بیستوپنج سال پادشاهی درگذشت.
۱۲۷۸ (پیش از میلاد)؛ در ۱۵ دسامبر این سال ستی یکم درگذشت.
۱۲۷۹ (پیش از میلاد)؛ در ۳۱ مه رامسس دوم فرعون مصر باستان شد.
دهه ۱۲۹۰ (پیش از میلاد)؛ تروا ویران شد. افسانه جنگ تروا رخدادی تاریخی مینماید.
۱۲۷۴ (پیش از میلاد)؛ جنگ کادش و شکست تقریبی رامسس دوم از هیتیها
۱۲۶۹ (پیش از میلاد)؛ نوشتن کهنترین پیمان آشتی شناختهشده تاریخ میان رامسس دوم فرعون مصر باستان و هتتوشیلی پادشاه هیتیها
۱۲۵۱ (پیش از میلاد)؛ خورشیدگرفتگی ۷ سپتامبر و زایش افسانهای هرکول در تبس (یونان)
۱۲۵۰ (پیش از میلاد)؛ وو دینگ امپراتور دودمان شانگ
دهه ۱۲۳۰ (پیش از میلاد)؛ اژه پادشاه افسانهای آتن -که دریای اژه به نام اوست-نامهای ناراست دریافت داشت که در آن خبر از کشتن پسرش به دست مینوتور میداد. او با شنیدن این خبر دست به خودکشی زد.
۱۲۲۱ (پیش از میلاد)؛ فرعون مرنپتاه تازش لیبی را شکست داد.
۱۲۱۳ (پیش از میلاد)؛ تزئوس پادشاه اسطورهای آتن کنارگذاشتهشد و منستئوس نوه ارختئوس جایش را گرفت.
۱۲۱۲ (پیش از میلاد)؛ مرگ رامسس دوم
۱۲۰۰ (پیش از میلاد)؛ آغاز جاگیر شدن کیمریها در استپهای جنوبی روسیه، (برپایه حدس و گمان)
۱۲۰۰ (پیش از میلاد)؛ مردمان باستانی پوئبلو در آمریکای شمالی
۱۲۰۰ (پیش از میلاد)؛ نابودی نیروی هیتیها در آناتولی با ویرانی پایتختشان خاتوشا
جاگیری قبیلههای هند و اروپایی در کرانه دریای بالتیک
بهرهگیری از آهن در هندوستان
چهرههای برجسته
۱۲۲۵ (پیش از میلاد)؛ زایش افسانهای هلن
۱۲۲۴ (پیش از میلاد)؛ مرگ رامسس دوم
مرنپتاه فرعون دودمان نوزدهم مصر.
آمنمسس فرعون دودمان نوزدهم مصر.
موسی (بر فرض تاریخی بودن) سفر خروج بنیاسرائیل را رهبری کرد.
پانگینگ در چین
نوآوریها، یافتهها، آشناییها
منابع
نویسندگان ویکیپدیای انگلیسی، http://en.wikipedia.org/wiki/13th_century_BC، 13th century BC،(نسخه ۲۶ دسامبر ۲۰۰۶)
سده ۱۳ (پیش از میلاد)
سدهها (میلادی)
هزاره ۲ (پیش از میلاد) |
2284 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B1%D9%88%D8%AF | جوانرود | جَوانرود، (به کُردی: جوانڕۆ) نام شهری در استان کرمانشاه و مرکز شهرستان جوانرود است. جوانرود سومین شهر پر جمعیت استان پس از شهرهای کرمانشاه و اسلامآباد غرب است مردم جوانرود کرد هستند و با لهجه جافی از گویش اردلانی سخن میگویند.
از شمال به اورامان لهون و پل دو آب، از جنوب به شهرستان سرپل ذهاب و از شرق به کرمانشاه و از غرب به خاک عراق متصل است. زبان مردم این منطقه کُردی (سورانی با گویش جافی) است. از لحاظ موقعیت جغرافیایی این شهر در مرکز منطقه اورامانات و در بین سه شهرستان پاوه، ثلاث باباجانی و روانسر محصور میباشد. این شهر دارای جنگلهای طبیعی و بکر بلوط میباشد. واردات کالاهای خارجی و صادرات کالاهای ایرانی از طریق مرز جوانرود-عراق (دروله)، ثلاث-عراق (شیخ صله) و پاوه-عراق (شوشمی و سازان)، بازار پررونقی برای این شهر به ارمغان آوردهاست. از برتریها جوانرود نسبت به سایر شهرها عرضه محصولات امنیت کامل، مراکز اقامتی مناسب، آب و هوای معتدل، طبیعت بکر و منظرههای سرسبز فاصله نزدیک تر به مراکز مهم کشور همچون تهران، اصفهان و مشهد و جنوب کشور، محورهای مناسب راه و نزدیکی به مناطق گردشگری طاق بستان، بیستون، غار قوری قلعه، سد داریان و روستاها اورامانات است.
جوانرود یکی از گردشگرپذیرترین شهرها در غرب ایران است.
مردم جوانرود کُرد هستند به زبان کُردی سورانی و لهجه جافی تکلم میکنند.
نام
نام این شهر از دو کلمه کُردی «جوان» به معنای زیبا و کلمه فارسی «رود» تشکیل شده است که معنای رودخانه زیبا را میدهد، البته میتوان چنین برداشت کرد که نام این شهر از دو کلمه کردی «جوان» + «رو» تشکیل شده که به معنای زیبا چهره است، هر دو مورد محتمل است.
پیشینه تاریخی
نام جوانرود برگرفته از قلعههای حکومتی متعددی است که در این منطقه در چند قرن اخیر توسط حکومتها بنا نهاده شدهاست. آثار و شواهد مکتوب بدست آمده در منطقه تاریخ و قدمت جوانرود و نامش را به بیش از ۷۰۰ سال میرسانند. حمدالله مستوفی در کتاب خویش از این منطقه با نام «الانی» یاد میکند.
حکومت جوانرود که جزء بلوک هجدهگانه سنندج است و مردوخ کردستانی در کتاب خود بلوک جوانرود را متشکل از قریه آباد پاوه و نیز قلعه جوانرود و محال روانسر ذکر میکند بیشتر در دست والیان اردلان بوده اما حاکمان اصلی جوانرود که مشروعیت خود را از عامه مردم میگرفتند سید احمد بیگ جاف و فرزندان وی بودهاند. پس از او رستم بیگ وکیل بنا بر وصیت پدر سید احمدبیگ و نظر ریشسفیدان مسئولیت رهبری ایل را برعهده گرفت. بعد از او اولاد ارشد وی به این مقام میرسیدند. این یاسای ایلی با فوت محمد بیگ وکیل در سال ۱۳۶۳ ه.ش به پایان رسید. ایل غالب در جوانرود همواره جافها، به سرکردگی بیگ زادگان جوانرودی بودهاند.
جوانرود در خیزش ۱۴۰۱ ایران
جوانرود یکی از مراکز قیامی بود که با نام زن زندگی آزادی در ایران و پس از کشته شدن مهسا امینی شکل گرفت. تعداد زیادی از مردم این شهر در اعتراضات علیه حکومت کشته شدند.
کشته شدگان اعتراضات جوانرود:
بهاالدین ویسی
تهحسین میری
عرفان کاکایی
جهۆهر فهتاحی
ئیسمائیل گوڵعهنبهر
مهسعود تهیموری
جهماڵ ئهعزەمی
بورهان الیاسی
اماکن دیدنی و تاریخی
بازارچه مرزی جوانرود
بازارچه مرزی جوانرود که در مرکز شهر جوانرود قرار دارد. متشکل از بیش از ۳۵۰ غرفه و تعداد زیادی پاساژ و مغازه است که انواع محصولات و لوازم الکتریکی، لوازم خانگی، آرایش بهداشتی، پوشاک، صنایع دستی و مواد خوراکی را عرضه میکند بهطوری که تمام محصولات با قیمتی پایینتر و به صرفه تر از بازار داخل کشور به مشتریان عرضه میشود بهطوری که جوانرود توانسته در سالهای اخیر به قطب گردشگری و عرضه محصول در غرب کشور تبدیل شود و سالانه ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار گردشگر را از سر تا سر کشور برای خرید محصولات الکتریکی و… جذب کند. امنیت کامل شهر و شهرستان، قیمت پایین محصولات، تنوع گسترده محصولات، محورها مواصلاتی مناسب و نزدیکی به شهرها گردشگر پذیر کرمانشاه، پاوه و روانسر از دلایل موفقیت بازارچه مرزی جوانرود است.
غار کاوات
غار کاوات از جمله غارهای آبخوان کارستیک، دیدنی و معروف استان کرمانشاه و شهرستان روانسر است که در سلسله کوههای شاهو در شمال دره باصفای قوری قلعه روستای شبانکاره از توابع روانسر واقع شده که یکی از دو منبع اصلی آب شرب شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن میباشد افزودنی است که ورودی غار کاوات به دلیل جلوگیری از ورود آلودگیهای احتمالی، پلمب میباشد و در حال حاضر دیدن فضای داخلی غار برای گردشگران امکانپذیر نیست از دیدگاه ژئومورفولوژی برای توریسم ژئو یا همان ژئو توریسم جایگاه مناسبی میباشد. قدمت این غار که از آهک «تروراسیک» و ”کرتاسه” تشکیل شده و به ۶۵ میلیون سال قبل و به دوره دوم زمینشناسی بازمیگردد. دهانه غار در ارتفاع ۱۶۶۰ متری از سطح دریا قرار دارد. در انتهای این محوطه بزرگ، شاخه اصلی غار، با دهانه کوچکتری شروع شده و از قسمت چپ شاخه اصلی، نهر کوچکی به اعماق سنگها فرو میریزد. پس از ۴۰ متر پیشروی، برکهای به طول ۱۵ متر و عمق ۷۰ سانتیمتر وجود دارد که در بعضی جاها، عمق آن به ۵٫۱ میرسد. در این قسمت غار به دوشاخه تقسیم میشود.
روستای سفید برگ
این روستا مرکز پرورش ماهی قزل آلا در استان کرمانشاه است و در شهرستان جوانرود واقع شدهاست که همیشه پذیرای مهمانهای زیادی از سراسر استان و ایران است
آبشار روستای سیاران نهرآب
آبشار سیاران نهرآب در روستای به همین نام حد فاصل بین شهرستان جوانرود و ثلاث باباجانی واقع شدهاست. آبشار در سه طبقه مجزا به ارتفاع تقریبی ۹۰ متر دارای رود دائمی میباشد که متأسفانه با بی مهری مسئولین مواجه شدهاست که میتواند مکانی مناسب برای جذب توریسم و ایجاد اشتغال برای مردم شهرستان بخصوص روستای نهرآب سیاران و روستاهای اطراف آن شود.
قلعه بردزنجیر
در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی شهر جوانرود و در جنوب شرقی روستای هوان دران در بخش مرکزیِ دهستان بازان قرار دارد. بقایای معماری این قلعه بطول ۱۳۰ متر و عرض ۴۰ متر بر فراز کوهی مشرف به روستا واقع شدهاست. سازه اصلی پلانی تقریباً بیضی شکل دارد که بطول ۳۰ متر و عرض ۲۰ متر است. با توجه به قطعات سفال دورههای تاریخی (اشکانی- ساسانی) در این قلعه و وجود پراکنش سطحی سفالهای این دو دوره در دهانه دره و اطراف روستا خصوصاً گورستان آن احتمالاً این دره در دوره دوره مذکور از اهمیت استراتژیکی برخوردار بودهاست.
بنظر در دوره صفوی محل حکمرانی سومین وکیل قبادخان، یعنی نوشیروان بودهاست.این احتمال مطرح شده که این قلعه همان قلعه زنجیر است که در تاریخ عالم آرای عباسی به آن اشاره شده و جزو درتنگ ذکر شدهاست.
مقاصد گردشگری نزدیک در سایر شهرستانها
چشمه شفابخش ریزه که از اب ان برای درمان مشکلات کلیوی استفاده میشود و در شهرستان ثلاث باباجانی قرار دارد. غار آبی قوری قلعه در محور پاوه جوانرود، سراب زیبا روانسر، سد داریان شهرستان پاوه
اقتصاد جوانرود
اقتصاد جوانرود یک اقتصاد در حال توسعه در کشور است؛ از هدفهای مهم پیش روی آن میتوان توسعهٔ گردشگری، تجارت و اقتصاد را نام برد. طبق آماری، سالانه بهطور متوسط بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر گردشگر از شهر گردشگر پذیر جوانرود بازدید میکنند که این شهر را گردشگر پذیرترین شهر غرب کشور کردهاست. جوانرود همچنین مراکز خرید و فروشگاههای زیادی دارد که بخشی از اقتصاد آن را تشکیل میدهند.
منابع
کریمی، آیت؛ ۱۳۹۱، مطالعه و تحلیل ویژگیهای ژئومورفولوژیکی مؤثر در پایداری بستر شهر جوانرود با استفاده از داده ماهوارههای کارتوست p5 و لندست؛ پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس تهران.
برزگر، صالح؛ ۱۳۸۲، بررسی تحولات شهر و شهرنشینی جوانرود با تأکید بر توسعه کالبدی از ابتدای پیدایش تا سال ۱۳۸۲؛ پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد.
حیدری، سامان؛ ۱۳۹۴، آثار بازارچه مرزی در تحولات فضایی شهر جوانرود، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
fallingrain
پراکنش کرد
شهرستان جوانرود
جوانرود
شهرهای شهرستان جوانرود
مناطق مسکونی کردنشین در استان کرمانشاه |
2292 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A8%D8%A7%D9%86 | گروهبان | گروهبان درجهای درجهداری و سمتی در نیروهای مسلح ایران و بسیاری از کشورهای جهان است که پایینتر از درجهٔ استوار و بالاتر از درجهٔ سرجوخه جا میگیرد.
در ارتش به کسی گروهبان گفته میشود که فرمانده یک گروه باشد. گروه، نام از یگانهای ارتشی است که معمولاً از ۸ تا ۱۲ نفر تشکیل شدهاست. هر گروه خود معمولاً از دو جوخه تشکیل میشود.
درجه گروهبان در نیروی زمینی برابر با درجه مهناوی در نیروی دریایی است.
در دوره پهلوی اول، این درجه را «وکیلباشی» مینامیدند.
درجهٔ گروهبانی سه مرحله دارد:
گروهبان یکم
گروهبان دوم
گروهبان سوم
جستارهای وابسته
درجههای نظامی ایران
منابع
"واژههای نو فرهنگستان ایران تا پایان سال ۱۳۱۸، تهران، نشر ابن سینا ۱۳۱۹.
درجات ارتش ایران
درجات نظامی
درجات نظامی اتحادیه کشورهای همسود
درجات نظامی ارتش بریتانیا
درجات نظامی تفنگداران دریایی ایالات متحده
درجات نظامی استرالیا
درجات نظامی ایرلند
درجات نظامی بریتانیا
درجات نظامی سنگاپور
درجات نظامی کانادا
درجات نظامی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا
درجات نظامی نیروی هوایی سلطنتی
رتبهبندی پلیس در بریتانیا
عنوانها در ایران
واژگان نظامی |
2293 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%86%DA%AF | هنگ | هَنگ (به فارسی افغانستان: غُند) یکی از یگانهای راهکنشی است که معمولاً از دو یا چند گردان تشکیل میشود.
هر هنگ معمولاً از ۲٬۰۰۰ تا ۴٬۰۰۰ سرباز تشکیل شدهاست. معمولاً ۲ تا ۴ گردان با هم یک هنگ و ۲ تا ۴ هنگ با هم یک تیپ تشکیل میدهند. فرمانده یک هنگ معمولاً درجهٔ سرهنگی دارد.
واژهشناسی
اصطلاح «هنگ» ظاهراً با روش پسینسازی از واژهٔ «سرهنگ» ساخته شده است، که آن در پارسی میانه «sarhang» و در پارسی باستان «-sara-θang*» بوده و همکردی از دو واژه: «-sara*» «سر» و «-θang√» «کشیدن، هنجیدن، آهیختن» لفظاً به معنای «پیشکشنده، پیشبرندهٔ لشکر» است. این واژه در زبانهای پارسی میانه و سغدی هم به معنای «سردار، سرور، فرمانده، سرهنگ» به کار میرفته است. چنانچه، در سپاه سامانیان و غزنویان سرهنگ سردار و فرمانده فوج را میگفتند. از این رو، از دیر باز «سرهنگ» را ساخته شده از دو واژه: «سر» (سردار) + «هنگ» («سپاه، لشکر»> پارسی میانه: hang «نیرو، زور») شمردهاند. چنانچه، فرهنگ «غیاثاللغات» به نقل از فرهنگ و واژهنامههای کهنتر «فرهنگ جهانگیری»، «برهان قاطع»، «فرهنگ رشیدی»، «بحر عجم»، «سرهنگ» را چنین تعریف کرده است: «کوتوال و وجه تسمیه آن که سر به معنی سردار و امیر و هنگ به معنی سپاه». «فرهنگ آنندراج» نیز در تعریف «سرهنگ» آورده است: «سردار و پیشرو لشکر و سپاه، چه هنگ به معنی سپاه نیز آمده».
اصطلاح «هنگ» را سال ۱۳۱۴ فرهنگستان زبان ایران با پیشنهاد انجمن واژهگزینی ارتش شاهنشاهی ایران، جایگزین اصطلاحات عربی «فوج» و فرانسوی «رژیمان» (از ) کرد. همزمان واژهٔ «سرهنگ» نیز با پیشنهاد انجمن واژهگزینی ارتش به معنای «فرمانده هنگ» جایگزین درجهٔ «کلنل» (از ) شد.
پیشینه
هنگ همچون یگان رزمی نخستین بار در سپاه هخامنشیان (٥٥٠ - ٣٣٠ تا میلاد) پدید آمده و «هزاره» () نامیده میشده و آن را «هزاربد» () فرماندهی میکرد. هزاره از ۱۰ سده () تشکیل میشد و هزار سرباز را در بر میگرفت. هر هزاره یا هنگ برای خود درفش () داشت. از این رو، در سپاه اشکانیان (۲۵۰ تا میلاد – ۲۲۴ میلادی)، که سازمان ردبندی دهدهی سپاه هخامنشیان را به کار گرفته بود، هزاره «درفش» () نام گرفته و سردار آن «درفشسالار» () خوانده میشد.
در سپاه ساسانیان (٢٢٤ – ٦٥١ میلادی) نیز همین ردهبندی و نامگذاری به کار میرفته، ولی هر درفش از دو وشت () تشکیل میشد، که هر کدامی ۵۰۰ سرباز را در بر میگرفت.
در پی شکست شاهنشاهی ساسانیان از مسلمانان و گسترش اسلام در ایرانزمین، عربها برخی از اصطلاحات نظامی ایرانی را وام گرفتند. چنانچه، «عسکر» از laškar، «جند» از gund و «فیج» از payg (پیاده) در پارسی میانه وام گرفته شدهاند، ولی اصطلاح «درفش» با اصطلاح عربی «فوج» جایگزین شد.
در دورهٔ قاجار فوج از یگانهای نظامی در همین معنی بهکار میرفت. افواج به سه رده تقسیم میشدند: فوج پیاده، فوج سواره و فوج توپخانه. در اواخر دورهٔ قاجار تقسیمبندی نظامی به این گونه بود: ارتش به ده تومان قسمت میشد که هر تومان شامل چهار تا یازده فوج میشد و فرمانده هر فوج مقام سرتیپ بود. هر فوج از ده رسد یا دسته تشکیل میشد و در رأس هر دسته یک سلطان و در زیر دست وی دو نایب، دو بیک زاده، چهار وکیل و چهار سرجوخه مشغول به خدمت بودند. در هر فوج یک مشرف یعنی ناظر خرج فوج و چهار منشی قرار داشتند.
در رأس هرم یک فوج مقام سرتیپ و سپس دیگر مناصب عالی نظامی قرار داشتند که به ترتیب عبارت بودند از: سرهنگ، سرشته دار، یاور، مشرف، آجودان، بیرق دار، تحویلدار، ماجور، سرکرده، وکیلباشی، وکیل بیرق یا بیدق، بیکزاده، نایب اول و نایب دوم که هر کدام وظایف خاص خود را انجام میدادند.
در ردیف بعد از صاحبمنصبان، دستهٔ موزیکانچی قرار داشت که تعداد نفرات آن از این قرار بود:
شیپورچی بین ۷ تا ۹ نفر، طبّال بین ۱۲ تا ۱۵ نفر، سنجزن ۲ نفر، نیزن بین ۱۲ تا ۱۵ نفر.
بعد از دستهٔ موزیکانچی رسد یا دسته بهادران قرارداشت که در رأس آن مقام سلطان قرار دارد. ارباب مناصب این دسته عبارت بودند از یک نفرنایب اول، یک نفر نایب دوم و پنج نفر وکیل. دسته فوق خود به چهار جوخه تقسیم میشد که در رأس هر جوخه یک سرجوخه قرار داشت که تعداد نفرات تحت فرماندهی وی بین ۲۰ الی ۲۵ نفر بود.
بعد از دسته بهادران به ترتیب دستههای اول تا ششم قرار داشتند. تعداد نفرات هر دسته به ۸۰ الی ۹۰ نفر میرسید. در رأس هر دسته به مانند دسته بهادران مقام سلطان قرار داشت. ارباب مناصب هر دسته بعد از مقام سلطان به ترتیب ۲ مقام نایب و ۵ نفر مقام وکیل داشت. هر دسته بعد از ارباب مناصبش چهار جوخه داشت که سرجوخه فرماندهی نفرات ۲۰ الی ۲۵ نفری را برعهده داشت. نهایتاً در ردیف آخر تشکیلات یک فوج، دستهٔ مخبران (واحد مخابراتی) قرار داشت که چارت پرسنلی آن هم به ماننددیگر دستهها بود. (آرشیو اسناد آستان قدس رضوی، سند شماره ۹۲۹۰۶) (نمودارشماره ۱ پیوست) در هر فوج سمتها و مشاغل دیگری هم وجود داشت که در کنار سربازان مشغول به خدمت بودند که نام و خلاصه شرح وظایف آنها به شرح ذیل بود:
قَراوُل: مأمورین حفاظت از طرق و شوارع و پلها و انتظام دادن به افواج (استرآبادی، ۱۳۴۱، ص۵۷۲).
یَساوُل: کسانی بودند که اوامر شاه را به اشخاص و دستههای نظامی میرساندند (تکمیل همایون، ج۱، ص۸۶).
نَسَقچی: به هنگام جنگ در پشت سرپیادهها قرار داشتند و از فرار سربازان جلوگیری میکردند و همچنین مسئولیت نظم قشون و حفاظت اموال و تأمین امنیت معابر نیز از دیگر وظایف آنها بود (سردادور، ص۲۸۰).
نظام سربازگیری در سیستم پیادهنظام و سواره نظام با یکدیگر متفاوت بود. نظام سربازگیری در بخش پیادهنظام «بنیچه» نام داشت. بر این اساس، هر روستا یا طایفه متعّهد بود که متناسب با برآورد درآمد خود، سربازان مورد نیاز پیادهنظام را تأمین کند (فرهنگ معین، ذیل واژه). این قانون درسراسر ایران اعمال میشد ولی اراضی سلطنتی و مناطقی که درآنجا مالیات برزمین وضع نشده بود؛ بهطور عمده از دادن سرباز معاف بودند.
سربازانی که مطابق نظام بنیچه مشمول بهشمار میرفتند و نامشان برای خدمت نظام ثبت میشد جیرهٔ خانوادگی سالانه موسوم به «خانواره» دریافت میکردند که بهطور غیرمستقیم توسط روستاییان، یعنی در واقع از طریق مالیاتهای ارضی که به دولت میپرداختند، تأمین میشد. سربازانی که در حین خدمت متوفی میشدند یا فرار مینمودند، اهالی روستای آنها میبایست شخص دیگری را جایگزین وی مینمودند (از طوسی، تاریخ معاصر، ۱۳۶۹، ص۸۹).
منابع
نگاهی به اسناد نظامی دورهٔ قاجار، موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی، نوشتهٔ مهدی خانیزاده
واحدها و تشکیلات نظامی بر پایه اندازه
واژگان نظامی
هنگها |
2294 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86 | کهکشان | کهکشانها سامانههایی بزرگ و با اندازه و مرز مشخصی هستند که از ستارهها، ستاره فشرده، ماده تاریک، غبار کیهانی و گرد و غبارهای میان ستارهای تشکیل شدهاند و با نیروهای گرانشی به گردِ هم آمدهاند. کوچکترین کهکشانها دارای پهنایی برابر با چند صد سال نوری، شامل نزدیک به صد میلیون (۱۰۸) ستاره هستند. بزرگترین کهکشانها تا ۳ میلیون سال نوری پهنا دارند و شامل بیش از صد تریلیون (۱۰۱۴) ستاره هستند. کهکشانها بر گرد مرکز جرم خود در گردشاند. بیشتر جرم یک کهکشان معمولی به شکل ماده تاریک است و تنها چند درصد از آن جرم به شکل ستارهها و سحابیها قابل مشاهده است. سیاهچالههای کلانجرم یک ویژگی مشترک در مرکز کهکشانها هستند.
کهکشانها بر اساس مورفولوژی بصریشان بهعنوان بیضوی، مارپیچی، یا نامنظم دستهبندی میشوند.
واژهشناسی
کَه مخفف کاه است و به کهکشان، کاهکشان نیز میگویند.
در شبهایی که آسمان صاف و کاملاً تاریک است، نواری ابر مانند از تعداد بسیار زیادی ستارههای کوچک نزدیک به هم در آسمان دیده میشود که در گذشته کهکشان نامیده میشد. دهخدا در لغتنامهٔ خود، علت این نامگذاری را چنین بیان میکند: «این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسن بسته بر زمین ریگ آلوده کشد و خطها از آن بر زمین پدید آیند.»
امروزه این نوار نورانی را بیشتر با نام «راه شیری» یا «راه کاهکشان» میشناسیم و خود واژهٔ «کهکشان» برای اشاره به هر یک از گروههای بزرگ ستارگان که مانند جزیرههای دور از هم در عالم قرار گرفتهاند به کار میرود. کهکشانی که کرهٔ زمین به همراه سایر اجزای منظومه شمسی در آن قرار دارد را نیز کهکشان راه شیری مینامیم.
در زبان انگلیسی واژهٔ galaxy برابر کهکشان است. این واژه از اصطلاح یونانی galaktikos (به معنای شیری) یا kyklos galaxias (به معنای ناحیهٔ شیریرنگ) گرفته شدهاست. هر دو اصطلاح به همان نوار نورانی مزبور اشاره دارد. ریشهٔ این واژه به یک افسانهٔ کهن یونانی برمی گردد. بر اساس این افسانه، زئوس پسر خود هرکول را که بهوسیله یک بانوی فناپذیر زاده شده بود در میان سینههای همسرش هرا که خواب بود قرار داد تا او شیر خدایی را بنوشد و فناناپذیر شود. هنگامی که هرا بیدار شد، نوزاد ناشناسی را دید که در حال نوشیدن شیر است. هرا نوزاد را پس زد، در نتیجه فوارهای از شیر به آسمان پاشیده شد که آنچه راه شیری نامیده میشود را پدیدآورد.
در گذشته برخی اجرام آسمانی غیرستارهای (مانند M31)، به عنوان سحابیهای مارپیچی شناخته میشدند. بعداً معلوم شد که این اجرام در واقع تودههایی عظیم از ستارهها هستند. هنگامی که کمکم فاصلهٔ واقعی این اجرام مشخص شد، آنها را island universes (جهانهای جزیرهای) نامیدند. بعد از مدتی واژهٔ universe برای اشاره به همهٔ عالم به کار رفت و عبارت فوق کاربردش را از دست داد و اجرام مزبور galaxy نامیده شدند.
امروزه در متون اخترشناسی، واژه Galaxy با حرف G بزرگ برای اشاره به کهکشان راه شیری و واژهٔ galaxy برای اشاره به کهکشان به صورت عام به کار میرود.
بزرگی، ویژگیها، ریختشناسی و دستهبندی
کهکشانها از دید بزرگی و شمار ستارهها دارای طیف گستردهای هستند، کهکشانهای کوتوله نزدیک ۱۰ میلیون ستاره و کهکشانهای غول آسا تا سقف ۱۰۰ تریلیون ستاره دارند. کلیه ستارگان یک کهکشان در مدار خود، به دور مرکز جرم کهکشان میگردند. کهکشانها ممکن است از چندین سامانه ستارهای، خوشههای ستارهای و ابرهای میانستارهای گوناگون تشکیل شده باشند.
شکلهای مختلف کهکشانها بر پایه شیوهای دستهبندی میشود که بر پایه شیوه دستهبندی ستارهشناس آمریکایی، ادوین هابل (۱۸۸۹–۱۹۵۳)، شکل یافتهاست.
دربارهٔ تکامل کهکشانها دادههای استوار کمی در دست است. تنها داده مورد اطمینان این است که کهکشانها میلیاردها سال پیش به گونهٔ تودهای از ابرهای گازی و غباری بهوجود آمدند. از دید تاریخی و پیشینه، کهکشانها با توجه به شکل ظاهریشان دستهبندی شدهاند که بیشتر این کار با بررسی ظاهر و ریختشناسی آنها انجام گردیدهاست. شکل متعارف کهکشانها بیضی شکل است که برش مقطع پهنایی آنها همانند یک بیضی نورانی است. کهکشانهای مارپیچی دارای سطح مقطعی شبیه یک صفحه گرد هستند که این صفحات توسط بازوهای پر گرد وغبار در کنار هم قرار گرفتهاند. گروهی دیگر از کهکشانها اشکال ناهمگون و غیرمعمول دارند که به کهکشانهای بیقاعده معروف هستند. دانش انتظام شکلی آنها بیشتر ناشی از کشش گرانشی کهکشانهایی است که در همسایگی آنها جای دارند. این چنین کنش و واکنشهایی که میان کهکشانهای مجاور رخ میدهد، ممکن است در پایان به درهم آمیختگی آنها بینجامد و به صورت ضمنی، بهطور قابل ملاحظهای باعث افزایش تشکیل و صف آرایی مجموعه ستارگانی گردد که کهکشانهای ستارهپاش نامیده میشوند. همچنین میتوان کهکشانهای ستاره پاش را که عاری از یک ساختار منسجم اند، به کهکشانهای بیقاعده نیز نسبت داد. بیشتر از ۲۰۰۰ میلیارد کهکشان در کائناتی که توسط بشر قابل مشاهدهاست، وجود دارد.
اکثر کهکشانها قطری بین ۱۰۰۰ تا ۱۰۰٬۰۰۰ پارسک دارند(هر پارسک معادل ۳۱ تریلیون کیلومتر میباشد). کهکشانها بیشتر با فاصله میلیونها پارسک و حتی مگاپارسک از یکدیگر جدا افتادهاند. فضای بین کهکشانها با گاز پر شدهاست البته با چگالی کمتر از یک اتم در متر مکعب! درصد بالایی از کهکشانها به صورت سلسله مراتبی از ستارهها مرتبط هستند و به ظاهری خوشه شکل سازماندهی شدهاند و سرانجام خوشههای ستارهای غول آسا را تشکیل میدهند. این ساختارهای غول آسا بیشتر به غالب صفحات و رشتههایی قرار گرفتهاند که پیرامون آنها را خلاء لایتناهی پوشاندهاست. درک این موضوع که ماده تاریک ۹۰ درصد جرم اکثر کهکشانها را تشکیل میدهند، آسان نیست. نتایج و دادههای دیداری بیانگر این موضوع است که سیاهچالههای ابرغول و فرابزرگ ممکن است در میانه بیشتر (نه همه) کهکشانها وجود داشته باشند، این سیاهچالههای بزرگ و پر رمز و راز دلایل بنیادین و آغازین واکنشهای فعال در هسته برخی کهکشانها هستند. ستارهشناسان بر این باورند دست کم یک سیاهچاله در میان مرکز کهکشان راه شیری جا خوش کرده باشد.
