id
stringlengths 36
36
| title
stringlengths 2
55
| context
stringlengths 500
7.17k
| question
stringlengths 9
235
| is_impossible
bool 1
class | answers
sequence |
---|---|---|---|---|---|
86ec195c-7854-4847-8121-4f0bc643f4a5 | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در سال 1309 خورشیدی به دستور چه کسی نام شهر دزآپ به زاهدان تغییر یافت؟ | false | {
"text": [
"رضا شاه"
],
"answer_start": [
130
]
} |
d0ecf54c-615e-42ea-8012-618673ea2dcf | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در سال 1302 به دستور رضا شاه و پیشنهاد تیمسار جهانبانی نام کدام شهر به زاهدان تغییر یافت؟ | false | {
"text": [
"دزآپ"
],
"answer_start": [
150
]
} |
fd2b90be-d80d-4e41-895a-fb67c9e3a308 | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در سال 1309 خورشیدی به پیشنهاد چه کسی نام شهر دزآپ به زاهدان تغییر یافت؟ | false | {
"text": [
"تیمسار جهانبانی"
],
"answer_start": [
103
]
} |
34804c9a-903c-4420-9026-5c791c242036 | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در سال 1302 چه نهادی دستور تاسیس و آبادانی زاهدان را داد؟ | false | {
"text": [
"مجلس شورای ملی"
],
"answer_start": [
0
]
} |
299e6eda-3ff4-40a9-b336-8d6ee8d5c742 | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در سال 1302 خورشیدی مجلس شورای ملی دستور تاسیس و آبادانی کدام شهر را داد؟ | false | {
"text": [
"زاهدان"
],
"answer_start": [
57
]
} |
a0a17c1f-84d5-451c-a249-99c7e4c96733 | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در سال 1302 به دستور رضا شاه و پیشنهاد تیمسار جهانبانی نام شهر دزآپ به چه نامی تغییر یافت؟ | false | {
"text": [
"زاهدان"
],
"answer_start": [
158
]
} |
4aee0e1d-5928-4477-bfad-07b5afcb8d34 | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | نخستین نشانههای شهرنشینی در زاهدان چه بود؟ | false | {
"text": [
"راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان"
],
"answer_start": [
296
]
} |
ae1d6b6f-e050-4601-8106-4505fbecec1f | زاهدان | مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۲ خورشیدی دستور تأسیس و آبادانی زاهدان را داد. در سال ۱۳۰۹ خورشیدی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و به دستور رضا شاه، نام شهر از دزآپ به زاهدان تغییر کرد. معماری زاهدان با توجه به آب و هوای گرمسیری آن و به پیروی از معماری شهرهای قدیم ایران توسط معماران ایرانی تهیه شدهاست. راهاندازی راهآهن کویته-زاهدان از نخستین نشانههای شهرنشینی در این شهر بهشمار میرود.بازرگانان هندی نیز برای خرید و فروش کالاهای مورد نیاز مردم، برای خود دکانهایی ساختند؛ تعدادی از بازاریان اهل مشهد و یزد و شماری از کارگران بلوچ از روستاهای اطراف نیز به این شهر آمده و در آن سکونت گزیدند. در این دوره بسیاری از بازرگانی منطقه در دست مهاجران ایرانی بود و در این زمینه با سیکهای هندی رقابت داشتند. | در چه سالی به پیشنهاد تیمسار جهانبانی و دستور رضا شاه نام شهر دزآپ به زاهدان تغییر یافت؟ | false | {
"text": [
"۱۳۰۹ خورشیدی"
],
"answer_start": [
79
]
} |
726e7f44-5b72-4777-a95f-e0ae8488c987 | پیر-ژوزف پرودون | دیدگاههای او که در دو اثر معروفش مالکیت چیست؟ و فلسفه فقر تشریح شدهاند، تا پیش از ظهور عمده مارکسیسم نزد چپ فرانسه تئوریهای غالب بهشمار میآمدند، مارکس کتاب فقر فلسفه خود را با لحنی پر از نیش و کنایه در نقد آرای پرودون پیرامون کارکرد ساختاری مناسبات تولید در جامعهٔ سرمایهداری آن دوران اروپای غربی و چشماندازهای پیش روی آن، که در کتاب فلسفهٔ فقر مطرح شده بودند به رشته تحریر درآورد.پرودون در اثر مذکور تأمل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا را دلیل اصلی فقر برشمرده بود و برای خلاصی از آن «تولید تعاونی» را پیشنهاد کرده بود که در آن اتحادیههای متحد کارگری بهطور غیر متمرکز به تولید خودخواسته میپردازند، دیدگاهی که بعدها تحت نام فدرالیسم اقتصادی بازشناخته شد. | دلایل اصلی فقر در کتاب فلسفه فقر چیست؟ | false | {
"text": [
"تأمل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا"
],
"answer_start": [
408
]
} |
7e2cd1e5-020a-4901-be16-a5ce2a62a1ee | پیر-ژوزف پرودون | دیدگاههای او که در دو اثر معروفش مالکیت چیست؟ و فلسفه فقر تشریح شدهاند، تا پیش از ظهور عمده مارکسیسم نزد چپ فرانسه تئوریهای غالب بهشمار میآمدند، مارکس کتاب فقر فلسفه خود را با لحنی پر از نیش و کنایه در نقد آرای پرودون پیرامون کارکرد ساختاری مناسبات تولید در جامعهٔ سرمایهداری آن دوران اروپای غربی و چشماندازهای پیش روی آن، که در کتاب فلسفهٔ فقر مطرح شده بودند به رشته تحریر درآورد.پرودون در اثر مذکور تأمل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا را دلیل اصلی فقر برشمرده بود و برای خلاصی از آن «تولید تعاونی» را پیشنهاد کرده بود که در آن اتحادیههای متحد کارگری بهطور غیر متمرکز به تولید خودخواسته میپردازند، دیدگاهی که بعدها تحت نام فدرالیسم اقتصادی بازشناخته شد. | فدرالیسم اقتصادی چیست؟ | false | {
"text": [
"اتحادیههای متحد کارگری بهطور غیر متمرکز به تولید خودخواسته میپردازند"
],
"answer_start": [
545
]
} |
7ff47905-5c91-4809-bb60-3329c4da53bc | پیر-ژوزف پرودون | دیدگاههای او که در دو اثر معروفش مالکیت چیست؟ و فلسفه فقر تشریح شدهاند، تا پیش از ظهور عمده مارکسیسم نزد چپ فرانسه تئوریهای غالب بهشمار میآمدند، مارکس کتاب فقر فلسفه خود را با لحنی پر از نیش و کنایه در نقد آرای پرودون پیرامون کارکرد ساختاری مناسبات تولید در جامعهٔ سرمایهداری آن دوران اروپای غربی و چشماندازهای پیش روی آن، که در کتاب فلسفهٔ فقر مطرح شده بودند به رشته تحریر درآورد.پرودون در اثر مذکور تأمل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا را دلیل اصلی فقر برشمرده بود و برای خلاصی از آن «تولید تعاونی» را پیشنهاد کرده بود که در آن اتحادیههای متحد کارگری بهطور غیر متمرکز به تولید خودخواسته میپردازند، دیدگاهی که بعدها تحت نام فدرالیسم اقتصادی بازشناخته شد. | آثار پیر ژوزف پرودون چیست؟ | false | {
"text": [
"مالکیت چیست؟ و فلسفه فقر"
],
"answer_start": [
34
]
} |
9098c43c-2556-4f94-8521-5b2338d98f40 | پیر-ژوزف پرودون | دیدگاههای او که در دو اثر معروفش مالکیت چیست؟ و فلسفه فقر تشریح شدهاند، تا پیش از ظهور عمده مارکسیسم نزد چپ فرانسه تئوریهای غالب بهشمار میآمدند، مارکس کتاب فقر فلسفه خود را با لحنی پر از نیش و کنایه در نقد آرای پرودون پیرامون کارکرد ساختاری مناسبات تولید در جامعهٔ سرمایهداری آن دوران اروپای غربی و چشماندازهای پیش روی آن، که در کتاب فلسفهٔ فقر مطرح شده بودند به رشته تحریر درآورد.پرودون در اثر مذکور تأمل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا را دلیل اصلی فقر برشمرده بود و برای خلاصی از آن «تولید تعاونی» را پیشنهاد کرده بود که در آن اتحادیههای متحد کارگری بهطور غیر متمرکز به تولید خودخواسته میپردازند، دیدگاهی که بعدها تحت نام فدرالیسم اقتصادی بازشناخته شد. | نقد کتاب فلسفه فقر توسط چه کسی انجام شدهاست؟ | false | {
"text": [
"مارکس"
],
"answer_start": [
150
]
} |
c74a6de1-79f3-4f9c-bacd-a7e4339b4af1 | پیر-ژوزف پرودون | دیدگاههای او که در دو اثر معروفش مالکیت چیست؟ و فلسفه فقر تشریح شدهاند، تا پیش از ظهور عمده مارکسیسم نزد چپ فرانسه تئوریهای غالب بهشمار میآمدند، مارکس کتاب فقر فلسفه خود را با لحنی پر از نیش و کنایه در نقد آرای پرودون پیرامون کارکرد ساختاری مناسبات تولید در جامعهٔ سرمایهداری آن دوران اروپای غربی و چشماندازهای پیش روی آن، که در کتاب فلسفهٔ فقر مطرح شده بودند به رشته تحریر درآورد.پرودون در اثر مذکور تأمل میان مالکیت خصوصی، بازتولید و ارزش کالا را دلیل اصلی فقر برشمرده بود و برای خلاصی از آن «تولید تعاونی» را پیشنهاد کرده بود که در آن اتحادیههای متحد کارگری بهطور غیر متمرکز به تولید خودخواسته میپردازند، دیدگاهی که بعدها تحت نام فدرالیسم اقتصادی بازشناخته شد. | پیشنهاد پرودون برای رهایی از فقر چه بود؟ | false | {
"text": [
"تولید تعاونی"
],
"answer_start": [
502
]
} |
248b0f24-b5f2-42fc-92c4-2d4f2a4ff52d | کبد | جگر در تمام مهرهداران وجود دارد، و بهطور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهرهداران است.این اندام گاهی اوقات بهعنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست. | کدام اندام در تمام مهرهداران وجود دارد؟ | false | {
"text": [
"جگر"
],
"answer_start": [
0
]
} |
2da84b97-e593-4ba6-9c6e-4c966ae4e5de | کبد | جگر در تمام مهرهداران وجود دارد، و بهطور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهرهداران است.این اندام گاهی اوقات بهعنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست. | ساختار داخلی جگر مار شبیه کدام جانداران است؟ | false | {
"text": [
"مهرهداران"
],
"answer_start": [
388
]
} |
342294f3-9e6f-4f7b-a8a7-ef17a3ba6827 | کبد | جگر در تمام مهرهداران وجود دارد، و بهطور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهرهداران است.این اندام گاهی اوقات بهعنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست. | جگر در بدن مار به چه شکلی است؟ | false | {
"text": [
"سیگار برگ"
],
"answer_start": [
331
]
} |
7344db42-8eca-4233-9022-8f306ad96b82 | کبد | جگر در تمام مهرهداران وجود دارد، و بهطور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهرهداران است.این اندام گاهی اوقات بهعنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست. | بزرگترین اندام داخلی مهرهداران چه نام دارد؟ | false | {
"text": [
"جگر"
],
"answer_start": [
0
]
} |
12663198-2638-4392-8810-3f130fc42b82 | کبد | جگر در تمام مهرهداران وجود دارد، و بهطور معمول بزرگترین اندام (داخلی) است. شکل آن در گونههای مختلف متفاوت است، و به دلیل شکل بزرگش و ترتیب قرارگیری اندامهای اطراف آن قابل تشخیص است. با این حال، در بیشتر گونهها جگر به دو لب چپ و راست تقسیم میشود؛ استثنا در این قاعده کلی مارها هستند، که به دلیل ضرورت شکل بدن جگر آنها به شکل سیگار برگ وجود دارد. ساختار داخلی جگر آن کاملاً شبیه همه مهرهداران است.این اندام گاهی اوقات بهعنوان جگر مرتبط با دستگاه گوارش طنابداران اولیه مثل نیزک یافت میشود. هرچند، این اندام یک غده ترشحی است، نه یک اندام متابولیکی، و چگونگی همساختشناسی واقعی آن با کبد مهرهداران مشخص نیست. | به چه دلیل جگر مار شبیه سیگار برگ است؟ | false | {
"text": [
"ضرورت شکل بدن"
],
"answer_start": [
300
]
} |
7b638dfc-825d-4bc8-9807-34e2d1355f89 | زیستشناسی کوانتوم | جاندارهایی که تحت فتوسنتز قرار میگیرند در ابتدا انرژی نور را از طریق فرایند تحریک الکترون در موج گیر جذب میکنند. این موج گیر بین جاندارها متفاوت است. باکتریها میتوانند از ساختارهای حلقه مانند به عنوان آنتن استفاده کنند، در حالی که گیاهان و جاندار های دیگر از رنگدانه های کلروفیل برای جذب فوتون استفاده میکنند. این تحریک الکترون جدایی بار را در یک مکان واکنش ایجاد میکند که بعداً برای استفاده از سلول به انرژی شیمیایی تبدیل میشود. با این حال، این تحریک الکترونی باید قبل از اینکه انرژی در فلورسانس یا در حرکات ارتعاش حرارتی از بین برود، به صورت کارآمد و به موقع منتقل شود. | جاندار ها ابتدا انرژی نور را از طریق چه فرایندی جذب میکنند؟ | false | {
"text": [
"تحریک الکترون"
],
"answer_start": [
77
]
} |
52b72630-b2c6-4904-9ffb-40df006a5207 | زیستشناسی کوانتوم | سازه های مختلف وظیفه انتقال انرژی از آنتن ها به محل واکنش را دارند. یکی از بهترین مورد مطالعه مجتمع FMO در باکتری های گوگرد سبز است. مطالعات طیف سنجی الکترونی FT بازده بالای 99٪ بین جذب الکترون ها و انتقال به محل واکنش با واسطه های کوتاه عمر را نشان میدهد. این راندمان بالا را نمی توان با مکانیک کلاسیک مانند یک مدل انتشار توضیح داد. یک مطالعه منتشر شده در سال 2007 ادعا کرد که انسجام کوانتومی الکترونیکی در دمای 196- درجه سانتیگراد (77K) است. یک مطالعه بعدی بیشتر ادعا کرد انسجام کوانتومی به طرز خارق العاده و طولانی مدت در 4 درجه سانتیگراد است که بیشتر فرض شده است که مسئول راندمان بالای انتقال تحریک بین رنگدانه های مختلف در مرحله برداشت نور از فتوسنتز است. بنابراین، این پیشنهاد شد که طبیعت از طریق تکامل راهی برای محافظت از انسجام کوانتومی برای افزایش کارآیی فتوسنتز ایجاد کرده است. با این حال، مطالعات پیگیری بحرانی، تفسیر این نتایج را زیر سوال میبرد و آثارگزارش شده از انسجام کوانتومی الکترونیکی را به پویایی هستهای در کروموفورها اختصاص میدهد. ادعاهای مربوط به زمانهای همبستگی طولانی غیر منتظره بسیاری از تحقیقات را در جامعه فیزیک کوانتوم به وجود آوردند تا منشا را توضیح دهند. تعدادی از پیشنهادها برای توضیح انسجام ادعا شده طولانی مدت ارائه شده است. طبق یک پیشنهاد، اگر هر سایت در داخل مجتمع نویز محیطی خود را احساس کند، الکترون به دلیل انسجام کوانتومی و محیط حرارتی در حداقل سطح محلی باقی نمی ماند، بلکه از طریق پیاده سازی های کوانتومی به محل واکنش ادامه مییابد. پیشنهاد دیگر این است که میزان انسجام کوانتومی همراه با تونل زنی الکترون، سینک انرژی ایجاد میکند که الکترون را به سرعت به محل واکنش منتقل میکند. کار دیگر نشان میدهد که تقارن موجود در چیدمان هندسی مجموعه ممکن است انتقال انرژی کارآمد به مرکز واکنش را پشتیبانی کند، به گونهای که شبیه انتقال حالت کامل در شبکه های کوانتومی باشد. با این حال، آزمایش های کنترل دقیق، در مورد این تفسیر که اثرات کوانتومی بیش از صد ماده فانتزی ثانویه ماندگار است، شک و تردید دارند. در سال 2020، یک بررسی مبتنی بر مجموعه گستردهای از آزمایش های کنترل و نظریه نتیجه گرفت که ادعای اصلی اثرات کوانتومی به عنوان انسجام های الکترونیکی طولانی مدت در سیستم FMO وجود ندارد. | طبیعت از چه طریقی راهی برای حفاظت از انسجام کوانتومی برای افزایش کارایی فتوسنتز ایجاد کرده است؟ | false | {
"text": [
"تکامل"
],
"answer_start": [
704
]
} |
0a966e09-0b19-485a-93eb-7f4abafec714 | زیستشناسی کوانتوم | سازه های مختلف وظیفه انتقال انرژی از آنتن ها به محل واکنش را دارند. یکی از بهترین مورد مطالعه مجتمع FMO در باکتری های گوگرد سبز است. مطالعات طیف سنجی الکترونی FT بازده بالای 99٪ بین جذب الکترون ها و انتقال به محل واکنش با واسطه های کوتاه عمر را نشان میدهد. این راندمان بالا را نمی توان با مکانیک کلاسیک مانند یک مدل انتشار توضیح داد. یک مطالعه منتشر شده در سال 2007 ادعا کرد که انسجام کوانتومی الکترونیکی در دمای 196- درجه سانتیگراد (77K) است. یک مطالعه بعدی بیشتر ادعا کرد انسجام کوانتومی به طرز خارق العاده و طولانی مدت در 4 درجه سانتیگراد است که بیشتر فرض شده است که مسئول راندمان بالای انتقال تحریک بین رنگدانه های مختلف در مرحله برداشت نور از فتوسنتز است. بنابراین، این پیشنهاد شد که طبیعت از طریق تکامل راهی برای محافظت از انسجام کوانتومی برای افزایش کارآیی فتوسنتز ایجاد کرده است. با این حال، مطالعات پیگیری بحرانی، تفسیر این نتایج را زیر سوال میبرد و آثارگزارش شده از انسجام کوانتومی الکترونیکی را به پویایی هستهای در کروموفورها اختصاص میدهد. ادعاهای مربوط به زمانهای همبستگی طولانی غیر منتظره بسیاری از تحقیقات را در جامعه فیزیک کوانتوم به وجود آوردند تا منشا را توضیح دهند. تعدادی از پیشنهادها برای توضیح انسجام ادعا شده طولانی مدت ارائه شده است. طبق یک پیشنهاد، اگر هر سایت در داخل مجتمع نویز محیطی خود را احساس کند، الکترون به دلیل انسجام کوانتومی و محیط حرارتی در حداقل سطح محلی باقی نمی ماند، بلکه از طریق پیاده سازی های کوانتومی به محل واکنش ادامه مییابد. پیشنهاد دیگر این است که میزان انسجام کوانتومی همراه با تونل زنی الکترون، سینک انرژی ایجاد میکند که الکترون را به سرعت به محل واکنش منتقل میکند. کار دیگر نشان میدهد که تقارن موجود در چیدمان هندسی مجموعه ممکن است انتقال انرژی کارآمد به مرکز واکنش را پشتیبانی کند، به گونهای که شبیه انتقال حالت کامل در شبکه های کوانتومی باشد. با این حال، آزمایش های کنترل دقیق، در مورد این تفسیر که اثرات کوانتومی بیش از صد ماده فانتزی ثانویه ماندگار است، شک و تردید دارند. در سال 2020، یک بررسی مبتنی بر مجموعه گستردهای از آزمایش های کنترل و نظریه نتیجه گرفت که ادعای اصلی اثرات کوانتومی به عنوان انسجام های الکترونیکی طولانی مدت در سیستم FMO وجود ندارد. | انسجام کوانتومی بطور عجیب و طولانی مدت در چه دمایی است؟ | false | {
"text": [
"4 درجه سانتیگراد"
],
"answer_start": [
526
]
} |