گونههای کهکشان از دید ظاهرشناسی
کهکشان نامنظم
کهکشانهای ناهمگون یا بیقاعده هیچ شکل یا ساختار سامانمندی ندارند، آنها دارای جرم بیشتری از کهکشانهای دیگر هستند و بیشتر ستارههای موجود در آنها دارای طول عمر کم و درخشان میباشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشانهای ناهمگون در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستارهها در آنها ساخته میشوند، بیشتر گاز میان ستارهای کهکشانها بایستی فشرده شوند تا ستارههای تازهای بسازند. نزدیک به پنج درصد از هزار کهکشان درخشان را کهکشانهای ناهمگون تشکیل میدهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشانهای شناخته شده نیز کهکشانهای ناهمگون هستند.
کهکشان مارپیچی
کهکشانهای مارپیچی دارای بازوهایی هستند که شکلی مارپیچی در پیرامون بر برآمدگی میانهای یا هسته، قرصی ایجاد میکنند که چرخش هسته با چرخش بازوهای آن همراه میشود. جوانترین ستارههای کهکشانهای مارپیچی در بازوهای کم توده یافت میشوند و ستارههای کهن بیشتر در هسته فشرده جای دارند. کهنترین ستارهها در هالههای کروی پراکنده جای دارند و پیرامون قرص کهکشانی را فرا گرفتهاند. این بازوها همچنین دارای غبار و گاز فراوانی هستند که منجر به ساخته شدن ستارههای تازه میشود.
کهکشان مارپیچیِ میلهای
یک کهکشان مارپیچی میلهای دارای یک هسته برآمدگی میانهای کشیده شده و میلهای شکل است. همزمان با چرخش هسته اینطور به نظر میرسد که در هر سوی هسته یک بازو نیز میچرخد. برخی ستارهشناسان بر این باورند که کهکشان راه شیری نیز یک کهکشان مارپیچی میلهای است. شکل کهکشانهای مارپیچی و کهکشانهای مارپیچی میلهای از کهکشانهای با برآمدگیهای میانهای بزرگ با بازوهای نه چندان به هم پیوسته تا کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی کوچک و بازوهای آزاد متغیر است. اگر چه کهکشانهای مارپیچی و مارپیچی میلهای پیش از این به عنوان دو گونه کهکشان جدا دستهبندی میشدند، ولی امروزه ستارهشناسان آنها را همانند میدانند.
کهکشان بیضوی
کهکشانهای بیضوی از دید شکل، از شکل بیضیگون (شبیه توپ راگبی) تا شکل کروی متغیر هستند و اشکالی میان این دو نیز یافت میشوند. برعکس کهکشانهای دیگر که نوری آبی از ستارههای فروزان و کم عمر منعکس میکنند، کهکشانهای بیضوی زرد رنگ دیده میشوند. علت این امر ساخته شدن ستارهها در این کهکشانها میباشد که در نتیجه کمابیش همه نور آنها از ستارههای غول سرخ که دارای طول عمر زیادی هستند به دست میآید.
کهکشان راه شیری
کهکشان راه شیری کهکشانی است که ما زمینیان در آن زندگی میکنیم. این کهکشان به شکل نوار درخشانی که آسمان را دور میزند و با استوای سماوی ۶۳ درجه زاویه میسازد. در شبهای تاریک بدون ماه با چشم غیر مسلح دیده میشود. این نوار که در حقیقت مقطع کهکشان از دید خورشید میباشد ناهمگون بوده و اندازه پهنای آن میان ۳ تا ۳۰ درجه متفاوت است. روشنایی و پهنای نوار کهکشان در سمت صورت فلکی قوس بیشتر میباشد و در شبهای تابستان بیشتر خودنمایی میکند دلیل این مسئله این است که میانه کهکشان راه شیری در این سمت جای دارد و زمانی که به صورت فلکی قوس نگاه میکنیم در واقع به قسمتهای درونی آن نگاه میکنیم که شمار ستارهها و سحابیهای آن بیشتر است. کهکشان راه شیری یک کهکشان مارپیچی با چند بازو میباشد. حتی با یک تلسکوپ کوچک میتوان میلیونها ستاره آن را دید که البته این ستارگان همه متعلق به بازوی جبار (یا بازوی محلی) هستند. ناهمگونیهایی که در کهکشان میبینیم ناشی از وجود ابرهای گازی و غباری تیرهکننده (سحابی تاریک) هستند. کهکشان راه شیری به همراه دو کهکشان مارپیچی آندرومدا و کهکشان سه گوش و نزدیک به سی کهکشان کوتوله خوشه محلی کهکشانی را ساختهاند. کهکشانهای کوتوله بر گرد سه کهکشان بزرگ مجموعه در حال چرخش بوده و در حقیقت اقمار این کهکشانها بهشمار میآیند. خورشید به همراه سامانه خود در فاصله حدود ۲۴۰۰۰ تا ۲۸۰۰۰ سال نوری از میانه کهکشان جای دارد و هر ۲۵۰ میلیون سال یک بار گرد مرکز آن میچرخد. با بررسی ۲۸ ستاره که در نزدیکی میانه کهکشان جای دارند آشکار شده که سیاهچاله ای با جرم نزدیک به ۴ میلیون برابر جرم خورشید در آنجا جای دارد. با توجه به قانون سوم کپلر دربارهٔ دو جسمی که دور هم میچرخند که در آن بیان میشود جرم جسم بزرگتر (که در اینجا همان کهکشان راه شیری است) بر حسب جرم خورشید برابر است با حاصل تقسیم توان سوم اندازه مدار جسم کوچکتر (که در اینجا خورشید است) بر حسب واحد نجومی بر توان دوم دوره چرخشی آن بر حسب سال و با توجه به اینکه خورشید در فاصله حدود ۸۰۰۰ پارسکی از مرکز کهکشان قرار دارد و دوره چرخش آن به گرد مرکز کهکشان در حدود ۲۲۵ میلیون سال است، جرم کهکشان در حدود ۹۰ میلیارد برابر جرم خورشید بدست میآید. این شماره با متمرکز کردن جرم همه موادی از کهکشان که درون مدار خورشید جای دارند در مرکز کهکشان بدست آمدهاست. طبیعی است که مقداری از جرم کهکشان هم در بیرون از مدار خورشید قرار دارد؛ یعنی این شماره، جرم این مواد را نشان نمیدهد. برای اندازهگیری جرم همه کهکشان از اندازهگیری سرعت ستاره و گازهایی که در فواصل دوری از مرکز کهکشان قرار دارند بهره برده میشود. دانشمندان دریافتهاند که مؤثرترین راه اندازهگیری جرم کهکشان پژوهش در طول موجهای رادیویی است چرا که این امواج کمتر تحت تأثیر گازها و غبارهای درون کهکشانی هستند و با بررسی آنها میتوان به مشاهده مواد دورتری پرداخت. با این روش دانشمندان توانستهاند به نموداری از جرم موادی که در فواصل متفاوتی از مرکز کهکشان هستند دست پیدا کنند. این نمودار با نام نمودار چرخشی شناخته میشود. با کمک این نمودار آشکار شده که جرم کهکشان در بازهٔ ۱۵۰۰۰ پارسکی از میانه کهکشان نزدیک به ۲۰ میلیارد برابر جرم خورشید است. این گستره خوشههای کروی و بازوهای کهکشان را نیز در بر میگیرد. ممکن است گمان کنید برای اجرامی که فاصله آنها تا میانه کهکشان از این فاصله بیشتر باشد مطابق آنچه در سامانه خورشیدی رخ میدهد شتاب آنها رو به کاهش باشد. بر پایه اندازهگیریها مشخص شده که اینطور نیست، یعنی سرعت این اجرام از آنچه که پیشبینی میشده بیشتر است بنابراین باید جرم بزرگتری در فواصل دورتری از ۱۵۰۰۰ پارسکی مرکز خورشید وجود داشته باشد. اکنون این جرم به وجود یک هاله تاریک (Dark halo) نسبت داده شدهاست.
بیشترین جرم کهکشان ناشی از همین هالهٔ تاریک است که مشخص نیست از چه مادهای تشکیل شدهاست. واژهٔ تاریک به این معنا نیست که در محدودهٔ دیدگانی طیف مشاهده نمیشوند بلکه این مواد در همهٔ بازهٔ طیفی (از گاما تا رادیویی) قابل کشف نیستند. تنها به دلیل اثرات گرانشی آنها است که به وجود آنها پی بردهایم. این ماده تاریک نه از مولکولهای هیدروژن و نه از مواد ستارهای معمولی تشکیل شدهاست. سیاهچالههای با جرم ستارهای، اجرام ماکو(MACHO) که شامل کوتولههای قهوهای (ستارگانی که به دلیل جرم کم نتوانستهاند واکنشهای هستهای را شروع کنند)، کوتولههای سفید و کوتولههای سست و کم جرم سرخ میباشد از کاندیداهای مورد نظر میباشند. هماکنون گزینه ذرات زیر اتمی نیز به فهرست مواد تشکیل دهنده ماده تاریک افزوده شدهاست. این ذرات باید دارای جرم بوده ولی برهم کنش بسیار ناچیزی با مواد معمولی داشته باشند. یک دسته از این مواد با نام ذرات جرم دار با برهمکنش سست شناخته میشوند.
شناخت بشر از کهکشان راه شیری به هزاران سال پیش بازمیگردد. پیشینیان ما نیز به وجود این نوار نقرهای رنگ در آسمان پی بردند. بسیاری از اقوام باستان بر این باور بودند که این نوار راهی است که در گذشتگان با گذر از آن به جهان دیگر مهاجرت میکنند. اقوامی دیگر باور داشتند که این نوار، پدیدهای خدایی است که شبها خود را محافظانه بر روی جامعه انسانی میگستراند.
راه شیری یک مجموعه پهناور از بیش از ۲۰۰ میلیارد ستاره، سیاره، خوشه و گرد و غبار است. خورشید ما و سامانه خورشیدی نیز بخشی از این کهکشاناند. راه شیری یک کهکشان مارپیچی است، از دید هابل نوع آن اس-بی یا اس-سی و یکی از اعضا گروهی محلی، است که این گروه خود دربرگیرنده کهکشان راه شیری، ابرهای ماژلانی، آندرومدا و بسیاری دیگر از کهکشانهای کوچک است. رصدهای اخیر نشان میدهد که راه شیری، یک کهکشان مارپیچی بزرگ با جرمی بیش از ۷۵۰ میلیارد برابر جرم سامانه خورشیدی (منظومه شمسی) و قطری نزدیک به ۱۰۰٬۰۰۰ سال نوری میباشد. ستارهشناسان استرالیایی یک بازوی کیهانی اضافی را در کهکشان راه شیری کشف کردند که مانند یک مرز گازی ضخیم به دور این کهکشان بزرگ کشیده شدهاست. این ستارهشناسان امیدوارند که این یافتهها در نگارگری یک تصویر بهتر از کهکشان راه شیری که سیاره زمین نیز در آن جای دارد سودمند باشد. این مرز گازی شکل که ۶۵۰۰ سال نوری پهنا دارد نشان داد که ساختار کهکشان راه شیری همانند دیگر کهکشانها است. این کهکشانها دارای بازوهای مارپیچی گازی هستند که فراسوی بازوهای مارپیچی ستارهای میانهای گسترده شدهاند. به باور ستارهشناسان کهکشان راه شیری دارای ۴ بازوی متشکل از هیدروژن، گردوغبار و ستاره هاست که بیرون از مرکز آن میچرخند. این مرز گازی که تازگیها کشف شده ۶۰۰۰۰ سال نوری از میانه کهکشان راه شیری فاصله دارد. گاز در پیرامون این کهکشان وجود دارد؛ اما یک ساختار گازی در آن نقطه وجود ندارد. این مرز گازی در دوردستترین جای کهکشان جای دارد و واپسین چیزی است که پیش از ناپدید شدن کهکشان دیده میشود. این پژوهشگران در حال پژوهش روی گاز هیدروژن در صفحه یا دیسک کهکشان راه شیری بودند که با این بازوی اضافی مواجه شدند. به باور پژوهشگران این بازوی به تازگی کشف شده با یکی از بازوهای میانهای ستارهای کهکشان در پیوند است. دموکریتوس فیلسوف یونانی (زندگی ۳۷۰ تا ۴۵۰ قبل از میلاد) بر این باور بود که نوار درخشان و نام آشنای راه شیری، که در آسمان شب نمایان است، احتمالاً از ستارگانی با فاصله بسیار فراوان ساخته شدهاست. ارسطو (زندگی ۳۲۲ تا ۳۸۴ قیل از میلاد) بر این باور بود که راه شیری به سبب احتراق و انفجار گازهای تصاعدی و آتشین گروه بیشماری از ستارگان غول آسا و نزدیک به یکدیگر ایجاد شدهاست و همچنین این احتراق در بخش فراجو در ناحیهای از کیهان به همراه فعل و انفعالات سماوی رخ دادهاست. برای نخستین بار ابن هیثم ستارهشناس عرب (زندگی۹۶۵ تا ۱۰۳۷ میلادی) اختلاف منظر (دید گشت) راه شیری را اندازهگیری و مشاهده کرد.
کهکشان آندرومدا
کهکشان آندرومدا-M۳۱ بزرگترین کهکشان در گروه کهکشانهای محلی است و در فهرست شارل مسیه M۳۱ نامگذاری شدهاست. این کهکشان در فاصله ۲٬۵۵۵٬۰۰۰ سال نوری جای دارد. گروه کهکشان محلی شاملM31,M32,M33,M۱۱۰ و کهکشان راه شیری است. این جرم آسمانی با چشم غیرمسلح دیده میشود. برای نخستین بار به دست عبدالرحمن صوفی به نام ابر کوچک (Little Cloud) شناخته شده بود، در حالی که چارلز مسیه آن را در ۱۳ اوت سال ۱۷۶۴ در کاتالوگش به ثبت رسانید. تا زمان زیادی گمان میشد که آندرومدا نزدیکترین کهکشان به ماست، حتی ویلیام هرشل هم این لغزش را کرد. جرم این کهکشان نزدیک به ۳۰۰–۴۰۰ میلیارد برابر جرم خورشید است. نظریهها در مورد آندرومدا زمانی تغییر کرد که ادوین هابل، ستارهشناس پُرآوازه، با تلسکوپ ۱۰۰ اینچی ساخته شده در سال ۱۹۱۷ نزدیک لس آنجلس توانست برای نخستین بار ستاره مشخصی را در بازوهای این کهکشان پیدا کند. این ستارهها مانند ستارههای فراوانی هستند که در کهکشان راه شیری میتوان پیدا کرد ولی آنها بسیار کم نور بودند. ادوین هابل همچنین سه ستارهٔ متغیر را پیدا کرد که یکی از آنها جزء متغیرهای قیفاووسی بود، متغیرهایی که تغییرات درخشندگی آنها قابل پیشبینی بود. این ستارگان و متغیرهای پیدا شده به دست ادوین هابل او را به این اندیشه واداشت که این کهکشان نمیتواند یک خوشهٔ ستارهای در کهکشان ما باشد، بلکه این یک کهکشان بسیار دور از ما است.
کهکشانهای فعال و غیرعادی
از همه کهکشانها میزان آشکاری بازتاب الکترومغناطیسی ساطع میشود. برخی کهکشانها، به گونهٔ غیرعادی، مقادیر فراوانی تابش دارند. این کهکشانها، کهکشانهای فعال نامیده میشوند. انرژی آنها از منبعی با جرم بسیار زیاد اما به هم فشرده که در میانه کهکشان فعال جای دارد تأمین میشود. انرژی بیشتر گونه اشعه ایکس، موج رادیویی و همچنین نور است و میزان انرژی آزاد شده به اندازهای زیاد است که نمیتوان تصور کرد ستارهها آن را بهوجود آورده باشند. ستارهشناسان بر این باورند که تنها جسمی که قادر است این مقدار انرژی را آزاد کند یک حفره سیاه فوقالعاده پر جرم است. بنابر این، علت اینکه برخی کهکشانها از جمله کهکشان خودمان انرژی کمابیش کمی آزاد میکنند این است که حفره سیاه میانهای کوچکی را در میان گرفتهاند.
ستاره نماها
به نظر میرسد که کوازارها (ستاره نماها) هسته فعال کهکشانهای دور دست باشند. آنها درخشانترین، شتابانترین و دورترین اجرام شناخته شده در جهان هستند. کوازارها همانند ستارگان از سطح زمین به مانند یک نقطه نورانی خیلی ریز دیده میشوند. اگر چه کوازارها تنها به اندازه سامانه (منظومه شمسی) هستند، نور برخی از آنها مسافتی نزدیک به ۱۰ میلیارد سال نوری را میگذراند تا به ما برسد. ما برای اینکه بتوانیم چنین اجرام دوری را شناسایی کنیم نیاز به تابش زیاد نور آنها داریم. تشعشع انرژی بعضی از کوازارها حدود ۱۰۰ برابر تشعشع کهکشانهای بزرگ است. با گسترش جهان کوازارها که در لبه خارجی آن جای دارند بسرعت از زمین فاصله میگیرند. دورترین کوازارهای قابل رویت حدود ۱۲ میلیارد سال نوری در جهت انتهای قابل مشاهده جهان قرار دارند. به خاطر زمان زیادی که طول میکشد تا نور کوازارها به زمین برسد، این کهکشانها ستارهشناسان را قادر میسازند تا جهان را در نخستین مراحل شکلگیری، مورد مطالعه قرار دهند. کوازارها فوقالعاده درخشان و در عین حال بسیار فشرده میباشند. در سنجش با گستره کهکشان راه شیری که ۱۰۰٬۰۰۰ سال نوری میباشد، کوازارها قطری برابر با چند روز یا هفته نوری را تشکیل میدهند. بهطوریکه اگر به ترتیب از زمین شروع کنیم و بعد خورشید و سپس ستارههای کوازار به مرور دیگر خورشید در اثر کوچک بودن نسبت به این ستارهها محو میشود که بزرگترین ستاره شناخته شده حدود ۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ برابر خورشید قطر دارد.
کهکشانهای رادیویی
تمامی کهکشانها، موج رادیویی، نور قابل رویت و انواع تشعشع از خودشان تولید مینمایند. انرژی رادیویی یک کهکشان رادیویی خیلی متراکم تر از انرژی کهکشانهای معمولی است. این انرژی از دو قطعه خیلی بزرگ، یا ابرهای عظیمالجثه متشکل از ذرات در حال دور روشن از کهکشانها تشعشع مییابند. این ابرهای عظیم از فورانهای گازی که از مرکز کهکشان با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور خارج میشوند، در آسمان شکل میگیرند. به نظر میرسد که فوران این انرژی عظیم توسط یک حلقه پیوستگی صورت میگیرد که یک حفره سیاه خیلی متراکم را در بر میگیرد و در مرکز کهکشان واقع است. از هر یک میلیون کهکشان فقط یکی از آنها یک کهکشان رادیویی است.
برخوردِ کهکشانها
بیشتر کهکشانها از کهکشانهای همسایه خود صد هزار سال نوری فاصله دارند. به هر روی، برخی از کهکشانها تا اندازهای به یکدیگر نزدیک میشوند که نیروی گرانش دو سویه آنها اشیاء موجود در کهکشانها دیگر را به پیرامون خود میکشد و این ماجرا باعث بهوجود آمدن تودههایی به نام دنبالههای کشندی میگردد که این دنبالهها مانند پلی، کهکشانها را به یکدیگر وصل مینمایند. نزدیکی بیش از اندازه کهکشانها ممکن است، همراه با تصادم آنها گردیده و به دنبال این رخداد یک دگرگونی بنیادی در شکل ظاهری آنها رخ دهد.
خوشههای کهکشانی
بیشتر کهکشانها جزو خوشهها یا گروههای کهکشانی هستند که توسط نیروی گرانش در کنار هم باقی میمانند. کهکشان راه شیری جزو خوشهای کوچک و با شکل ناهمگون است که گروه محلی خوانده میشود. خوشههای ناهمگون دربرگیرنده شمار گوناگونی از چند کهکشان یا چندین هزار کهکشان از انواع گوناگون هستند. خوشه سامانمند دربرگیرنده نزدیک به ۱۰۰۰ کهکشان میباشد که به صورت فشردهای گرد هم آمده و شکل کمابیش کروی، بهوجود آوردهاند، بیشتر این کهکشانها بیضوی هستند. حتی در چنین گروه بهم فشردهای، کهکشانها از یکدیگر صدها هزار سال نوری فاصله دارند. خوشههایی که در کنار هم جای دارند، ساختارهای بزرگتری به نام ابرخوشه تشکیل میدهند.
دورترین شیء قابل دیدن با چشم غیر مسلح در جهان صورت فلکی آندرومدا است. این کهکشان در فاصلهای برابر ۲٫۲ میلیون سال نوری از زمین جای دارد. نزدیکترین کهکشانها به کهکشان راه شیری ابرهای ماژلانی بزرگ و کوچک میباشند که به ترتیب در فاصلهای حدود ۱۷۰٬۰۰۰ و ۱۹۰٬۰۰۰ سال نوری از زمین جای دارند.
ابرخوشهها
ابرخوشهها بهشماری خوشههای کهکشانی اطلاق میشود که در ردیف بزرگترین ساختارهای جهان قرار دارند. هر ابرخوشه ممکن است شامل ۱۰ خوشهٔ پرکهکشان باشد که شکل رشته درخشان مارپیچ یا نواری به خود گرفتهاند. این ساختار شاید تا یکصد میلیون سال نوری طول داشته باشد، خوشهای که ما جزء آن هستیم؛ یعنی گروه محلی، بخشی از ابرخوشه محلی است. این ابرخوشه شامل چند صد خوشهٔ کهکشانی میشود. نوارهای ابرخوشه مرزهای خلأ بین ابرخوشهها را تشکیل میدهند. ستارهشناسان موفق به کشف ساختاری شدهاند که حتی از ابرخوشهها هم بزرگتر هستند، این ساختار دیوار کبیر نام گرفت. دیوار کبیر متشکل از ابر خوشهها و خوشههای پراکنده بزرگ کشیده میباشد. ساختار مذکور حجمی در حدود ۲۶۰ در ۷۳۰ در ۳۰ میلیون سال نوری را اشغال میکند. به گمان ستارهشناسان جهان شامل تعداد زیادی از چنین دیوارهایی است که در عرضی از خلأ برابر با ۴۰۰ میلیون سال نوری پراکنده شدهاند.
کهکشانخواری
اغلب در قسمت مرکزی خوشهای که در برگیرنده انبوهی از کهکشانها است، یک کهکشان عظیم بیضوی قرار دارد. حجیمترین کهکشانهای شناخته شده در مراکز چنین خوشههایی یافت میشوند. مشاهدات خاطر نشان میکنند که حجیمترین کهکشانهای چنین خوشههایی به کهکشان عظیم مرکزی ملحق میشوند. به این فرایند، کهکشانخواری گفته میشود. کهکشانخوار ممکن است بیش از یک هسته داشته باشد.
خوشه دوشیزه (سنبله)
این خوشه نامنظم که حداقل از ۱۰۰۰ کهکشان تشکیل یافتهاست، ۶ میلیون سال نوری عرض و ۶۰ میلیون سال نوری طول دارد.
شکل برخی کهکشانها و فاصله آنها تا کهکشان راه شیری
جستارهای وابسته
کهکشان راه شیری
منظومه شمسی
اخترشناسی
مهبانگ
سامانه ستارهای
آسمان
فهرست پیکرهای آسمانی
رصدخانه
فهرست درخشانترین ستارهها
نجوم در ایران
واژههای نجومی از زبان فارسی کهن
تاریخ نجوم
تلسکوپ
سال نوری
سال کهکشانی
منابع
https://phys.org/news/2015-12-biggest-star-universe.html
اخترشناسی کهکشانی
فیزیک
کهکشانها |
2297 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%DB%8C%D8%A7%DA%A9%D9%87%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%86 | نیاکهکشان | در دانش کیهانشناسی به ابر یا گازی که در حال تبدیل به یک کهکشان است نیاکهکشان گفته میشود. باور اخترشناسان بر اینست که در این دوره از فرگشت (تکامل) کهکشانی، این آهنگ شکلگیری ستارگان است که تعیین میکند که آیا کهکشان مارپیچی یا بیضوی میشود. تشکیل آهستهتر ستارهها معمولاً یک کهکشان مارپیچی میآفریند.
منابع
Wikipedia contributors, "Protogalaxy," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Protogalaxy&oldid=200275608
کهکشانها
کیهانشناسی
کیهانشناسی فیزیکی |
2299 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87 | واژه | واژِه به مجموعه حروف یا واکهایی که با کنار هم قرار گرفتنشان یک واحد یا یکای تحلیلپذیر را پدیدار میسازند گفته میشود. در دستور زبان فارسی، بیشتر واژه را در نُه گونه دستهبندی میکنند: نام، گزارواژه(زیب، صفت)، شماره، کنایه، پویه(فعل)، ویژگی(قید)، واک افزوده، واک پیوند، آوا.
«واژه» کوچکترین دستهٔ معنادار از واکها است اگر بتواند به تنهایی بهکار رود. برای نمونه، «-انه» در واژههایی مانند مردانه، زنانه، مهربانانه، دارای معنی ویژهٔ خود است، ولی از آن جا که نمیتوان آن را به تنهایی بهکار برد، واژه نامیده نمیشود. بسیاری از واژهها به بخشهای کوچکتری بخشپذیرند که به آنها تکواژ گفته میشود. تکواژ کوچکترین بخش واژه است که در بسیاری از نمونهها یک واژهٔ خودسالار شمرده شده و در برخی دیگر نیز واژه بهشمار نمیآید.
تفاوت واژه با کلمه
واژه، ریشهٔ پارسی و کلمه ریشهٔ عربی دارد.
فرمهای آزاد
بیشتر زبانشناسان بر این باورند که بهترین روش برای واگران واژگان بر پایهٔ کالبد یا کالبهایی است که واژهها از دیدگاه نحوی یا دستوری بهره میبرند. پذیرفتهترین واگران گفته شده بر این پایه دربردارنده است از:
«واژه، فرم آزادِ کمینه در یک زبان است.»
فرم آزاد به بنپارهای از زبان گفته میشود که بتواند به گونه تنها باشیدن داشته باشد و به جایگاه و ایستار یکسر پایدار و استوار و دگرناپذیری به پارههای زبانی زیستگاه پیرامون خود نیاز نداشته باشد. پیرو واگران بالا، «شکارچی» یک واژه است، چرا که، میتواند بهتنهایی پدیدار شود و پدیداریِ آن در جاهای گوناگونی در درازنای جمله رخ دهد.
مانندها:
شکارچیان به پیگرد آهو پرداختند.
آهو به میانجی شکارچیان پیگرد شد (یا: تعقیب شد).
در جایگاه مقایسه یا سنجش یکاهای «چی» و «ان» (در شکارچیان) واژگان بهشمار نمیآیند، زیرا نمیتوانند که به دیسهٔ منزوی باشیدن پیدا کنند، ونکه، باید صددرصد جایگاهشان در برابر بخشهای زبانی کناری پایدار و استوار و دگرناپذیر برجای بماند.
گونههای واژه
واژه روی هم رفته به هفت دستهٔ نام، پویه، حرف، ویژگی، ضمیر یا فرانام، گواژه و آوا بخشبندی میشود. مانند آهو یک نام و سبز یک ویژگی است.
صرف
مقالهٔ اصلی: صرف
واژههای مورد مصرف انسان در زبانهای طبیعی را میتوان به دو دسته قسمت کرد:
واژههای ساده
واژههای پیچیده
واژگان ساده آنهایی هستند، که نمیتوانیم به یکاهای معنادار کوچکتر خردشان کنیم، درحالیکه تکههای واژگان پیچیده را میتوان
واکاوی کرد.
پانوشتهها
جستارهای وابسته
زبانشناسی
صرف و نحو
زبان
جمله
منابع
O'Grady, W. , Dobrovolsky, M. , and aronoff, M. , Contemporary Linguistics, An Introduction, 2nd ed. , St. Martin' Press, Inc. , 1993.
پیوند به بیرون
واژههای فارسی در زبان انگلیسی
ویکیواژه
بنشناسی واژه
عناصر نحوی
کاربردشناسی
واحدهای تکواژی
واژهها |
2300 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%B2%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4 | رزمایش | رَزمایش یا مانور نظامی به یک تمرین نظامی در مقیاس بزرگ گفته میشود که در آن مانورهای گوناگون رزمی اجرا و شبیهسازی میشوند. رزمایش در اصل شبیهسازی یک شرایط جنگی است و هدف از آن، آزمودن و همچنین آموختن شگردهای جنگی است. شیوههای مؤثر هماهنگی و ساماندهی نیروهای رزمنده نیز از دیگر موارد آزمایش در یک رزمایش است. در یک رزمایش معمولاً دو سوی نبرد شبیهسازیشده با نام «آبی» و «قرمز» نامگذاری میشوند تا از نامیدن گروه یا کشور بخصوصی بهعنوان دشمن اجتناب شود.
واژهشناسی
واژهٔ رزمایش از همآمیزی دو واژهٔ رزم + آزمایش پدید آمده. این واژه از مصوبات فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
برنامهها
در یک رزمایش شهری، اجرای برنامههای زیر میتواند جزو یک رزمایش باشد:
اجرای نمایش حرکات منظم، شعارنویسی و شکلسازی (کارازل)، عملیات رزمی، حرکات راهور، عملیات نمایشی، سلاحکشی، اجرای سرود رژه و بازدید و سن، پرواز هواگردها، فرود چتربازان و عملیات راپل، اجرای حرکات موزون نمایشی و انجام حرکات مختلف ورزشهای رزمی و دفاع شخصی.
منابع
جستارهای وابسته
نظامیگری
ارتش
یگانهای ارتش
ارتش
رزمایشهای نظامی |
2304 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%86%DA%AF%D8%B1%DB%8C | پرندهنگری | پرندهنگری گونهای سرگرمی است که مربوط به دیدن و بررسی پرندگان در طبیعت میشود. پرندهنگری بخشی از فعالیت بومگردی (اکوتوریسم) بهشمار میآید. در ایران روز ۲۵ آبان برای این روز اختصاص یافتهاست.
فعالترین فصلهای سال برای پرندهنگری در منطقه گرمسیری به هنگام کوچ بهاره و کوچ پائیزه پرندگان است. در این فصول میتوان بیشترین گونههای پرنده را دید زیرا آن گونه پرندههایی که در منطقه ویژهای آشیانه نمیسازند، در این فصلها از شمال به جنوب کوچ میکنند و در میان دسته پرندگان مهاجر دیده میشوند.