96b28c9b-c92d-4785-bc68-abd54905722b | زیستشناسی کوانتوم | سازه های مختلف وظیفه انتقال انرژی از آنتن ها به محل واکنش را دارند. یکی از بهترین مورد مطالعه مجتمع FMO در باکتری های گوگرد سبز است. مطالعات طیف سنجی الکترونی FT بازده بالای 99٪ بین جذب الکترون ها و انتقال به محل واکنش با واسطه های کوتاه عمر را نشان میدهد. این راندمان بالا را نمی توان با مکانیک کلاسیک مانند یک مدل انتشار توضیح داد. یک مطالعه منتشر شده در سال 2007 ادعا کرد که انسجام کوانتومی الکترونیکی در دمای 196- درجه سانتیگراد (77K) است. یک مطالعه بعدی بیشتر ادعا کرد انسجام کوانتومی به طرز خارق العاده و طولانی مدت در 4 درجه سانتیگراد است که بیشتر فرض شده است که مسئول راندمان بالای انتقال تحریک بین رنگدانه های مختلف در مرحله برداشت نور از فتوسنتز است. بنابراین، این پیشنهاد شد که طبیعت از طریق تکامل راهی برای محافظت از انسجام کوانتومی برای افزایش کارآیی فتوسنتز ایجاد کرده است. با این حال، مطالعات پیگیری بحرانی، تفسیر این نتایج را زیر سوال میبرد و آثارگزارش شده از انسجام کوانتومی الکترونیکی را به پویایی هستهای در کروموفورها اختصاص میدهد. ادعاهای مربوط به زمانهای همبستگی طولانی غیر منتظره بسیاری از تحقیقات را در جامعه فیزیک کوانتوم به وجود آوردند تا منشا را توضیح دهند. تعدادی از پیشنهادها برای توضیح انسجام ادعا شده طولانی مدت ارائه شده است. طبق یک پیشنهاد، اگر هر سایت در داخل مجتمع نویز محیطی خود را احساس کند، الکترون به دلیل انسجام کوانتومی و محیط حرارتی در حداقل سطح محلی باقی نمی ماند، بلکه از طریق پیاده سازی های کوانتومی به محل واکنش ادامه مییابد. پیشنهاد دیگر این است که میزان انسجام کوانتومی همراه با تونل زنی الکترون، سینک انرژی ایجاد میکند که الکترون را به سرعت به محل واکنش منتقل میکند. کار دیگر نشان میدهد که تقارن موجود در چیدمان هندسی مجموعه ممکن است انتقال انرژی کارآمد به مرکز واکنش را پشتیبانی کند، به گونهای که شبیه انتقال حالت کامل در شبکه های کوانتومی باشد. با این حال، آزمایش های کنترل دقیق، در مورد این تفسیر که اثرات کوانتومی بیش از صد ماده فانتزی ثانویه ماندگار است، شک و تردید دارند. در سال 2020، یک بررسی مبتنی بر مجموعه گستردهای از آزمایش های کنترل و نظریه نتیجه گرفت که ادعای اصلی اثرات کوانتومی به عنوان انسجام های الکترونیکی طولانی مدت در سیستم FMO وجود ندارد. | یکی از بهترین مورد مطالعه مجتمع FMO در چه چیزی است؟ | false | {
"text": [
"باکتری های گوگرد سبز"
],
"answer_start": [
107
]
} |
36c36487-a00c-4b4a-9822-dd0e9b434623 | پادشاهی ماد | دادههای در دسترس دربارهٔ دربار مادها بسیار اندکاند و همهٔ آنها نیز مورد اطمینان نیستند. بر اساس گزارش هرودوت دربارهٔ کودکی کوروش و بازی کردن او در نقش پادشاه، بهنظر میرسد که دربار ماد شامل محافظان، پیامآوران، «چشمان شاه» (نوعی سازمان جاسوسی) و سازندگان بودهاست. از این روی احتمالاً این بازی از روی دربار موجود الگوبرداری شده بود. هنگامی که این کودک به کوروش بزرگ (۳۰–۵۵۹ پ. م) تبدیل شد، احتمالاً همان شیوهها و سازماندهی دربار ماد را ادامه داد، از جمله اَشکال آداب تشریفاتی و رسوم دیپلماتیکی که مادها نیز به ن | چه کسی درباره کودکی کوروش و بازی کردن او در نقش پادشاه گزارش داده است؟ | false | {
"text": [
"هرودوت"
],
"answer_start": [
105
]
} |
4ee707a5-532c-4361-9ec1-ec4c46981317 | پادشاهی ماد | فرَوَرتیش (فارسی باستان: فْرَوَرتی، اوستایی: فْرَوَشی، یونانی: فرااُرتِس، بابلی: پَرومَرتیش، عیلامی پیرومَرتیش) دومین شاه ماد بود. به گفتهٔ هرودوت فرورتیش پسر دیاکو بود و قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد.وی که به همراه دیاکو و خانوادهاش به آشور تبعید شده بود، به احتمال قوی در خاک آشور تربیت شد. بعدها وی خداوند ده ایالت بیت کاری در ناحیهٔ همدان کنونی، به مرکزیت کار-کشی شد. گمان میرود آشوریان خود از روی عمد وی را به این مقام منصوب کردهباشند تا اولاً وی را از جایی که نفوذ و ریشهٔ محلی داشتهاست دور کرده باشند، ثانیاً بر این باور بودند که فرورتیش که دستپرورده و دستنشاندهٔ خودشان است — مانند سایر پیشوایان، شاهکان و شاهان دستنشانده — در ادامه سیاستهایی را دنبال خواهد کرد که به نفع آشوریان باشد.بناهای مذهبی (معابد) یافته شده در سکونتگاههای مادها و دستنشاندهٔ خودشان است — مانند سایر پیشوایان، شاهکان و شاهان دستنشانده — در ادامه سیاستهایی را دنبال خواهد کرد که به نفع آشوریان باشد.فرورتیش با آنکه سرنوشت اسارت پدرش دیاکو را دیده بود، همان راه پدرش را دنبال کرد و به آشور اعلان جنگ داد. برای این کار ابتدا پارسها را تحت انقیاد خود درآورد و سپس با جلب یاری شاهکهای پیشینده دو ایالت مجاور خود قیامی را علیه آشور ترتیب داد. قیام به سرعت گسترش یافت و آشوریان قست اعظم سرزمین ماد را که در تصرف خود داشتند، از دست دادند. با مذاکرات آشور با سکاها — که متحد مادها در این قیام بودند — و خروج آنها از اتحاد با مادها به نفع آشوریان، جریان قیام ناتمام ماند.از آن تاریخ به بعد فرورتیش توانست مهمترین نواحی ماد را از زیر یوغ آشور نجات دهد و در سه ایالت بیت کاری، مادای و ساپاردا دولت واحدی تأسیس و پادشاهی مستقل ماد را برپا کند.در جریان یک کشمکش داخلی در آشور، فرورتیش فرصت را برای حملهٔ دوباره به آشور مناسب دید و بدین ترتیب در سال ۶۵۳ پیش از میلاد مجدداً به آشور یورش برد ولی کشته شد. بدین ترتیب ۲۲ سال حکومت وی بر مادها پایان یافت. برخی از مورخین معتقدند علیرغم شکست فرورتیش از آشوریان، این جنگ زمینهساز نبردی شد که پسرش هووخشتره آن را تا سقوط دولت آشور در پیش گرفت. پس از فرورتیش، هووخشتره جانشین او شد و مدت ۴۰ سال حکومت کرد. | فرورتیش فرزند چه کسی بود؟ | false | {
"text": [
"دیاکو"
],
"answer_start": [
159
]
} |
acd6fe53-fb1c-46f7-b413-4a91b46a3f25 | پادشاهی ماد | فرَوَرتیش (فارسی باستان: فْرَوَرتی، اوستایی: فْرَوَشی، یونانی: فرااُرتِس، بابلی: پَرومَرتیش، عیلامی پیرومَرتیش) دومین شاه ماد بود. به گفتهٔ هرودوت فرورتیش پسر دیاکو بود و قبایل مادی را متّحد و به یک کشور تبدیل کرد.وی که به همراه دیاکو و خانوادهاش به آشور تبعید شده بود، به احتمال قوی در خاک آشور تربیت شد. بعدها وی خداوند ده ایالت بیت کاری در ناحیهٔ همدان کنونی، به مرکزیت کار-کشی شد. گمان میرود آشوریان خود از روی عمد وی را به این مقام منصوب کردهباشند تا اولاً وی را از جایی که نفوذ و ریشهٔ محلی داشتهاست دور کرده باشند، ثانیاً بر این باور بودند که فرورتیش که دستپرورده و دستنشاندهٔ خودشان است — مانند سایر پیشوایان، شاهکان و شاهان دستنشانده — در ادامه سیاستهایی را دنبال خواهد کرد که به نفع آشوریان باشد.بناهای مذهبی (معابد) یافته شده در سکونتگاههای مادها و دستنشاندهٔ خودشان است — مانند سایر پیشوایان، شاهکان و شاهان دستنشانده — در ادامه سیاستهایی را دنبال خواهد کرد که به نفع آشوریان باشد.فرورتیش با آنکه سرنوشت اسارت پدرش دیاکو را دیده بود، همان راه پدرش را دنبال کرد و به آشور اعلان جنگ داد. برای این کار ابتدا پارسها را تحت انقیاد خود درآورد و سپس با جلب یاری شاهکهای پیشینده دو ایالت مجاور خود قیامی را علیه آشور ترتیب داد. قیام به سرعت گسترش یافت و آشوریان قست اعظم سرزمین ماد را که در تصرف خود داشتند، از دست دادند. با مذاکرات آشور با سکاها — که متحد مادها در این قیام بودند — و خروج آنها از اتحاد با مادها به نفع آشوریان، جریان قیام ناتمام ماند.از آن تاریخ به بعد فرورتیش توانست مهمترین نواحی ماد را از زیر یوغ آشور نجات دهد و در سه ایالت بیت کاری، مادای و ساپاردا دولت واحدی تأسیس و پادشاهی مستقل ماد را برپا کند.در جریان یک کشمکش داخلی در آشور، فرورتیش فرصت را برای حملهٔ دوباره به آشور مناسب دید و بدین ترتیب در سال ۶۵۳ پیش از میلاد مجدداً به آشور یورش برد ولی کشته شد. بدین ترتیب ۲۲ سال حکومت وی بر مادها پایان یافت. برخی از مورخین معتقدند علیرغم شکست فرورتیش از آشوریان، این جنگ زمینهساز نبردی شد که پسرش هووخشتره آن را تا سقوط دولت آشور در پیش گرفت. پس از فرورتیش، هووخشتره جانشین او شد و مدت ۴۰ سال حکومت کرد. | دومین پادشاه ماد چه کسی بود؟ | false | {
"text": [
"فرَوَرتیش"
],
"answer_start": [
0
]
} |
0694a1cd-464e-4147-ac7f-834369fcd4a0 | پادشاهی ماد | نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید. | چه کسی نخستین بار گزارش جامعی درباره ی مادها ارائه کرد؟ | false | {
"text": [
"هرودوت"
],
"answer_start": [
1436
]
} |
60d657b1-1c76-4767-bdf0-3f8c11e348ac | پادشاهی ماد | نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید. | رئیس قبیله ی ماننا چه نام داشت؟ | false | {
"text": [
"دَیائوکو"
],
"answer_start": [
752
]
} |
7ced5f14-7901-4475-88e7-040cc8c2ec2e | پادشاهی ماد | نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید. | دیائوکو در منابع آشوری با چه عنوانی یاد شده است؟ | false | {
"text": [
"والی ماننا"
],
"answer_start": [
941
]
} |
b5ad428e-1630-4c42-864f-0a8275a6e7ae | پادشاهی ماد | نخستین اشاره به نام مادها در سالنامهٔ بیست و چهارم شلمنسر سوم، یعنی سال ۸۳۶ پیش از میلاد بازمیگردد، هنگامی که به نَمری حمله کرد. کتیبههای آشوری آکنده از گزارشهایی دربارهٔ تاختوتازهای سپاه آشور در سرزمینهای مادنشین و گشوده شدن شاهکهای مادی هستند. در متنهای آشوری، برای نمونه در کتیبههای تیگلت پیلسر سوم، بدون اشاره به نام قبیلههای مادی، از مادها همچون گروهی شناختهشده و نیرومند و با عنوانهایی چون «مادهای دوردست»، «مادهایی که در نزدیکی بیابان نمک هستند»، «مادهای نیرومند»، «مادهایی که در نزدیکی کوه بیکنی هستند» و «مادهای شرق» یاد شده است.از میان این شاهان، تنها به هووخشتره و ایشتوویگو در متون میخی اشاره شدهاست. با این وجود، پژوهشگران برای یافتن نام دیاکو و پسرش فرورتیش در دیگر منابع مرتبط تلاش کردهاند. از این روی، رئیس قبیلهٔ ماننا، دَیائوکو نام داشت که چندین بار در متون آشوری نو (و نیز سالنامهها) از دورهٔ سارگون دوم نامش ذکر شدهاست و با دیاکو که هرودوت ذکر کردهاست، یکی دانسته میشود. از او در منابع آشوری بهعنوان والی ماننا (šaknu) یاد شدهاست که با شاه اورارتو علیه فرمانروای ماننا متحد شدهبود، اما توسط سارگون اسیر شد و در سال ۷۱۵ پیش از میلاد همراه با خانوادهاش به سوریه تبعید گردید. او ظاهراً در همانجا درگذشت.منابع یونانی، بهویژه تاریخ هرودوت دربارهٔ پادشاهی ماد گزارشهایی دادهاند، اما این گزارشها غالباً اندک و آمیخته به افسانهاند. اطلاعاتی پراکنده از مورخینی چون هکاته وجود دارد که همین اطلاعات را مورخین بعدی نیز در آثارشان بازتاب دادهاند. نخستین کسی که گزارشی جامع در مورد مادها ارائه کرد، هرودوت بود. در میان منابع کهن یونانی موجود که دربارهٔ مادها سخن گفتهاند، مهمترین آنها هرودوت و کتسیاس هستند که نوشتههای هرودوت تاحدودی قابل اعتماد است و پژوهشهای نوین باستانشناسی هم در پارهای از موارد، گفتههای او را تأیید میکنند؛ اما نوشتههای کتسیاس جنبهٔ داستانسرایی و تفریحانگیز دارند و تقریباً در تمامی مواردی که هرودوت و کتسیاس دربارهٔ واقعهٔ یکسانی صحبت کردهاند، گفتههای آنان بسیار با هم اختلاف دارند و در مواردی که بتوان این اختلافها را از روی منابع دیگر بررسی کرد، گفتههای کتسیاس نادرست است.متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار دولت آشور، آشکار به نظر میرسید. | والی ماننا توسط چه کسی اسیر شد؟ | false | {
"text": [
"سارگون"
],
"answer_start": [
1034
]
} |
f7f27087-37a0-425d-9e51-4b0443cde230 | پادشاهی ماد | هرودوت توصیفی از کاخ دیاکو در هگمتانه ارائه میدهد که بنا بهگفتهٔ او، این مجتمع پادشاهی توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت بر بلندای تپهای ساخته شدهبود. کاخ دیاکو و خزانهٔ شاهی در درونیترین دایره قرار داشت. این هفت دیوار، هرکدام به رنگ خاصی تزئین شده که دو دیوار درونیتر بهترتیب به رنگهای نقرهای و طلایی بودند. لازم است ذکر شود که در سدهٔ ششم پیش از میلاد، آنگونه که سنگنوشتههای هخامنشیان بیان میکنند، زرگران مادی، دیوارهای کاخ شاهی پایتخت امپراتوری هخامنشیان در شوش را آراسته بودند. | چه کسانی دیوارههای کاخ امپراتوری هخامنشیان را آراسته بودند؟ | false | {
"text": [
"زرگران مادی"
],
"answer_start": [
469
]
} |
2075b3a2-08fb-4357-b1a7-8bb75ad30579 | اروپای غربی | مثلث سهگانه که به متفقین معروف بودند شامل امپراتوری بریتانیا، فرانسه، روسیه و بعدها ایالات متحده آمریکا بودند که در سال ۱۹۱۸ امپراتوری روسیه از این قدرت خارج شد. کشورهای آلمان، اتریش و امپراتوری عثمانی جبهه متحدین را تشکیل میدادند. پس از اینکه متفقین موفق به شکست دادن متحدین شدند، کشورهای عضو متحدین جایگاه جهانی خود را از دست دادند و اغلب پادشاهان آنان مجبور شدند از قدرت کنارهگیری کنند و به مناطق دوردست تبعید شدند. امپراتوریهای این سه کشور به جمهوری تبدیل شدند و مجبور شدند عهدنامه ورسای را بپذیرند. امپراتوری روسیه (که بعداً به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تبدیل شد) با متحدین طی عهدنامه برست-لیتوفسک پیمان صلح بست. | متفقین شامل چه کشورهایی بودند؟ | false | {
"text": [
"بریتانیا، فرانسه، روسیه"
],
"answer_start": [
53
]
} |
f4e5bf60-6c70-4078-8c58-adaa900e3c35 | اروپای غربی | مثلث سهگانه که به متفقین معروف بودند شامل امپراتوری بریتانیا، فرانسه، روسیه و بعدها ایالات متحده آمریکا بودند که در سال ۱۹۱۸ امپراتوری روسیه از این قدرت خارج شد. کشورهای آلمان، اتریش و امپراتوری عثمانی جبهه متحدین را تشکیل میدادند. پس از اینکه متفقین موفق به شکست دادن متحدین شدند، کشورهای عضو متحدین جایگاه جهانی خود را از دست دادند و اغلب پادشاهان آنان مجبور شدند از قدرت کنارهگیری کنند و به مناطق دوردست تبعید شدند. امپراتوریهای این سه کشور به جمهوری تبدیل شدند و مجبور شدند عهدنامه ورسای را بپذیرند. امپراتوری روسیه (که بعداً به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی تبدیل شد) با متحدین طی عهدنامه برست-لیتوفسک پیمان صلح بست. | جبههی متحدین چه کشورهایی بودند؟ | false | {
"text": [
"آلمان، اتریش و امپراتوری عثمانی"
],
"answer_start": [
171
]
} |
d464377f-1e7f-4548-b23b-aefb22d497c1 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | جوزف استالین رهبری کدام کشور را به عهده داشت؟ | false | {
"text": [
"شوروی سابق"
],
"answer_start": [
198
]
} |
5dbeadb0-f349-4ef0-9c65-0beb4b2b065a | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | بلوک غرب تحت تاثیر کدام کشور بود؟ | false | {
"text": [
"ایالات متحده آمریکا"
],
"answer_start": [
295
]
} |
78e72827-b6e4-457c-80a1-396abfb3d8e9 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | در اواخر جنگ جهانی دوم، چه کسی رهبر شوروی سابق بود؟ | false | {
"text": [
"جوزف استالین"
],
"answer_start": [
180
]
} |
1d015800-40c5-43fa-aeb9-8f740d201965 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | پس از آغاز کدام واقعه اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیم شد؟ | false | {
"text": [
"جنگ سرد"
],
"answer_start": [
378
]
} |
4fe4b43c-e125-45d2-b8ba-6205936f2041 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | اروپای پس از جنگ به چند بخش اصلی تقسیم شد؟ | false | {
"text": [
"دو"
],
"answer_start": [
244
]
} |
a08a34e3-33cf-4d02-947c-8bd25fead41a | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | در کنفرانس یالتا، سرنوشت کل اروپا توسط چه کسانی رقم خورد؟ | false | {
"text": [
"متفقین"
],
"answer_start": [
62
]
} |
dc158da6-f9b7-45ee-9f89-0789439aae38 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | با شروع جنگ سرد، اروپا به چند قسمت تقسیم شد؟ | false | {
"text": [
"دو"
],
"answer_start": [
415
]
} |
b86efc7f-72ff-488a-862f-f5dfd2c4617f | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | کدام بخش از اروپای پس از جنگ تحت تاثیر ایالات متحده آمریکا بود؟ | false | {
"text": [
"بلوک غرب"
],
"answer_start": [
272
]
} |
0a3854fe-5395-40fa-982b-66591244edb3 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | در اواخر جنک چهانی دوم، نخست وزیر بریتانیا چه کسی بود؟ | false | {
"text": [
"وینستون چرچیل"
],
"answer_start": [
97
]
} |
626edf2d-203f-4784-b564-014e67616c6c | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | بلوک شرق متاثر از کدام کشور بود؟ | false | {
"text": [
"شوروی سابق"
],
"answer_start": [
354
]
} |
f0007828-a877-4bb8-b426-4bd4a58ebe9a | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | کدام بخش اروپای پس از جمگ متاثر از شوروی سابق بود؟ | false | {
"text": [
"بلوک شرق"
],
"answer_start": [
322
]
} |
4219779e-35a7-42c1-a5a4-d3b99c1190c4 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | وینستون چرچیل نخست وزیر کدام کشور بود؟ | false | {
"text": [
"بریتانیا"
],
"answer_start": [
121
]
} |
6e125fb2-ae10-4d5d-a97c-fc9bfdfe7e2e | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | فرانکلین روزولت ریاست جمهوری کدام کشور را بر عهده داشت؟ | false | {
"text": [
"ایالات متحده آمریکا"
],
"answer_start": [
158
]
} |
e4febeab-e714-42fe-83d1-71eeb1cab0a0 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | در اواخر جنگ جهانی دوم، چه کسی ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا را بر عهده داشت؟ | false | {
"text": [
"فرانکلین روزولت"
],
"answer_start": [
131
]
} |
ab078099-a2b1-4ce2-8fec-8015495a5808 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | اصطلاح پردۀ آهنین برای اولین بار توسط کدام سیاستمدار به کار رفت؟ | false | {
"text": [
"وینستون چرچیل"
],
"answer_start": [
476
]
} |
e2859419-9009-40ff-a92a-fc2a301066a5 | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | بلوک شرق به کدام مکتب گرایش داشت؟ | false | {
"text": [
"کمونیست"
],
"answer_start": [
332
]
} |
814bdcea-769c-46ba-8a1d-c427a3b178fc | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | کشورهایی که از لحاظ سیاسی بیظرف بودند، توسط پرده آهنین بر چه مبنایی تقسیم شدند؟ | false | {
"text": [
"سیستم اقتصادی و سیاسیشان"
],
"answer_start": [
554
]
} |