تعداد پرندهنگرهای دنیا پیاپی رو به افزایش است، تا حدی که در کشورهای انگلیس و آلمان برابر طرفداران فوتبال، پرندهنگر وجود دارد. در ایران نیز روز به روز بر شمار دوستداران پرندگان و پرندهنگری افزوده میشود.
پرندهنگری جزو هیچیک از شاخههای علوم محسوب نمیشود و یک پرندهنگر در زمره محققان بهشمار نمیرود. بلکه پرندهنگری یکی از زیر شاخههای اکوتوریسم یا طبیعتگردی است. پرندهشناسها بسیار جزییتر از پرندهنگرها به پرندگان نگاه میکنند و تنها هدفهای مطالعاتی و پژوهشی را دنبال میکنند. در حالی که پرند نگری لذت بردن، تجربه کسب کردن و آموختن از دنیای پر رمز و راز پرندگان است و پرندهنگرها برای کسب لذت بیشتر، از جزیینگری پرهیز میکنند.
اصول پرندهنگری در جنگل:
بر روی زمین به دنبال پرندهها باشید.
شاخههای کوتاه یا بوتههای کوتاه میتوانند محل زندگی بعضی از پرندههای کوچک باشند.
سایهبان درختان میتوانند محل مناسبی برای پیدا کردن پرندههایی باشند که در حال استراحت هستند.
اصول پرندهنگری در نقاط مرطوب:
سر شاخهی درختان را به خوبی نگاه کنید.
کنار رودخانهها میتوانید پرندههایی که برای خوردن آب میآیند را پیدا کنید.
اصول پرندهنگری در ساحل:
کنار آب میتوانید به سادگی پرندههایی که برای قدم زدن آمدهاند را پیدا کنید.
ممکن است پرندههایی را پیدا کنید که بر روی صخرههای کنار ساحل مشغول پرآرایی باشند.
از بهترین سامانهای پرندهنگری در ایران میتوان از مرداب انزلی، جزیره قشم، دریاچه ارومیه و شبه جزیره میانکاله را نام برد.
جستارهای وابسته
فیبی اسنتسینگر
پانویس
منابع
Wikipedia contributors، «Birdwatching،» Wikipedia، The Free Encyclopedia، http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Birdwatching&oldid=182778827 (accessed January ۸، ۲۰۰۸).
پیوند به بیرون
وبگاه پرندهنگری در ایران
وبگاه باشگاه پرندهنگری در ایران
دانشنامه پرندگان ایران
وبگاه انجمن حفاظت پرندگان و پرنده نگری آوای بوم
پرندگان
سرگرمیهای دیدنی
فعالیتهای اوقات فراغت
گردشگری |
2312 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%DA%A9%20%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%A2%D9%87%D9%86 | شهرک راهآهن | شهرک راهآهن یا شهرک گلستان نام محلهای در شمالغرب شهر تهران است. این شهرک یکی از محلات منطقه ۲۲ شهرداری تهران میباشد.
تاریخچه پیدایش شهرک به سال ۱۳۴۰ با تشکیل تعاونی کارکنان شرکت راهآهن و واگذاری قطعات در ابعاد پانصد و سیصد متری به اعضا بازمیگردد این زمینها تا پیش از آن مزرعه و باغ متعلق به فئودالهای زمیندار اهل منطقه کن بوده و با نام لتمال کن شناخته میشدهاست.
اما رونق منطقه پس از انقلاب با هجوم افراد از روستاها به شهرها و افزایش قیمت زمین در تهران و اجبار به حاشیهنشینی شروع شد و با فروش زمینهای زیر شهرک به اعضای تعاونی مسکن هوانیروز در ابعاد دویست و هشت متری به سرعت آن افزوده شد، اما شتاب اصلی و افزایش حداکثری قیمت منطقه با تأسیس منطقه ۲۲ شهرداری در سالهای دهه هفتاد و اعلام هدایت منطقه به سمت توریستی شدن و با هدف جذب گردشگر داخلی آغاز شد.
درسالهای اخیر ساخت مجتمع برجهای بسیار توسط نهادهای قدرتمند ازجمله سپاه و نیروی انتظامی، در زمینهایی که توسط آشنایی با شهردار وقت به بهایی اندک از کاربری عمومی و فضای سبز در سالهای گذشته به تصرف گرفته شده و فروش یا اجاره واحدهای مسکونی آنها به مردم عادی باعث افزایش بسیاری در جمعیت، ترافیک و قیمت ساختمان و زمین در این شهرک شدهاست.
جغرافیا
شهرک از شمال به ارتفاعات البرز و بزرگراه شهید خرازی، از غرب به مجتمع ایران مال و دریاچه چیتگر، از جنوب به پارک جنگلی چیتگر و آزادراه تهران - کرج و از شرق به بزرگراه آزادگان محدود میگردد.
بلوار امیرکبیر، بلوار گلها، بلوار کاج، بلوار کاشان، بلوار جدی اردبیلی، بلوار علامه قزوینی، بلوار صدف، بلوار موج و بلوار میعاد اصلیترین خیابانهای شهرک هستند که بیشتر دارای کاربری تجاری-اداری و تفریحی میباشند. بلوارهای هاشمزاده، اقاقیا، طبیعت، کوهک و یاس سوم خیابانهای اصلی و هوانیروز، بنفشه، بنفشه نهم، گلفام، میلاد، نیما یوشیج، قائم، نور و مولوی خیابانهای فرعی شهرک میباشند.
شهرک راهآهن همچون بافت گیاهی شایع تهران، کلونیای از درختان انار بودهاست. باتوجه آب و هوای خنک و خشک این منطقه، به صورت سنتی در گوشه و کنار شهرک درختان انار به چشم میخورد. هماکنون در زیباسازی فضای سبز منطقه، بیشتر از درختان نارون، اکالیپتوس، توت کاکوزا، سرو، افرا و کاج سوزنی استفاده شدهاست.
در سالهای اخیر تلاشهایی برای تغییر نام این شهرک از راهآهن به گلستان صورت پذیرفتهاست که باعث سردرگمی اهالی منطقه گردیدهاست. همچنین نام بلوار کاج از سوی شهرداری منطقه ۲۲ به بلوار برادران شهید زینعلی تغییر یافتهاست. البته تغییر نام در معابر و اماکن منطقه ۲۲، تازگی ندارد، تغییر نام بخشی از دریاچه مصنوعی چیتگر به دریاچه شهدای خلیج فارس بخشی از آثار تصمیمات مقامات شهری است.
آب و هوا
قرار گرفتن این منطقه در غربی ترین نقطه شهر تهران به عنوان دالان هوای ورودی تهران و همچنین همسایگی با رشته کوه البرز و جوار آن بوستان های لتمال کن و آبشار تهران و مجموعه دریاچه و پارک چیتگر در غرب و بوستان جوانمردان در شرق، همگی باعث شده که این شهرک و همچنین منطقه ۲۲ جزو پاک ترین مناط تهران باشند.
تراکم جمعیتی و ترافیک
شهرک گلستان دارای بافت ویلایی می باشدبهطوری که تمام ساختمان های آن شخصی و حداکثر در سه طبقه ساخته شده اند، و دارای تراکم جمعیتی پایین تری نسبت به الباقی نقاط تهران می باشد.
با این حال با افزایش ساخت و ساز ها در اطراف این شهرک و برج سازی های صورت گرفته در سطح منطقه به تراکم جمعیتی منطقه ۲۲ افزوده شده است.
با وجود خیابان بندی و دسترسی های استانداردی که در این منطقه اجرا شده است، حجم ورودی بازدیدکنندگان از مجموعه های تفریحی، تجاری و اداری سطح منطقه مشکلی برای اهالی این شهرک ایجاد نکرده است.
مراکز مهم دولتی
کلانتری۱۴۱شهرک راهآهن (بلوار گلها، یاس هفتم)
نیروی هوافضای سپاه پاسداران
پادگان پنها (ستاد کل نیروهای مسلح)
مراکز فرهنگی
فرهنگسرای امیرکبیر (بلوار امیرکبیر، خ بنفشه، بنفشه سوم)
فرهنگسرای سنبل (بلوار امیرکبیر، بلوار هاشمزاده، قائم ششم)
فرهنگسرای بنفشه (بلوار اقاقیا)
مراکز درمانی
درمانگاه امام رضا (ع)(بلوار امیرکبیر، بلوار کاج)
درمانگاه شفا (بلوار امیرکبیر، بلوار کاج، بلوار اقاقیا)
درمانگاه اقاقیا (بلوار امیرکبیر، بلوار کاج، بلوار اقاقیا)
درمانگاه شبانهروزی تختی (بلوار امیرکبیر، بلوار گلفام)
درمانگاه رازی (بلوار امیرکبیر)
درمانگاه گلچین (بلوار امیرکبیر، بلوار کاج)
مراکز مذهبی
مسجد جامع حضرت ولیعصر (عج)(بلوار امیرکبیر، بلوار کاج، سروستان هشتم)
مسجد جوادالائمه (ع)(بلوار امیرکبیر، ابتدای بلوار کاج)
هیئت یا ثارالله (بلوار امیرکبیر، خ گلفام، نبش بنفشه چهارم)
مسجد ۱۴ معصوم (بلوار گلها خیابان ولیعصر)
مراکز ورزشی
مجموعه ورزشی آسمان غرب (بلوار هاشمزاده)
مجموعه ورزشی راد (بلوار هاشمزاده)
مجموعه ورزشی اورنتا (میدان اتریش)
مجموعه ورزشی رعنای غرب (خ طوبی)
مجموعه ورزشی امیرکبیر (بلوار امیرکبیر)
مجموعه ورزشی سورن۱(بلوار کاج)
مجموعه ورزشی سورن۲(میدان اتریش)
بوستانها
بوستان گلآرا (بلوار امیرکبیر)
بوستان گل بهار (بلوار امیرکبیر)
بوستان شب بو (بلوار امیرکبیر)
بوستان آتشنشان (بلوار امیرکبیر)
بوستان سنبل (بلوار هاشم زاده)
بوستان کوکب (بلوار کاج)
بوستان کاملیا (بنفشه دهم)
بوستان نسترن (بلوار گلها)
بوستان سلامت (بلوار امیرکبیر)
منابع
راه خودرو، نقشه ویژه ترافیکی تهران (مخصوص خودرو)، تهران ۱۳۸۳خ
وبگاه مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی
کتاب اول
شهرداری منطقه۲۲تهران
شهرکهای تهران
تهران
شهرهای استان تهران |
2317 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%85%20%28%D9%86%D8%A7%D9%85%20%DA%A9%D9%88%DA%86%DA%A9%29 | بهرام (نام کوچک) | بَهرام نامی ایرانی است. افراد شاخص با این نام از این قرارند:
بهرام پسر گودرز، از پهلوانان شاهنامه
بهرام یکم، شاهنشاه ساسانی
بهرام دوم، شاهنشاه ساسانی
بهرام سوم، شاهنشاه ساسانی
اردشیر دوم ساسانی که به نام اردشیر بهرام بر تخت نشست
بهرام چهارم، شاهنشاه ساسانی
بهرام گور، شاهنشاه ساسانی
بهرام چوبین، شاهنشاه ساسانی
بهرام هفتم، شاهنشاه ساسانی
بهرام (پسر سیاوش)، از بزرگان ساسانی
بهرام (پسر آذرگندبد)، از بزرگان ساسانی
بهرام شاپور، پادشاه ارمنی
بهرام باوندی، شاهزاده باوندی
بهرام ورجاوند، یکی از افراد موعود در دین زرتشت
منصور حکمت، نامی که منصور حکمت، مبارز و تئوریسین معروف کمونیست، در اوایل انقلاب ایران از آن استفاده میکرد.
بهرام صادقی، نویسنده معاصر ایرانی
بهرام بیضایی، کارگردان سینما و تئاتر و نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس و پژوهشگر ایرانی
بهرام رادان، بازیگر ایرانی سینما.
بهرام سیاره، شاعر ایرانی، متخلص به پریش، معرف به پریش شهرضایی.
بهرام نورایی، خواننده ایرانی
جستارهای وابسته
بهرام (ابهامزدایی)
صفحههای ابهامزدایی
صفحههای ابهامزدایی مکانها |
2323 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87%20%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87 | دریاچه ارومیه | دریاچهٔ ارومیه یک دریاچه شور در شمال غربی ایران و بزرگترین دریاچه داخلی این کشور است. این دریاچه میان دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی قرار گرفتهاست. سطح آب دریاچه در دهههای اخیر بهطور چشمگیری کاهش پیدا کرده و تا سال ۱۴۰۱، ۹۵ درصد دریاچه خشک شدهاست.
مساحت این دریاچه در سال ۱۳۷۷ در حدود شش هزار کیلومتر مربع بود که در ردیف بیست و پنجمین دریاچه بزرگ دنیا از نظر مساحت قرار میگرفت. دریاچهٔ ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچهٔ داخلی ایران، بزرگترین دریاچهٔ آب شور در خاور میانه، و ششمین دریاچهٔ بزرگ آب شور دنیا شناخته میشد.
بخش بزرگی از آب این دریاچه از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، تلخه رود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشدهاست. مهمترین جزایر این دریاچه عبارت اند از جزیره کبودان (قویون داغی)، اشک داغی، آرزو و اسپیر. مدیرکل مدیریت بحران آذربایجان غربی در سال ۱۴۰۱ گفت طی بیش از دو دهه گذشته، هرسال بهطور متوسط ۴۰ سانتیمتر از ارتفاع دریاچه ارومیه کاسته شده و اکنون ۹۵ درصد این دریاچه خشک شدهاست.
در ۱۳ آذر ۱۴۰۱ محمدصادق معتمدیان دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه بیان کرد وضعیت دریاچه ارومیه روبه بهبود است.
تاریخ
تاریخ دریاچه ارومیه به دوران باستان بازمیگردد. رومیان به دریاچه ماتیانوس و در متون اولیه فارسی آن را دریاچه اسپوتا میشناختند.
این دریاچه در زمان امپراتوری هخامنشیان بخش مهمی از تمدن ایرانیان بودهاست که از آن برای حمل و نقل، ماهیگیری و آبیاری استفاده میشدهاست. در دوره اشکانیان و ساسانیان این دریاچه به مرکز تولید نمک تبدیل شد.
در طول دوره اسلامی، دریاچه با تولید نمک، ماهی و مروارید، همچنان یک منبع مهم اقتصادی بود. شهر تبریز که در مجاورت دریاچه قرار داشت به قطب تجاری بزرگ تبدیل شد.
در قرن بیستم، این دریاچه به دلیل فعالیتهای انسانی مانند استفاده بیش از حد از منابع آب، ساخت سدها و تغییرات آب و هوایی با چالشهای زیستمحیطی زیادی مواجه شد. این دریاچه شروع به کوچک شدن کرد و باعث آسیب زیستمحیطی قابل توجهی شد. علیرغم این تلاشها، دریاچه همچنان در وضعیت بحرانی قرار دارد و سطح آب همچنان در حال کاهش است. حفظ این دریاچه باستانی یک چالش مداوم برای آینده است.
شیمی
یونهای اصلی موجود در آب دریاچه ارومیه شامل است بر Na+، K+، Ca2+، Li+، و Mg2+ میباشد که Cl−، SO42−، و HCO3− آنیونهای اصلی میباشند. غلظت Na+ و Cl− بهطور تقریبی چهار برابر آب دریاهای آزاد میباشد. غلظت سدیم در بخش جنوبی دریاچه اندکی بیشتر از غلظت آن در بخش شمالی دریاچه است.
حوضهٔ آبریز
دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دایمی در آسیای غربی در شمال غرب فلات ایران قرار گرفتهاست. حوضهٔ آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ کیلومتر مربع است معادل بیش از ۳٪ مساحت کل کشور ایران میباشد. این حوضچه توسط مجموع ۶۰ رودخانه سیرآب میشود که ۲۱ رودخانه دایمی یا فصلی هستند و ۳۹تای آنها دورهای میباشند. از این میان زرینه رود، سیمینه رود و آجی چای (تلخهرود) ورودیهای اصلی به دریاچه ارومیه میبودند.
این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت ارومیه، تبریز، آذرشهر، بوکان، بناب، ملکان، میاندوآب، مهاباد، نقده، سلماس، پیرانشهر و اشنویه، یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بهشمار میرود. سد بزرگ مخزنی بوکان نقش مهمی در حفظ این دریاچه تاکنون داشتهاست.
سد سازی در حوضه دریاچه ارومیه
طی دهههای گذشته سدسازی گسترده و برداشت آب قابل توجهی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه انجام شدهاست. وزارت نیرو از این سدها دفاع میکند و وجود آنها را برای دریاچه خیلی مضر نمیداند، اما منتقدان معتقدند این سدها به علت دگرگون کردن جریان طبیعی رودخانههایی که آب دریاچه را تغذیه میکردند، اثرات تعیینکنندهای در کاهش آب دریاچه داشتهاند.
نام سدهای ساخته شده در حوضه دریاچه ارومیه (تا سال ۱۳۹۶)
سد پارام استان آذربایجان شرقی.
سد چوغان (جوقان) استان آذربایجان شرقی.
سد آمند تبریز استان آذربایجان شرقی.
سد اردلان استان آذربایجان شرقی.
سد تاجیار سراب استان آذربایجان شرقی.
سد تیل استان آذربایجان شرقی.
سد حسنلو استان آذربایجان غربی.
سد ده گرچی اشنویه استان آذربایجان غربی.
سد زولا استان آذربایجان غربی.
سد ساروق (گوگردچی) استان آذربایجان غربی.
سد شهرچائی استان آذربایجان غربی.
سد علویان استان آذربایجان غربی.
سد شهید کاظمی بوکان استان آذربایجان غربی.
سد قاضی کندی استان آذربایجان شرقی.
سد قلعه چای عجبشیر استان آذربایجان شرقی.
سد قوریچای قوشاچای (میاندوآب) استان آذربایجان غربی.
سد قیصرق استان آذربایجان شرقی.
سد کردکندی استان آذربایجان شرقی.
سد مقصودلو استان آذربایجان شرقی.
سد ملا یعقوب استان آذربایجان شرقی.
سد ملک کیان استان آذربایجان شرقی.
سد مهاباد استان آذربایجان غربی.
سد نهند استان آذربایجان شرقی.
نام سدهای در دست ساخت در حوضه اصلی آبریز دریاچه ارومیه (سال ۱۳۹۶)
سد اشنویه (چپر آباد) استان آذربایجان غربی.
سد چراغ ویس استان کردستان.
سد امام چای استان آذربایجان شرقی.
سد باراندوز استان آذربایجان غربی.
سد سیمینه رود استان آذربایجان غربی.
سد شهید مدنی (ونیار) استان آذربایجان شرقی.
سد لیلان چای استان آذربایجان شرقی.
سد نازلو استان آذربایجان غربی.
سد خراسانه بوکان استان آذربایجان غربی.
سد دیرعلی استان آذربایجان غربی.
نام سدهای در دست مطالعه حوضه اصلی آبریز دریاچه ارومیه (سال ۱۳۹۶)
سد چهرگان – مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد آتمیان – در مرحله شناسائی – استان آذربایجان شرقی.
سد آجرلو – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد آلقو – در مرحله شناسائی – استان آذربایجان شرقی.
سد ابرغان – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد باروق (قطار) – در مرحله دوم – استان آذربایجان غربی.
سد ترپ – مرحله دوم – استان آذربایجان شرقی.
سد تسوج – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد توپچی – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد خانم گلی – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد خراجوچای – در مرحله دوم – استان آذربایجان شرقی.
سد دوش – در مرحله دوم – استان آذربایجان شرقی.
سد ساینجق – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد سردار آباد – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد سنته – در مرحله دوم – استان کردستان.
سد سینیخ چای – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد شورسو – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد عباسآباد هریس – مرحله شناسائی – استان آذربایجان شرقی.
سد عسگرآباد – در مرحله شناسائی – استان آذربایجان شرقی.
۲۰ – سد قاشقیه – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد کهریز – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد مردق چای (قره ناز) – در مرحله دوم – استان آذربایجان شرقی.
سد مرخز – در مرحله اول – استان کردستان.
سد هرزورز هریس (خارج بستر) – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد کردکند (قپلانتو) – در مرحله اول – استان آذربایجان شرقی.
سد زره شوران – در مرحله اول -استان آذربایجان غربی.
سد قینرجه – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد خلیفان – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد زید کندی – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد مامالو – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد بردوک – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد فلکان – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد رشکان – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد خانقاه سرخ – در مرحله دوم – استان آذربایجان غربی.
سد گل تپه مهاباد – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد شیرمرد – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد قیزقاپان – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
۳۸ – سد حاجی بابا – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
۳۹ – سد بالقچی – در مرحله اول – استان آذربایجان غربی.
سد یزدکان – در مرحله دوم – استان آذربایجان غربی.
سد سیرلر بستان آباد – مرحله اول – آذربایجان شرقی.
زیستبوم
بر اساس لیست تنوع زیستی پارک ملی دریاچه ارومیه که در سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ ارائه شدهاست پارک ملی دریاچه ارومیه مسکن ۶۲ گونه باکتری و آرکئوباکتر، ۴۲ گونه قارچهای میکروسکوپی، ۲۰ گونه جلبک، ۳۱۱ گونه گیاه، ۵ گونه نرمتنان دو کفهای (رودخانههای جزایر)، ۲۲۶ گونه از پرندگان، ۲۷ گونه خزنده و دوزیست و ۲۴ گونه از پستانداران میباشد. همچنین دست کم ۴۷ گونه فسیل یافته شدهاست این زیستبوم به صورت بینالمللی توسط یونسکو به عنوان منطقه تحت حفاظت به ثبت رسیدهاست. سازمان محیط زیست ایران اکثر نقاط این دریاچه را به عنوان پارک ملی شناسایی نمودهاست.
این دریاچه با داشتن بیش از یکصد جزیره کوچک صخرهای محل توقف پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو، پلیکان، کفچهنوک، اکراس، لکلک، اردک پیسه، نوکخنجری٬
چوبپا، و مرغ نوروزی میباشد.
به خاطر شوری بیش از حد دریاچه هیچ نوع ماهی در این دریاچه زندگی نمیکند. با اینحال دریاچه ارومیه یکی از زیستگاههای مهم سختپوست آرتمیا شناخته میشود. این سخت پوست یکی از منابع اصلی تغذیه پرندگان مهاجر از جمله فلامینگو بهشمار میآید. در اوایل سال ۲۰۱۳ از رئیس وقت مرکز مطالعات آرتمیای ارومیه نقل شد که آرتمیا در این دریاچه منقرض شدهاست. این نظر توسط برخی کارشناسان دیگر رد شدهاست.
در بهمن ۱۳۹۴ رئیس مرکز تحقیقات آرتمیای کشور عنوان داشت که بر پایه بررسیها آرتمیای زنده در دریاچه ارومیه وجود ندارد.
یوسفعلی اسدپور افزود: در سه ماه اول سال جاری به علت وجود آب و ورود کافی آن به دریاچه ارومیه در مصب رودخانههای آن آرتمیا شروع به زندگی کرد که متأسفانه با خشکسالی تابستانه این موجودات نابود شدند.
پارک ملی دریاچه ارومیه
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۵۲ در فهرست پارکهای ملی ایران به ثبت رسید. پارک ملی دریاچه ارومیه، از زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران میباشد. این پارک ملی با وسعت ۴۶۲۶۰۰ هکتار همچنین یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکره در ایران است.
خشک شدن دریاچه
دلایل خشک شدن
این دریاچه از اواسط دهه ۸۰ شروع به خشک شدن کرد و امروزه در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. بررسی تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که در سال ۲۰۱۵ دریاچه ۸۸ درصد مساحت خود را از دست داده (گزارشهای قبلی تنها به از دست رفتن ۲۵ تا ۵۰ درصد مساحت دریاچه اشاره کرده بودند). دلایل بسیاری برای خشک شدن دریاچه ذکر شدهاست از جمله سد سازی بیرویه، احداث بزرگراه بر روی دریاچه، و استفاده بیرویه از منابع آب حوزه آبریز دریاچه و همچنین بارش کم برف و باران در سالهای اخیر میباشد. تحقیق جدیدی توسط چند تن از محققان در آمریکای شمالی نشان میدهد که خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوزه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی شامل پروژههای جاهطلبانه توسعه اقتصادی-آبی به همراه ساخت بزرگراه ۱۵ کیلومتری بر روی دریاچه با دریچه کوچک ۱/۲ کیلومتری وضعیت دریاچه را به بحران کشانیدهاست که برای ساخت آن از کوه مجاورت دریاچه استفاده کردند. تا سال ۲۰۱۲ بیش از دویست سد بر روی رودخانههای حوزه آبریز این دریاچه در مرحله آماده بهرهبرداری، یا پایان مراحل طراحی بودند.
در اولین هفته از آبان ۱۳۹۴ خورشیدی، تراز آب دریاچه ارومیه ۱۲۷۰٫۰۴ متر اعلام شد که نسبت به آبان سال ۱۳۹۳ خورشیدی، ۴۰ سانتیمتر کاهش نشان میداد.
روزنامه اقتصاد پویا در سرمقالهای مقصر خشکیدن دریاچه ارومیه را مردم و نمایندگانی معرفی کرد که برای تأمین نیازهای کشاورزی و خانگی آذربایجان، بارها خواستار انتقال آب رودخانههایی که به دریاچه ارومیه میریزند به نقاط دیگر شدهاند و از مقامات حکومتی درخواست داشتند تا آب این رودخانهها برای تأمین نیاز باغهای مراغه و دیگر شهرهای استان استفاده شود یا با فشار بسیار بر مسئولین، طرح پل میانگذر دریاچه ارومیه را اجرایی کردند. البته قابل ذکر است که بیش از ۷۰ درصد مردم ارومیه از طریق کشاورزی هزینههای زندگی خود را تأمین میکنند و باید فکری اساسی شود تا هیچ طرف متضرر نشود. برخی کارشناسان معتقدند: برای نجات دریاچه ارومیه به جای خشکاندن ارس و از بین بردن زمینهای بارور نقاط دیگر، باید از مصرف آب کاسته شود و به وزارت نیرو اجازه داده شود تا آب رودخانههایی را که بهطور طبیعی به دریاچه ارومیه میریختهاند دوباره به دریاچه ارومیه بریزند.
مخاطرات خشک شدن دریاچه
برخی کارشناسان محیط زیست پیشبینی میکنند در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیستمحیط منطقه تغییر خواهد کرد. علاوه بر نمک بسیاری از آلودگیهای شامل فلزات سمی سنگین مورد استفاده در صنعت و مواد سمی مورد استفاده در کشاورزی به آبهای سطحی و زیر سطحی مرتبط با دریاچه نفوذ کردهاند و در صورت خشک شدن دریاچه بسیاری از از مواد سمی هوازی شده و خطرات بیماریهای تنفسی برای زیستبوم و مردم منطقه به وجود خواهد آورد. با این حال هنوز اقدام جدی برای نجات دریاچه صورت نگرفته
کارشناسان و فعالان محیط زیست اعتقاد دارند خطر خشک شدن دریاچه ارومیه تا شعاع ۵۰۰ کیلومتری این دریاچه را تهدید میکند. پیشبینی شده در صورت خشک شدن احتمالی این دریاچه، شاهد بارش باران نمک در بسیاری از استانهای همجوار باشیم که این امر به به آواره شدن ۱۳ میلیون نفر منجر خواهد شد.
در اعتراض به خشک شدن دریاچه در فروردین سال ۱۳۹۰ اعتراضهای متعددی در شهرهای تبریز و ارومیه صورت گرفت.
البته این دریاچه در سال ۱۳۹۸ به علت بارانهای متوالی و خوب دوباره احیا و بیش از ۹۰ سانتیمتر بر ارتفاع آن افزوده شدهاست.
طرحهای نجات دریاچه
طرح نجات دریاچه ارومیه، گرانترین و پرمخاطبترین پروژهٔ زیستمحیطی ایران است. این طرح تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان هزینه داشتهاست. یکی از طرحهایی که برای نجات دریاچه ارومیه مطرح شده انتقال آب از حوضههای آبریز دیگر از جمله رود ارس بود که انتقال آن میتوانست به پر شدن دریاچه ارومیه کمک شایانی کند. به گفتهٔ نادر قاضیپور، تنها راه نجات دریاچه ارومیه، استفاده از آبهای رود ارس و شهرستان پیرانشهر است. اما این نظریه با مخالفتهایی روبروست. در مرداد ۱۳۹۰ خورشیدی مجلس شورای اسلامی با دو فوریّت طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه موافقت نکرد.
اما چندی بعد در جریان تلاشها برای احیای دریاچه ارومیه، آب سد کانی سیب به این دریاچه انتقال یافت. برای این انتقال سد کانی سیب در دی ماه ۱۳۹۹ و تونل ۴۳ کیلومتری انتقال آب از پیرانشهر به دریاچه ارومیه در خرداد ۱۴۰۰ نصف و نیمه افتتاح گردید. که هنوز هم ۶۰۰ متر از عملیات کندن تونل باقی است.
برنامه نجات دریاچه ارومیه در دولت یازدهم
با انتخاب حسن روحانی به سمت ریاستجمهور و شکلگیری دولت یازدهم، برنامه نجات دریاچه ارومیه مورد تأکید قرار گرفت و کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه به مدیریت معاون اول رئیسجمهور تشکیل شد. موضوعاتی همچون مقابله با ریزگردها، وضعیت کشاورزی و الگوی کشت در منطقه و تعداد زیاد چاههای آب مورد بررسی قرار گرفت.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند فعالیتهای ترمیمی انجام شده در این دوره در کنار حمایتهای مردمی، موجب کاهش روند تخریب دریاچه ارومیه و در برخی بخشها باعث بهبود شرایط شدهاست.
به رغم برنامهریزیهای صورت گرفته، وضعیت دریاچه ارومیه وخیمتر شد. در ۲۹ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی، تراز سطح آب این دریاچه ۱۲۷۰٫۲۵ متر اعلام شد. این تراز نسبت به روز مشابه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۳ سانتیمتر و نسبت به میانگین دراز مدت ۴٫۵ متر کاهش نشان میداد. مساحت این دریاچه نیز در ۲۹ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی، ۱۶۹۸٫۶۴ کیلومتر مربع اعلام شد که نسبت به روز مشابه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۷۸٫۷۴ کیلومتر مربع و نسبت به میانگین دراز مدت، ۲۸۲۸٫۰۹ کیلومتر مربع کاهش یافتهبود. حجم آب موجود در این دریاچه نیز در ۲۹ مهر ۱۳۹۶ خورشیدی، ۱٫۰۱ میلیارد متر مکعب اعلام شد که نسبت به روز مشابه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۰٫۴۳ میلیارد متر مکعب کاهش را نشان میداد. در نیمه اول آبان ۱۳۹۶ خورشیدی نیز اعلام شد که سطح تراز آب دریاچه ارومیه به ۱۲۷۰٫۱۹ متر رسیدهاست. همچنین اعلام شد که وسعت این دریاچه به ۱۵۹۴ کیلومتر مربع رسیدهاست. با توجه به بارندگیهای بهار سال ۱۳۹۸ این دریاچه نیز از آبهای سر ریز سدها و سیلابها تغذیه شدهاست به طوری که طبق گفته مدیر ستاد احیای دریاچه (فرهاد سرخوش) میزان تراز دریاچه بیش از ۱۱۸ سانتیمتر افزایش داشته و به ۱۲۷۱/۱۹ رسیدهاست.
کشتیرانی در دریاچه ارومیه
کشتیرانی در دریاچه ارومیه سابقه دیرینه دارد و رونق آن به پیش از حمله مغول بازمیگردد. نخستین گزارشهایی که از قرن نوزدهم در باب کشتیرانی در دریاچه در دست است، نشان میدهد که شناورهایی هرچند تکامل نیافته و با خدمههای فاقد مهارتهای دریانوردی در دریاچه وجود داشت. به گفته اگوست بن تان، افسر فرانسوی که به دربار عباس میرزا در تبریز اعزام شده بود، کشتیرانی در دریاچه ارومیه به علت طوفانهای ناگهانی با مخاطره همراه بود. ملک قاسم میرزا، پسر فتحعلیشاه که در دوران عباس میرزا و محمد شاه حاکم ارومیه بود امتیاز انحصار کشتیرانی در این دریاچه ارومیه را از محمدشاه گرفت و برای بهرهبرداری از این حق، تعدادی از قایقهای ابتدایی روستاییان سواحل دریاچه را نابود کرد و به صنعتگران روسی که از بنادر دریای مازندران به شیشوان آورده بود، سفارش ساخت کشتی کوچکی را داد که در دریاچه به آب انداخته شد. سپس با استخدام یک استاد کشتی ساز از باکو و تعدادی نجار، کشتی بزرگی با ظرفیت یکصد تن در شیشوان ساخت تا برای حمل کالا به کار رود. ملک قاسم میرزا یک کشتی بادی اختصاصی با کابینی مجلل داشت که فاصله شیشوان تا ارومیه را در سه روز میپیمود.
پس از ملک قاسم میرزا، امتیاز کشتیرانی در دریاچه ارومیه به پسرش امامقلی میرزا رسید که ناوگان تجاری اش شامل سه کشتی بادی با کف مسطح بود که هر یک با یک دوجین خدمه ظرفیت حمل بیست تن بار داشتند. از آنجا که تردد این شناورها به وزش باد موافق بستگی داشت، حرکتاش نامنظم و با تأخیر همراه بود. تفاوت عمده حق کشتیرانی امامقلی میرزا با ملک قاسم میرزا این بود که او سالانه هزار تومان به دولت میپرداخت. امامقلی میرزا از سال ۱۳۰۸ قمری (۱۲۷۰ خورشیدی) کشتیهای خود را در ازای سالی ۲۷۲۰ تومان هشتصد لیره) به فردی به نام اصلان خان سرهنگ اجاره داد. به گفته اوژن اوبن، وزیر مختار فرانسه، ناوگان امامقلیمیرزا در سال ۱۳۲۴ قمری (۱۲۸۵ خورشیدی) شامل سه قایق بزرگ بادی، هر یک با نه خدمه، بود که آهنآلات و منسوجات روسی را که از اردبیل به مراغه وارد میشد، به ارومیه انتقال میدادند و در بازگشت، تولیدات کشاورزی ارومیه را حمل میکردند. در صورت وزش باد موافق، سفر بین دو کرانه برای این شناورها هشت تا نه ساعت به طول میانجامید.
امامقلی میرزا درصدد به آب انداختن کشتی بخار برآمد اما ورود قطعات این کشتی که از اروپا (احتمالاً آلمان) خریداری شده بود، با کارشکنی روسیه روبرو شد تا اینکه با مداخله دولت ایران و صدور فرمانی که امامقلی میرزا و فرزندانش را از انتقال حق امتیاز خود به اتباع خارجه منع میکرد، دولت روسیه خیالش از بابت بازشدن پای کشور ثالث به دریاچه ارومیه راحت شد و با عبور قطعات کشتی موافقت کرد. قطعات کشتی را مهندسی آلمانی در کنار دریاچه ارومیه مونتاژ کرد و کشتی را در ربیعالاول ۱۳۲۵ قمری (اردیبهشت ۱۲۸۶ خورشیدی) به آب انداخت.
با درگذشت امامقلیمیرزا، فرزندان او امتیاز کشتیرانی در دریاچه ارومیه را در حدود سال ۱۲۹۳ خورشیدی به یک ارمنی به نام بداغیانس دادند که با شرکت یک انگلیسی به نام استیونز کشتیرانی دریاچه ارومیه را اداره میکرد تا اینکه در سال ۱۳۰۳ خورشیدی، دولت رضاخان سردارسپه از مجلس شورای ملی اجازه خواست که همه کشتیها و تأسیسات متعلق به بداغیانس و استیونز را به مبلغ ۳۲۰ هزار تومان خریداری کند. با تصویب این درخواست. از آن پس کشتیرانی در دریاچه ارومیه به مالکیت و انحصار دولت درآمد. در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۰۴ به درخواست دولت، مجلس شورای ملی بودجه یکصد و هفتاد هزار تومانی به تصویب رساند که بخشی از آن صرف کشتیرانی در دریاچه ارومیه شود.
پیشینه
از نخستین اشارات به دریاچه ارومیه کتیبه سدهٔ نهم پیش از میلاد مسیح در شلمنسر سوم (سلطنت بین ۸۵۸–۸۲۴ قبل از میلاد) است که به دو نام در محل دریاچهٔ ارومیه اشاره شده: پرسواه و ماتای (یا میتانیها). هنوز روشن نیست که این نامها به منطقه یا قبیله یا پادشاهی اشاره دارد.
پادشاهی منائیان در تپه حسنلو در جنوب دریاچه بودهاست. منائیان به دست متیان مغلوب شدند: مردمان ایرانی مختلفی که سکاها، سرمتیها، یا کیمری شناخته میشدند. به درستی معلوم نیست که مردمان نامشان را از دریاچه گرفتهاند یا دریاچه نامش را از اقوام اطراف گرفتهاست؛ ولی کشور باستانی متیان نامیده میشد که نام لاتین دریاچه از آن گرفته شدهاست.
در حال حاضر بیشتر مردم ساکن اطراف دریاچه را اقوام آذربایجانی و کرد تشکیل میدهند.
نامهای تاریخی دریاچه
نام کهن این دریاچه چیچَست بودهاست. این واژه، واژهای است از زبان اوستایی و پارسی باستان و تلفظ آن چَئِچَستَ بودهاست.
دریاچهٔ چیچست در اسطورههای ایرانی نقشی بنیادین دارد. عرصهٔ بسیاری از رویدادهای مهم زندگی کیخسرو، کرانهٔ این دریاچه بودهاست.
دژ بهمن که کیخسرو در نبردی غولآسا و سهمگین آن را میگشاید و از چنگ دیوان به درمیآورد، در نزدیکی همین دریاچه بوده و بسیاری از اسطورههای دیگر.
در دوران پهلوی به مناسبت پادشاهی رضاشاه پهلوی، به این دریاچه نام رضائیه داده شد.
نام دریاچه در نقشه ایران در دوره افشاریه، دریاچه شاهی (L. of Shahi) ذکر شدهاست.
وجه تسمیه
این دریاچه را در زبان سریانی ارمیا، در عربی ارومیه، در فارسی و ترکی عهد عثمانی ارومیه URMU GÖLÜ نوشتهاند.
نویسندگان دربارهٔ نام این دریاچه به گونههای مختلف داوری کردهاند:
پورداود نام اورمیه را ترکیبی از دو واژه آرامی «اور» به معنای شهر و «میاه» به معنای آب نوشتهاست. در هزوارش پهلوی، نوشته آرامی «میاه» آب خوانده میشود، ولی در شهر نامیدن «اور» جای تردید است. «اور» در زبان عبری به معنای نور آمدهاست…
مینورسکی با تکیه به متنی سریانی که در آن اسم مکانی به نام ارمیت در کنار دریاچه مزبور آمدهاست، نام اورمیه را «ارومیه» (ارمیا) و به ظاهر سریانی خواندهاست.
این نام در متون اسلامی به صورت ارومیه و اُرمی آمدهاست. مردم محلی دریاچه مزبور را اورمی مینامند.
برخی نویسندگان ترک این دریاچه را ارومیه یا رومیه نوشته، و چنین پنداشتهاند که منسوب به روم شرقی است.
این دیدگاه در همة موارد قاطع نیست، زیرا در نوشتههای برخی نویسندگان معاصر ترک نیز نام دریاچه به صورت اورمیه آمدهاست (در متون کهن ایرانی نام این دریاچه به صورت چیچست با یاء مجهول آمدهاست) واژه اوستایی چیچست به معنای درخشنده و شفاف است گمان میرود شوری و ذرات نمک فراوان موجب درخشندگی آن شده باشد. مؤلفان عهد اسلامی اغلب از شوری آب این دریاچه یاد کردهاند.
در شاهنامه فردوسی و در نسخهای از نزهة القلوب نام چیچست به صورت خنجست آمدهاست (بارتولد، که آن را تصحیف همین اسم دانستهاند). از دیگر نامهای کهن این دریاچه، کبودان است.
استرابن که در حدود سده ۱م میزیسته، این دریاچه را کپوتا نوشتهاست. پورداود معتقد است نام دو هزار ساله کپوتا باید از واژه کپوت (کبود) در زبان پارسی باستان باشد. در منابع اسلامی نیز این نام به صورت دریای کبوذان و کبودان آمدهاست.
دریاچه اورمیه را در نوشتهها به نام جزیرههای درون آن نیز خواندهاند. یکی از این جزیرهها کبودان است. شاید نام جزیره از نام دریاچه یا به عکس گرفته شده باشد.
پورداود نام جزیره را برگرفته از نام دریاچه دانستهاست.
بطلمیوس نام دریاچه را مارگیانه (مانتیانه، به احتمال مراغه) نوشتهاست.
هرودت از قومی با نام ماتینوی یاد کرده که به نام مانتیانه نزدیک است مینورسکی نام مانتیانه را با نام مانّاها که در حوالی این دریاچه میزیستهاند، نزدیک دانستهاست ابوالفدا دریاچه مزبور را «بحیرة تلا» ضبط کرده، دژی را نیز بر کوهی در این دریاچه به همان نام نامیده، و مدعی شدهاست که هلاکو اموال خود را در آن دژ نهاده بود.
طبری از دژ نام برده، و نوشتهاست که محمد بن بعیث در ۲۲۰ق به دژی در میان این دریاچه که شاهی نامیده میشد، رفت.
پورداود مینویسد که این دریاچه را گاه به نام یکی از جزیرههای بزرگ کوهستانی آن که «شاهی» نام دارد، دریاچه شاهی خوانند.
حمدالله مستوفی آن را به نامهای بحیرة چیچست، دریای شورِ طسوج (طروج) نامیدهاست.
این دریاچه را اصطخری «بحیرة الشراة» نیز نامیده که به معنای دریاچه خوارج است. این نام به احتمال از آنجا ناشی شده که به نوشته یاقوت در کوه جزیره وسط دریاچه، دژی استوار وجود داشته که ساکنانش بر والیان آذربایجان عاصی بودهاند. محتمل است این همان جزیره شاهی یا شاهو باشد که طبری (همانجا) از آن یاد کرده، و رشیدالدین آن را «شاهوتله» نوشتهاست-->
نام دریاچه
نام این دریاچه امروزه دریاچه ارومیه است که از نام شهر ارومیه، مرکز استان آذربایجانغربی گرفته شدهاست. در گذشته نامهای شور دریا و دریای شاهی نیز برای این دریاچه استفاده میشد. در دهه ۱۹۳۰ میلادی به هنگام سلطنت رضاشاه این دریاچه به افتخار وی دریاچه رضائیه نامگذاری شد. پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نام دریاچه به نام پیشین خود، دریاچه ارومیه بازگردانده شد که در زبان ترکی به آن اۇرمۇ گؤلۆ گفته میشود. در زبان پارسی کهن، این دریاچه چیچست به معنای درخشنده نامیده شدهاست. در دوران میانه این دریاچه «کبودا» (کبودان) نیز نامیدهشده که از لغت آزور "azure" در فارسی یا կապույտ یا "Kapuyt/Gabuyd" در زبان ارمنی عاریه گفته شدهاست. در لاتین این دریاچه لاکوس ماتینوس Lacus Matianus نامیده شدهاست.
در زبان ارمنی کپوتان (Կապուտան ծով) نام این دریاچه است.
نام این دریاچه در زند اوستا «چیچستا» ذکر شدهاست و تا زمان حمدالله مستوفی نیز معمول بودهاست. مسعودی و ابن حوقل در قرن چهارم آن را کبودان که از لغت ارمنی به معنی «دریاچه آبی» مأخوذ است نامیدهاند. اصطخری آن را دریاچه ارومیه نوشته و در جای دیگر آنرا دریاچه «شراة» یعنی دریاچه مخالفان نامیده زیرا در سواحل آن فرقهای از خوارج به این نام اقامت داشتهاند. ابوالفدا آن را دریاچه «تلا» که معنای آن معلوم نیست نامیدهاست. مستوفی اغلب آن را چیچست نامیده و «دریا شور» هم به آن گفته و به مناسبت شهر مهمی که در ساحل شمالی آن بوده دریاچه طروج یا طسوج هم نامیدهاست.
نگارخانه
پیش از آغاز روند خشکیدن دریاچه
پس از آغاز روند خشکیدن دریاچه
سُرخشدن بخشی از دریاچه ارومیه
برای مطالعه بیشتر
پل میانگذر دریاچه ارومیه
بانوی ارومیه
مافیای آب
منابع
فرهنگ جغرافیایی شهرستانهای کشور (شهرستان ارومیه)، سال ۱۳۷۹
پیوند به بیرون
مقایسه مساحت دریاچه ارومیه در پایگاه Earth Observatory ناسا
برداشت نمک از دریاچه ارومیه
آشور
استان آذربایجان شرقی
استان آذربایجان غربی
جغرافیای آشوریان
دریاچههای آب شور آسیا
دریاچههای آب شور
ارومیه
ارومیه
دریاچههای ایران
دریاچههای خشکشده
دریاچههای درونریز آسیا
دریاچههای درونریز
دریاچههای کوچکشده
ذخیرهگاههای زیستکره ایران
زمینچهرهای استان آذربایجان شرقی
زمینچهرهای استان آذربایجان غربی
فاجعههای زیستمحیطی در ایران
مسائل زیستمحیطی در استان آذربایجان غربی
مقالههای دارای ویدئو
مناطق کنوانسیون رامسر در ایران |
2331 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%B4%20%D9%85%D8%B4%D8%A8%DA%A9 | رایانش مشبک | شبکههای گرید محاسباتی
شبکههای محاسباتی گرید مجموعهای از چندین سیستم با قدرت محاسباتی متفاوت میباشند که در نتیجه اتصال آنها به یکدیگر، یک ابر رایانهٔ مجازی شکل میگیرید که با استفاده از آن میتوان بسیاری از محاسبات پیچیدهٔ ریاضی، نجوم، زیست و… را در زمان بسیار کمی انجام داد. شعار شبکههای گرید محاسباتی، نادیده گرفتن نگرانیهای ناشی از محدودیت سختافزاری سیستمهای کامپیوتری میباشد. در شبکههای گرید محاسباتی، منابع (منظور منابع فیزیکی) بین چندین کاربر موجود در شبکه مشترک هستند. هر کاربر، به صورت همزمان با دیگر کاربران در ارتباط بوده و درخواستهایش را به آنها ارائه میکند. از این رو پروسهها از طرف چندین کاربر ارائه میشوند. این پروسهها از هم مستقل بوده و هر درخواست با درخواست دیگر متفاوت است.
معمولاً بخش مدیریت منابع (Resource management) با محاسبات متفاوت، سرعت و اندازههای مختلف کارها را دریافت میکند، سپس این پروسههای ورودی را به گرههای محاسباتی (Nodes Computational) موجود در شبکه اختصاص میدهد.
دانشجویان دانشگاهها و محققین در این حوزه به دلیل هزینه زیاد برپایی یک شبکهٔ محاسباتی برای انجام آزمایشهای خود ناچار به استفاده از نرمافزارهای شبیهسازی میشوند. از مهمترین نرمافزارهای شبیهسازی گرید میتوان به Grid sim اشاره کرد. در Grid sim با خصوصیات و معماری ابزارهای شبیهسازی Grid سرو کار داریم. Grid sim یک toolkit یا جعبه ابزار برای مدلسازی منابع و شبیهسازی اتصالات شبکه با پیکر بندیهای مختلف است. اجزاء این شبیهساز یک API java و بخشی از پروژه grid bus هست. Grid sim toolkit قادر است گروهها و دستههای مختلفی از منابع ناهمگن، کاربران، برنامههای کاربردی، و زمانبندها را شبیهسازی کند.
گریدها شبه به هم نیستند و اندازه و شکل متفاوتی دارند. در ادامه سه تقسیمبندی یا کلاس Gridهای فعلی را که رایانههای فردی را تبدیل به یک مزرعهٔ ابر رایانه با هزاران پردازنده کرده فهرست شدهاست:
- گرید خوشهای(cluster) که سادهترین نوع این سیستم هستند از مجموعهای از رایانهها که با هم کار میکنند تشکیل شدهاند ویک نقطه دسترسی به سیستم برای کاربران یک پروژه یا بخش سازمانی خاص ایجاد میکنند.
- گرید پردیزه (campus) به پروژهها و بخشهای سازمانی متعدد اجازه میدهد که منابع رایانهای خود را با هم به اشتراک بگذارند. سازمانها میتوانند از این نوع سیستمها برای مدیریت بسیاری از کارها، از فرایندهای تجاری سازمان تا داده کاوی استفاده کنند.
- گرید جهانی(global) مجموعهای از چندین گرید پردیزه میباشد که پا بر فراز مرزهای سازمانی گذاشته و یک سیستم مجازی بسیار بزرگ را ایجاد کردهاست. کاربران میتوانند به منابع رایانهای بیش از آنچه که در سازمان دارند دسترسی داشته باشند.
مزایا:
معایب:
کاربردها:
معماریها:
مدلهای پیادهسازی:
منابع
http://www.iran-newspaper.com/1387/870515/html/internet.htm
(انگلیسی) http://www.redbooks.ibm.com/abstracts/sg246778.html?Open
(انگلیسی) https://web.archive.org/web/20120204080942/http://www.redbooks.ibm.com/abstracts/redp3613.html
(انگلیسی) https://web.archive.org/web/20060228084255/http://www.gridbus.org/~raj/papers/CSICommunicationsJuly2005.pdf
https://web.archive.org/web/20121112213435/http://www.iritn.com/?action=show&type=news&id=5458
http://forum.takdownload.ir/showthread.php?t=20944
رایانش مشبک
شبکههای رایانهای
محاسبات توزیعشده
ویکیسازی رباتیک |
2332 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D8%B1%D8%B3 | زاگرس | زاگرُس رشتهکوهی است که از غرب تا جنوب غربی فلات ایران کشیده شدهاست. این رشتهکوه از کرانههای دریاچه وان در جنوب شرقی ترکیه آغاز شده و پس از گذشتن از استانهای آذربایجان غربی، لرستان، همدان، مرکزی، اصفهان، فارس، کردستان، کرمانشاه، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و تا استانهای کرمان، بوشهر و هرمزگان ادامه مییابد. دامنهٔ این رشتهکوه به شمال عراق و شرق ترکیه نیز امتداد دارد.
آثار بر جای مانده از غارنشینی در کوههای زاگرس مربوط به حدود ۱۰۰٬۰۰۰ سال پیش، بیانگر سکونت انسان در این مناطق در دوره پارینهسنگی و عیلامی (۳۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰٬۰۰۰ سال پیش) است.
نام
نام باستانی رشته کوه زاگرس در اوستا اسپروچ یا اسپروز است و شاید کُر یا کور است: بر طبق اسطورهشناسی سومری کور (کر) اساساً نام یک کوه یا کوههایی بوده، و معمولاً به کوههای زاگرس واقع در شرق سومر گفته میشد.
کور همچنین نام دیگر امپراتوری اکد است که از سه هزار سال پیش و قبل از آن بر کل نواحی زاگرس گسترده شده بود.
بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za-G'R' به معنای کوه بزرگ است. اما نظری نیز هست این است که این کلمه از نام قبیله مهاجران پارسی ساکن در این منطقه معروف به ساگارتی گرفته شده.
نام قدیمی این رشتهکوه در زبان فارسی «پاتاق» که نام رشتهکوهی معروف در استان کرمانشاه نیز هست بوده و پیش از آن «کوهستان» (در عربی: «جبال») و «پهلو» یا «پهله» بود.
واژهٔ «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی (و بعضاً از زبان یونانی) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد.
ظاهراً حسن پیرنیا اولین کسی است که واژهٔ زاگرس را در حاشیهٔ صفحهٔ ۲ کتاب خود بنام «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آوردهاست. او خود تأکید نموده که اروپاییها چنین (یعنی زاگرس) نامند.
بعد از نوشتهٔ پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نام برده شد که برداشت نادرستی بودهاست زیرا واژهٔ زاگرس بخش گستردهای از شمالغربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ۲۴۰ نام از رشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استانهای آذربایجان غربی، کردستان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، مرکزی و اصفهان و فارس و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خوزستان را شامل میشود.
واژهٔ زاگرس در هیچیک از کتابهای تاریخی و جغرافیایی یا مسالک و الممالک و نوشتههای دوره اسلامی نوشته نشدهاست.
در لغتنامه دهخدا یا دائرةالمعارف مصاحب نیز نکتهای مهم و اساسی دربارهٔ ریشه و اصل واژه زاگرس بیان نشدهاست.
محمد قزوینی در صفحهٔ ۴۸ از جلد ۵ کتاب خود مینویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران به خصوص منطقهٔ لرنشین در غرب ایران است.»
در دانشنامه لاروس از زاگرس به کوتاهی بهعنوان نام درهای نفتخیز ذکر شدهاست.
در واژه نامهٔ یونانی به آلمانی که سال م۱۸۸۶ در لایپزیگ به چاپ رسیده واژه Zagrio یا Zagros را بهعنوان «کوهی در دوران ماد» به نقل از نوشتههای استرابون و پولیبیوس آوردهاست.
در لغت نامهٔ جغرافیایی Lexique géographique در زیر واژه و عنوان «زاگرو» (زاگرس) آمدهاست:
«رشته کوهی است در آسیا که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده .»
رومن گیرشمن باستانشناس فرانسوی در کتابش زاگرس را نام قبیلهای دانسته و مینویسد:
«حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیلهٔ سومی از قبیلههای مهم ایرانی بنام «Zikirtu» یا «ساگارتی» بسوی نواحی شرقی تری رفته و مستقر شدند.»
هرودوت نیز در نوشتههایش در بخش معرفی قبایل پارسی از همین قبیله صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد کرده و مینویسد:
«قبیلههای دیگر که صحراگردند از این قرارند: داینها، ماردها، دروپیکها و ساگارتیها»
دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد خود در شرح حملهٔ آشوریها به پارسوا و به استناد کتیبههای خوانده شده مینویسد:
«بهطوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطهٔ لشکر کشی ظاهراً زاکروتی بود»
به استناد مطالب ذکر شده ریشهٔ واژهٔ زاگرس از زبان اوستایی است و یونانیها با افزودن S (س) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند.
زاگرس Zagreus، در استورههای ارفه ای، فرزند خدایگون زئوس (به شکل یک مار) و دخترش پرسیفونه است؛ لذا واژهٔ زاگرس (همانند واژه بختیاری) هم نام کوه و دژ و هم ایل، قوم، قبیله و محلی بودهاست.
به باور فریدون جنیدی در کتاب «داستان ایران» نام اصلی زاگرس
در اوستا «اوپایِری سَئِنَ» (بر فرازش آهن) است! «آسِن/آهِن» نام همگانی هر «فلز» بود و هنوز بسیاری از ایرانیان آن را با زیر «ه» بر زبان میآورند!
«اوپایری سَئِنَ» (در پهلوی «اَپورسِن»)، میباید امروز «اَبَرسِن» باشد؛ ولی اندهگنانه نام یونانی «زاگرس» جایگزین شدهاست!
زمینشناسی
کمربند چینخورده و رانده زاگرس یک کمربند طولانی حدوداً ۱۸۰۰ کیلومتری (۱۱۰۰ مایل) از سنگهای پوستهای تغییر شکل یافتهاست که در جبهه برخوردی بین صفحات عربی و اوراسیا تشکیل شدهاست.
رشته کوههای زاگرس حاصل یک فعالیت تکتونیکی یعنی برخورد دو صفحه تکتونیکی اوراسیا و عربستان هستند. این چین خوردگی متوقف نشده و دگرگونی زمین در غرب ایران و منطقه زاگرس همچنان ادامه دارد. چین خوردگیهای متعدد و وجود گنبدهای نمکی فراوان، زاگرس را به منطقهای نفتخیز تبدیل کردهاست.
از نظر زمینشناسی، زاگرس به دو یا سه بخش مجزا قابل تفکیک است: زاگرس شمالی، زاگرس میانی و زاگرس جنوبی. تفاوت زاگرس شمالی و جنوبی در نوع چین خوردگیها و نیز در نحوهٔ قرارگیری چینها بر روی گنبدهای نمکی است. استانهای فارس و کهگیلویه بویر احمد، بخشهای جنوبی استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری، ارتفاعات شرقی استان بوشهر و ارتفاعات شمالی استان هرمزگان همگی زاگرس جنوبی محسوب میشوند. بخشهای غربی استان اصفهان، بخش بزرگی از چهارمحال و بختیاری، استان لرستان، ارتفاعات شمالی-شرقی استان خوزستان، بخشهای جنوبی استانهای مرکزی و همدان از جمله مناطق زاگرس مرکزی بهشمار میروند. اما بخشهای شمال غربی مناطق مذکور که شامل استانهای ایلام، کرمانشاه، کردستان، بخشهای جنوبی و غربی آذربایجان غربی، ارتفاعات زاگرس در شمال عراق هستند به عنوان زاگرس شمالی شناخته میشوند
در یک تقسیمبندی دیگر، کوههای زاگرس به دو بخش اصلی قابل تفکیک هستند: زاگرس مرتفع و زاگرس چین خورده.
رشته کوه زاگرس میزبان یکی از بزرگترین ذخایر هیدروکربنی کره زمین میباشد و میدانهای گازی و نفتی متعددی در این منطقه در حال فعالیت و استخراج هستند. وجود تعداد بالای میدانهای هیدروکربنی و استخراج از آنها و همچنین فعالیت طبیعی تکتونیکی در زاگرس، این کوهزایی را به یک نمونه بی همتا در کره زمین تبدیل کردهاست. مطالعه ای در منطقه زاگرس نشان داده گرچه زاگرس از دیدگاه تکتونیکی به عنوان منطقه فعال دستهبندی میشود، اما استخراج از ذخایر هیدروکربنی نیز باعث وقوع زمینلرزههای القایی در این ناحیه میشود.
زاگرس مرتفع
بر پایه تقسیمبندیهای ساختمانی زمینشناسی ایران، پهنه زاگرس مرتفع یا زاگرس بلند، با پهنای متوسط ۸۰ کیلومتر در میان دو پهنه زمینشناختی سنندج-سیرجان در شمال و پهنه زاگرس چینخورده در جنوب قرار دارد و بلندترین بخشهای رشتهکوه زاگرس را در خود جای دادهاست. مرز شمالی پهنه زاگرس بلند، یک گسل معکوس بزرگ است که آن را گسل اصلی معکوس زاگرس مینامند. گسل زاگرس بلند نیز مرز جنوبی پهنه زاگرس بلند محسوب میشود و این پهنه را از زاگرس چینخورده جدا میسازد.
زاگرس مرتفع بخش شمال شرقی رشته کوههای زاگرس و در واقع اولین ردیف از کوههای زاگرس را تشکیل میدهند و به صورت دیوارهای بلند اما با پهنای نسبتاً کم (حداکثر ۸۰ کیلومتر) از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شدهاند. میزان ارتفاع و بارش برف و باران در این بخش از زاگرس زیاد میباشد. مرتفعترین قلل زاگرس شامل دنا، زردکوه، کبیر کوه، اشترانکوه و گرین در زاگرس مرتفع قرار دارند.
زاگرس چینخورده
بخش غربی و جنوبی رشته کوههای زاگرس، با طولی حدود ۱۳۷۵ کیلومتر و عرضی بین ۱۲۰ تا ۲۵۰ کیلومتر، زاگرس چین خورده نامیده میشود. این بخش از زاگرس، همراستا با زاگرس مرتفع، تا خلیج فارس و تنگه هرمز ادامه مییابد. تاقدیسهای بزرگ و کشیده از مشخصههای زاگرس چین خورده هستند.
گسل زاگرس بلند مرز شمالی پهنه زاگرس چینخورده محسوب میشود و این پهنه را از زاگرس بلند جدا میسازد.
کوهها
بلندترین قلههای این رشته کوه به ترتیب، دنا (۴۴۰۹ متر) بلندترین قله زاگرس جنوبی، زردکوه بختیاری (۴۲۲۱ متر) بلندترین قله زاگرس مرکزی، اشترانکوه (۴۱۰۰ متر) بلندترین قله زاگرس شمالی، قالی کوه (۴۱۰۰ متر)،
شاهانکوه (۴۰۴۰) بل (۳۹۴۳ متر) و کینو (۳۷۱۰ متر) هستند.
دنا با ارتفاع ۴۴۰۹ متر بلندترین ارتفاعات زاگرس میباشد و از ۴۴ قله مرتفع بالای ۴۰۰۰ متر تشکیل شدهاست و بیش از ۸۰ کیلومتر طول دارد. از لحاظ موقعیت جغرافیایی، کمی از آن در جنوب استان اصفهان و بخش اعظم آن در شمال شرقی استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. در تمام سال پوشیده از برف بوده و یکی از کم نظیرترین منابع انواع و اقسام گیاهان دارویی در دنیاست. این کوه یکی از سرچشمههای رود کارون است.
زردکوه بختیاری با ارتفاع ۴۲۲۱ متر دومین قله بلند زاگرس و بلندترین قله زاگرس مرکزی در شهرستان کوهرنگ در استان چهار محال و بختیاری قرار دارد. زردکوه بختیاری در تمام طول سال پوشیده از برف بوده و سرچشمهٔ اصلی رودخانههای کارون، زایندهرود و کرخه میباشد.
اشترانکوه با ارتفاع ۴۱۰۰ متر در استان لرستان جای گرفته که دارای هشت قلهٔ بلند و به هم پیوستهاست که در تمام طول سال پوشیده از برف است. دریاچه گهر در این رشته کوه قرار گرفتهاست.
قالی کوه در جنوب شهرستان الیگودرز قرار دارد نیز با ارتفاع۴۱۰۰ متر جز قلههای بلند زاگرس محسوب میشود. رودخانه دز از این کوه سرچشمه میگیرد. آبشار آب سفید نیز در این ناحیه از رشته کوه زاگرس قرار دارد. منطقه قالی کوه پناهگاه حیوانات وحشی بسیاری است.