5327c619-e175-4cab-b186-411714f97a4d | اروپای غربی | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کنفرانس یالتا توسط متفقین رقم خورد، کنفرانسی که در آن وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا، فرانکلین روزولت رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا و جوزف استالین رهبر شوروی سابق حضور داشتند. «اروپای پس از جنگ» به دو بخش اصلی تقسیمبندی شد: «بلوک غرب» که تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا بود و «بلوک شرق (کمونیست)» که متأثر از شوروی سابق بود. با شروع جنگ سرد، اروپا توسط یک پرده آهنین به دو قسمت تقسیمبندی شد؛ اصطلاح پرده آهنین برای اولین بار توسط وینستون چرچیل بهکار رفت. برخی کشورها از لحاظ سیاسی بیطرف بودند اما بر مبنای سیستم اقتصادی و سیاسیشان تقسیمبندی شدند. | در اواخر جنگ جهانی دوم، سرنوشت کل اروپا در کدام کنفرانس توسط متفقین رقم خورد؟ | false | {
"text": [
"یالتا"
],
"answer_start": [
51
]
} |
f391951d-4fd9-4012-a298-7e7740be7cfd | مندائیان | رمان «وضعیت بیعاری» نوشته حامد جلالی، اولین رمان فارسی است که به موضوع صابئین مندائی میپردازد. این رمان عشق پسری مندائی را به دختری شیعه نشان میدهد و چگونگی با هم بودنشان. وضعیت بی عاری، سال ۹۷ در ۳۲۷ صفحه از طرف شهرستان ادب راهی بازار شد و در سال ۹۸، هم منتخب جایزه ادبی جلال آل احمد شد و هم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را در بخش رمان ربود. البته همین موضوع باعث حاشیههای زیادی شد؛ این که مندائیان اهل کتاب هستند یا خیر، کتاب و جوایز را دچار مشکلاتی کرد.پیامبران صابئین آدم، شیث، نوح، سام و یحیی است. دین صابئین بر پایه توحید و معاد و نبوت است. قبله صابئین رو به شمال است و اعتقاد آنان این است ترازوی عدل الهی در شمال قرار دارد و عرش اعلا در شمال قرار دارد، چون صابئین تمام مراسم دینی خود را رو به شمال انجام میدهند و ستاره جدی در شمال قرار دارد این شبهه را برای بعضی از محققین ایجاد نموده بود که صابئین ستاره جدی را میپرستند. | رمان «وضعیت بیعاری» در سال چند منتخب جایزه ادبی جلال آل احمد شد؟ | false | {
"text": [
"۹۸"
],
"answer_start": [
251
]
} |
08d77222-474e-4f3c-a541-b237082e0135 | مندائیان | رمان «وضعیت بیعاری» نوشته حامد جلالی، اولین رمان فارسی است که به موضوع صابئین مندائی میپردازد. این رمان عشق پسری مندائی را به دختری شیعه نشان میدهد و چگونگی با هم بودنشان. وضعیت بی عاری، سال ۹۷ در ۳۲۷ صفحه از طرف شهرستان ادب راهی بازار شد و در سال ۹۸، هم منتخب جایزه ادبی جلال آل احمد شد و هم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را در بخش رمان ربود. البته همین موضوع باعث حاشیههای زیادی شد؛ این که مندائیان اهل کتاب هستند یا خیر، کتاب و جوایز را دچار مشکلاتی کرد.پیامبران صابئین آدم، شیث، نوح، سام و یحیی است. دین صابئین بر پایه توحید و معاد و نبوت است. قبله صابئین رو به شمال است و اعتقاد آنان این است ترازوی عدل الهی در شمال قرار دارد و عرش اعلا در شمال قرار دارد، چون صابئین تمام مراسم دینی خود را رو به شمال انجام میدهند و ستاره جدی در شمال قرار دارد این شبهه را برای بعضی از محققین ایجاد نموده بود که صابئین ستاره جدی را میپرستند. | صابئین تمام مراسم دینی خود را رو به چه سمتی انجام میدهند؟ | false | {
"text": [
"شمال"
],
"answer_start": [
704
]
} |
ac858f32-4306-4bcf-9614-f0a2f1cc078f | مندائیان | رمان «وضعیت بیعاری» نوشته حامد جلالی، اولین رمان فارسی است که به موضوع صابئین مندائی میپردازد. این رمان عشق پسری مندائی را به دختری شیعه نشان میدهد و چگونگی با هم بودنشان. وضعیت بی عاری، سال ۹۷ در ۳۲۷ صفحه از طرف شهرستان ادب راهی بازار شد و در سال ۹۸، هم منتخب جایزه ادبی جلال آل احمد شد و هم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را در بخش رمان ربود. البته همین موضوع باعث حاشیههای زیادی شد؛ این که مندائیان اهل کتاب هستند یا خیر، کتاب و جوایز را دچار مشکلاتی کرد.پیامبران صابئین آدم، شیث، نوح، سام و یحیی است. دین صابئین بر پایه توحید و معاد و نبوت است. قبله صابئین رو به شمال است و اعتقاد آنان این است ترازوی عدل الهی در شمال قرار دارد و عرش اعلا در شمال قرار دارد، چون صابئین تمام مراسم دینی خود را رو به شمال انجام میدهند و ستاره جدی در شمال قرار دارد این شبهه را برای بعضی از محققین ایجاد نموده بود که صابئین ستاره جدی را میپرستند. | اولین رمان فارسی است که به موضوع صابئین مندائی میپردازد چه نام دارد؟ | false | {
"text": [
"وضعیت بیعاری"
],
"answer_start": [
6
]
} |
6031dae3-e0ba-4f1a-85f9-e6120f137b6f | مندائیان | رمان «وضعیت بیعاری» نوشته حامد جلالی، اولین رمان فارسی است که به موضوع صابئین مندائی میپردازد. این رمان عشق پسری مندائی را به دختری شیعه نشان میدهد و چگونگی با هم بودنشان. وضعیت بی عاری، سال ۹۷ در ۳۲۷ صفحه از طرف شهرستان ادب راهی بازار شد و در سال ۹۸، هم منتخب جایزه ادبی جلال آل احمد شد و هم جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی را در بخش رمان ربود. البته همین موضوع باعث حاشیههای زیادی شد؛ این که مندائیان اهل کتاب هستند یا خیر، کتاب و جوایز را دچار مشکلاتی کرد.پیامبران صابئین آدم، شیث، نوح، سام و یحیی است. دین صابئین بر پایه توحید و معاد و نبوت است. قبله صابئین رو به شمال است و اعتقاد آنان این است ترازوی عدل الهی در شمال قرار دارد و عرش اعلا در شمال قرار دارد، چون صابئین تمام مراسم دینی خود را رو به شمال انجام میدهند و ستاره جدی در شمال قرار دارد این شبهه را برای بعضی از محققین ایجاد نموده بود که صابئین ستاره جدی را میپرستند. | رمان «وضعیت بیعاری» کیست؟ | false | {
"text": [
"حامد جلالی"
],
"answer_start": [
27
]
} |
9addbdf7-0bb5-4510-b00d-690d8af22909 | مندائیان | مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است. واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیینهای منداییان بهشمار رفته و همچنان نیز میرود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست. بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند. نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود. | واژهی مندا از چه زبانی است؟ | false | {
"text": [
"آرامیِ شرقی"
],
"answer_start": [
23
]
} |
b401e3de-dae4-4f10-baf5-63ccbf69f2ba | مندائیان | مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است. واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیینهای منداییان بهشمار رفته و همچنان نیز میرود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست. بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند. نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود. | مندا در زبان آرامی به چه معنا است؟ | false | {
"text": [
"دانش، آگاهی، و معرفت"
],
"answer_start": [
44
]
} |
bf318590-004e-48dc-a4bd-db521971c2ce | مندائیان | مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است. واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیینهای منداییان بهشمار رفته و همچنان نیز میرود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست. بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند. نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود. | منداییان در خوزستان به چه نامی معروفاند؟ | false | {
"text": [
"صابئین"
],
"answer_start": [
853
]
} |
419f8d02-8e4a-47a7-91c5-7499012a5576 | مندائیان | مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است. واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیینهای منداییان بهشمار رفته و همچنان نیز میرود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست. بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند. نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود. | منداییان را با کدام گروه که نامشان در قرآن آمده یکی میدانند؟ | false | {
"text": [
"صابئین"
],
"answer_start": [
768
]
} |
fb089231-098f-4a9d-88bf-a0d4a2101acf | مندائیان | مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است. واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیینهای منداییان بهشمار رفته و همچنان نیز میرود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست. بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند. نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود. | صابئین در خوزستان در لفظ محلی چه تلفظ میشود؟ | false | {
"text": [
"صُبّی"
],
"answer_start": [
885
]
} |
0faa7b0f-5588-4d96-be36-952208a6326a | مندائیان | مَندا واژهای از زبانِ آرامیِ شرقی به معنی «دانش، آگاهی، و معرفت» است؛ و به یک معنا، برابرنهادِ گنوس است. واژه مغتسله نیز به معنی مذهب تعمیدیان گاهی بدیشان اطلاق شدهاست و این سوای از تعمیددهنده بودن یحیی آخرین پیامبر مذهب مندایی به دلیل مراسم همیشگی غسل تعمید است که از آداب و آیینهای منداییان بهشمار رفته و همچنان نیز میرود. گاهی نیز نام منداییان را از ریشه ماد یا مادای که نام سرزمین باستانی شمال غربی ایران بوده دانستهاند، اما این نظر میان پژوهشگران بسیار منفرد بوده و از اقبال چندانی برخوردار نیست. بیشتر همان واژه مندا را که در زبان آرامی برابر عرفان قرار دارد، برای آن فرض نمودهاند. نامهای دینی و مقدس منداییان آرامی است. به عنوان نمونه برای آوردن نام شیث از شیتل و برای نام سام بن نوح از شوم و نیز برای خود نوح از نو استفاده میکنند. منداییان را گاهی با صابئین که ذکر آن در قرآن سه بار آمده، یکی فرض کردهاند از این رو در خوزستان ایشان به صابئین معروفاند که در لفظ محلی صُبّی تلفظ میشود. | نام آخرین پیامبر مذهب مندایی چیست؟ | false | {