شاهانکوه با ۴۰۴۰ متر ارتفاع، بلندترین قلهٔ استان اصفهان و از کوههای بلند زاگرس است که در ۲۰ کیلومتری جنوب غرب فریدونشهر واقع گردیدهاست. رشته کوه شاهان کوه از دره وهرگان در ۴۰ کیلومتری باختر شمالی فریدونشهر شروع شده و رو به سوی جنوب خاوری تا دره آب میدانک، ۲۵ کیلومتری جنوب باختری فریدونشهر به طول حدود ۴۳ کیلومتر و عرض متوسط آن ۱۰ کیلومتر میباشد. میزان بارندگی سالانه این رشته کوه بین ۸۰۰ تا یک هزار میلیمتر و میانگین دمای سالیانهٔ آن بین ۵ تا ۱۰ درجه سانتی گراد است. رودخانهٔ خدنگستان، آب ترزه، آب سه پستان و آب سرداب میباشد و چشمه لنگان در شمال این رشته کوه قرار دارد.
کوه کِینو باارتفاع ۳۷۱۰ متر در شمال خوزستان (شهرستان اندیکا) و هممرز با چهارمحال و بختیاری و لرستان قرار دارد و در بیشتر ماههای سال پوشیده از برف است. این کوه منبع اصلی تغذیه تالاب زیبای شیرین بهار خوزستان است.
از ارتفاعات مهم در زاگرس شمالی رشته کوه الوند است ک دارای چندین قلهٔ مهم و مرتفع در جهت شمالغربی ب جنوبشرقی کشیده شدهاست. بلندترین نقطه آن قله کوبُره ۳۵۸۶متر است. قلل یخچال، کلاهقاضی، کلاغلانه، قزلاَرسلان، شاهنشین، اَردَکمَردَک از ارتفاعات شاخص کوهستان الوند در زاگرس شمالی هستند. بیشترین مساحت کوهستان الوند در حوزه شهرهای تویسرکان و همدان قرار دارد.
از دیگر ارتفاعات مهم زاگرس شمالی میتوان به رشته کوه گرین (۳۶۰۰ متر) در حد فاصل استانهای لرستان و همدان اشاره کرد. بیشتر مساحت این رشته کوه در محدوده شهرستان بروجرد و در جنوب غربی تا شمال غربی شهر بروجرد قرار گرفتهاست، اما با این وجود، گرین با طول بیش از ۱۸۰ کیلومتر، بخش اعظم مساحت شهرستانهای بروجرد، الشتر و نورآباد در استان لرستان، شهرستان نهاوند در استان همدان و نیز بخشهایی از استان کرمانشاهان را فرا گرفتهاست. قلههای ولاش، چهل نابالغان، سه کوزان، هجده یال و میش پرور از بلندترین ارتفاعات رشته کوه گرین هستند.
بلندیهای زاگرس حوضه آبخیز رودخانههای زایندهرود، کارون، مارون، کرخه و دز را تشکیل میدهد و با توجه به حجم بارش و پایین بودن سطح تبخیر و موقعیت نسبتاً مناسب سازندهای زمینشناختی بخش اعظم آبهای زمینی و زیرزمینی کشور به میزان ۴۵ تا ۵۰ درصد را تأمین میکند. در جنوبیترین نقطه زاگرس قله کوهٔ به بلندی۳۲۶۰ متر زیستگاه تشگرد وکوه فارغان هست تغییرات ارتفاعی و وجود کوههای مرتفع و ایجاد میکرو کلیماهای متفاوت همچنین قرار گرفتن این منطقه در بین دو ناحیه رویشی ایران و تورانی و صحارا – سندی دارای فلور خاصی است. به طوریکه عناصر گیاهی ایران و تورانی و صحارا – سندی با هم در این منطقه دیده میشوند. علاوه بر این عناصر نفوذی مدیترانه ای اروپا – سیبری سینو ژاپنی و نیز در این منطقه حضور دارند.
نوع زیستگاه
۱- مناطق کوهستانی از ارتفاع ۳۲۶۰ متر (شیبهای صخره ای و سنگی، شکاف صخرهها)
درهها
خاکهای ماسهای
از دیگر قلههای بلند آن میتوان به پریز در شهرستان دورود، هشتاد پهلو در بخش پاپی، لیله در شهرستان اندیکا اشاره کرد.
هفده قله مرتفع زاگرس عبارتند از:
زندگی
نخستین انسانها
بهطور کلی در هزاره سوم، دوم و اول قبل از میلاد، دامنههای شرقی و غربی زاگرس و زاویه جنوب غربی ایران یکی از مراکز مهم تجمع اقوام گوناگون در جهان بودهاست که دارای نژادی مشترک، فرهنگ و تمدنی مشابه با حکومتهای تقریباً مهم بودهاند که در رأس آنها ایلام قرار داشت. نیمهٔ شمالی رشته کوه زاگرس در دورهٔ ایران باستان محل زندگی مادها بودهاست.
نتیجهٔ تحقیقات بر روی استخوانهای کشاورزان نخستین در منطقهٔ زاگرس ایران نشان میدهد دیانای کشاورزان باستان اهل زاگرس بیش از همه به زرتشتیهای ایران و ساکنان امروز افغانستان، پاکستان و ایران شباهت دارد و خیلی متفاوت از مردمانی است که زراعت را از ترکیه به اروپا بردند. تفاوت شگفتانگیز ژن کشاورزان اولیه ساکنان شرق و غرب هلال حاصلخیز که تا پیش از این تصور میشد از یک نژاد هستند به عنوان دستاورد این پژوهش توسط یک تیم بینالمللی در نشریه ساینس منعکس شدهاست.
ساکنان امروز
بیشتر جمعیت رشته کوه زاگرس را اقوام ایرانیتبار لر، و کرد تشکیل میدهند که از دیرباز در این رشته کوه زندگی کردهاند.
گیاهان و جانوران زاگرس
رشته کوه زاگرس دارای حیات وحش بسیار غنی میباشد و گونههای گیاهی و جانوری کمیاب و بعضاً در حال انقراض را در خود جای دادهاست.
سمندر لرستان
بلوط ایرانی
نگارخانه
جستارهای وابسته
توروس
البرز
سیلاخور
مأموریت مکاننگاری شاتل رادار
کوههای بختیاری
سنجاب ایرانی
دالانکوه
پانویس
آناتولی
ایالت چهرنگاشتی
بومناحیههای آسیا
جزیره (میانرودان)
جغرافیای کردستان ایران
جغرافیای کردستان ترکیه
جغرافیای کردستان عراق
رشتهکوههای ایران
رشتهکوههای ترکیه
رشتهکوههای عراق
زیواگان ایران
زیواگان عراق
فلات ایران
کردستان عراق
کوههای زاگرس
گیاگان ایران
گیاگان ترکیه
گیاگان عراق
هلال حاصلخیز |
2333 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%86%D8%A7 | دنا | قله دنا یا رشتهکوه دنا؛ بلندترین و بزرگترین چینخوردگی رشتهکوه بزرگ زاگرس محسوب میشود و دارای خط الراسی به طول تقریبی ۹۰ کیلومتر است. نام این کوه برگرفته از شهری باستانی دهنار (ده انار) در دامنه غربی جنوبی کوه میباشد که آثار ویرانههای ان در نزدیکی روستاهای خونگاه و دشت رز شهرستان دنا مشهود است. رشتهکوه دنا، در استانهای اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد واقع شدهاست و یکی از ۱۵۱۵ قله بسیار برجسته جهان بهشمار میرود رشتهکوه دنا ۵۲ قله بالای ۴۰۰۰ متر دارد و بیشترین مجموعه قلههای بالاتر از ۴۰۰۰ متر در ایران به این رشتهکوه تعلق دارد.
برخلاف تصور رایج، دنا یک قله نیست؛ بلکه رشته کوهی در زاگرس است که از شمال غربی تا جنوب شرقی کشیده شدهاست و در مرز سه استان اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد و نیز چهارمحال و بختیاری قرارداشته و به سه رشته اصلی و یک رشته فرعی عمودی توسط سه گردنه بیژن، مورگل غربی و پوتک تقسیم میگردد.
دنا از ۲۰ کیلومتری شرق یاسوج آغاز شده و تا ۷۰ کیلومتری شمال غرب در استان اصفهان ادامه مییابد. این کوه از شمال غرب (روستای کتا) آغاز و به سمت جنوب شرق (منطقه کاکان) امتداد یافتهاست که حدود ۹۰ کیلومتر طول و ۱۵ کیلومتر پهنای متوسط است. بلندترین قلهٔ رشتهکوه دنا، قله بیژن۳ (قاشمستان) در مرز منطقه پادنا سمیرم و شهر سی سخت، ۴۴۵۹ متر ارتفاع دارد و در ۳۵ کیلومتری شمال غربی یاسوج قرار دارد. منطقه پادنا (سمیرم) و شهر سیسخت مرکز شهرستان دنا در دامن این کوه جای گرفتهاست. با توجه به طول زیاد و ارتفاعات گوناگون، بارش سالانه در این کوه از ۶۰۰ تا ۱۸۰۰ میلیمتر متغیراست و رودهای زیادی از آن سرچشمه میگیرند که در میانشان میتوان از بشار، خرسان، ریگان، ماربر، مهریان، کوه گل، دیاشم، سریز، تیزاب و دژکرد نام برد.
منطقهٔ حفاظتشده
مرز شرقی منطقه حفاظتشده دنا از شمال شهر سیسخت مرکز شهرستان دنا شروع میشود. از مهمترین پاسگاههای محیط بانی میتوان محیط بانی خاریدون، محیط بانی روستای کره محیط بانی اب سپاه و میمند را نام برد. منطقه حفاظت شده دنا به عنوان یک ذخیرهگاه زیستکره با وسعتی معادل ۹۳ هزار و ۸۲۱ هکتار در جنوب غربی کشور در استان کهگیلویه و بویر احمد E5121 عرض جغرافیایی و N3057 طول جغرافیایی واقع شدهاست. از سوی دیگر در دامنههای دنا درههای متعددی وجود دارد که پر از چشمه کوچک و بزرگ است. بسیاری از این چشمهها از زیر برف میجوشند و از دامنههای پرشیب دنا سرازیر میشوند و پس از پیوستن به یکدیگر رودخانههای سرد، شیرین و زلال بشار و خرسان را تشکیل میدهند.
وجه تسمیه اسامی قلههای بالاتر از ۴۰۰۰ متری دنا به ترتیب ارتفاع
افسانه معروف شاهنامه در خصوص دنا : هنگامی که کیخسرو «شاه ایران زمین» متوجه شد که مرگش نزدیک است، شخصی گمنام به نام لهراسب را جانشین خود معرفی کرد و بعد از آبتنی در چشمه بشو (میشی) به سوی ارتفاعات دنا رهسپار گردید. در بین سرداران کیخسرو، سرداری بیباک به نام «بیژن» از لهراسب حمایت نکرد و با سی مرد دلاور به سوی کیخسرو و ارتفاعات دنا رهسپار گردید، کیخسرو، بیژن و مردان جنگی همراه با او را پند به اطاعت از لهراسب فراخواند و آنرا پیام ایزدی خواند، اما بیژن آنرا نپذیرفت. کیخسرو از طریق دامنههای دنا و سپس کوه آسمانی وارد غاری شده و در آنجا ناپدید گردید. «این غار هماکنون به نام غار کیخسرو مشهور میباشد و در روستای خفر اصفهان واقع شدهاست» بیژن و دلاوران همراه او در راه بازگشت گرفتار برف و بوران شده و راه را گم میکنند و در نتیجه از هم جدا میشوند، سی مرد دلاور در ارتفاعات دنا بر اثر سرما یخ زده و همگی می میرنند و از آنها تندیسهای یخی بجا میماند و از آن پس به آن منطقه سی سخت و گردنه آن را بیژن میگویند.
بیژن نیز که در گردنه از دلاوران همراه خود جدا شده بود به سوی ارتفاعات دنا میرود و در بین راه جان به جان آفرین تسیلم میکند. از آنجا که محل دقیق مرگ او مشخص نیست به سه قلهٔ که احتمال محل مرگ اوست بیژن ۱ و ۲ و ۳ میگویند.
۱- قاش مستان (بیژن ۳) (۴۴۵۹ متر) : وجه تسمیه بیژن همان افسانه معروف شاهنامه میباشد. اما نام قاش مستان به علت وجود شکاف و قاش انتهای قله میباشد که کل و بزهای منطقه در فصل جفتگیری و مست شدن به این شکاف میآیند.
۲- مورگل (۴۴۲۶ متر) : به علت گلهای زیبا و ریز و مورچه مانند که در فصل تابستان در بین شکافها و صخرههای قله میروید که به آن گل مروارید نیز میگویند.
۳- برج آسمانی (بیژن ۲) (۴۳۹۵ متر) : وجه تسمیه بیژن همان افسانه معروف شاهنامه میباشد. اما نام برج آسمانی به علت شبیه برج بودن نوک قله میباشد.
۴- قزل قلعه (قزل قله) (۴۳۸۰ متر) : به علت سرخ رنگ بودن خاک جبهه جنوبی قله به آن قزل قله یا قله سرخ رنگ میگویند، اما با توجه به نمای شرقی قله که شکل یک برج قلعه مانند میباشد به آن قزل قلعه نیز میگویند.
۵- حوض دال مرکزی (۴۳۰۵ متر) : به علت وجود شکل حوض مانند زیر قله «سمت غرب پناهگاه» که عقاب (در زبان محلی به آن دال میگویند) در آنجا مینشیند و چون در جبهه مرکزی واقع شده به آن حوض دال مرکزی میگویند.
۶- ماش (بیژن ۱) (۴۳۴۰ متر) : وجه تسمیه بیژن همان افسانه معروف شاهنامه میباشد. اما نام ماش به علت وجود تل ماشکی در یال شمالی قله میباشد که در قدیم آنجا ماش کاشته میشدهاست.
۷- کل قدویس (۴۳۴۰ متر) : محلیهای منطقه چون این قله از بقیه قلههای اطراف بلندتر بوده آنرا مکانی مقدس می دانستن و به همین علت به آن کل قدویس میگویند (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۸- کل شیدا (۴۳۲۰ متر) : به علت تیغهٔ بودن و به صورت آشفته و پراکنده بودن این تیغهها (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۹- بن رو (۴۳۳۰ متر) : به علت دره بن رو که در زیر جبهه جنوبی قله قرار دارد (بن رو به معنی رودی که از بن کوه یا زیر کوه میگذرد)
۱۰- کل بلبل (۴۳۰۰ متر): : بر اساس نامی است که در نقشههای سازمان جغرافیایی ارتش در سال ۱۳۵۶ به آن تعلق گرفته ، انتخاب شدهاست.
۱۱- پوتک (۴۳۰۰ متر) : نام خود را از کاسه پوتک که در زیر قله وجود دارد و یکی از قسمتهای دیدنی دنا است گرفتهاست.
۱۲- هرم (۴۳۰۰ متر) : به علت شکل هرمی و مثلث مانند آن از سمت جبهه شمالی میباشد.
۱۳-پازن پیر (۴۳۰۰ متر) : به علت وجود پازنهای که بخاطر مسیر طولانی قله کمتر شکار میشدند و اکثراً تا پیر شدن آنجا بودند، به آن پازن پیر میگویند.
۱۴- کرسومی غربی (۴۲۷۰ متر) : بر اساس نامی میباشد که در نقشههای سازمان جغرافیایی ارتش در سال ۱۳۵۶ به آن تعلق گرفته ، انتخاب شدهاست. چون دو قله نزدیک به هم میباشند به قلهٔ در سمت غرب، کرسومی غربی میگویند.
۱۵- لوکوره (۴۲۶۵ متر) : بر اساس نامی میباشد که در نقشههای سازمان جغرافیایی ارتش در سال ۱۳۵۶ به آن تعلق گرفته ، انتخاب شدهاست.
۱۶- تل گردل (۴۲۶۰ متر) : به علت نیمه دایره بودن قله و اینکه شبیه یک تل خاکی میباشد به این نام معروف شدهاست.
۱۷- کرسومی شرقی (۴۲۵۰ متر) : بر اساس نامی میباشد که در نقشههای سازمان جغرافیایی ارتش در سال ۱۳۵۶ به آن تعلق گرفته ، انتخاب شدهاست. چون دو قله نزدیک به هم میباشند به قلهٔ در سمت شرق، کرسومی شرقی میگویند.
۱۸- حرا (تنگه راه) (۴۲۴۰ متر) : نام خود را از تنگه ای در جهبه جنوب شرقی خود گرفتهاست.
۱۹- کل گردل (۴۲۳۰ متر) : به علت شکل نیمه دایره بودن قله (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۲۰- قلات بزی (۴۲۲۶ متر) : اشاره به مکان خاص و پرآب برای بز کوهی
۲۱- کپیری (۴۲۱۰ متر) : به علت وجود منطقه ای سرسبز و پرآب و وسیع به همین نام در زیر جبهه جنوبی قله میباشد.
۲۲- چات سبز (۴۲۰۰ متر): نام خود را از منطقه ای به همین نام که در زیر قله میباشد برگرفته است.
۲۳- پازنک (مورگل غربی) (۴۲۰۰ متر) : به علت وجود پازنهای جوان در منطقه و همینطور به علت قرارگیری در غرب قله مورگل به آن مورگل غربی نیز گفته میشود.
۲۴- سی چانی (۴۱۹۰ متر) : به علت اینکه سه قله در کنار هم هستند به سه چانه خمیر نان تشبیه شدهاست، که به اختصار به آن سیچانی میگویند.
۲۵- کل خرمن: (۴۱۹۰ متر) : به خاطر شکل قله از دور که شبیه انباشته گندم خرمن میباشد (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۲۶- قبله (کمر قبله) (۴۱۸۴ متر) : به علت اینکه نوک قله به سمت قبله میباشد و همچنین درهٔ در زیر یال شمالی قله که به کمر قبله معروف میباشد.
۲۷- رمبسه (۴۱۸۰ متر) : نام خود را از دره به همین نام و در جبهه شمالی خود گرفته، در این تنگه قسمتهای از آن ریزش کرده و در انتهای دره به صورت سنگهای کوچک و بزرگ پراکنده شدهاست.
۲۸- آب سپاه (۴۱۷۰ متر) : نام خود را از روستایی در زیر خود گرفتهاست، البته به آن آب سپا نیز گفته میشود که به معنی آب دارای سه پا میباشد. (تنگه ای در نزدیکی روستا که از این قله و از سه جهت، آب در آن جاری بوده و سپس یکی میشدهاست)
۲۹- چال وهلی (۴۱۶۰ متر) : محلی که در آن درخت وهل (سرو کوهی) میروید.
۳۰- کل شور (۴۱۳۰ متر) : نام خود را از تنگهٔ که در شرق قله و به نام میشک شور میباشد گرفتهاست. (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۳۱- خرسان شرقی (۴۱۳۰ متر) : نام خود را از تنگ شمالی خود به نام خرسان گرفتهاست و به علت شرقی بودن نسبت به قلهٔ کناری و نزدیک خود به آن خرسان شرقی میگویند. خود خرسان نیز به معنی تعداد زیاد خرس در یک محل میباشد.
۳۲- نول شمالی (۴۱۳۰ متر) : در زبان پهلوی یا پارسی میانه به معنای جویبار زلال و خروشان میباشد. چون دو قله نزدیک به هم میباشند به قلهٔ شمالی، نول شمالی میگویند.
۳۳- خرسان غربی (۴۱۲۰ متر) : نام خود را از تنگ شمالی خود به نام خرسان گرفتهاست و به علت غربی بودن نسبت به قلهٔ کناری و نزدیک خود به آن خرسان غربی میگویند. خود خرسان نیز به معنی تعداد زیاد خرس در یک محل میباشد.
۳۴- کل اسد خانی (۴۱۲۰ متر) : به علت وجود منطقه شکار خوب در زیر قله به این نام مشهور است.
۳۵- هلی (۴۱۱۲ متر) : به علت اینکه نسبت به دو قله قبل و بعد از خود دارای جلورفتگی میباشد به این نام معروف شدهاست.
۳۶- قاش سرخ (۴۱۱۰ متر) : علت این نام به خاطر وجود منطقه ای به همین نام در زیر دیوارههای جنوبی میباشد که خاک آن سرخ رنگ است.
۳۷- کل گایونه (۴۱۱۰ متر) : نام خود را از تنگهٔ در زیر قله و در سمت جنوب غربی برگرفته است. (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۳۸- کل پازنی (۴۱۰۰ متر) : اولین بلندی دنا که در آن پازن دیده میشود.
۳۹- ایستگاه (۴۱۰۰ متر) : به علت وجود منطقه ای خاکی و مسطح در زیر قله که به صورت یک استراحت گاه میباشد.
۴۰- اشکفت (۴۱۰۰ متر) : به علت وجود یک شکاف در زیر قله به آن اشکفت میگویند.
۴۱- کل اوآرزنی (۴۱۰۰ متر) : به علت اینکه آب در زیر قله به صورت آربیز (تشت مخصوص خیساندن برنج) جریان پیدا میکند. (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۴۲- برف کرمو (۴۱۰۰ متر) : به علت متخلخل شدن برف آن در اواخر تابستان مانند اسفنجی میشود که کرم آن را سوراخ کردهاست.
۴۳- تاپو (۴۱۰۰ متر) : نام خود از تنگهٔ در زیر قله به همین نام گرفتهاست.
۴۴- بردآتش (۴۰۹۰ متر) : به علت اینکه سنگهای منطقه در اثر برخورد صاعقه سوخته و سیاه شدهاست. (به عبارتی بردآتش به معنی سنگ آتش گرفته میباشد)
۴۵- کل آب اسپید (۴۰۸۰ متر) : نام خود از چشمهٔ آب اسپید که در جبهه غرب آن قرار دارد گرفتهاست. (کل در زبان محلی به بلندترین نقطه گفته میشود)
۴۶- نول جنوبی (۴۰۸۰ متر) : در زبان پهلوی یا پارسی میانه به معنای جویبار زلال و خروشان میباشد. چون دو قله نزدیک به هم میباشند به قلهٔ جنوبی، نول جنوبی میگویند.
۴۷- فردای قیامت (۴۰۵۰ متر): به علت طولانی بودن و بلند به نظر آمدن نمای جنوبی از روستای زیر دست قله میباشد. (به عبارتی برای رسیدن به این قله باید تا فردای قیامت راه بروی)
۴۹- کل فرهاد (۴۰۴۰ متر): نام خود را از چشمهٔ در زیر قله گرفتهاست.
۵۰- حوض دال شمالی (۴۰۳۰ متر) : به علت وجود شکل حوض مانند زیر قله «سمت شرق» که عقاب (در زبان محلی به آن دال میگویند) مینشیند و چون در جبهه شمالی واقع شده به آن حوض دال شمالی میگویند.
۵۱- نمک (۴۰۳۰ متر): به علت وجود چشمه نمک و تنگ نمک در دامنه جنوبی قله که در تنگ کوه گل سی سخت میباشد. (چون چشمه و تنگه در زمستان عین نمک سفید پوش میشود به این نام معروف شدهاند)
۵۲- لای نخود (۴۰۰۵ متر) : نام خود را از گردنهٔ در مسیر قله قرار دارد گرفتهاست.
مشخصات قلههای بالاتر از ۴۰۰۰ متری رشته کوه دنا
نگارخانه
منابع
استان کهگیلویه و بویراحمد
جاذبههای گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد
ذخیرهگاههای زیستکره ایران
زمینچهرهای استان اصفهان
زمینچهرهای استان چهارمحال و بختیاری
زمینچهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد
کوهنوردی در ایران
کوههای استان اصفهان
کوههای استان کهگیلویه و بویراحمد
کوههای ایران
کوههای چهار هزار متری زاگرس
کوههای زاگرس |
2334 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%20%28%D8%B1%D9%88%D8%AF%29 | ریگان (رود) | ریگان نام رودخانهای در استان کهگیلویه و بویراحمد در ایران است. این رود از قله دنا سرچشمه میگیرد.
منابع
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان
رودهای استان کهگیلویه و بویراحمد |
2337 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%20%DA%AF%D9%84 | کوه گل | کوه گول نام قسمتی از طبیعت دنا واقع در نزدیکی شهر سیسخت در استان کهگیلویه و بویراحمد است که دارای چشمههای آب معدنی، دریاچههای فصلی و دامنههای پوشیده از گُل است و همچنین نام رودخانهای که از چشمههای فوق سرچشمه میگیرد. کوه گول در زبان محلی مردم سی سخت به معنای کوهی است که دارای چندین دریاچه و تالاب کوچک است ولی متأسفانه امروزه در پی بیتوجهی به زبان و گویش مردم محلی منطقه که در ابتدا همین مردم اسم کُه گول را انتخاب کرده بودند و هنوز هم توسط مردم محلی استفاده میشود، به اشتباه اسم کوه گل استفاده میشود که این اسم صحیح نیست. دریاچههای فصلی این منطقه در اواخر زمستان و تا اوایل بهار بر اثر بارش باران و ذوب شدن برفهایی که بر ارتفاعات دنا جای خوش کردهاند پر از آب میشوند و تا اواخر تابستان تقریباً خشک میشوند. دریاچه کوه گل که در همین ناحیه واقع شده، یکی از زیباترین جاذبههای طبیعی این منطقه بهشمار میرود. این دریاچه با مساحتی حدود نیم هکتار و عمقی برابر ۱۵ متر، باعث پدید آمدن طبیعت و اکوسیستم جذابی در اطراف خود شدهاست. دربارهٔ تنگ کوه گل هم باید گفت که از نظر پوشش گیاهی و جانوری غنیترین منطقه دنای شرقی محسوب میشود. در طول تابستان میتوان پرندگان مهاجری همچون مرغابی، اردک کله سبز، درنا، لک لک، حواصیل، چنگر، خروس کولی و پرندگانی بومی دیگر را در این منطقه مشاهده کرد. طبیعت این منطقه شامل گیاهانی مانند گل شقایق، آویشن، قارچ کوهی، چویل، بابونه، نعناع کوهی، ریواس، جاشیر و پونه کوهی میشود. از دیگر جاذبههای کوه گل میتوان به دشت لالههای واژگون، آبشار تنگه نمک، چشمه سردو و منطقه حفاظت شده دنا اشاره کرد که همه اینها به همراه خود دریاچه و برفهایی که بر روی قلهها نشستهاند یکی از زیباترین نقاط ایران را پدیدآوردهاند.
منابع
کوههای استان کهگیلویه و بویراحمد |
2338 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%B3 | سریس | سریس نام رودخانهای در استان کهگیلویه و بویراحمد در ایران است. این رود از قله دنا سرچشمه میگیرد.
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان
رودهای استان کهگیلویه و بویراحمد |
2341 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%AF%D9%86%D9%87%20%D8%A8%DB%8C%DA%98%D9%86 | گردنه بیژن | گردنهٔ بیژن نام گردنهای در کوه دنا است که در میان سیسخت از استان کهگیلویه و بویراحمد و منطقهٔ پادنا در شهرستان سمیرم از استان اصفهان جای دارد. نام این گردنه از نام یکی از سرداران ایرانی به نام بیژن گرفته شدهاست که همراه با سربازانش هنگام گذر از این گردنه که میان دو قلهٔ نزدیک به هم و بلند دنا جای دارد برفگیر شد و همانجا در زیر خروارها برف ناپدید شدند.
از میانهٔ این گردنه یک جادهٔ آسفالت میگذرد که سیسخت (استان کهگیلویه و بویراحمد) را به پادنا (استان اصفهان) پیوند میدهد. این جاده در نیمی از فصل پاییز و همهٔ فصل زمستان به علت برفگیر بودن گردنه بسته میشود.
منابع
کوههای استان کهگیلویه و بویراحمد
گردنههای ایران |
2342 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%AF%DB%8C | مردمان دراویدی | دراویدی (به انگلیسی: Dravidian) به مردمان جنوب غربی شبهقاره هند گفته میشود. آنان به زبانهای متعددی سخن میگویند که همگی در یک خانوادهٔ زبانی دراویدی قرار دارند. زبان تامیل مهمترین این زبانهاست. رابرت کالدول (Robert Caldwell) نخستین کسی بود که از واژهٔ دراویدی بعنوان نام یک خانواده زبانی استفاده نمود. این واژه از کلمهٔ سانسکریتی دراویدَ (drāviḍa) گرفته شدهاست که از گذشته به منظور مشخص کردن افرادی که به زبان تامیل سخن میگفتهاند و در جنوب هند میزیستهاند، بکار میرفتهاست.بر اساس مطالعات صورت گرفته، منشأ آنها نواحی غربی ایران و جنوب قفقاز،حدود آذربایجان در شمال و جنوب کوههای زاگرس در ایران امروزی است که حدود ۱۰۰۰۰ سال قبل به هند مهاجرت کردند.از لحاظ زبانشناسی شباهتی بین زبان ترکی و دراویدی یافت شده است
این مردم چندین هزار سال پیش از نواحی غربی ایران به هند مهاجرت کردند،و تبار آنان به کشاورزان ایرانی (قبل از آریایی ها)که در نواحی غربی ایران مانند تپه حسنلو آذربایجان بوده اند میرسد بعد ها مهاجران هندواروپایی به هندوستان مهاجرت کرده و با بومیان تیره پوست دراویدی آمیخته و قومی با تبار مختلط تحت عنوان هندوآریایی ها را بوجود می آورند
پیش از مهاجرت آریایی ها به ایران و آسیا،کشاورزانی از نواحی غربی ایران مانند آذربایجان و عیلام و دیگر نواحی شمال و جنوب زاگرس،به هند و پاکستان مهاجرت کردند،این اقوام سبب پدید آمدن دراویدیها و تمدن دره سند شدنداز لحاظ ژنتیکی بخش عمده تبار دراویدی های هندوستان به بومیان نواحی غرب و شمالغرب ایران باز می گردد که منشا در کوه های زاگرس دارد.
امروزه مردمی که به این نژاد تعلق دارند حدود یکچهارم جمعیت هند را تشکیل میدهند و اکثراً در جنوب هندوستان زندگی میکنند. سریلانکا، پاکستان، نپال و مالدیو کشورهای دیگری هستند که دراویدیها در آنجا اقلیت قابل ملاحظهای را شکل میدهند. البته پس از مهاجرت آریاییان در حدود سه تا چهار هزار سال پیش به شبه قاره هند، رفته رفته در بخشهای بزرگی از هندوستان آمیزش گستردهای میان آریاییان روشنپوست و دراویدیان تیرهپوست صورت گرفت و امروزه بیشتر هندیان از تبار آمیخته این دو نژاد هستند.
دراویدیان حدود شش هزار سال پیش از سوی شمال به شبهقاره هند وارد شده بودند. پیش از حرکت به سوی جنوب، یک شاخه از آنها به سوی غرب کوچیدند.
زبان شناسان برای آشنایی با فرهنگ دراویدیها، مجموعه واژگانی که در زبانهای دراویدی برای نامیدن اشیا و مفاهیم مختلف بکار میرود را بررسی کردهاند و دریافته اند که در فرهنگ دراویدی، پادشاهان یا اربابانی وجود داشتهاند که بر مردم حکمرانی میکردند. آنها در قصرهایی زندگی میکردند که مجهز به برج و بارو و حصار بود و گرداگرد این قصرها، خندقی مملو از آب قرار داشتهاست. مردم ملزم به پرداخت مالیات یا خراج بودند.
زبان براهویی امروزه نیز در برخی مناطق بلوچستان ایران و پاکستان صحبت میشود. در ایران از مردم شهرستان خاش میتوان نامبرد که با تیرهٔ براهویی آمیختگی نژادی دارند.