"text": [
"یحیی"
],
"answer_start": [
200
]
} |
4af90672-e59a-41fc-8a70-4cbf294cd4e3 | ژیمناستیک | ژیمناستیک در سال ۱۹۰۸ احتراع شد در گذشته ورزشهای مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین میشده اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان میرسد و نام این رشته هم از واژه یونانی gymnazein آمده که معنای تحتاللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزشهای دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آمادهسازی افراد برای جنگ محسوب میشد. این ورزشها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگهای تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزشهای نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانیها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط میدانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزشهای و تمرینان آنان داشت. ابتدا این رشته در ژیمنازیا (Gymnasia) ورزشگاههای روباز بزرگ انجام میشد و سپس وارد برنامه تحصیلی مدارسی شد که در آنها به جوانان ژیمناستیک را در کنار موسیقی، ریاضی و فن بیان میآموختند. ژیمناستیک همچنین راهی برای تمرینات بدنی افراد برای آمادگی در جشنواره ورزشی مهم المپیک بود که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا ۳۹۳ پس از میلاد هر چهار سال برگزار میشد. | در سال ۱۹۰۸ کدام ورزش اختراع شد؟ | false | {
"text": [
"ژیمناستیک"
],
"answer_start": [
0
]
} |
6e08d97c-b4cd-4b07-b3b1-8260701b9add | ژیمناستیک | ژیمناستیک در سال ۱۹۰۸ احتراع شد در گذشته ورزشهای مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین میشده اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان میرسد و نام این رشته هم از واژه یونانی gymnazein آمده که معنای تحتاللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزشهای دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آمادهسازی افراد برای جنگ محسوب میشد. این ورزشها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگهای تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزشهای نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانیها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط میدانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزشهای و تمرینان آنان داشت. ابتدا این رشته در ژیمنازیا (Gymnasia) ورزشگاههای روباز بزرگ انجام میشد و سپس وارد برنامه تحصیلی مدارسی شد که در آنها به جوانان ژیمناستیک را در کنار موسیقی، ریاضی و فن بیان میآموختند. ژیمناستیک همچنین راهی برای تمرینات بدنی افراد برای آمادگی در جشنواره ورزشی مهم المپیک بود که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا ۳۹۳ پس از میلاد هر چهار سال برگزار میشد. | کدام ورزش اهمیت فرهنگی در بین آموزشهای یونانیان داشت؟ | false | {
"text": [
"ژیمناستیک"
],
"answer_start": [
613
]
} |
643c1794-5ee8-489e-8a36-1c05f556d4b3 | ژیمناستیک | ژیمناستیک در سال ۱۹۰۸ احتراع شد در گذشته ورزشهای مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین میشده اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان میرسد و نام این رشته هم از واژه یونانی gymnazein آمده که معنای تحتاللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزشهای دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آمادهسازی افراد برای جنگ محسوب میشد. این ورزشها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگهای تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزشهای نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانیها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط میدانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزشهای و تمرینان آنان داشت. ابتدا این رشته در ژیمنازیا (Gymnasia) ورزشگاههای روباز بزرگ انجام میشد و سپس وارد برنامه تحصیلی مدارسی شد که در آنها به جوانان ژیمناستیک را در کنار موسیقی، ریاضی و فن بیان میآموختند. ژیمناستیک همچنین راهی برای تمرینات بدنی افراد برای آمادگی در جشنواره ورزشی مهم المپیک بود که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا ۳۹۳ پس از میلاد هر چهار سال برگزار میشد. | نام ورزشگاههای سرباز یونان چه بود؟ | false | {
"text": [
"ژیمنازیا"
],
"answer_start": [
694
]
} |
c8f2f5e9-4ffd-4a0e-920f-7d806729972a | ژیمناستیک | ژیمناستیک در سال ۱۹۰۸ احتراع شد در گذشته ورزشهای مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین میشده اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان میرسد و نام این رشته هم از واژه یونانی gymnazein آمده که معنای تحتاللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزشهای دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آمادهسازی افراد برای جنگ محسوب میشد. این ورزشها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگهای تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزشهای نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانیها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط میدانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزشهای و تمرینان آنان داشت. ابتدا این رشته در ژیمنازیا (Gymnasia) ورزشگاههای روباز بزرگ انجام میشد و سپس وارد برنامه تحصیلی مدارسی شد که در آنها به جوانان ژیمناستیک را در کنار موسیقی، ریاضی و فن بیان میآموختند. ژیمناستیک همچنین راهی برای تمرینات بدنی افراد برای آمادگی در جشنواره ورزشی مهم المپیک بود که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا ۳۹۳ پس از میلاد هر چهار سال برگزار میشد. | ابتدا ورزش ژیمناستیک در یونان در کجا انجام میشد؟ | false | {
"text": [
"ژیمنازیا"
],
"answer_start": [
694
]
} |
1d116183-08fb-4cb9-b03e-a52aca1c68e2 | ژیمناستیک | ژیمناستیک در سال ۱۹۰۸ احتراع شد در گذشته ورزشهای مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین میشده اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان میرسد و نام این رشته هم از واژه یونانی gymnazein آمده که معنای تحتاللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزشهای دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آمادهسازی افراد برای جنگ محسوب میشد. این ورزشها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگهای تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزشهای نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانیها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط میدانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزشهای و تمرینان آنان داشت. ابتدا این رشته در ژیمنازیا (Gymnasia) ورزشگاههای روباز بزرگ انجام میشد و سپس وارد برنامه تحصیلی مدارسی شد که در آنها به جوانان ژیمناستیک را در کنار موسیقی، ریاضی و فن بیان میآموختند. ژیمناستیک همچنین راهی برای تمرینات بدنی افراد برای آمادگی در جشنواره ورزشی مهم المپیک بود که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا ۳۹۳ پس از میلاد هر چهار سال برگزار میشد. | ریشهی ژیمناستیک امروزین به کدام شهر بر میگردد؟ | false | {
"text": [
"یونان باستان"
],
"answer_start": [
132
]
} |
50f6078e-e166-4f17-8d9f-2fd1987ab068 | ژیمناستیک | ژیمناستیک در سال ۱۹۰۸ احتراع شد در گذشته ورزشهای مشابه ژیمناستیک در مصر و چین باستان هم تمرین میشده اما ریشه ژیمناستیک امروزین به یونان باستان میرسد و نام این رشته هم از واژه یونانی gymnazein آمده که معنای تحتاللفظی آن «تمرین کردن برهنه» است. در آن دوران ژیمناستیک همچون ورزشهای دیگری مانند پرش، دو، پرتاب دیسک، کشتی و بوکس به عنوان بخشی از تمرینات نظامی و آمادهسازی افراد برای جنگ محسوب میشد. این ورزشها برای کسب قدرت و انعطاف عضلانی لازم برای جنگهای تن به تن اهمیت داشتند. از آنجا که آموزشهای نظامی برای همه شهروندان یونان لازم بود و و یونانیها پرورش بدن و ذهن را با یکدیگر کاملاً مرتبط میدانستند، ژیمناستیک اهمیت فرهنگی زیادی در آموزشهای و تمرینان آنان داشت. ابتدا این رشته در ژیمنازیا (Gymnasia) ورزشگاههای روباز بزرگ انجام میشد و سپس وارد برنامه تحصیلی مدارسی شد که در آنها به جوانان ژیمناستیک را در کنار موسیقی، ریاضی و فن بیان میآموختند. ژیمناستیک همچنین راهی برای تمرینات بدنی افراد برای آمادگی در جشنواره ورزشی مهم المپیک بود که از سال ۷۷۶ قبل از میلاد تا ۳۹۳ پس از میلاد هر چهار سال برگزار میشد. | ژیمناستیک در چه سالی اختراع شد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۰۸"
],
"answer_start": [
17
]
} |
574cf9ab-1326-422b-9c09-94466b0363e7 | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | در المپیک1928 کدام تیم قهرمان شد؟ | false | {
"text": [
"هلند"
],
"answer_start": [
815
]
} |
61aa8998-8c2f-40e3-8768-2336ad5910ae | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | درکدام سال ژیمناسیک تیمی زنان برای اولین باربه المپیک اضافه شد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۲۸"
],
"answer_start": [
736
]
} |
2a7db516-cc06-4129-be1f-f62ab6029e25 | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | در چه سالی ژیمناسیک موزون مورد پذیرش فدراسیون بین المللی قرار گرفت؟ | false | {
"text": [
"۱۹۶۲"
],
"answer_start": [
842
]
} |
1cda6ff5-d609-43ae-9d6e-697850094a51 | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | المپیک 1924در کدام شهر برگزارشد؟ | false | {
"text": [
"پاریس"
],
"answer_start": [
581
]
} |
e394f94b-2803-4f47-b9c1-d272ea49d00b | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | اولین مسابقات بین المللی ژیمناسیک در چه سالی برگزارشد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۰۴"
],
"answer_start": [
260
]
} |
6b8cb7db-043e-41b6-94ba-77941e4ab75d | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | اولین مسابقات ژیمناستیک تیمی مردان درکدام شعر برگزار شد؟ | false | {
"text": [
"سنت لوئیس"
],
"answer_start": [
265
]
} |
f56a2b70-8360-4bc9-b0e2-787f407df9c5 | ژیمناستیک | اولین مسابقات بینالمللی این رشته پس از المپیک در سال ۱۹۰۳ در شهر آنتورپ بلژیک برگزار شد. ژیمناستهایی از کشورهای بلژیک، فرانسه، لوکزامبورگ و هلند در این مسابقات که اولین دوره قهرمانی ژیمناستیک جهان محسوب میشود، شرکت کردند. اولین مسابقات تیمی مردان در المپیک ۱۹۰۴ سنت لوئیس برگزار شد. تا مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۳۰ رشتههای دو و میدانی مانند پرش با نیزه، دو صد متر، پرتاب وزنه، پرش باز و صعود با طناب هم در مسابقات ژیمناستیک برگزار میشدند اما از سال ۱۹۳۰ به بعد این رشتهها کمکم از مسابقات حذف شده و تا سال ۱۹۵۴ بهطور کامل از قهرمانی ژیمناستیک جهان رخت بر بستند. در المپیک ۱۹۲۴ پاریس بود که رقابتهای ژیمناستیک شکل امروزین خود را پیدا کرد یعنی ژیمناستها در هر یک از اسباب بهطور جداگانه برای کسب مدال آن وسیله تلاش میکردند. در سال ۱۹۲۸ ژیمناستیک تیمی زنان هم برای اولین بار به المپیک اضافه شد و با قهرمانی تیم هلند به پایان رسید. در سال ۱۹۶۲ ژیمناستیک موزون (ریتمیک) هم مورد پذیرش فدراسیون بینالمللی ژیمناستیک قرار گرفت و سال بعد نخستین دوره مسابقات قهرمانی جهان آن با شرکت ۲۸ ورزشکار از ده کشور در بوداپست مجارستان برگزار شد. در المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس ژیمناستیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد و از المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا این رشته در بخش تیمی هم برگزار میشود.هماکنون ژیمناستیک المپیک شامل ۱۸ مسابقه است که برای هر کدام از آنها مدالهای طلا، نقره و برنز اعطا میشود. از این میان ۱۴ مسابقه در ژیمناستیک هنری (۸ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۶ اسباب در بخش مردان و ۶ مسابقه: تیمی، قهرمان قهرمانان و ۴ اسباب در بخش زنان)، ۲ مسابقه در ژیمناستیک موزون (گروهی زنان و قهرمان قهرمانان زنان) و دو مسابقه در ترامپولین (انفرادی مردان و انفرادی زنان) برگزار میشوند. | در چه سالی ژیمناسیک موزون برای نخستین بار وارد المپیک شد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۸۴"
],
"answer_start": [
1043
]
} |
82e939da-4e5c-46bf-8ff4-809f812a568c | تلویزیون | جان لوگی برد همچنین تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد. سیستم برد، کاملاً با لامپ تصویر الکترونیکی و دوربینهای امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحهٔ گردان عظیمی بهطور مکانیکی روبیده میشد. این صفحهٔ گردان سوراخهایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. اولین تلوزیون مکانیکی از صفحهٔ نیپکو با سه فنر مارپیچ استفاده میکرد که هر فنر برای یکی از سه رنگ اصلی (قرمز، سبز، آبی) به کار برده میشد. در آن زمان عدهٔ کمی از مردم دستگاه تلوزیون داشتند و داشتن تجربهٔ تماشای تلوزیون اهمیت چندانی نداشت. | جان لوگی برد چه چیزی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد؟ | false | {
"text": [
"تلویزیون رنگی مکانیکی"
],
"answer_start": [
20
]
} |
b755415a-24bb-4d33-8e8c-16e72bd7cef2 | تلویزیون | جان لوگی برد همچنین تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد. سیستم برد، کاملاً با لامپ تصویر الکترونیکی و دوربینهای امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحهٔ گردان عظیمی بهطور مکانیکی روبیده میشد. این صفحهٔ گردان سوراخهایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. اولین تلوزیون مکانیکی از صفحهٔ نیپکو با سه فنر مارپیچ استفاده میکرد که هر فنر برای یکی از سه رنگ اصلی (قرمز، سبز، آبی) به کار برده میشد. در آن زمان عدهٔ کمی از مردم دستگاه تلوزیون داشتند و داشتن تجربهٔ تماشای تلوزیون اهمیت چندانی نداشت. | چه کسی تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد؟ | false | {
"text": [
"جان لوگی برد"
],
"answer_start": [
0
]
} |
71a2c544-6734-4d1b-82a3-c5727e334e11 | تلویزیون | جان لوگی برد همچنین تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد. سیستم برد، کاملاً با لامپ تصویر الکترونیکی و دوربینهای امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحهٔ گردان عظیمی بهطور مکانیکی روبیده میشد. این صفحهٔ گردان سوراخهایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. اولین تلوزیون مکانیکی از صفحهٔ نیپکو با سه فنر مارپیچ استفاده میکرد که هر فنر برای یکی از سه رنگ اصلی (قرمز، سبز، آبی) به کار برده میشد. در آن زمان عدهٔ کمی از مردم دستگاه تلوزیون داشتند و داشتن تجربهٔ تماشای تلوزیون اهمیت چندانی نداشت. | جان لوگی برد تلویزیون رنگی مکانیکی را در چه سال عرضه کرد؟ | false | {
"text": [
"۱۹۲۸"
],
"answer_start": [
52
]
} |
35cf1201-3b1a-4fec-802e-fd5b53d45ad2 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | کدام برنامه کشت تجاری را توسعه داد؟ | false | {
"text": [
"صلاحات ارضی"
],
"answer_start": [
502
]
} |
dda3c1ed-82b9-497d-99a9-45d04fc7c6a5 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | کدام کشور فرهنگ ایران قبل از انقلاب اسلامی را آلوده میکرد؟ | false | {
"text": [
"ایالات متحده آمریکا"
],
"answer_start": [
2311
]
} |
c4dd7a0a-2643-40e8-b3b5-8e13420f027a | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | چند نفر در دوران سلطنت محمدرضا پهلوی اعدام شدند؟ | false | {
"text": [
"۱٬۵۰۰"
],
"answer_start": [
3026
]
} |
16c10962-9d5f-41e9-87a1-c718a3d12dc9 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | چند درصد روستاییان در دوران پهلوی برق نداشتند؟ | false | {
"text": [
"۹۶"
],
"answer_start": [
1713
]
} |
8d99dc32-dadd-4bbd-ab50-30eaa4938802 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | شاه با نوسازی اقتصادی-اجتماعی چه چیزی را گسترش داد؟ | false | {
"text": [
"طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی"
],
"answer_start": [
63
]
} |
1bd793f8-525b-4419-a5ac-ffe80f165baf | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | با توسعه و مدرنسازی شمار مخالفان پهلوی به چند برابر افزایش یافت؟ | false | {
"text": [
"چهار"
],
"answer_start": [
323
]
} |
f064ef85-55b2-4d0a-8b20-ebef1076cfbe | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | اختلاف طبقاتی در کدام شهر ایران در دوره پهلوی بیشتر بارز بود؟ | false | {
"text": [
"تهران"
],
"answer_start": [
864
]
} |
980b68d3-3c56-4b8d-8cb4-76e598234d5c | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | مخالفان محمدرضا پهلوی توسط چه سازمانی سرکوب میشدند؟ | false | {
"text": [
"ساواک"
],
"answer_start": [
3438
]
} |
16683425-16c4-4f2f-8455-524fd718298a | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | محمدرضا پهلوی چند سال سلطنت کرد؟ | false | {
"text": [
"۳۷"
],
"answer_start": [
2969
]
} |
d6611c31-9edf-4768-8a10-6507e21c552e | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | زاغهنشینان تهران بیشتر چه کسانی بودند؟ | false | {