فرضیاتی هم در مورد ارتباط زبانهای دراویدی با زبان عیلامی مطرح شدهاست. وجود یک زبان مشترک که زبانهای دراویدی و عیلامی از آن منشعب شدهاند، به معنای نیای مشترک ساکنان بومی ایران و هندوستان قبل از ورود آریاییان به این سرزمین است.
فرضیه نژاد دراویدی ها
باید توجه کرد که دراویدی ها ، مردم تیره پوست هندند که با بومیان استرالیا آمیخته شدند و بنابراین آنهایی که در ایران بودند دراویدی نبودند ( چون دراویدی ها بعداً ، در جنوب هند پدید آمدند و پیش از آن نبودند ) آنهایی که در ایران بودند ، هم تباران کسانی بودند که بخشی از آنها به هند رفتند و بعداً نژاد دراویدی را پدید آوردند.
به طور عامه آنان توسط مردم شناسان به عنوان گروهی از قفقازی ها (و طبعا به عنوان سفید پوست، مانند قوم سینهالی که به عنوان گروهی از هندوآریاییان و نژاد سفید در نظر گرفته می شوند.) طبقه بندی می شوند.
پانویس
قوم دراویدی
اقوام در هند
دراویدیها |
2344 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%A7%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C | غارنوردی | غارنوردی به مجموعه تکنیکهایی برای ورود ایمن به حفرههای زیرزمینی گفته میشود که طی دوازده دهه تاریخ سازماندهی شده بهصورت آزمون و خطا و همچنین مطالعات علمی به دست آمدهاست. امروزه در بیش از چهل کشور جهان گروهها و سازمانهای رسمی غارنوردی و غارشناسی وجود دارند که با هدف کاوش، مطالعه و حفاظت از غارها فعالیت میکنند. نگاههای اشتباهی نسبت به غارنوردی وجود دارد که عمدهترین آن به برداشت تفریحی و ورزشی اختصاص دارد و در نتیجه این فعالیت فرهنگی اجتماعی را بخشی از توریسم یا یک رشته ورزشی حرفهای خواندهاست.
لازم است ذکر شود که طبق اعلام رسمی اتحادیه جهانی غارشناسی، غارنوردی به دلیل نبود مسابقات و لیگ، به عنوان یک رشته ورزشی حرفهای شناخته نمیشود.
بخشی دیگر از این تصورات غارنوردی را سوا از غارشناسی دانسته و انجام هر کدام را به عهده سازمانهای متفاوتی نسبت میدهند.
غارنوردان جهان هر چهار سال یکبار تحت عنوان اتحادیه جهانی غارشناسی گرد هم آمده و آخرین تکنیکها، مطالعات علمی، تولیدات صنعتی و هنری، گزارشها غارنوردی اعم از نقشهبرداری از غارها و… را با هم به اشتراک میگذارند.
اولین سازمان رسمی غارنوردی در جهان انجمن غارشناسی فرانسه بود که به همت ادوارد آلفرد مارتل در سال ۱۸۹۵ تأسیس شد. امروزه فدراسیون غارشناسی فرانسه با ۷۵۰۰ نفر عضو در ۲۵۰ کلوپ غارشناسی این اهداف مفید را مدیریت میکند.
انجمن غارشناسی آمریکا نهاد مردمی نظارت بر غارها و مجمعی برای گردهمایی و همکاری غارنوردان با بیش از ده هزار نفر عضو و ۲۴۰ گروتو (گروه غارشناسی) است.
شعار انجمن غارشناسی آمریکا: «کاوش میکنیم، مطالعه میکنیم، حفاظت میکنیم» است.
لیستی از دیگر سازمانهای غارنوردی جهان
S.R.T (Single rope techniques) تکنیکهای طناب یک رشته
اس آر تی به مجموعهای از روشهای صعود و فرود روی یک رشته طناب گفته میشود. این عبارت در لغت به معنای تکنیکهای تک طناب یا شیوه طناب یک رشتهاست. این شیوه اکثراً در غارنوردی، و در بعضی موارد در سنگنوردی، دره نوردی، کار در ارتفاع و هرس درختان نیز استفاده میشود. از دهه ۱۹۳۰ وقتی که غارنوردی بهطور فزایندهای در فرانسه همه گیر شد، چند کلوپ در آلپ برنامههای اکتشاف غارهای عمودی را اجرا نمودند. در خلال جنگ جهانی دوم یکی از این گروهها اعم از «پیر شوالیه»، «فرناند پتزل»، چارلز پتی دیدیه و چند تن دیگر غار «دنت دکرولز» از سیستم غاری نزدیک گرنوبل فرانسه را اکتشاف کردند، که در ادامه با عمق (۶۵۸-) متر تبدیل به عمیقترین غار جهان در زمان خود شد. کمبود تجهیزات در جنگ پیر شواله و اعضای دیگر گروه را به نوع آوری و تهیه ابداعاتی برای رفع کمبودها مجبور نمود، که آنان را موفق به نوآوریهای فنی اولین استفاده از روش تک طناب با گره پروسیک، و ابزار صعودهای مکانیکی (ابزار میمون هنری برتون-اولین استفاده توسط شوالیه و برنات در غار در سال ۱۹۳۴) در اکتشاف غار دنت دکرولز نمود. غارنورد آمریکایی «بیل کادینگتون» معروف به «بیل عمودی» –کنایه از کثرت فعالیتهای آقای بیل در مسیرهای عمودی- شیوه تک طناب را در اواخر دهه ۱۹۵۰ در آمریکا توسعه داد. در سال ۱۹۵۸ دو کوهنورد سویسی «جوسی» و «مارتی» با همکاری یکدیگر اولین ابزار صعود خاردار تجاری را به نام «یومار» اختراع کردند. در سال ۱۹۶۸ «برونو درسلر» از «پتزل» که به عنوان یک تراشکار کار میکرد، درخواست کرد که یک ابزار صعود تک طناب که امروزه با نام «کرول پتزل» شناخته شدهاست را با برداشتی از ابزار یومار بسازد. به دنبال این اتفاق شرکت پتزل به عنوان یک شرکت کوچک تولید ابزار غارنوردی شروع به کار کرد، که امروزه سردمدار تولید ابزارهای غارنوردی، سنگنوردی، کوهنوردی و کار در ارتفاع در جهان است.
انواع غارنوردی
به تعداد انواع غارهایی که در طبیعت شکل میگیرند و شرایط فیزیکی و مورفولوژی آنها انواع غارنوردی هم امکان ابداع دارد.
برای ورود و عبور از هر کدام از این غارها نیاز به تجهیزات و تکنیکهای متفاوتی است که غارنوردان علاقمند به این گونه آنرا تهیه و با تمرین به مهارت و ایمنی کافی میرسند.
برخی از انواع غارهای طبیعی را در لیست زیر مشاهده میکنید:
Solutional cave - غارهای حلقوی:
اکثر غارها اعم از غارهای آهکی از این نوع هستند که بیشترین تعداد را بین غارها شامل میشود و عمده غارنوردی در این نوع غار انجام شدهاست.
Lava Caves - غارهای گدازهای یا آتشفشانی:
غارهای آتشفشانی حاوی دمای بالا و گازهای سمی هستند که گونه متفاوتی از غارنوردی مثل همراه داشتن ماسک ضد گاز را برای عبور ایمن نیاز دارند.
Sea cave - غارهای ساحلی یا دریایی:
این غارها برای دسترسی عموماً نیاز به قایقرانی دارند و در ارتفاع تقریباً صفر متر از سطح دریاهای آزاد شکل میگیرند.
Ice cave - غار یخی:
غارهای یخی به دلیل وجود دمای پایین و نزدیک به صفر درجه نیازمند تجهیزات مخصوص زمستانی و لباس گرم برای عبور هستند.
Glacier cave - غار یخچالی:
این غارها به دلیل شکلگیری در یخچالهای زمین نیازمند ابزار و تکنیکهای یخنوردی برای عبور و فعالیت هستند.
Corrasional Cave /Erosional Cave - غار فرسایشی / غار ارواح:
این گونه از غار به دلیل وجود جریان آب داخل آن نیازمند داشتن تجهیزات و تکنیکهای تمرین شده برای مقابله با پدیده خطرناک سیل در غارها هستند.
Fracture cave - غار شکست یا غار شکافی:
غارهای عمودی معمولاً در این گونه از غار شکل گرفته و برای عبور از آنها نیاز به طناب و تکنیکهای غارنوردی آلپی است.
Talus caves - غارهای تالوس:
از تکنیکهای غارنوردی در غارهای حلقوی عموماً میشود در این گونه از غار نیز استفاده کرد.
Anchialine caves - غارهای آنچیالاین یا غارهای زیر آبی:
غواصی در غار با تجهیزات مخصوص و تکنیکهای مدرن تنها روش ورود به این گونه از غارها است.
غارهای نمکی:
در جنوب ایران و دیگر نقاط جهان تعداد زیادی غار نمکی شکل گرفتهاست که به دلیل مقاومت فشاری پایین سنگ نمک و خطرات بالای ریزش و سیل در این گونه از غار نیازمند تکنیکها و تجهیزات مخصوص غارهای نمکی است. در غارهای نمکی بر خلاف غارهای آهکی نمیتوان از رولهای صعود استفاده کرد و معمولاً برای فرود و صعود از تکنیک کارگاه مرد مرده استفاده میشود.
غارهای مصنوعی:
غارهای باستانی بسته به نوع و قدمت آن نیازمند رعایت جوانب احتیاط و ضوابط علمی برای احترام به میراث باستانی است.
لیست سازمانهای غارنوردی و غارشناسی در کشورهای مختلف
استرالیا:
ASF-فدراسیون غارشناسی استرالیا، سازمان ملی دایر شده در ۱۹۵۶، سازمانی محیط زیستی که برای حفاظت از غارهای ویژه استرالیا تشکیل شدهاست.
SSS-انجمن غارشناسی سیدنی، تأسیس ۱۹۵۴-از قدیمیترین گروههای غارنوردی استرالیا، برنامههای زیادی در غارهای محلی، ملی و جهانی اجرا کردهاست.
SUSS – انجمن غارشناسی دانشگاه سیدنی تأسیس ۱۹۴۸. قدیمیترین گروه غارنوردی استرالیا، فعال در زمینههای غارهای خشک و آبی و غواصی در استرالیا و دیگر نقاط جهان.
برزیل:
SBE – انجمن غارشناسی برزیل سازمانی ملی دایر شده در ۱۹۶۹، عضو UIS و FEALC اتحادیه جهانی غارشناسی و فدراسیون غارشناسی آمریکای جنوبی و حوضه کارائیب.
بلغارستان:
اولین فدراسیون غارشناسی بلغارستان، تأسیس مارس ۱۹۲۹، که نتیجه احساس لزوم وجود سازمانی ملی برای بررسی و محافظت از غارها و شروع کار توریسم در غار بود. مؤسسان این سازمان دانشمندان برجسته بلغاری، گردشگران و علاقمندان غار بودند. این سازمان از اولین سازمانهای مربوط به غار بود که آغازگر مرحله ای جدید در توسعه غارشناسی در بلغارستان بود. اگر چه اعضای آن زیاد نبودند و بودجه مالی محدودی داشت، ولی در فعالیتهای بزرگ و مفید مشغول بود. اطلاعات بیشتر در مورد ادامه غارشناسی در بلغارستان و کلوپهای زیرنظر آن در آدرس منبع هست.
کانادا:
هیچ سازمان ملی مربوط به غار در کانادا موجود نیست، اما یک نشریه ملی با نام غارنورد کانادا تأسیس ۱۹۶۸ – و سایت غارنوردی کانادا، و سازمانهای منطقه ای در بریتیش کلمبیا و کبک هستند؛ به علاوه کلوپهای غارنوردی در بسیاری از استانهای این کشور مثل انجمن غارشناسی البرتا، فدراسیون غارشناسی بریتیش کلمبیا، انجمن غارشناسی مونیتوبا، یا گروههای مختص شهرها مثل گروه غارنوردی تورنتو.
چین:
Hong Meigui جامعه جهانی چینی اختصاص داده شده به اکتشاف غارهای چین و سراسر جهان.
چک:
انجمن غارشناسی چک، سازمان ملی با تعداد زیادی کلوپ غارشناسی تحت نظر این سازمان.
اروپا:
FSUE فدراسیون غارشناسی اتحادیه اروپا، سازمان اروپایی غارشناسی که انجمنها و فدراسیونهای غارشناسی کشورهای اروپایی را تحت نظر دارد.
فرانسه:
FFS – فدراسیون غارشناسی فرانسه که کلوپهای غارنوردی زیادی عضو آن هستند.
یونان:
فدراسیون غارشناسی یونان تنها سازمان ثانویه غارشناسی در یونان که که کلوپهای غارنوردی زیادی اعضای آن هستند و تعدادی کلوپ مستقل هم خارج از آن هستند.
انجمن غارشناسی یونان تأسیس ۱۹۵۰، جامعه ای از غارنوردان سراسر یونان است با شش شعبه در استانهای مختلف و دفتر اصلی در آتن، با انجام فعالیتهای غارنوردی و مطالعات در سراسر کشور.
مجارستان:
انجمن غارشناسی مجارستان که در ۱۹۵۹ تأسیس شد، این جامعه در ۱۹۵۸ تحت نام انجمن کارست و تحقیقات غار مجارستان تغییر نام و گسترش یافت. MKBT – نشریه ملی سالانه است که مطالبی در مورد کارست و غار منتشر میکند.
هندوستان:
سازمان حفاظت ملی و تحقیقات غار هند، سازمانی با بدنه دولتی که تحقیقات و محافظت از غار را در هند به عهده دارد.
ایران:
انجمن غار و غارشناسی ایرانیان، یک سازمان غیردولتی که غارنوردان و غارشناسان را که علاقمند به تحقیق، نقشهبرداری، جستجو، حفاظت از غارها در ایران هستند گرد هم آوردهاست. اتحادیه جهانی غارشناسی برای تأسیس و آموزش این جامعه کمک کردهاست، این سازمان در سال ۲۰۱۰ با مجوز فعالیت از وزارت کشور تأسیس شدهاست این سازمان با سازمانهای دولتی و غیردولتی مثل سازمان محیط زیست، سازمان میرات فرهنگی، دانشگاهها، جمعیت هلال احمر ایران، انجمن زمینشناسی ایران، انجمن کوارترنری ایران، انجمن عکاسان ایرانی همکاری میکند.
فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی ایران، یک سازمان دولتی با نگاهی ورزشی به غارنوردی است که رسماً تمرینات و موارد ورزشی مربوط به غار را تحت نظر دارد.
ایرلند:
اتحادیه غارشناسی ایرلند، نماینده رسمی غارنوردان ایرلند است، همچنین وابسته به سازمان امداد و نجات غار ایرلند که عملاً غارنوردان جمهوری ایرلند و ایرلند شمالی را در تحت نظر دارد.
ایتالیا:
دایره غارشناسی رومانو، تأسیس ۱۹۰۴، از قدیمیترین گروههای غارشناسی ایتالیا است.
کوزوو:
کوزووو- فدراسیون غارشناسی کوزوو تأسیس ۲۰۱۱. اولین انجمن غارشناسی در سال ۲۰۰۳ با نام انجمن غار آراگونایت تأسیس شد. انجمن مستقل کوه Gjeravica شهر غربی پجا تأسیس ۱۹۲۸ که یک بخش غارشناسی دارد. که بر روی تمام اطلاعات غارهای کشور و طراحی برنامههای اکتشافی کار میکنند.
جاماییکا:
JCO سازمان غارهای جاماییکا، سازمان ملی غارنوردی کشور جامائیکا است که عضوی از اتحادیه جهانی غارشناسی است. فعالیتهایی مثل تحقیقات غارشناسی، جستجو، نقشهبرداری، همکاریهای فنی با سازمانهای محیط زیست برنامهریزی ملی، سازمان منابع آب، دانشگاه هند غرب و بازدیدهای محققان را انجام میدهد.
مکزیک:
Ajau – گروه غارشناسی آجاو سازمانی ساخته شده از متخصصان و علاقمندان بسیار از رشتههای مربوط به غار مثل جستجو و تحقیقات در کشور مکزیک و منطقه شبه جزیره یوکاتان است.
هلند:
سازمان ملی غار هلند با چهار بخش منطقه ای و یک فصل نامه با نام Pierk به معنی چکنده فعالیت میکند.
نیوزیلند:
انجمن غارشناسی نیوزیلند یک سازمان ملی با کلوپهای محلی و موارد تفریحی فعالیت میکند.
نروژ:
انجمن ملی غارشناسی نروژ تأسیس ۱۹۸۰.
پاکستان:
انجمن ماجراجویان چیلتان پاکستان و فدراسیون غارنوردی و تحقیقات غار پاکستان تنها سازمان ملی غارنوردی پاکستان تأسیس به وسیله هیئت الله خان درانی نماینده و عضو اتحادیه جهانی غارشناسی و فدراسیون غارشناسی بریتانیا از گروه غارنوردی Orpheus بریتانیا.
لهستان:
کمیته غارنوردی انجمن کوهنوردی لهستان مسئول جامعه کلی غارنوردی لهستان است. در لهستان غارنوردی به صورت سنتی با کوهنوردی گره خوردهاست، ۲۴ انجمن و کلوپ غارنوردی تحت نظر این کمیته هستند که فعالیتهایی مثل تفریحات و اکتشافات در غارها را انجام میدهند.
پرتقال:
انجمن غارشناسی پرتقال در سال ۱۹۴۸ تأسیس شدهاست.
رمانی:
فدراسیون غارشناسی رمانی در سال ۱۹۹۴ توسط انجمنی از تمام ساختارهای غارشناسی رمانی تأسیس شد. هدف آن تقویت فعالیتهای غارشناسی ملی است. عضو UIS و وابسته به یونسکو است.
آفریقای جنوبی:
CROSA – سازمان تحقیقات غار آفریقای جنوبی،
SASA – انجمن غارشناسی آفریقای جنوبی بدنه غارنوردی آفریقا هستند. درحال حاضر چهار کلوپ غارنوردی با این سازمان در ارتباط هستند:
CERAC- کلوپ جستجوی غار، امداد و نجات، ماجراجویی.
CPSS – انجمن غارشناسی شبهه جزیه کیپ.
Potch Potholers (PPH)
SEC – کلوپ جستجوی غارشناسی.
اسپانیا:
فدراسیون غارشناسی اسپانیا انجمن غارشناسی اسپانیا است. ۱۲ انجمن غارشناسی منطقه ای نیز در این کشور هست که هر کسی بخواهد غارنوردی کند باید با آنها ارتباط داشته باشد.
GERS de l'A.E. Muntanya – گروهی از بارسلونا متمرکز بر جستجوی غارهای جدید و اکتشاف در کوههای Pirineos و غارشناسی شهری است.
سوئد:
انجمن غارشناسی سوئد بدنه ملی غارنوردی سوئد است که در سال ۱۹۶۶ توسط پدر غارشناسی سوئد لندر تل تأسیس شدهاست.
سوئیس:
انجمن غارشناسی سوئیس که در سال ۱۹۳۹ در ژنو تأسیس شد.
ترکیه:
MF – فدراسیون غارشناسی ترکیه.
انجمن تحقیقات غار قدیمیترین انجمن تحقیقات غار ترکیه است. مرکز آن در آنکارا و شعبه ای در بورسا دارد. MAD طراح برنامههای غارنوردی و ترویج آن در ترکیه است. بیش از ۱۰۰ عضو دارد که حدود ۴۰ نفر از آنها فعال هستند.
BÜMAK – انجمن غارشناسی دانشگاه بوقاضی که قدیمیترین کلوپ دانشگاهی ترکیه است. این کلوپ یکی از غارهای عمیق ترکیه را با عمق ۱۴۲۹ متر با نام EGMA کار کردهاست و همچنان در حال انجام فعالیتهای اکتشافی در کشور است.
BUMAD – انجمن بینالمللی جستجوی غار بوقاضی جامعه ای غارنوردی تازه تأسیس شدهاست که اعضای باتجربه و فعالیتهایی در زمینه محیط زیست دارد و هنوز بهطور فعال در جستجوی غارهای جدید است.
ESMAD - انجمن تحقیقات غار اسکی شهر
انگلستان:
انجمن غارنوردی بریتانیا بدنه فعالیتهای زیر زمینی بریتانیا است. تمام افراد و گروههایی که با منافع واقعی در مورد غارها، کارست و پدیدههای مرتبط با آنچه از نظر ورزشی یا علمی یا هر دو را در بر میگیرد.
انجمن تحقیقات غار بریتانیا تشکیل شده از انجمن غارنوردی بریتانیا مروج مطالعه در مورد غارها و پدیدههای آنها است. فعالیتهایی از قبیل تشویق به اکتشاف غارها، جمعآوری و انتشار اطلاعات غارشناسی و ساماندهی و رویدادهای آموزشی و پرورشی مربوط به غار را انجام میدهد.
CHECC – شورای عالی آموزش و پرورش کلوپهای غارنوردی به عنوان چتری برای همه کلوپهای غارنوردی دانشگاهی عمل میکند. برای تسهیل تعاملات درونی و میان کلوپها و ارتباط آنها با مقامات بالاتر کشور فعالیت میکند.
آمریکا:
NSS – انجمن غارشناسی ملی آمریکا سازمانی غیرانتفاعی تأسیس شده در ۱۹۴۱ است، که با هدف ترویج علاقه و پیشرفت در همه موارد مربوط به علوم غارشناسی، حفاظت از غارها و طبیعت آنها، کمک به تحصیل علاقمندان شروع به کار کردهاست. این سازمان ۱۲۰۰۰ عضو از بخشهای محلی با عنوان grottos دارد. انجمن یک فروم آنلاین مربوط به غارها دارد. تمام علاقمندان به غارها به این فروم دعوت میشوند.
CRF – بنیاد پژوهشهای غار یک گروه خصوصی غیرانتفاعی آمریکایی در امر جستجو، تحقیق و حفاظت از غارها فعالیت میکند.
اتحادیه جهانی غارشناسی (UIS)
International Union of Speleology
نهاد بینالمللی غارنوردی و غارشناسی است.
اعضای رایدهنده آن که در سال ۱۹۶۵ تشکیل شدهاست از نمایندگان هر کشور عضو تشکیل میشود. این نمایندگان برآمده از نهاد (های) مردمی کشور خود مثل فدراسیونها یا انجمنهای غارشناسی و نماینده منتخب غارنوردان آن کشور هستند و به معرفی غارشناسی وطن خود میپردازند. یک هیئت مدیره منتخب، امور اتحادیه را بین جلسات مجمع عمومی هر چهار سال یک بار که در گردهمایی بینالمللی برگزار میشود، اداره میکند. کار عملی غارشناسی این سازمان توسط اعضای کمیسیونهای آن انجام میشود، که عضویتشان برای همه افراد علاقهمند آزاد است. کمسیونهایی به تعداد بیست و یک، مثل حفاظت از غارها و کارست، امداد و نجات در غارها، باستانشناسی و دیرینشناسی در غارها، جانورشناسی در غار، غواصی در غار، تاریخ غارشناسی، تکنیک و ابزار غارنوردی و…
غارنوردی مسئولانه
به مجموعهای از رفتارها و قوانین حاصل از آزمون و خطا و همچنین مطالعات علمی مبنی بر تأثیر منفی فعالیتهای انسانی در غارها گفته میشود که با هدف کاستن از این تأثیرات روی طبیعت و افزایش ایمنی گروه کاوشگر ابداع و توسط سازمانهای غارشناسی ملی در هر کشوری اعمال میشود.
هیئت غارشناسان ایران
در تاریخ هشتم آذرماه ۱۳۲۵ هیئت غارشناسان ایران به سرپرستی «چنگیز شیخلی» بنیانگذاری شد. شیخلی باستانشناسی با تحصیلات از راه دور از دانشگاههای فرانسه بود و تمام گزارشها و مقالاتش دربارهٔ دهها غار سراسر کشور در زمینه باستانشناسی است. غارشناسان ترجیح دادند به جای عضوگیری، با نفرات محدود به گسترش، پژوهش و تحقیق پیرامون غارهای ایران بپردازند.
شیخلی با بازدید از غارهای ایران و کشف آنها، غریب هزار غار را مورد شناسایی قرار داد و شانزده جلد کتاب دستنویس وی گنجینهای است گرانبها که تا کنون فقط جلد اول آن توفیق چاپ یافتهاست، مطالب آن حاوی اطلسی از غارهای ایران حاوی کروکی و نقشه دقیق غارشناسی و غارنوردی است.
منابع |
2346 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86 | موسیان | موسیان شهری در مرکز بخش موسیان شهرستان دهلران استان ایلام ایران است. این شهر در منطقه باستانی موسیان در کنار مرز عراق جای دارد و فاصله آن از شهر دهلران کمتر از ۲۲ کیلومتر است. آثار باستانی بسیاری از دوران تمدنهای ایلام، ماد، هخامنشی و ساسانی در این منطقه وجود دارد که تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. رودخانهای به نام دویرج از کنار این شهر میگذرد و آبوهوای آن در زمستانها معتدل و در تابستانها بسیار گرم است. نام این شهر در گذشته موسی ایان بوده که با گذشت زمان تبدیل به موسیان شدهاست.
اقتصاد
منطقه موسیان درای منابع عظیم نفت و گاز است. بسیاری از این حوزههای نفتی با کشور عراق مشترک هستند. هماکنون عملیات استخراج نفت در شماری از این حوزهها از جمله حوزههای نفتی بیات، دال پری، دانان و چشمه شیرین انجام میگیرد.
منطقه موسیان همچنین منطقهای حاصلخیز از حیث کشاورزی است. آب و هوای گرم منطقه و وجود منابع آب سطحی و زیر زمینی، امکان کاشت بسیاری از فراوردهها را فراهم آوردهاست. از مهمترین فرآوردههای این منطقه میتوان گندم، جو، ذرت، کنجد، صیفیجات، دانههای روغنی، سیبزمینی، پیاز، انواع سبزیجات، خرما و مرکبات را نام برد.
مردم
مردم موسیان عموما [لر]] هستند و به زبان لری شمالی سخن می گویند همچنین اقلیتی از مردم عرب در روستاهای هم مرز عراق زندگی می کنند.
تاریخچه
و در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲ مسئولان وقت در محل فعلی شهر ساختمانسازی کردند و با این کار هسته شهرنشینی تشکیل شد. شهرداری موسیان در تاریخ ۱۳۴۵ خورشیدی تأسیس گردید. این منطقه در سال ۱۳۵۹ و در جریان جنگ ایران و عراق به اشغال شد که در نتیجه شهر موسیان و روستاهای اطراف آن ویران شدند. که با تصرف دوباره از سوی عراق تمامی بازسازی بهطور ۱۰۰ درصد تخریب شد. پس از پایان جنگ منطقه بازسازی شده و از نو رونق گرفتهاست.
منابع
اطلس گیتاشناسی استانای ایران، تهران: مؤسسه گیتاشناسی، ۱۳۸۳ خ.
مساحت و بارش سالانه
شهرهای شهرستان دهلران
شهرهای استان ایلام |
2350 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%87 | پهله | پهله یا پهلو نام سرزمینی وسیع در باختر ایران بودهاست که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را فرا میگرفتهاست. ایالت پهله در زمان ساسانیان به این نام نهاده شده و پهلوی، به مردم، زبان و خط مربوط به پهله اشاره میکند. نام پهله پس از حمله تازیان به ایران به «جبال» و بعدها «کوهستان» تغییر یافتهاست. پهله خود از مناطق کوچکتری به نام «مهر» یا «مهرگان» تشکیل میشدهاست؛ مانند «مهرگانکَذَک» که منظور بخشی از استان ایلام کنونی بودهاست. اکنون نیز یکی از شهرهای تابع شهرستان دهلران، پهله نام دارد، که مرکز بخش زرینآباد است.
از اواخر دورهٔ اشکانی به بعد، سرزمینهایی ماد باستان «پهله» نامیده شد.
مناطق و نواحی
ماه نهاوند بخشی از سرزمین بزرگ پهله در باختر و مرکز ایران بودهاست که بعدها به ماه بصره نیز شهرت یافتهاست. ابن الندیم از قول عبداﷲ بن المقفع آوردهاست که ماه نهاوند یکی از پنج ناحیه پهله (فهله) است (یادداشتهای دهخدا). بروجرد و نهاوند دو قصبه یا نقطه شهری ماه نهاوند بودهاند.
جستارهای وابسته
پیشینه تقسیمات کشوری ایران
جغرافیای تاریخی ایران
پانویس
استانهای شاهنشاهی ساسانی
نام مکانها با ریشه پهلوی |
2355 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D9%81%20%D9%85%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 | آرشیف ملی افغانستان | آرشیف ملی افغانستان یا آرشیو ملی افغانستان که در ساختمانی به همین نام در منطقه «ده افغانان» کابل قرار گرفتهاست، به جمعآوری و نگهداری اسناد ملی و تاریخی افغانستان میپردازد.
تاریخچه
ساختمان آرشیو ملی که خود یک اثر تاریخی است، در زمان پادشاهی امیر عبدالرحمنخان در محوطه باغ چرمگری کابل برپا گردیده که از جمله بهترین باغهای شهر کابل بهشمار میرفت. گرچه تاریخ دقیق ساخت این سازه آشکار نیست اما نظر به روایاتی بنای آن پس از ساخت بستانسرای کابل، یعنی در سال ۱۳۱۰ برابر با ۱۲۷۱ با کاربرد دفتر کار شاهزاده حبیباللهخان ساخته شد. گویند وقتی امیر عبدالرحمنخان از سفر بخارا برگشت، یک عده از مهندسان و نگارگران بخارایی را با خود به کابل آورد و بر پایهٔ بازگفتهها این ساخت و ساز نیز بدست ایشان انجام گرفت.
این ساختمان در آغاز بمنظور دفترکار شاهزاده حبیباللهخان در نظر گرفته شده بود. هنگامی که شاهزاده حبیبالله خان میخواست به این کاخ بیاید، در جریان راه پای اسب وی به سوراخ موش فرورفته و شاهزاده از اسب به زمین میافتد. شاهزاده از همان آغاز فال آن را خوب نگرفته به قصر داخل نشد.
بعداً از این ساختمان به عنوان مهمانخانه دولتی بهره میگرفتند. بعدها دوره آموزش عالی افسران در این ساختمان تأسیس و آهسته آهسته متروکه شده و وزارت دفاع وقت از آن به عنوان دپوی لجستیکی بهره میگرفت تا اینکه در سال ۱۳۵۱ اندیشه تأسیس ادارهای بنام آرشیف ملی ایجاد شد اما این اندیشه اجرا نشد. سرانجام در هفدهم سنبله سال ۱۳۵۲ در وقت زمامداری سردار محمد داود، این اداره بهطور نمایشی با داشتههای سخت اندک و ناچیز در همچون بخشی از کتابخانه مربوط وزارت اطلاعات و فرهنگ وقت برپا شد و بعداً تصمیم گرفته شد تا از این ساختمان برای بایگانی تاریخی کار گرفته شود که کار ترمیم و باز سازی آن در سال ۱۳۵۲ آغاز و تا سال ۱۳۵۶ ادامه پیدا کرد.