"text": [
"مهاجران روستایی"
],
"answer_start": [
1309
]
} |
21a41f77-7726-4369-8577-36571aa866bb | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | شاه محمدرضا پهلوی در کدام حوزه نتواسنت نوسازی کند؟ | false | {
"text": [
"سیاسی"
],
"answer_start": [
132
]
} |
1657a311-7da4-4bcd-b0c2-ac5df855a5e0 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | انقلاب اسلامی ایران در چه سالی رخ داد؟ | false | {
"text": [
"۱۳۵۷"
],
"answer_start": [
1459
]
} |
5970144a-236b-4320-922b-acc1bb97b71d | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | اصلاحات ارضی چه چیزی را رونق بخشید؟ | false | {
"text": [
"کشت تجاری"
],
"answer_start": [
515
]
} |
8ee4163b-e287-4de3-9e46-02d95857441c | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | چه کسانی به مستضعفین مشهور شدند؟ | false | {
"text": [
"سانکولوتها"
],
"answer_start": [
1419
]
} |
701784b5-ad8f-4cb0-983d-b0e8120b53b6 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | تعداد زندانیان سیاسی در دوران پهلوی تقریبا چند نفر بود؟ | false | {
"text": [
"۴٬۰۰۰"
],
"answer_start": [
2852
]
} |
55e725f4-fe8c-4284-ba43-b8c55d397a88 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | با وجود آنکه شاه در حوزه اقتصادی-اجتماعی نوسازی کرد و در نتیجه طبقه متوسط جدید و طبقه کارگر صنعتی را گسترش داد، ولی نتوانست در حوزه سیاسی دست به نوسازی زند. در واقع، با توسعه و مدرنسازی کشور، شمار دو گروهی که در بین سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۲ (پیش از کودتا) مخالفان اصلی حکومت پهلوی محسوب میشدند، یعنی کارگران شهری و روشنفکران به چهار برابر رسید. اقشاری که منع کردن آنها از داشتن نهادها و ابزارهای سیاسی سابق خود، چون اتحادیههای کارگری، روزنامههای مستقل و احزاب سیاسی، بر شدت مخالفتشان افزوده بود. برنامه اصلاحات ارضی، کشت تجاری را رونق بخشید و بر شمار دهقانان صاحب زمین، بسیار افزود، اما مقدار زمین اعطا شده به بیشتر آنان، برای راهاندازی کار مستقل کشاورزی، کافی نبود. این امر، لشکری از کشاورزان مستقل و مزد بگیران فاقد زمین به وجود آورد که به آسانی میتوانستند، کانونهای سیاسی نامنسجمی را تشکیل دهند.دیگر آنکه، شیوه توسعه اقتصادی رژیم، بر اختلاف طبقاتی افزود که در تهران پایتخت ایران، بسیار بارز بود. هرچند سطح زندگی خانوادههایی که به آپارتمانهای مدرن، مزایای اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی جدید دسترسی داشتند، بهبود یافت، ولی گسترش حلبیآبادها، ترافیک و آلودگی هوا، کیفیت زندگی بیشتر خانوارها را به سطح نازلتری رساند. ۴۲ درصد خانوارهای تهرانی، فاقد مسکن مناسب بودند و در حالیکه برخی ثروتمندان در قصرهای شمال شهر به سر میبردند، تهیدستان در حلبیآبادها و زاغههای اطراف شهر زندگی میکردند. این زاغه نشینان، مهاجران روستایی فقیری بودند که با مشقت فراوان، از راه عملگی، بنایی، تکدیگری و دستفروشی امرار معاش میکردند. «سانکولوتها» یا پابرهنههای انقلاب سال ۱۳۵۷، همین افراد بودند که بعدها به «مستضعفین» مشهور شدند. این شکاف بین پایتخت و شهرهای دیگر استانها نیز به روشنی قابل مشاهده بود و برای نمونه در حالیکه ساکنان تهران از فرصت دستیابی بهتر به آموزش، امکانات بهداشتی، رسانهها، شغل و درآمد برخوردار بودند، ۹۶ درصد روستاییان، برق در اختیار نداشتند.عامل دیگر افزایش تنشها این بود که با پنج برابر شدن ناگهانی درآمدهای نفتی، انتظارات مردم بالا رفت و در نتیجه شکاف میانوعدهها، ادعاها و دستاوردهای رژیم از یک سو و انتظارات تحقق نیافته جامعه از سوی دیگر، عمیقتر شد. اگرچه در سایه برنامههای رفاه اجتماعی، پیشرفتهای چشمگیری در بخشهای بهداشت و نظام آموزشی به دست آمد، ایران همچنان بدترین نسبتهای آماری را در میزان مرگ و میر کودکان، امکانات رفاهی و نیز میزان افراد دارای تحصیلات عادی، در بین کشورهای خاورمیانه داشت.بسیاری از ایرانیان شاه را - اگر نه یک عروسک خیمه شب بازی- مدیون به یک قدرت غیر مسلمان غربی (ایالات متحده آمریکا) میپنداشتند که فرهنگش داشت فرهنگ ایران را آلوده میکرد. حکومت شاه سرکوبگر، بیرحم، فاسد و اهل بریز و بپاش دیده میشد؛ همچنین از ناتوانیهای کارکردی ابتدایی رنج میبرد - یک برنامهٔ اقتصادی بیش از حد جاه طلبانه که تنگناها و کمبودهای اقتصادی و تورم را به همراه میآورد.به نوشته عباس میلانی مثالی که رویکرد شاه و مخالفانش در مورد مسائل سیاسی را نشان میدهد، مسئله زندانیان سیاسی بود. مخالفان این ادعای عجیب را مطرح میساختند که در ایران «صدها هزار» زندانی سیاسی وجود دارد در حالی که تعداد واقعی زندانیان سیاسی چیزی نزدیک به ۴٬۰۰۰ نفر بود. یا ادعا میکردند که هزاران نفر زیر شکنجه ساواک کشته شدهاند، در صورتی که تعداد واقعی افرادی که در طول ۳۷ سال سلطنت محمدرضا بهخاطر جرایم سیاسی اعدام شدند حدود ۱٬۵۰۰ نفر بود. هرچند این رقم هنوز رقم بالایی است، اما کمتر از ارقامی است که توسط مخالفان پیشنهاد میشد. در نقطه مقابل، هرگاه شاه با سؤال رسانههای غربی در مورد زندانیان سیاسی و شکنجه در ایران مواجه میشد، با عنوان اینکه در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و زندانیان، تنها جنایتکاران هستند، از کنار این سؤالات میگذشت.گرایشهای خودکامانه محمدرضاشاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد، و مخالفان توسط نیروهای امنیتی مثل ساواک سرکوب شدند. عدم تحمل هرگونه انتقاد به شاه و سیاستهایش پس از کودتای ۲۸ مرداد، موجب رادیکال شدن مخالفان حکومت و سوق دادن آنها از رویکرد انتقادی و اصلاحی به رویکرد انقلابی شد. مهدی بازرگان در جلسه محاکمه سران نهضت آزادی خطاب به دادگاه گفت: «ما، آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم. ما، از رئیس دادگاه انتظار داریم این «نکته» را به بالاتریها بگویند.» | کدام گرایشهای محمدرضا شاه قانون اساسی مشروطه را نقض کرد؟ | false | {
"text": [
"خودکامانه"
],
"answer_start": [
3352
]
} |
583b4293-cbea-406b-9be5-f7466605a4f9 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کدام کودتا سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت؟ | false | {
"text": [
"کودتای ۲۸ مرداد"
],
"answer_start": [
6
]
} |
f0a0d577-fffc-4b8c-aab0-5d7dc9f4f8c0 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد در چه سالی رخ داد؟ | false | {
"text": [
"۱۳۳۲"
],
"answer_start": [
26
]
} |
2ee09644-5899-403b-bf8d-6f79d263b342 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت چه چیزی پرداخت؟ | false | {
"text": [
"قدرت خود"
],
"answer_start": [
53
]
} |
f576cc09-f47c-4bca-a038-fa251d72d90e | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲،چه کسیبه تثبیت قدرت خود پرداخت؟ | false | {
"text": [
"محمدرضا شاه"
],
"answer_start": [
32
]
} |
092ee130-ccb1-4316-a8d8-82d259d3c981 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، در زمان حکومت چه کسی به وقوع پیوست؟ | false | {
"text": [
"محمدرضا"
],
"answer_start": [
32
]
} |
f38fde9c-6bae-42af-94e0-2e5d0d265693 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، زمان حکومت کدام شاه بود؟ | false | {
"text": [
"محمدرضا"
],
"answer_start": [
32
]
} |
195a8faf-2511-4854-adef-ff5f351154a1 | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، کدام شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت؟ | false | {
"text": [
"محمدرضا"
],
"answer_start": [
32
]
} |
959b6379-4758-4824-a83f-d5e41ba99f1a | انقلاب ایران (۱۳۵۷) | پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرحهایی موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن را اصلاحات ارضی تشکیل میداد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرحها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب ملیگرا، مارکسیستی و سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیبپذیر ساخت. انقلاب سفید و اصلاحات ارضی او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران بخشی از جریان روشنفکری ایران (از جمله علی شریعتی) تفسیری سیاسی و انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی ساز، در اذهان مردم به ویژه دانش آموزان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی میپرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران میشد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلامگرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاستهای تنشبرانگیز حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی یکدیگر، به صفوف مخالفان پیوستند. | پس از کدام واقعه محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت؟ | false | {
"text": [
"کودتای ۲۸ مرداد"
],
"answer_start": [
6
]
} |