وقتی که از ترمیم برآمد، کتابخانه دستنوشتهها از منزل پنجم مرکز وزارت اطلاعات و کلتور به اینجا نقل مکان نمود و سپس در سال ۱۳۵۹ رسماً بنام «آرشیف ملی افغانستان» نامیده شد.
تشکیلات
این اداره دارای ۹ مدیریت مسلکی و اداری است. بایگانی دارای دو بخش عمده دستنویسها و اسناد تاریخی است که در مخزن اسناد تاریخی در حدود یکصد و نود هزار قطعه سند تاریخی از قبیل فرمانها، قبالهها، نکاحنامهها، روزنامهها، عکسها، و جز اینها بوده و در بخش دستنویسهای آن پیرامون نه هزار جلد دستنوشته از قبیل قرآن، رسالهها، دیوانها، کتب ادبی، تاریخی، فلسفی، و قطعه خطها موجود است.
رؤسای آرشیف ملی
جستارهای وابسته
وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان
منابع
پیوند به بیرون
آرشیو ملی افغانستان
محوطههای باستانشناختی در افغانستان
تاریخنگاری افغانستان
فرهنگ در افغانستان
کابل |
2356 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 | آثار تاریخی افغانستان | از جمله آثار تاریخی افغانستان میتوان از ولایت غزنی
این موارد نام برد:
کابل
آرامگاه تیمورشاه
مسجد عیدگاه
بوستانسرای، آرامگاه امیر عبدالرحمنخان
باغ بابر
باغ لطیف
زیارت شیخ سعدالدین احمد انصاری
آرامگاه و مسجد حاجی صاحب پایمنار
آرامگاه میرزا عبدالقادر بیدل در محلهٔ یکه ظریف خواجه رواش
آرامگاه میرزا ظریف مامای میرزاعبدالقادر بیدل در محلهٔ یکه ظریف خواجه رواش
آرامگاه سید جمالالدین افغانی
مسجد چوبفروشی
آرامگاه اعلیحضرت محمد نادرشاه شهید و اعلیحضرت محمد ظاهرشاه در تپهٔ مرنجان
مسجد شریف علیا
مسجد ملا محمود
مسجد گدری
مسجد سهدکان چنداول
دیوارهای سرکوه شیردروازه و آسمائی
بالا حصار کابل
قصر دارالامان
زیارت آستانه واقع دارالامان (حظیرهٔ اجداد مرحوم استاد سید محمد داؤد الحسینی؛ شامل مقبرهٔ حضرت سید سلیمان حشمت الله، مرشد امیر عبدالرحمن خان)
کاخ کوتیباغچه و برجهای درون ارگ
قصر چهلستون
منار علم و جهل
منار عبدالوکیل خان
منار استقلال در جوار وزارت دفاع
منار نجات در چهار راهی شاه شهید که توسط حزب دیموراتیک خلق تخریب گردید
زیارت عاشقان و عارفان علیه رحمه
زیارت بابای خودی علیه رحمه (شامل مقبره های استادان هنر خوشنویسی افغانستان حضرت سید اسمعیل حسینی «ذبیح» و دو پسر شان سید محمد ایشان حسینی و سید محمد داؤد حسینی و فرزندان خوشنویس هر دو برادر.
زیارت خواجه صفا
زیارت پیر اکرم خان
زیارت خواجه روشنایی
زیارت سید مرد
سینمای بهزاد
ولایت هرات
دژ اختیارالدین
دژ غوریان
دژ کهسان
دژ سیاوشان
مسجد جامع بزرگ هرات
مسجد جامع زیارتگاه در ولسوالی گذره
مسجد جامع چهلستون
مسجد جامع خرقه مبارک
مسجد جامع غوریان
مسجد سلطان سیداحمد کبیر
مسجد نواب سلطان احمد خان
گنبد و مزار شاهزاده قاسم بن امام جعفر صادق
گنبد و مزار شاهزاده عبدالله
گنبد غازی در ولسوالی زنده جان
گنبد، ایوان و آرامگاه خواجه ابوالولید آزادانی
ایوان آرامگاه سید ابوعبدالله مختار
منارههای هرات
خانقاه ترکستانی
خواجه غلتان ولی
آرامگاه واعظ کاشفی
آرامگاه میرخواند
آرامگاه کمال الدین بهزاد
آرامگاه میرک نقاش
آرامگاه مولانا زین الدین محمد خوافی
آرامگاه خواجه محمد تاکی
آرامگاه امیر علیشیر نوایی
آرامگاه سلطان حسین میرزای بایقرا
آرامگاه شاه محمود و شاه کامران سدوزایی
نمازگاههای هرات
آرامگاه مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی
آرامگاه امام فخر رازی
منارهای چهارگانه هرات
آرامگاه گوهرشاد بیگم
آرامگاه خواجه عبدالله انصاری
ساختمان نمکدان
خانۀ زرنگار
سنگ هفت قلم
حوض چهار سوق
حوض ملک
حوض نقاشی
حوض گدام
حوض پهلوان
حوض امیر علیشیر نوایی
حوض باغدشت
حوض زمزم
حوض پایین محله
کنیسۀ یوآو(یکی از معابد یهودیان)
حمام موساییها
حمام شکیبان
آسیاب بادی در شکیبان
یخچالهای هرات که در بین اهالی هرات به یخدان مشهور است
روستای برناباد
آثار تاریخی روستای بُرناباد واقع در ولسوالی غوریان ولایت هرات
دژ تاریخی برناباد
مسجد جامع برناباد
مسجد خواجه مهدی مشهور به مسجد خول بلند
حمام برناباد
خانقاه مولانا وحیدالدین محمد خوافی
آبانبار بازار
آبانبار میرزاها
آبانبار گُسپه
آبانبار عیدگاه
آبانبار بیبچه کولو
آسیابهای بادی بُرناباد
گورستان مولانا وحیدالدین محمد خوافی مشهور به ملای کلان
گورستان پیر معصوم
گورستان خواجه محمود سپاهانی یا اصفهانی
آرامگاه خواجه محمد یافته مشهور به پیر یافته
گورستان حظیره
ولایت بامیان
تندیسهای بودا در بامیان
غارهای بامیان
قلعه چهل برج
شهر غلغلله
شهر ضحاک
ولایت هلمند
طاق بست
چاه بست
آرامگاه شهزاده حسین
ولایت قندهار
چهلزینه قندهار
ولایت غزنی
منارهای مسعود و بهرامشاه
موزه تپه سردار
آرامگاه سلطان محمود غزنوی
آرامگاه شریف خان
آرامگاه سنایی غزنوی
ولایت لوگر
آرامگاه ملک سبز علی صاحب
آرامگاه سید عبدالقادر نجات الله قلندر در هونی سیدان
ولایت پکتیا
بالاحصار گردیز
ولایت ننگرهار
ساختمان سراج العمارت
آرامگاه امیر حبیبالله خان و امیر امانالله خان
ولایت لغمان
قلعه سراج
زیارت مهتر لام بابا
ولایت پروان
استوپاهای دوره بودایی توپ دره
قصر جبل السراج
ولایت کاپیسا
استوپاهای چشمه معاذالله
ولایت سمنگان
تخت رستم
قصر جهاننما
بازار سرپوشیده حلم
ولایت بلخ
آرامگاه حضرت علی کرم الله وجهه در شهر مزار شریف
مسجد نهگنبد
خانقاه کلان دهدادی
زیارت جوان مرد قصاب در ساحهٔ باستانی بلخ
آرامگاه رابعۀ بلخی در ساحهٔ باستانی بلخ
مسجد شیخ محمد پارسا در ساحهٔ باستانی بلخ
بقایای مدرسۀ سلطان العلما- پدر مولانا جلال الدین محمد بلخی در ساحهٔ باستانی بلخ
آتشکدۀ نوبهار در شولگره
دیوارهای تاریخی بلخ باستان در ساحهٔ باستانی بلخ
برج عیاران در ساحهٔ باستانی بلخ
ولایت کندز
آرامگاه امام حسین (افغانستان)
ولایت فراه
قلعه لاشجوین
قلعه مرکز جوین
قلعه پیشاوران
قلعه درق" درگ"
قلعه سمورجوین
قلعه کوشه
قلعه لفتان
گورکک( گور کک کهزاد
قلعه بزرگ فریدون
کافر قلعه
شیرسرخ و پیرسرخ ذهکن
دُربست اناردره
زیارتگاه ابونصر فراهی
آسیاب بادی بزرگ نور احمدخان یوسفزی دهنۀ پائین ولسوال اناردره با قدمتی 450 ساله
جستارهای وابسته
باستانشناسی افغانستان
محوطههای باستانشناختی در افغانستان
تاریخ افغانستان
فرهنگ در افغانستان |
2362 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%88%D8%B2%D9%81%20%D9%85%D9%88%D9%84%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D9%88%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%86 | جوزف مولر-بروکمان | جوزف مولر بروکمان طراح گرافیک سوئیسی بود.
زندگینامه
مولر بروکمان در سال ۱۹۱۴ در راپرزویل، سوئیس زاده شد. از سال ۱۹۳۰ به عنوان طراح گرافیک (ارتباط تصویری) در زوریخ آغاز به کار کرد. وی در پی یک بیان گرافیکی مطلق و جهانشمول بود که از طریق ارائهای عینی و غیر شخصی بدون واسطه احساسات شخصی طراح با مخاطب ارتباط برقرار کند.
برای داشتن معیاری از درجه موفقیت او میتوانیم به قدرت و تأثیر تصویری کارهای او مراجعه کنیم. طراحیهای مولر-بروکمان در دهه پنجاه میلادی امروز هم همان اندازه به روز و زنده هستند که نیم قرن پیش از این بودهاند و پیام خود را با همان شدت و وضوح بیان میکنند.
پوسترهای مبتنی بر عکاسی او با تصاویر همچون نمادهای عینی رفتار میکند چنانکه تصاویر خنثی از طریق مقیاس و زاویه دوربین تأثیرگذار میشوند. در پوسترهای کنسرت مشهورش زبان ساختهباور او یک همتای تصویری برای موسیقی موضوع پوستر خلق میکند. از برجستهترین تالیفات او کتابی به نام «سامانههای توری در طرحهای نگارین» (سیستمهای گرید در گرافیک) در سال ۱۹۸۱ است.
وی عضو اتحادیه بینالمللی طراحان گرافیک و استاد آموزشگاه هنری زوریخ بود و گاهنامه هنر گرافیک نو را در ۱۹۵۸ با همکاری چند طراح دیگر راهاندازی کرد.
مولر-بروکمان در ۱۹۹۶ درگذشت.
پانویس
منابع و پیوند به بیرون
زندگینامه، کتابشناسی و نمونه آثار
نمونه آثار
اهالی رپپرسویل-جونا
تایپوگرافان
درگذشتگان ۱۹۹۶ (میلادی)
زادگان ۱۹۱۴ (میلادی)
گرافیستها
گرافیستهای اهل سوئیس
طراحی ارتباطات |
2366 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%84 | بسکتبال | بسکتبال یا توپ و سبد ورزشی گروهی است که در آن دو گروه پنج نفره در یک سالن مستطیلشکل به بازی میپردازند. هدف بازی پرتاب توپ به درون سبدهایی به قطر ۴۶ سانتیمتر و به ارتفاع ۳٫۰۴۸ متر است که در دو سمت زمین قرار دارند و به تختهای به نام «بکبُرد» متصلاند. هر تیم باید توپ را به درون سبد تیم حریف بیندازد. در بازی بسکتبال هر تیم برای کسب امتیاز باید در محدوده پرتاب، توپ را به سمت حلقه پرتاب نماید زمانی که توپ وارد حلقه شد، تیم موفق به کسب دو امتیاز میشود. زمانیکه بازیکنی از پشت خط سه امتیازی موفق به وارد کردن توپ درون حلقه شود سه امتیاز برای تیم در نظر گرفته میشود.
مهارتهای فردی مانند جامپ شات، دریبل زدن و ریباند توپ به همراه کارهای تیمی مثل حمله و دفاع، شروط لازم برای موفقیت شرکتکنندگان در این ورزش میباشد. این ورزش نخستینبار توسط دکتر جیمز نایاسمیت در پائیز ۱۸۹۱ ابداع گردید؛ و نخستین مجموعهٔ رسمی از قوانین بسکتبال توسط وی وضع گردید. بسکتبال بهطور گسترده یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین ورزشهای جهان محسوب میشود.
تاریخچه
پیشینه
از قرنها پیش در میان ساکنان نقاط مختلف قاره آمریکا، به ویژه آمریکای مرکزی و جنوبی انواعی از بازی و مسابقه رایج بوده که کم و بیش به بسکتبال شباهت داشتهاست. در ایران، نوعی بازی سنتی و قدیمی در میان گلهدارها متداول است که آن را (پولو) (Polo) مینامند. در این بازی، دو تیم سوار بر اسب در میدانی وسیع به تاخت و تاز میپردازند و هر تیم کوشش میکند توپی را که شش حلقه (مانند دستگیره) بر بدنه آن هست، با پرتاب کردن و پاس دادن به یاران خودی، به آن سوی میدان برساند و از حلقه و توری سبدی که در انتهای میدان بر روی ستونی چوبی نصب شده عبور دهد. این بازی تا حدی شبیه بسکتبال است اما شباهت بازی پوک تا پوک با ورزش بسکتبال بیش از پیش است. پوک تا پوک، در میان اقوام متمدن قاره آمریکای جنوبی و مرکزی رواج بسیار داشت به ویژه اقوام مایا و تولتک (در ناحیه مکزیک کنونی) این بازی با توپ و حلقههای ثابت در میدانی وسیع انجام میشد.
پیدایش بسکتبال مدرن
زادگاه بازی بسکتبال، آمریکاست. این بازی در اوایل پاییز سال ۱۸۹۱ میلادی توسط شخصی به نام جیمز نایاسمیت پایهریزی و ابداع شد. جیمز نایاسمیت یک استاد آموزش فیزیکی کانادایی بود که به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرده و تابعیت آن کشور را گرفته بود. در سال ۱۸۹۱ یعنی زمانی که دکتر نایاسمیت در دانشگاه ورزش اسپرینگفیلد (واقع در ایالت ماساچوست آمریکا) درس میداد، رئیس دانشگاه از او خواست ورزشی ابداع کند که دانشجویان بتوانند در فصل زمستان در سالن به آن بپردازند تا آمادگی جسمانی خود را برای پرداختن به مسابقات میدانی فوتبال، هاکی و بیسبال، در فصل بهار و تابستان حفظ کنند.
دکتر نایاسمیت پس از بررسی رشتههای موجود ورزشی، دریافت که ورزش جدید باید:
توپ در آن نقش داشته باشد.
به صورت گروهی به اجرا در آید.
اصل رقابت در آن رعایت شود.
بر مهارت استوار باشد.
هیچ گونه خشونتی و برخوردهای سخت بدنی مبتنی نباشد.
حاصل این افکار و اندیشهها ورزشی شد به نام بسکتبال که امروزه پس از سپری شدن بیش از یک قرن از اختراع آن، از پرطرفدارترین و هیجانانگیزترین رشتههای ورزش بینالمللی است.
دکتر نایاسمیت در شروع کار دو سبد که مخصوص حمل میوه بود بر دیوار دو طرف سالن ورزش دانشگاه و در ارتفاعی بلندتر از قد یک انسان قد بلند نصب کرد و به دو گروه از ورزشکاران جوان دانشگاه آموزش داد که توپی را دست به دست بدهند و سعی کنند آن را به درون سبد بیندازند. در این حال، تیم مقابل باید بکوشد که مانع از انجام این کار شود و توپ را هم از چنگ حریف ربوده و تصاحب کند. نخستین مسابقهای که به این ترتیب و به صورتی تجربی ترتیب یافت میان دو تیم ۹ نفره در کالج اسپرینگفیلد بود و اولین گل تاریخ بسکتبال را هم یکی از بازیکنان به نام «ویلیام چیلس» به سبد انداخت. بعدها شخصی به نام «فرانک ماهان» با توجه به اینکه در زبان انگلیسی سبد را بسکت و توپ را بال میگویند، این ورزش را بسکتبال نامید. دکتر نایاسمیت، برای آنکه بازی بسکتبال خشن نشود، مقررات دقیقی برای آن به وجود آورد. بعضی از مقررات اولیه بسکتبال چنین بود:
بازیکنان حق نداشتند توپ را از دست هم بربایند.
بازیکنی که توپ را در اختیار داشت، نباید با آن راه برود یا بدود.
هل دادن و هر نوع خشونت ممنوع بود.
فقط بازیکنانی که توپ را در اختیار نداشتند میتوانستند به هر طرف بدوند و جا بگیرند.
بازیکن توپ به دست باید توپ را به طرف یاران خود پرتاب کند و به آنها برساند.
در آغاز، ته سبد هم بسته بود و هر بار که توپ به درون سبد میافتاد باید کسی به کمک نردبان توپ را از سبد بیرون میآورد. در سال ۱۸۹۲ شخصی به نام «لئو آلن» سبد بسکتبال را که تا آن روز از ترکه چوب یا الیاف بود و به همین دلیل به زودی پاره و فرسوده میشد، از سیم بافت تا استحکام بیشتری داشته باشد.
دیری نگذشت که این ورزش جدید طرفداران زیادی در میان دانشجویان دانشگاه اسپرینگفیلد و دیگر دانشگاهها یافت. دکتر نایاسمیت هم مقررات و قوانین بسکتبال را کاملتر کرد و نسخههایی از آن را به هر دانشگاه یا باشگاهی که علاقهمند بود ارسال کرد. این مقررات در سال ۱۸۹۲ میلادی به صورت کتابچهای برای استفاده عموم منتشر کرد. در سال ۱۹۳۰ دکتر نایاسمیت کتابی دربارهٔ خواص بسکتبال تألیف کرد تا نشان دهد که بازی بسکتبال گرچه بسیار پرتحرک است اما حتی برای سالمندان هم خطری ندارد و آسیبی متوجه اعضای حیاتی بدن (قلب و کلیه) نخواهد شد.
پس از جنگ جهانی اول
پس از جنگ جهانی اول بسکتبال تبدیل به ورزشی رقابتآمیز و بزرگ شد. با گذشت زمان، مربیان بسکتبال وضعیت مناسبی پیدا کردند و فعالیتشان مؤثر واقع شد. بسکتبال شناخته شد و به اروپا گسترش یافت. در سال ۱۹۲۴ نخستین مسابقات جهانی بین تیمهای بسکتبال فرانسه، ایتالیا، انگلستان و آمریکا در پاریس برگزار گردید و از سال ۱۹۳۲ فدراسیون آماتوری بسکتبال در ژنو با نمایندگی چند کشور تشکیل شد. در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین برای نخستین بار ۲۳ کشور در مسابقات رسمی بسکتبال شرکت نمودند و تیم ملی بسکتبال آمریکا قهرمان المپیک گردید.
تجهیزات مورد نیاز
لباس
لباس بازی برای زنان و مردان تاپ و شلوارک است و نام تیم در جلوی لباس و شمارهٔ بازیکن در پشت و جلوی آن نوشته شدهاست. در بازیهای بینالمللی شمارههای بازیکنان از ۴ تا ۱۵ است. بازیکنان بسکتبال معمولاً از کفشهای ساق دار استفاده میکنند که از مچ پا حفاظت بیشتری میکند.
تخته
تختهٔ بسکتبال مستطیلی است به طول ۱٫۸۰ متر و عرض۱٫۰۵ متر که موقعیت آن در فضای بالای زمین در دو انتهای میدان است و یک مربع به طول۵۹ سانتیمتر و عرض۴۹ سانتیمتر داخل آن قرار دارد و باید به گونهای قرار گیرد که به اندازه ۱۲۰ سانتیمتر با خط انتهای زمین فاصله داشته باشد. ارتفاع تخته از کف سالن برای بزرگسالان ۲٫۹۰متر و برای نوجوانان ونو نهالان بین ۲٫۷۰ متر و ۲٫۸۰ متر است.
انواع تخته
نوعی از تختهها به کمک میلههایی آهنی از سقف سالن آویزان میشوند که در هنگام عدم نیاز، میتوان آنها را بالا برد و به سقف سالن متصل کرد. این نوع تخته برقی است. نوعی دیگر از تختهها با میلهای به زمین وصل و محکم میشوند. در نوعی دیگر، تخته به وسیلهٔ پایهای متحرک بر روی زمین قرار میگیرد.
حلقه
حلقهٔ بسکتبال در فاصلهٔ ۳۰ سانتیمتری قاعدهٔ تخته به آن متصل میشود. قطر حلقهٔ بسکتبال ۴۵ سانتیمتر و ارتفاع توری که به شکل سبد به آن متصل میشود ۳۰ سانتیمتر است.
توپ بسکتبال
در دو سال نخست که بازی بسکتبال ابداع شد، توپ فوتبال را برای بازی به کار میبردند. اما چون این توپ سبک بود در سال ۱۸۹۴ میلادی اولین توپ مخصوص بسکتبال توسط یک کارخانه دوچرخهسازی تولید شد که اندکی از توپ فوتبال بزرگتر بود. در سال ۱۹۳۷ نوع دیگری توپ بزرگتر اما سبکتر به بازار آمد و آنگاه در سال ۱۹۴۹ توپی ساخته شد به همین شکل و اندازه و وزن فعلی که هنوز هم مورد استفادهاست. توپ بزرگتر از توپهای معمولی است و آن را از چرم، لاستیک یا پلاستیک میسازند و هنگام استفاده آنرا باد میکنند. میزان فشار هوای داخل توپ باید به حدی باشد که در صورت رها شدن از ارتفاع ۱٫۸ متری، پس از اصابت به زمین کمتر از ۱٫۲ و بیشتر از ۱٫۴ متر از زمین بلند نشود. محیط یک توپ قانونی بسکتبال پس از باد شدن باید حداقل ۷۵ سانتیمتر و حداکثر ۷۸ سانتیمتر باشد. ضمن آنکه در این حال جرم توپ نباید کمتر از ۶۰۰ و بیشتر از ۶۵۰ گرم باشد. توپ این ورزش بزرگترین توپ بازیهای دستهجمعی است.
قوانین
قوانین پیشین
با گذشت زمان، قوانینی برای انجام بسکتبال وضع شد؛ مثلاً تعداد بازیکنان هر تیم ۱۲ نفر تعیین گردید. سپس به ۷ نفر کاهش یافت و بالاخره این تعداد به ۵ نفر کاهش یافت و تثبیت شد. هر بازیکن میتوانست در موقع وقوع خطا به جای کلیه بازیکنان تیم خود پرتاب آزاد را انجام دهد. هر تیم میتوانست از شروع تا پایان بازی توپ را در زمین خود ۸ ثانیه بهطور دلخواه نگهداری نماید. بازیکنان بلند قد میتوانستند نزدیک سبد قرار گیرند و توپ را به آرامی در سبد جای دهند (قانون سه ثانیه وجود نداشت). در آن زمان سعی شد توجه مدیران مدارس و مسئولان سازمانهای ورزشی را به آموزش بسکتبال جلب نمایند. باوجود این تلاش مداوم و پیگیر، آموزش بسکتبال برای مربیان حالت جنبی داشت و اساساً فعالیت آنها در ورزشهای رقابتآمیز دیگری مانند فوتبال آمریکایی یا راگبی متمرکز بود.
قوانین پایهای
توپ را میتوان با یک یا هر دو دست به هر جهتی پرتاب کرد.
به توپ میتوان با یک یا هر دو دست به هر جهتی ضربه زد (مشت زدن به توپ مجاز نیست).
بازیکنان نمیتوانند با توپ بدوند اما میتوانند آن را از محلی که دریافت کردهاند پرتاب کنند. بازیکنی که در حال دویدن با سرعت توپ را دریافت میکند در صورتیکه سعی در توقف کند مستثنی است.
توپ باید در یا بین دستان گرفته شود و از بدن نمیتوان برای گرفتن توپ استفاده کرد.
تنه زدن، نگه داشتن، هل دادن، پشت پا زدن یا ضربه زدن به بازیکن حریف به هر شکل مجاز نمیباشد.
مشت زدن به توپ خطا محسوب میشود.
گل زمانی اتفاق میافتد که توپ با ضربه یا پرتاب از زمین به داخل سبد وارد شده و در آن باقی بماند، مشروط بر اینکه مدافعین، گل را لمس نکرده و مزاحمتی برای آن ایجاد نکرده باشند. در صورتیکه توپ روی کنارهها باقی بماند و حریف سبد را حرکت دهد، گل محسوب خواهد شد.
پرتابکننده، برای پرتاب توپ از بیرون زمین، ۵ ثانیه زمان در اختیار دارد. در صورت تخلف، توپ به حریف واگذار میشود. اگر هر یک از طرفین در تأخیر بازی پافشاری کنند، سرداور خطای آن تیم را اعلام خواهد کرد.
داور مسئول قضاوت برای بازیکنان است و باید خطاها را یادداشت کرده و سرداور را پس از ۳ خطای متوالی مطلع کند. همچنین وی میتواند بازیکنان را بر اساس قانون ۵ اخراج کند.
داور مسئول قضاوت روی توپ است و باید در مورد زمانی که توپ در جریان بازی است یا خارج از زمین است و مالکیت توپ و همچنین محاسبه وقت تصمیمگیری کند. سرداور باید گل شدن توپ را تعیین کند، امتیازات را محاسبه نماید و سایر وظائف معمول سرداور را انجام دهد.
زمان بازی چهار کوارتر ۱۰ دقیقهای (در انبیای ۱۲ دقیقه) و ۴ استراحت ۵ دقیقهای بین کوارترهاست.
تیمی که بیشترین امتیازات را در این زمان بهدستآورد برنده اعلام میشود.
قوانین زمانی
بسکتبال در چهار کوارتر ۱۰ دقیقهای (بینالمللی) یا ۱۲ دقیقهای (اِن. بی. اِی) انجام میشود. زمان استراحت بین کوارتر اول و دوم و بین کوارتر سوم و چهارم ۲ دقیقه و بین کوارتر دوم و سوم (بین دو نیمه) ۱۰ دقیقهاست. وقت اضافه (اوور تایم) در بسکتبال ۵ دقیقه میباشد. پس از استراحت بین دو نیمه زمین حمله و دفاع دو تیم عوض میشود. اصطلاحاً به زمین حریف، زمین حمله و به زمین خودی زمین دفاع گفته میشود.
زمانهای گفته شده زمان واقعی بازی است؛ یعنی زمانی که توپ در جریان نیست وقت بازی متوقف میشود؛ مثلاً زمانی که خطایی رخ دادهاست یا هنگام پرتاب آزاد زمان متوقف میشود. به همین دلیل زمان انجام یک بازی کامل بیشتر از مجموع عددی زمانهای بالا است و معمولاً حدود دو ساعت طول میکشد.
قانون دبل (Double)
۱. دریبل کردن از زمانی شروع میشود که بازیکن کنترل توپ را دراختیار گرفته و با انداختن و زدن آن در تماس با زمین دوباره آن را قبل از اینکه به بازیکن دیگری برخورد کند لمس نماید. زمانی دریبل خاتمه میپذیرد که با دست آن را گرفته یا اجازه دهد توپ در دست یا دستها استراحت نماید. زمانیکه توپ با دست دریبلکننده در تماس نیست، تعداد گامهای برداشته محدود نخواهد بود.
بازیکن مجاز نیست پس از خاتمه دریبل، برای بار دوم اقدام به دریبل نماید. درصورتیکه این عمل را انجام دهد مرتکب تخلف «دبل» شدهاست.
اگر هنگام دریبل کردن از هر دو دست برای دو دریبل استفاده شود نیز خطای دبل محسوب میشود (تک دریبل با دودست را دریبل قدرتی مینامند).
هنگام دریبل کردن میتوان با دست تمام نقاط توپ را لمس کرد مگر اینکه دست را به ناحیهٔ زیرین توپ برده در این صورت نیز خطای دبل مرتکب شدهاست.
توپ در هنگام دریبل تنها تا ارتفاع شانهٔ شخص میتواند بالا بیاید و اگر از شانه بالاتر باشد خطای دبل انجام شدهاست.
قانون رانینگ: (تراولینگ)
بازیکنی که توپ را دراختیار دارد میتواند یک پای خود را به هر سمتی که میخواهد، یک یا چند مرتبه حرکت دهد. درصورتیکه پای دیگرش که آن را پای «پیوت» مینامند ثابت باشد. رانینگ حرکتی است که بازیکن صاحب توپ در داخل زمین یک یا دو پای خود را بدون توجه به محدودیت فوق حرکت دهد یا گامهای او با دریبلهای بازیکن تناسب نداشته باشد.
خطاهای حرکت رانینگ
دویدن با توپ بدون دریبل بیش از یک گام (به جز سه گام)
برداشتن گام اضافه در سه گام، لی آپ و پاور موو (Power move)
برداشتن گام ریز در سه گام بهطوریکه قابل تشخیص نباشد
کشیده شدن پا روی زمین برای فاصلهٔ بیش از ۵ سانتیمتر در هر حرکت
پرش با توپ و برگشت به زمین بدون رها کردن آن. برای مثال بازیکنی که به قصد شوت، پرش جفت میکند اگر به زمین برسد و هنوز توپ را رها نکرده باشد، رانینگ کردهاست.
اگر بازیکن در اوت، هنگام پرتاب اوت با توپ حرکت کند رانینگ کردهاست.
قانون سه ثانیه
زمانی که تیمی کنترل توپ را در زمین حمله، موقعی که ساعت در جریان باشد، دراختیار دارد، هیچیک از نفرات آن تیم نمیتواند بیش از مدت سه ثانیه در منطقهٔ رنگی حریف یا روی خطوط رنگی حریف بماند یا حرکت کند.
قانون ۲۴ ثانیه
اگر تیمی مالک توپ شده باشد. باید در عرض ۲۴ ثانیه توپ را وارد حلقه حریف بکند یا به طرف حلقه تیم مقابل شوت بزند در زدن شوت توپ باید حتماً به حلقه بخورد تا ۲۴ ثانیه صفر شود اگر توپ به تخته بخورد ۲۴ ثانیه ادامه مییابد و اگر توپ توسط تیم مقابل اوت شود باز هم ۲۴ ثانیه ادامه مییابد. ۲۴ ثانیه موقعی صفر میشود که ۱- خطا صورت بگیرد ۲- بازیکن تیم مقابل با پا توپ را به اوت بیندازد. اگر دستگاه ۲۴ ثانیه بوق بزند و توپ از دست بازیکن رها شده و در هوا باشد، اگر گل شود گل قبول میباشد. اگر در هوا با دست بازیکنی لمس شود و گل شود گل مردود میباشد.
البته این قانون کمی تغییر یافته و در صورتی که از ۲۴ ثانیه، هنوز بیش از چهارده ثانیه مانده باشد، دوباره ۲۴ ثانیه ریست میشود ولی اگر کمتر از چهارده ثانیه یا خود چهارده ثانیه مانده باشد، زمان به چهارده ثانیه ریست میشود.
قانون هشت ثانیه
زمانیکه یک تیم توپ را در زمین خودی تحت کنترل میگیرد، باید در عرض ۸ ثانیه توپ را به زمین حمله بفرستد. تخطی از این قانون، تخلف «هشت ثانیه» نامیده میشود و داور توپ را در اختیار تیم مقابل قرار خواهد داد.
قانون ۵ ثانیه
۱-بهطور کلی هیچیک از بازیکنان تیم نمیتوانند توپ را بیش از ۵ ثانیه نزد خود نگه دارند. (در زمان دریبل این شمارش انجام نمیگیرد)
۲- هر زمانی که بازی با پرتاب توپ از بیرون زمین بخواهد شروع شود بازیکن ۵ ثانیه زمان برای شروع در اختیار دارد.
۳- برای پرتاب هر پنالتی، بازیکن ۵ ثانیه زمان دارد.
قانون نیمه (برگشت توپ به زمین دفاعی)
زمانی که یک بازیکن در زمین حریف (زمین حمله) مالکیت توپ را در اختیار میگیرد، نباید توپ را به زمین دفاعی (زمین خودی) برگرداند. چه با پاس به یاران خود چه با دریبل کردن خودش آن را به زمین خودی برگرداند. این کار یک تخلف است و توپ دراختیار تیم مقابل قرار خواهد گرفت.
تذکری در این رابطه: درهنگامی که فرد حامل توپ به زمین حریف وارد شد حتی اگر پای او یا توپ زیر دستش وارد زمین خودی شود خطای نیمه (half) صورت گرفتهاست. البته نکته بالا [پای او یا توپ زیر دستش وارد اوت (Out) شود] در مورد وارد شدن توپ به اوت (Out) نیز صدق میکند.
انواع خطاها
در طی بازی بازیکنان حق گرفتن یکدیگر یا هل دادن، حمله کردن یا دویدن با توپ را ندارند و در صورت انجام خطا داور توپ را به تیم حریف داده و بازی از همان نقطه خطا یا بیرون زمین پیگیری میشود.
اگر توپ دست یکی از تیمها باشد و در هنگام حرکت آن را از بالای سر حریف رد کند به شکلی که دستش در زیر توپ قرار گیرد خطا است و داور توپ را به تیم مقابل داده و بازی را از نزدیکترین نقطه به اوت (Out) شروع میکند.
اگر در هنگام بازی، زمانی که یکی از بازیکنان تیم مقابل در حال پرتاب توپ است دست یکی از بازیکنان به توپ بخورد خطا صورت گرفتهاست. اگر فرد پرتابکنندهٔ توپ در موقعیت پرتابهای ۲ امتیازی باشد داور ۲ پرتاپ پنالتی را حکم میدهد و اگر در موقعیت پرتاپ ۳ امتیازی باشد ۳ پرتاب پنالتی حکم داده میشود. البته در این میان باید به یک مورد نیز اشاره کرد که اگر هنگام پرتاب، توپ فردی که روی آن خطا شده وارد حلقه شود، اگر در موقعیت پرتاب دو امتیاز یا سه امتیاز باشد داور ۱ پرتاب پنالتی را حکم میدهد.
اگر توپ در دست حریف باشد و آن را به پشت خود ببرد ویکی از هم تیمیمان توپ را در آن حالت از او بگیرد خطا صورت پذیرفتهاست.
انواع دفاع در بسکتبال
- کاربرد دفاع نزدیک یا بسته:
این شیوه، در مقابلِ مهاجم با توپ نزدیک به حلقه کاربرد دارد (شکل - دفاع نزدیک یا بسته).
دفاع نزدیک یا بسته
- موقعیت قرارگیری:
مدافع کاملاً روبهروی مهاجم با توپ، پشت به حلقه و با فاصلهٔ حدود یک دست از وی قرار میگیرد. گاهی مدافع بازیکن آورندهٔ توپ، برای دور نمودن مهاجم از شرایط مطلوب و دلخواه خود و تیم حمله، اقدام به دفاع تعیین جهت مهاجم یا هدایت فنی مهاجم - Push up مینماید و در چنین حالتی، یک سمت (راست یا چپ) را کاملاً پوشش میدهد تا مهاجم مجبور شود از سمت دیگر که مدافع تمایل دارد به دریبل خود ادامه دهد. در این حالت، مدافع بین حلقه و مهاجم قرار نمیگیرد (شکل الف- مهارت دفاع نزدیک در حالات مختلف). دید موانع به سینه و مرکز ثقل بدن مهاجم و توجه وی کاملاً به توپ و مهاجم است (توپ و مهاجم در یک نقطه قرار دارند).
مهارت دفاع نزدیک در حالات مختلف
- وضعیت بدن در دفاع از پاسگیرنده:
دستها به موازات یکدیگر و کنار بدن، یا یکی بالا برای دفاع از شوت و پاسهای بلند و دیگری پائین برای دفاع از دریبل یا پاسهای زمینی، قرار دارند. (شکل ب و ج مهارت دفاع نزدیک در حالات مختلف).
- موقعیت مدافع نسبت به خطوط دفاعی:
مدافع، در راستای خط مهاجم، نزدیک به خط توپ و در سمت قوی حمله قرار دارد.
دفاع از پاسگیرنده یا دفاع از مسیر پاس
- کاربرد دفاع از پاسگیرنده:
این شیوهٔ دفاع از فردی است که در موقعیت دریافت بهترین پاس قرار دارد (شکلهای: دفاع از مسیر پاس - مدافع بالا باید به خط توپ هم توجه داشته باشد؛ و (دفاع از مسیر پاس -اگر توپ روی خط فرضی دو حلقه باشد مدافعان هر دو سمت، باید مسیر پاس را سد کنند).
دفاع از مسیر پاس (مدافع بالا باید به خط توپ هم توجه داشته باشد)
دفاع از مسیر پاس (اگر توپ روی خط فرضی دو حلقه باشد مدافعان هر دو سمت، باید مسیر پاس را سد کنند)
دفاع از مسیر پاس (اگر توپ روی خط فرضی دو حلقه باشد مدافعان هر دو سمت، باید مسیر پاس را سد کنند)
- موقعیت قرارگیری دفاع از پاسگیرنده:
مدافع به حالت سهرخ نسبت به مهاجم و تقریباً پشت به حلقه و با فاصلهای بیش از یک دست از مهاجم، قرار میگیرد (شکل - دفاع از مسیر پاس). دید مدافع متوجه توپ، و نیز سینه و مرکز ثقل مهاجم است (توپ و مهاجم در دو نقطه قرار دارند).
دفاع از مسیر پاس
- وضعیت بدن در دفاع از پاسگیرنده:
یک دست بهصورت خمیده در مقابل سینهٔ مهاجم و دست دیگر (دست سمت توپ) بهصورت کشیده در مسیر پاس به مهاجم و پای سمت توپ نیز کمی جلوتر قرار دارد.
- موقعیت مدافع نسبت به خطوط دفاعی:
مدافع، در راستای خط مهاجم و کمی متمایل به توپ، با حفظ فاصلهٔ مناسب بین خط توپ و مهاجم مستقیم و معمولاً در سمت قوی حمله (بهجز دفاع از بازیکن سانتر - Center/Pivotman/bigman یا وقتی توپ روی خط فرضی دو حلقه باشد) واقع است.
دفاع باز
- کاربرد دفاع باز:
این شیوه، در مقابل مهاجمان دور از توپ، یا بهعبارتی، مهاجمانی که امکان دریافت بهترین پاس را ندارند استفاده میشود (شکلهای: دفاع باز از بازیکن دور از توپ و - نمایش دفاع باز بهوسیلهٔ دو مدافع).
دفاع باز از بازیکن دور از توپ
نمایش دفاع باز بهوسیلهٔ دو مدافع
- موقعیت قرارگیری در دفاع باز:
مدافع، در وضعیت نیمرخ نسبت به توپ و نیمرخ نسبت به مهاجم مستقیم و پشت به حلقه، قرار دارد. مرکز توجه وی تقریباً نیمی به توپ و نیمی به مهاجم مستقیم خود است.
- وضعیت بدن در دفاع باز:
دستها کاملاً باز و آماده و پاها نیز حدوداً کمی بیش از عرض شانه باز هستند (شکل - دفاع باز).
دفاع باز
- موقعیت مدافع نسبت به خطوط دفاعی:
مدافع، میتواند روی خط حلقهها یا کمی متمایل به سمت مهاجم مستقیم خود قرار گیرد، بهطوریکه مثلثی از توپ، مدافع و مهاجم مستقیم تشکیل شود.
دفاع از بازیکن زیر حلقه
- کاربرد دفاع از بازیکن زیر حلقه:
از بازیکن زیر حلقه به این شکل دفاع میشود، بهخصوص زمانی که توپ در منطقهٔ بالای سه ثانیه باشد (شکل - دفاع از بازیکن زیر حلقه).
دفاع از بازیکن زیر حلقه
- موقعیت قرارگیری دفاع از بازیکن زیر حلقه:
مدافع، تقریباً پشت به مهاجم مستقیم و حلقه قرار دارد. در واقع، مدافع در این حالت استثنائاً بین توپ و مدافع قرار میگیرد (شکل - دفاع از بازیکن زیر حلقه).
دفاع از بازیکن زیر حلقه
- وضعیت بدن در دفاع از بازیکن زیر حلقه:
مدافع فاصلهای کمتر از یک دست از مهاجم دارد. یکی از دستها را برای جلوگیری از پاسهای هوائی بالا نگاه میدارد و با دست دیگر، گاهبهگاه حضور مهاجم را کنترل مینماید. نیمی از توجه مدافع به توپ و نیمی دیگر به مهاجم مستقیم است.
- موقعیت مدافع نسبت به خطوط دفاعی:
مدافع، در این نوع دفاع لزوماً پائینتر از خط توپ و نزدیک به خط انتهائی زمین قرار میگیرد و موقعیت خاصی نسبت به دو خط دیگر ندارد (این دفاع معمولاً برای دفاع از بازیکنان سانترِ نزدیک به حلقه، در محوطهٔ ذوزنقه بهکار برده میشود).
نحوه پاس دادن
اگر فاصله ما با هم تیمیمان زیاد بود اول از همه باید توپ را با دو دست از دو سمت راست و چپ بگیریم به طوری که دو انگشت شست دست ما به سمت خود باشد و توپ را به دو سوم خود یا یک سوم هم تیمیمان پرتاب میکنیم. طوریکه توپ نهایتاً به دست هم تیممان برسد.
اگر فاصله ما با یار خودمان کم بود و حریف در جلوی ما ایستاده بود میتوانیم توپ را از زیر دست حریف به یارمان بدهیم و اگر حریف به سمت ما هجوم بیاورد میتوانیم توپ را از یک سمت به پشت خود برده و از سمت دیگر به جلوی خود آورده و به یارمان بدهیم.
نکته: میتوانیم در خارج از زمین هم به هم تیمیمان پاس بدهیم تا پاس را او که زیر فشار پرس نیست انجام دهد این حرکت معمولاً در زمان پرس شدید بسیار کارساز خواهد بود.
بازیکنان و پُستها
بازیکن بسکتبال یا بسکتبالیست کسی است که بهعنوان پیشه و حرفهٔ خود به ورزش بسکتبال میپردازد. از زبان روسی وارد زبان فارسی شدهاست.
در بسکتبال بهطور کل سه پست اصلی وجود دارد، دو بازیکن در پست گارد، دو بازیکن در پست فوروارد و یک بازیکن در پست سنتر. در بسکتبال رسمی و حرفهای، این سه پست به پنج پست جداگانه تبدیل میشود که عبارتاند از: گارد رأس، شوتینگ گارد، مهاجم ریزتک، فوروارد قدرتی و سنتر.
پوینت گارد
گارد رأس یا پوینت گارد (Point guard) یا پست ۱ معمولاً بهترین پاسدهندهٔ تیم است و توانایی حمل توپ (Ball handling) او از بقیه افراد تیم بیشتر است و معمولاً آمار پاس گل و توپربایی او از همهٔ افراد تیم بیشتر است. گارد رأس بازیکنی سریع است که میتواند شوتهای سه امتیازی یا نزدیک (دو امتیازی) بزند. گارد رأس به عنوان مربی زمین شناخته شده و باید بازی را مطالعه کند و ضعف دفاعی را تشخیص دهد. گارد رأس وظیفه رهبری حمله و بردن توپ به زمین طرف مقابل را دارد و بازدهی تیم را با دادن پاس گل افزایش میدهد. گارد رأس، کوتاهقدترین بازیکن تیم است و معمولاً قدّی بین ۱۸۰ تا ۱۹۰ سانتیمتر دارد.
شوتینگ گارد
شوتینگ گارد (Shooting guard) یا پست ۲ معمولاً بازیکنی به استقامت فوروارد و با سرعت گارد رأس است. در کنار مهارت حمل توپ و شوت زدن، مهارت پاس خوبی دارد و میتواند وظایف گارد رأس را انجام دهد. در بازی، شوتینگ گارد وظیفه دفاع از خطرناکترین تهدید حملهای تیم مقابل را دارد. قد شوتینگ گاردها معمولاً از گارد بلندتر است و قدی بین ۱۹۰ سانتیمتر تا ۲ متر دارند. بازیکنان این پست معمولاً میتوانند به جای فوروارد هم بازی کنند.
اسمال فوروارد
مهاجم ریزتک یا اسمال فوروارد، (Small forward) یا پست ۳ برخلاف اسمش بازیکنی تنومند و با استقامت بالاست که باید همهٔ تواناییها را از قبیل پاس، دفاع، شوت و حمل توپ داشته باشد. مهاجم ریزتک باید توانایی بردن توپ به نزدیکی سبد و لی آپ کردن و گرفتن خطا را داشته باشد و بتواند بخش عظیمی از امتیازش را از خط پرتاب آزاد بهدست بیاورد. وظیفه دفاع از حلقه بر عهده مهاجم ریزتک و فوروارد قدرتی است پس باید توانایی بلاک کردن را هم داشته باشد.
پاور فوروارد
فوروارد قدرتی (Power forward) یا پست ۴ وظیفهای مثل سنتر دارد و باید بتواند زیر حلقه امتیاز بگیرد و در دفاع به قدری بزرگ (اندازهٔ بدنی) باشد که بتواند یار بزرگتر تیم مقابل را دفاع کند و سریع باشد تا یار کوچکتر را هم دفاع کند. پاور فوروارد باید بتواند توپهای زیادی را ریباند کند و از توانایی بلاک کردن خوبی نیز، برخوردار باشد. قد پاور فروارد از فروارد کوچک بلندتر است و چیزی حدود ۲۰۳ تا ۲۱۳ سانتیمتر است.
سنتر
سنتر (Center) یا پست ۵ یا بیگمن (Big-man) یکی از مهمترین پستها است. معمولاً نزدیک سبد بازی میکند و بلندقامتترین بازیکن تیم است. مهارتهای آنها در ریباند کردن، امتیازآوری زیر سبد و درست کردن دیوار برای بازیکنان دیگر برای نفوذ به سبد (Setting screen) است.
انواع پرتاب
نحوه پرتاب شوت
در تمامی پرتابها از جهات مختلف، باید به چند نکته توجه کنیم:
برای پرتاب شوت توپ را باید به شکل T برعکس گرفته شود یعنی دست چپ در کنار توپ و دست راست روی توپ (روی قسمتی که روبروی ماست) قرار داده شود.
برای پرتاب توپ باید با دست چپ به توپ جهت داده شود و با دست راست پرتاب شود؛ بهطوریکه تنها مچ دست خم شود.
هنگام پرتاب(۲ ثانیه قبل از پرتاب توپ به سبد) باید پاها را مقداری خم کرده و بعد به حالت اولیه در بیاوریم هنگامی که به حالت اولیه درآمد آنگاه پرتاب میکنیم.
به هنگام پرتاب پاها باید به اندازه عرض شانه باز شود.
پرتاب سهگام
در هنگام بازی میتوانیم از پرتاپهای سه گام استفاده کنیم. سه گام به این شکل است که وقتی به نزدیکی حلقه حریف رسیدیم در همان حالت دویدن میتوانیم ۳ گام برداریم و توپ را به داخل حلقه بیندازیم. به شکلی که ۲ گام برداریم و گام آخر را میپریم و توپ را در حلقه بیندازیم. به علت پرش بهتر به صورت سه گام بهترین راه برای انجام «دانکینگ» (انداختن توپ در حلقه) میباشد.
پرتاب بهوسیلهٔ تخته
اگر روبروی حلقه بودید میتوانید با استفاده از مربع روی تخته آن را در درون سبد بیندازید بهطوریکه آن را دقیقاً به وسط مربع بزنید.
اگر در دو سمت چپ یا راست حلقه بودید میتوانید به ضلع بالایی مربع پرتاب کنید.
اگر زیر حلقه بودید میتوانید از گوشههای مربع استفاده کنید بهطوریکه مقداری به سمت عقب خم شده (دراین حالت برای بهتر پرتاب کردن میتوانید فقط یک پای خود را به سمت عقب بیاورید) و اگر به سمت چپ خم شدهاید باید توپ را به گوشه چپ مربع بزنید و اگر به سمت راست خم شدهاید توپ را به گوشه راست مربع بزنید.
در تمامی این موارد سرعت توپ نقش مهمی دارد مسلم است که هر چه فاصله نزدیک تر میشود سرعت توپ هم باید کمتر شود.
نکته: معمولاً بازیکنهای حرفهای به دلیل پایین آمدن درصد موفقیت از تخته برای زدن گل استفاده نمیکنند
بلاک Block
در هر پرتاب باید به زاویه توپ توجه داشت؛ زیرا اگر زاویه پرتاب ما کم باشد یا پرتاب ما در زمان نادرست صورت گیرد توپ در اصطلاح بلاک میشود. اکثر مواقع بهترین زاویه برای پرتاب توپ زاویه ۴۵ درجهاست.
پرتاب ریباند
اگر تیم ما توپ را به سوی حلقه حریف پرتاب کرد و آن وارد سبد نشد، میتوانیم با روش ریباند آن را وارد سبد کنیم. روش ریباند اینگونهاست که در هنگامی که توپ توسط یار ما زده شد و به تخته برخورد کرد و درون سبد قرار نگرفت، ما میتوانیم هنگامی که توپ در حال برگشتن است پریده و توپ را در همان حال که پایمان روی زمین نیست با دست آرام به تخته زده و آن را درون سبد جای دهیم. البته ما میتوانیم توپ را گرفته و به زمین برگردیم و یک شوت آرام زده و توپ را وارد سبد کنیم.
روش امتیازدهی
امتیاز هر گل (پرتاب موفق در حلقهٔ حریف) با توجه به موقعیت بازیکنی که اقدام به شوت کردهاست متفاوت است. اگر بازیکن خارج از خط سه امتیازی باشد، گل سه امتیاز و اگر داخل آن باشد دو امتیاز دارد. هر پرتاب آزاد (پنالتی) یک امتیاز دارد. در بسکتبال تساوی وجود ندارد و آن قدر وقت اضافه به بازی داده میشود تا یکی از دو تیم برنده شود. زمان استراحت بین وقتهای اضافه ۱ دقیقهاست.
امتیازبندی تیمها در جدول
هر تیم بر اساس نتیجهای که در یک مسابقه بسکتبال بهدست میآورد امتیاز بهدست میآورد. در صورتی که تیمی تیم دیگر را برد، ۲ امتیاز بهدست میآورد؛ در حالی که تیم بازنده ۱ امتیاز بهدست میآورد و تیمی که به هر دلیلی باخت فنی بگیرد، هیچ امتیازی را بهدست نمیآورد.
داوران
تعداد داوران یک مسابقهٔ بسکتبال ۶ نفر است. از این ۶ نفر ۳ داور در درون زمین بر جریان بازی نظارت میکنند که یکی از آنها سرداور و دو نفر دیگر داور هستند. در کنار زمین هم ۳ نفر هر یک وظیفهای خاص را انجام میدهند. یک نفر ثبتکنندهٔ امتیازها و خطاها (منشی) یک نفر مسئول ۲۴ ثانیه و هم وقت نگهدار است. خطاهای عمدهای که داوران به آن توجه دارند عبارتند از: تخلف در حمله، رانینگ، دبل، سه ثانیه، خطاهای برخورد و سد مسیر.
لیگها و مسابقات
حرفهایترین لیگ بسکتبال انبیای (NBA) میباشد. این لیگ بین تیمهای باشگاههای حرفهای آمریکای شمالی (ایالات متحده آمریکا و کانادا) برگزار میشود. از دیگر لیگهای مطرح بسکتبال جهان میتوان به یورولیگ در اروپا که بین تیمهای مطرح اروپایی برگزار میشود، لیگ اندسا در اسپانیا و لیگ انبیای بانوان (WNBA) در ایالات متحده آمریکا اشاره کرد. مسابقات جام جهانی بسکتبال مردان و جامجهانی بسکتبال زنان هر چهار سال یک بار با حضور تیمهای ملی صعودکننده به این مسابقات برگزار میشود. از دیگر مسابقات مهم ملی در سطح بسکتبال جهان، میتوان به مسابقات یوروبسکت که بین تیمهای ملی اروپایی و هر دو سال یک بار برگزار میشود و مسابقات قهرمانی بسکتبال آمریکا اشاره کرد.
مسابقات لیگ حرفهای انبیاِی
در لیگ انبیای مسابقات به صورت دو دسته در کنفرانس شرق و کنفرانس غرب برگزار میشود که در پایان، قهرمان این دو کنفرانس نیز به رقابت با هم میروند. علاوه بر این مسابقات، هر ساله مسابقهای تحت عنوان بازی
ALL-STARS انجام میشود که در آن ستارههای کنفرانس شرق و غرب با یک بازی نمایشی به رقابت با هم میپردازند. مسابقه ALL-STARS شامل مسابقه slam dunk - شوت ۳ امتیازی و … میباشد که طرفداران بسیار زیادی دارد.
بسکتبال نمایشی آمریکا AND ۱
در آمریکا گروهی از بسکتبالیستها که اغلب در بسکتبال رسمی آمریکا شهرت چندانی نیز ندارند (به جز تعداد محدودی از آنها) تحت عنوان AND 1 فعالیت میکنند. گروه AND 1 با انجام بازیهای نمایشی و بسیار حرفهای و برگزاری مسابقاتی با جذابیت بسیار بالا هواداران بسیار زیادی را به سمت خود جلب کردهاند. لازم است ذکر شود که در این بازیها برای زیبایی بیشتر بازیT برخی از قوانین رعایت نمیشود. این بازیها در قالب خیابانی (street BALL) و سالنی برگزار میشود ولی هیچیک از آنها جنبهٔ رسمی ندارند.
بسکتبال خیابانی
نام بسکتبال خیابانی (street BALL) به آن دسته از بازیها اطلاق میشود که در زمینهای سرباز بازی میشود. قوانین آن، قوانین بسکتبال عادی است با تغییرات جزییای که به نسبت محل بازی متفاوت است. این دسته از بازیها دارای حرکات نمایشیاند و بعضی از قوانین بسکتبال سالنی در آن رعایت نمیشود. بازیکنان این بازیها مگر در موارد خاص از لباس هماهنگ با یکدیگر استفاده نمیکنند. بسکتبال خیابانی تنها در یکنیمه از زمین بازی میشود، حلقههای موجود در این نوع از بازی بسیار محکم و ضخیم است زیرا حرکات نمایشی که در این نوع از بسکتبال صورت میگیرد بسیار روی حلقه اثر میگذارد (مثل دانک) و اگر حلقه ضعیف باشد شکسته میشود.
قوانین:
بازی از پشت یکنیمه توسط یکی از دو تیم صورت میپذیرد.
تعداد هر تیم نباید از ۳ نفر بیشتر باشد (البته چون این قانون رسمی نیست بیش از ۳ نفر نیز ممکن میباشد اما چون زمین شلوغ و بازی کردن در آن دشوار میشود بهتر است از ۳ نفر در هر تیم استفاده شود)
اگر تعداد یک تیم ۲ نفر و تعداد تیم مقابل ۳ نفر باشد پرتابهای اوت (out) تیمی که ۲ نفر است آزاد است (البته این قانون نیز توافقی است)
هر تیمی که گل زد خودش از پشت نیمه، بازی را شروع میکند یعنی توپ را به تیم مقابل نمیدهد.
اگر یار تیم حریف توپ را به حلقه زد و توپ وارد سبد نشد و در موقعیت ذوزنقه به دست ما رسید باید از آن محیط خارج شویم و بعد اقدام به حمله کنیم در غیر این صورت خطا صورت پذیرفتهاست.
در این نوع بازی خطاهای ۲۴ و ۳ و ۸ ثانیه وجود ندارد.
اگر توپ از نیمه زمین خارج شود اوت (out) است.
قوانین رانینگ (running) دبل (Double) دراین بازی وجود دارد.
مینی بسکتبال
مینی بسکتبال ورزشی است که براساس بازی بسکتبال و برای بازیکنان ۱۱ و ۱۲ سال طرحریزی شدهاست. هر تیم شامل ۱۲ بازیکن، یک مربی و یک سرپرست خواهد بود. اندازه زمین ۲۶ در ۱۴ متر میباشد. خطوط زمین مینی بسکتبال با آنچه در زمین بسکتبال ترسیم میشود مشابه است با این تفاوت که در مینی بسکتبال خط پرتاب ۳ امتیازی وجود ندارد. تختهها بهطور قائم در انتهای زمین قرار داده شده و با خطوط اصلی موازی است، اندازه تخته ۹۰ × ۱۲۰ سانتیمتر میباشد. ارتفاع حلقه تا زمین ۲۶۰ سانتیمتر با قطر ۴۵ سانتیمتر میباشد. توپ با محیط ۷۳ سانتیمتر و وزن ۴۷۵ گرم برای مینی بسکتبال استفاده میگردد. زمان بازی ۴ کوارتر ۱۰ دقیقهای است که زمان استراحت بین کوارترهای اول و دوم، سوم و چهارم ۲ دقیقه و زمان استراحت بین دو نیمه بازی ۱۰ دقیقه میباشد.
بسکتبال در ایران
دانشنامه بریتانیکا، سال ورود بسکتبال به ایران را ۱۲۹۹ خورشیدی (۱۹۲۱ میلادی) بیان کردهاست. نخستین نشانههای ورود بسکتبال به ایران در سالهای ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱ دیده شده که آن هم توسط کارکنان سفارتخانههای خارجی در ایران بودهاست. در سال ۱۳۱۴، یک مربی ورزش به نام «فریدون شریفزاده» ورزش بسکتبال را به دانشآموزان دبیرستان البرز (کالج البرز) تهران معرفی و پایهگذاری کرد و کمکم دیگر مربیان ورزش به گسترش و آموزش این ورزش پرداختند. در سال ۱۳۲۴، فدراسیون بسکتبال ایران تشکیل شد و نخستین حضور بسکتبال ایران در میدانهای بینالمللی، در بازیهای المپیک لندن (۱۹۴۸) بود. محمد حسین رهنما نیز اولین بازیکن دعوت شده به تیم ملی در آن زمان بود
منابع
اختراعهای کانادایی
بازیها و ورزشهای معرفیشدههای در ۱۸۹۱ (میلادی)
ورزشهای ابداعشده در ایالات متحده آمریکا
ورزشهای المپیک تابستانی
ورزشهای المپیک
ورزشهای با توپ
ورزشهای تیمی |
2371 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%20%28%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%29 | آذربایجان (ابهامزدایی) | آذربایجان نام ناحیهای جغرافیایی و تاریخی در انتهای شمالغربی ایران است.
آذربایجان همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
آذربایجان (روزنامه)
جمهوری آذربایجان، کشوری در قفقاز جنوبی
آذربایجان شرقی، یکی از استانهای کنونی ایران به مرکزیت تبریز
آذربایجان غربی، یکی از استانهای کنونی ایران به مرکزیت ارومیه
استان آذربایجان، یکی از استانهای ایران از دورهٔ خلفای عباسی تا دورهٔ قاجار
مردم آذربایجان، مردمی عموماً منصوب به خطهٔ آذربایجان است
آتورپاتکان، نام باستانی منطقۀ آذربایجان
آذربایجان (نام)، نام تاریخی منطقه جنوب رود ارس
جستارهای وابسته
آذری (ابهام زدایی)
آذربایجانی (ابهام زدایی)
استان آذربایجان (ابهامزدایی) |
2392 | https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%20%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C | صادق بریرانی | صادق بریرانی (زادهٔ ۷ اردیبهشت ۱۳۰۲) طراح گرافیک و نقاش ایرانی است. او از پیشکسوتان هنر گرافیک ایران است که در کنار ارائهٔ آثار گرافیکی به نقاشی نیز میپردازد.
زندگینامه
صادق بریرانی در سال ۱۹۲۳ م برابر با (۱۳۰۲ خورشیدی) در روستای بریران گیلان که در آن زمان از توابع بندرانزلی بود زاده شد. در ۱۶ سالگی نقاشی را از درویشی به نام «زرینکلک» آموخت که از شاگردان کمالالملک بود. در ۱۳۲۶ برای تحصیل در رشتهٔ نقاشی وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. سپس به آمریکا رفت و در دانشگاه ایندیانا تحصیل کرد.
بریرانی از سال ۱۳۶۰ در دانشگاههای تهران گرافیک تدریس کردهاست. او داور دوسالانهٔ گرافیک برنو، چکسلواکی در ۱۳۵۵ و دوسالانهٔ طراحی گرافیک تهران در ۱۳۷۱ بودهاست و در نمایشگاهها و دوسالانههای بسیاری شرکت کردهاست.
با وجود اینکه در دوران تحصیل، تأثیر زیادی از هنر اروپا و آمریکا گرفت، ولی به بیان هنری ایرانی خود وفادار ماند. آثار وی در عین حال که از هنر خوشنویسی قدیمی ایرانی ریشه میگیرند، به گونهای از نقاشی معاصر، که «نقاشی حرکتی» نامیده میشود نیز تمایل دارند. او شیوهای در خوشنویسی دارد که خاص خود اوست و برمبنای حرکت آزاد قلممو و برهمریختن کامل تناسبات و ساختارشکنی برای دستیابی به الفبایی جدید است. بریرانی معتقد است که فرم ظاهری کلمات تداعیکنندهٔ معنا و مفهوم هستند و پلی بین درون مفاهیم با دنیای خارجاند. تلفیق نقاشی، گرافیک و شعر مشخصهٔ عمدهٔ کارهای اوست. وی به اصل بیان خودانگیخته و نشانگذاریهای اتوماتیک هنری نزدیک میشود که روش سوررئالیستهاست، ولی نگرش او اصالتی شرقی دارد و مبتنی بر تعمق و نظاره است که از فلسفهٔ شرق نشأت میگیرد.
صادق بریرانی بین سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ در زمانی که رئیس اداره گرافیک وزارت فرهنگ و هنر بودند، حدود ۵۰ تمبر یادبود طراحی کرده اند که زینت بخش کلکسیون تمبر دوستداران تمبر کشور می باشد.تمبر بيست و پنجمین سالگرد یونیسف که یکی از نقاشی های استاد بریرانی است که در سال ۱۳۵۰ شمسی منتشر شده است، تنها تمبری است اسم طراح آن روی تمبر قید شده است.
منابع
رسم گرافیک
زادگان ۱۳۰۲
جستارهای وابسته
انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران
موزه گرافیک
اهالی بندر انزلی
افراد صدساله اهل ایران
استادان دانشگاه تهران
دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
طراحان گرافیک اهل ایران
منتقدان هنری اهل ایران
زادگان ۱۳۰۲
دانشآموختگان دانشگاه ایندیانا
دریافتکنندگان نشان فرهنگ و هنر
افراد زنده |